سلام و وقتتون بخیر جناب صالحی
باور دارم که عالی هستید
مسعود جان از دید و نظر من این دو که شما فرمودید اصلا کلا دو مقوله جدا هستند ، واقع بینی یا همون واقع گرایانه بودن بر میگرده به این که یک چیزی امکان بدست آوردنش باشه یا نه که اون رو انسانها بر اساس تجاربی که کسب کردند و چیزهایی که بدست آوردند یا نیوردند بهش برچسب واقع گرایانه میزنند
مثلا : من برا خودم هدف میگذارم که یک لامبورگینی بخرم و این رو برا انسانهای اطرافمون که 95% جامعه رو تشکیل میدند و نتونستند همچین چیزی رو بدست بیارن بگید این جواب رو میدند : یکم هدفهات رو واقع گرایانه بکن اصلا امکان نداره بتونی بخری اصلا ایران نمیگذارند این ماشین رو بیاری اصلا چطور میخوای پولش رو تهیه کنی میدونی هزینه گمرکی و نکهداری و ... چقدره و این رو بر اساس تجارب خودشون و تونستن یا نتونستن خودشون برچسب واقع گرایانه یا غیر واقع گرایانه میزنند ، اما اگر این موضوع رو برا 5% افراد ثروتمند جامعه بگید میگند عالیه که اهداف بزرگ داری و باعث میشه تلاش بیشتری بکنی و میتونی بری در یک کشور دیگه و اونجا این ماشین رو تهیه کنی و استفاده کنی ازش ، چرا ؟ چون خودشون تونستند به این چیزها دست پیدا کنند و بهش برچسب واقع گرایانه بودن یا نبودن نمیزندد و از نظر اونها امکان پذیره
برا همین چیزهایی رو که بیشتر انسانها خودشون نتونستند بدست بیارند بهش برچسب تخیلی بودن و غیر واقع بینانه بودن میزنند
اما بحث مثبت اندیشی کلا جداست و ، مثبت اندیشی یک حس هست که شما میتونی به اتفاقات پیرامونت حس و نگرش مثبت یا منفی بدی بهشون
مثلا همون مثال استاد که وقتی شخصی با ماشینش تصادف میکنه در وسط جاده زمین و زمان رو به هم میدوزه و کلی حرفهای .... و نگرش منفی ، اما شخص دیگه در این لحظه که تصادف میکنه میگه خوب خدارو شکر احتمالا قرار بود یک اتفاق ناگوار برام بیفته که با این تصادف ازش جلوگیری شد و با این نگرش مثبت به موضوع نگاه میکنه و بعد یک ماشین میاد و سوارش میکنه تا برسونتش به شهر و در همین مسیر یک قرارداد توپ هم میبنده با اون شخص و این میشه همون قضیه نگرش مثبت یا منفی یا همون حس مثبت یا منفی به موضوعات و اتفاقات اطرافمون که میتونه نتایج متفاوتی رقم بزنه
بازهم این دید و نظرات شخصی من بود و شاید هم اشتباه
بهترینهارو آرزو دارم برا هممون ، در همه جهان ها