روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[vahid394]

سلام دوستان
وقتتون به خیر
یه مسئله ای دارم
خیلی خلاصه :عجله میکنم
یه حساب رو باز میکنم و تا سود 10الی 20درصد خیلی خوب رشدش میدم و جالبه تو این پوزیشن هایی که برای رسیدن به 10الی20درصد میزنم هیچ عجله ای نمیکنم
ولی بعد 20درصد یا 10درصد سود که میکنم یه جور استرس میاد سراغم مثلن وقتی قبل دیدن چارت دارم دوشی میگیرم یا مدیتیشنی میکنم همش با خودم میگم نکنه یه پوزیشن اشتباه بگیرم یا میگم نکنه حدضرر نذارم و چارت یهو بریزه و همه این ها دقیقا بعد سود 20الی10درصد رخ میده

الان حداقل چند ماهه دارم این سیکل و چرخه رو تجربه میکنم فقط و فقط پیشرفتی که کردم این هست که نمیذارم دیگه حسابام کال بشه و قبول میکنم که مثلا پوزیشنم اشتباه بوده و کم کم دارم به این میرسم که یسری روزا خب بهتره ترید نکنم

نمیدونم واقعا چرا این رفتار عجیب از من سر میزنه

دوس دارم سود روزانه خودمو بگیرم سریع
به زور تو مارکت های و لو به وجود میارم میگم خب 123 زده شد حالا هیدن هم هست و اصلن توچه نمیکنم که یه تایم بالا تر من توی یه ناحیه مقاومت هستم شاید الان یه نصفه کندل 15دقیقه که میشه چندین پیپ بریزه و کلی برم تو ضرر
یادمه استاد توفایل ها اونجا که بیوگرافی دوستان رو میخوند دوستانی بودند مثله من که یسری از ایراد هاشونو میدونستن و استاد میگفتن که خب این افراد از خودشون شناخت دارن

الان دنبال راه حلم برای مسئله خودم
به خودم میگم بالاخره یه روز موفق میشم چون اولش اصلن سیستم نداشتم اما اصول رو یادگرفتم و الان سیستم دارم یکم بعدش نمیدونستم مدیریت سرمایه چیه اما الان بک تست میگیرم و مدیریت سرمایه دارم یکم بعدش مدام حساب کال میکردم اما الان قطعا مطمئن هستم که میتونم حداقل یک حساب رو اگه رشد ندم بالاخره نذارم کال بشه و قبل تر اصلن نمیدونم بگم خجالت میکشیدم یا میترسیدم یا مغرور بودم در هر صورت اصلن تو انجمن فعالیت نداشتم اما الان خیلی خوب از تجربه دوستان استفاده میکنم
واقعامنصفانه و منطقی نگاه کنم پیشرفت کردم و وقتی که گذاشتم بیهوده نبوده برای همین علاوه بر اینکه اماده بودم حتی اگه پیشرفتی نکردم و حتی پس رفت کردم بازم امیدوار باشم اما الان خیلی بیشتر امیدوارم که موفق میشم
تو این مرحله احساس میکنم مشکلم همینه

دقیقا همین حس رو قبله ازمون های مختلف دیگه داشتم مثلا ازمون رانندگی یادمه اصلن کلاچ رو نمیدونم واقعا چیکار کردم که یه لحظه ماشین خاموش شد یکاری که واقعا از من بعید بود چون خیلی راننده خوبی بودم اما خب ماشین رو خاموش کردم ولی خب الان دیگه استرسی برای رانندگی ندارم یا به این فکرنمیکنم وای اکه تو چراغ قرمز های چندثانیه ای یهو خاموش کنم چی و استرس بیاد سراغم و دیگه واقعا هرجور بخوام رانندگی میکنم اما خب تو ترید دقیقا همون حس میاد سراغم اگه بریزه اکه خلاف جهت معامله بره



درکل عجله میکنم نقطه دقیق ورود براساس چک لیستم وارد نمیشم و ذهنم میگه خب جواب خیلی روشنه عجله نکن نقطه دقیق وارد شود اما چرا تو این مدت نشد ؟؟؟؟
حس میکنم دنبال یه کلید طلایی میگردم یه زنگ جادویی که یهو بزنه و موفق بشم از یطرف هم میگم شاید نکته ای باشه شاید تمرینی باشه و ندونم



به طورمثال من قبلا با خودم میگفتم دیگه وقتی یه نفر سیستم داره نیاز به تمرین نیست شما بهت میگن مثلا هر وقت 123زد باید وارد شی خب تمرین نمیخواد یه بار 123 رو دیدی و میدونی الانم بشین پای چارت و 123دیدی معامله کن اما اومدم اکادمی دیدم نه تمرین مهمه و هرچی بیشتر تو گذشته تمرین کردم اینده برام واضح تر میشد که تصمیم بگیرم من این نکته تمرین رونمیدونستم یا بهش توجه نداشتم یا ازش اگاه نبودم الان باخودم میگم نکنه چیزی باشه که بهش اگاه نیستم


برای همین این پست رو گذاشتم هدفم این هست که راه حلی برای برطرف کردن مسئله عجله کردنم پیدا کنم
تشکر بی کران از همه دوستان


الان مثلن من مجدد این پست رو ویرایش میکنم

درسته میخوام تصاویر چارت بزارم ولی این واقعا روانشناسی هست و اصلن مربوط به تکنیکال یا پرایس یا فراکتالی نیست

من حساب خودم رو با گام ده درصدی روزانه دو روز رشد دادم طبق این هیزتوری
22222.png

بعد روز سوم که میشه امروز
از صبح تو ذهنم میچرخید که اگه نشه اگه استاپ بخوری اگه فلان اگه بهمان
امروز امدم یه پوزیشن زدم به شرج عکس زیر
51.png
511.png
بعد خب معلوم هست طبق تصویر که تو ضرر بستم و به عبارتی با نصف میزان سودی که میخواستم بکنم ضرر دادم و خارج شدم

الان بعد مارکت رفت در جهت پوزیشنم حرکت کرد
1211.png


الانم باخودم میگم ببین کاش نگه میداشتیش اما خب درصد بیشتری میگم بازار همیشه هست و دوباره سود میکنم و یه بار یهو یه پوزیشنو نگه میدارم اینقدر نگه میدارم که یهو نصف بالانس میره و دیگه الانا با همون 40درصد ضرر کلی یا 50درصد ضرر کلی خداروشکر میتونم که ببندم و دیگه نذارم کال شم

[vahid394]

آرزو دلیل بر استعداد است

https://www.aparat.com/v/ZgOqT

بسیار سخنرانی عالی ای بود از استاد الهی قمشه ای
تشکر از شما بزرگوار

[Mehrdad az]

سلام دوستان
وقتتون به خیر
یه مسئله ای دارم
خیلی خلاصه :عجله میکنم
یه حساب رو باز میکنم و تا سود 10الی 20درصد خیلی خوب رشدش میدم و جالبه تو این پوزیشن هایی که برای رسیدن به 10الی20درصد میزنم هیچ عجله ای نمیکنم
ولی بعد 20درصد یا 10درصد سود که میکنم یه جور استرس میاد سراغم مثلن وقتی قبل دیدن چارت دارم دوشی میگیرم یا مدیتیشنی میکنم همش با خودم میگم نکنه یه پوزیشن اشتباه بگیرم یا میگم نکنه حدضرر نذارم و چارت یهو بریزه و همه این ها دقیقا بعد سود 20الی10درصد رخ میده

الان حداقل چند ماهه دارم این سیکل و چرخه رو تجربه میکنم فقط و فقط پیشرفتی که کردم این هست که نمیذارم دیگه حسابام کال بشه و قبول میکنم که مثلا پوزیشنم اشتباه بوده و کم کم دارم به این میرسم که یسری روزا خب بهتره ترید نکنم

نمیدونم واقعا چرا این رفتار عجیب از من سر میزنه

دوس دارم سود روزانه خودمو بگیرم سریع
به زور تو مارکت های و لو به وجود میارم میگم خب 123 زده شد حالا هیدن هم هست و اصلن توچه نمیکنم که یه تایم بالا تر من توی یه ناحیه مقاومت هستم شاید الان یه نصفه کندل 15دقیقه که میشه چندین پیپ بریزه و کلی برم تو ضرر
یادمه استاد توفایل ها اونجا که بیوگرافی دوستان رو میخوند دوستانی بودند مثله من که یسری از ایراد هاشونو میدونستن و استاد میگفتن که خب این افراد از خودشون شناخت دارن

الان دنبال راه حلم برای مسئله خودم
به خودم میگم بالاخره یه روز موفق میشم چون اولش اصلن سیستم نداشتم اما اصول رو یادگرفتم و الان سیستم دارم یکم بعدش نمیدونستم مدیریت سرمایه چیه اما الان بک تست میگیرم و مدیریت سرمایه دارم یکم بعدش مدام حساب کال میکردم اما الان قطعا مطمئن هستم که میتونم حداقل یک حساب رو اگه رشد ندم بالاخره نذارم کال بشه و قبل تر اصلن نمیدونم بگم خجالت میکشیدم یا میترسیدم یا مغرور بودم در هر صورت اصلن تو انجمن فعالیت نداشتم اما الان خیلی خوب از تجربه دوستان استفاده میکنم
واقعامنصفانه و منطقی نگاه کنم پیشرفت کردم و وقتی که گذاشتم بیهوده نبوده برای همین علاوه بر اینکه اماده بودم حتی اگه پیشرفتی نکردم و حتی پس رفت کردم بازم امیدوار باشم اما الان خیلی بیشتر امیدوارم که موفق میشم
تو این مرحله احساس میکنم مشکلم همینه

دقیقا همین حس رو قبله ازمون های مختلف دیگه داشتم مثلا ازمون رانندگی یادمه اصلن کلاچ رو نمیدونم واقعا چیکار کردم که یه لحظه ماشین خاموش شد یکاری که واقعا از من بعید بود چون خیلی راننده خوبی بودم اما خب ماشین رو خاموش کردم ولی خب الان دیگه استرسی برای رانندگی ندارم یا به این فکرنمیکنم وای اکه تو چراغ قرمز های چندثانیه ای یهو خاموش کنم چی و استرس بیاد سراغم و دیگه واقعا هرجور بخوام رانندگی میکنم اما خب تو ترید دقیقا همون حس میاد سراغم اگه بریزه اکه خلاف جهت معامله بره



درکل عجله میکنم نقطه دقیق ورود براساس چک لیستم وارد نمیشم و ذهنم میگه خب جواب خیلی روشنه عجله نکن نقطه دقیق وارد شود اما چرا تو این مدت نشد ؟؟؟؟
حس میکنم دنبال یه کلید طلایی میگردم یه زنگ جادویی که یهو بزنه و موفق بشم از یطرف هم میگم شاید نکته ای باشه شاید تمرینی باشه و ندونم



به طورمثال من قبلا با خودم میگفتم دیگه وقتی یه نفر سیستم داره نیاز به تمرین نیست شما بهت میگن مثلا هر وقت 123زد باید وارد شی خب تمرین نمیخواد یه بار 123 رو دیدی و میدونی الانم بشین پای چارت و 123دیدی معامله کن اما اومدم اکادمی دیدم نه تمرین مهمه و هرچی بیشتر تو گذشته تمرین کردم اینده برام واضح تر میشد که تصمیم بگیرم من این نکته تمرین رونمیدونستم یا بهش توجه نداشتم یا ازش اگاه نبودم الان باخودم میگم نکنه چیزی باشه که بهش اگاه نیستم


برای همین این پست رو گذاشتم هدفم این هست که راه حلی برای برطرف کردن مسئله عجله کردنم پیدا کنم
تشکر بی کران از همه دوستان


الان مثلن من مجدد این پست رو ویرایش میکنم

درسته میخوام تصاویر چارت بزارم ولی این واقعا روانشناسی هست و اصلن مربوط به تکنیکال یا پرایس یا فراکتالی نیست

من حساب خودم رو با گام ده درصدی روزانه دو روز رشد دادم طبق این هیزتوری
22222.png

بعد روز سوم که میشه امروز
از صبح تو ذهنم میچرخید که اگه نشه اگه استاپ بخوری اگه فلان اگه بهمان
امروز امدم یه پوزیشن زدم به شرج عکس زیر
51.png
511.png
بعد خب معلوم هست طبق تصویر که تو ضرر بستم و به عبارتی با نصف میزان سودی که میخواستم بکنم ضرر دادم و خارج شدم

الان بعد مارکت رفت در جهت پوزیشنم حرکت کرد
1211.png


الانم باخودم میگم ببین کاش نگه میداشتیش اما خب درصد بیشتری میگم بازار همیشه هست و دوباره سود میکنم و یه بار یهو یه پوزیشنو نگه میدارم اینقدر نگه میدارم که یهو نصف بالانس میره و دیگه الانا با همون 40درصد ضرر کلی یا 50درصد ضرر کلی خداروشکر میتونم که ببندم و دیگه نذارم کال شم

سلام وحید جان
با توجه به مثال خوبتون در مورد رانندگی
روزهای اول رانندگیی یادمه از دنده 3 میخواستم برم 4 تمام چهارستون بدنم میلرزید و نمیتونستم از یه سرعت مشخصی بیشتر رانندگی کنم
داستان شما هم همینه دوست من برای اوایل کار روزی 10 درصد زیاده (شاید شما سابقه چندین سال معامله داشته باشید و منظورم از اوایل کار یکی دو سال اول کار با سیستم های استاد هست)
درصد رو بیارید روی 3 نهایتا 5 درصد .چه اتفاقی مگه قراره رخ بده؟عجله کردن دلیل بر زود رسیدن نیست
اوایل هم سعی کنید زیاد از استوک و هیدن هاش استفاده نکنید چون تشخیصش درلایو سخته و شما رو دچار اشتباه میکنه به عنوان پیشنهاد حداقل 100 الی 200 پوزیشن با مکدی ها بزند بعد اگر خواستید استوک رو اضافه کنید
یک چیزی که خود من رو بسیار عقب انداخت گرفتن تصمیم بر اساس عجله بود
یعنی وقتی پیش زمینه تصمیماتم رو نگاه میکنم میبینم براساس عجله اومدم سیستم طراحی کردم بر اساس عجله تایم فریم انتخاب کردم و ...
شما وقتی مدتی با یک سیستم تست شده و مشخص معامله کنید و به سطحی رسیدید ک بدون فکر کردن ورود و خروج انجام دادید اون موقع به فکر گرفتن روزی 100 هم میتونید باشید اما واسه اوایل اشتباهه
شاد باشی

[vahid394]

یک پیرزن چینی دوکوزۀ آب داشت که آنها را به دو سر چوبی که روی دوشش می گذاشت ، آویخته بود و از این کوزه ها برای آوردن آب از جویبار استفاده می کرد

یکی از این کوزه ها ترک داشت ، در حالی که کوزه دیگر بی عیب و سالم بود و همۀ آب را در خود نگه می داشت .
هر بار که زن پس از پرکردن کوزه ها ، راه دراز جویبار تا خانه را می پیمود ، آب از کوزه ای که ترک داشت چکه می کرد و زمانی که زن به خانه می رسید ، کوزه نیمه پر بود....................
دو سال تمام ، هر روز زن این کار را انجام می داد و همیشه کوزه ای که ترک داشت ، نیمی از آبش را در راه از دست می داد .
البته کوزۀ سالم و بدون ترک خیلی به خودش می بالید.
ولی بیچاره کوزۀ ترک دار از خودش خجالت می کشید ، از عیبی که داشت و از این که تنها نیمی از وظیفه ای را که برایش در نظر گرفته بودند ، می توانست انجام دهد
پس از دوسال سرانجام روزی کوزۀ ترک دار در کنار جویبار به زن گفت :
من از خویشتن شرمسارم . زیرا این شکافی که در پهلوی من است ، سبب نشت آب می شود و زمانی که تو به خانه می رسی ، من نیمه پر هستم .
پیرزن لبخندی زد و به کوزۀ ترک دار گفت :
آیا تو به گل هائی که در این سوی راه ، یعنی سوئی که تو هستی ، توجه کرده ای ؟ می بینی که در سوی دیگر راه گلی نروئیده است .
من همیشه از کاستی و نقص تو آگاه بودم ، و برای همین در کنار راه تخم گل کاشتم تا هر روز که از جویبار به خانه بر می گردم تو آنها را آب بدهی.
دو سال تمام ، من از گل هائی که اینجا روئیده اند چیده ام و خانه ام را با آنها آراسته ام .
اگر تو این ترک را نداشتی ، هرگز این گل ها و زیبائی آنها به خانۀ من راه نمی یافت
هر یک از ما عیب ها و کاستی های خود را داریم
ولی همین کاستی ها و عیب هاست که زندگی
ما را دلپذیر و شیرین می سازد
ما باید انسان ها را همان جور که هستند بپذیریم و خوبی را که در آنهاست ببینیم
برای همۀ شما کوزه های ترک برداشته آرزوی خوشی می کنم و یادتان باشد که گل هائی را که در سمت شما روئیده اند ببوئید
از کاستی های خود نهراسیم
زیرا خداوند در راه زندگی ما
گل هائی کاشته است
که کاستی های ما آنها را می رویاند.

بسیار تشکر از این متن زیبا

داخل این متن من بعد خوندنش به یکی از ایرادات روانشناسانه شخصیت خودم پی بردم که تمام سعی خودم این هست که برطرفش کنم

استاد داخل یکی از فایل ها فرمودند که مثلا یک سیستمی به یک فردی داده میشه یا یک تمرینی نمیاد بره 100موردی که این سیستم جواب داده رو بررسی کنی در ابتدا و به تمرین گوش بده بلکه از همون اول دنبال مثال نقضش هست

منم تا متن شما رو خوندم سریع ذهنم گفت خب باید هر دوطرف جاده گل رشد میکرد چون یه بار پیرزن میرفته یه بارم برمیگشته پس کوزه در هر دوسمت بوده و جالبه که ذهن من کاملا دنبال رد کردن حرف بقیه میره نه اینکه بخواد از این صحبت از این موضوع از یه رخداد یک تجربه و یک ارزش برای خودش بسازه و بعد یکم بیشتر فکرکردم و به خودم گفتم که چرا همش بخوام مخالفت کنم و بگم این جای کاره فلانی ایراد داشت و بعدش متوجه شدم درسته کوزه در هر دوسمت جاده قرار میگیره اما فقط در یک مرتبه داخلش اب هست اونم وقتی در راه خونه هستند

تشکر بی کران ازشما

[vahid394]

سلام وحید جان
با توجه به مثال خوبتون در مورد رانندگی
روزهای اول رانندگیی یادمه از دنده 3 میخواستم برم 4 تمام چهارستون بدنم میلرزید و نمیتونستم از یه سرعت مشخصی بیشتر رانندگی کنم
داستان شما هم همینه دوست من برای اوایل کار روزی 10 درصد زیاده (شاید شما سابقه چندین سال معامله داشته باشید و منظورم از اوایل کار یکی دو سال اول کار با سیستم های استاد هست)
درصد رو بیارید روی 3 نهایتا 5 درصد .چه اتفاقی مگه قراره رخ بده؟عجله کردن دلیل بر زود رسیدن نیست
اوایل هم سعی کنید زیاد از استوک و هیدن هاش استفاده نکنید چون تشخیصش درلایو سخته و شما رو دچار اشتباه میکنه به عنوان پیشنهاد حداقل 100 الی 200 پوزیشن با مکدی ها بزند بعد اگر خواستید استوک رو اضافه کنید
یک چیزی که خود من رو بسیار عقب انداخت گرفتن تصمیم بر اساس عجله بود
یعنی وقتی پیش زمینه تصمیماتم رو نگاه میکنم میبینم براساس عجله اومدم سیستم طراحی کردم بر اساس عجله تایم فریم انتخاب کردم و ...
شما وقتی مدتی با یک سیستم تست شده و مشخص معامله کنید و به سطحی رسیدید ک بدون فکر کردن ورود و خروج انجام دادید اون موقع به فکر گرفتن روزی 100 هم میتونید باشید اما واسه اوایل اشتباهه
شاد باشی

سلام و وقت به خیر

خیلی خرسندم که عزیزان بزرگواری مثل شما هستند که بنده رو راهنمایی میکنند
متنی که زحمت کشیدید و نوشتید رو چند بار خواندم
به خواندن کفایت نکردم و نوشتمش و مجدد روی جملاتی که تصورمیکردم کلیدی تر هستن رو هایلایت کردم و مجدد نوشتم و تصمیم دارم که بهشون عمل کنم
photo4115656777.jpgphoto4115660484.jpgphoto4115663737.jpg

راستش در یک پست دیگه هم اشاره کرده بودم یک اکانت تمرینی دیگه هم باز کردم و گفتم روزی 3.55%رشدش بدم و خب اکانت رو حدود چهار روز رشد میدادم که دوباره سر حدودای 11درصد تا 12درصد که سود کردم
به دلایل مجدد روانشناسی اکانت خب رفت تو ضرر و دیگه تونستم با حدود 55درصد ضررکلی که 10دلار اولیه رو رسوندم به 4.5دلار دیگه معامله نکنم و نشستم دوباره بررسی کردن

و اینکه من اصلن سالها نیست که معامله میکنم راستش بعد کارای کارمندی و شغل ازاد یا حتی کارگری و هر جور کاری که بود درکنار کارمندی دیگه واقعا تصمیم گرفتم که جزو ادم هایی باشم که از نعمت پول برخوردار هستند سال 1399این تصمیم رو گرفتم و خب اخر سال 1399خیلی جدی با فارکس اشنا شدم و تا اخر تابستان 1400بخاطر مشغله های کاری نشد که اموزشی ببینم و انتهای تابستان 1400یک دوره اموزشی رفتم که واقعا ارزومندم که کسی که اون دوره رو میکرد در مسیر درست قرار بگیره و بدونه که درست زندگی کردن بهتر از فکرکردن اشتباه هست و خودش رو استاد دونستن
تا انتهای سال 1400خیلی روی مطالب کم حجم اون دوره تمرین کردم و خب یادمه اواخر بهمن 1400 یه اکانت فکرکنم 2.5دلاری یا 5دلاری سنتی داشتم و اومدم فقط با حمایت و مقاومت روی طلا ترید زدن و خب اونم ضرر شد و دیگه دیدم شانس و احتمال نمیشه
الان یادمه که قشنگ بعد کلی دایورجنس در دایورجنس در دایورجنس که فراکتالی داشت میگفت میخاد قیمت بریزه من بای میزدم و حساب سنتی فک کنم از دست رفت
گفتم دیگه باید یه چیز قطعی باشه و تو یوتوب با یه فیلمی اشنا شدم که اون فردی که فیلم رو ساخته بود گفت قطعا این کف نمیخوره و باید صعود کنه و دقیقا من دنبال این کلمه بودم یعنی قطعا و با اکادمی و استاد امینو اشنا شدم اما گفتم دیگه الکی اعتماد نمیکنم و از اسفند 1400تا شهریور 1401 درباره دوره تحقیق کردم و خب بعد کلی تحقیق وارد شدم و دوره پرایس اکشن رفتم و به سود ماهانه 20درصد رسیدم دقیقا همین که تا حدود 20درصد هر حسابی رو رشد میدم بعدش دیگه اصلن همه چی روحیم عوض میشه برای این هست که من بدون اندیکاتور هم با پرایس میتونم حسابم رو 20درصد در مجموع رشد بدم و در کل مدت زیادی نیست که ترید میکنم و شاید یک سال یا یک سال و نیم که کلن اصلن میدونم بازار دوطرفه چیه
تمام نکاتی که گفتید رو به تمرین و عمل میگیرم و نتیجه رو باز با دوستان به اشتراک میذارم
امیدوارم که شما هم شاد و سلامت باشید تشکر بابت ارزوی خوبتون بزرگوار

[mehran.dm]

سلام دوستان
وقتتون به خیر
یه مسئله ای دارم
خیلی خلاصه :عجله میکنم
یه حساب رو باز میکنم و تا سود 10الی 20درصد خیلی خوب رشدش میدم و جالبه تو این پوزیشن هایی که برای رسیدن به 10الی20درصد میزنم هیچ عجله ای نمیکنم
ولی بعد 20درصد یا 10درصد سود که میکنم یه جور استرس میاد سراغم مثلن وقتی قبل دیدن چارت دارم دوشی میگیرم یا مدیتیشنی میکنم همش با خودم میگم نکنه یه پوزیشن اشتباه بگیرم یا میگم نکنه حدضرر نذارم و چارت یهو بریزه و همه این ها دقیقا بعد سود 20الی10درصد رخ میده

الان حداقل چند ماهه دارم این سیکل و چرخه رو تجربه میکنم فقط و فقط پیشرفتی که کردم این هست که نمیذارم دیگه حسابام کال بشه و قبول میکنم که مثلا پوزیشنم اشتباه بوده و کم کم دارم به این میرسم که یسری روزا خب بهتره ترید نکنم

نمیدونم واقعا چرا این رفتار عجیب از من سر میزنه

دوس دارم سود روزانه خودمو بگیرم سریع
به زور تو مارکت های و لو به وجود میارم میگم خب 123 زده شد حالا هیدن هم هست و اصلن توچه نمیکنم که یه تایم بالا تر من توی یه ناحیه مقاومت هستم شاید الان یه نصفه کندل 15دقیقه که میشه چندین پیپ بریزه و کلی برم تو ضرر
یادمه استاد توفایل ها اونجا که بیوگرافی دوستان رو میخوند دوستانی بودند مثله من که یسری از ایراد هاشونو میدونستن و استاد میگفتن که خب این افراد از خودشون شناخت دارن

الان دنبال راه حلم برای مسئله خودم
به خودم میگم بالاخره یه روز موفق میشم چون اولش اصلن سیستم نداشتم اما اصول رو یادگرفتم و الان سیستم دارم یکم بعدش نمیدونستم مدیریت سرمایه چیه اما الان بک تست میگیرم و مدیریت سرمایه دارم یکم بعدش مدام حساب کال میکردم اما الان قطعا مطمئن هستم که میتونم حداقل یک حساب رو اگه رشد ندم بالاخره نذارم کال بشه و قبل تر اصلن نمیدونم بگم خجالت میکشیدم یا میترسیدم یا مغرور بودم در هر صورت اصلن تو انجمن فعالیت نداشتم اما الان خیلی خوب از تجربه دوستان استفاده میکنم
واقعامنصفانه و منطقی نگاه کنم پیشرفت کردم و وقتی که گذاشتم بیهوده نبوده برای همین علاوه بر اینکه اماده بودم حتی اگه پیشرفتی نکردم و حتی پس رفت کردم بازم امیدوار باشم اما الان خیلی بیشتر امیدوارم که موفق میشم
تو این مرحله احساس میکنم مشکلم همینه

دقیقا همین حس رو قبله ازمون های مختلف دیگه داشتم مثلا ازمون رانندگی یادمه اصلن کلاچ رو نمیدونم واقعا چیکار کردم که یه لحظه ماشین خاموش شد یکاری که واقعا از من بعید بود چون خیلی راننده خوبی بودم اما خب ماشین رو خاموش کردم ولی خب الان دیگه استرسی برای رانندگی ندارم یا به این فکرنمیکنم وای اکه تو چراغ قرمز های چندثانیه ای یهو خاموش کنم چی و استرس بیاد سراغم و دیگه واقعا هرجور بخوام رانندگی میکنم اما خب تو ترید دقیقا همون حس میاد سراغم اگه بریزه اکه خلاف جهت معامله بره



درکل عجله میکنم نقطه دقیق ورود براساس چک لیستم وارد نمیشم و ذهنم میگه خب جواب خیلی روشنه عجله نکن نقطه دقیق وارد شود اما چرا تو این مدت نشد ؟؟؟؟
حس میکنم دنبال یه کلید طلایی میگردم یه زنگ جادویی که یهو بزنه و موفق بشم از یطرف هم میگم شاید نکته ای باشه شاید تمرینی باشه و ندونم



به طورمثال من قبلا با خودم میگفتم دیگه وقتی یه نفر سیستم داره نیاز به تمرین نیست شما بهت میگن مثلا هر وقت 123زد باید وارد شی خب تمرین نمیخواد یه بار 123 رو دیدی و میدونی الانم بشین پای چارت و 123دیدی معامله کن اما اومدم اکادمی دیدم نه تمرین مهمه و هرچی بیشتر تو گذشته تمرین کردم اینده برام واضح تر میشد که تصمیم بگیرم من این نکته تمرین رونمیدونستم یا بهش توجه نداشتم یا ازش اگاه نبودم الان باخودم میگم نکنه چیزی باشه که بهش اگاه نیستم


برای همین این پست رو گذاشتم هدفم این هست که راه حلی برای برطرف کردن مسئله عجله کردنم پیدا کنم
تشکر بی کران از همه دوستان


الان مثلن من مجدد این پست رو ویرایش میکنم

درسته میخوام تصاویر چارت بزارم ولی این واقعا روانشناسی هست و اصلن مربوط به تکنیکال یا پرایس یا فراکتالی نیست

من حساب خودم رو با گام ده درصدی روزانه دو روز رشد دادم طبق این هیزتوری
22222.png

بعد روز سوم که میشه امروز
از صبح تو ذهنم میچرخید که اگه نشه اگه استاپ بخوری اگه فلان اگه بهمان
امروز امدم یه پوزیشن زدم به شرج عکس زیر
51.png
511.png
بعد خب معلوم هست طبق تصویر که تو ضرر بستم و به عبارتی با نصف میزان سودی که میخواستم بکنم ضرر دادم و خارج شدم

الان بعد مارکت رفت در جهت پوزیشنم حرکت کرد
1211.png


الانم باخودم میگم ببین کاش نگه میداشتیش اما خب درصد بیشتری میگم بازار همیشه هست و دوباره سود میکنم و یه بار یهو یه پوزیشنو نگه میدارم اینقدر نگه میدارم که یهو نصف بالانس میره و دیگه الانا با همون 40درصد ضرر کلی یا 50درصد ضرر کلی خداروشکر میتونم که ببندم و دیگه نذارم کال شم

با کمترین حجم ممکن ترید کنید حجم کم ثابت به مدت ۴۲ روز

[mehran.dm]

سلام وقت بخیر
من یک مشکل روانشناسی دارم که گفتم بپرسم شاید تجربش رو داشته باشید یا راه حلی بدونید
زمانی که از اول صبح کارام رو انجام میدم و شروع میکنم به کارام ، تا اخر روز عالی کار میکنم
اما روزی که از اولش کار نکنم و مثلا تا ظهر یا عصر سر یه کارفرعی دیگه ای باشم و نرسم به کار اصلیم که اینجاست ، دیگه تا شب نمیتونم خوب تمرکز کنم رو کار و عمیق بشم رو کارم حواسم پرت میشه و اونروز کلا روز خوبی از اب در نمیاد مفید نیست .
چیکار باید بکنم چه تمرینی باید بکنم
یا اصلا جوابش ساده هست و باید سعی کنم کخ بتونم متمرکز باشم ؟ یاسعی کنم از اول صبح حتما کارام رو انجام بدم بعد ب کارای دیگه فرعی بپردازم (*البته یموقعایی دست ما نیست و کار پیش میاد )
پیشنهادی مشورتی دارید لطف کنید بفرمایید
سپااااااس

انعطاف

[mehran.dm]

سلام وقت تمام عزیزان بخیر سال نو رو به شما تبریک عرض میکنم امیدوارم سال پر برکتی رو پیش رو داشته باشید
عزیزان در رابطه با افزایش سطح آگاهی ممنون میشم کمکم کنید
خیلی وقتها در موقعیت هایی قرار میگیرم و میدونم که باید خودم رو کنترل کنم اما نمیتونم خیلی سخته لامصب...حس میکنم اگه چیزی نگم یا عصبانیتم رو بروز ندم ازم چیزی کم میشه و بازی رو باخت میدم
چند مدت پیش داشتم خوب پیش میرفتم و واقعا خیلی حس خوبی داشتم اما باز فاتحه اش رو خوندم رفت
کتابی چیزی اگر مدنظر دارید یا در حد یه تجربه کوچیک ممنون میشم در اختیارم بذارید

فکر کردن به اهداف و اینده و اینکه اینگونه واکنش های شما در نهایت سرعتگیری هست برای رسیدن به اونها.

[vahid394]

وقت بخیر
در یک جمله : وحید جان شاید تعجب کنید اما با توجه به رخدادهای گذشته در وجود شما ..دچار ترس از موفقیت شده اید ..نکنه اینطور شه و نکنه فلان شه ! اینها بیانگر ترس از موفقیت در شماست
https://forum.academywave.com/showth...l=1#post404305
اینها صحبت شما نیست صحبت ناخودآگاه یا همون سایه ی درونی شماست ..مثال میزنم : نمیگم خیلی از افراد بلکه همه آدم های روی این کره زمین دقیقا آن چیزی نیستند که شما دارید میبینید ... خود واقعی افراد درون اون افراد هست و ما تصمیم میگیریم که در هر جای و مکان چه انسانی باشیم
در سوپر مارکت و موقع خرید یک انسان دیگه هستیم
موقع رانندگی یک انسان دیگه هستیم و در کل در همه موارد زندگی ما خودمان تصمیم میگیریم که چه کسی باشیم یا بهتر بگم ما کسی رو معرفی میکنیم که دوست داریم باشیم اما شاید واقعا ما اینگونه نباشیم
وقتی امینو عزیز فرمودند که روزانه خودتونو مشاهده کنید و سپس این مشاهده رو جهت دار کنید میتونه تمرین خوبی باشه ... مثلا چرا من 10 درصد رشد میدم اکانت رو باعث میشه اون افکار بیاد سراغم ... قطعا به پاسخ های جالبی میرسید و دقیقا میرسید به ریشه این پاسخ

خیلی از افراد دوست دارند در این مارکت سود کنند اما نه فقط با سیستم بلکه به قول امینو 55% روانشناسی فردی هست
وقتی امینو عزیز فرمودند که من استاپ نمیزارم ولی به قدری دقیق بررسی میکنم مارکت رو که راحت بتونم معامله کنم یا اینکه در یک جا فرمودند من اصلا به استاپ فکر نمیکنم و در این اکادمی و دوره فراکتال تمرکز رو از روی 3% درگیری بالانس دارم میارم به روی 3% افزایش بالانس و به استاپ هم فکر نمیکنم به چه علت هست؟
فکر میکنید برای چه امینو فرمود مدیریت سرمایه ای که بروکرها ارایه میکنند اینه که تا حدضرر 1تا5 % درگیر بالانس داشته باشید هیچوقت کال نمیشید و فرمود خب از این جهت هم بهش نگاه کنید سود آنچنانی هم نمیکنید و از اونور مدیریت سرمایه شخصی و شناور خودشو بارها در تریدهای لایو بهمون نشون دادند

بارها بهمون گفتند نوع تفکر و نگرشتون به این مارکت از گذشته و تابحال و چیزی که بهتون گفتند رو بریزید دور و گوش کنید و فیلتر جلوی ذهنتون رو بردارید ... من هم پیشنهاد میکنم که با ترس هایی که از گذشته برامون شکل گرفته مقابله کنیم چون همین هاست که مثل یک کش هرچه دور تر شویم مجددا مارو به نقطه اول بر میگردونه

موفق باشید و با ترس هاتون مقابله کنید

تشکر از شما اقا محمد عزیز
واقعا شاید باورتون نشه ولی من پست شما رو اینقدر خوندم که الان تقریبا حفظ شدم
همیشه اینطوری بودم که تمام صحبت اطرافیان رو میشنیدم و تمام شواهد رو می دیدم و خودم تحلیل میکردم و نتیجه میگرفتم

من نتیجه گرفتم من هنوز چیزهایی هست که باید در خودم بسازم و خودم رو تکمیل کنم مهم نیست که سن و سال انسان چقدره گاهی خب خیلی از سن میگذره اما خب انسان هنوز تکمیل نشده

خیلی از دوستان رو در خلال تاپیک ها دیدم که میان از اموزش ها گله و شکایت میکنن و باز اون سطح پایین تر برخی دوستان میان و مثلا میگن نه سیستم صد در صد وجود نداره ولی من با همون راهی که گفتم یعنی شنیدن حرف بقیه دیدن شواهد و فکرکردن نتیجه میگیرم
خیلی ها هستن که استاد فارکس اسم خودشونو گذاشتن اما هیچ کسی ندیدم که این چنین اکادمی خوبی داشته باشه واگرم کسی داره خب احسنت بهش ولی من نه زیاد پیگیری کردم نه خب دیدم دیگه
درکل بیانات شما و نقل قول هاتون از استاد از نظر من درست هستند


باید تمرین کنم و نمیدونم چرا یک حسی از درونم اینقدر به من امید میده که بعیده من ناامید بشم و خب جالبش اینه من علت ضررهامو میدونم ومیدونم وقتی رعایت کنم نکات رو موفق میشم
ولی خب از راه حل های شما برای اینکه به خودم مسلط بشم استفاده میکنم


واقعا تشکر

[hassan47]

سلام دوستان
وقت بخیر
منابعی رو میخواستم راجب ذهن و آشنایی با اصول تغییر دیدگاه و کنترل ذهن
چون من هفته قبلی کل معاملاتم پر سود بود و این هفته باز بازگشت به تنظیمات کارخونم فعال شد و برگشتم سر پله اول وجالب قیافه بازار بود


ممنون میشم منابعی رو بگید

سلام برشما
آدمي از نوببايد ساخت وز نو عالمي

به کنترل ذهن با تصویرسازی هدفمند و مستمر میشه تا حدی زیاد نزدیک شد.شب قبل از بستن چشم ،صبح قبل از بازکردن چشم