صفحه 124 از 556 نخستنخست ... 2474114122123124125126134174224 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1,231 به 1,240 از 5552

موضوع: روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

  1. #1231

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,460 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط ma.norouzifar نمایش پست ها
    سلام

    در یکی از وبینارها موضوعی مطرح شد بر این اساس که "اگر مثلا دو تا شلوار داری و اگر بری یکدونه دیگه بخری شما اصراف کردی در صورتیکه به این صورت نیست و این چیزی هست به خورد شما دادن و .....(ادامه) یا در مورد پول دادن به افراد دیگه؟؟"
    متوجه این بحث نشدم کسی میتونه کامل توضیح بده منظور چی بود؟؟
    سلام و وقتتون بخیر
    امیدوارم حالتون خوب باشه و زندگیتون سرشار از شادی و پول و ثروت
    دقیقا یادم نیست کدوم فایل هست اما جمله ای که نوشتین مربوط میشد به توضیحات استاد در خصوص باورهای محدود کننده ای که از طریق خانواده و رسانه و محیط از بچگی در همون ساخته شده و چیزهایی که شنیدم رو قبول کردیم و انقدر در ما تکرار شده که باعث به وجود اومدن الگو های ذهنی و عادت و باور در ما شده و قبول کردیم
    این برداشتی بود که من داشتم دوست عزیز
    آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  2. 16 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  3. #1232

    yashar_saheb آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    Blue planet
    نوشته ها
    767
    تشکر
    1,980
    11,001 بار در 787 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 27 پست
    برچسب زده شده
    در 4 تاپیک
    سلام
    اول از همه یک عذر خواهی میکنم بابت تاخیر یکسری مسائلی برام پیش اومد که نتونستم پست رو سرموقع قرار بدم
    من از تمام دوستانیکه مشارکت کردن تشکر میکنم که تجارب و دیدگاه های ارزشمندشون با ما در میون گذاشتن
    مقاله در پست بعدی قرار میگیره
    پست سوال:
    نقل قول نوشته اصلی توسط yashar_saheb نمایش پست ها
    سلام
    تا حالا براتون پیش اومد بصورت ناخوداگاه موفقیت و پیشرفت یا هرچیزی رو خراب کنید؟
    یکدفعه بدون اینکه هیچ اتفاقی بدی بیفته صرفا شما متوجه یک پیشرفت یا موفقیت شدید بعد شروع میکنید به خراب کردنش مثلا با عادت های بد یا یجوری انقدر استرس گرفتید چندروز اصلا هیچکاری نکردید
    اگر تا حالا همچین تجربه داشتید میشه اشتراک بذارید
    اگر هم موفق شید این مساله رو حل کنید راه حلش رو هم به اشتراک بذارید
    اگه همکاری کنید بتونیم یک جمع بندی برای حل این مسئله برای تمام بچه ها تو همین تاپیک قرار بدیم
    مابقی پست ها
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ali97 نمایش پست ها
    سلام و وقت بخیر یاشارجان
    امیدوارم حالتون خوب باشه و زندگیتون سرشار از شادی و پول و ثروت[IMG]file:///C:/Users/Yashar/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image001.png[/IMG]
    یاشار جان این پستی که زدید اکثریتمون باهاش درگیر هستیم ولی در جبه ها و موارد مختلف و شرایط متفاوت و ریشه اون هم همونطور که گفتید در ناخودآگاه و گذشته و باورهامون قرار داره ، در کل یک چرخه و سیکلی هست که هممون به صورت متفاوت داریم تکرارش میکنیم و تا زمانی که ریشه یابی نشه متاسفانه قابل حل نیست
    من از خودم یک سیکل و چرخه رو مثال میزنم تا کامل موضوع مشخص بشه
    من خیلی خوب یک کار و شغل رو شروع میکنم و با علاقه ادامه میدم و کسب درآمد میکنم و درست در نقطه ای که کم کم دارم به راحتی از لحاظ پولی میرسم به صورت ناخودآگاه یا هرچیزی اون شغل و کار رو با یک شغل و کار دیگه عوض میکنم و برای رسیدن به موفقیت در شغل جدید تمام پس اندازی که از کارهای قبلی بدست آورده بودم رو کلا خرج میکنم تا در این کار جدید به موفقیت برسم و دوباره این چرخه تکرار میشه
    این یک مثال از خودم بود و در بیشترمون این چرخه در کارها و شرایط و رفتارهای متفاوت وجود داره
    یک چند ماهی هست که رو این موضوع کار میکنم هنوز نتیجه خاصی نگرفتم ولی اطلاعاتی که بدست آوردم این هست که
    1- این چرخه تکراری رو از شروع تا پاین یک دور کامل رو باید ریز به ریز بنویسم تا کل مسیر رو که در حال تکرارش هستم مشخص باشه و در وسط یکی از این کارهایی که داخل چرخه هست رو حذف یا جایگزینش کنم تا در نهایت دوباره نتیجه ای که در انتهای تمام چرخه ها داشتم رو بدست نیارم
    2- پیدا کردن خاطرات و باورهایی که در مورد پول و آرامش و وفقیت از کودکی داشتم رو دارم پیدا میکنم و مینویسم تا بعد از اون شروع کنم با eft به کمرنگ کردنشون در زندگیم
    کلا ریشه همه این ها در درونمون هست و گفتارهای درونی و باورهایی که داریم و عملکرد ناخودآگاه که در جهت برقرار کردن امنیت ما هست
    مثلا اگر ما نسبت به افراد پولدار باور آدمهای بد بودن و زندگی بدی داشتن و ... رو داشته باشیم چه اتفاقی میفته : ما داریم تلاش میکنیم برا ثروتمند شدن در صورتی که ذهن ناخوداگاه با خودش میگه و هی تکرار میکنه که نه این نباید پولدار بشه و اگه پولدار بشه همون
    تصورات پول و افراد ثروتمند رو که برا ما از کودکی باورسازی شدند رو یادش میاره و یک کارهایی میکنه که از ما محافظت کنه و کاری کنه پولی رو که بدست آوردیم از دست بدیم
    مثالی که استاد در یکی از فایلها زدند در مورد کاهش وزن بود
    در اونجا گفتند که اگر شما با انواع دارو ها و عمل های جراحی وزنتون رو از 100 کیلو بیارید به 80 کیلو چون تغییر بیرونی بوده ذهن این رو قبول نمیکنه و ناخودآگاه شمارو دوباره با خوردن زیاد و ورزش نکردن و ... میکشونه سمت همون وزن 100 کیلو تا دوباره در نظر خودش از ما محافظت کرده باشه برا همین هست که ما باید بیشتر رو خودمون و درونمون کار کنیم و تغییر بدیم تا دنیا و شرایط بیرون تغییر کنه
    به قول استاد گفتنی علت اینکه دوره های من انقدر طول میکشه من دارم روی باورسازی شما کار میکنم و الا مطالب آموزشی کار دو سه ماه هست و تموم میشه
    تمام این مثالها برا این بود که بدونید هممون با همچین موضوعهایی درگیریم ولی در موقعیت و شرایطهای متفاوت
    نکته عالی اینه که قابل تغییر هستن فقط یکم زمان و اراده و پشتکار میخواد
    دوستان قدیمی هم کمکمون کنند خیلی خوشحال میشیم ، مارو از تجربیاتتون بی نصیب نگذارید
    آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون[IMG]file:///C:/Users/Yashar/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.png[/IMG]
    نقل قول نوشته اصلی توسط yashar_saheb نمایش پست ها
    درود علی جان
    ممنون از مشارکتت
    مثالی که زدید واقعا یکی از مثال های کلیدی هست که در سطح جامعه هم به وفور میبینیم برای خود من هم پیش اومد کسب و کار تا مرحله درامد زایی میبریم بعد یدفعه از این کسب و کار زده میشیم میریم سراغ یکی دیگه.
    این خراب کردن موفقیت در تمام ابعاد دیده میشه. تا حالا براتون پیش اومده برای باشگاه ثبتنام کنید بعد دوسه ماه که تازه نتایج داره خودش رو نشون میده یکدفعه باشگاه رفتن بذارید کنار؟
    دقیقا همین مثال بالا رو با یکی از دوستان که باشگاه داشت بحث میکردیم میگفت از هر صد نفری که تابستون میان باشگاه ثبت نام میکنن فقط کمتر 30 نفرشون تا اخر تابستون باقی میمونن
    یک مثال در سطح روزمره میزنم. مدت کوتاه مثلا هفت روز با بهره وری خیلی بالا تمام کارهارو انجام بدید همه چی میره جلو نتایج رو میبیند بعد روز هشتم تمام انرژی و شوق شما گرفته میشه پر از استرس ناراحتی میشید بعد هرکاری هم میکنید انگار اصلا نمیشه هیچکدوم از کارها رو انجام داد. تا حالا همچین موردی براتون پیش اومده؟
    این چرخه ها یک دلیل خیلی ساده داره و خیلی ساده هم میشه ازشون خلاص شد که بعدا تو جمع بندی تمام پست ها در هفته بعد توضیح میدم.
    اما قدم اول و خیلی مهم اگاهی از این چرخه است که در چه موردی برامون پیش اومده و اثراتش بر زندگی ما چطور بوده.
    امیدوارم دوستان هم مشارکت کنن که بتونیم از نظرات و دیدگاه های بیشتری استفاده کنیم
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ali97 نمایش پست ها
    سلام و درود مجدد یاشار جان
    امیدوارم حال دلت خوب باشه [IMG]file:///C:/Users/Yashar/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.png[/IMG]
    یکی از علتهایی که بیشتر با فکر کردن به این موضوع ها برا من واضح و آشکار میشه حس لیاقتمندی و ارزشمندی نسبت خودم هست که یک جورهایی با توجه به گذشته و کودکیم خودم رو لایق و شایسته موفقیت و آسایش و راحتی نمیدونم ، و نمیتونم باور کنم که موفق شده باشم ، حالا در هر جنبه ای
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara.sat نمایش پست ها
    سلام
    وقت بخیر
    این مورد که فرمودید برای هممون پیش میاد. شاید گاهی علت رو متوحه نشیم ولی این چرخه تکرار و تکرار میشه
    برای من به این شکل بود که همه چی خوب پیش میره اما یه زمانی با یک تصمیم عجولانه تمام پیشرفت ها و درآمد رو نابود میکردم. این نوع تصمیم ها بصورت کاملا ناخودآگاه و شتابزده گرفته میشد و در واقع اصلا به پیامد و عواقب اون فکر هم نمیکردم.
    بارها و بارها برام تکرار شده بودن و در شغل یا زندگی احساسی ام این تصمیم ها به وضوح خودشون رو نشون میدادن
    توی مارکت هم به این شکل بود که اکانت رو خیلی عالی رشد میدادم ولی یه زمانی کاملا ناخودآگاه وارد پوزیشنی میشدم که دانش من میگفت کاملا غلط هست اما بصورت ناخودآگاه این اتفاق میفتاد و باعث ضرر بسیار یا کال شدن حساب میشد
    راهکار من کمک گرفتن از روانشناس بود چون توی برهه ای از زندگیم برام درجاتی از افسردگی رو هم داشت
    ایشون پیشنهاد مطالعه کتاب " زندگی خود را دوباره بیافرینید " از جفری ای یانگ رو دادن و تستی که از ایشون هست رو انجام دادم و در بررسی تست ها مشخص شد که در طرحواره های کودکی من تصمیمات عجولانه هست و من سالها درگیر این بحران بودم و تکرار این چرخه
    با کمک روانپزشک مصرف دارو رو شروع کردم و با جلسات مشاوره ریشه این طرحواره رو پیدا کردم. البته این پروسه حدود 7 ماه طول کشید
    آگاهی داشتن از مشکلات و معظلاتی که توی ناخودآگاه ما هست و معمولا زیر 12 سال اینها در ما بوجود میاد خودش به تنهایی میتونه حلال بخش زیادی از مشکل باشه.از دید من بسیار مهمه که آگاه باشیم به طرحواره هایی که در کودکی و اغلب توسط والدین یا معلمین ما درونمون شکل گرفتن
    برای من که بسیار موثر بود و الان در همون زمانها دقیقا متوجه میشم که دارم تصمیم عجولانه میگیرم و خودم رو موظف کردم که این قبیل تصمیم ها باید از یکسری فیلترها رد بشه بعد عملی کنم.
    امیدوارم هممون بتونیم مشکلات روحی که بصورت ناخودآگاه روی ما تاثیر میزارن بشناسیم
    شاد و موفق باشید
    نقل قول نوشته اصلی توسط yashar_saheb نمایش پست ها
    درود
    ممنون از مشارکتتون
    این قضیه خیلی داره جالب میشه یک تم خاصی هست که بین همه دیده میشه.
    تصمیم گیری در جمع بندی پست ها این رو میگم.تصمیمات حتی از نوع عجولانه هم به عواقبش فکر میشه حتی اگر اگاه نباشید اون عواقب چی هستند.
    مبحث معظلات دوران کودکی هم خیلی خوب که بهش اشاره کردید این ها در شکل گیری احساسات ما تاثیرات زیادی میذارند که در واقع جمع بندی پست ها هم منبع معرفی میکنم شاید نتونیم خاطرات تغییر بدیم اما اگر معانی شون تغییر بدیم میتونیم احساسمون رو هم تغییر بدیم
    تصمیم گیری سازنده زندگی ما هست دو منبع داره که بعدا کامل ترش تو جمع بندی پست ها میگم
    1- وضعیت: ذهنی و جسمی 2- model of world: ارزش ها باورها نیاز و انگیزه های ما
    امیدوارم تمام دوستان هم مشارکت کنن رو از نظرات دیدگاه ها فوق العاده شون بهره ببریم
    موفق باشید
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ali97 نمایش پست ها
    سلام و وقتتون بخیر سرکار خانم سارا
    امیدوارم حالتون خوب باشه و زندگیتون سرشار از شادی و پول و ثروت [IMG]file:///C:/Users/Yashar/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image001.png[/IMG]
    خیلی خوشحالم که در جمع شما و کنار دوستان هستم و میتونم از تجربیاتتون استفاده کنم
    من از جند وقت پیش که کتاب انگشتان ثروت ساز رو شروع کردم ، باعث شد ریشه اکثریت تصمیمات مالیم رو پیدا کنم که همشون از دوران کودکیم در من نهادینه شدند و متاسفانه اکثریتش هم از سمت خانوادم بوده ، با تمرینات این کتاب اومدم جلوتر و این تمرینات و ریشه یابی رو بسط دادم به جنبه های دیگه ای که توشون مشکل دارم از جمله ترس از دست دادن پول که با کمک دوست خوبمون @ALiamiri دارم با تمرینات eft کمرنگشون میکنم
    حالا از شما هم درخواستی داشتم
    اگر براتون مقدور باشه و شخصی نباشه ، ممنون میشم تجربیاتتون در این 7 ماه که جلسه های روانشناسی کار کردین با ما به اشتراک بگذارید تا کمکمون کرده باشین در این مسیر
    شما یکی از اعضا فوق العاده موفق خانواده آکادمی هستید
    آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون [IMG]file:///C:/Users/Yashar/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.png[/IMG]
    موفق باشید که قطعا میدونم هستید [IMG]file:///C:/Users/Yashar/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image003.png[/IMG]
    یاشار جان منتظر پست عالی جمع بندی شما هم هستم دوست خوب من @yashar_saheb
    "it's not knowing what to do;it's doing what you know"

    Tony Robbins

  4. 8 کاربر برای این پست سودمند از yashar_saheb عزیز تشکر کرده اند:


  5. #1233

    yashar_saheb آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    Blue planet
    نوشته ها
    767
    تشکر
    1,980
    11,001 بار در 787 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 27 پست
    برچسب زده شده
    در 4 تاپیک
    مابقی پستها
    نقل قول نوشته اصلی توسط armin_a1a نمایش پست ها
    سلام یاشار جان وقتت بخیر

    به صورت ناخوداگاه بگم مثلا برای اولین بار چند روز پیش اصلا من هواسم نبود که پوزیشنی باز کردم رو یورو دلار اصلا نمیدونم چرا اون پوزیشن رو زدم همینجوری انگشتم کلیک رو فشار داد چند دقیقه خشکم زده بود چرا اینکارو کردم[IMG]file:///C:/Users/Yashar/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image001.png[/IMG] خب پوزیشن رفت تو ضرر اما خب خداروشکر درستش کردم یا پیش اومده بعضی جاها ادم یه حرفی میزنه که اصلا طبق خواسته خودش نبوده بعدا فکرشو میکنی میگی چرا اینو گفتم

    در حد درک فهم دانش خودم بگم:

    راه حل این خرابکاری رو در رابطه با شغل خودمون بگم همیشه باید مثل یک مبارز گاردت بالا باشه طرف مقابل رو دست کم نگیری(بازار) و خودتم باید زیر نظر بگیری هوشیار باشی. من اینو تو مسابقات ufc دیدم طرف قهرمان کمربند میشه بعد از چندین برد متوالی زمانی که با یه نفر دیگه مبارزه داره تق ناک اوت میشه قشنگ معلومه از حرکاتش طرفو دست کم میگیره. حالا نمیدونم جریان دقیقش چیه اما یه سری احساسات و باور پشت این قضیه هست شاید ظرفیت ذهنی بزرگ نیست شاید طرف عزت نفس نداره خودشو لایق پیروزی نمیدونه یا ترس از شکست داره (من خودم اینو دارم فهمیدم چجوری رفعش کنم و انجام دادم موفق شدم) یا در یه چیزی زیاد خواه نمیتونه خودش رو کنترل کنه. یا به قول استاد اگاهی لازم رو نداره تا یه اتفاقی میفته مستقیم بدون خواست خودش بدون فکر کردن یه عملی انجام میده یا یه حرفی میزنه وغیره..... الهی شکرت من اینجوری بودم به حرف استاد گوش دادم یه 5 ثانیه ای فکر میکنم بعد عملی انجام میدم یا حرفی میزنم.

    به نظرم باور های طرف خیلی زیاد دخیله(همش هم برمیگرده به دوران کودکی) در رابطه با این موضوع اول باید دانش لازم رو پیدا کنی که اصلا فلان چیز چیه تئوری رو بفهمی بعد خودت رو انالیز کنی کامل و پلن تغییرش رو بچینی. ولی خدایی ممکنه هر لحظه از دست بره و توی اون لحظه نتونی تغییرش بدی دیدم طرف به خاطر باورش هاش چیزهایی ول کرده که زندگیش رو 100 درصد تغییر میداد اما در اون لحظه اصلا هواسش به خودش نیست معلوم نیست شخصیت واقعیش کجاست خیلی زیبا انگار یکی دیگه میاد پشت فرمون میشینه من اینو دیدم غیر قابل توصیفه خیییلی عجیبه. بعدا هم خودش اعتراف میکنه که اختیارش دست خودش نبوده که اون کار رو کرده [IMG]file:///C:/Users/Yashar/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.png[/IMG]

    اما هزار تا سوال پیش میاد مثلا اصلا من این نحوه تربیت که زمان بچگیم بوده رو یادم نمیاد که در برخورد با فلان چه چیزی بهم یاد دادن چه کاری رو انجام بدم الانم نمیتونم خوب تشخیص بدم چی بوده مگر اینکه قشنگ همیشه یه چشمم به خودم باشه مثل یک روانشناس که بیمار نگاه میکنه از بیرون به عنوان یک شخص ناظر قضاوتم نمیکنه هر لحظه خودم رو بررسی کنم تا زمانی که میزان تاثیرش کم بشه اونم خودت خودت رو زیر نظر داشته باشی سخته به صورت خوداگاه و تغییرش بدی مثلا من خودم هر هفته اخر هفته ها تمام احساسات رفتار افکار همه چیز رو مینویسم مربوط به هفته قبل حالا تو اون حالتم نباید خودتو قضاوت کنی ممکنه هر لحظه هواست پرت بشه دوباره از دستت بره. بعدش بقیه کار ها برای تغییرش

    حرف زیاد زدم امیدوارم وقت شما رو نگرفته باشم

    (مقاله ای که قولش رو دادی نفرستادی اونم بزار [IMG]file:///C:/Users/Yashar/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image001.png[/IMG])

    الهی شکرت در جمع شما عزیزانم هستم موفق پیروز باشی
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara.sat نمایش پست ها
    سلام
    وقت شما بخیر
    ممنونم از اینکه زمان گزاشتید و پست من رو مطالعه کردید
    نظر لطف شماست که من رو موفق میدونید
    بخام بصورتی براتون بگم که مفید باشه اینطور هست که تست آقای یونگ در واقع 90 سوال هست که با جواب دادن بهش بخش زیادی از تفکرات و احساسات رو نشون میده و نتیجه تست هرکدوم از گزینه ها که نمره بالای 15 رو بگیره یعنی اون طرحواره درون شخص فعال هست
    شناخت ریشه طرحواره ها پروسه زمانبری هست و تنها توسط خود شخص و با یادآوری کارها و تصمیم های که در قدیم میگرفته تا حدودی مشخص میشه
    به عنوان مثال شخصی که وقتی پوزیشن ضررده داره میاد و میخاد انتقام از بازار بگیره و با حجم بالا وارد میشه و عموما بدون بررسی دقیق ؛ و متاسفانه ضرر پشت ضرر داره، این شخص احتمال زیاد طرحواره تنبیه رو داره که به دو شکل تنبیه خودش (گفتن جملات منفی به خود و سرکوب احساسات) و تنبیه طرف مقابل (مثلا شخص دیگه ای یا مارکت) خودشو نشون میده
    برای من همونطور که گفتم طرحواره تصمیم عجولانه بود و باعث ضررهای مالی بزرگ زیادی برام شده بود. تغییر ناگهانی شغل یا وارد شدن به فاز جدید شغلی بدون برنامه ریزی مشخص باعث میشد که کل سرمایه رو از دست بدم و حتی نتونم توی همون شغل قبلی هم ادامه مسیر بدم.
    بخشی از این حالات دست هورمونهای بدن هست که با درمان دارویی و تنظیم هورمون اوکی میشه و بخشی هم باید توسط مطالعه و شناخت موقعیت های حساس حل بشه.
    این طرحواره ها به طور کلی از بین رفتنی نیستن و تنها میتونیم اونها رو مقداری اصلاح کنیم. ولی همونطور که گفتم شناختشون بسیار مهمه
    همونطور که خودتون هم حتما میدونید ضمیر ناخودآگاه ما مانند کودکی هست که تفاوت بین خوب و بد یا درست و غلط و همینطور تصور و واقعیت رو تشخیص نمیده. توسط بخش خودآگاهمون و با مطالعه کتابهای مفید میتونیم خوراک خوب به ناخودآگاهمون بدیم و شاهد نتایج خوب باشیم.
    هر شخصی تنها خودش هست که میتونه آینده اش رو طبق دلخواهش برنامه ریزی کنه و پیش ببره
    من غیر از کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید که خیلی برام موثر بود ؛ کتاب غول درون که آقای علی @ALiamiri بهم معرفی کردن رو هم مطالعه کردم و تمریناتش رو انجام میدم و خیلی واضح شاهد تغییرات خلقی توی روحیاتم شدم
    پیشنهاد میکنم تست 90 تایی یونگ رو انجام بدید. براتون خالی از لطف نخاهد بود
    البته تفسیر گزینه هاش یکم سخت هست و معمولا روانشناس میتونه به درستی تشخیص بده و راهنمایی کنه
    شاد و موفق باشید
    نقل قول نوشته اصلی توسط yashar_saheb نمایش پست ها
    سلام وقت بخیر ارمین جان
    اگاه و هوشیار بودن یکی از اولین و مهم ترین قدم هاست که یک تغییر در رفتارخودمون ایجاد کنیم
    اقای امینو فایل جدیدش یک اصل ساده و خیلی مهم رو معرفی کرد که بتونیم همین شرطی شدگی نسبت به اتفاقات رو تغییر بدیم اگر اتفاقی افتاد مثلا ضرر زیادی کردیم به جای اینکه سریع شروع کنیم به*** دادن بشینیم مسئله رو درست حسابی حل کنیم
    مسائل مربوط ترس از شکست باورهای منفی و.. همش دخیل هست که همه اینها یک نتیجه مشترک دارند جلوی قدرت شمارو برای اقدام کردن میگیرن که چرایی اش رو در جمع بندی پست ها توضیح میدم
    راه های زیادی برای پیدا کردن این رفتار ها و تغییراتشون هست قدم اول تعیین هدف که چه چیزی میخواید هر چه قدر شفاف تر باشه نتیجه ای که میخواید ذهن راحت تر راه های رسیدن بهش رو پیدا میکنه
    قدم دوم باید اقدام کنید قدم سوم باید بفهمید که اقدام هاتون نتیجه میدن یا خیر اینکار شمارو دورتر میکنه از هدف یا نزدیک تر چطوری؟ با بررسی نتایج.یک روتین هست خیلی ام ساده است تو بخش جمع بندی پست ها میگم
    قدم چهارم وقتی فهمیدید اقدام هاتون کدومش شمارو نزدیک تر میکنه یا دور تر باید انقدر خودتون رو تغییر بدید که به هدف مورد نظر برسید
    یک راه خیلی ساده ای هم برای سرعت بخشید به این پروسه هست تو جمع بندی پست ها میگم که همین الان همه مون ازش استفاده میکنیم
    مثال همین چهار قدم : هدف گذاشتم مثلا روابط رو با همسرم بهبود ببخشم حالا جزئیات خاصی رو هم نوشتم که دقیقا چی میخوام فدم دوم میرم یکسری اقدامات انجام میدم مثلا هر ماه با هم میریم کنسرت هر هفته حداقل یکبار بیرون شام میخوریم قدم سوم من متوجه شدم اینکه من بعد از کار بیام بشینم درمورد جروبحث هام با فلانی داشتم غرغر و داد بیداد کنم من رو از هدف دور میکنه خوب من قدم چهارم میام این رو تغییر میدم به یک چیز دیگه رفتاریکه نتیجه میخوام بهم میده
    مقاله[IMG]file:///C:/Users/Yashar/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image003.png[/IMG][IMG]file:///C:/Users/Yashar/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image003.png[/IMG][IMG]file:///C:/Users/Yashar/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image003.png[/IMG] از یکسال پیش من به اقای امینو هم گفتم میخوام ارائه بدم اما گفتم تا وقتی رو خودم نتیجه نده نمی نویسم اما خدارو شکر ازمون اینکه اصولی به کار بردم کار میکنن یا نه رو پس دادن. پروسه اینجا تموم شه میدمش اقای امینو اگر لایق دید بذاره.
    پروسه اینجا خیلی مهم هست چون مردم خودشون باورهاشون عادت هاشون با هرروش اصولی هست تغییر میدن اما بعد یک مدت دوباره بر میگردن به اون ادم قبلی فکر اینکه هرچی که انجام میدانند بی فایده بود (که نبوده)افسرده شون کرده.
    یکی از دلایلی دیگه ای که اینکارو میکنم اینه که خودمم با این موضوع سالهاس کلنجار میرم این چالش گذاشتم که حلش کنم ایشلا اینجا بتونیم با نظرات و تجربه شما بتونیم این موضوع رو برای همیشه حل کنیم
    ممنون از مشارکتت
    "it's not knowing what to do;it's doing what you know"

    Tony Robbins

  6. 10 کاربر برای این پست سودمند از yashar_saheb عزیز تشکر کرده اند:


  7. #1234

    yashar_saheb آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    Blue planet
    نوشته ها
    767
    تشکر
    1,980
    11,001 بار در 787 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 27 پست
    برچسب زده شده
    در 4 تاپیک
    مابقی پست ها
    نقل قول نوشته اصلی توسط mamad7575 نمایش پست ها
    سلام و وقت بخیر خدمت همه دوستان


    من از وقتی وارد این مارکت شدم این مشکلم رو پیدا کردم قبل از مارکت شغل هایی داشتم که نتیجشون میگه که خوب عمل کردم ولی اینجا کار گره خورده ( برای همین این مارکت و شغل رو دوست دارم که بقول استاد تورو با قسمت هایی کشف نشده عمق وجودت رو به رو میکنه ) در پست #1173 همین تاپیک امدم گفتم که یک اکانت رو خیلی خوب روی اصول رشد میدم وه یک روز که انگار خودم نیستم یه محمد دیگه هست میاد میشینه پشت میز و گند میزنه به همه چیز - چون اگه الان راجب مدیریت سرمایه مدیریت ریکس مدیریت معامله و... ازم سوال کنی تا فردا مثل بلبل اطلاعات خوب وکاربردی براتون میگم(که فک کنم همه اینا رو میدونیم ولی عمل بهش ....) و سختی این مرحله از مسیر موفقیت برای من اینه که نمیدونم که چه چیزی رو نمیدونم - نمیدونم به چه نکته ای توجه کنم تا اون کلید طلایی رو بدست بیارم با تریدر هایی عالی و موفقی هم راجبش حرف زدم و همه نظرشون این بوده که پایبند به قوانین یا همین چکلیست باشم ولی بازم میگم وقتی این مشکل پیش مبیاد ما خودمون نیستیم یه باور هایی دیگه دارن کنترولمون میکنن


    ممنون از شما و بقیه دوستان برای جمع اوری این مقاله که بشدت بهش نیاز داریم

    موفق باشید
    نقل قول نوشته اصلی توسط yashar_saheb نمایش پست ها
    سلام وقت بخیر محمدجان
    ممنون از مشارکتت
    یک نکته خیلی جالب دیدم تو داستانت که اینجا هم نقل قولش میکنم
    "یک روز که انگار خودم نیستم یه محمد دیگه هست میاد میشینه پشت میز و گند میزنه به همه چیز"
    این قضیه خراب کردن موفقیت هم همیشه اینطوری اتفاق میفته یروز انگاری ینفر دیگه است بجای ما زندگی میکنه هیچ علاقه ای به اهداف و قول ها و ارزش های ما نداره انگار هیچجوره هم نمیشه جلوش رو گرفتم تا بخودمون میایم میبینم چندروز گذشته
    کلید طلایی در کار نیست علمی پشت تصمیمات و اعمال ما نهفته که باید اون درک کنیم و کنترلش بدست بگیریم
    پایبندی به چک لیست نظر شخصیم باید دلایل خیلی محکمی پشتش باشه تا ازش پیروی کنیم.چک لیست رو میتونیم به یک رژیم غذایی تشبیه کنیم همه ما میدونیم باید ازش پیروی کنیم چون مفید هست اما چنددرصد مردم فقط صرفا اینکه رژیم غذایی مفید هست دست رد به پیتزا زدند و نشستن شام یک لیوان اب و دوکیلو کرفس چارتا هویج خوردن (مثاله)
    اما اگر ما بتونیم یک درد عمیق مثلا اون حس هکیل بد تنگی نفس حرف های رشت مردم رو جلوی چشم یک نفر بیاریم که پیتزا میخوره ایا سریع پیتزا رو از پنجره پرت نمیکنه بیرون؟
    یا اگر اون حس دید ن هکیل عضلانیش و مات مهبوت موندن مردم و .. رو جلوی جشماش بیاریم ایا مثل اب میوه گیری تمام کرفس هارو نمیخوره؟
    برعکسش هم هست اگر ینفر رنج عمیقی نسبت به رژیم غذایی داشته باشه اصلا هیچ وقت رژیم گرفتن رو شروع نمیکنه
    حالا اگر اونباری که از چک لیست پیروی نکردید ضرر بزرگی کردید یادتون بیاد ایا واقعا همینطوری میشینید بدون چک لیست ترید میکنید؟ اگر اون حس موفقیت نتایج مستمر که با چک لیست بدست اوردید یادتون بیاد چی؟
    این رو در جمع بندی پست های میگم چطوری تغییر بدیم احساساتمون رو به چیز ها مختلف اتفاقا اقای امینو همین رو کانال یوتیوب توضیح دادن.
    بعد اینجا هم داریم به دنبال این جواب میگردیم چطوری پایدار کنیم این تغییرات رو چطوری دیگه تا اخر عمر از چک لیست پیروی کنیم نه فقط دوسه روز یک ماه .. چطوری تا اخر عمر مثل ادم از رژیم غذایی مون پیروی کنیم.....
    نقل قول نوشته اصلی توسط Frederick نمایش پست ها
    سلام اقا یاشار ممنون میشم زیر پست جمع بندی منم رو تگ کنید که بتونم ببینم پست مفیدتون رو یا تقریبا تارخی که تموم میشه رو بگید بهم که چک کنم روزانه[IMG]file:///C:/Users/Yashar/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.png[/IMG]
    "it's not knowing what to do;it's doing what you know"

    Tony Robbins

  8. 7 کاربر برای این پست سودمند از yashar_saheb عزیز تشکر کرده اند:


  9. #1235

    yashar_saheb آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    Blue planet
    نوشته ها
    767
    تشکر
    1,980
    11,001 بار در 787 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 27 پست
    برچسب زده شده
    در 4 تاپیک

    Lightbulb موضوع : چطوری به کار شکنی در کار خودمان پایان بدیم

    9047_shutterstock_1839195496.png
    سرفصل ها :
    1- کار شکنی در کار خود واثرات ان
    2- احساس رنج و خوشی : کلید انتخاب
    3- کشف علت اصلی
    4- پنج گام تا حل مشکل
    5- سفر به سوی موفقیتی ابدی
    1- کار شکنی در کار خود و اثرات ان
    بحث اصلی ما همونطور که از سرفصل و موضوع پیداست درمورد کارشکنی در کار خود و ازبین بردن پیشرفت و موفقیت هاست
    چرا وقتی که همه چی داره خوب پیش میره و ما داریم پیشرفت میکنیم به چیزی که میخوایم نزدیک تر میشیم یکدفعه میام گند میزنیم به تمام تلاش ها زحماتی که کشیدیم؟
    در گفتگوهای که در مورد این موضوع صورت گرفت مثال های زیادی بیان شد که مارو به این دو نکته رسوند که اولا این مسئله عجیب غریبی نیست و در تمام بخش های زندگی پیش میاد یک نفر تو ترید براش پیش میاد یکنفر تو رژیم گرفتن و..... و دوما این بود که همه روش های منحصر به فردی برای خراب کاری داریم مثلا یکفنر اهمال کاری میکنه یکنفر ترید بدون برنامه انجام میده یکنفر سرجلسه حاضر نمیشه ... خوب حالا فهمیدیم موضوع اصلی چی هست بریم سراغ اثراتش.
    این مشکل اگر برای مدت زیادی ادامه داشته باشه معمولا اعتماد به نفس شخص رو به معنای کلمه خرد میکنه عدم موفقیت هاش باعث گفتگوهای ذهنی منفی میشه که نتیجه تمام اینها نا امیدی و افسردگی و دست از تلاش کشیدن هست. در بعضی مواقع دیگه فرد به این باور اشتباه میرسه که هر کاری هم بکنه فایده ای نداره.
    فرد خودش رو در یک چرخه تکرار شونده بدون نتیجه میبینه یکی از مثال های معروفش افسانه سیزیف هست فردی که به مجازات بی حاصل و بی پایان محکوم شد: در این مجازات سیزیف باید همیشه سنگ بزرگی در دامنه ی کوهی به سمت قله ببره و دقیقا وقتی که سنگ به نزدیکی قله رسید باید شاهد برگشتن سنگ به جای اولش باشه این ماجرا تا ابد ادامه دار هست. طرف کلی تلاش میکنه و زحمت میکشه دقیقا وقتی میخواد به هدفش میرسه یک کاری میکنه گند میزنه به همه چی .
    برتری ما نسبت به این اافسانه این هست که اینکار رو خودمون انجام میدیم پس میتونیم کنترلش کنیم راحت از شرش خلاص شیم.2- احساس رنج و خوشی : کلید انتخاب
    هر کاری که در زندگی انجام میدیم بخاطر نیاز به اجتناب رنج یا درد و اشتیاق رسیدن به خوشی است .
    مثال میزنم چرا ما هر صبح پا میشیم مسواک میزنیم؟ مطمئنا هیچکس تو این جهان با ذوق و شوق بلند نشده بگه من عاشق پروسه ام؟ نه اقا حتی اونی هم با ذوق شوق بلند شده بخاطر احساس خوبی که بعد از انجام اینکار میگیره اینجوریه وگرنه مسواک زدن هیچ چیز به خصوص نداره و اکثر مردمم بخاطر اینکه میخوان درد دندون نکشن یا از هزینه زیاد دندون پزشکی فرار کنن مسواک میزنن و...
    مثالی دیگه میزنم چرا مردم سیگار میکشند؟ طعم خوبی که نداره بوی مزخرفی هم میده از هر ده مکان یازده مکانش زده سیگار ممنوع رو جعبه اش هم زد سرطانزاست .چرا هنوز سیگار میکشند؟ اکثر کسایی که سیگار میکشند بخاطر اینه سیگار باعث میشه حواسشون از استرس هاشون پرت بشه فرار از رنج هست بعدش چون یک تنفس دیافراگمی انجام میشه یکمی احساس ارامش بهشون میده یا انقدر تو جمع دوستان کشیدن دیگه اون حس خوب کنار جمع بودن لنگر شده به سیگار کشیدن و...
    نکته خیلی مهم درمورد دو این احساس اینه که اجتناب از درد در اغلب موارد انگیزه قوی تر هست مثال معروفش: مردم برای از دست ندادن صد میلیون کارهای خیلی بیشتری انجام میدن تا برای بدست اوردنش.
    شاید تو ذهنتون پیش بیاد بگید خوب اگر قرار بر فرار از رنج باشه این طرفی که سیگار میکشه خوب خیلی رنج هم تحمل میکنه اصلا ممکنه سرطان ریه بگیره. چرا باز پاکت پاکت میکشه؟
    اون فردی که به ضررات سیگار مطلع هست بازم میکشه بخاطر اینه که اولا تمرکز فرد روی اون رنج سیگار کشیدن نیست و دلیل دوم اینه که رنج استرس الانش خیلی براش شدید تر هست از اون رنجی هست که مثلا چندسال بعد اون مریضی رو بگیره
    فرق افراد موفق اینه که این الگوهای رنج و لذتی که در ذهنشون دارند تحت کنترل گرفتند و به نفع خودشون تغییرش میدن.
    تغییر یافتن یعنی معکوس کردن چگونگی شکل گیری احساس رنج و خوشی هست. مثلا برای تغییر دادن پروسه سیگار کشیدن بیایم درد و رنج زیادی به کشیدن سیگار وصل کنیم و خوشی های زیادی هم به نکشیدنش که در بخش اخر پروسه اش گفته میشه.
    موفق ترین البته تلخ ترین مثال همین تغییر نیروهای ژاپن در جنگ جهانی دو بود یکی از دلایل که ژاپنی ها در جنگ جهانی دوم ناوگان عظیم امریکایی رو به خاک سیاه کشوندن کاماکازی ها بود. کاماکازی ها یک جوخه انتحاری بود که سوار بر هواپیمایی پر از بمب میشدند و سعی میکردند هواپیما رو جوری هدایت کنن که موفق به ناو جنگی برخورد کن. اینکار شکی درموردش که خودکشی هست اما چطور این افراد حاضر به انجام همچین کاری شدند؟این افراد در تمرین ها تونسته بودند ترس از مرگ خود رو کامل بشکنند و یک ارمان قوی رو به انجام اینکار گره بزنن اونم عشق خانواده کشور دوستانشون بود.3- کشف علت اصلی:
    اگر بخش قبلی رو مطالعه کردید شاید الان فهمیده باشید که دلیل اصلی کار شکنی چی هست
    اگر عمدا مانع کار خود میشوید چون معتقدید با ادامه راه ناراحتی بیشتری به سراغتان میاید و به هر شکلی خودرا از ادامه راه باز میدارید چون تصور میکنید که این کار ناراحتی زیادی به زندگی شما تحمیل میکند تمام شد و رفت.
    ساده میگم انجام کار یا رسیدن به اون هدف = رنج بیشتر پیام سیستم: لطفا برو سراغ کار دیگه!!!
    مثال میزنم فردی که این الگوی ذهنی براش شکل گرفته باشه که افرادی که ثروتمند هستند پول مردم میدزدن مردم رو مورد تحقیر قرار میدن یا فقط با پولشون شو اف میکنن هرکاری برای از دست دادن پول انجام میده
    نمونه معروفش اقای مایک تایسون این الگوی ذهنی براش شکل گرفته بود اگر پول داشته باشه مردم میان ازش اخاذی میکنن حتی بعد از اینکه تمام پولش رو از دست داد به رسانه ها گفت خوشحالم چون دیگه کسی نمیتونه چیزی ازم بگیره
    حالا یک نکته ای هم مدنظر داشته باشید بعضی مواقع بخاطر عدم توجه و دقت لازم اشتباه پیش میاد و اصلا موضوع کار شکنی در کار خود نیست . یکبار یادتون رفت یک مسئله ای رعایت کنید دلیلش این نیست که از کارتون بدتون میاد شاید یبار یک تیک چک لیستتون نخورده باز وارد معامله شدید اینجا شاید دقت لازم رو نداشتید.
    4- پنج گام تا حل مشکل:
    اول یک قلم و کاغذ بیارید
    گام اول: اگاهی از این هست چه رفتار های انجام میدید که موفقیت و پیشرفت خودتون رو خراب میکنید؟ترید خارج از برنامه میکنید ترید بدون چک لیست میکنید یا شاید فیلم زیاد میبیند یا سیگار میکشید من نمیدونم هرچی هست رو مشخص کنید بنویسیدش
    بعد رفتاری که میخواید جایگزین این کنید رو هم بنویسید( رفتاری که شمارو به هدف نزدیک میکنه) مثلا بجای سه ساعت تلویزیون دیدن بخاطر بی تحرکی باعث چاقیم شده میخوام برم باشگاه یا اصلا برم بیرون پیاده روی و...
    گام دوم: از خودتون بپرسید نیت انجام اینکار چیه(رفتار بد)؟ ذهن شما میخواد شمارو به چه لذتی برسونه؟ میخواد شمارو از چه دردی محافظت کنه ؟ اگر ترید بدون چک لیست میکنید چرا این اتفاق میفته شاید از انتظار زیاد خسته میشید موقع انجام کار اگاه باشید ببینید چرا اینکار میکنید
    گام سوم : استفاده از اهرم لذت و خوشی
    اگر این رفتار بدی هست که شمارو از هدف دور میکنه ادامه بدید و تغییرش ندید چه اتفاقی میفته ؟ مثلا اگر همینطور با خوردن شکلات ادامه بدید چه بلایی سرتون میاد ؟ انقدر گنده میشید که با فرغونم نمیشه جابجاتون کرد؟
    اگر این رفتاری خوبی که شمارو هدف نزدیک بکنه انجام بدید چه اتفاقی میفته چه نتیجه میگیرد مثلا اگر بجای اون ده بسته چیپس نیم کیلو هویج بخورید جه اتفاقی میفته ؟ لابد از باگز بانی تندتر میدویید؟
    لطفا داخل این ها یکمی واقعی باشید از کلمات کلیشه ای بی روح استفاده نکنید و کاملا توضیح بدید اون احساس بدی که مثلا میگیرید همینجوری ننویسید اگر همینطوری بخورم چاق میشم این انگیزه ایجاد نمیکنه قشنگ اینجا باید شور قضیه رو دربیارید. بنویسید اگر همینطوری ادامه بدم حتی هیچکس حاضر نیست قیافه ام رو ببینه برای تمام عمرم تنها خواهم بود و... و اون احساس خوب هم با شوق بیانش کنید اصلا تصویر سازیش کنید فقط همینجوری ننویسید اگر برنامه غذایی رو رعایت کنم لاغر میشم قشنگ بنویسید اون حس شرح بدید مثلا اون حس اعتماد به نفس که در اینه پیدا میکنم یا وقتی که به همبرگر نه میگم احساس کنترل کامل زندگیم رو کاملا احساس میکنم
    تمام نتایج گه چه لحضه ای چه در دراز مدت میگیرد رو بنویسید
    گام چهارم : اون الگوی رفتار بد رو بشکنید
    تا حالا براتون پیش اومده مشغول صحبت با یکنفر دیگه بودید بعد یک اتفاق خاصی افتاد و بعد اصلا موضوع بحث رو کاملا فراموش کردید
    مثال ازخودم میزنم اقا ما یبار رفته بودیم مراسم ختم ی بنده خدایی. مردم اونجا هم انگاری خیلی این بنده خدارو دوست داشتن از تمام جاها صدای گریه میومد نصف مردم دیگه داشتن خود زنی میکردن تا یک بنده خدایی اومد از اونایی بود که صدای گریه شون شبیه خنده بود شروع کرد به قهقه شدید این جمعیت هم که متعجب مونده بودن اونام شروع کردن به خندیددن
    الگوهای ذهنی اگر یک چیزی با قدرت خیلی زیاد غیر منتظره و چندین بار بشکنتشون دیگه اجرا نمیشود
    خلاق باشید اینجا چندین روش رو برای شکست الگو پیدا کنید ببینید کدومش بهتر هست
    مثلا یک سوال بپرسید هیچ ربطی به موضوع ندارد یکدفعه میخواهید شروع به شکلات خوردن کنید ده تا شنا برید یا....
    گام پنجم: الان اون رفتار جدیدی که جایگزین کردید شرطی سازی و تقویت کنید
    اون حس خوشی که از انجام اون رفتار انجام میدید رو تصویر کنید و هرروز موقع انجام کار مرورش کنید
    این رو اقای امینو به عنوان تکنیک منگنه احساسات توضیح داد که من شمارو به این ارجاع میدم: لینک
    5- سفر به سوی موفقیتی ابدی
    ممنون از اینکه این مقاله رو خوندید امیدوارم با بکار بستنش زندگی تون رو متحول کنید
    با قدم گذاشتن در مسیر موفقیت شما یک سفر رو اغاز کردید اگر میخواهید در زندگی تون موفق بشید و به مقصدتون برسید این جمله رو بخاطر داشته باشید
    "در معادله زندگی آینده هیچوقت با گذشته برابر نیست" تونی رابینز
    اگر دیروز یا لحضه قبلی یا شیش ماه یا 16 سال گذشته شکست خوردید هیچ اهمیت نداره تنها چیزی که اهمیت داره که الان چه اقدامی انجام میدید
    شاید بخواید یک دفتر کوچک تهیه کنید و روزانه تجاربی که از این سفر و ماجراجوی ها بنویسید
    --------------------------------------------------------
    در اخر از اقای امینو @amino بابت تمام اموزش های با کیفیتشون و البته گرداوری این جمع فوق العاده در اکادمی ویو تشکر میکنم و از تمام دوستانی که در اینکار مشارکت داشتن هم تشکر میکنم
    از اقای تونی رابینز بابت تمام مطالب ارزشمندی که از ایشون یاد گرفتم تشکر میکنم
    ویرایش توسط yashar_saheb : 04-11-2022 در ساعت 12:01
    "it's not knowing what to do;it's doing what you know"

    Tony Robbins

  10. 28 کاربر برای این پست سودمند از yashar_saheb عزیز تشکر کرده اند:


  11. #1236

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,460 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    معجزه ها در راه هستند ...
    زنی تا تاریخی معین به پولی هنگفت نیاز داشت . میدانست باید کاری بکند تا پیشاپیش رسیدن آن را به چشم ببیند . پس رهنمود خواست و هدایت طلبید .
    برای خرید به فروشگاهی بزرگ رفته بود که چشمش به یک دستگاه نامه باز کن میناکاری شده و صورتی رنگ بسیار زیبا افتاد ، کششی به سوی آن احساس کرد و این فکر از سرش گذشت : من یک نامه بازکن عالی که مناسب باز کردن نامه هایی حاوی چکهای هنگفت باشه ندارم .
    هرچند ذهن استدلالی آن را ولخرجی میخواند ، نامه بازکن را خرید . آن را که به دست گرفت این تصویر از برابر چشمانش گذشت که پاکتی حاوی چک هنگفتی را باز میکند . چند هفته ای نگذشت که پول هنگفتی به دستش رسید . نامه بازکن صورتی رنگ نمایانگر ایمان فعال او بود و به منزله پلی که از روی آن به خواسته اش میرسید .
    درباره این که اگر ذهن نیمه هشیار به سوی ایمان هدایت گردد صاحب چه قدرتهایی میشود حکایت فراوان است . پس بیاید به آن خیر و خوشی بیندیشیم که چنین محال مینماید خواه سلامت و خواه ثروت و خواه سعادت باشد .
    - در کار با قوانین معنویت ، آنچه را که پیشاپیش وجود دارد به مرحله ظهور میرسانیم ، زیرا هرآنچه می طلبیم پیشاپیش به صورت اندیشه و آرمان در ذهن الهی یا در آن عقل کل وجود دارد ، منتها آرزویی صمیمانه یا دعایی صادقانه ، آن تصویر را در عرصه عینی نیز متبلور میسازد .
    -همه ما باید به چیزهای به ظاهر محال عینیت ببخشیم .


    -یکی از عبارات تاکیدی که همیشه تکرار آن را توصیه میکنم این است : یک خوشی غیره منتظره پیش می آید تا آرزوی به ظاهر محالم هم اکنون برآورده شود .


    موفق باشید که قطعا میدونم هستید
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  12. 21 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  13. #1237

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,460 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط yashar_saheb نمایش پست ها
    9047_shutterstock_1839195496.png
    سرفصل ها :
    1- کار شکنی در کار خود واثرات ان
    2- احساس رنج و خوشی : کلید انتخاب
    3- کشف علت اصلی
    4- پنج گام تا حل مشکل
    5- سفر به سوی موفقیتی ابدی

    1- کار شکنی در کار خود و اثرات ان
    بحث اصلی ما همونطور که از سرفصل و موضوع پیداست درمورد کارشکنی در کار خود و ازبین بردن پیشرفت و موفقیت هاست
    چرا وقتی که همه چی داره خوب پیش میره و ما داریم پیشرفت میکنیم به چیزی که میخوایم نزدیک تر میشیم یکدفعه میام گند میزنیم به تمام تلاش ها زحماتی که کشیدیم؟
    در گفتگوهای که در مورد این موضوع صورت گرفت مثال های زیادی بیان شد که مارو به این دو نکته رسوند که اولا این مسئله عجیب غریبی نیست و در تمام بخش های زندگی پیش میاد یک نفر تو ترید براش پیش میاد یکنفر تو رژیم گرفتن و..... و دوما این بود که همه روش های منحصر به فردی برای خراب کاری داریم مثلا یکفنر اهمال کاری میکنه یکنفر ترید بدون برنامه انجام میده یکنفر سرجلسه حاضر نمیشه ... خوب حالا فهمیدیم موضوع اصلی چی هست بریم سراغ اثراتش.
    این مشکل اگر برای مدت زیادی ادامه داشته باشه معمولا اعتماد به نفس شخص رو به معنای کلمه خرد میکنه عدم موفقیت هاش باعث گفتگوهای ذهنی منفی میشه که نتیجه تمام اینها نا امیدی و افسردگی و دست از تلاش کشیدن هست. در بعضی مواقع دیگه فرد به این باور اشتباه میرسه که هر کاری هم بکنه فایده ای نداره.
    فرد خودش رو در یک چرخه تکرار شونده بدون نتیجه میبینه یکی از مثال های معروفش افسانه سیزیف هست فردی که به مجازات بی حاصل و بی پایان محکوم شد: در این مجازات سیزیف باید همیشه سنگ بزرگی در دامنه ی کوهی به سمت قله ببره و دقیقا وقتی که سنگ به نزدیکی قله رسید باید شاهد برگشتن سنگ به جای اولش باشه این ماجرا تا ابد ادامه دار هست. طرف کلی تلاش میکنه و زحمت میکشه دقیقا وقتی میخواد به هدفش میرسه یک کاری میکنه گند میزنه به همه چی .
    برتری ما نسبت به این اافسانه این هست که اینکار رو خودمون انجام میدیم پس میتونیم کنترلش کنیم راحت از شرش خلاص شیم.

    2- احساس رنج و خوشی : کلید انتخاب
    هر کاری که در زندگی انجام میدیم بخاطر نیاز به اجتناب رنج یا درد و اشتیاق رسیدن به خوشی است .
    مثال میزنم چرا ما هر صبح پا میشیم مسواک میزنیم؟ مطمئنا هیچکس تو این جهان با ذوق و شوق بلند نشده بگه من عاشق پروسه ام؟ نه اقا حتی اونی هم با ذوق شوق بلند شده بخاطر احساس خوبی که بعد از انجام اینکار میگیره اینجوریه وگرنه مسواک زدن هیچ چیز به خصوص نداره و اکثر مردمم بخاطر اینکه میخوان درد دندون نکشن یا از هزینه زیاد دندون پزشکی فرار کنن مسواک میزنن و...
    مثالی دیگه میزنم چرا مردم سیگار میکشند؟ طعم خوبی که نداره بوی مزخرفی هم میده از هر ده مکان یازده مکانش زده سیگار ممنوع رو جعبه اش هم زد سرطانزاست .چرا هنوز سیگار میکشند؟ اکثر کسایی که سیگار میکشند بخاطر اینه سیگار باعث میشه حواسشون از استرس هاشون پرت بشه فرار از رنج هست بعدش چون یک تنفس دیافراگمی انجام میشه یکمی احساس ارامش بهشون میده یا انقدر تو جمع دوستان کشیدن دیگه اون حس خوب کنار جمع بودن لنگر شده به سیگار کشیدن و...
    نکته خیلی مهم درمورد دو این احساس اینه که اجتناب از درد در اغلب موارد انگیزه قوی تر هست مثال معروفش: مردم برای از دست ندادن صد میلیون کارهای خیلی بیشتری انجام میدن تا برای بدست اوردنش.
    شاید تو ذهنتون پیش بیاد بگید خوب اگر قرار بر فرار از رنج باشه این طرفی که سیگار میکشه خوب خیلی رنج هم تحمل میکنه اصلا ممکنه سرطان ریه بگیره. چرا باز پاکت پاکت میکشه؟
    اون فردی که به ضررات سیگار مطلع هست بازم میکشه بخاطر اینه که اولا تمرکز فرد روی اون رنج سیگار کشیدن نیست و دلیل دوم اینه که رنج استرس الانش خیلی براش شدید تر هست از اون رنجی هست که مثلا چندسال بعد اون مریضی رو بگیره
    فرق افراد موفق اینه که این الگوهای رنج و لذتی که در ذهنشون دارند تحت کنترل گرفتند و به نفع خودشون تغییرش میدن.
    تغییر یافتن یعنی معکوس کردن چگونگی شکل گیری احساس رنج و خوشی هست. مثلا برای تغییر دادن پروسه سیگار کشیدن بیایم درد و رنج زیادی به کشیدن سیگار وصل کنیم و خوشی های زیادی هم به نکشیدنش که در بخش اخر پروسه اش گفته میشه.
    موفق ترین البته تلخ ترین مثال همین تغییر نیروهای ژاپن در جنگ جهانی دو بود یکی از دلایل که ژاپنی ها در جنگ جهانی دوم ناوگان عظیم امریکایی رو به خاک سیاه کشوندن کاماکازی ها بود. کاماکازی ها یک جوخه انتحاری بود که سوار بر هواپیمایی پر از بمب میشدند و سعی میکردند هواپیما رو جوری هدایت کنن که موفق به ناو جنگی برخورد کن. اینکار شکی درموردش که خودکشی هست اما چطور این افراد حاضر به انجام همچین کاری شدند؟این افراد در تمرین ها تونسته بودند ترس از مرگ خود رو کامل بشکنند و یک ارمان قوی رو به انجام اینکار گره بزنن اونم عشق خانواده کشور دوستانشون بود.

    3- کشف علت اصلی:
    اگر بخش قبلی رو مطالعه کردید شاید الان فهمیده باشید که دلیل اصلی کار شکنی چی هست
    اگر عمدا مانع کار خود میشوید چون معتقدید با ادامه راه ناراحتی بیشتری به سراغتان میاید و به هر شکلی خودرا از ادامه راه باز میدارید چون تصور میکنید که این کار ناراحتی زیادی به زندگی شما تحمیل میکند تمام شد و رفت.
    ساده میگم انجام کار یا رسیدن به اون هدف = رنج بیشتر پیام سیستم: لطفا برو سراغ کار دیگه!!!
    مثال میزنم فردی که این الگوی ذهنی براش شکل گرفته باشه که افرادی که ثروتمند هستند پول مردم میدزدن مردم رو مورد تحقیر قرار میدن یا فقط با پولشون شو اف میکنن هرکاری برای از دست دادن پول انجام میده
    نمونه معروفش اقای مایک تایسون این الگوی ذهنی براش شکل گرفته بود اگر پول داشته باشه مردم میان ازش اخاذی میکنن حتی بعد از اینکه تمام پولش رو از دست داد به رسانه ها گفت خوشحالم چون دیگه کسی نمیتونه چیزی ازم بگیره
    حالا یک نکته ای هم مدنظر داشته باشید بعضی مواقع بخاطر عدم توجه و دقت لازم اشتباه پیش میاد و اصلا موضوع کار شکنی در کار خود نیست . یکبار یادتون رفت یک مسئله ای رعایت کنید دلیلش این نیست که از کارتون بدتون میاد شاید یبار یک تیک چک لیستتون نخورده باز وارد معامله شدید اینجا شاید دقت لازم رو نداشتید.

    4- پنج گام تا حل مشکل:
    اول یک قلم و کاغذ بیارید
    گام اول: اگاهی از این هست چه رفتار های انجام میدید که موفقیت و پیشرفت خودتون رو خراب میکنید؟ترید خارج از برنامه میکنید ترید بدون چک لیست میکنید یا شاید فیلم زیاد میبیند یا سیگار میکشید من نمیدونم هرچی هست رو مشخص کنید بنویسیدش
    بعد رفتاری که میخواید جایگزین این کنید رو هم بنویسید( رفتاری که شمارو به هدف نزدیک میکنه) مثلا بجای سه ساعت تلویزیون دیدن بخاطر بی تحرکی باعث چاقیم شده میخوام برم باشگاه یا اصلا برم بیرون پیاده روی و...
    گام دوم: از خودتون بپرسید نیت انجام اینکار چیه(رفتار بد)؟ ذهن شما میخواد شمارو به چه لذتی برسونه؟ میخواد شمارو از چه دردی محافظت کنه ؟ اگر ترید بدون چک لیست میکنید چرا این اتفاق میفته شاید از انتظار زیاد خسته میشید موقع انجام کار اگاه باشید ببینید چرا اینکار میکنید
    گام سوم : استفاده از اهرم لذت و خوشی
    اگر این رفتار بدی هست که شمارو از هدف دور میکنه ادامه بدید و تغییرش ندید چه اتفاقی میفته ؟ مثلا اگر همینطور با خوردن شکلات ادامه بدید چه بلایی سرتون میاد ؟ انقدر گنده میشید که با فرغونم نمیشه جابجاتون کرد؟
    اگر این رفتاری خوبی که شمارو هدف نزدیک بکنه انجام بدید چه اتفاقی میفته چه نتیجه میگیرد مثلا اگر بجای اون ده بسته چیپس نیم کیلو هویج بخورید جه اتفاقی میفته ؟ لابد از باگز بانی تندتر میدویید؟
    لطفا داخل این ها یکمی واقعی باشید از کلمات کلیشه ای بی روح استفاده نکنید و کاملا توضیح بدید اون احساس بدی که مثلا میگیرید همینجوری ننویسید اگر همینطوری بخورم چاق میشم این انگیزه ایجاد نمیکنه قشنگ اینجا باید شور قضیه رو دربیارید. بنویسید اگر همینطوری ادامه بدم حتی هیچکس حاضر نیست قیافه ام رو ببینه برای تمام عمرم تنها خواهم بود و... و اون احساس خوب هم با شوق بیانش کنید اصلا تصویر سازیش کنید فقط همینجوری ننویسید اگر برنامه غذایی رو رعایت کنم لاغر میشم قشنگ بنویسید اون حس شرح بدید مثلا اون حس اعتماد به نفس که در اینه پیدا میکنم یا وقتی که به همبرگر نه میگم احساس کنترل کامل زندگیم رو کاملا احساس میکنم
    تمام نتایج گه چه لحضه ای چه در دراز مدت میگیرد رو بنویسید
    گام چهارم : اون الگوی رفتار بد رو بشکنید
    تا حالا براتون پیش اومده مشغول صحبت با یکنفر دیگه بودید بعد یک اتفاق خاصی افتاد و بعد اصلا موضوع بحث رو کاملا فراموش کردید
    مثال ازخودم میزنم اقا ما یبار رفته بودیم مراسم ختم ی بنده خدایی. مردم اونجا هم انگاری خیلی این بنده خدارو دوست داشتن از تمام جاها صدای گریه میومد نصف مردم دیگه داشتن خود زنی میکردن تا یک بنده خدایی اومد از اونایی بود که صدای گریه شون شبیه خنده بود شروع کرد به قهقه شدید این جمعیت هم که متعجب مونده بودن اونام شروع کردن به خندیددن
    الگوهای ذهنی اگر یک چیزی با قدرت خیلی زیاد غیر منتظره و چندین بار بشکنتشون دیگه اجرا نمیشود
    خلاق باشید اینجا چندین روش رو برای شکست الگو پیدا کنید ببینید کدومش بهتر هست
    مثلا یک سوال بپرسید هیچ ربطی به موضوع ندارد یکدفعه میخواهید شروع به شکلات خوردن کنید ده تا شنا برید یا....
    گام پنجم: الان اون رفتار جدیدی که جایگزین کردید شرطی سازی و تقویت کنید
    اون حس خوشی که از انجام اون رفتار انجام میدید رو تصویر کنید و هرروز موقع انجام کار مرورش کنید
    این رو اقای امینو به عنوان تکنیک منگنه احساسات توضیح داد که من شمارو به این ارجاع میدم: لینک
    سلام و وقت بخیر یاشار جان
    امیدوارم حالتون خوب باشه و زندگیتون سرشار از شادی و پول و ثروت
    متشکر و سپاسگزارم از شما دوست بزرگوار به خاطر این مقاله بسیار مفید که با مثالهای عالی در اختیار ما گذاشتید و من و تمام دوستان را برای رهایی از این موارد و رسیدن به نتایج دلخواهمون کمک کردید
    انشالله ما هم بتونیم در بخش کوچکی از مسیر موفقیت شما و دوستان نقشی داشته باشیم ، چون ما همه باهم و در کنار هم موفق هستیم و موفقیت یکی از دوستان باعث موفقیت دیگر دوستان خواهد شد .
    خیلی خیلی لذت بردم و استفاده خواهم کرد از این مقاله و تکنیک عالی که در اختیار من و دوستان گذاشتید
    هر جا که هستین شاد و موفق و پیروز با احساسهای عالی و نتایج فوق العاده باشید دوست من
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  14. 16 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  15. #1238

    zamani_m آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    253
    تشکر
    708
    2,801 بار در 258 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    آموزش روانشناسی معامله گر توسط ایوان بایجی با زیر نویس فارسی قیمت کورس اصلی: 287$

    چرا آموزش روانشناسی معامله گر؟

    در بازارهای مالی به طور کلی به استراتژی، مدیریت سرمایه و روانشناسی معامله گری نیاز داریم تا بتوانیم در بلند مدت از بازار پول بدست آوریم. تمام این سه بخش برای سودسازی مهم هستند و میتوان با یک میانگین متحرک ساده و مدیریت سرمایه کلاسیک نیز سود کرد اما مهمترین بخش داشتن یک ذهن و روان کنترل شده است تا بتوانیم در شرایط مختلف بازار خود را کنترل کنیم و در تله هایی که ذهن ایجاد می کند گرفتار نشویم و رفتار خود را کنترل کنیم.


    مدرس این دوره کیست؟

    ایوان بایجی از سال 1997 با بازارهای مالی آشنا شد و از اواخر سال 2006 شروع به معامله گری در بازارهای مالی به عنوان شغل ثابت کرد. بایجی تا به الان کتاب های مختلفی در زمینه روانشناسی معامله گری همچون “Zero to Hero” و “The essence of trading psychology in one skill” و “Paradigm Shift” تالیف کرده است. ایشان هزاران شاگرد مستقیم و چند ده هزار شاگرد غیر مستقیم داشته است و الان 160هزار دنبال کننده در توییتر دارد.


    هدف این دوره چیست؟

    با انجام کامل و روزانه این دوره می توانید ذهن خود را بشناسید و متوجه شوید که شما بدن و ذهن و افکار خود نیستید و میتوانید تمام افکار خود را مشاهده کنید و آن ها را کنترل کنید و از تله های ذهنی ای که هنگام معامله گری، هنگام ضرر کردن و یا حتی سود کردن ذهن شما به آنها تمایل دارد رها شوید و بر ذهن و افکار خود به طور کامل مسلط شوید. همچنین شما می توانید با انجام تمرینات در لحظه بودن و آرامش واقعی را تجربه کنید.
    تمامی این موارد در این دوره چند ساعته پوشش داده شده و نه تنها به صورت تئوری بلکه کاملا عملی و با تمرین های مدون شده روزانه می توانید این مهم را به صورت کاملا تجربی مشاهده و اجرا کنید.

    https://farachart.com/18674
    ویرایش توسط zamani_m : 04-11-2022 در ساعت 13:57


    .The time you start to "SEE" then you will have no more questions

  16. 37 کاربر برای این پست سودمند از zamani_m عزیز تشکر کرده اند:


  17. #1239

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,460 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    حالت ذهنی مثبت ...
    ((امید)) به پیش مینگرد ، حال آنکه ((ایمان)) یقین دارد که پیشاپیش ستانده است و هماهنگ با آن عمل میکند .

    زنی که آهی در بساط نداشت تصمیم گرفت تا دخترهایش را به دانشکده بفرستد ، شوهرش اوره به سخره گرفت و گفت : چه کسی شهریه آنها را خواهد پرداخت من که پولش را ندارم ؟
    زن پاسخ داد : یقین دارم که خیر و خوشی غیرمترقبه ای به سراغمان خواهد آمد . و همچنان به آماده کردن دختران برای دانشکده ادامه داد .
    شوهرش از ته دل میخندید و به دوستانش میگفت : که زنش میخواهد بر اساس یک خیر و خوشی غیرمترقبه دخترهایش را به دانشکده بفرستد .
    چندی نگذشت یکی از خویشاوندان ثروتمند ، ناگهان پول زیادی برایش فرستاد ، پس خیر و خوشی غیر مترقبه از راه رسید زیرا آن زن ایمان فعال نشان داده بود پس برای خیر و خوشی غیر مترقبه خود را تدارک ببینید ، باشد که تا هر فکر و هر عمل شما ایمان خلل ناپذیرتان را نشان بدهد .
    هر رویدادی در زندگیتان تبلور اندیشه ای است که از طریق ترس یا ایمان به زندگی خود فرا خوانده اید ، یعنی همان چیز که برایش تدارک دیده اید .

    -فقط کسانی که با نشان دادن ایمان فعال برای خیر و صلاح خود تدارک دیده اند به خواسته خود خواهند رسید .
    هر روز هشیاری خود را بیازمایید تا ببینید برای چه تدارک میبینید ، آیا از تنگدستی می هراسید و به پول خود میچسبید و از این رو تنگدستی بیشتری را به سوی خود میکشانید ؟
    آنچه را که دارید خردمندانه به کار گیرید تا راه را برای دارایی هرچه بیشتر بگشایید .


    اگر در حالت ذهنی منفی به سر میبرید مدام این عبارت را تکرار کنید : به آنچه پیش روی من است با اعجاب مینگرم .

    تکرار این عبارت در ذهن انتظار وقوع رویدادی اعجاب انگیز را می آفریند و یقین داشته باشید که عاقبت رویدادی اعجاب انگیز به سراغتان خواهد آمد .
    این احساس را در خود بپرورانید که هم اکنون معجزه ها و شگفتی ها از راه میرسند ، منظور این است که امید و ایمان به موفقیت را در خود بپرورانید .



    عبارت تاکیدی : من شایسته بهترینم و اکنون بهترین را پذیرا میشوم .


    موفق باشید که قطعا میدونم هستید
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  18. 22 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  19. #1240

    Mzchart121 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2021
    محل سکونت
    Karaj
    نوشته ها
    94
    تشکر
    391
    1,216 بار در 102 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    AUDJPY | 15 min > 1 min
    چک لیست در نصویر مشخص است، بدلیل استفاده از حجم بالا و عدم صبر هر دو پوزیشن رو با ضرر خارج شدم (10 درصد افت اکانت)



    بجز کاهش حجم راهکار دیگه ای پیشنهاد میکنید؟ میخوام ی مدت ترید نکنم چون یاد ضرر های گذشته میوفتم
    هرکه مارا یاد کرد ایزد مر او را یاد باد،،،هر که مارا خوار کرد از عمر برخوردار باد،،،هر که اندر راه ما خاری فکند از دشمنی،،،هر گلی از باغ وصلش بشکفد بی خار باد،،،در دو عالم نیست مارا باکسی گرد و غبار،،،هر که مارا رنجه دارد، راحتش بسیار باد

  20. 10 کاربر برای این پست سودمند از Mzchart121 عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 30 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 30 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •