صفحه 377 از 543 نخستنخست ... 277327367375376377378379387427477 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 3,761 به 3,770 از 5427

موضوع: روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

  1. #3761


    تاریخ عضویت
    Jan 2022
    نوشته ها
    190
    تشکر
    1,518
    914 بار در 182 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 9 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    قاعده یازدهم:کاشت و برداشت
    همیشه نتیجه ی کارهایی را که انجام می دهید،مثبت یا منفی، به طور کامل دریافت خواهید کرد.

    حرفه ای ها:
    یک شب بعد از کنسرت فریتز کرایسلر ویولن زن و آهنگساز بنام قرن بیستم،یکی از حاضران آنچنان هیجان زده می شود که کرایسلر را در آغوش می گیرد و می گوید:«دوست داشتم تمام زندگی خود را بدهم تا بتوانم مانند شما ویولن بزنم.» کرایسلر در پاسخ می گوید:«من هم همین کار را کرده ام.»

    درجهانی که ما زندگی می کنیم،حداقل در بلند مدت، عدالت کامل برقرار است.هر آن چه که بدهید، پس می گیرید.اگربیشتر بدهید، بیشتر می گیرید. اهمیت این قاعده در این است که شما نمی توانید چیزی را برداشت کنید، مگر آن که ابتدا چیزی را کاشته باشید.به عبارتی دیگر، آن چه را که امروز برداشت می کنید،نتیجه ی آن چیزهایی است که در گذشته کاشته اید. بنابراین اگر می خواهید در آینده چیز بهتر و بیشتری را برداشت کنید، باید امروز چیزی بهتر و بیشتر بکارید.

    برای هرچیزی که در زندگی می خواهید به دست آورید، هزینه ای لازم است که باید آن را پیشاپیش و به طور کامل بپردازید.برای موفقیت در کاری که قبل موفق نبوده اید باید کارهایی را انجام دهید که قبلاً انجام نداده اید.باید تبدیل به شخصی شوید که قبلاً هرگز نبوده اید.

    هرچیزی را که در زندگی بخواهید باید بهای آن را با معیارهای از خودگذشتگی،تلاش، اختصاص وقت و انضباط فردی به طور کامل بپردازید. اکنون ببینید هزینه ی هدف شما چیست؟ پرداخت آن را از همین امروز شروع کنید.

    شاد و پیروز باشید.
    ما در حال تجمیع عادتهای کارامد برای حرکتی بزرگ(درک زمان "تغییر زندگی)و توزیع این عادتها در آکادمی بین یکدیگر هستیم.

  2. 17 کاربر برای این پست سودمند از مجتبی رضایی عزیز تشکر کرده اند:


  3. #3762


    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    352
    تشکر
    423
    1,897 بار در 363 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 4 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    جالب بودو ممنون ک ب اشتراک گذاشتید


    نقل قول نوشته اصلی توسط Armingpr نمایش پست ها
    کارهایی را که پیشتر جواب داده اند بیشتر انجام دهید
    سال ۲۰۰۴ به بیمارستان در میشیگان رویه ای جدید را در بخش مراقبت های ویژه شان (آی سی یو) اجرا کردند و خیلی سریع شاغلان این بخش از موفقیت این
    رویه ی جدید حیرت زده شدند.
    این رویه پس از سه ماه باعث شد عفونت بیماران در بخش آی سی یو تا ۶۶ درصد کم و در طول هجده ماه ۷۵ میلیون دلار در مخارج این بخش صرفه جویی شود. از همه مهمتر این اقدام واحد جان بیش از هزار و پانصد نفر را فقط در طول یک سال و نیم نجات داد. این راهبرد فوراً در مقاله ای جنجالی در نشریه ی پزشکی نیــو انگلند چاپ شد این معجزه ی پزشکی از تصورتان بسیار ساده تر است، چون فقط یک چک لیست بود.
    قدرت حذف نکردن مراحل
    نام راهبرد چک لیست که در بیمارستان میشیگان اجرا شد «پروژه ی ارکان آی سی یو .است پزشکی به نام پیتر پرونوواست در به کار بردن این روش پیشگام بود و بعد نویسنده ای به نام آتول گوانده آن را رواج داد.
    گوانده در کتاب پرفروشش بیانیه ی چک لیست، توضیح میدهد که چطور چک لیست ساده توانسته است چنین نتایج شگرفی داشته باشد. او یکی از چک لیستهایی را که برای کاهش خطر عفونت حین گذاشتن سوند ورید مرکزی در یک بیمار استفاده شده است را توضیح میدهد. پرونو واست روی یک برگ کاغذ ساده مراحلی را که برای جلوگیری از عفونت حین گذاشتن سوند باید طی شود با جزئیات توضیح داد.
    پزشکان باید (۱) دستشان را با صابون بشویند (۲) پوست بیمار را با ضد عفونی کننده ی کلرهگزیدین تمیز کنند (۳ پارچه ای استریل روی کل بدن بیمار یکشند (۴) ماسک کلاه روپوش و دستکش استریل بپوشند، ۵) وقتی سوند را کار گذاشتند، روی محل اتصال سوند یک باند استریل قرار دهند.
    مراحل را یکی یکی انجام دهید این مراحل بسیار واضح ،اند، سال هاست که شناخته شدهاند و آموزش داده میشوند پس ایجاد چک لیست برای آنها کار احمقانه ای است پرونوواست از پرستاران بخش آی سی یو خواست یک ماه پزشکان را زیر نظر بگیرند و ببینند چگونه به بیماران سوند وصل میکنند و این را ثبت کنند که آنها چقدر هر مرحله را کامل انجام میدهند در نهایت معلوم شد آنها (پزشکان) برای بیش از یک سوم بیماران یک مرحله را حذف میکنند چک لیست پنج مرحله ای راه حل ساده ای بود که بیمارستانهای میشیگان آن را برای نجات جان هزار و پانصد نفر به کار بردند یک لحظه به این موضوع فکر کنید. هیچ ابتکار فنی ای در کار نبود هیچ کشف دارویی یا رویه ی پزشکی جدید هم در کار نبود. پزشکان فقط مراحل را حذف نمی کردند و راه حل هایی را که داشتند
    منسجم تر به کار می بستند.
    راه حلهای جدید در مقابل راه حلهای قدیمی
    ما معمولاً راه حلهایی را که پیشتر کشف کرده ایم دست کم میگیریم و از ظرفیت راه حل های قدیمی - حتی اگر بهترین باشند - کاملاً استفاده نمیکنیم زیرا به نظرمی رسد که پیش تر آنها را بررسی کرده ایم.
    مشکل این است که «همه این رو میدونن» با «همه این رو انجام میدن» متفاوت است. شناخته شده بودن یک راه حل به این معنا نیست که از آن استفاده می.شود و مهم تر این است که استفادهی گاه به گاه از یک راه حل به این معنا نیست که آن راه حل به صورت منسجم به کار میرود هر پزشکی پنج مرحله ی چک لیست پیتر پرونوواست را میداند اما پزشکان اندکی هستند که هر پنج مرحله را هر دفعه بدون کم و کاست انجام میدهند.
    پیش فرض ما این است که اگر واقعا میخواهیم پیشرفت کنیم به راه حل های جدیدی نیاز داریم اما همیشه این طور نیست.
    از داشته های فعلی تان استفاده کنید این الگو نه تنها در شرکتها و دولتها کاربردی است، بلکه در زندگی های شخصی نیز وجود دارد ما فقط با یک اشاره انگشت منابع و ایده ها را هدر میدهیم زیرا جدید و هیجان انگیز به نظر نمی رسند.
    نمونه های رفتاری کوچک و بزرگ بسیاری هستند که ممکن است موجب پیشرفتمان در زندگی شوند فقط اگر آنها را منسجم تر انجام دهیم؛ مثل هر روز از نخ دندان استفاده کردن ترک نکردن ،ورزش انجام دادن وظایف کاری اصلی به صورت روزانه و نه فقط در صورت داشتن ،وقت بیشتر عذر خواهی کردن و نوشتن نامه ی تشکر در هر هفته.
    البته این راه حل ها کسل کننده.اند مسلط شدن بر اصول کار جذابی نیست اما جواب میدهد. مهم نیست روی چه وظیفهای کار میکنید یک چک لیست ساده از مراحل وجود دارد که میتوانید همین حالا آن را دنبال کنید؛ همان اصول بنیادی ای که سالهاست میشناسید و اگر آنها را منسجم تر تمرین کنید فوراً نتیجه بخش خواهد بود.
    پیشرفت معمولاً در پس راه حل های کسل کننده و آگاهی های کنار گذاشته شده پنهان می شود. شما به اطلاعات بیشتری نیاز ،ندارید به راهبرد بهتر هم نیاز ندارید فقط باید راه حلی را که پیشتر جواب داده است بیشتر انجام دهید

  4. 8 کاربر برای این پست سودمند از !!!AT عزیز تشکر کرده اند:


  5. #3763

    abolfazljafari11 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2021
    محل سکونت
    کرمان
    نوشته ها
    1,601
    تشکر
    2,698
    8,194 بار در 1,624 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 63 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Erfanalk نمایش پست ها
    سلام ابوالفضل جان وقت بخیر
    در یک جمله تکمیل میکنم
    چیزی که میخواید رو در زمان حال تصویر سازی کنید
    تصویر سازی به این معنی نیست که در زمان اینده باشین _ مثلا من خودم در بازی فراوانی نزدیک به 4 ماه هست هر روز تصویر سازی میکم که با سانتافه میرم خودپرداز و از اونجا موجودی میگیرم و مقدار دریافتی امروزمو میبینم
    در زمان حال هست و اینجوری نیتس که فک کنم بعد 1 سال سانتافه میرونم و ....

    موفق باشید
    سلام عرفان جان
    فک کنم متوجه نشدید سوال من رو...
    وقتی 4ماه بازی فراوانی انجام میدید قطعا فایل استاد رو دیدید
    استاد در فایل میگن نباید فکر کنیم که میخوایم به مثلا سانتافه برسیم باید فکر کنیم سانتافه داریم و از اون داریم لذت میبریم یا هرچیز دیگه ای دقیقا مثل تصویر سازی شما که میگید تصویر سازی میکنم که سانتافه(دارم)و میرم موجودی میگیرم نه اینکه سانتافه میخوام که برم موجودی بگیرم
    ربطی به اینده یا حال نداره..

    سوال من کلا یچیز دیگه بود من سوالم اینه گفته میشه تصویر سازی کنید که مثلا فرداتون میخواید به چه شکل باشه درحالی که اگه به اون چیزی که میخوایم فکر کنیم با حرف استاد متناقضه ما باید فکر کنیم فردا انجام شده بعدش ببیتم وقتی انجام شده چه کاری انجام میدیم
    مثل تصویر سازی شما که سانتافه رو داشتین و نخواستینش...
    امیدوارم منظورمو رسونده باشم
    بهترین اموزگاران آن هایی هستند
    که به تو نشان میدهند کجا را نگاه
    کنی اما نمیگویند چه ببینی
    <<<<<امینو>>>>

  6. 10 کاربر برای این پست سودمند از abolfazljafari11 عزیز تشکر کرده اند:


  7. #3764


    تاریخ عضویت
    Apr 2022
    محل سکونت
    mashhad
    نوشته ها
    537
    تشکر
    3,316
    3,441 بار در 523 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 2 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    دوست داری حوصلت سر بره یا ضرر کنی؟

    موضوع کوتاه و قشنگ یکی از مقالات سایت که نوشتمش و زدم رو دیوار
    ای برادر تو همان اندیشه ای / گر گل است اندیشه تو گلشنی

  8. 11 کاربر برای این پست سودمند از mahdi.k عزیز تشکر کرده اند:


  9. #3765

    Mehrdad az آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2021
    محل سکونت
    karaj
    نوشته ها
    501
    تشکر
    11,030
    3,851 بار در 512 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 29 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi.k نمایش پست ها
    دوست داری حوصلت سر بره یا ضرر کنی؟

    موضوع کوتاه و قشنگ یکی از مقالات سایت که نوشتمش و زدم رو دیوار
    واقعا درسته
    یکی از دلایلی که بعضی اوقات ضرر کردن رو ترجیح میدیم به نشستن و مشاهده کردن علاقه بدن به ترشح آدرنالین و هیجان هستش
    با اینکه میدونیم به هیچ عنوان زمان مناسبی برای ورود نیست اما اون آدرنالین داره از درون قلقلک میده و میگه وارد پوزیشن شو که قراره کلی هیجان رو با هم تجربه کنیم
    و جالبه مقاله ای رو میخوندم نوشته بود تصمیمات ناخودآگاه ۴ تا ۱۰ ثانیه قبل از اینکه ما اون ها رو وارد خودآگاه و اجرایی کنیم گرفته شده
    بعضی اوقات با تعجب نگاه میکنیم به پوزیشن باز شده که انگار موقع وارد شدن کاملا آگاهی و درک ما خاموش بوده و فقط میخواستیم به هر قیمتی که شده وارد بشیم
    راهکار این مشکل هم مدیتیشن و مشاهده افکار هست
    یا اگر علاقه زیاد به هیجان داریم یک ورزش رو انتخاب کنیم که تخلیه روانی بشیم

  10. 13 کاربر برای این پست سودمند از Mehrdad az عزیز تشکر کرده اند:


  11. #3766


    تاریخ عضویت
    Apr 2022
    محل سکونت
    mashhad
    نوشته ها
    537
    تشکر
    3,316
    3,441 بار در 523 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 2 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrdad az نمایش پست ها
    واقعا درسته
    یکی از دلایلی که بعضی اوقات ضرر کردن رو ترجیح میدیم به نشستن و مشاهده کردن علاقه بدن به ترشح آدرنالین و هیجان هستش
    با اینکه میدونیم به هیچ عنوان زمان مناسبی برای ورود نیست اما اون آدرنالین داره از درون قلقلک میده و میگه وارد پوزیشن شو که قراره کلی هیجان رو با هم تجربه کنیم
    و جالبه مقاله ای رو میخوندم نوشته بود تصمیمات ناخودآگاه ۴ تا ۱۰ ثانیه قبل از اینکه ما اون ها رو وارد خودآگاه و اجرایی کنیم گرفته شده
    بعضی اوقات با تعجب نگاه میکنیم به پوزیشن باز شده که انگار موقع وارد شدن کاملا آگاهی و درک ما خاموش بوده و فقط میخواستیم به هر قیمتی که شده وارد بشیم
    راهکار این مشکل هم مدیتیشن و مشاهده افکار هست
    یا اگر علاقه زیاد به هیجان داریم یک ورزش رو انتخاب کنیم که تخلیه روانی بشیم
    دقیقا مهرداد جان. ابتدای خوندن متنت میخواستم بگم که راه حل این موضوع که خودمم گرفتارش هستم همون مدیتیشن و مشاهده افکاره.

    بقول اکهارت تول یه سوال سازنده که همیشه از خودتون بپرسید
    اینه که در هر لحظه من دارم به چه چیزی فکر میکنم و بدون قضاوت افکار این کارو انجام بدید.
    یا استاد امینو که میگفتن برای تغییر و یادگیری ابتدا باید بفهمین که چطور فکر میکنید.

    ویرایش توسط mahdi.k : 05-13-2023 در ساعت 21:33
    ای برادر تو همان اندیشه ای / گر گل است اندیشه تو گلشنی

  12. 10 کاربر برای این پست سودمند از mahdi.k عزیز تشکر کرده اند:


  13. #3767

    Snow_Trader آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    835
    تشکر
    3,025
    8,127 بار در 856 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 318 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    کوهنوردی آسان نیست، اما منظره ای هم که از قله کوه دیده می شود، بسیار زیباست.
    Hard takes time, impossible a little more time

  14. 13 کاربر برای این پست سودمند از Snow_Trader عزیز تشکر کرده اند:


  15. #3768

    mohamad heydari آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2022
    نوشته ها
    1,297
    تشکر
    3,095
    6,005 بار در 1,278 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 748 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    سلامو صبح بخیر خدمت عزیزان دل ,امیدوارم حال دلتون عالی باشه دوستان گلم و سرشار از احساس خوب و نابی باشید

    یک فیلم قدیمی بسیار زیبا که رسیدن به قله های موفقیت رو از شرایط بسیار بد و وحشتناک تا اون بالاهارو به تصویر کشیده و واقعا حرف استاد امینوی بزرگ رو به وضوح نشون میده (انسان وقتی دیگه چیزی برای از دست دادن نداره تو تنگنا قرار میگیره و اونجا تازه رشد میکنه)

    پیشنهاد میکنم حتما تایم بذارید ببینید و یادتون باشه ما برای سرگرمی وقت ارزشمندمون رو نمیذاریم پای فیلم و سریال ها مگر برای آموزش و رشد شخصیمون


    در جستجوی خوشبختی
    the pursuit of happyness
    نقد-داستان-فیلم-در-جستجوی-خوشبختی.jpg

    لینک دانلود با کیفیت 720
    http://dl5.freeserver.top/www2/film/...res=1684382492

    شما بهترینید
    ویرایش توسط mohamad heydari : 05-14-2023 در ساعت 09:36
    نیمه ای از قلب من در بهشت بَرین است.(♥️)

  16. 12 کاربر برای این پست سودمند از mohamad heydari عزیز تشکر کرده اند:


  17. #3769

    shahab0905 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2022
    محل سکونت
    خلیج فارس
    نوشته ها
    1,776
    تشکر
    17,208
    6,461 بار در 1,725 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 916 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    سلام بر دوستان عزیزم
    من روزانه یک مقاله رو مطالعه میکنم.
    قصد دارم جهت یاداوری یا مطالعه ، قسمتی از مقاله رو با شما به اشتراک بزارم.
    حاضرید حوصلتون سر بره یا ضرر کنید؟

    گاهی اوقات، حرکت*های خیلی خوب و بزرگی در بازار وجود ندارد یا اینکه اصلا سیستم معاملاتی شما سیگنالی برای ورود به معامله نمی*دهد. در این شرایط، اگر معامله*گر صبور نباشد، ممکن است سیستم معاملاتی خود را به کلی کنار بگذارد یا هر طور شده خودش را توجیه کند و به زور وارد یک معامله شود.

    معامله*گران تمام روز مقابل مانیتورهای خود می*نشینند و به بازار و نمودارها خیره می*شوند، و اگر موقعیت معاملاتی خوبی پیدا نکنند، ممکن است فقط به خاطر اینکه خسته شده*اند و حوصله*شان سر رفته، به زور و بدون دلیل وارد یک معامله شوند. معامله*گران بعضی اوقات احساس می*کنند که هر طور شده باید در بازار حضور داشته باشند، و این طرز فکر و احساس می*تواند آن*ها را مجبور کند وارد معاملاتی شوند که در واقع نباید انجام دهند. این*ها معاملاتی هستند که به دلیل بی*حوصلگی انجام می*شوند، و چنین معاملاتی به ندرت به سود می*رسند.

    ما وارد افکاری می*شویم مثل اینکه «این خیلی حوصله سر بَر است. دیگه باید یه کاری انجام بدم». دیگر احساس خوب و راحتی نداریم و می*خواهیم از این وضعیت خلاص شویم. به همین خاطر ممکن است هر لحظه وارد یک معامله شویم.

    چند راه برای غلبه بر بی*حوصلگی پیشنهاد می*کنیم:


    • استراحت کنید

    کمی از بازار فاصله بگیرید و استراحت کنید. قدری از نمودارها دور شوید و کارهایی انجام دهید که دوباره انرژی بگیرید.

    • اهداف خود را فراموش نکنید

    درگیر کارهایی نشوید که انرژی ذهنی شما را هدر می*دهند. قبل از اینکه وارد معامله شوید، ببینید به دنبال چه چیزی هستید و چه نتیجه*ای می*خواهید بگیرید. آیا این معامله مطابق قوانین معاملاتی شماست؟
    در حرفه معامله*گری، آگاهی از اینکه ذهن ما چه چیزهایی به ما می*گوید، مهارت بسیار مهمی است که همیشه باید آن را تقویت کنیم.
    هیچکس از معاملاتی که از سر بی*حوصلگی انجام می*شوند، در امان نیست. افراد مبتدی و مجرب، ممکن است وقتی بازار حرکات ضعیف و کوچکی دارد یا هنگامی که شرایط کاری آن*ها یکنواخت می*شود، دچار بی*حوصلگی شوند.در این مواقع همیشه به این موضوع فکر کنید:
    حاضری حوصله*ات سر بره یا ضرر کنی؟


    به نظرم این مقاله واسه تمرینات هم میتونه صادق باشه
    به این صورت که با درست تمرین نکردن و صرف انجام و به اتمام رسوندن اون تمرین به هر شکلی میتونه تبعات اشتباهی بر ناخودآگاه ما داشته باشه.
    پس:
    حاضری درست تمرین کنی یا با اشتباه فقط تمرینتو تموم کنی؟
    باران باش ببار!نپرس پیاله های خالی از آن کیست...

  18. 13 کاربر برای این پست سودمند از shahab0905 عزیز تشکر کرده اند:


  19. #3770


    تاریخ عضویت
    Jan 2022
    نوشته ها
    190
    تشکر
    1,518
    914 بار در 182 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 9 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    قاعده دوازدهم موفقیت: خدمت
    پاداش هایی که در زندگی می گیرید با میزان خدمت شما به دیگران رابطه ی مستقیم دارد.

    چتر نجات شما را چه کسی می بندد؟
    چارلزپلوم یکی از خلبانان نیروی دریایی بود که پس از 75 ماموریت جنگی، هواپیمایش مورد اصابت یک موشک زمین به هوا قرار گرفت. پلوم از هواپیما بیرون پرید و به اسارت دشمن درآمد.شش سال در یکی از زندان های دشمن حبس شد. او از این مهلکه جان سالم به در برد.
    روزی چارلز و همسرش در رستورانی نشسته بودند.مردی به آن ها نزدیک شد و گفت:«تو پلوم هستی! در یکی از نبردهای هوایی، جنگنده های دشمن را تعقیب کردی،آن ها تو را زدند و سقوط کردی!»
    پلوم پرسید:«این چیزها را تو از کجا می دانی؟»
    مرد پاسخ داد:«من چتر نجات تو را بستم.»
    نفس در سینه ی پلوم حبس شده بود.مرد که با غرور مشتش را در هوا تکان می داد گفت:«مطمئن بودم که کار می کند.»
    پلوم حرف او را تایید کرد و گفت:«مطمئناً کار کرده است، وگرنه ، من الان این جا نبودم و یک دیگر را در آغوش گرفتند.»
    آن شب پلوم از فکر آن مرد نتوانست بخوابد.و با خود می اندیشید:«خیلی مایلم بدانم او در لباس فرم نیروی دریایی چه شکلی بوده است ،کلاه سفید،یک دستمال در پشت و بندهای آویز منگوله دار.نمی دانم چند بار او را دیده ام و حتی به او یک سلام ، صبح بخیر یا چیزی مثل آن نگفته ام ، فقط به خاطر این که من خلبان جنگنده بودم و او ملوان.»
    پلوم به ساعاتی فکر کرد که آن ملوان پشت یک میز چوبی طویل ، در سالن های زیر کشتی، با دقت چترها را ترمیم می کرده ، آن ها را تا می زده و با نگرانی، سرنوشت کسی را که نمی شناخته رقم می زده است.
    اکنون پلوم از مخاطبین خود می پرسد:«چه کسی چتر نجات شما را می بندد؟» قطعاً استاد امینو دلسوز و مهربان

    زندگی شخصی خود را بررسی کنید و ببنید چه افرادی به شما وابسته اند:خانواده،دوستان و یا افراد جامعه ؟ چگونه می توانید بهتر به آن ها خدمت کنید؟ به منظور بهتر و غنی تر کردن زندگی آنها چه کارهایی می توانید انجام دهید؟

    موفق باشید.
    ما در حال تجمیع عادتهای کارامد برای حرکتی بزرگ(درک زمان "تغییر زندگی)و توزیع این عادتها در آکادمی بین یکدیگر هستیم.

  20. 17 کاربر برای این پست سودمند از مجتبی رضایی عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 35 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 35 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •