روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[ehsanm65]

سلام دوستان وقت بخیر
من تقریبا سه ماه پیش با تکنیک تنفس ویم هوف آشنا شدم.بسیار عالیه و تاثیرات خیلی خوبی برای من داشته. یه موردی که کاملا برای من روشن شده اینه که بعد از انجام این تکنیک ذهنتون کاملا خالی میشه از افکار قبلی و انگار یه روز جدید شروع شده.من قبل از مدیتیشن انجامش میدم.
لینکشو میذارم:
https://www.arnusha.ir/%DB%8C%DA%A9-...-%D8%AF%D8%B1/
لینک ویدیو صحبتهای ایشون:
https://www.aparat.com/v/nPFfq
راهنمای تنفسی:
https://www.aparat.com/v/ArbvT

امیدوارم مفید باشه.

[Mr.jason]

سلام دوستان وقت بخیر
من تقریبا سه ماه پیش با تکنیک تنفس ویم هوف آشنا شدم.بسیار عالیه و تاثیرات خیلی خوبی برای من داشته. یه موردی که کاملا برای من روشن شده اینه که بعد از انجام این تکنیک ذهنتون کاملا خالی میشه از افکار قبلی و انگار یه روز جدید شروع شده.من قبل از مدیتیشن انجامش میدم.
لینکشو میذارم:
https://www.arnusha.ir/%DB%8C%DA%A9-...-%D8%AF%D8%B1/
لینک ویدیو صحبتهای ایشون:
https://www.aparat.com/v/nPFfq
راهنمای تنفسی:
https://www.aparat.com/v/ArbvT

امیدوارم مفید باشه.

سلام احسان جان عالیه
من یک مدیتیشن اون اوایل فعالیتم گذاشتم اینجا به اسم یوگامودرا(مدیتیشن تنفسی فیزیکی هستش)
اگر میخواید ذهنتون بدون هیچ درگیری ذهنی خالی شه حتی تفکرتون متوقف بشه و وارد حالتی به اسم وو بشید ازش استفاده کنید
بهتره در اوقات اذان این مدیتیشن رو انجام بدید بخصوص اذان صبح
اوایل بچه ها چندتاشون انجام دادن ولی ادامه ندادن
اگرخواستید سه ماه هم این مدیتیشن رو انجام بدید
شاد باشید

[ehsanm65]

سلام احسان جان عالیه
من یک مدیتیشن اون اوایل فعالیتم گذاشتم اینجا به اسم یوگامودرا(مدیتیشن تنفسی فیزیکی هستش)
اگر میخواید ذهنتون بدون هیچ درگیری ذهنی خالی شه حتی تفکرتون متوقف بشه و وارد حالتی به اسم وو بشید ازش استفاده کنید
بهتره در اوقات اذان این مدیتیشن رو انجام بدید بخصوص اذان صبح
اوایل بچه ها چندتاشون انجام دادن ولی ادامه ندادن
اگرخواستید سه ماه هم این مدیتیشن رو انجام بدید
شاد باشید

سلام ابی جان
بسیار عالی.حتما امتحانش میکنم.

[mehdisalimi]

سلام ، وقت همگی بخیر

امیدوارم حالتون فوق العاده باشه

بنا بر فرمایش جناب آمینو این پست رو داخل این تاپیک هم قرار میدم.

چند روز پیش مطلبی رو میخوندم که برام فوق العاده جالب بود. حیف بود برای شما هم نزارمش .. دقیقا اتفاقی که برای ما تو این دوره رخ داده ... حتما بخونید قول میدم ارزش چند دقیقه وقت رو داره.

چرا یا چطور و چگونه؟

چند سال پیش یک مطلب از هوسرل بنیانگذار پدیدارشناسی دیدم که گفته بود "بسیاری از مشکلات بشر از نوع سوال پرسیدن او شروع میشود". این مطلب خیلی ذهنم را درگیر کرد و اصلا نمیفهمیدم منظور هوسرل چیه تا اینکه یک ویدئو از استیو جابز دیدم و یاد جمله هوسرل افتادم.

سوالاتی که استیو جابز در اون ویدئو پرسید هیچکدام با "چرا" شروع نشد(؟!) خیلی برام جالب شد و چند کلیپ و مطلب دیگه از استیو جابز دیدم و جالب بود که هیچکدام از سوالهای جابز با "چرا" شروع نمیشد همه با "چگونه و چطور" شروع میشد که منو مجبور کرد قدری بیشتر به این موضوع بپردازم.

شروع به مطالعه کردم و آثار دیوید برنز و کیوساکی و رابینز و دارن هاردی و چند نفر دیگه که در زمینه رفتار درمانی فعال هستند را مطالعه کردم و نتیجه برام شگفت*انگیز بود که در ادامه توضیح میدهم.

بشر موجودی تجربه*گراست و هنگامی که پدیده*ای جدید را تجربه میکند در مغز او نتایج ثبت میشوند و از اون نتایج در برخورد با پدیده*های جدید استفاده میکند.

در واقع وقتی ما یک سوال را با "چرا" شروع میکنیم مغز دنبال جواب در تجربیات گذشته میگردد.به عنوان نمونه:
"چرا فلان اتفاق افتاد؟
چرا فلان حکومت سقوط کرد؟
چرا در فلان آزمون قبول نشدم؟
چرا من آدم موفقی نیستم؟
چرا اینقدر فقیرم؟
چرا مردم اینقدر بی*تفاوت و ظلم*پذیر هستند؟ و..." جواب تمام این سوالات در گذشته است.

واقعا حرف هوسرل خیلی درست و جالبه. نکته*ای که متوجه شدم اینه که آدم*های تاثیرگذار و موفق تاریخ مثل "ولتر، نلسون ماندلا، گاندی، لوترکینگ، جابز، ایلان ماسک و ..." سوالهایشان را با "چرا" نپرسیدن که توانستند دنیای ما را تغییر بدهند. آنها سوال*هایشان را با "چگونه یا چطور" پرسیدند.

چگونه میتوانم کمپین حقوق بشری موفقی تشکیل بدهیم؟
چگونه میتوانیم امپراطوری استعماری انگلیس را شکست دهیم؟
چگونه سیاه*پوستان به حق و حقوق برابر خواهند رسید؟
چگونه دنیای بهتری خواهیم داشت؟ و....

حالا سوالی که مطرح میشود این است که "تفاوت سوال*هایی که با چرا شروع میشوند با سوال*هایی که با چگونه شروع میشوند در چیست؟" در ادامه به این سوال پاسخ میدهم.

همان*گونه که در بالا اشاره کردم جواب سوال*هایی که با "چرا" شروع میشوند در گذشته هستند و دلیل و چرایی یک اتفاق و پدیده را بیان می*کنند و بستگی به نوع تجربیات ما دارد.

به عنوان مثال جواب سوال
"چرا من این*قدر آدم فقیر و بدبختی هستم؟"
از این دست دلایل است:
چون "پدر و مادر من فقیر بودند، خانواده ما پر جمعیت بود، هیچوقت سرمایه کافی برای شروع کار خوبی نداشتم، از بچگی آدم بدشانسی بودم و ....".

این جوابها در بهترین حالت دلایل درستی برای این فقر ارائه میکنند و در نتیجه من میپذیرم که تا ابد فقیر باشم و به این سرنوشت گردن نهم.

ولی جواب سوال*هایی که با "چگونه یا چطور" شروع میشوند علاوه بر پاسخ چرایی مساله، راهکار عملی برای برون*رفت یا حقیقت*بخشی به چیزی را بیان میکنند و تمام جواب هم در گذشته نیست و نیاز به تفحص و تحقیق و تفکر بیشتر دارد و بر عکسِ سوال*هایی که با "چرا" شروع میشوند، جوابها آماده نیستند.

مثلا:
"چگونه میتوانم فقر نباشم؟
چگونه میتوانم فلان کار را با موفقیت انجام دهم؟ و ..."
پاسخ دادن به این سوال*ها راحت نیست و نیاز به تحقیق و تفکر دارند و هر نتیجه هرچی باشد یک راهکار عملی است که ممکن است درست یا غلط باشد ولی به هر حال یک راهکار است.

متاسفانه ما هرگز یاد نگرفتیم که درست سوال بپرسیم و تقریبا تمام سوالات خودمون را با "چرا" شروع میکنیم.

چند روز پیش معلم برادرزاده*م یه سوال ازشون پرسیده بود و گفته بود درباره*ش تحقیق کنید:
"چرا محیط پارک*های ما پر از آشغال است؟"
برادرزاده*م کلی جواب در مورد بی*فرهنگی مردم نوشته بود و از من خواست که جوابها را ببینم درسته یا نه؟

مسلما اون معلم قصدش فرهنگسازی بوده ولی آیا اگر سوال را اینجوری می*پرسید بهتر نبود
"چگونه محیط پارکهای ما میتواند همیشه تمیز باشد؟"
تا طرز درست فکر کردن را از همان کودکی به بچه*ها یاد دهیم.

خوشبختانه اون معلم از پیشنهاد من استقبال کرد و خیلی هم خوشحال شده بود. مسلما پاسخ سوال "چرا نمیتوانیم.....؟" با سوال "چگونه میتوانیم...؟" خیلی متفاوت است.

پاسخ اولی در بهترین حالت دلایل ناتوانی و دومی راه*های توانستن است. پاسخ اولی باعث نا امیدی و یاس و دومی پر از انرژی مثبت است.

پدیدارشناسی، ادموند هوسرل

عالی بود

[arashfar]

درود به همه عزیزان
من مشکلی دارم که گفتم اینجا مطرح کنم شاید دوستان راهنمایی داشته باشن

مشکل اصلی من عدم صبر هست.من وقتی پای چارت میشینم تا یه نیمچه موقعیت میبینم از ترس از دست دادن موقعیت سریع وارد پوزیشن میشم و خوب قطعا ضرر میکنم.حتی چک لیست هم دارم ولی عجله ام باعث میشه بهش پایبند نباشم. البته وقتی پوزیشن میره تو ضرر تا دلت بخواد صبر میکنم و امیدوارم که بالاخره برگرده ولی زهی خیال باطل. میدونم که باید پایبند به چک لیست باشم. نسبت به تحلیلم اطمینان داشته باشم و با یکی دو سیگنال وارد نشم و ... . ولی یک راهکار عملیاتی تر میخوام که صبر رو تمرین کنم مثل بازی فراوانی که کم کم داره تاثیرشو میذاره

دوستان اگر تجربه ای دارید ممنون میشم درمیون بذارید

[ali&sohaile9.10]

سلام ودرود خدمت استاد ارجمند ودوستان گرامی انجمن
یه اتفاقی افتاد : تمرینات فایل 55 انجام میدادم تقریباً احساس دانایی وتریدر شدن بهم دست داده بود همون وقت یه سوال برام پیش اومد تو ذهنم راجع به یکی از فایل های قبلی تو تاپیک تمرینا پرسیدم .چند تا از دوستان ضمن توضیح دادن سوال توصیه کرد که برگردم و فایل مربوطه را دوباره ببینم علی رغم اینکه خودم فکر میکردم نیازی نیست وقتم را دوباره تلف کنم ولی برگشتم دوباره فایل یه بار دوبار چند بار گوش کردم و به خود که اومدم دیدم که از روی فایل های سر سری گذاشتم یه خاطره از دوران کودکی اومد تو ذهنم گفتم مثل این شرایطه .
تو بچگی حدود 8یا9سالم بود با هم سن و سال و بچه مهلا تابسون که میشد یه باغ خیلی بزرگ تو روستامون بود با دیوارهای خیلی بلند همه میوه ای داشت .(البنه همه باغ داشتن ولی لذت باغ مردم یه چیز دیگس .اونا که تجربشا دارند میدونند چی میگم)
می رفتیم کنار دیوار به علت این که قدمون نمیرسید یه سری سنگ و کلوخ وآجر بود میچیدیم زیر پاهامون تا قدمون برسه و بتونیم میوه ها را بکنیم بخوریم یه عادتی که من داشتم سریع و با عجله یه چند تا سنگا را زودتر از بقیه می چیدم زیر پام بدون رعایت تناسب وبزرگ و کوچکی سنگا و خیلی راحت سنگهای بزرگ رو کوچیکا می چیدم .یا مثلا تعداد سنگا راکم میچیدم رو هم و خیلی وقتا قدم نمیرسید و نوک انگشتم میرسید ولی میرفتم بالا وهمیشه زیر پام میلرزید دست میرسوندم وشروع میکردم به کندن میوه هیچ وقت نبود که بدون استرس افتادن اون بالا مونده باشم .
همیشه این ترس افتادن ولیز خوردن از رو سنگا را داشتم اخرشم یه روزم از اون بالا افتادم پایین همه بدنم خورد شد تا یه مدت کل بدنم باند پیچی بود .
ولی بودن بعضی بچه ها هم سن و سال که یه وقت بیشتری را صرف چیدن سنگ زیر پاشون میکردن و هیچ وقت هم نیفتادند و مطمئنا با آرامش میوه میجیدند
الان که چند سال از آن ماجرا میگذره من هنوز همون عادت دارم زیر پاهام رو با دقت و نظم نمیچینم و به راحتی دوباره می افتم پایین ممکنه دوباره برم بالا و چند تا میوه بکنم (چند دلاری سود کنم )ولی همش با استرس و آخرشم خوردن زمین و باندپیچی و کال مارجین شدن
تصمیم گرفتم این بار با دقت سنگا را بچینم
و دوباره دارم فایلا را ازفایل اول با حوصله میبینم و تمام تمرین را انجام میدم .
انشاالله که بابت وقتی که ازتون گرفته میشه بابت خوندنش ارزش داشته باشه
به امید موفقیت همه اعضای انجمن....

[Soroosham]

درود به همه عزیزان
من مشکلی دارم که گفتم اینجا مطرح کنم شاید دوستان راهنمایی داشته باشن

مشکل اصلی من عدم صبر هست.من وقتی پای چارت میشینم تا یه نیمچه موقعیت میبینم از ترس از دست دادن موقعیت سریع وارد پوزیشن میشم و خوب قطعا ضرر میکنم.حتی چک لیست هم دارم ولی عجله ام باعث میشه بهش پایبند نباشم. البته وقتی پوزیشن میره تو ضرر تا دلت بخواد صبر میکنم و امیدوارم که بالاخره برگرده ولی زهی خیال باطل. میدونم که باید پایبند به چک لیست باشم. نسبت به تحلیلم اطمینان داشته باشم و با یکی دو سیگنال وارد نشم و ... . ولی یک راهکار عملیاتی تر میخوام که صبر رو تمرین کنم مثل بازی فراوانی که کم کم داره تاثیرشو میذاره

دوستان اگر تجربه ای دارید ممنون میشم درمیون بذارید

سلام جناب آرش فر

امیدوارم حالتون عالی باشه

چندتا راه خدمتتون عرض میکنم شاید مفید باشه براتون:
۱. حد سود و ضرر بزارین و پلتفرم معاملاتیتون و ببندین( set and forget)
۲. خودتون متعهد کنین به انجام کارهای کوچیک ولی مستمر. ورزش روزانه،میز مرتب کردن، تخت مرتب کردن، ژورنال نوشتن. با اینکار میتونین روی تعهد به چک لیستتون تمرین بشه.
۳. سعی کنین مدیتیشن کنین یا تمرین تنفس کنین. (کتاب دعوت به تمرین ذن و مطالعه کنین)
۴. یک روش هست به اسم سایه زنی که داخل کتاب روانشناسی تصویر ذهنی خیلی خوب توضیح داده. شما میتونین ازش اینجوری استفاده کنین که پای سیستم بشینین و براساس چک لیستتون برین جلو ولی وارد معامله نشین و فقط نگاه کنین. (بک تست گیری هم میتونه مفید باشه براتون تا هیجانتون و براساسش مدیریت کنین و بدونین میزان ضررهای متوالیتون میتونه چجوری باشه و سودهاتون به چه صورت)
۵. روی فایلها بیشتر وقت بزاین و براساس نقشه راه بیاین جلو

امیدوارم براتون مفید باشه
شاد و پر از انرژی های مثبت باشین

[arashfar]

سلام جناب آرش فر

امیدوارم حالتون عالی باشه

چندتا راه خدمتتون عرض میکنم شاید مفید باشه براتون:
۱. حد سود و ضرر بزارین و پلتفرم معاملاتیتون و ببندین( set and forget)
۲. خودتون متعهد کنین به انجام کارهای کوچیک ولی مستمر. ورزش روزانه،میز مرتب کردن، تخت مرتب کردن، ژورنال نوشتن. با اینکار میتونین روی تعهد به چک لیستتون تمرین بشه.
۳. سعی کنین مدیتیشن کنین یا تمرین تنفس کنین. (کتاب دعوت به تمرین ذن و مطالعه کنین)
۴. یک روش هست به اسم سایه زنی که داخل کتاب روانشناسی تصویر ذهنی خیلی خوب توضیح داده. شما میتونین ازش اینجوری استفاده کنین که پای سیستم بشینین و براساس چک لیستتون برین جلو ولی وارد معامله نشین و فقط نگاه کنین. (بک تست گیری هم میتونه مفید باشه براتون تا هیجانتون و براساسش مدیریت کنین و بدونین میزان ضررهای متوالیتون میتونه چجوری باشه و سودهاتون به چه صورت)
۵. روی فایلها بیشتر وقت بزاین و براساس نقشه راه بیاین جلو

امیدوارم براتون مفید باشه
شاد و پر از انرژی های مثبت باشین

ممنون از راهنماییتون
حتما مواردی رو که گفتید امتحان میکنم

شاد باشید

[choobin]

سلام به همه دوستای عزیز. این تاپیک به نظر من باید خیلی بیشتر مورد توجه قرار بگیره چون مهمترین وتاثیرگذارترین موضوع توی دنیای معامله گریه. من خودم چند ساله که دارم روی بحث روانشناسی فردی کار میکنم.

[amino]

سلام وقت بخیر
مقاله بسیار مهم " منظور از فومو (FOMO) در معامله گری چیست؟" را در وبلاگ آکادمی ویو مطالعه کنید
امینو