صفحه 402 از 555 نخستنخست ... 302352392400401402403404412452502 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 4,011 به 4,020 از 5549

موضوع: روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

  1. #4011


    تاریخ عضویت
    Mar 2022
    محل سکونت
    MASHHAD
    نوشته ها
    111
    تشکر
    65
    398 بار در 105 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط MEMO نمایش پست ها
    وقت بخیر
    محسن جان چرا جبهه میگیری داداش ؟ یه سوال بود که پرسیدم ...همه تریدرها من جمله امینو عزیز منطقه خروج یا همون استاپ رو براش تعیین میکنند

    سود مستمر نیاز به چندسال نداره ..سیستمت خوب باشه روانشناسی فردی رو باید قوی کنی ...بسیاری از تریدرها با اینکه سیستم خوب دارند اما روانشناسی ضعیف صبر کافی برای موقعیت مناسب ندارند یا اینکه موقعیت مناسب بوجود بیاد اگر معامله در ضرر بره بخاطر ترس در صفر یا سود کم میبندند

    ترید باید بررسی شه حتی در منطقه استاپ لاس نه اینکه استاپ رو بزاریم و بدونیم که قیمت به طور مثال میخواد بره بالا اما بگیم نه باید این استاپ اینجا باشه و این استاپ تاچ بشه اصولی نیست ...چون عدم اعتماد بنفس تریدر رو نشون میده

    موفق باشید
    سلام من جبهه نگرفتم.فقط شما چند نفر رو معرفی کنید تو ریل بدون استاپ تونستند سود بگیرند؟؟؟از همین بچه های خودمون.اینکه شما میگین منطقه خروج باید بررسی بشه تو ریل کار واقعا سخت و نیاز به تحلیل فوق العاده داره که فعلا آقای دهقان تونستند با چندین سال تجربه اینو داشته باشند.من فکر میکنم منطقه خروج داشتن(بخوای تحلیل کنی که مثلا اینجا من اشتباه کردم پوزیشن خلاف بزنی یا تو صفر ببندی) فعلا برای بچه های اکادمی خیلی زوده.حساب رو کال میکنن.تمام آموزش های رایج در حال حاضر همشون حد ضرر دارند نه منطقه خروج.
    ویرایش توسط mohsen3368 : 05-23-2023 در ساعت 21:23

  2. 5 کاربر برای این پست سودمند از mohsen3368 عزیز تشکر کرده اند:


  3. #4012


    تاریخ عضویت
    Jan 2022
    نوشته ها
    190
    تشکر
    1,518
    906 بار در 182 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 9 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط MEMO نمایش پست ها
    وقت بخیر

    بله دقیقا حق با شماست

    موفق باشید
    محمد جان دوست داشتنی ، این پست جاش اینجا نیست اما میفرستم بچه ها هم ببینن انشالله که خوششون بیاد، ما هم بعضی موقع ها شیطونی میکردیم با این دوست داشتنی، فروختیمش، دعا کنید باز بخریم.
    دددد.jpg 1684864389729.jpg
    ما در حال تجمیع عادتهای کارامد برای حرکتی بزرگ(درک زمان "تغییر زندگی)و توزیع این عادتها در آکادمی بین یکدیگر هستیم.

  4. 14 کاربر برای این پست سودمند از مجتبی رضایی عزیز تشکر کرده اند:


  5. #4013

    hamoon آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2019
    محل سکونت
    Canada
    نوشته ها
    1,762
    تشکر
    25,433
    52,889 بار در 1,830 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 562 پست
    برچسب زده شده
    در 12 تاپیک
    درود دوستان خانواده آکادمی ویو

    استفان کاوی در کتاب هفت عادت مردمان موثر میگه مراحل بالغ شدن تا حدی که بتونید تاثیر گذار باشید سه مرحله است:
    1. اتکا:
    نماد این مرحله " تو " است. در مرحله اتکای مطلق، کودک همیشه به دنبال اینه که دلایل همه چیز رو در " تو " یا دیگری جستجو کنه، هر موفقیتی رو به دیگری نسبت میده و دلایل هر شکستی رو هم در دیگری جستجو می کنه. وقتی پیروز میشه میگه تو باعث پیروزی من شدی و وقتی شکست می خوره میگه همه اش تقصیر تو بود! تو تو تو تو ...

    2. استقلال:
    نماد این مرحله " من " است. فرد مستقل همیشه به دنبال اینه که همه دلایل موفقیت و شکست رو فقط به خودش نسبت بده، اگر پیروز شد میگه من بردم! و اگر شکست خورد دائما به تخطئه و سرکوفت زدن به خودش می پردازه و میگه من شکست خوردم ( پیروزی و شکست رو بخشی از صفت های شخصی خودش می بینه )

    3. اتکای متقابل:
    نماد این مرحله " ما " است. فرد بالغ به کسی می گن که در " تعادل " بین " من " و " تو " قرار داره. این فرد موفقیت ها و شکست ها رو نتیجه یک پروسه می دونه، این فرد به مسیری که طی کرده و باید طی کنه آکاهه و اگر پیروز شد می دونه این پیروزی تنها متعلق به خودش یا تنها در اثر وجود دیگری نیست، بلکه پیروزی اثر یک " ما " یی است که در دیالکتیکِ " بودن"ِ من و تو خلق شده. این فرد شکست هاش رو نه فقط به دیگری نسبت میده و نه دائم خودش رو بخاطر شکست ها تحقیر و تخطئه می کنه ... وقتی پیروز میشه میگه ما موفق شدیم و وقتی شکست می خوره میگه ما شکست خوردیم.

    نکته بسیار بسیار بسیار مهم :
    رسیدن به مرحله اتکای متقابل ، بدون طی مرحله استقلال امکان پذیر نیست ...

    ++ برای حرکت از اتکا به استقلال ما نیاز داریم تا به " پیروزی شخصی " برسیم و برای این منظور کاوی این سه عادت رو آموزش میده :
    1. عامل باشید: برای کار و زندگی خود برنامه*ریزی کنید. سرنوشت خودتان را خودتان بنویسید.
    2. ذهنا از پایان آغاز کنید: برای هر کاری از ابتدا یک چشم انداز (Vision) تجسم کنید
    3. نخست امور نخست را قرار دهید: کارهایتان را اولویت*بندی کنید.
    نتیجه: پیروزی شخصی

    ++ برای حرکت از استقلال به اتکای متقابل ما نیاز داریم تا به " پیروزی عمومی " برسیم و به این منظور کاوی سه عادت دوم رو آموزش میده:
    4. برنده برنده بیندیشید: بجای نگاه برد-باخت، باخت-برد، باخت-باخت، برای پیشبرد اهدافتان برد-برد فکر کنید.
    5. ابتدا بفهمید سپس جویای " تفاهم " باشید: راز همراه کردن دیگران و تشکیل یک تیم و خانواده خوب در داشتن مهارت همدلی و راز داشتن مهارت همدلی در داشتن مهارت شنونده ماهر و خوب بودن هست.
    6. نیروی جمعی خلق کنید: فرهنگ “یکی برای همه، همه برای یکی” را در تیم و خانواده ایجاد کنید و خود الگوی این فرهنگ باشید. هم افزایی کنید.
    نتیجه: پیروزی عمومی

    و اما عادت هفتم که نقش ملات رو بازی می کنه، عادتی که همه این عادات رو به هم می چسبونه و برای شما سوخت مورد نیاز برای ادامه مسیر موفقیت رو تامین می کنه:
    7. اره خود را تیز کنید: خوراک عناصر اصلی انسانی – جسم، ذهن، قلب و روح – را بطور منظم تأمین کنید تا رشد متوازن و مستمر داشته باشید.


    خب حالا این ربطی به ماجرای ما تریدر ها داره؟
    بله داره. کمی در مورد داستان های دور و برتون فکر کنید، به خودتون اطرافتون به " من " ها و " منیت " ها، به " تو " ها و کودک های درون. به مسیر طولانی ای که برای " ما " شدن پیش روی ماست. چقدر موفقیت ها رو صرفا نتیجه تلاش خودمون می دونیم؟ و چقدر برای شکست ها صرفا دیگران رو مقصر می دونیم؟ نقطه حضور ما در این نمودار تعادل کجاست؟

    سیمرغ یک پرنده نبود 30 تا مرغ بودن ...

    کمی در مورد اینها فکر کنید و شدیدا توصیه می کنم این کتاب رو تهیه و مطالعه کنید نه یک بار بلکه چهل بار ...

    280.png

    بعضی ها تا آخر عمر در همون مرحله اتکا و کودکی میمونن، بعضی ها نمی تونن از مرحله استقلال گذر کنن و تعداد معدودی هستند که واقعا به مرحله اتکای متقابل می رسن و بعد از اون هم انگشت شمار افرادی هستن که میتونن در این مرحله تا آخر بمونن.

    خلق نیروی جمعی، به هیچ عنوان کار کسی نیست که دلیل شکست هاش رو به دیگران نسبت میده، شرایط اطراف و دیگران رو باعث بدبختی و فلاکت خودش میدونه. این فرد در اولین مراحل رشد قرار داره و فرسنگ ها با بلوغ فاصله داره ...

    پرسود باشید و در تعادل
    ویرایش توسط hamoon : 05-24-2023 در ساعت 00:53
    این جهان کوه است و فعلِ ما ندا ... سوی ما آید نداها را صدا

  6. 25 کاربر برای این پست سودمند از hamoon عزیز تشکر کرده اند:


  7. #4014


    تاریخ عضویت
    Apr 2022
    محل سکونت
    mashhad
    نوشته ها
    530
    تشکر
    3,305
    3,370 بار در 514 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 2 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط hamoon نمایش پست ها
    درود دوستان خانواده آکادمی ویو

    استفان کاوی در کتاب هفت عادت مردمان موثر میگه مراحل بالغ شدن تا حدی که بتونید تاثیر گذار باشید سه مرحله است:
    1. اتکا:
    نماد این مرحله " تو " است. در مرحله اتکای مطلق، کودک همیشه به دنبال اینه که دلایل همه چیز رو در " تو " یا دیگری جستجو کنه، هر موفقیتی رو به دیگری نسبت میده و دلایل هر شکستی رو هم در دیگری جستجو می کنه. وقتی پیروز میشه میگه تو باعث پیروزی من شدی و وقتی شکست می خوره میگه همه اش تقصیر تو بود! تو تو تو تو ...

    2. استقلال:
    نماد این مرحله " من " است. فرد مستقل همیشه به دنبال اینه که همه دلایل موفقیت و شکست رو فقط به خودش نسبت بده، اگر پیروز شد میگه من بردم! و اگر شکست خورد دائما به تخطئه و سرکوفت زدن به خودش می پردازه و میگه من شکست خوردم ( پیروزی و شکست رو بخشی از صفت های شخصی خودش می بینه )

    3. اتکای متقابل:
    نماد این مرحله " ما " است. فرد بالغ به کسی می گن که در " تعادل " بین " من " و " تو " قرار داره. این فرد موفقیت ها و شکست ها رو نتیجه یک پروسه می دونه، این فرد به مسیری که طی کرده و باید طی کنه آکاهه و اگر پیروز شد می دونه این پیروزی تنها متعلق به خودش یا تنها در اثر وجود دیگری نیست، بلکه پیروزی اثر یک " ما " یی است که در دیالکتیکِ " بودن"ِ من و تو خلق شده. این فرد شکست هاش رو نه فقط به دیگری نسبت میده و نه دائم خودش رو بخاطر شکست ها تحقیر و تخطئه می کنه ... وقتی پیروز میشه میگه ما موفق شدیم و وقتی شکست می خوره میگه ما شکست خوردیم.

    نکته بسیار بسیار بسیار مهم :
    رسیدن به مرحله اتکای متقابل ، بدون طی مرحله استقلال امکان پذیر نیست ...

    ++ برای حرکت از اتکا به استقلال ما نیاز داریم تا به " پیروزی شخصی " برسیم و برای این منظور کاوی این سه عادت رو آموزش میده :
    1. عامل باشید: برای کار و زندگی خود برنامه*ریزی کنید. سرنوشت خودتان را خودتان بنویسید.
    2. ذهنا از پایان آغاز کنید: برای هر کاری از ابتدا یک چشم انداز (Vision) تجسم کنید
    3. نخست امور نخست را قرار دهید: کارهایتان را اولویت*بندی کنید.
    نتیجه: پیروزی شخصی

    ++ برای حرکت از استقلال به اتکای متقابل ما نیاز داریم تا به " پیروزی عمومی " برسیم و به این منظور کاوی سه عادت دوم رو آموزش میده:
    4. برنده برنده بیندیشید: بجای نگاه برد-باخت، باخت-برد، باخت-باخت، برای پیشبرد اهدافتان برد-برد فکر کنید.
    5. ابتدا بفهمید سپس جویای " تفاهم " باشید: راز همراه کردن دیگران و تشکیل یک تیم و خانواده خوب در داشتن مهارت همدلی و راز داشتن مهارت همدلی در داشتن مهارت شنونده ماهر و خوب بودن هست.
    6. نیروی جمعی خلق کنید: فرهنگ “یکی برای همه، همه برای یکی” را در تیم و خانواده ایجاد کنید و خود الگوی این فرهنگ باشید. هم افزایی کنید.
    نتیجه: پیروزی عمومی

    و اما عادت هفتم که نقش ملات رو بازی می کنه، عادتی که همه این عادات رو به هم می چسبونه و برای شما سوخت مورد نیاز برای ادامه مسیر موفقیت رو تامین می کنه:
    7. اره خود را تیز کنید: خوراک عناصر اصلی انسانی – جسم، ذهن، قلب و روح – را بطور منظم تأمین کنید تا رشد متوازن و مستمر داشته باشید.


    خب حالا این ربطی به ماجرای ما تریدر ها داره؟
    بله داره. کمی در مورد داستان های دور و برتون فکر کنید، به خودتون اطرافتون به " من " ها و " منیت " ها، به " تو " ها و کودک های درون. به مسیر طولانی ای که برای " ما " شدن پیش روی ماست. چقدر موفقیت ها رو صرفا نتیجه تلاش خودمون می دونیم؟ و چقدر برای شکست ها صرفا دیگران رو مقصر می دونیم؟ نقطه حضور ما در این نمودار تعادل کجاست؟

    سیمرغ یک پرنده نبود 30 تا مرغ بودن ...

    کمی در مورد اینها فکر کنید و شدیدا توصیه می کنم این کتاب رو تهیه و مطالعه کنید نه یک بار بلکه چهل بار ...

    280.png

    بعضی ها تا آخر عمر در همون مرحله اتکا و کودکی میمونن، بعضی ها نمی تونن از مرحله استقلال گذر کنن و تعداد معدودی هستند که واقعا به مرحله اتکای متقابل می رسن و بعد از اون هم انگشت شمار افرادی هستن که میتونن در این مرحله تا آخر بمونن.

    خلق نیروی جمعی، به هیچ عنوان کار کسی نیست که دلیل شکست هاش رو به دیگران نسبت میده، شرایط اطراف و دیگران رو باعث بدبختی و فلاکت خودش میدونه. این فرد در اولین مراحل رشد قرار داره و فرسنگ ها با بلوغ فاصله داره ...

    پرسود باشید و در تعادل
    هامون عزیز ممنون از پست قشنگتون . ممکنه خواهش کنم قوانین حرکت از استقلال به سمت اتکای متقابل رو بیشتر باز کنید. مثلا برد برد فکر کردن یعنی چی؟
    و اینکه مثلا به جایی برسیم که بگیم ما شکست خوردیم واقعا در درونش برتری داره نسبت به اینکه بگی من شکست خوردم و مسولیت پذیری رو نشون بدی؟
    ای برادر تو همان اندیشه ای / گر گل است اندیشه تو گلشنی

  8. 8 کاربر برای این پست سودمند از mahdi.k عزیز تشکر کرده اند:


  9. #4015


    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    909
    تشکر
    16,244
    9,864 بار در 992 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 25 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط vahid394 نمایش پست ها
    سلام به همه دوستان

    سلام وحید عزیز
    امیدوارم خوب باشی.
    ببخشید من یکم نظرم با شما مخالفه .
    من ( البته که چیز خاصی نیستم ) ولی نسبت به قبل خودم زمین تا آسمون تغییر کردم و اینو کاملا مدیون استاد امینو هستم .
    وحید جان من روزانه چندین بار با خودم این جمله را تکرار میکنم
    استاد امینوی عزیزم لحظه لحظه زندگیم با ذره ذره وجودم هزاران هزار بار از شما سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم .
    Never give up. Great things take time

  10. 18 کاربر برای این پست سودمند از AKAM عزیز تشکر کرده اند:


  11. #4016

    Mehrdad az آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2021
    محل سکونت
    karaj
    نوشته ها
    501
    تشکر
    11,030
    3,848 بار در 512 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 29 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    سلام به همگی
    امیدوارم حال دلتون عالی باشه
    اکثریت ما کارتون پاندای گونگ فو کار رو دیدیم
    یکی از شخصیت های این انیمیشن تای لانگ هست که به عنوان اولین جنگجوی اژدها انتخاب میشه و بسیار مورد احترام و ستایش استادش هست
    Lung1.jpg
    اما بعد ها طغیان میکنه با استاد درگیر میشه و با اینکه سهمش نیست خواهان طومار اژدها هست
    اما در نهایت داستان با کلی جنگ و درگیری طومار رو به دست میاره و میبینه که توش هیچی نیست جز عکس خودش و هییییچ رمز و راز و فرمول جادویی وجود نداره
    102.jpg
    این اتفاقات اخیر ، دیروز برای یکی دو ساعتی روی من هم تاثیر گذاشت اما به لطف خدا و کمک برادر بزرگم علی آقا دوباره تونستم ذهنم رو مرتب کنم
    مهم ترین درسی که میشه از این داستان گرفت (فارغ از قضاوت یا بر چسب زدن به هر شخصی)
    اینکه فراموش نکنیم توی طومار اژدها (دوره های استاد) چیز جادویی وجود نداره و در نهایت خودمون هستیم که باید در بازار با خودمون مواجه بشیم
    بارها این مطلب رو خود استاد هم تاکید کردند
    اما خوب آدمی رو انسان خطاب میکنن از نسیان گرفته شده و فراموش کاری توی ذاتش هست
    حضرت علی (ع)
    هر کسی کلامی به من بیاموزد من را بنده ی خودش کرده
    عزت احترام کسی که کلمات زیادی به ما آموخته داشته باشیم
    امیدوارم بتونیم در مسیر سخت و پر از تلاطم که قرار گرفتیم استوار حرکت کنیم
    و روزی برسه دست توی دست همدیگه از پیروزی ها و گذراندن روزهای دشوار بگیم
    ما لایق بهترین ها هستیم
    با عشق
    ویرایش توسط Mehrdad az : 05-24-2023 در ساعت 11:50

  12. 36 کاربر برای این پست سودمند از Mehrdad az عزیز تشکر کرده اند:


  13. #4017

    Ariyan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    iran
    نوشته ها
    1,515
    تشکر
    13,488
    11,727 بار در 1,553 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 848 پست
    برچسب زده شده
    در 6 تاپیک
    درود به دوستان عزیز
    این رو در نظر داشته باشیم نه تنها بازار که نوع و سبک زندگی ما منعکس کننده نوع نگرش ماست .
    هامون مدتی هست که پست میذاره در انتهای پست میگه در تعادل باشید . این تعادل رو من توی اسفند ماه بهش رسیدم
    هر چیزی که تعادل رو توی زندگی ما از بین ببره چه جبر باشه و چه خواست ما باشه باعث میشه قسمت های دیگه زندگی ما دچار تنش و عدم تعادل باشه در نتیجه زندگی مارو به چالش میکشه چه جسمی چه روحی .
    من برای ۲ سال روزی ۱۲ تا ۱۵ ساعت کار میکردم درس میخوندم و تمرین میکردم خانواده و دوستان و تفریح و استراحت و ورزش و ... رو مدت زیادی فراموش کرده بودم و سعی میکردم تنها روی هدفم تمرکز کنم .
    تا اینکه توی اسفند این ظرف لبریز شد و دچار خستگی استرس و ضعف جسمی شدید شدم .
    روانشناس رفتم و ورزش رو شروع کردم و خیلی کم کار و تمرین کردم .
    تو یکی از جلسات روانشناسی دکتر بهم گفت این ۲ ۳ سالی که بکوب کار میکردی و درس میخوندی و همه چیز رو کنار گذاشته بودی آیا ۴۰ سالت بشه کسی ازت بپرسه میتونی خاطره ای از تفریح کردن و لذت هایی که از ۲۹ تا ۳۲ سالگی که عمر کردی براش تعریف کنی !؟
    زندگی ما چند وجه داره +کار +استراحت و سلامت +خانواده و تفریح
    هرکدوم رو به ۸ ساعت تقسیم میکنیم تا تعادل روزمون حفظ بشه ، تو چقدر به بقیه این وجه ها ارزش گذاشتی ؟ آیا این ۳ سال عمرت جزو زندگیت نیست ؟ آیا نباید زندگی هم میکردی ؟ اصلا برای خودت و دیگران ارزش قایل بودی ؟
    خیلی به این موضوع فکر کردم و فهمیدم واقعا همینطوره ( تعادل واقعا مهمترین موضوع در زندگی ما آدمهاست که عموما نمیتونیم این تعادل رو برقرار کنیم شاید به این دلیل هست که اصلا بهش فکر نمیکنیم )
    میخواستم همه دوستان رو به تعادل و فکر کردن در موردش دعوت کنم این عدم تعادل در اعتماد و ... به دیگران ، کتاب ، زندگی و ... باعث بهم ریختگی ما میشه
    امینوی عزیز یک استاده ، فارغ از هر چیزی من آرامش ، صبر و بردباری و تلاش رو ازش یاد گرفتم علمی که بهمون منتقل کرده که جای خود داره .
    عدم موفقیت در بازار در زندگی در ارتباط با دیگران همش به خودمون ربط داره اینکه تعادل رو در جایی فراموش کردیم یا زیاد بها دادیم یا خیلی رها کردیم . ما باید خودمون رو درست کنیم نوع فکر ، باورها و .... .
    اینکه اگه تصادف بکنیم با ماشینی که داریم رانندگی میکنیم آیا به ما ربط داره یا افسری که گواهینامه رو داده ؟
    مسيولیت پذیر باشیم و تعادل رو در زندگی حفظ کنیم هم زندگیمون زیبا میشه هم آرامش فوق العاده ای در زندگیمون جاری میشه .
    در تعادل باشید و از همه وجه های زندگی لذت ببرید .
    ویرایش توسط Ariyan : 06-03-2023 در ساعت 10:07
    . SUCCESS IS NOT FINAL . FAILURE IS NOT FATAL
    . IT IS THE COURAGE TO CONTINUE THAT COUNTS

  14. 38 کاربر برای این پست سودمند از Ariyan عزیز تشکر کرده اند:


  15. #4018

    davood60 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2020
    محل سکونت
    آذربایجان غربی
    نوشته ها
    414
    تشکر
    1,950
    3,514 بار در 430 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 21 پست
    برچسب زده شده
    در 3 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ariyan نمایش پست ها
    درود به دوستان عزیز
    این رو در نظر داشته باشیم نه تنها بازار که نوع و سبک زندگی ما منعکس کننده نوع نگرش ماست .
    هامون مدتی هست که پست میذاره در انتهای پست میگه در تعادل باشید . این تعادل رو من توی اسفند ماه بهش رسیدم
    هر چیزی که تعادل رو توی زندگی ما از بین ببره چه جبر باشه و چه خواست ما باشه باعث میشه قسمت های دیگه زندگی ما دچار تنش و عدم تعادل باشه در نتیجه زندگی مارو به چالش میکشه چه جسمی چه روحی .
    من برای ۲ سال روزی ۱۲ تا ۱۵ ساعت کار میکردم درس میخوندم و تمرین میکردم خانواده و دوستان و تفریح و استراحت و ورزش و ... رو مدت زیادی فراموش کرده بودم و سعی میکردم تنها روی هدفم تمرکز کنم .
    تا اینکه توی اسفند این ظرف لبریز شد و دچار خستگی استرس و ضعف جسمی شدید شدم .
    روانشناس رفتم و ورزش رو شروع کردم و خیلی کم کار و تمرین کردم .
    تو یکی از جلسات روانشناسی دکتر بهم گفت این ۲ ۳ سالی که بکوب کار میکردی و درس میخوندی و همه چیز رو کنار گذاشته بودی آیا ۴۰ سالت بشه کسی ازت بپرسه میتونی خاطره ای از تفریح کردن و لذت هایی که از ۲۹ تا ۳۲ سالگی که عمر کردی براش تعریف کنی !؟
    زندگی ما چند وجه داره +کار +استراحت و سلامت +خانواده و تفریح
    هرکدوم رو به ۸ ساعت تقسیم میکنیم تا تعادل روزمون حفظ بشه ، تو چقدر به بقیه این وجه ها ارزش گذاشتی ؟ آیا این ۳ سال عمرت جزو زندگیت نیست ؟ آیا نباید زندگی هم میکردی ؟ اصلا برای خودت و دیگران ارزش قایل بودی ؟
    خیلی به این موضوع فکر کردم و فهمیدم واقعا همینطوره ( تعادل واقعا مهمترین موضوع در زندگی ما آدمهاست که عموما نمیتونیم این تعادل رو برقرار کنیم شاید به این دلیل هست که اصلا بهش فکر نمیکنیم )
    میخواستم همه دوستان رو به تعادل و فکر کردن در موردش دعوت کنم این عدم تعادل در اعتماد و ... به دیگران ، کتاب ، زندگی و ... باعث بهم ریختگی ما میشه
    امینوی عزیز یک استاده ، فارغ از هر چیزی من آرامش ، صبر و بردباری و تلاش رو ازش یاد گرفتم علمی که بهمون منتقل کرده که جای خود داره .
    عدم موفقیت در بازار در زندگی در ارتباط با دیگران همش به خودمون ربط داره اینکه تعادل رو در جایی فراموش کردیم یا زیاد بها دادیم یا خیلی رها کردیم . ما باید خودمون رو درست کنیم نوع فکر ، باورها و .... .
    اینکه اگه تصادف بکنیم با ماشینی که داریم رانندگی میکنیم آیا به ما ربط داره یا افسری که گوهینامه رو داده ؟
    مسيولیت پذیر باشیم و تعادل رو در زندگی حفظ کنیم هم زندگیمون زیبا میشه هم آرامش فوق العاده ای در زندگیمون جاری میشه .
    در تعادل باشید و از همه وجه های زندگی لذت ببرید .
    عالی بود و پرفکت
    حیف بود فقط به زدن دکمه تشکر بسنده کنم
    ممنون از پست بسیار عالی وآموزنده شما

  16. 12 کاربر برای این پست سودمند از davood60 عزیز تشکر کرده اند:


  17. #4019

    hamoon آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2019
    محل سکونت
    Canada
    نوشته ها
    1,762
    تشکر
    25,433
    52,889 بار در 1,830 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 562 پست
    برچسب زده شده
    در 12 تاپیک
    درود مهدی گرامی

    ممنون از توجهی که به پست من داشتین در حد دانش و درکم توضیح میدم در این مورد:

    عادت های مرحله پس از استقلال ، با عادت " برنده برنده بیاندیشید " شروع میشه، این عادت یک چارچوب قلبی ذهنیه که پایه و اساسش " احترام متقابله " در این چارچوب ذهنی ما تمرین می کنیم بر اساس سود و مزایای دوطرفه فکر کنیم و تصمیم بگیریم، اینجا تمرین می کنیم که از " من " و " منیت " جدا بشیم. تو این عادت یاد میگیریم که بر حسب فراوانی، ثروت و ذخایر بی پایان فکر کنیم، نه کمبود و تنگنا و رقابت! اینطور فکر نکنیم که زندگی مسابقه جدا کردن تکه های یک کیکه که اگر دیر بجنبی ممکنه بهت کیک نرسه!
    تو این عادت تمرین می کنیم در محیط کار و خانه، مزایا و منافع طرف مقابل رو در همه تصمیم گیری ها در نظر بگیریم. و کم کم بصورت ناخود آگاه در انتهای این عادات در واژه آرایی هامون بجای کلمه " من " از کلمه " ما " استفاده می کنیم. ( در مورد اینکه این اتفاق چطور میفته، استفان کاوی در ابتدای کتاب توضیح میده که چطور باید منش رو تربیت کنیم ).
    بطور کل برنده برنده اندیشیدن، اختلافات رو حل و فصل می کنه و افراد رو در جهت منافع و پیدا کردن راه حل های دوجانبه کمک می کنه. در این دیدگاه شما به دنبال دشمن نمی گردی بلکه با پیدا کردن نقاط مشترک با اطرافیانت باعث تقویت دوستانت میشی و ناگهان میبینی که دشمنی دیگه وجود نداره که بهش فکر کنی.
    برنده برنده اندیشیدن یعنی سهیم شدن اطلاعات، قدرت و منابع با دیگران.

    عادت بعدی که جذاب ترین عادت بین این عادات برای منه : " نخست بخواهید بفهمید، آنگاه جویای تفاهم باشید "
    تو این عادت تمرین می کنیم وقتی با دیگران صحبت می کنیم با نیت " درک کردن " بهشون گوش بدیم نه با نیت " پاسخ دادن " اینطوری پایه و اساس یک ارتباط مستحکم و حقیقی رو بنا میذاریم. ( در این مورد باید در مورد مفهوم شارژ کردن حساب بانک عاطفی کاوی مطالعه کنیم که بدونیم چقدر اهمیت داره ) وقتی طرف مقابل شما حس کنه که شما قبل از هر چیزی مایلید اون رو درک کنید، خودش رو فردی ارزشمند و معتبر احساس می کنه و در نتیجه از موضع دفاعی خارج میشه و درونی ترین افکار و احساساتش رو برای شما خارج می کنه. اینجاست که شرایطی فراهم میشه دو طرف بتونن موانع و خلل هایی که مانع از درک متقابل هست رو شناسایی کنن.
    جویای تفاهم بودن، محتاج مهربانی و شهامت است و اثربخشی؛ زاییده توازن بین این دو.

    عادت بعدی خلق نیروی جمعی هست که البته بسیار سخته و کار هر کسی نیست.
    نیروی جمعی در واقع محصول راه سوم است، یعنی نه فقط راه من و نه فقط راه تو! راه سوم در واقع از راه حل هر یک از ما بهتره، نیروی جمعی ثمره و میوه احترام دوجانبه است، محصول درک و تجلیل از تفاوت های همدیگه در مقام حل مسائل و بهره گیری از فرصت هاست. در این عادت شما از اشتراکاتتون با دیگران ذوق زده نمی شید!! بلکه بر عکس به دنبال پیدا کردن اختلافات و تعارضات با دیگران هستید! اما نه به منظور جنگ و موضع گیری، بلکه به منظور پیدا کردن راه سوم! ( با تسلط روی عادت های قبل ).
    گروه ها و خانواده هایی که روح مشارکت و تعاون رو در روابطشون حاکم می کنن، قابلیت های فردی شون رو شکوفا می کنن تا جایی که برآیند نیروی جمعی شون از تک تک نیرو هاشون بیشتر میشه! اونها از خصومت و پایمال کردن حق همدیگه دوری می کنن ، به مصالحه و سازش تن در نمیدن، حتی به همکاری هم بسنده نمی کنن!! بلکه راه حل " همکاری خلاقانه " رو انتخاب می کنن ...

    شرمنده اگر طولانی شد توضیحات.
    هفت عادت مردمان موثر، اثرگذارترین کتابیه که در کل عمرم مطالعه کردم و تا الان به ده ها نفر هدیه دادمش و از سال 85 تا الان ده ها بار اون رو مطالعه کردم و هر بار از خوندنش بیشتر هیجان زده میشم ...

    در نهایت وقتی مفهوم حقیقی این کتاب و آموزه های بی پایان اون رو درک می کنید احساس می کنید کم کم در مسیر تعادل قرار دارید.

    ارادت فراوان

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi.k نمایش پست ها
    هامون عزیز ممنون از پست قشنگتون . ممکنه خواهش کنم قوانین حرکت از استقلال به سمت اتکای متقابل رو بیشتر باز کنید. مثلا برد برد فکر کردن یعنی چی؟
    و اینکه مثلا به جایی برسیم که بگیم ما شکست خوردیم واقعا در درونش برتری داره نسبت به اینکه بگی من شکست خوردم و مسولیت پذیری رو نشون بدی؟
    ویرایش توسط hamoon : 05-24-2023 در ساعت 16:19
    این جهان کوه است و فعلِ ما ندا ... سوی ما آید نداها را صدا

  18. 17 کاربر برای این پست سودمند از hamoon عزیز تشکر کرده اند:


  19. #4020


    تاریخ عضویت
    Apr 2022
    محل سکونت
    mashhad
    نوشته ها
    530
    تشکر
    3,305
    3,370 بار در 514 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 2 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط hamoon نمایش پست ها
    درود مهدی گرامی

    ممنون از توجهی که به پست من داشتین در حد دانش و درکم توضیح میدم در این مورد:

    عادت های مرحله پس از استقلال ، با عادت " برنده برنده بیاندیشید " شروع میشه، این عادت یک چارچوب قلبی ذهنیه که پایه و اساسش " احترام متقابله " در این چارچوب ذهنی ما تمرین می کنیم بر اساس سود و مزایای دوطرفه فکر کنیم و تصمیم بگیریم، اینجا تمرین می کنیم که از " من " و " منیت " جدا بشیم. تو این عادت یاد میگیریم که بر حسب فراوانی، ثروت و ذخایر بی پایان فکر کنیم، نه کمبود و تنگنا و رقابت! اینطور فکر نکنیم که زندگی مسابقه جدا کردن تکه های یک کیکه که اگر دیر بجنبی ممکنه بهت کیک نرسه!
    تو این عادت تمرین می کنیم در محیط کار و خانه، مزایا و منافع طرف مقابل رو در همه تصمیم گیری ها در نظر بگیریم. و کم کم بصورت ناخود آگاه در انتهای این عادات در واژه آرایی هامون بجای کلمه " من " از کلمه " ما " استفاده می کنیم. ( در مورد اینکه این اتفاق چطور میفته، استفان کاوی در ابتدای کتاب توضیح میده که چطور باید منش رو تربیت کنیم ).
    بطور کل برنده برنده اندیشیدن، اختلافات رو حل و فصل می کنه و افراد رو در جهت منافع و پیدا کردن راه حل های دوجانبه کمک می کنه. در این دیدگاه شما به دنبال دشمن نمی گردی بلکه با پیدا کردن نقاط مشترک با اطرافیانت باعث تقویت دوستانت میشی و ناگهان میبینی که دشمنی دیگه وجود نداره که بهش فکر کنی.
    برنده برنده اندیشیدن یعنی سهیم شدن اطلاعات، قدرت و منابع با دیگران.

    عادت بعدی که جذاب ترین عادت بین این عادات برای منه : " نخست بخواهید بفهمید، آنگاه جویای تفاهم باشید "
    تو این عادت تمرین می کنیم وقتی با دیگران صحبت می کنیم با نیت " درک کردن " بهشون گوش بدیم نه با نیت " پاسخ دادن " اینطوری پایه و اساس یک ارتباط مستحکم و حقیقی رو بنا میذاریم. ( در این مورد باید در مورد مفهوم شارژ کردن حساب بانک عاطفی کاوی مطالعه کنیم که بدونیم چقدر اهمیت داره ) وقتی طرف مقابل شما حس کنه که شما قبل از هر چیزی مایلید اون رو درک کنید، خودش رو فردی ارزشمند و معتبر احساس می کنه و در نتیجه از موضع دفاعی خارج میشه و درونی ترین افکار و احساساتش رو برای شما خارج می کنه. اینجاست که شرایطی فراهم میشه دو طرف بتونن موانع و خلل هایی که مانع از درک متقابل هست رو شناسایی کنن.
    جویای تفاهم بودن، محتاج مهربانی و شهامت است و اثربخشی؛ زاییده توازن بین این دو.

    عادت بعدی خلق نیروی جمعی هست که البته بسیار سخته و کار هر کسی نیست.
    نیروی جمعی در واقع محصول راه سوم است، یعنی نه فقط راه من و نه فقط راه تو! راه سوم در واقع از راه حل هر یک از ما بهتره، نیروی جمعی ثمره و میوه احترام دوجانبه است، محصول درک و تجلیل از تفاوت های همدیگه در مقام حل مسائل و بهره گیری از فرصت هاست. در این عادت شما از اشتراکاتتون با دیگران ذوق زده نمی شید!! بلکه بر عکس به دنبال پیدا کردن اختلافات و تعارضات با دیگران هستید! اما نه به منظور جنگ و موضع گیری، بلکه به منظور پیدا کردن راه سوم! ( با تسلط روی عادت های قبل ).
    گروه ها و خانواده هایی که روح مشارکت و تعاون رو در روابطشون حاکم می کنن، قابلیت های فردی شون رو شکوفا می کنن تا جایی که برآیند نیروی جمعی شون از تک تک نیرو هاشون بیشتر میشه! اونها از خصومت و پایمال کردن حق همدیگه دوری می کنن ، به مصالحه و سازش تن در نمیدن، حتی به همکاری هم بسنده نمی کنن!! بلکه راه حل " همکاری خلاقانه " رو انتخاب می کنن ...

    شرمنده اگر طولانی شد توضیحات.
    هفت عادت مردمان موثر، اثرگذارترین کتابیه که در کل عمرم مطالعه کردم و تا الان به ده ها نفر هدیه دادمش و از سال 85 تا الان ده ها بار اون رو مطالعه کردم و هر بار از خوندنش بیشتر هیجان زده میشم ...

    در نهایت وقتی مفهوم حقیقی این کتاب و آموزه های بی پایان اون رو درک می کنید احساس می کنید کم کم در مسیر تعادل قرار دارید.

    ارادت فراوان
    بینهایت ممنون بخاطر وقت باارزش تون که صرف کردید.من این کتاب رو سال 97 تهیه کردم و دوبار خوندم و میزارم تو برنامه مطالعم دراینده.
    ای برادر تو همان اندیشه ای / گر گل است اندیشه تو گلشنی

  20. 7 کاربر برای این پست سودمند از mahdi.k عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 53 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 53 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •