صفحه 405 از 552 نخستنخست ... 305355395403404405406407415455505 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 4,041 به 4,050 از 5513

موضوع: روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

  1. #4041

    Snow_Trader آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    821
    تشکر
    2,968
    7,947 بار در 838 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 301 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    تجربیات تریدر حرفه ای که با حساب های بالای 20.000 دلار کارمیکنه
    دیگ بجایی رسیده که بازدهی 100% رو چنین حجم حسابی تو ماه بدست میاره
    تنها حرف نیس به چشم خودم دیدم کارشو..
    ( این توضیحات اول پست نوشتم که بدونیم داریم به حرف چه کسی گوش میدیم.)


    ✍️������مقدار سودي که شما از يک معامله ميبريد رابطه مستقيمي دارد با ذهنيت و افکار شما در ارتباط با پول....

    شايد ميگوييد خب مقدار سود هر معامله به حجم آن و حد سود ما وابسته است .بله اين درست است .در لايه هاي بالاتر فکري عواملي وجود دارند که شما هيچ نشانه اي از آنها نميبينيد اما آنها هستند که اين مقدار سود را مشخص ميکنندو به طور نامحسوسي بر روند سود گيري شما از بازار دخيل هستند .شما هنگامي که براي يک معامله حد سودي متصوريد تا چه حد به آن پايبند هستيد؟و يا بهتر است بپرسم تا چه حد ميتوانيد به آن پايبند بمانيد؟ چه عواملي ميتواند روي شما تاثير بگذارد که اين پايبندي را فراموش کنيد؟چرا شما زماني که يک حجم 5لاتي را باز ميکنيد اين پايبندي براي شما سخت تر ميشود نسبت به زماني که با يک حجم 1 لاتي وارد شده ايد.حتي اگر مديريت سرمايه را هم رعايت کرده باشيد؟
    ببينيد دوستان ريشه همه ي اين مشکلات در ناخود آگاه شما نهفته است .رويکرد فکري شما نسبت به پول و بسته به اينکه در زندگي غير معاملاتي شما چه چيزهايي در مورد پول در ذهن شما است،نقش اصلي را در اين مشکل ايفا ميکند.
    مثلا فردي که در زندگي غير معاملاتي خود درامد محدودي داشته است و يا مثلا ماهيانه 5 ميليون تومان درامد دارد،درون خود نسبت به اين مبالغ حساسيت ويژه اي دارد و چون اين ارقام براي آن شخص مهم هستند پس در هنگام معامله کردن هم نسبت به اين ارقام حساس است.
    براي کسي که يک ميليون تومان پول مهم است ،هنگامي که به 100 دلار سود مي رسد،ناخودآگاه سريع عکس العمل نشان ميدهد و ديگر اجازه رشد به آن سود را نميدهد و از پوزيشن خارج ميشود.چرا که اگر آن شخص در زندگي معمولي خوديک ميليون از دست بدهد دچار آشفتگي ميشود و همين امر باعث ميشود با خود فکر کند که بهتر است از معامله خارج شود و همان 100 دلار سود را بگيرد.هرچند که حجم معامله را رعايت کرده باشد ،هر چند که اگر معامله را تا حد سود باز ميگذاشت به جاي 100 دلار،500 دلار سود ميکرد .اما سريع دست و پايش ميلرزد و معامله را ميبندد و به همين مقدار سود متاسفانه اکتفا ميکند.
    دوستان تا زماني که 10 دلار براي شما بي اهميت و بي ارزش نشود شما به 100 دلار نميرسيد و تا زماني که 100 دلار براي شما بي اهميت نباشد نميتوانيد به 1000 دلار برسید و ....
    متاسفانه در معامله گري ذهن شما بايد مثل آدم هاي پولدار رفتار کند هر چند که در زندگي معمولي وضعيت خوبي نداشته باشيد .و تا زماني که اين اتفاق درون شما نيفتد به سود هاي زياد قطعا نميرسيد .داشتن موجودي حساب بالا هم هيچ کمکي به شما نخواهد کرد چرا که اينقدر قدرت اين فکر در ذهن شما بالا ست که انرژي هايي از قبيل مديريت سرمايه و ....توهمي بيش نيستند.
    شمايي که روي يک حساب 1000 دلاري، پنج صدم حجم ميزنيد و با رسيدن قيمت به تارگت ،از کم بودن سود خود راضي نيستيد اگر بالانس حساب شما 20000 دلار شود ميتوانيد با حجم 20 برابر به تارگت خود پايبند باشيد؟؟؟؟بعيد ميدانم....
    ویرایش توسط Snow_Trader : 05-26-2023 در ساعت 23:01
    Hard takes time, impossible a little more time

  2. 25 کاربر برای این پست سودمند از Snow_Trader عزیز تشکر کرده اند:


  3. #4042

    Reza_Ryzer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2021
    نوشته ها
    1,021
    تشکر
    463
    9,681 بار در 1,041 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 27 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    سلام برای اینکه بفهمید اینه که روانتون بهم میریزه ترس و نجواها میاد سراغتون همیش تو ذهنتون یکیه که داره باهاتون حرف میزنه انگار دستاتو با طناب بسته و داره میکشد به سمتی که میخواد انقدر قدرتمنده که میدونی داری کار اشتباهی میکنی ولی مث کسایی که هیپنوتیزم شدن هیچ کاری نمیتونی بکنی
    برای افزایش ظرفیت ذهنی گفتم دیگه شما باید اون عدد سد ذهنی تونو بهش عادت کنید با استفاده کردن از اون مثلا خرید کنید برید مسافرت چند ماه که اون عددو خرج کنید ذهنتون بهش عادت میکنه و میرید به سمت عدد بزرگتری
    مدیتیشن و مراقبه رو من بجاش نماز و قرآن میخونم نکته ای که هست انقدر این عدد ذهنی قدرتمنده که اگه بخای باهاش در بیوفتی یه جوری زمینت میزنه که باید با کاردک جمعت کنن البته وقتی بفهمی دیگه باهاش شاخ تو شاخ نمیشی این عدد ذهنی مثل یه گاو وحشیه که تا جای ممکن نباید سمتش رفت چون اگه شاخت بزنه دیگه حسابت با کرام الکاتبینه
    سعی کردم دلی و عامیانه بنویسم که حق مطلب ادا بشه
    ارادت
    نقل قول نوشته اصلی توسط davood60 نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    بسیار عالی و مفید بود ممنون از شما
    چندتا سوال دارم :
    1- چطوری میشه فهمید اون عدد ذهنی دقیقا چقدره ؟
    2- برای افزایش ظرف ذهنی و یا همون عدد ذهنی چه تمرینی کتابی یا راهکاری پیشنهاد میشه ؟
    3- نقش مدیتیشن و مراقبه در این قضیه چی می تونه باشه ؟
    سپاس مجدد
    مثل یک جنگجو تمرین کن ، نینجا شو
    هنر نینجا در تعادل ذهن و بدن است

  4. 19 کاربر برای این پست سودمند از Reza_Ryzer عزیز تشکر کرده اند:


  5. #4043

    Snow_Trader آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    821
    تشکر
    2,968
    7,947 بار در 838 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 301 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Reza_Ryzer نمایش پست ها
    این نکته ای که میخوام باهاتون در میون بزارم شاید خیلی ساده بنظر بیاد ولی نتایج ارتباط مستقیم باهاش داره اونم عدد روانیه
    استاد یه سری صحبت کردن در این مورد که هر تریدری یه سری عدد روانی داره که باهش میشه مثل ناحیه مقاومتی توی چارت عمل کنه
    به شخصه اینو تو زندگی میخوام بیان کنم هر انسانی با یه مقدار درآمد و پول اوکیه و اگه از یه حدی بیشتر بشه ذهن مقاومت میکنه و کائنات هم انقدر هماهنگه که تمام تلاششو میکنه تا شما رو برگردونه به عددی که باهاش راحتید
    تا حالا چن بار پیش اومده براتون که یه پول زیاد دستتوون اومده و شما نمیدونستید چیکارش کنید و یا رفتین یه عالمه چیزایی خریدید که شاید واقعا ضروری نبوده یا انقد تو جیبتون لگد میزده که به بقیه حتی پول قرض میدادید یا هر کار دیگه ای میکردید که اون پولو خرج کنید و وقتی خرجش میکردید به چنان آرامشی میرسیدید که انگار یه بار سنگین از رو دوشتون برداشته شده و اون پول نتنها براتون منشا خیر و برکت نبوده بلکه باعث گرفتاری هم حتی ممکنه شده باشه خب همه اینا رو گفتم تا اولن بدونیم که باید این خاصیت ذهنو بشناسیم و بعدش شاخکامونو تیز کنیم که بفهمیم کی این شرایط برامون بوجود میاد و راهکارشو که در ادامه میگم انجام بدیم و اون پولو بتونیم تبدیل به خیر و برکت کنیم و به عبارتی درست و با حساب و کتاب ازش استفاده کنیم
    راه کار اول که خیلی مهمه اینه که بیشتر از عدد روانی مون پول در نیاریم ، تصور کنید یه اکانت ۵۰۰ میلیونی دارید و یه سیستم دارید که باهاش میتونید ۵۰ درصد افزایش بالانس بدید ینی شما در حالت عادی بدون در نظر گرفتن عدد روانی میتونید ۲۵۰ میلیون در ماه درآمد داشته باشید اما عدد روانی شما ۱۰ میلیونه خب عملا چه اتفاقی میوفته شما ده میلیون اول رو خیلی ایزی و راحت در میارید بعد از اون دیگه ذهن منطقی تون هنگ میکنه زمین و زمانو بهم میدوزه که دیگه نتونید ۱۰ تومن بیشتر در بیارید انقدر این چیزی که میگم مهمه که اگه دقت نکنید ممکنه حتی اون ۵۰۰ میلیون رو هم از دست بدید اتفاقی که برای یکی از شاگردای ناراضی اخیر آکادمی افتاده دقیقا بر میگرده به همین قضیه
    وقتی به مثلا ده میلیون رسیدی حتی با اکانت ۵۰۰ میلیونی دیگه باید یا از ترید دست بکشی برای یه ماه یا بری تو دمو بزنی یا با کمترین حجم صرفا تمرین کنی بقیه تایم اون یه ماهو بعد اون ده تومنو بری باهاش چیزایی که واقعا نیاز داری بخری نه اینکه بخای فقط تو حسابت باشه باهش خرید کنی حالا پوشاک رستوران مسافرت و کادو و هر چیزی که باهاش میشه خرید
    این پستو در حالی میزنم که خودم در همین شرایط قرار دارم با یه اکانت ۱۰ هزار دلاری ۴ درصد گرفتم و رسیدم به سقف ذهنیم و دیگه تا آخر ماه فقط تمرین تو دمو یا یک صدم میزنم روی این اکانت تا بعد اینکه ذهنم بعد سه چار ماه برداشت به عدد جدیدی عادت کنه و این عدد کم کم گنده تر بشه
    این دلیل اصلیه که شما میتونی اکانت صد دلاری رو تو یه هفته بکنی دو برابر اما اکانت بالاتر از ظرفیت ذهنیتو حتی ۵ درصدم شاید نتونی رشد بدی و حتی بدتر کالش کنی
    خدارو شکر میکنم که به تارگتم رسیدم و اینم هدیه من به دوستان آکادمی
    این نکات خیلی مهم تر از تریده جوری که میتونه تو زندگی هر کسی تاثیر بذاره
    امیدوارم مفید بوده باشه
    یا حق

    سلام
    صحبت های بسیار خوبی و تجربیات ارزشمندی بیان کردین
    تشکر


    فقط یه تجربه از خودم بگم :
    متعهد بودن یک شرط اصلی هست ..الان روز اول ینی تازه اون هدف 4 درصد گرفتین و دوپامین تو ذهنتون ترشح میشه و بقول معروف همه چی گل و سنبل
    بعد یه هفته یا 10 روز اتفاقاتی میوفته تو زندگیتون چه تو بحث شغلی تون یا خارج از شغلتون و این تعادل بهم میخوره به هر دلیلی اون شرایط آنرمال هست که باید بهترین تصمیمات رو اتخاذ کنین و این جاییکه که ارزش متعهد بودن فرد در معرض امتحان قرار میگیره ...
    یه مثالی بزنم برای درک بهتر :
    سالهای اول ازدواج هر دونفر خیلی خوشحالن و خیلی بهم دیگ ارزش قائلن پایبند هستن به اصول اخلاقی و خیلی متعهد و عاشق پیشه اینا هستن حرف های خوب خوب میزنن بقول معروف همه چی خوب شرایط بر وقف مراد
    حالا همین زوج یسال بعد یا چندسال بعد اتفاقاتی میوفته و اگه بررسی کنی رفتارشونو زمین تا آسمون با اون چیزی که اول زندگی مشترکشون بود فرق داره و دیگ فرد اون طراوت اول خودشو از دست داده و از طرفی کلی اتفاقات جورواجور افتاده و تحت فشار و تعادل بهم خورده حالا وقتش که ببینیم این زوج عاشق پیشه اون اصول و تعهدات که بین خودشون برقرار کردن اجرایی میکنن یا نه!!
    اینکه بتونی همون ادمی باشی که تو شرایط وخیم عین شرایط خوش داده هارو انالیز کنی و احساساتت رو بهش اگاه باشی و تحت کنترل شرایط نباشی اون فرد بهترین تصمیمات تو هر شرایطی خواهد گرفت و خب قطعا موفق خواهد بود.
    استاد امینو میگه تو شرایط عادی و خوب همه میتونن بهترین تصمیمات بگیرن ولی شرط اونکه بتونی تو شرایط آنرمال و یکم قاریشمیش بتونی بهترین تصمیمات بگیری و عملی کنیشون.
    این شرایط پیش میاد که فرد دیگ یادش میره یماه پیش یا یسال پیش چه عهدی بسته چه تو کارش چه تو زندگی زناشوییش یا هر زمینه دیگه ای و خب تحت تاثیر شرایط قرار میگیره و یهو همه چی خراب میشه و پشت سرهم تصمیمات اشتباه که میگیره و کلا یادش نمیاد صبونه چی خورده چه برسه عهدی که یسال پیش با خودش بسته.
    اینکه نباید بزاریم شرایط مارو اینور اونور ببرن و باورهامون و تعهداتمون تحت کنترل داشته باشن
    من باید رییس خودم باشم همیشه نه اینکه برده ی اتفاقات زندگیم باشم و اگه خوب بود خوب باشم و وقتی بد شد بد بشم
    وقتایی که چک لیستت تیپی میخوره بگی این بهترین سیستم دنیاس و وقتیم استاپ بخوری بگی این چه سیستم مزخرفیه !
    این چرخه باطل هست .


    زندگی هر روز تکرار میشه خورشید هی طلوع و غروب میکنه
    مارکت عین خیالشم نیس و هر روز کلی نوسان میکنه و کلی موقعیت میده و اصول خودش پیش گرفته و حرکت میکنه
    این من هستم که باید هر روز رو یه روز جدید و منحصربفرد ببینم و اصولی برای خودم تعیین کنم و هر روز یاداوری کنم این اصول رو
    وگرنه این چرخه تکراری خوب میتونه روی تفکرات و تصمیمات من تاثیر بزاره!



    این نکته پاشنه آشیل هر مسیری هست.
    ویرایش توسط Snow_Trader : 05-26-2023 در ساعت 23:55
    Hard takes time, impossible a little more time

  6. 24 کاربر برای این پست سودمند از Snow_Trader عزیز تشکر کرده اند:


  7. #4044

    Reza_Ryzer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2021
    نوشته ها
    1,021
    تشکر
    463
    9,681 بار در 1,041 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 27 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    دقیقا ممنون از نظرت ارزنده تون
    نقل قول نوشته اصلی توسط Snow_Trader نمایش پست ها
    سلام
    صحبت های بسیار خوبی و تجربیات ارزشمندی هستن صبت هاتون
    تشکر


    فقط یه تجربه از خودم بگم :
    متعهد بودن یک شرط اصلی هست ..الان روز اول ینی تازه اون هدف 4 درصد گرفتین و دوپامین تو ذهنتون ترشح میشه و بقول معروف همه چی گل و سنبل
    بعد یه هفته یا 10 روز اتفاقاتی میوفته تو زندگیتون چه تو بحث شغلی تون یا خارج از شغلتون و این تعادل بهم میخوره به هر دلیلی اون شرایط آنرمال هست که باید بهترین تصمیمات رو اتخاذ کنین و این جاییکه که ارزش متعهد بودن فرد در معرض امتحان قرار میگیره ...
    یه مثالی بزنم برای درک بهتر :
    سالهای اول ازدواج هر دونفر خیلی خوشحالن و خیلی بهم دیگ ارزش قائلن پایبند هستن به اصول اخلاقی و خیلی متعهد و عاشق پیشه اینا هستن حرف های خوب خوب میزنن بقول معروف همه چی خوب شرایط بر وقف مراد
    حالا همین زوج یسال بعد یا چندسال بعد اتفاقاتی میوفته و اگه بررسی کنی رفتارشونو زمین تا آسمون با اون چیزی که اول زندگی مشترکشون بود فرق داره و دیگ فرد اون طراوت اول خودشو از دست داده و از طرفی کلی اتفاقات جورواجور افتاده و تحت فشار و تعادل بهم خورده حالا وقتش که ببینیم این زوج عاشق پیشه اون اصول و تعهدات که بین خودشون برقرار کردن اجرایی میکنن یا نه!!
    اینکه بتونی همون ادمی باشی که تو شرایط وخیم عین شرایط خوش داده هارو انالیز کنی و احساساتت رو بهش اگاه باشی و تحت کنترل شرایط نباشی اون فرد بهترین تصمیمات تو هر شرایطی خواهد گرفت و خب قطعا موفق خواهد بود.
    استاد امینو میگه تو شرایط عادی و خوب همه میتونن بهترین تصمیمات بگیرن ولی شرط اونکه بتونی تو شرایط آنرمال و یکم قاریشمیش بتونی بهترین تصمیمات بگیری و عملی کنیشون.
    این شرایط پیش میاد که فرد دیگ یادش میره یماه پیش یا یسال پیش چه عهدی بسته چه تو کارش چه تو زندگی زناشوییش یا هر زمینه دیگه ای و خب تحت تاثیر شرایط قرار میگیره و یهو همه چی خراب میشه و پشت سرهم تصمیمات اشتباه که میگیره و کلا یادش نمیاد صبونه چی خورده چه برسه عهدی که یسال پیش با خودش بسته.
    زندگی هر روز تکرار میشه خورشید هی طلوع و غروب میکنه
    مارکت عین خیالشم نیس و هر روز کلی نوسان میکنه و کلی موقعیت میده و اصول خودش پیش گرفته و حرکت میکنه
    این من هستم که باید هر روز رو یه روز جدید و منحصربفرد ببینم و اصولی برای خودم تعیین کنم و هر روز یاداوری کنم این اصول رو
    وگرنه این چرخه تکراری خوب میتونه روی تفکرات و تصمیمات من تاثیر بزاره!



    این نکته پاشنه آشیل هر مسیری هست.
    مثل یک جنگجو تمرین کن ، نینجا شو
    هنر نینجا در تعادل ذهن و بدن است

  8. 8 کاربر برای این پست سودمند از Reza_Ryzer عزیز تشکر کرده اند:


  9. #4045

    Reza_Ryzer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2021
    نوشته ها
    1,021
    تشکر
    463
    9,681 بار در 1,041 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 27 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    در تکمیل این پست میخواستم چن تا مثال دیگه بزنم تا کامل حق مطلب ادا بشه
    خودمم مثال میزنم من اشتهام خوبه ینی موقع غذا خوردن دو بشقاب برنج رو راحت میخورم حالا فرض کن منی که بازم اشتهام خوبه یه جایی دعوت شدم و یه بره کامل کباب کردن گذاشتن وسط اینجا من چشمم انقد گشنس که میگم اگه به من باشه میخوام همه ی اون بره هه رو بخورم بعد شروع میکنم به خوردن تا جایی که معده ی من جا داره خیلی اون کباب برای من لذت بخشه فرض کنید یه رون اون گوسفندو ورداشتم میخوام بخورم و این رون بیشتر از ظرفیت معده ی منه خب چه اتفاقی میوفته ؟ من تا زمانی که جا دارم تن تن میخورم که نکنه تموم شه یکی بیاد ازم این غذای خوشمزه رو بگیره چون تو حالت عادی با این شرایط معمولا روبرو نبودم پس با ولع شروع میکنم با خوردن اولین گازو میزنم خیلی لذت بخشه دومی رو همینطور وای چقدر عالیه سومین گازو میزنم کنارشم نوشابه میزنم بشوره بره پایین که بتونم بیشتر بخورم خلاصه نگم براتون رسیدیم به جایی که انقدر خوردم که داره از چشام و گوشامم گوشت میزنه بیرون ینی تا خرطناق خوردم حالا مغزم چه صحبتایی با من تو اون لحظه میکنه رضا تو باید بخوری این کباب دیگه گیرت نمیاد ادامه بده یکم کمربندتو شل کن تا جا بیشتر داشته باشی یکن بالا پایین بپر ینی نفست در نمیاد ها ولی بازم مغزت میگه بخور در حالی که معدت بیشتر از ظرفیتش نمیتونه ورودی بگیره و حتی اگه از حد مجاز تجاوز کنی خیلی راحت بدون اینکه تو اراده کنی فرمان بالا آوردنو صادر میکنه و تمام معدتو خالی میکنه تا سبک بشی .
    توی فوتبال اینو من به عینه میبینم بازیکنای ایرانی دلیل اینکه تو جام جهانی هیچ وقت نتیجه نمیگیرن اما مثلا والیبال نتایج تغییر کرده دقیقا بر میگرده به سد ذهنی والیبالیستای ما انقدر با تیم های مطرح دنیا بازی کردن انقدر تنه به تنه شدن انقدر باختن که کم کم باور کردن که میشه اصلا با این تیما بازی خودمونو انجام بدیم کم کم تونستن مثلا از ایتالیا دو ست بگیرن ولی بازم ببازن در نهایت انقدر این تیم ها براشون عادی شده که اگه الان جلو برزیلم بازی کنن بعید نیست بتونن سه صفر ببرن سخته ولی ذهنشون اینو برای خودش منطقی کرده که میتونن و همشیه گربه سیاه لهستانه یه جورایی ایران ، لهستانی که خودش صاحب سبکه حالا فوتبالو تورو خدا شما ببین جلو انگلیس یازده تا معلول کیروش فرستاده بود تو زمین ( مثال زدم وگرنه معلول هم زیادیشونه ) انقدر روشون فشار بود که بیرانود جوری رفت تو صورت حسینی که عکسشو من دیدم داشتم دو ساعت میخندیدم انقدر تو ذهنشون انگلیسو گنده کرده بودن که حتی دو تا پس درستو درمونم نمیتونستن بدن حالا بین اون همه ایرانی داغون یه مهدی طارمی هست که یه تنه دو تا گل به انگلیس میزنه عین خیالشم نیس که حریفشم کیه چون مهدی تو سطح اول دنیا با همه این بازیکنا تو طول فصل داره بازی میکنه تو لیگ قهرمانن و براش مث آب خوردنه که به پیکفرد پنالتی بزنه اینجوری میشه که سردار تو زنیت آقای گله میاد تو لورکوزن میشه نیمکت نشین چون ظرفیتش در حد لیگ آلمان هنوز نیست و شایدم نتونه خودشو هماهنگ کنه و مجبور بشه برگرده به یه لیگ آسون تر یا مهدی طارمی الان کلی پیشنهاد داره از تاتنهام بگیر که قبلا میخواستش و ردش کرد تا الان که بایرن میخوادش حالا اگه بره بایرن و تو اون ترافیک مهاجم نتونه ذهنشو کنترل کنه نهایتا میشه یه نیمکت نشین ولی اگه بتونه خودشو هماهنگ کنه و کار خودشو بکنه بایرن هم میتونه برای مهدی ما کوچیک باشه
    حالا من چجوری ام ، یادمه روز اولی که رفتم تکواندو بابام یه لباس جدو از باباش داشت اونو داده بود بهم ( فک کن با لباس جدو وسط یه عامله تکواندو کار ) بعد مربی بنده خدا چیزی نگفت من بچه پرو بودم اوکی بودم دیگه یکم تمرین که کردیم ما رو دور تاتمی نشوندو یکی از شاگرداشو آورد وسط بعد گفت کی میخواد با این مبارزه کنه منم سریع دستمو بلند کردم باور کنید همون اولش مربیم خندش گرفت گفت نه عزیزم تو هنوز جلسه اولته ( حالا خدا میدونه تو دلش چیا میگفت ) این خاطره رو برا این گفتم که بگم بچه پرو بودم ظرفیت ذهنیم انقدر بالا بود که اگه از یکی میباختم میرفتم انقدر تمرین میکردم که اونو ناک اوتش کنم و با همین دیدگاه انقدر پیشرفت کرده بودم که استادمم جرئت نمیکرو جلوم واسته . این ظرفیت و سد ذهنی تو همه چی هست تو کار تو روابط تو رانندگی تو غذا خوردن تو پول در آوردن و تو هزار تا چیزی که فکرشو بکنید همه چی به همین برمیگرده که شما کجا و کی خودت ترمز خودتو میکشی و خودت بزرگترین مانع پیشرفت خودتی
    وگرنه نعمت و ثروت فراوان و بی نهایته ما انقدر ظرفمونو کوچیک گرفتیم که اصلا نعمتی داخلش نمیتونه بیاد فرض کن تو دریایی که هم کوسه داره هم ماهی ده سانتی و هر چقدرم ماهی بگیری تموم نمیشه تو اومدی با یه قلاب ماهیگیری زپرتی میخوای کوسه بگیری نتنها کوسه نمیگیری بلکه چون به ماهی کوچیکام توجه نمیکنی همونا رو هم نمگیری آخرش به زمین و زمان بدو بیراه میگی
    ببخشید سعی میکنم مثالای اسیدی بزنم که مغزو بشوره و اون افکار تار عنکبوت بسته مغزمونو بشوره ببره ، سبک انتقال مفاهمیم من به این صورته انقدر مثال میزنم تا طرف بگه بابا بی خیال فهمیدم دیگه بسه بعد اون وقت میگم حالا برو
    خیلی دوستون دارم یا حق
    نقل قول نوشته اصلی توسط Reza_Ryzer نمایش پست ها
    این نکته ای که میخوام باهاتون در میون بزارم شاید خیلی ساده بنظر بیاد ولی نتایج ارتباط مستقیم باهاش داره اونم عدد روانیه
    استاد یه سری صحبت کردن در این مورد که هر تریدری یه سری عدد روانی داره که باهش میشه مثل ناحیه مقاومتی توی چارت عمل کنه
    به شخصه اینو تو زندگی میخوام بیان کنم هر انسانی با یه مقدار درآمد و پول اوکیه و اگه از یه حدی بیشتر بشه ذهن مقاومت میکنه و کائنات هم انقدر هماهنگه که تمام تلاششو میکنه تا شما رو برگردونه به عددی که باهاش راحتید
    تا حالا چن بار پیش اومده براتون که یه پول زیاد دستتوون اومده و شما نمیدونستید چیکارش کنید و یا رفتین یه عالمه چیزایی خریدید که شاید واقعا ضروری نبوده یا انقد تو جیبتون لگد میزده که به بقیه حتی پول قرض میدادید یا هر کار دیگه ای میکردید که اون پولو خرج کنید و وقتی خرجش میکردید به چنان آرامشی میرسیدید که انگار یه بار سنگین از رو دوشتون برداشته شده و اون پول نتنها براتون منشا خیر و برکت نبوده بلکه باعث گرفتاری هم حتی ممکنه شده باشه خب همه اینا رو گفتم تا اولن بدونیم که باید این خاصیت ذهنو بشناسیم و بعدش شاخکامونو تیز کنیم که بفهمیم کی این شرایط برامون بوجود میاد و راهکارشو که در ادامه میگم انجام بدیم و اون پولو بتونیم تبدیل به خیر و برکت کنیم و به عبارتی درست و با حساب و کتاب ازش استفاده کنیم
    راه کار اول که خیلی مهمه اینه که بیشتر از عدد روانی مون پول در نیاریم ، تصور کنید یه اکانت ۵۰۰ میلیونی دارید و یه سیستم دارید که باهاش میتونید ۵۰ درصد افزایش بالانس بدید ینی شما در حالت عادی بدون در نظر گرفتن عدد روانی میتونید ۲۵۰ میلیون در ماه درآمد داشته باشید اما عدد روانی شما ۱۰ میلیونه خب عملا چه اتفاقی میوفته شما ده میلیون اول رو خیلی ایزی و راحت در میارید بعد از اون دیگه ذهن منطقی تون هنگ میکنه زمین و زمانو بهم میدوزه که دیگه نتونید ۱۰ تومن بیشتر در بیارید انقدر این چیزی که میگم مهمه که اگه دقت نکنید ممکنه حتی اون ۵۰۰ میلیون رو هم از دست بدید اتفاقی که برای یکی از شاگردای ناراضی اخیر آکادمی افتاده دقیقا بر میگرده به همین قضیه
    وقتی به مثلا ده میلیون رسیدی حتی با اکانت ۵۰۰ میلیونی دیگه باید یا از ترید دست بکشی برای یه ماه یا بری تو دمو بزنی یا با کمترین حجم صرفا تمرین کنی بقیه تایم اون یه ماهو بعد اون ده تومنو بری باهاش چیزایی که واقعا نیاز داری بخری نه اینکه بخای فقط تو حسابت باشه باهش خرید کنی حالا پوشاک رستوران مسافرت و کادو و هر چیزی که باهاش میشه خرید
    این پستو در حالی میزنم که خودم در همین شرایط قرار دارم با یه اکانت ۱۰ هزار دلاری ۴ درصد گرفتم و رسیدم به سقف ذهنیم و دیگه تا آخر ماه فقط تمرین تو دمو یا یک صدم میزنم روی این اکانت تا بعد اینکه ذهنم بعد سه چار ماه برداشت به عدد جدیدی عادت کنه و این عدد کم کم گنده تر بشه
    این دلیل اصلیه که شما میتونی اکانت صد دلاری رو تو یه هفته بکنی دو برابر اما اکانت بالاتر از ظرفیت ذهنیتو حتی ۵ درصدم شاید نتونی رشد بدی و حتی بدتر کالش کنی
    خدارو شکر میکنم که به تارگتم رسیدم و اینم هدیه من به دوستان آکادمی
    این نکات خیلی مهم تر از تریده جوری که میتونه تو زندگی هر کسی تاثیر بذاره
    امیدوارم مفید بوده باشه
    یا حق
    مثل یک جنگجو تمرین کن ، نینجا شو
    هنر نینجا در تعادل ذهن و بدن است

  10. 29 کاربر برای این پست سودمند از Reza_Ryzer عزیز تشکر کرده اند:


  11. #4046

    shahab0905 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2022
    محل سکونت
    خلیج فارس
    نوشته ها
    1,776
    تشکر
    17,208
    6,419 بار در 1,723 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 911 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Reza_Ryzer نمایش پست ها
    در تکمیل این پست میخواستم چن تا مثال دیگه بزنم تا کامل حق مطلب ادا بشه
    خودمم مثال میزنم من اشتهام خوبه ینی موقع غذا خوردن دو بشقاب برنج رو راحت میخورم حالا فرض کن منی که بازم اشتهام خوبه یه جایی دعوت شدم و یه بره کامل کباب کردن گذاشتن وسط اینجا من چشمم انقد گشنس که میگم اگه به من باشه میخوام همه ی اون بره هه رو بخورم بعد شروع میکنم به خوردن تا جایی که معده ی من جا داره خیلی اون کباب برای من لذت بخشه فرض کنید یه رون اون گوسفندو ورداشتم میخوام بخورم و این رون بیشتر از ظرفیت معده ی منه خب چه اتفاقی میوفته ؟ من تا زمانی که جا دارم تن تن میخورم که نکنه تموم شه یکی بیاد ازم این غذای خوشمزه رو بگیره چون تو حالت عادی با این شرایط معمولا روبرو نبودم پس با ولع شروع میکنم با خوردن اولین گازو میزنم خیلی لذت بخشه دومی رو همینطور وای چقدر عالیه سومین گازو میزنم کنارشم نوشابه میزنم بشوره بره پایین که بتونم بیشتر بخورم خلاصه نگم براتون رسیدیم به جایی که انقدر خوردم که داره از چشام و گوشامم گوشت میزنه بیرون ینی تا خرطناق خوردم حالا مغزم چه صحبتایی با من تو اون لحظه میکنه رضا تو باید بخوری این کباب دیگه گیرت نمیاد ادامه بده یکم کمربندتو شل کن تا جا بیشتر داشته باشی یکن بالا پایین بپر ینی نفست در نمیاد ها ولی بازم مغزت میگه بخور در حالی که معدت بیشتر از ظرفیتش نمیتونه ورودی بگیره و حتی اگه از حد مجاز تجاوز کنی خیلی راحت بدون اینکه تو اراده کنی فرمان بالا آوردنو صادر میکنه و تمام معدتو خالی میکنه تا سبک بشی .
    توی فوتبال اینو من به عینه میبینم بازیکنای ایرانی دلیل اینکه تو جام جهانی هیچ وقت نتیجه نمیگیرن اما مثلا والیبال نتایج تغییر کرده دقیقا بر میگرده به سد ذهنی والیبالیستای ما انقدر با تیم های مطرح دنیا بازی کردن انقدر تنه به تنه شدن انقدر باختن که کم کم باور کردن که میشه اصلا با این تیما بازی خودمونو انجام بدیم کم کم تونستن مثلا از ایتالیا دو ست بگیرن ولی بازم ببازن در نهایت انقدر این تیم ها براشون عادی شده که اگه الان جلو برزیلم بازی کنن بعید نیست بتونن سه صفر ببرن سخته ولی ذهنشون اینو برای خودش منطقی کرده که میتونن و همشیه گربه سیاه لهستانه یه جورایی ایران ، لهستانی که خودش صاحب سبکه حالا فوتبالو تورو خدا شما ببین جلو انگلیس یازده تا معلول کیروش فرستاده بود تو زمین ( مثال زدم وگرنه معلول هم زیادیشونه ) انقدر روشون فشار بود که بیرانود جوری رفت تو صورت حسینی که عکسشو من دیدم داشتم دو ساعت میخندیدم انقدر تو ذهنشون انگلیسو گنده کرده بودن که حتی دو تا پس درستو درمونم نمیتونستن بدن حالا بین اون همه ایرانی داغون یه مهدی طارمی هست که یه تنه دو تا گل به انگلیس میزنه عین خیالشم نیس که حریفشم کیه چون مهدی تو سطح اول دنیا با همه این بازیکنا تو طول فصل داره بازی میکنه تو لیگ قهرمانن و براش مث آب خوردنه که به پیکفرد پنالتی بزنه اینجوری میشه که سردار تو زنیت آقای گله میاد تو لورکوزن میشه نیمکت نشین چون ظرفیتش در حد لیگ آلمان هنوز نیست و شایدم نتونه خودشو هماهنگ کنه و مجبور بشه برگرده به یه لیگ آسون تر یا مهدی طارمی الان کلی پیشنهاد داره از تاتنهام بگیر که قبلا میخواستش و ردش کرد تا الان که بایرن میخوادش حالا اگه بره بایرن و تو اون ترافیک مهاجم نتونه ذهنشو کنترل کنه نهایتا میشه یه نیمکت نشین ولی اگه بتونه خودشو هماهنگ کنه و کار خودشو بکنه بایرن هم میتونه برای مهدی ما کوچیک باشه
    حالا من چجوری ام ، یادمه روز اولی که رفتم تکواندو بابام یه لباس جدو از باباش داشت اونو داده بود بهم ( فک کن با لباس جدو وسط یه عامله تکواندو کار ) بعد مربی بنده خدا چیزی نگفت من بچه پرو بودم اوکی بودم دیگه یکم تمرین که کردیم ما رو دور تاتمی نشوندو یکی از شاگرداشو آورد وسط بعد گفت کی میخواد با این مبارزه کنه منم سریع دستمو بلند کردم باور کنید همون اولش مربیم خندش گرفت گفت نه عزیزم تو هنوز جلسه اولته ( حالا خدا میدونه تو دلش چیا میگفت ) این خاطره رو برا این گفتم که بگم بچه پرو بودم ظرفیت ذهنیم انقدر بالا بود که اگه از یکی میباختم میرفتم انقدر تمرین میکردم که اونو ناک اوتش کنم و با همین دیدگاه انقدر پیشرفت کرده بودم که استادمم جرئت نمیکرو جلوم واسته . این ظرفیت و سد ذهنی تو همه چی هست تو کار تو روابط تو رانندگی تو غذا خوردن تو پول در آوردن و تو هزار تا چیزی که فکرشو بکنید همه چی به همین برمیگرده که شما کجا و کی خودت ترمز خودتو میکشی و خودت بزرگترین مانع پیشرفت خودتی
    وگرنه نعمت و ثروت فراوان و بی نهایته ما انقدر ظرفمونو کوچیک گرفتیم که اصلا نعمتی داخلش نمیتونه بیاد فرض کن تو دریایی که هم کوسه داره هم ماهی ده سانتی و هر چقدرم ماهی بگیری تموم نمیشه تو اومدی با یه قلاب ماهیگیری زپرتی میخوای کوسه بگیری نتنها کوسه نمیگیری بلکه چون به ماهی کوچیکام توجه نمیکنی همونا رو هم نمگیری آخرش به زمین و زمان بدو بیراه میگی
    ببخشید سعی میکنم مثالای اسیدی بزنم که مغزو بشوره و اون افکار تار عنکبوت بسته مغزمونو بشوره ببره ، سبک انتقال مفاهمیم من به این صورته انقدر مثال میزنم تا طرف بگه بابا بی خیال فهمیدم دیگه بسه بعد اون وقت میگم حالا برو
    خیلی دوستون دارم یا حق
    سلام رضا جان
    ممنون از اینکه وقت گذاشتی و اینهمه تجربه رو به من آموزش دادی.
    این فرمایشات شما رو ممکنه همه ما بارها و بارها شنیدیم،و هر بار جرقه ای تو ذهنمون اتفاق بیوفته و این فرمایش شما هم دقیقا یکی از اون بزرگاش بود.
    ولی آیا کسان دیگه هم میشنوند؟درک میکنند؟ به نظرم باید بخوای ، باید بخوای که بتونی بشنوی،باید دنبالش باشی و گرنه خیلی راحت ازش میگذری،چون به قول شما ظرف ذهنی هر کس میتونه حقیقت ، ایمان ، درک مسئله و... رو ببینه و نسبت به اون ها آگاهی پیدا کنه.
    این حرفها باید آشنا باشند برای هر کس ، اگر آشنا نباشند هرگز اون*هارو نمیبینیم.
    حالا من یه مثال بزنم در مورد آشنایی:
    فرض کنیم میریم یه موتور یا ماشین میخریم ، که مثلا تعداد کمی از اون تو خیابونا دیدیم، اما بعد از خریدن میبینم عههههه ، چقدر زیاده ،حالا چرا؟ بله ، به این دلیل که ما با اون آشنا شدیم و درک کردیم و کاملا واسه ما تعریف شده.
    پس راحتی میتونیم اون رو تمیز بدیم و از باقی ماشینها/موتورا تشخیص بدیم و این فقط به همین دلیل هست که عرض کردم.

    فرمایشات شما برای من کاملا آشنا و قابل درک بود،و یه جرقه دیگه در کنار جرقه های دیگه در مغز من، تا انفجار سد ذهنی راهی نمانده...
    موفق هستی دوست من و ممنون از وقتی که برای من گذاشتی♥
    باران باش ببار!نپرس پیاله های خالی از آن کیست...

  12. 12 کاربر برای این پست سودمند از shahab0905 عزیز تشکر کرده اند:


  13. #4047

    shahab0905 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2022
    محل سکونت
    خلیج فارس
    نوشته ها
    1,776
    تشکر
    17,208
    6,419 بار در 1,723 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 911 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    سلام بر دوستان عزیزم
    من روزانه یک مقاله رو مطالعه میکنم.
    قصد دارم جهت یاداوری یا مطالعه ، قسمتی از مقاله رو با شما به اشتراک بزارم.
    (اتمام مقاله ها،و مرور دوباره از ابتدا)


    در ابتدا به یادگیری تحلیل فنی (تکنیکال)، استراتژی*های معاملاتی و تا حدی تحلیل بنیادی (فاندامنتال) می*پردازیم و به کل از عوامل احساسی غافل هستیم. در صورتیکه مهارت کنترل احساسات، وجه تمایز بین معامله*گر حرفه*ای و مبتدی است.
    در ابتدا لازم است به منظور برداشتن عینک خوش*بینی (اگر وجود داشته باشد) با سخت*ترین اصل این حرفه شروع کنیم. هر کسی قادر نیست از طریق فارکس کسب درآمد داشته باشد، در غیر این صورت پولی در بازار باقی نمی*ماند. پول در بازار فارکس از یک جیب به جیب دیگر منتقل می*شود. سود شما در واقع از ضرر فرد دیگری تامین می*شود و همینطور ضرر شما به نفع یکی دیگر است.

    موانع اصلی رسیدن به موفقیت به سه دسته تقسیم می*شوند:

    • طمع و غرور و اعتماد به نفس بیش* از اندازه
    • ترس از ضرر و تردید
    • هیجان


    شما متعلق به کدام دسته هستید؟
    بعضی از معامله*گران با هر سه این موانع روبرو هستند، اما حتی متوجه وجود آن*ها نیستند. با مطالعه کتاب*هایی درباره بازار فارکس و تجربیات شخصی دیگر معامله*گران می*توانید از بند این موانع رهایی یابید، چرا که در این کتاب*ها معمولا نفس و خود واقعی خود را کشف و شناسایی می*کنید. مطالب بسیاری در خصوص پریشانی*ها و آشفتگی*هایی که معامله*گران با آن*ها مواجه می*شوند نوشته شده است. اما توصیه*های عملی در مورد چگونگی غلبه بر ضعف*ها و حفظ پایداری احساسی و روانی به نحوی که نه ضرر و نه سود معاملات باعث عدم تعادل شما نشود، بسیار نادر و کمیاب هستند.
    در بازار فارکس کسی که بر احساسات خود غلبه می*کند، پیروز می*شود.


    وظیفه اصلی حفاظت از حساب معاملاتی است. برای این منظور:


    • سیستم معاملاتی را مشخص می*کنیم (تمام استراتژی*های معاملاتی فقط در حساب دمو امتحان می*شوند)
    • میزان اهرم را با توجه به موجودی حساب تعیین کنید (اهرم کمتر، ریسک کمتر)
    • مدیریت ریسک را تعریف می*کنیم که نباید بیشتر از ۵ درصد باشد
    • حساب کنید چقدر می*خواهید و چقدر می*توانید در طول ماه بدست آورید، این مقدار را به پیپ تبدیل کنید. از این پس این هدف شما است.
    • هرگز از هدف خود عدول نکنید، این تنها ناشی از احساسات است





    • در صورتیکه چندین معامله پیاپی “بدون دلیل واضح و مشخصی” با ضرر بسته شدند، برای ۲ تا ۳ روز در حساب دمو کار کنید. استراتژی معاملاتی خود را مجددا بررسی کنید و اعتماد به نفس لازم را بدست آورید.
    • هرگز وحشت نکنید. اگر پیوسته گرفتار احساس ترس و هراس هستید، موقتا از معامله کردن دست بکشید.
    • اگر فکر می*کنید معامله در نهایت با سود بسته می*شود، بطور دستی از آن خارج نشوید، چرا که در غیر این صورت هیچگاه سودی عاید شما نمی*شود. صبر کنید تا به حد سود شما برسد. اگر به لحاظ روانی قادر به تحمل این وضعیت نیستید، حد ضرر را به نقطه ورود انتقال دهید. حال با خیال راحت استراحت کنید.
      به یاد داشته باشید که “معامله*گری موفق ۹۰ درصد به احساسات و روانشناسی و ۱۰ درصد به مهارت*های معامله*گری بستگی دارد”.

      تقدیم به دوستان عزیزم،خواندن این مقاله برای هر علاقمند تازه کاری واجب است، به دوستانی که علاقمند به بازار های مالی هستند اما مقدار کمی ا بازار میدانند معرفی،و اون*هارو رو از عینک خوش*بینیشون،جدا کنیم..
      موفق باشید♥
    باران باش ببار!نپرس پیاله های خالی از آن کیست...

  14. 13 کاربر برای این پست سودمند از shahab0905 عزیز تشکر کرده اند:


  15. #4048

    Meh-D آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2021
    نوشته ها
    252
    تشکر
    2,782
    1,478 بار در 249 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    سلام وقت بخیر دوستان عزیزم
    برای اینکه پولدار بشی صبر کن که یه موقعیت خیلی عالی به وجود بیاد بعد ترید بزن
    Have everything you want

  16. 14 کاربر برای این پست سودمند از Meh-D عزیز تشکر کرده اند:


  17. #4049

    Erfanalk آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2021
    نوشته ها
    2,714
    تشکر
    10,812
    12,902 بار در 2,793 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 2123 پست
    برچسب زده شده
    در 6 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Snow_Trader نمایش پست ها
    سلام
    صحبت های بسیار خوبی و تجربیات ارزشمندی بیان کردین
    تشکر


    فقط یه تجربه از خودم بگم :
    متعهد بودن یک شرط اصلی هست ..الان روز اول ینی تازه اون هدف 4 درصد گرفتین و دوپامین تو ذهنتون ترشح میشه و بقول معروف همه چی گل و سنبل
    بعد یه هفته یا 10 روز اتفاقاتی میوفته تو زندگیتون چه تو بحث شغلی تون یا خارج از شغلتون و این تعادل بهم میخوره به هر دلیلی اون شرایط آنرمال هست که باید بهترین تصمیمات رو اتخاذ کنین و این جاییکه که ارزش متعهد بودن فرد در معرض امتحان قرار میگیره ...
    یه مثالی بزنم برای درک بهتر :
    سالهای اول ازدواج هر دونفر خیلی خوشحالن و خیلی بهم دیگ ارزش قائلن پایبند هستن به اصول اخلاقی و خیلی متعهد و عاشق پیشه اینا هستن حرف های خوب خوب میزنن بقول معروف همه چی خوب شرایط بر وقف مراد
    حالا همین زوج یسال بعد یا چندسال بعد اتفاقاتی میوفته و اگه بررسی کنی رفتارشونو زمین تا آسمون با اون چیزی که اول زندگی مشترکشون بود فرق داره و دیگ فرد اون طراوت اول خودشو از دست داده و از طرفی کلی اتفاقات جورواجور افتاده و تحت فشار و تعادل بهم خورده حالا وقتش که ببینیم این زوج عاشق پیشه اون اصول و تعهدات که بین خودشون برقرار کردن اجرایی میکنن یا نه!!
    اینکه بتونی همون ادمی باشی که تو شرایط وخیم عین شرایط خوش داده هارو انالیز کنی و احساساتت رو بهش اگاه باشی و تحت کنترل شرایط نباشی اون فرد بهترین تصمیمات تو هر شرایطی خواهد گرفت و خب قطعا موفق خواهد بود.
    استاد امینو میگه تو شرایط عادی و خوب همه میتونن بهترین تصمیمات بگیرن ولی شرط اونکه بتونی تو شرایط آنرمال و یکم قاریشمیش بتونی بهترین تصمیمات بگیری و عملی کنیشون.
    این شرایط پیش میاد که فرد دیگ یادش میره یماه پیش یا یسال پیش چه عهدی بسته چه تو کارش چه تو زندگی زناشوییش یا هر زمینه دیگه ای و خب تحت تاثیر شرایط قرار میگیره و یهو همه چی خراب میشه و پشت سرهم تصمیمات اشتباه که میگیره و کلا یادش نمیاد صبونه چی خورده چه برسه عهدی که یسال پیش با خودش بسته.
    اینکه نباید بزاریم شرایط مارو اینور اونور ببرن و باورهامون و تعهداتمون تحت کنترل داشته باشن
    من باید رییس خودم باشم همیشه نه اینکه برده ی اتفاقات زندگیم باشم و اگه خوب بود خوب باشم و وقتی بد شد بد بشم
    وقتایی که چک لیستت تیپی میخوره بگی این بهترین سیستم دنیاس و وقتیم استاپ بخوری بگی این چه سیستم مزخرفیه !
    این چرخه باطل هست .


    زندگی هر روز تکرار میشه خورشید هی طلوع و غروب میکنه
    مارکت عین خیالشم نیس و هر روز کلی نوسان میکنه و کلی موقعیت میده و اصول خودش پیش گرفته و حرکت میکنه
    این من هستم که باید هر روز رو یه روز جدید و منحصربفرد ببینم و اصولی برای خودم تعیین کنم و هر روز یاداوری کنم این اصول رو
    وگرنه این چرخه تکراری خوب میتونه روی تفکرات و تصمیمات من تاثیر بزاره!



    این نکته پاشنه آشیل هر مسیری هست.
    سلام مجید جان وقت بخیر
    متکشرم بابت متن ارزشمندتون
    منم یه چیزی بهش اضافه کنم
    همه ی این هارو اگه بخوایم به صورت ریشه ای بررسی کنیم و سعی در بهبود ان ها داشته باشیم میرسیم به همون فایل اگاهی استاد تو یوتیوب و رویکرد فکری و عملکردی ما در زندگی
    فایلی که مقدار زیادی از روانشناسی رو تو مارکت و چه زندگی شخصی رو به راه میکنه
    همون (عمل به جای عکس العمل معروف استاد)
    این کار ذهن منطقی رو همیشه فعال نگه میداره تو معاملات
    ترکیب این فایل با مبحث ذهن اگاهی در تمام لحظات زندگی , جادو میکنه که نیاز به تسلط خیلی بالایی داره ......
    ویرایش توسط Erfanalk : 05-28-2023 در ساعت 00:16

  18. 14 کاربر برای این پست سودمند از Erfanalk عزیز تشکر کرده اند:


  19. #4050

    Snow_Trader آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    821
    تشکر
    2,968
    7,947 بار در 838 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 301 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    $$$
    "رویه ثروت اندوزی بیلیونر موفق آقای وارن بافت"

    بالانس اولیه : 5000$
    14 تا 15 سالگی ---- 20% سود کردن طی 1 سال ---- بازدهی ماهانه 1.22 %
    15 تا 19 سالگی ---- 66% سود کردن طی 4 سال ---- بازدهی ماهانه 1.38 %
    19 تا 21 سالگی ---- 100% سود کردن طی 2 سال---- بازدهی ماهانه 4.16 %
    21 تا 26 سالگی ---- 700% سود کردن طی 5 سال---- بازدهی ماهانه 11.66%
    26 تا 30 سالگی ---- 714% سود کردن طی 2 سال---- بازدهی ماهانه 29.75%
    30 تا 32 سالگی ---- 40% سود کردن طی 2سال ---- بازدهی ماهانه 1.66%
    32 تا 33 سالگی ---- 71% سود کردن طی 1 سال ---- بازدهی ماهانه 5.95%
    33 تا 34 سالگی ---- 71% سود کردن طی یک سال ---- بازدهی ماهانه 5.95%
    34 تا 35 سالگی ---- 105% سود کردن طی یک سال ---- بازدهی ماهانه 8.82%
    35 تا 36 سالگی ---- 14% سود کردن طی 1 سال ---- بازدهی ماهانه 1.66%
    36 تا 37 سالگی ---- 50% سود کردن طی 1 سال ---- بازدهی ماهانه 4.16%
    37 تا 39 سالگی ---- 150% سود کردن طی 2 سال ---- بازدهی ماهانه 6.25%
    39 تا 43 سالگی ---- 36% سود کردن طی 4 سال ---- بازدهی ماهانه 0.75%
    43 تا 44 سالگی ---- 44% ضرر کردن طی 1 سال ---- بازدهی ماهانه 3.66%-
    44 تا 47 سالگی ---- 252% سود کردن طی 3 سال ---- بازدهی ماهانه 7.01%
    47 تا 52 سالگی ---- 461% سود کردن طی 5 سال ---- بازدهی ماهانه 4.68%
    52 تا 53 سالگی ---- 64.9% سود کردن طی 1 سال ---- بازدهی ماهانه 5.40%
    53 تا 56 سالگی ---- 125% سود کردن طی 3 سال ---- بازدهی ماهانه 3.49%
    56 تا 58 سالگی ---- 64% سود کردن طی 2 سال ---- بازدهی ماهانه 2.67%
    58 تا 59 سالگی ---- 65% سود کردن طی 1 سال ---- بازدهی ماهانه 5.43%
    59 تا 66 سالگی ---- 1320% سود کردن طی 7 سال ---- بازدهی ماهانه 15.71%
    66 تا 72 سالگی ---- 111% سود کردن طی 6 سال ---- بازدهی ماهانه 1.55%
    72 تا 83 سالگی ---- 62.5% سود کردن طی 11 سال ---- بازدهی ماهانه 0.47%

    سرمایه الانشون : 58.5 b

    کل بازدهی در طی 69 سال : 11,700,000% برابر با 117,000 برابر شدن بالانس اولیه شون
    میانیگن بازدهی 10 ساله : 660 %
    میانگین بازدهی سالانه در بازه 69 سال : 67%
    میانگین بازدهی ماهانه در بازه 69 سال : 5.58%
    در طی69 سال در یک سال 44% ضرر هم تجربه کردن

    Screenshot_1.png

    تو هر شغلی بخای پیشرفت کنی قرار نیست ریسک های گنده گنده کنی تا به ثروت بزرگی برسی
    قدم های لاک پشتی ریز ریز در طی یک مدت زمان طولانی شملرو به هدفتون میرسونه
    فکر کنیم درباره روشی که بزرگان پیش میبرن !
    ویرایش توسط Snow_Trader : 05-28-2023 در ساعت 11:06
    Hard takes time, impossible a little more time

  20. 24 کاربر برای این پست سودمند از Snow_Trader عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 13 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 13 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •