سلام و درود خدمت همه شما تریدر ها و دوستان پر تلاش آکادمی ویو ، نکته مهمی که استاد در «چهارشنبه ها با امینو» در مورد صبر ،بهش اشاره کردند :
IMG_20240502_095829.jpg
سلام و درود خدمت همه شما تریدر ها و دوستان پر تلاش آکادمی ویو ، نکته مهمی که استاد در «چهارشنبه ها با امینو» در مورد صبر ،بهش اشاره کردند :
IMG_20240502_095829.jpg
عظمت باید در نگاه تو باشد ، نه در چیزی که به آن مینگری
سلام
نوسانات مهم نیستن شما تو دوره اصول رو یاد میگیرید و طبق اصول چک لیستی برای خودتون تدوین میکنین که شامل حد ضرر و حد سود و مدیریت ریسک و سرمایس و اصلا مهم نیست نوسانات بزرگ و شارپ باشن یا نباشن مهم پایبندی شما به اصول پس بفکر یش بینی کردن نباشین اینجا پیش بینی کردن یاد نمییگیرید بلکه بطور مثال میگین پلن a بعد b رخ داد تو مارکت من وارد ترید میشم استاپم اینجاست حد سودم اینجا و 3 درصد هم از بالانس درگیر میکنم..تموم شد رفت حالا میخاد بعدش شارپ و تو چند کندل کلی مارکت جابجا بشه اصلا مهم نیست...
بعدها شاید 5 سال یا 10 سال دیگ بعد تسلط و تمرین وشکست های زیاد میتونین در جهت همین نوسانات بزرگ وارد مارکت بشین ولی فعلا به این موضوعات فکرتونو درگیر نکنین
Hard takes time, impossible a little more time
سلام
وقت همگی دوستان بخیر
با همه صحبت هاتون و اگر دانشجویی باش که به تک تک صحبت های استاد گوش بده و عملیشون کنهه
بازم تو فاصله نزدیکی از پروسه موفقیت تو مارکت یه شکست خیلی خیلی بزرگی میخوره ...درست جاییکه خیلیا فکر میکنند که دیگ تموم درست همون منطقه یه تلنگر یه اتفاق بزرگی رخ میده وباعث میشه کلا دیدگاه فرد و نتیجش که تا همین چند مدت پیش رو به موفقیت بود کلا زیرسوال بره و درست ذهن این موقع همچین زمزمه هایی براتون تکرار میکنه: دیگ نمیشه ،آموزش درست نیس استادم خوب نیس و کلی بهونه میارن و دنبال یه دلیل خارجی میگردن تا هر چی مشکل دارن سر اونا خالی کنن ولی این طبیعت این دنیاس دقیقا تو یه قدمی موفقیت یجوری زمین میخوریم که انگار یه ساختمون کامل میریزه و شما زیر تلنباری از آوار این ریزش میمونین ...خیلی دردناک و سخت هست این مرحله خیلیا کلا قبول میکنن که شکست خوردن و دیگ تلاشی نمیکنن که خودشونو نجات بدن و تنها افراد خیلی خیلی کم از هر 1000 نفر تنها 50 نفر انتخاب میکنند که ادامه بدن و با همه اون دردها بفکر نجات و همینطور ادامه دادن هستن...بهای موفق شدن شکست هست این شکست که شمارو موفق میکنه و بخاطر همینه تنها 5 درصد از افراد جهان موفق هستند و شرایط رفاهی و سلامتی بالایی نسبت به بقیه دارند اون ها شکست های بشدت سخت تر و دردناک تری نسبت به بقیه تجربه کردند ولی باهمه این وجود باز ادامه دادند ...
یجایی این دردو رنج انقد زیاد میشه که باعث میشه کاسه صبر آدما سرریز بشه و وقتی سد بشکنه کل اون اهالی روستای زیر سد رو اب میبره....آروم بودن وصبور بودن فرد تو این شرایط بحرانیست که مهم و حیاتیه وگرنه تو شرایط عادی همه بلدن آارمش خودشونو حفظ کنن....
Hard takes time, impossible a little more time
عرض ادب و احترام
کتاب بخواهید تا به شما داده شود.
شما و احساس تان مسؤل این هستید که آیا به میراث سعادت خود اجازه جاری شدن می*دهید یا نه.
اگر چه اطرافیان شما ممکن است بر شما تاثیر بگذارند که به جریان اجازه دهید یا مانع آن شوید،همه چیز در نهایت به شما بستگی دارد.میتوانید دروازه ها را باز کنید و اجازه دهید سعادت وارد شود یا می*توانید افکاری را انتخاب کنید که شما را از آنچه که از آن شماست دور نگه دارند.اما چه زمانی که به این جریان اجازه دهید جاری شود،چه در برابر آن مقاومت کنید،این جریان دارد به سمت شما جاری می*شود.هرگز پایانی ندارد،هرگز خسته نمی*شود و همیشه آنجاست که دوباره به آن توجه کنید.
اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)
در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)
و خداوند امینو را آفرید...
سلام
وقت بخیر
امیدوارم عالی باشید.
zz.png
به نظر من معامله گری مثل ورزش صخره نوردی هست.
دانش از چارت خوانی مثل داشتن آمادگی جسمانی، دانش از فاندمنتال مثل آگاهی از وضعیت طبیعت، انتخاب اصالت مثل انتخاب مسیر، انتخاب مبدا مثل انتخاب دستگیره و سکو، بکارگیری علم مدیریت سرمایه مثل استفاده از طناب و گیره هست و در نهایت داشتن منتور در بازار سرمایه همانند صعود پشت سر صخره نوردی هست که بارها مسیر رو طی کرده و به قله رسیده.
اگر شما آرامش نداشته باشید و از وضعیت جوی اطلاع نداشته باشید، صعود شما سخت و طاقت فرسا میشه.
اگر شما مسیر و سکو های مناسبی برای صعود انتخاب نکنید، سردرگم و مجبور به برگشت هستید.
شما اگر از طناب و گیره استفاده نکنید، در صورت لغزش سقوط خطرناکی خواهید داشت. یا اگر از گیره های مناسب استفاده نکنید به ارتفاع های پایین سقوط میکنید و مجدد باید مسیری که قبلا طی کردید رو طی کنید.
اگر مربی نداشته باشید باید کشف مسیر کنید....
به نظر من این دو خیلی به هم شبیه هستن و اگر بخوای در موردش حرف بزنی باید پاراگراف های زیادی رو یادداشت کنی.
z.png
موفق باشید.
باور کنید که باورهای شما، خود حقیقت را خلق میکنند.
[QUOTE=fanoosekhial;509654]رنج صبر یا رنج کال شدن؟[/QUOTE
سلام دوست عزیز
دقیقا.
ما انسانها در هر صورت در رنج آفریده شده ایم اینو خود خدا گفته ولی خود خداام یه جای دیگه میگه ما به انسان قدرت انتخاب و تصمیم گیری داده ایم. پس میتونیم انتخاب کنیم که چجوری رنج بکشیم تا از یه رنج دیگه جلو گیری کنیم.
رنج ورزش و باشگاه یا رنج اضافه وزن و قند و چربی.
رنج درس خواندن یا رنج بی سوادی.
رنج گذشت و بخشش یا رنج قهر و دشمنی و دعوا.
رنج آموزش اصولی و مرحله به مرحله یا رنج از دست دادن زمان و عدم یادگیری کامل.
رنج ترید با صبر و رعایت چک لیست و مدیریت ریسک و یا رنج ترید بدون چک لیست و صبر و مدیریت ریسک و در پایان ضرر بزرگ یا کال شدن.
و... که ما تو زندگیمون باید انتخاب کنیم که چجوری رنج بکشیم تا از یه رنج غیر قابل تحمل و سخت دوری کنیم.
به رنجهایی ام که انتخاب کرده ایم باید به دید مثبت نگاه کنیم(باارزش ترین و سختترین تیغه های فلزی در سخترین فشار و ضربات به وجود می آیند) تا تحمل رنج برامون آسون تر بشه.
فیودور داستایوفسکی که از نظر بسیاری از منتقدان، بزرگ*ترین نویسنده روان*شناختی جهان است و ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی است میگوید:
من تنها از یک چیز میترسم و آن این است که شایستگی رنجهایم را نداشته باشم.
از یک جایی در مسیر تریدر شدن بحث سر مهارت نیست ، بحث سر نشدن و نتونستن نیست بحث سر کارهایی هست که هم می تونیم و هم شدنیه اما ازش متنفریم
از استاپ خوردن متنفریم : حد ضرر جابه جا میکنیم
از قانونمند بودن متنفریم : خلاف چک لیست ترید میکنیم
از ارام ارام رشد کردن متنفریم : با حجم غیر منطقی حساب را کال می کنیم
ازواقعیت ها متنفریم : دنبال کمال گرایی و موقعیت 100 درصدی هستیم و موقعیت ها را از دست میدهیم و در بدترین جا ورود می کنیم
همیشه برام سوال بود چرا مثل تک تیرانداز باید عمل کنیم و جوری معامله کنیم که اخرین معامله هست ؟؟؟همیشه معامله بهتری وجود دارد شما می توانید همیشه بهترین معامله را انجام دهید اما وقتی بدانید آخرین هست شاید اطمینان زیادی کار دستتان بدهد و ریسک زیادی بکنید و بعد با معامله ازدواج کنید و به راحتی کل زحماتتان به باد برود
هر روز طوری زندگی کن که اولین تجربته حتی اگه آخرین روزت باشه تا اینکه فکر کنی روز آخرته و با فکر اولین تجربه زندگی کنی و لذت ببری(هر روز طوری معامله کن که اولین معامله و بهترین باشه با رعایت چک لیست حتی اگه بدونی احتمال خوردن حد ضرر هست)
ویرایش توسط hamidrezaa : 05-07-2024 در ساعت 22:42
تمرین و ممارست به کمال رهنمون میکند اما کمال نباید هدف نهایی باشد. هدف نهایی باید تمرین باشد
سلام
میتونید روی نماز هاتون کار کنید به چندعلت
یکی که مداومت نیاز داره / وقت شناسی لازمه/ نیاز به ذهن آگاهی بالا و بودن در زمان حال در محضر خداست که هر کسی خدا رو با یک نام و صفتی که درک کرده میشناسه بنا براین میتونه ارامش بخش باشه . وصل شدن به بی نهایته و بی نهایت منبع صبر بی نهایته .
امیر مومنان امام على عليه السلام فرمودند:
هرگاه از سختى و دشوارى كارى ترسيدى، در برابر آن سرسختى نشان بده ، كه رامت مى شود و در برابر حوادث روزگار چاره انديشى كن ، كه بر تو آسان مى شوند.
وقتی مدت رانندگی مداومتون از ساعت میگذره به افکاری فکر میکنید که گره های کوری و براتون وا میکنه
دیروز سفر کاری داشتم که نزدیک به 14 ساعت رو در چنین لحظاتی گذروندم
مدت هاست که من مارکت رو در تک تک اتفاقات زندگی و واکنش های خودم نسبت به اون در حال جستجو کردن هستم و بی دلیل نیست که این هم میتونست تجربه ای و به من اضافه کنه.
در پست دوستی میخوندم که اثر انتهای فواره ای که استاد فرمودند و تشبیه کردند به چراغ قرمز و حرکات سریع رانندگان در چراغ زرد یا سبزی که در آستانه قرمز شدن هست و خیلی ازشئن لذت بردم.
دوست دارم نگاهی رو باهاتون به اشتراک بزارم که در اوقاتی که با یک رشد 50 درصدی 100 درصدی یا حتی بدست اوردن تارگت روزانه ماهانه و... غیره و اتفاقات و حوادث در انتظارش صحبت کنم
پس بریم سراغ 14 ساعت رانندگی و وصل کردن این تجربه به یک هدف در مارکت
صبح وقتی از شهر خارج میدشم پلاک ها تقریبا هم نام و همه در رقابت برای یک سبقت سریع بودند خب من هم از اون جمع استثنا نبودم. گاها میدیدم که یکی در حال راه گرفتن از یک ماشین دیگه به زور و با خطر وارد میشه. این اتفاقات و نزدیک به 1 ساعت شاهد بودم تا اینکه وارد لحظاتی از رانندگی شدم و ان رو تجربه میکردم که دیگه همه راننده های توی جاده در حال یک رانندگی با آهنگی منظم بودند و تقریبا همشون با سرعتی متوسط و برابر نسبت به هم برخوردار بودند. آرامش و نرخ پایین خطاهای رانندگی و حتی هیجانات و میشد در این ساعات تجربه کرد. بر خلاف ابتدای مسیر که همگی پرشتاب پر خطر و البته پر سرعت در حال رانندگی بودند!!!!
تمام اتفاقات بالا در مسیر برگشت به مبدا هم اتفاق افتاد.
تقریبا 1 ساعت مانده بود به مبدا که فکری عمیقا درگیرم کرد!
چرا اکثر تصادفات رانندگی در چند کیلومتری مقصد اتفاق می افته؟
و این سوال و میشه در مارکت اینطور عنوان کرد چرا همه اتفاقات در چند قدمی رسیدن به تارگت های بلند مدت ما رقم میخوره.خدم رو دیدم که با یک غرور در حال سبقت گرفتن هستم. تو جاده پلاک های نا اشنا داشتند جای خودشون و میدادند به پلاک ها آشنا تر و این من بودم که قدم روی آرامش رانندگی ام در ساعاتی قبل گذاشته بودم یادم اومد که همینکار و در گام های آخر رسیدن به رشد مثلا صدددرصدی یک بالانس انجام میدم. ریسک های بزرگ تر ترید های بیشتر و اور ترید و .... آروم گرفتم و دست از سبقت های جدیدم و سرعت کشیدم همونطور که در مارکت تمرینش کرده بودم!!!
من همین شخصیت بودم که دیشب در رانندگی داشتم خودم و به نمایش میزاشتم.و این اعتراف سختیه!
رفتار ما در مارکت آیینه تمام نمای رفتار ما در دنیای واقعیه
سرعت هیجان عجله خطر و یا هر واژه ای
شما هم اگر تجربه ای دارید که میتونید به پیوست این تجربه اضافه کنید ممنون میشم و یاد میگیرم
هنگام نزدیک شدن به تغییر ، فقط می توانید آنچه را که از دست می دهید ، اندازه گیری کنید ، نه آنچه را که به دست خواهید آورد - به دنبال چیزی بزرگ باشید!
در حال حاضر 42 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 42 مهمان ها)