درود دوست عزیزنوشته اصلی توسط ehsanm65
سلام مهدی جان وقتت بخیر
فایل پیوست 562339
https://www.youtube.com/watch?v=pAsBBk7ePHY
امیدوارم همیشه موفق باشی
چقدر عالی بود این ویدیو
ندیده بودم
این ویدیو تقریبا واسه کی هست ش که دانلودش کنم؟؟؟
درود دوست عزیزسلام مهدی جان وقتت بخیر
فایل پیوست 562339
https://www.youtube.com/watch?v=pAsBBk7ePHY
امیدوارم همیشه موفق باشی
چقدر عالی بود این ویدیو
ندیده بودم
این ویدیو تقریبا واسه کی هست ش که دانلودش کنم؟؟؟
سلام دوست عزیز
این ویدیو برای یوتیوب آکادمی هست
حتما دنبال کنید و ببینید
تقریبا 2 سال پیش
سلام دوست عزیز وقتت بخیر
منم دقیقا توصیه احسان عزیز رو دارم
آمین میشود
هر آنچه میپندارید.
سلام و درود دوستان عزیز
ریسک بیشتر= تعصب بیشتر
تعصب و میزان ریسک.PNG
دنیای بیرون علت و موجب نیست بلکه یک نتیجه است . فقط قانون سازنده درونتان را الگوی زندگی خود قرار دهید . فکر یک علت است و فکر جدید نتیجه ای جدید در بر خواهد داشت . آیا میدانید بیشتر اوقات به صورت ناخودآگاه به چی فکر میکنید؟
دورد برشما دوست عزیز. عالی و فوقالعاده توضیح دادین.
ذهنی که تحت کنترل و مدیریت نباشه تبدیل به یک غول بی شاخ و دمی میشود که . . . بنسبت میزان تحت کنترل نبودنش ، همه بلای سر میزبان و اجتماع خواهد اورد.
مقاوت ذهنی ریشه در عدم تسلیم و نوعی قضاوت هستش. و عدم تسلیم و قضاوت باز موتور تقویت کننده ی ذهن!
ذهن خیلی دوست داره که مشکل رو از طریق خودش حل کنیم و راه حل های اون رو پیاده کنیم و نریم سمت راه حل ساده اما عمیقتر! بستری که بوجود اورنده مشکل هستش ،
و ساختارش اینگونه هست در صورتی که تحت کنترل نیست ، راه حل هاشم موقتی یا آسیب زننده خواهند بود.
راهکار اصولی فراتر از ذهن رفتن هستش و قطع انتقال انرژی به ذهن.
کاری که باید بشه اینکه :
- فرد با تمرین در کارهای کوچیک و ساده روزانه رو بشکل تمرین انجام بده تا بتونه مزه ی بودن در حال رو بچشه ( از بعد عمیقتری لمس میشه )
مثال: مسواک زدن ، دوش گرفتن ، درست کردن غذا ، چای خوردن ، رانندگی و . . . در هین انجام این کارها به این شکل که هدف دار نیست به خوده
انجام فعالیت توجه بشه. ( توجه یعنی انرژی ) در هین انجام کار هزاران بار ممکنه ذهن بیاد و توجه رو ببره سمت خودش ، وقتی متوجه این شدین بدونه
هیچ قضاوتی راجب خودتون و برخورد قهری با ذهن فقط متوجه بشید و مجدد توجه رو بیارید روی کاری که میکنید.
نکته 1: به هیچ وجه با ذهنتون بشکل قهری برخورد نکنیند ، قضاوت نکنید ، برچسب نزنید. خوده قضاوت و برخورد قهری و برخورد با ذهن دقیقا باز بازی ذهن
هستش!
نکته 2 : مدیتیشن هم آلوده به ذهن شده! مدیتیشن توجه به تنفس ، بخاطره اینکه تنفس هیچ شکلی نداره و باعث ایجاده خوراک برای ذهن نمیشه و از سرشت ما انجام میشه
با کیفیترین مدل مدیتیشن هست.
استاد در یکی از وبینارها راجب قدرت نیروی حال توضیحاتی رو دادن که اون بخش رو کات کردم برای دانلود. لیــــــــنک دانــــــــــلود
بعداز اینکه فرد این مرحله رو گذروند ، و خودش رو یکی ندونست با ذهن و احساساتش ، اونموقعه هست که مثل پروردگار خالق میشه.
بقوله اقای اکهارت : حضرت مسیح راز دریافت و قانون جذب رو در یک جمله ساده گفته:برای چیزی دعا و درخواست می کنین ، باور کنین که
به شما داده شده یا درحال حاظر دارینش.
این جمله و پیاده کردنش در زندگی یک مقدمه و زمینه و بستر لازم داره و اون تمرین و تمرین و تمرین پیوسته در حال بودن و موندن هستش.
تنها جای که ما باید باشیم و توجه و عملمون در جهت اون باشه زمان الان هستش! کیفیت این لحظه میتونه همه چی رو تغییر بده.
Untitled.png
_______ برنده ، بازنده ای است که یک بار دیگر هم تلاش کرده _______
سلام دوست عزیزم.
چقدر عالی بود این پستتون.
ممنون از وقتی که گذاشتین.
یادگرفتم.
باران باش ببار!نپرس پیاله های خالی از آن کیست...
سلام خدمت دوستان عزیز خصوصا آقا میرتوحید
پیرو صحبت شما و دوست دیگمون، آقا حمیدرضا
مدتی پیش که من درگیر با مسائل روانی و ذهنی خودم بودم، که تریدهای منو به شدت تحت تاثیر قرار داده بود از دوست عزیزم آقا هادی @kamanche راهنمایی گرفتم. ایشون مثل همیشه من رو راهنمایی کردن و سمینار گذر از ذهن آقای مزدافر مومنی در یوتیوب رو بهم پیشنهاد دادن. آگاهیی که در این سمینار به ما در مورد ذهن داده میشه بینظیر هست. طبیعتا در راستای مسائل روانشناسی دوره هم هست.
عزیزانی که در پی شناختن بیشتر ذهن هستند حتما دنبال کنند.
موفق باشید.
باور کنید که باورهای شما، خود حقیقت را خلق میکنند.
سلام جناب میرتوحید خیلی خیلی عالی بود
مقاومت های ذهنی وانجام ندادن کار مورد نظر می تونه حس ناتوانی و شکست و سرزنش ایجاد کند و تمام این حس ها چرخه ی استرس را فعال میکنند و واکنش به استرس جنگ (همان قضاوت ،برچسب زدن ،برخورد به صورت قهری فعال می شود) یا واکنش گریز (فرار ار شرایط موجود مثل موقعی که ضرر مکنیم و کل حساب رها تا حساب کال شود و خودمان را سرگرم کار دیگری میکنیم)
تغذیه مقاومت ذهنی از خودمانعدم تسلیم و قضاوت باز موتور تقویت کننده ی ذهن!)
وقتی هر بار نسبت به به یک کار واکنش داشته باشیم ما فقط داریم چرخه استرس را تغذیه میکنیم و یک حس یا یک منبع انرژی بزرگتری برای واکنش های بعدی نسبت به یک کار دیگه ایجاد میکنیم و هر بار واکنش از نوع بزرگتری ایجاد می شود در صورتی که یاد بگیریم همیشه و همه جا ذهن آگاه باشیم می توانیم اجازه ندهیم این منبع بزرگتر شود
به عنوان مثال :
دو کودکی را در نظر بگیرید که به علت اشتباهی والدین با آن ها برخورد میکنند هر دو تنبه بدنی می شوند و کتک می خورند هر دو بچه شیطون هستند اما یکی از این بچه ها علاوه بر تنبیه بدنی از طرف والدین با جملاتی سرزنش می شود ؟؟چه اتفاقی می افتد؟؟
مطمئن باشید این کودک ده سال دیگه اصلا یادش نیست در چنین روزی تنبه و سرزنش شده اما حسی که اونموقع متناسب با سن و تجربش دریافت میکند همیشه درون آن کودک خواهد بود حالا چه نوع حسی (ترس،اعتمادبنفس پایین ،ترس از شروع کردن و....)
چه اتفاقی می افتد ممکن است دو بچه شر و شیطون به خاطر نوع واکنش یک نفرشان گوشه گیر وترسو و با اعتماد بنفس پایین و...و دیگری هنوز همان بچه ی شر هست،جالب اینجاست این بچه فقط این اتفاق نیست که باعث می شود به چنیین شخصیتی تبدیل شود اما هر بار که واکنش والدینشان را می بیند حس درونش منبع بزرگی از انرژی را میسازد که می تواند مخرب باشد
حالا فرض کنید این کودک کودک درون شماست ،شما هر بار باواکنش خودتان و مقاومت چقدر باعث می شوید کودک آسیب ببیند
راهکار هم در پست جناب میرتوحید در تمام جملات قابل مشاهده است
دید من از زوایه دیگر امیدوارم دوست داشته باشید
تمرین و ممارست به کمال رهنمون میکند اما کمال نباید هدف نهایی باشد. هدف نهایی باید تمرین باشد
سلام جناب محد پارسا عزیز منم اتفاقی با آقای مزدافر مومنی آشنا شدم و خیلی خیلی بهم کمک کرد چندتا دوره دارن در یوتیوب همش عالین دوره مشاهده و شعور /موج سواری بر امواج زندگی / گذر از ذهن / شما بدنتون نیستید
این دوره هاشون خیلی به من کمک کرد
تمرین و ممارست به کمال رهنمون میکند اما کمال نباید هدف نهایی باشد. هدف نهایی باید تمرین باشد
عرض دب و احترام
امیدوارم حال همه ای دوستان خوب باش.
دوستان ی سوال برام پیش اومده،ممنون میشم دوستانی که اطلاعاتی دارن،در اختیار من قرار بدن.
طبق آموزش های استاد و کتاب های ک استاد معرفی کردن،گفته شده که دنیای بیرون ساخته ای ذهن ما است(درون)و خودم هم در زندگی شخصی خودم به این باور رسیدم.(تجربه ی شخصی).میخواستم بررسی کنم تا در مسیر اشتباه قرار نگیرم.
سوال؛ما میتوانیم دنیای بیرون را مشاهده کنیم(مشاهده گر خاموش)و از درون شروع به تغییر کنیم تا دنیای بیرونی ما شکل بگیره؟
و ما باید طوری این کار رو انجام بدیم که دنیای بیرون و درون را از هم جدا نکنیم؟؟؟ @amino
اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)
در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)
و خداوند امینو را آفرید...
در حال حاضر 33 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 33 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول