سلام.یک اتفاق عجیب. این ترید رو دیشب در ذهنم مجسم کردم.دقیقا همین مدل بازار ب من داد.با اینکه همیشه دنبال هیدن اول هستم اما دیشب ب یک مثلث فکر میکردم
NZDUSDM1.png
سلام بر دوستان عزیز و گرانقدر
یه سوال داشتم راجع به مراقبه و مدیتیشن ، خواستم ببینم آیا هنگام مدیتیشن میشه آهنگ گوش کرد ، چون من اگه به آهنگ گوش نکنم به هیچ وجه نمیتونم تمرکز کنم و بیشتر حواسم به سمت افکار منفی میره و کلا پشیمون میشم ولی اگه آهنگ گوش کنم خیلی بهتر میتونم تمرکز کنم و به آرامش روحی برسم ، نمیدونم چطور بدون آهنگ باید تمرکز کنم و خودم رو آزاد کنم، ممنمون میشم اگه بتونید راهنماییم کنید.
سلام وقت بخیر
خیلی عالیه ولی استاد تاکید دارن که مسائل سیستمیک به شکل فیزیکی تمرین بشه و تمرین زدن هدف روز بعد فقط به شکل عددی باشه.شما تصویر سازی میکنید که عدد هدف فردا را در استیتمنت زده شده و عدد مورد نظر به بالانستون اضافه شده و شما فقط بابتش شکر گذاری میکنید.بعد از انجام چند باره این کار تصویر هدف در ذهن ناخودآگاه شما ثبت میشه (و به طبع اون ناخودآگاه در برابرش مقاومتی نمیکنه) و سیستم هدایت خودکار برای رسیدن به هدف تمام تلاشش را انجام میده بدون اینکه خودآگاه شما را درگیر کنه و شما خیلی راحتتر به هر هدفی که از تصویر سازی داشتید میرسید.این مربوط به بعد روانشناسی کار هست و بعد متافیزیکی را همون طور که آرماندوی عزیز گفتن استاد در وبینار بازی فراوانی توضیح میدن.اونجا متوجه میشید که دلیل تاکیدی که استاد صرفا در مورد تصویر سازی هدف و نه انجام کار دارن چیه.
موفق باشید
سلام دوست عزیز بله قطعا میشه ولی باید موزیک بی کلام باشه چون مثلا موزیک پاپ یا رپ همشون دارایه محتوایی هستن که ذهنو درگیر خودش میکنه یا میبره سمت یه خاطره یا میبره به آینده که اصلا خوب نیست چون هدف از مدیتیت رسیدن به آگاهی درونیه از طریق بودن در لحظه حال
ما تو مدیتیشن روش های مختلفی داریم که باهاش بیایم تو لحظه حال که بهشون اصطلاحا میگیم object of meditation یا اصطلاح عامیانش میتونه تمرکز روی یک شی یا هدف یا اجزا باشه مثلا ابتدایی ترین و بهترین حالت تنفسه بعد صدا میتونه بهترین گذینه باشه
یا تمرکز (مشاهده ) اجزایه بدن بصورت حسی باشه یا یک آوا که بصورت مداوم داخل ذهنتون گفته میشه
ویرایش توسط Mehdi-mv : 11-17-2021 در ساعت 19:19
سلام مجدد
خب میدونید سیستم همون سیستمه و عملا باید همون میزان جواب بده ولی در شرایط استرس بدن طبق برنامه ریزی چند میلیون سالش شروع به افزایش خون رسانی به بافتای حرکتی میکنه و بدن داغ میشه چون قراره شما را برای ستیز و گریز آماده کنه. در چنین شرایطی خون رسانی به اندام های داخلی کم میشه و از طرف دیگه مغز قسمت کورتکس که مربوط به تجزیه و تحلیله را خاموش میکنه چون تشخیص میده شرایط اضطراریه و وقت تحلیل نیس و باید براساس پروگرمینگ ناخودآگاه واکنش سریع نشون بده.
پس مشکل دوتاس ،اول اینکه استرس داریم و دوم اینکه سیستم معاملاتی روی ذهن ناخودآگاه پیاده نشده تا در شرایط احساسی هم با همون سیستم ترید کنیم.در واقع در زمان استرس همون جوری ترید میزنید که با سیستم های قبلی(یا کلا بر اساس سیستم شخصیتی)ترید میزدید.
راهکارش اینه که اولا تا جایی که میتونید به سیستم مسلط بشید.تسلط و یادگیری قبل از 7 سالگی به شکل هینوتیزم اتفاق میوفته و بعد از هفت سالگی با تکرار.برای اینکه هم تمرین کنید هم از قدرت هیپنوتیزم بهره ببرید باید مدت زمان و تعداد برسیهاتون را اینقدر بالا ببرید که تقریبا پای چارت خوابتون ببره.وقتی زمان برسی طولانی میشه و مغز خسته میشه خود به خود فرکانساش را کاهش میده و درهای ناخودآگاه باز میشه برای همینه که استاد به برسی های 100 تایی تاکید میکنن و از نظر من اگر این صدتا پشت سرهم باشه خیلی خیلی موثر تره.اگر خود هیپنوتیزم را یاد بگیرید یا شرطی بشید میتونید به شکل اختیاری در سطوح فرکانسی پایینتر تمرین و برسی کنید و ذهن ناخودآگاه را برنامه ریزی کنید.
مسئله بعدی هیجانه(استرس).هیجان ممکنه هیجان سود کردن یا ترس از ضرر کردن باشه.در درجه اول باید احساسات و خاطراتی که باعث این هیجان میشن را شناسایی و خنثی کنید.مثلا قبلا ضرر یا سودی داشتید که شما را هیجان زده کرده یا از دست دادن پولی که وارد معامله کردین بهتون آسیب بزنه یا سودی که به دست میارید تاثیر جدی روی زندگیتون داشته باشه . حتی خاطرات شکستها و پیروزی هایی که در زمینه های دیگه اتفاق افتادن و یا حس عقب بودن و ...میتونه روی این هیجانات تاثیرگذار باشه که همه این موارد باید حل و فصل بشن.کار دیگه ای که خیلی کمک میکنه تن آرامی و مراقبس که باعث آرامش و بالا رفتن آگاهی میشه.مورد بعدی همون توصیه استاده که میگن با حد اقل حجم وارد معامله بشید.مثلا هفته اول یک صدم و وهفته های بعد بیشترش کنید.این شکلی مغزتون آروم آروم با شرایط جدید هماهنگ میشه و چون سود و ضرر کمه احساسی بهش پیدا نمیکنه که این خیلی خیلی مهمه.
باید به جایی برسید که سودها و ضررهای سیتمیک و نهایتا هدف روزانه براتون کاملا عادی و بدیهی باشه(تصویرسازی هدف روز بعد برای همینه)و زمانی که به این پذیرش برسید دیگه هیجان زده نمیشید و میتونید از دانشتون استفاده کنید.
موفق باشید.
در حال حاضر 76 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 76 مهمان ها)