صفحه 530 از 556 نخستنخست ... 30430480520528529530531532540 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 5,291 به 5,300 از 5557

موضوع: روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

  1. #5291

    forexmh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2021
    نوشته ها
    2,434
    تشکر
    2,168
    8,784 بار در 2,344 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1649 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    سپاس از متن زیباتون
    و تشکر بابت دعای زیبای پایانیتون
    این دره شدیدا عمیقه و به زیبایی قبل و بعدشو در ذهن تصویر کردید برایان عزیز
    نقل قول نوشته اصلی توسط Brian نمایش پست ها
    با سلام دوستان عزیز و دوست داشتنی ، امیدوارم که مثل همیشه شاد و پر انرژی باشید ، میخواستم اسمی برای این جملات پیدا کنم که گفتگوهای تنهایی به ذهنم رسید ، دیگه نمیدونم این اسم بهش میاد یا نه
    در بدو شروع یادگیری معامله گری وضعیتمان شبیه زنبور عسل است ، می دانیم که زنبور عسل حشره ای است که بال های کوچکی نسبت به جثه اش دارد و از لحاظ تئوری و داینامیک قاعدتا نباید بتواند پرواز کند ، ولی زنبور این را نمیداند و پرواز میکند ، در پروسه شروع فراگیری فعالیت در فارکس ما هم شبیه زنبور عسل رفتار میکنیم و این حس و افکار را داریم که : "چه شود ! چه حالی کنیم ما ! چالش بزرگی است ولی ما این کاره ایم دادش ! " در اینجا اصطلاحا در فاز ماه عسل ماجرا قرار داریم ، عدم اطلاع و درکی از توانای های لازم که هنوز نداریم ما را شبیه به عملکرد زنبور عسل میکند و نمیدانیم که چه چیزهای در انتظارمان است و چقدر چیزهای جدیدی برای یاد گرفتن وجود دارد که روحمان از آن خبر ندارد ، در دوران ماه عسل سو گیری خاصی نداریم و بدون اطلاع از پیامدها فعالیت خودمان را شروع میکنیم .

    بارها از افراد موفق که الان کار و بارشان سکه است زیاد شنیده ایم که میگن : اگر میدونستم چه داستان هایی قراره پیش بیاید اصلا از اول این کار را شروع نمیکردم ! ، یعنی انگار از ابتدای امر آگاهی از بزرگی یک چالش منجر به تصمیم عدم انجام آن کار می شود ، به عبارتی انگار آگاهی کامل از ابعاد یک مسئله خود عاملی می شود بر عدم شروع و موفقیت در آن ، بخصوص فعالیتی مانند بازار فارکس که بر پایه عدم قطعیت بنا شده ، پتانسیل لازم جهت فراری دادن اشخاص را بخوبی دارد .
    پس از پشت سر گذاشتن دوران ماه عسل و بعد از اینکه مدتی را به آموزش دیدن گذراندیم ، مشکلات ذاتی این حوزه خودش را نشان میده . ضعف ها ، کمبودها ، عدم توانایی در به نتیجه رسیدن ، درجا زدن ها ، ما را متوجه این مسئله میکنه که این چالش نسبت به تصوری که از آن داشتم دشوارتر است و توانایی های ما کم تر از حدی است که می پنداشتیم و اغلب مشکلاتی عیان میشه که انتظار آن را نداشتیم . بله دوستان ما وارد فاز آگاهی از ناتوانی شدیم ، متوجه میشیم که شرایط اصلا آن جور که باید گل و بلبل نیست ، باید سخت تر از آن که تصور می شد کار کرد و دانش و تجربه بسیاری مورد نیاز است که ما نداریم ، در نتیجه انگیزه ادامه کار شروع به افت میکنه و یک بدبینی نسبت به ادامه کار پیدا می کنیم ، در اینجاست که بقول معرف کاه از گندم جدا میشه ، در اینجا افراد دو دسته میشن .

    دسته اول افرادی هستند که قید این کار را میزنند و توجیه های زیادی هم برای این تصمیم خود دارند ، مانند : - با این همه عدم قطعیت نمیتوان کاری کرد – این کار به زحمت و استرسش نمی ارزه – حالا کی موفق شده – این بازار همش دورغه - مشکل از آموزش ها است – مشکلات زیادی وجود داره که فکرش را نمی کردم – این کار از توان من بر نمیاد – من برای این کار ساخته نشده ام – از ما دیگه گذشته و غیره ...

    دسته دوم افرادی هستند که به هدفشان ایمان دارند و به دنبال راه حل های میگردند که ناتوانی های خود را جبران کنند و دیدگاه های خود را با شرایط تطبیق دهند ، این دوست خوبمون ایمان داره که اگه یک نفر تونسته موفق بشه ، پس نشان دهنده اینه که این کار جواب میده و شدنی است ، پس من هم میتونم . بنابراین از منابعی استفاده میکنه که دانش خودش را بالا ببره و دنباله رو متخصصینی میشه که در این حوزه به نتیجه رسیدند و در این زمینه با انگیزه و عملکردی فوق العاده در آموزش دیدن پیش میره ، ولی بعد از مدتی میبینه که علارغم تمام تلاش ها ، زحمات و کوشش بسیاری که بی دریغ انجام داده ، باز هم نتونست موفقیتی بدست بیاره و تمام تلاش های که کرده مثل دویدن روی یخ بوده ، در اینجاست که شخص وارد دوران اشک ریزان میشه ، از درون به روح خودش چنگ میزنه و یک کشمکش وصف ناپذیر درونی را متحمل میشه ، از طرفی احساس میکنه که آنقدر قدرت داره که بتونه یک کوه را جابجا کنه و از طرفی میبینه در عمل نمی تونه حتی یک برگ را بلند کنه ، از طرفی میبینه که آنقدر باهوش و آگاهه که میتونه حرف های نگفته را بشنونه و در عمل آنقدر ناتوانه که وقایع مشهود را هم نمیتونه ببینه ، فقط باید گفت دوران بسیار سخت و زندگی تلخی است ، بقول معروف شخص مثل مار به خودش میپیچه . عده ای هستند که در این مرحله خود را می بازند و دست ها را به نشانه تسلیم بالا میارند و در عوض افراد مقاومی هم هستند که این شکست ها را تاب میارند و در صحبت های درونی به خودش میگه من این راه را انتخاب کردم و حاظرم بخاطرش عمرم را فدا کنم . خواستگاه تصمیم گیری در مورد فدا کردن یک عمر برای یک هدف از یک ژرفی میاد که کلمات بی دست و پا به آنجا راه ندارند .
    این که افراد از این فاز به سلامت عبور کنند یا تسلیم شوند به شدت به ساختار ذهنی ، مخصوصا انعطاف پذیری آنها بستگی داره ، در این فاز استرس زا است که می توان نشانه های رفتاری ویژه شخصیت های موفق را به وضوح دید و تنها یاوری که در این فاز به کمک فرد میاد ، باورهای مثبت اوست . اگر فرد واقعا به هدف خود ایمان داشته باشه ، خود را از دره ی عمیق اشک ها بالا میکشه و به سمت سطوح موفقیت حرکت میکنه ، بله دوستان این دره عمیق ترین دره ی است که با گذر کردن از آن بقول معروف دیگه از پُل گذشتیم .

    بله دوستان ، وقتی دردها میان و در عمق دره اوضاع خود را بسیار وخیم می بینیم ، ترجیح میدیم که این کار را ادامه ندیم ، اصلا فکرش را نمی کردیم که کارمان به اینجا بکشه . به هر ترتیب اگر فرد تسلیم نشه ، از این دره لعنتی گذر میکنه و وارد فاز خوش بینی مشهود میشه ، جالب اینجاست که با اولین موفقیت ، بارقه های امید و اعتماد به نفس شکوفا میشن و مثل ریختن آب روی آتیشن ، دوران گذشته برآمون رنگ میبازه . دیگه بر خلاف دوران ماه عسل چشم بسته خوش بین نیستیم ، بسیاری از تکالیفمان را انجام دادیم ، دوران ناامیدی کشنده ای را پشت سر گذاشته ایم و اولین پیروزی های ملایم را تجربه میکنیم و رفته رفته نسبت به توانایی ها و مهارت های خود ، آگاهی پیدا میکنیم ، بله دوستان وارد فاز آگاهی از توانایی های نهفته خودمان میشیم ، یک حس متانت ، آرامش و دلگرمی نسبت به آینده که در درون ما حبس بوده خودش را آزاد میکنه . در این فازه که چرخه موفقیت با تمام قوا به کار می افته و مانند گرد باد مرتبا رو به بالا حرکت میکنه و با بروز موفقیت های بیشتر ، تجارب موفق بصورت معمول در میاند و دیگر نیازی به تقلای پیشین نیست ، در این حالت است که جزئیات کار معامله گری را بدون فکر کردن و بصورت ناخودآگاه انجام میدیم و ما در مسیر آرمانی قرار داریم ، در شرایط آرمانی فرد فقط روی فعالیت جاری اش متمرکزه و در کارش کاملا غرق میشه و با تمام وجود در اینجا و اکنون به سر میبره ، شرایط آرمانی حالتی ایده آل از تمرکز است که شرایط ذهنی و بدنی لازم را در شخص فعال میکنه ، این شریط باعث ترشح دوپامین و سروتونین میشه که باعث تشدید این حالت میشه و یک چرخه سازنده به تمام معنای کلمه را شکل میده ، زندگی هم چیزی بیش از لبریز بودن از حس زیبایی ، لذت و آرامش در لحظه حال نیست . امیدوارم که این حس زودتر گریبان شما را بگیره ، موفق باشید
    هنگام نزدیک شدن به تغییر ، فقط می توانید آنچه را که از دست می دهید ، اندازه گیری کنید ، نه آنچه را که به دست خواهید آورد - به دنبال چیزی بزرگ باشید!

  2. 6 کاربر برای این پست سودمند از forexmh عزیز تشکر کرده اند:


  3. #5292

    arsalan.b آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2021
    محل سکونت
    mashhad
    نوشته ها
    1,563
    تشکر
    7,412
    10,018 بار در 1,568 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 465 پست
    برچسب زده شده
    در 3 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Brian نمایش پست ها
    با سلام دوستان عزیز و دوست داشتنی ، امیدوارم که مثل همیشه شاد و پر انرژی باشید ، میخواستم اسمی برای این جملات پیدا کنم که گفتگوهای تنهایی به ذهنم رسید ، دیگه نمیدونم این اسم بهش میاد یا نه
    در بدو شروع یادگیری معامله گری وضعیتمان شبیه زنبور عسل است ، می دانیم که زنبور عسل حشره ای است که بال های کوچکی نسبت به جثه اش دارد و از لحاظ تئوری و داینامیک قاعدتا نباید بتواند پرواز کند ، ولی زنبور این را نمیداند و پرواز میکند ، در پروسه شروع فراگیری فعالیت در فارکس ما هم شبیه زنبور عسل رفتار میکنیم و این حس و افکار را داریم که : "چه شود ! چه حالی کنیم ما ! چالش بزرگی است ولی ما این کاره ایم دادش ! " در اینجا اصطلاحا در فاز ماه عسل ماجرا قرار داریم ، عدم اطلاع و درکی از توانای های لازم که هنوز نداریم ما را شبیه به عملکرد زنبور عسل میکند و نمیدانیم که چه چیزهای در انتظارمان است و چقدر چیزهای جدیدی برای یاد گرفتن وجود دارد که روحمان از آن خبر ندارد ، در دوران ماه عسل سو گیری خاصی نداریم و بدون اطلاع از پیامدها فعالیت خودمان را شروع میکنیم .

    بارها از افراد موفق که الان کار و بارشان سکه است زیاد شنیده ایم که میگن : اگر میدونستم چه داستان هایی قراره پیش بیاید اصلا از اول این کار را شروع نمیکردم ! ، یعنی انگار از ابتدای امر آگاهی از بزرگی یک چالش منجر به تصمیم عدم انجام آن کار می شود ، به عبارتی انگار آگاهی کامل از ابعاد یک مسئله خود عاملی می شود بر عدم شروع و موفقیت در آن ، بخصوص فعالیتی مانند بازار فارکس که بر پایه عدم قطعیت بنا شده ، پتانسیل لازم جهت فراری دادن اشخاص را بخوبی دارد .
    پس از پشت سر گذاشتن دوران ماه عسل و بعد از اینکه مدتی را به آموزش دیدن گذراندیم ، مشکلات ذاتی این حوزه خودش را نشان میده . ضعف ها ، کمبودها ، عدم توانایی در به نتیجه رسیدن ، درجا زدن ها ، ما را متوجه این مسئله میکنه که این چالش نسبت به تصوری که از آن داشتم دشوارتر است و توانایی های ما کم تر از حدی است که می پنداشتیم و اغلب مشکلاتی عیان میشه که انتظار آن را نداشتیم . بله دوستان ما وارد فاز آگاهی از ناتوانی شدیم ، متوجه میشیم که شرایط اصلا آن جور که باید گل و بلبل نیست ، باید سخت تر از آن که تصور می شد کار کرد و دانش و تجربه بسیاری مورد نیاز است که ما نداریم ، در نتیجه انگیزه ادامه کار شروع به افت میکنه و یک بدبینی نسبت به ادامه کار پیدا می کنیم ، در اینجاست که بقول معرف کاه از گندم جدا میشه ، در اینجا افراد دو دسته میشن .

    دسته اول افرادی هستند که قید این کار را میزنند و توجیه های زیادی هم برای این تصمیم خود دارند ، مانند : - با این همه عدم قطعیت نمیتوان کاری کرد – این کار به زحمت و استرسش نمی ارزه – حالا کی موفق شده – این بازار همش دورغه - مشکل از آموزش ها است – مشکلات زیادی وجود داره که فکرش را نمی کردم – این کار از توان من بر نمیاد – من برای این کار ساخته نشده ام – از ما دیگه گذشته و غیره ...

    دسته دوم افرادی هستند که به هدفشان ایمان دارند و به دنبال راه حل های میگردند که ناتوانی های خود را جبران کنند و دیدگاه های خود را با شرایط تطبیق دهند ، این دوست خوبمون ایمان داره که اگه یک نفر تونسته موفق بشه ، پس نشان دهنده اینه که این کار جواب میده و شدنی است ، پس من هم میتونم . بنابراین از منابعی استفاده میکنه که دانش خودش را بالا ببره و دنباله رو متخصصینی میشه که در این حوزه به نتیجه رسیدند و در این زمینه با انگیزه و عملکردی فوق العاده در آموزش دیدن پیش میره ، ولی بعد از مدتی میبینه که علارغم تمام تلاش ها ، زحمات و کوشش بسیاری که بی دریغ انجام داده ، باز هم نتونست موفقیتی بدست بیاره و تمام تلاش های که کرده مثل دویدن روی یخ بوده ، در اینجاست که شخص وارد دوران اشک ریزان میشه ، از درون به روح خودش چنگ میزنه و یک کشمکش وصف ناپذیر درونی را متحمل میشه ، از طرفی احساس میکنه که آنقدر قدرت داره که بتونه یک کوه را جابجا کنه و از طرفی میبینه در عمل نمی تونه حتی یک برگ را بلند کنه ، از طرفی میبینه که آنقدر باهوش و آگاهه که میتونه حرف های نگفته را بشنونه و در عمل آنقدر ناتوانه که وقایع مشهود را هم نمیتونه ببینه ، فقط باید گفت دوران بسیار سخت و زندگی تلخی است ، بقول معروف شخص مثل مار به خودش میپیچه . عده ای هستند که در این مرحله خود را می بازند و دست ها را به نشانه تسلیم بالا میارند و در عوض افراد مقاومی هم هستند که این شکست ها را تاب میارند و در صحبت های درونی به خودش میگه من این راه را انتخاب کردم و حاظرم بخاطرش عمرم را فدا کنم . خواستگاه تصمیم گیری در مورد فدا کردن یک عمر برای یک هدف از یک ژرفی میاد که کلمات بی دست و پا به آنجا راه ندارند .
    این که افراد از این فاز به سلامت عبور کنند یا تسلیم شوند به شدت به ساختار ذهنی ، مخصوصا انعطاف پذیری آنها بستگی داره ، در این فاز استرس زا است که می توان نشانه های رفتاری ویژه شخصیت های موفق را به وضوح دید و تنها یاوری که در این فاز به کمک فرد میاد ، باورهای مثبت اوست . اگر فرد واقعا به هدف خود ایمان داشته باشه ، خود را از دره ی عمیق اشک ها بالا میکشه و به سمت سطوح موفقیت حرکت میکنه ، بله دوستان این دره عمیق ترین دره ی است که با گذر کردن از آن بقول معروف دیگه از پُل گذشتیم .

    بله دوستان ، وقتی دردها میان و در عمق دره اوضاع خود را بسیار وخیم می بینیم ، ترجیح میدیم که این کار را ادامه ندیم ، اصلا فکرش را نمی کردیم که کارمان به اینجا بکشه . به هر ترتیب اگر فرد تسلیم نشه ، از این دره لعنتی گذر میکنه و وارد فاز خوش بینی مشهود میشه ، جالب اینجاست که با اولین موفقیت ، بارقه های امید و اعتماد به نفس شکوفا میشن و مثل ریختن آب روی آتیشن ، دوران گذشته برآمون رنگ میبازه . دیگه بر خلاف دوران ماه عسل چشم بسته خوش بین نیستیم ، بسیاری از تکالیفمان را انجام دادیم ، دوران ناامیدی کشنده ای را پشت سر گذاشته ایم و اولین پیروزی های ملایم را تجربه میکنیم و رفته رفته نسبت به توانایی ها و مهارت های خود ، آگاهی پیدا میکنیم ، بله دوستان وارد فاز آگاهی از توانایی های نهفته خودمان میشیم ، یک حس متانت ، آرامش و دلگرمی نسبت به آینده که در درون ما حبس بوده خودش را آزاد میکنه . در این فازه که چرخه موفقیت با تمام قوا به کار می افته و مانند گرد باد مرتبا رو به بالا حرکت میکنه و با بروز موفقیت های بیشتر ، تجارب موفق بصورت معمول در میاند و دیگر نیازی به تقلای پیشین نیست ، در این حالت است که جزئیات کار معامله گری را بدون فکر کردن و بصورت ناخودآگاه انجام میدیم و ما در مسیر آرمانی قرار داریم ، در شرایط آرمانی فرد فقط روی فعالیت جاری اش متمرکزه و در کارش کاملا غرق میشه و با تمام وجود در اینجا و اکنون به سر میبره ، شرایط آرمانی حالتی ایده آل از تمرکز است که شرایط ذهنی و بدنی لازم را در شخص فعال میکنه ، این شریط باعث ترشح دوپامین و سروتونین میشه که باعث تشدید این حالت میشه و یک چرخه سازنده به تمام معنای کلمه را شکل میده ، زندگی هم چیزی بیش از لبریز بودن از حس زیبایی ، لذت و آرامش در لحظه حال نیست . امیدوارم که این حس زودتر گریبان شما را بگیره ، موفق باشید
    سلام و درود خدمت شما . ممنون از به اشتراک گذاری این متن زیبا

  4. 3 کاربر برای این پست سودمند از arsalan.b عزیز تشکر کرده اند:


  5. #5293

    Snow_Trader آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    832
    تشکر
    3,006
    8,087 بار در 852 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 311 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    بعد کلی زمان و تلاش های شبانه روزی و خواب رفتنای روی میز جلوی سیستم از خستگی زیاد
    تازه متوجه شدیم همه چیز چارت خالی هست که جلومونه و مارکت آینه تمام قد خودمون
    آرزوی سربلندی و موفقیت تو این مرحله رو برا همگی دارم.


    https://s31.picofile.com/file/8474079600/Price.MP4.html


    https://s31.picofile.com/file/8474079576/final.mp4.html
    ویرایش توسط Snow_Trader : 04-05-2024 در ساعت 07:57
    Hard takes time, impossible a little more time

  6. 7 کاربر برای این پست سودمند از Snow_Trader عزیز تشکر کرده اند:


  7. #5294

    Yoshita آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    نوشته ها
    508
    تشکر
    2,386
    9,110 بار در 544 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 11 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط sajad386 نمایش پست ها
    ممنون

    دقیقا فضای مجازی برای وقت تلف کردنه
    سلام و درود
    بستگی به شما داره میتونید از آتش برای پختن غذای لذیذ استفاده کنید میتونید یک جنگل رو هم با اون به اتیش بکشید
    احساسات نقش مهمی در روند تصمیم گیری ایفا می کنند. زیرا قوه احساس،انتخابی است.اگر احساس عصبانیت کنید،عوامل جزئی و کم اهمیت نیز شما را خشمگین میکنند اگر وحشت زده باشید،کوچکترین صدا نیز شما را می ترساند اگراحساس شادمانی کنید حتی رویدادهای معمولی خنده را بر لبان شما ظاهر می سازد .

  8. 6 کاربر برای این پست سودمند از Yoshita عزیز تشکر کرده اند:


  9. #5295

    Snow_Trader آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    832
    تشکر
    3,006
    8,087 بار در 852 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 311 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    قسمتی از مقاله استاد :

    فراتر از معامله کردن فکر کنید


    تحلیل تکنیکال یک زبان است و اگر می*خواهیم در بلندمدت به موفقیتی در زمینه معامله*گری برسیم، باید بتوانیم این زبان را تفسیر کنیم.
    همانطور که بسیاری از افراد ثروتمند می*گویند «تا می*توانید گوش کنید، به حرف*های افراد مجرب خوب گوش کنید و نظرات آن*ها را جمع*آوری کنید و سپس تصمیم بگیرید». اغلب شاید بصورت کلیشه بگویند «آخرین نفر در جمع باشید که صحبت می*کند»، اما واقعا حقیقت دارد. حالا معادل این حرف در زمینه معامله*گری این است که ما می*توانیم خوب «گوش کنیم» به پیام*های بازار و اجازه دهیم بازار به ما نشان دهد که چه کاری می*خواهد انجام دهد، سپس از این پیام*ها استفاده می*کنیم تا نظر خود را در مورد چگونگی حرکت بازار شکل دهیم، برنامه*ریزی کنیم و نهایتا براساس آن عمل کنیم.
    اما مسئله فراتر از صرفا «گوش کردن به پیام*های بازار» است. شما باید پیام*های ارسالی از جانب بازار را با هم ترکیب کنید و سپس آن* پیام*ها را به صورت «داستانی» که توسط بازار از چپ به راست نقل می*شود، درآورید. شما باید با توجه به تمام نشانه*ها و سرنخ*هایی که می*بینید، یک نقشه راه برای خود ترسیم کنید.
    ویرایش توسط Snow_Trader : 04-08-2024 در ساعت 11:43
    Hard takes time, impossible a little more time

  10. 10 کاربر برای این پست سودمند از Snow_Trader عزیز تشکر کرده اند:


  11. #5296

    A.T.A آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2024
    محل سکونت
    کرمان
    نوشته ها
    17
    تشکر
    331
    168 بار در 16 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    سلام دوستان وقت بخیر
    محمد طاها هستم با حساب کاربری @m.taha در پرایس اکشن و این حساب فراکتالم هست و از این به بعد با این آیدی فعالیت میکنم اینجا

    امروز یک دفعه چیز جالبی رو درک کردم گفتم اینجا با شما به اشتراک بزارم

    اگر جلوی مورچه ای که داره راهش رو میره یک تکه نون کوچیک بندازی فرار میکنه ازت!
    شاید ما فکر میکنیم که داریم در حقش لطف میکنیم و کارش رو آسون تر میکنیم اما در حقیقت داریم بهش ظلم میکنیم!
    چون از همون خورده نون هایی که مابین فرش دنبالش میگشت به سختی هم فراریش میدیم! ( باورش اینه که نون به سختی گیر میاد لابلای فرش )

    ما ادما هم دقیقا همینجوری هستیم فکر میکنم این همون ظرف ذهنی باشه که آمادگی دریافتش رو نداریم و تا خودمون عمیقا نخواهیم آمادگیش رو دریافت نمیکنیم...
    ز پس صبر تو را او به سر صدر نشاند...

  12. 10 کاربر برای این پست سودمند از A.T.A عزیز تشکر کرده اند:


  13. #5297

    Brian آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2021
    نوشته ها
    6,395
    تشکر
    14,554
    25,083 بار در 6,327 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 4931 پست
    برچسب زده شده
    در 6 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط forexmh نمایش پست ها
    سپاس از متن زیباتون
    و تشکر بابت دعای زیبای پایانیتون
    این دره شدیدا عمیقه و به زیبایی قبل و بعدشو در ذهن تصویر کردید برایان عزیز
    نقل قول نوشته اصلی توسط arsalan.b نمایش پست ها
    سلام و درود خدمت شما . ممنون از به اشتراک گذاری این متن زیبا
    درود forexmh و arsalan.b عزیز
    متشکرم ، عالی هستید مثل همیشه

  14. 4 کاربر برای این پست سودمند از Brian عزیز تشکر کرده اند:


  15. #5298

    Mrs.Alipour آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2021
    نوشته ها
    2,101
    تشکر
    3,732
    5,023 بار در 1,960 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 999 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Brian نمایش پست ها
    با سلام دوستان عزیز و دوست داشتنی ، امیدوارم که مثل همیشه شاد و پر انرژی باشید ، میخواستم اسمی برای این جملات پیدا کنم که گفتگوهای تنهایی به ذهنم رسید ، دیگه نمیدونم این اسم بهش میاد یا نه
    در بدو شروع یادگیری معامله گری وضعیتمان شبیه زنبور عسل است ، می دانیم که زنبور عسل حشره ای است که بال های کوچکی نسبت به جثه اش دارد و از لحاظ تئوری و داینامیک قاعدتا نباید بتواند پرواز کند ، ولی زنبور این را نمیداند و پرواز میکند ، در پروسه شروع فراگیری فعالیت در فارکس ما هم شبیه زنبور عسل رفتار میکنیم و این حس و افکار را داریم که : "چه شود ! چه حالی کنیم ما ! چالش بزرگی است ولی ما این کاره ایم دادش ! " در اینجا اصطلاحا در فاز ماه عسل ماجرا قرار داریم ، عدم اطلاع و درکی از توانای های لازم که هنوز نداریم ما را شبیه به عملکرد زنبور عسل میکند و نمیدانیم که چه چیزهای در انتظارمان است و چقدر چیزهای جدیدی برای یاد گرفتن وجود دارد که روحمان از آن خبر ندارد ، در دوران ماه عسل سو گیری خاصی نداریم و بدون اطلاع از پیامدها فعالیت خودمان را شروع میکنیم .

    بارها از افراد موفق که الان کار و بارشان سکه است زیاد شنیده ایم که میگن : اگر میدونستم چه داستان هایی قراره پیش بیاید اصلا از اول این کار را شروع نمیکردم ! ، یعنی انگار از ابتدای امر آگاهی از بزرگی یک چالش منجر به تصمیم عدم انجام آن کار می شود ، به عبارتی انگار آگاهی کامل از ابعاد یک مسئله خود عاملی می شود بر عدم شروع و موفقیت در آن ، بخصوص فعالیتی مانند بازار فارکس که بر پایه عدم قطعیت بنا شده ، پتانسیل لازم جهت فراری دادن اشخاص را بخوبی دارد .
    پس از پشت سر گذاشتن دوران ماه عسل و بعد از اینکه مدتی را به آموزش دیدن گذراندیم ، مشکلات ذاتی این حوزه خودش را نشان میده . ضعف ها ، کمبودها ، عدم توانایی در به نتیجه رسیدن ، درجا زدن ها ، ما را متوجه این مسئله میکنه که این چالش نسبت به تصوری که از آن داشتم دشوارتر است و توانایی های ما کم تر از حدی است که می پنداشتیم و اغلب مشکلاتی عیان میشه که انتظار آن را نداشتیم . بله دوستان ما وارد فاز آگاهی از ناتوانی شدیم ، متوجه میشیم که شرایط اصلا آن جور که باید گل و بلبل نیست ، باید سخت تر از آن که تصور می شد کار کرد و دانش و تجربه بسیاری مورد نیاز است که ما نداریم ، در نتیجه انگیزه ادامه کار شروع به افت میکنه و یک بدبینی نسبت به ادامه کار پیدا می کنیم ، در اینجاست که بقول معرف کاه از گندم جدا میشه ، در اینجا افراد دو دسته میشن .

    دسته اول افرادی هستند که قید این کار را میزنند و توجیه های زیادی هم برای این تصمیم خود دارند ، مانند : - با این همه عدم قطعیت نمیتوان کاری کرد – این کار به زحمت و استرسش نمی ارزه – حالا کی موفق شده – این بازار همش دورغه - مشکل از آموزش ها است – مشکلات زیادی وجود داره که فکرش را نمی کردم – این کار از توان من بر نمیاد – من برای این کار ساخته نشده ام – از ما دیگه گذشته و غیره ...

    دسته دوم افرادی هستند که به هدفشان ایمان دارند و به دنبال راه حل های میگردند که ناتوانی های خود را جبران کنند و دیدگاه های خود را با شرایط تطبیق دهند ، این دوست خوبمون ایمان داره که اگه یک نفر تونسته موفق بشه ، پس نشان دهنده اینه که این کار جواب میده و شدنی است ، پس من هم میتونم . بنابراین از منابعی استفاده میکنه که دانش خودش را بالا ببره و دنباله رو متخصصینی میشه که در این حوزه به نتیجه رسیدند و در این زمینه با انگیزه و عملکردی فوق العاده در آموزش دیدن پیش میره ، ولی بعد از مدتی میبینه که علارغم تمام تلاش ها ، زحمات و کوشش بسیاری که بی دریغ انجام داده ، باز هم نتونست موفقیتی بدست بیاره و تمام تلاش های که کرده مثل دویدن روی یخ بوده ، در اینجاست که شخص وارد دوران اشک ریزان میشه ، از درون به روح خودش چنگ میزنه و یک کشمکش وصف ناپذیر درونی را متحمل میشه ، از طرفی احساس میکنه که آنقدر قدرت داره که بتونه یک کوه را جابجا کنه و از طرفی میبینه در عمل نمی تونه حتی یک برگ را بلند کنه ، از طرفی میبینه که آنقدر باهوش و آگاهه که میتونه حرف های نگفته را بشنونه و در عمل آنقدر ناتوانه که وقایع مشهود را هم نمیتونه ببینه ، فقط باید گفت دوران بسیار سخت و زندگی تلخی است ، بقول معروف شخص مثل مار به خودش میپیچه . عده ای هستند که در این مرحله خود را می بازند و دست ها را به نشانه تسلیم بالا میارند و در عوض افراد مقاومی هم هستند که این شکست ها را تاب میارند و در صحبت های درونی به خودش میگه من این راه را انتخاب کردم و حاظرم بخاطرش عمرم را فدا کنم . خواستگاه تصمیم گیری در مورد فدا کردن یک عمر برای یک هدف از یک ژرفی میاد که کلمات بی دست و پا به آنجا راه ندارند .
    این که افراد از این فاز به سلامت عبور کنند یا تسلیم شوند به شدت به ساختار ذهنی ، مخصوصا انعطاف پذیری آنها بستگی داره ، در این فاز استرس زا است که می توان نشانه های رفتاری ویژه شخصیت های موفق را به وضوح دید و تنها یاوری که در این فاز به کمک فرد میاد ، باورهای مثبت اوست . اگر فرد واقعا به هدف خود ایمان داشته باشه ، خود را از دره ی عمیق اشک ها بالا میکشه و به سمت سطوح موفقیت حرکت میکنه ، بله دوستان این دره عمیق ترین دره ی است که با گذر کردن از آن بقول معروف دیگه از پُل گذشتیم .

    بله دوستان ، وقتی دردها میان و در عمق دره اوضاع خود را بسیار وخیم می بینیم ، ترجیح میدیم که این کار را ادامه ندیم ، اصلا فکرش را نمی کردیم که کارمان به اینجا بکشه . به هر ترتیب اگر فرد تسلیم نشه ، از این دره لعنتی گذر میکنه و وارد فاز خوش بینی مشهود میشه ، جالب اینجاست که با اولین موفقیت ، بارقه های امید و اعتماد به نفس شکوفا میشن و مثل ریختن آب روی آتیشن ، دوران گذشته برآمون رنگ میبازه . دیگه بر خلاف دوران ماه عسل چشم بسته خوش بین نیستیم ، بسیاری از تکالیفمان را انجام دادیم ، دوران ناامیدی کشنده ای را پشت سر گذاشته ایم و اولین پیروزی های ملایم را تجربه میکنیم و رفته رفته نسبت به توانایی ها و مهارت های خود ، آگاهی پیدا میکنیم ، بله دوستان وارد فاز آگاهی از توانایی های نهفته خودمان میشیم ، یک حس متانت ، آرامش و دلگرمی نسبت به آینده که در درون ما حبس بوده خودش را آزاد میکنه . در این فازه که چرخه موفقیت با تمام قوا به کار می افته و مانند گرد باد مرتبا رو به بالا حرکت میکنه و با بروز موفقیت های بیشتر ، تجارب موفق بصورت معمول در میاند و دیگر نیازی به تقلای پیشین نیست ، در این حالت است که جزئیات کار معامله گری را بدون فکر کردن و بصورت ناخودآگاه انجام میدیم و ما در مسیر آرمانی قرار داریم ، در شرایط آرمانی فرد فقط روی فعالیت جاری اش متمرکزه و در کارش کاملا غرق میشه و با تمام وجود در اینجا و اکنون به سر میبره ، شرایط آرمانی حالتی ایده آل از تمرکز است که شرایط ذهنی و بدنی لازم را در شخص فعال میکنه ، این شریط باعث ترشح دوپامین و سروتونین میشه که باعث تشدید این حالت میشه و یک چرخه سازنده به تمام معنای کلمه را شکل میده ، زندگی هم چیزی بیش از لبریز بودن از حس زیبایی ، لذت و آرامش در لحظه حال نیست . امیدوارم که این حس زودتر گریبان شما را بگیره ، موفق باشید
    درود بر شما برایان عزیز.متن فوق العاده ای بود.چه عالی همه چیز رو به تصویر کشیدید. سپاسگزارم.
    آنچه شما فکر میکنید پایان است ,ممکن است در واقع شروعی عالی برای آینده ای روشن باشد.بنابراین,پایان را به پایان نرسانید و سهم خود را جسورانه زندگی کنید.

  16. 7 کاربر برای این پست سودمند از Mrs.Alipour عزیز تشکر کرده اند:


  17. #5299

    amino آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2019
    نوشته ها
    1,508
    تشکر
    13,876
    150,444 بار در 1,686 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 5893 پست
    برچسب زده شده
    در 30 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط malekzadeeh نمایش پست ها
    عرض ادب و احترام ...

    مشکلاتی که این روزها با اون دست به گریبان هستم .... ترس از معامله گری ... ریسک و عدم صبوری در پوزیشن های بلند مدت و .....
    خیلی داره اذیتم میکنه .... میبینم و معامله نمیکنم ... یا پوزیشن مقداری بر خلاف حرکت میکنه سریع بد بین میشم و خروج دستی و همون پوزیشن میره و تی پی میزنه ....
    این روزها خیلی ادیت میکنه ... اصلا صبر ندارم ....
    میخواستم پیغام خصوصی بدم ... که بهتر دیدم اینجا بنویسم شاید مشکل من رو خیلی ها داشته باشند ...
    مشکل اصلا چک لیست این ها نیست .... ترس از معامله گری .... مثل افتادن سوارکار از اسب هست ... نمیدونم اسمش رو چی میشه گداشت ...
    ممنون میشم اگر راهنمایی بکنید
    سلام وقت بخیر
    ببینید وقتی در چک لیست هیچ مشکلی ندارین و ترس در انجام معامله دارین باید ببینید ترس از کجا نشات میگیره. احتمالا بخاطر حجم ماملات این ترس می تونه ایجاد بشه. تست کنید و یک مدت با کمترین حجم وارد معاملات طبق چک لیست بشین.اصلا به اینکه میزان سودتون ممکنه خیلی کم باشه توجه نکنید اینکار برای بررسی و پیدا کردن منشا ترس هست.با حجم یکصدم طبق چک لیست وارد معامله بشین و حد سود و ضرر ست کنید ببینید بازم ترس دارین یا نه
    Perceive thetime , Change thelife

  18. 34 کاربر برای این پست سودمند از amino عزیز تشکر کرده اند:


  19. #5300

    forexmh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2021
    نوشته ها
    2,434
    تشکر
    2,168
    8,784 بار در 2,344 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1649 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    سلام به دوستان جان
    مخصوصا مجدد پست خوب دوستمون و ریپلای کردم تا اگر سایر دوستان قصد دارن تا مثل من تجربه سفر در یک تور 14 روزه روانشناسی و داشته باشند از تجربه دوست خوبمون که پیشنهادش کردند هم بهره ببرند
    من عمیقا معتقدم هیچ چیز تصادفی در مسیر ما قرار نمیگیره و بر خلاف خیلی از وقت ها که ماها تنها ناظر هستیم و واکنش کمی نسب به وقایع روایت یا شنیده ها داریم مواجه شدم با یک پیشنهاد کمی سخت البته سختیش به ضنن خودمه شاید این برای سایر دوستان توانمد پدیده ای سهل باشه
    قبل اینکه ادامه بدم من در پاسخ به دوست خوبم در انتشار پستشون حدود 20 روز گذشته این قول و دادم در صورت شرکت در این دوره تجربمو با دوستان به اشتراک بزارم . این بخش کار چندان برام سخت نبود چرا که این کار و در اختیار قرار دادن تجربه به خودم هم حس خوبی میداد . سخت ماجرا این بود که منی که نزدیک به 3 سال هر روز و شب با چارت و قیمت و اخبار زندگی کردم می باید به مدرس این دوره این قول و میدادم که 14 روز نه چارتی چک کنم نه معامله بازی داشته باشم نه قیمت نه اخبارو...
    راستش فکر نمیکردم از پسش بر بیام. ولی همین اولش بگم واقعا می ارزید. اگر یک دلیل بیارم که چرا می ارزید فارق از کسب مهارت و دلیل عالمانه مدرس میتونه این باشه ایام نوروز بود و اگر هم مثل سال قبل میخواستم ترید کنم با چالش های احساسی روبرو میشدم که دستاوردش یا چیزی نبود یا...
    صد البته که در خودم اونقدر احساس نیاز میکردم که اگر این ایام هم نبود این دروره رو شروع میکردم چرا که همه ما تریدر ها بعد پشت سر گذاشتن یک دوره سرشار از پستی و بلندی در چارت و قیمت و تحلیل به سد بزرگی میخوریم به نام روانشناسی که اون ریشه در خود شناسی و عدم شناختمون به ماهیت و عملکرداین خود هست. خب این دوره بهمون شناختی از خودمون میده که این عالیه

    راستش دوره خیلی ساده شروع میشه حتی پیچیدگی های خاص مدیتیشن و هم نمیخواد و به ساده ترین روش مجاز نشستن مدرس برای ذن قناعت کرده و بیشتر تمرکز روی دیسپلین شما روی اجرای دستورلعمل های ساده ای هست که عمیقا احتمالا شما رو به فکر فرو میبره
    حتما برای شما هم پیش اومده گاهی یک جمله روزها فکرتون و درگیر میکنه . برای من که زیاد پیش اومده
    باید بدونید این دوره اموزشی از اون دوره هاست که شما رو میتونه به فکر فرو ببره
    مشاهده دوره و مطالعه فایل های پی دی اف اون از شما زمان زیادی نمیگیره
    نیازی نیست 14 روز به کوه و جنگل برید و کنج ازلت بشینید تا نتیجه بگیرید. میتونید به روزمرگی های روزانتون برسید. به استثنای اخبار و چارت و معاملات و به تمارین ادامه بدید
    با روزی یک تا دو ساعت زمان تقریبا این امکان براتون فراهم میشه دوره رو به خوبی به اتمام برسونید
    اگر بخوام از خودم بگم در طی این 14 روز برای پایبندی به تعهدم من حتی تو تاپیک تمارین هم سر نمیزدم و تگ ها و نقل قول هامو باز نکردم که به چارت نگاه نکنم.
    به تایید حرف دوستمون خوندن کتاب دعوت به تمرین ذن که تایید شده استاده کمک کننده این مسیر هست براتون و البته یک مقاله سایت راجب مدیتیشن که خوندن اون هم خالی از لطف نیست و کمک کننده هست.
    لینک یکی از مقالات آکادمی

    به نظرم این مسیری هست که هر تریدر روزی میباید اونو طی کنه ولی خب فکر میکنم این همون جاده میانبره هست قبل گشتن توی هزارتوی موفقیت
    در پست دوستمون خوندم که این دوره رو به دوستان تریدر پیشنهاد کردند که البته فرمایششون و تایید میکنم ولی باید بدونید این دوره به قدی ساده ضرورت داشتن دانش نسبت به اون و توضیح دادند که به نظر هر فردی باید اونو ببینه. حتی غیر تریدر ها. حتی دوستانی که حتی هنوز وارد فاز ترید نشدند
    در فایل پایانی جملات تاکیدی دارند که فوقلعاده هستند و میتونه روی ضمیر ناخوداگاه ما تاثیرات مثبتی داشته باشند. البته من این جملات و سابلیمینال کردم تا در طول روز بارها بتونم گوش کنمشون
    امیدوارم این سفر و سیاحت به دنیای درون قسمت شما هم بشه
    آرزوی بهترین ها رو دارم براتون


    نقل قول نوشته اصلی توسط Farhan نمایش پست ها
    با عرض سلام و درود خدمت دوستان عزیز در این تاپیک گران بها

    چند وقتی هست که من دوره روانشناسی ایوان بایجی رو تمام کردم و خواستم به بقیه دوستانی که این دوره رو نگذروندن توصیه کنم.

    در ابتدا فکر میکنم سال گذشته بود که این دوره رو به توصیه دوستانِ همین تاپیک دانلود و آرشیو کردم اما چون در ابتدای اون گفته شده بود که برای دیدن این دوره می بایست به مدت دوهفته معامله کردن رو کنار بگذارید و من که هم میخواستم به قوانین اون دوره پایبند باشم و هم کنار گذاشتن دوهفته ای برام خیلی سخت بود اون دوره رو رها کردم. در فوریه امسال گویا به آگاهی لازم برای دیدن این دوره و رها کردن معاملات به مدت دوهفته رسیدم و شروع کردم به دیدن این دوره. چند تا توصیه برای دیدن این دوره به دوستانی که ندیدن دارم:


    1) حتما اون دوهفته رو رعایت کنید و همه ی زمان و تمرکزتون رو روی دیدن و فهم مطالب دوره بکنین و سرسری نگیرینش.

    2) این دوره رو مثل نقشه ی راه آکادمی که استاد دادن ببینید. اگه فشرده نگاه کنید فکر می کنم هر دور رو بتونید در عرض 2روز ببینید (دوتا 8،9 ساعت) و 5 دور اون جمعا میشه 10 روز. با توج به اینکه 14 روز فرصت دارین میتونید این 10 روز رو داخلش بگنجانید.

    3) حتما تمرین های عملی اون رو هم با مطالعه مطالب تئوری انجام بدین.

    4) مثل نقشه راه حتما در دور سوم یک دفتر داشته باشین که مطالب مهم رو داخلش یادداشت کنید و بعدا بتونید مرور کنید.

    5) این دوره برای کسانی مناسب هست که آموزششون تمام شده و در دمو معاملات موفقی رو انجام دادن اما در ریل که وارد شدن به مشکلات روانشناسی برخوردن و نمی دانند که چکار کنند، پس اگر هنوز در این مرحله نیستید اگر این دوره رو نبینید بهتر هست تا زمانی که به این مرحله برسید.

    6) شاید بتونم بگم کتاب "دعوت به تمرین ذن" پیش نیاز این دوره باشه چون وقتی داره صحبت میکنه صحبتی از شیوه ذن و آیین بودایی نمیکنه اما در عمل و محتوا و همون مطالب رو ارائه میکنه. برای همین اگر شما از قبل با مفهوم آشنا باشید کمک میکنه که بهتر بفهمید دقیقا داره درباره چه چیزی صحبت میکنه.



    بصورت کلی اگر بخوام بگم، محتوای دوره روی همون تمرین ذن و در لحظه ی حال بودن میچرخه اما به شکلی بسیار بنیادی و عمیق در این باره توضیح میده و به شما کمک میکنه که به درکی عملی از این موارد در زندگی و معاملاتتون برسید.

    بعد از اینکه کتاب دعوت به تمرین ذن رو تمام کردید و این دوره رو هم تمام کردید، کتاب نیروی حال از اکهارت تول میتونه مناسب باشه چون در اون کتاب هم داره همین مفاهیم رو بررسی میکنه اما هیچ اسمی از ذن نمیاره، برای همین اگر قبل از مطالعه کتاب با این مفاهیم آشنایی داشته باشید مطالبش رو بهتر میفهمید. بصورت کلی فکر میکنم کتاب نیروی حال برای کسی که هیچ پیش زمینه ای از این مطالب نداره کتاب مناسبی نیست چون خیلی مبهم و کلی حرف میزنه و ممکنه خواننده ای که از قبل با این مفاهیم آشنا نیست مفهوم رو نفهمه.

    عذرمیخوام قسمت آخر رو باید در تاپیک کتاب و کتابخوانی می گذاشتم اما چون به مطالب قبلیش ارتباط داشت همینجا در یک پست نوشتم.


    به دوست عزیز Snow_trader هم اتمام سربازیشون رو تبریک میگم


    عالی باشید
    ویرایش توسط forexmh : 04-07-2024 در ساعت 00:07
    هنگام نزدیک شدن به تغییر ، فقط می توانید آنچه را که از دست می دهید ، اندازه گیری کنید ، نه آنچه را که به دست خواهید آورد - به دنبال چیزی بزرگ باشید!

  20. 10 کاربر برای این پست سودمند از forexmh عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 39 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 39 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •