سلامنوشته اصلی توسط Reza_Ryzer
وقتتون به خیر
جناب رضا حتما مقاله آخر وبلاگ آکادمی رو هم بخونید
"مقاله تبدیل شدن به یک تریدر مقاوم و سرسخت"
سلام
وقتتون به خیر
جناب رضا حتما مقاله آخر وبلاگ آکادمی رو هم بخونید
"مقاله تبدیل شدن به یک تریدر مقاوم و سرسخت"
تا درد نيابي،تو به درمان نرسي
تا جان ندهي، به وصل جانان نرسي
"مولانا"
الان مطالعه کردم خدا رو شاکرم که همه ی اسباب موفقیت رو به زبان شیوای فارسی از طریق استاد امینو و این آکادمی در اختیارمون گذاشته
مثل یک جنگجو تمرین کن ، نینجا شو
هنر نینجا در تعادل ذهن و بدن است
سلام مجدد
وقتتون به خیر
من بعد از 2 سال و شرکت توی کلی دوره های روانشناسی کاملا مفید به یک فهم کارآمد رسیدم،
جناب امینو تمام ابزار ها و توصیه ها و نکات مورد نیاز برای رسیدن به یک تریدر موفق و سودآور رو توی آکادمی برامون فراهم کرده
فهم و تجربه تا امروز من میگه مطالب روانشناسی گفته شده توی وبینارها کارامدترین مباحث روانشناسی مورد نیاز یک تریدره
و مقالات وبلاگ مکمل فهم این دوره هاست
واقعا بیشتر از چیزی که استاد در اختیارم گذاشته نمیخوام
یادگیری مطالب دیگه و بیشتر، فقط حرص و طمع ذهنی برای دونستنه
واقعا در عصر اطلاعات "چه بسیار است آنچه نمی*خواهم"
"با مطالب گفته شده توی آکادمی زمستون رو سر میکنم و( به تعهد جناب امینو و گواه کلی از بچه های آکادمی)***به که چه بهار دلنشینی پیش رومونه"
@amino
تا درد نيابي،تو به درمان نرسي
تا جان ندهي، به وصل جانان نرسي
"مولانا"
سلام
امیدوارم حالتون عالی باشه
من مدتیه میخوام خوندن معنی قران رو شروع کنم اما نمیدونستم چطوری و از کجا شروع کنم(تفاسیر و ترجمه های مختلف داره)
میشه راهنماییم کنید و بگید خودتون چجوری مطالعه میکنید؟؟
بهترین اموزگاران آن هایی هستند
که به تو نشان میدهند کجا را نگاه
کنی اما نمیگویند چه ببینی
<<<<<امینو>>>>
سلام
اینجوری که من تحقیق کردم ترجمه ی قران مثل ترجمه ی کتب دیگه نیست و چندین ترجمه داره که هرکدوم فرق میکنن به همین دلیل ازتون سوال کردم
بازم ممنون
بهترین اموزگاران آن هایی هستند
که به تو نشان میدهند کجا را نگاه
کنی اما نمیگویند چه ببینی
<<<<<امینو
سلام عالی باشید.
ترجمه محمد مهدی فولادوند هم دوست داشتنیه.
موفق باشید
پس از هر موفقیت مدتی ساکت باش و فکر کن. موفقیت بعدی، نه با تکیه بر موفقیت قبلی،بلکه بر پایه آن سکوت و تأمل ساخته می شود.
(پیتر دراکر)
سلام دوستان وقتتون بخیر
استاد در ولینار شماره 76 در فایل های آموزشی دوره فراکتالی صحبت از مقاله ای میکنن که در رابطه با تغذیه ای هستش که در طول روز داریم
هر چقدر گشتم پیدا نکردم این مقاله رو
ممنون میشم اگر عنوانش رو بفرمایید که برم توی سایت آکادمی سرچ بزنم و پیداش کنم
تشکر میکنم از همه دوستان
سلام به دوستان عزیزم در این تاپیک گران بها
موضوعی که چندوقت هست ذهن من رو به خودش مشغول کرده مکان مناسب برای معامله هست.
کسی از دوستان هست که تجربه ی این رو داشته باشه که برای انجام معاملات یک جای خارج از منزل رو داشته باشن؟ یعنی مثلا یک جایی بعنوان دفترکار که صبح برید و معاملاتتون رو انجام بدید و شب برگردید منزل.
اولین گزینه ای که به ذهنم میرسد اجاره ی یک اتاق است که صرفا یک چهاردیواری باشد که بتوان با آرامش و در سکوت معاملات را انجام داد.
مورد دیگر که برای این منظور با یکی از دوستان غیرتریدر صحبت میکردم ایشون میگفتن یک سری فضاهایی رو شهرداری ها اجاره میدهند که مثل اتاق مطالعه ی کتابخانه هاست و برای کسانی است که کار کامپیوتری می کنند و در منزل شرایط کار ندارند. و اینگونه هست که یک مبلغ اندکی رو ماهیانه پرداخت میکنیم و میتونیم هر روز صبح بریم اونجا و معاملاتمون رو انجام بدیم.
بنظر خودم با توجه به عمومی بودن چنین مکان هایی کمی خطرناک هست که مثلا هرکسی که در اونجا رد میشه صفحه ی مانیتور ما رو ببیند و همین میتواند باعث ایجاد پرسش و ابهام دیگران و بهم خوردن تمرکز ما بشود. البته هنوز نمیدانم چنین فضاهایی دارای پارتیشن بندی و فضای شخصی هستند یا مثلا یک سالن بزرگ اند که میز و صندلی دارد و میتوان استفاده کرد... فکر میکنم این دوست عزیز اسم این مکان ها رو "فضاهای اشتراکی" عنوان کردند.
در آخر خواستم از دوستانی که تجربه ی معامله در دفترکار و یا مکان هایی غیر از خانه را دارند، مشورت بگیرم که چکار میتوان کرد. زیرا برای بنده شرایط منزل مناسب معامله نیست.
ممنونم از همگی عزیزان
امیرالمومنین علی علیه السلام:
" اَتزعمُ اَنَکَ جِرمٌ صَغیر ؛
وَ فیکَ اَنطوی اَلعالَم الاَکبَر ... "
آیا می پنداری جرمی ناچیز و بی مقداری ؟!
در حالیکه عالمی بزرگتر در #درون_تو پیچیده شده است ...
@Ali97 حاج علی تقدیم به شما و سایر عزیزان دل
تقدیم با عشق
پ.ن:این عبارت منسوب به ایشون هست ولی خب مفهوم زیبایش باعث شد تا به اشتراک بزارم ...
زمانیـــکه نگــرش تو درستـــه حقایـــق زندگـــی به حســـاب نمیــــان
داستان واقعی زیر رو لطفا با دقت و تامل بخوانید و کمی بهش فکر کنید
ماکس پلانک بعد از اینکه جایزه نوبل را در سال 1918 میگیرد ، یک تور دور آلمان میگذارد و در شهرهای مختلف درباره کوانتوم مکانیک صحبت میکند . چون هر دفعه دقیقا یک محتوا را ارائه میکند ، راننده اش احساس میکند که همه مطالب را یاد گرفته است . روزی به آقای پلانک میگوید "شما از تکرار این حرف ها خسته نمیشوید؟من الان میتوانم بجای شما این مطالب را برای دیگران ارائه کنم . میخواهید در مقصد بعدی که شهر مونیخ است من سخنرانی کنم و شما لباس من را بپوشید و در جلسه بنشینید . برای هر دو ما تنوعی ایجاد میشود."
شوفر خیلی خوب در جلسه درباره کوانتوم مکانیک صحبت میکند و شنونده ها هم خیلی لذت میبرند . در انتهای جلسه فیزیک دانی بلند میشود و سوالی را مطرح میکند . شوفر که جواب سوال را نمیداند در نهایت خونسردی میگوید "من تعجب میکنم در شهری پیشرفته مثل مونیخ سوال هایی به این اندازه ساده میپرسند که حتی شوفر من هم میتواند جواب بدهد! شوفر عزیز ، لطفا شما به سوال ایشان پاسخ دهید."
امروزه در علم مدیریت اسم این اثر را "اثر شوفر" گذاشته اند . این اثر ناشی از نوعی توهم دانایی است که افراد همه چیز دان بیشتر به آن مبتلا میشوند.
باید توجه کرد که دانش مانند کوهی یخی است که بخش کمی از آن قابل رویت است و بخش اعظم آنرا نمیتوان مشاهده کرد . افراد سطحی نگر صرفا بخش قابل مشاهده دانش را میبینند و گمان میکنند که کل دانش را دریافت کرده اند ، درحالی که این فقط توهمی از دانایی است.
( s . L)
یک مُشت ، هزاربار
در حال حاضر 51 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (2 کاربران و 49 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
