ممنونم واقعا مفید بود. من از بچگی پولامو میدادم و در زمینه روانشناسی کتاب میخریدم. درسته در زمینه ی پول فعالیتی نداشتم چون اوم موقع عا نیازی نداشتم اما در زمینه های دیگه اگر ذهنمو آماده میکردم بهش میرسیدم.
ممنونم واقعا مفید بود. من از بچگی پولامو میدادم و در زمینه روانشناسی کتاب میخریدم. درسته در زمینه ی پول فعالیتی نداشتم چون اوم موقع عا نیازی نداشتم اما در زمینه های دیگه اگر ذهنمو آماده میکردم بهش میرسیدم.
سلام.
من از دیروز که این تاپیک رو خوندم دارم انجام میدم خیلی جالبه ممنونم ازتون.
من یه سقف مورد نظر برای خودم دارم تو این بازی و دوست دارم بدونم به اون سقف رسیدم،آیا سقف جدیدی در ذهن من ایجاد شده یا ذهنم محدود به همون سقف مونده!
سلام خدمت دوستان عزیز یه سوال داشتم اون وبینار که استاد برای مرحله 90 اماده کردند فقط برای کسانیه که در دوره شرکت کردند یا برای کاربر های عادی هم هست.
یکی از دوستان من اتفاقی دید که من بازی فراوانی رو انجام میدم ازم توضیح خواست که چجوریه گفتم بیاد اینجا و تو پست اول این تاپیک نحوه انجامش رو بخونه . و الان هم پیگیر داره بازی رو انجام میده بهش بگم به مرحله نود رسید به استاد پیام بده؟ یا شامل اون نمیشه؟
سلام ایا خریدن یک وسیله و چندروزبعدفروشش میشه از پولش تو اون روز استفاده کرد
سلام و خسته نباشید خدمت دوستان پر انرژژژژژژژژژِی
بابا موردیم از دلخوشی و پولداری خدایا یکم فکر بی پولی بده به ما و یکم ذهنمون رو درگیر این بی پولی و مشکلات واقعی بکن:d:d:d:d:d
ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
ما بدن نیستیم بلکه بدن داریم
ما یک آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم
سلام دوستان
من امروز توی چهارمین روز از این فرآیند هستم و یادم هست که قبلا هم این بازی رو چند سال پیش انجام دادم ولی هیچ وقت احساسی که امروز پیدا کردم رو تجربه نکردم.واقعا نمی شه اسمش رو گذاشت بازی، یا شاید هم بشه اسمش رو بازی گذاشت با این دید که زندگی سراسر یک بازی است (کتاب بازی زندگی و راه و رسم این بازی اثر فلورانس اسکاول شین). بنظرم بزرگ ترین دستاورد در مسیر انجام این تمرینات، دستیابی به یک سری تجربیات و شاید اشنایی با قانون زندگی است. چیزی که من امروز به خوبی لمس کردم این بود که:
1- لایق بهترین ها هستم و چه خوب که می تونم برای رفع خواسته هام بهترین ها رو انتخاب و خرید بکنم و ابدا نگران این نیستم که برای زندگی فردا یا فرداهای پیش رو پس انداز بکنم.
2- بخوبی یاد گرفتم که دستیابی به هیچ آرزویی در این دنیا غیر ممکن نیست و فقط برای بدست آوردن بهترینش منتظر رسیدن روز موعود باشم (امروز می تونستم یه مدل از کالایی که دوست دارم رو خرید بکنم ولی تصمیم گرفتم چند روز بیشتر صبر کنم و بهترین مدلش رو بخرم و چقدر مطمئن این تصمیم رو گرفتم).
3- اینکه پول و منابع لایتناهی هستند و پول حتما باید در جریان باشه و هیچ وقت راکد نباشه.
4- ظرف انسان با هر بار خالی شدن، ظرفیت بیشتری برای دریافت پیدا می کنه و خالی نکردن این ظرف یعنی سرریز شدن و درجا زدن(برگشتن به اول بازی). و مهمتر اینکه این ظرف می تونه ظرفیتش بی نهایت بشه(مثل وقتی که تو بازی های کامپیوتری کد تقلب استفاده می کردیم.)
5- مهمترین موضوع اینکه برای دستیابی به تمامی آرزوها شاید واقعا اونقدر که تصور می کنیم پول لازم نداریم و برای خوشبختی لازم نیست این پول یکجا و یک شبه به ما برسه و چقدر این فرآیند زمانی که تدریجی اتفاق می افته خوشایند تر از یک رخ داد یک شبه و یکباره است.
6- چقدر انجام این فرآیند در ابتدای صبح می تونه روی دید و تفکر ما در طول روز تاثیرگذار باشه و چقدر خوب در طول روز می شه به خریدها فکر کرد و ازشون لذت برد
و ....
ولی بنظرم برای دستیابی به هدف اصلی خیلی باید با احساس و تمرکز این فرآیند رو پیگیری کرد. لذت برد و واقعا از سر باز نکرد. تفاوتی هم که احساس کردم به نسبت سری قبل، فکر می کنم به این دلیل باشه که روی کاغذ و توی یه دفتر دارم می نویسم که پیشنهاد می کنم شما هم به این شکل انجام بدید.
و امروزدر این حس خوشی که داشتم شاید جواب بزرگ ترین سوال زندگیم رو پیدا کردم. توی کتابی که شاید بیشتر از 20 بار خوندم و فایل های صوتیش رو گوش داده م...
همیشه عملکرد عدالت الهی برام مبهم بود و همیشه سوالم این بود که چطوره که عدالت الهی هیچ شباهتی به عدالتی که ما انسان ها ازش صحبت می کنیم و بهش واقفیم نداره! چطور بعضی انسان ها از دارایی های دنیا بی بهره اند و بعضی در رفاه و ثروت غوطه ورند.
همیشه وقتی صحبت از عدل الهی به میون می اومد یاد لطفیه ای می افتادم که گویا سه نفر یا 10 گردو می رن پیش ملانصرالدین و ازش می خوان عادلانه بین اون ها تقسیم کنه. ملا هم ازشون می پرسه عدل بشری می خواین یا عدل الهی؟ اونا هم به هم نگاه می کنن و می گن خب بی شک عدل الهی، ملا هم به یکی از اون ها 9 گردو می ده، به دیگری 1 گردو و آخری رو با اردنگی می ندازه بیرون و میگه می تونید برید.
اما امروز برای اولین بار شنیدم که " تو از سخنان خود عادل به شمار می آیی و از سخنان تو بر تو حکم می شود"
امروز فهمیدم که اگر سه نفر با 10 گردو نزد خدا برن و از خدا بخوان 10 گردو رو بین اون ها تقسیم کنه، خداوند برای هر یک 10 گردو قرار می ده و هرکس آنچنان که خودش طلب می کنه می تونه از این قضیه بهره ببره. یکی 10 گردو یکی قانع به یک گردو و یکی به طور کل منکر لطف پروردگار و معتقد به شر و گرفتاری(ریاضیم بد نیست ها با این دید نگاه بکنید که کمیت، کیفیت، تعداد، زمان، مکان و ... تعاریف دنیایی و صرفا محدودیت های این دنیا و شاید محدودیت های ذهن ما هستند و دلیلش هم بیش از حد استدلالی بودنه).منابع الهی نا محدودند و عدل الهی هر فردی را لایق دستیابی به این منابع می دونه و اما این ظرفیت دریافت ما انسان هااست که ایجاد محدودیت و تفاوت می کنه. بدون دستیابی به این ظرفیت قطعا بی نصیب از تمامی وجوه الطاف بی نهایت پروردگار خواهیم بود و این بازی (بازی ثروت و فرآوانی) چقدر زیبا این ظرفیت سازی رو انجام می ده.
ببخشید که مطلب بیش ار اندازه طولانی شد و یا گنگ و غیر قابل فهمه.
فقط خواستم بخشی از تجربه خوشایندی که داشتم رو به اشتراک بذارم که واقعا کلام از گفتنش قاصره.
قطعا پر انرژی ادامه می دم.
سعی کنین به چشم یک تفریح بهش نگاه کنید و واقعی ببینید بازی رو. من اگه 2 تومن پول تو جیبم باشه و بخوام تا پایان روز خرج بکنم از همون هایپرمارکت سر کوچه شروع می کنم به خرج کردن و کلی تنقلات و ... می خرم. چند روز اول رو زیاد به فکر خریدهای عمده و آنچنانی نباشید. دعوت کردن خانواده به یک شام مجلل تو این شرایط چند میلیون هزینه داره. یه بستنی با روکش طلا بگیرید و خوردنش رو تصور کنید، طعمش رو حس کنید و از خوردنش لذت ببرید....
سلام دوستان
اونطور كه من فهميدم رقم اوليه دست خودمون هست.
ازونايي كه بازي رو انجام دادن يه سوال دارم، اگه رقم اوليه كمتر باشه (مثلا يه ميليون) بازي سخت تر ميشه يا زياد باشه (مثلا ده ميليون)
اگه با يه ميليون شروع كنيم روز نودم ٩٠ ميليون خواهيم داشت
اگه با ده ميليون شروع كنيم روز نودم ٩٠٠ ميليون خواهيم داشت
كدوم سخت تره؟ و شما براي شروع چه مبلغي پيشنهاد ميكنيد؟
در حال حاضر 34 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 34 مهمان ها)