روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[.Brave_Heart.]

سلام عرض میکنم امیدوارم عالی و سرافراز باشید
یک نکته ای امروز برام سوال شد و ذهنم و درگیر کرد
من نزدیک به سه سال توی صنف ارایشگری مشغول بودم سال 95 تا 98 و کلی مهارت کسب کردم و به جای رسیده بود دیگه برای مو زدن فکر نمیکردم و بصورت ناخوداگاه کارم و انجام میدادم
خیلی برام جالی بود بعد از دو سه سال مو نزدن و تمرین نکردن الان که مو آشناهامو میزنم قشنگ مثل قدیم میزنم بدون کم و کاستی
سوالی شده بود برام اینکه زمانی که یک مهارت در ضمیر ناخوداگاه انسان به صورت قطعی ریشه میکنه تا کی میتونه به صورت ناخوداگا اون عمل انجام بشه؟
حتی اگه بعدش تمرین و تکراری انجام نشه
آیا این عمله بدون فکر تا اخر عمر همراه انسان خواهد بود یا خیر؟
یعنی واقعا اگر ب این شکل باشه باید خدارو شکر کرد که انسان همچین قدرتی داره
تازه دارم به حرف استاد میزنم که میگه به یه جای میرسه که تریدر با نگاه کردن چارت وارد معامله میشه
و این وارد پوزیشن شدن بدون فکر قطعا حاصل تمرین و تکرار هایه سالیانه تریدره
و در اخر به این نتیجه میرسیم که جا نزدن و ادامه دادن در این حرفه قطعا جواب خواهد داد و زمان پاداشش رو به تریدر خواهد داد

[sara.sat]

سلام عرض میکنم امیدوارم عالی و سرافراز باشید
یک نکته ای امروز برام سوال شد و ذهنم و درگیر کرد
من نزدیک به سه سال توی صنف ارایشگری مشغول بودم سال 95 تا 98 و کلی مهارت کسب کردم و به جای رسیده بود دیگه برای مو زدن فکر نمیکردم و بصورت ناخوداگاه کارم و انجام میدادم
خیلی برام جالی بود بعد از دو سه سال مو نزدن و تمرین نکردن الان که مو آشناهامو میزنم قشنگ مثل قدیم میزنم بدون کم و کاستی
سوالی شده بود برام اینکه زمانی که یک مهارت در ضمیر ناخوداگاه انسان به صورت قطعی ریشه میکنه تا کی میتونه به صورت ناخوداگا اون عمل انجام بشه؟
حتی اگه بعدش تمرین و تکراری انجام نشه
آیا این عمله بدون فکر تا اخر عمر همراه انسان خواهد بود یا خیر؟
یعنی واقعا اگر ب این شکل باشه باید خدارو شکر کرد که انسان همچین قدرتی داره
تازه دارم به حرف استاد میزنم که میگه به یه جای میرسه که تریدر با نگاه کردن چارت وارد معامله میشه
و این وارد پوزیشن شدن بدون فکر قطعا حاصل تمرین و تکرار هایه سالیانه تریدره
و در اخر به این نتیجه میرسیم که جا نزدن و ادامه دادن در این حرفه قطعا جواب خواهد داد و زمان پاداشش رو به تریدر خواهد داد

سلام
وقت بخیر
این مورد رو من توی زمینه دیگه ای (ورزش) تجربه کردم. اونم بعد از حدود 15 سال کنار گذاشتن همه اون تکنیک های ورزشی که زمانی کاملا بهشون مسلط شده بودم
توی سمینار جناب کوین هم این حالت رو شایستگی ناخودآگاه نام میبره و میگه وقتی به این مرحله برسید دیگه فکری پشتش قرار نمیگیره؛ انرژی گرفته نمیشه و تنها کار مورد نظر به بهترین شکل ممکن انجام میشه
شاید همه اون جزییات و همه ترفندهاش رو خاطرمون نباشه که بنظرم لزومی نداره واقعا
اما اصل مطلب جوری توی وجود و ناخودآگاه جا خوش کرده، که به هیچ وسیله ای شاید نشه بیرونش کرد
روز خوش و ایام به کام

[Behnambaziar]

سلام عرض میکنم امیدوارم عالی و سرافراز باشید
یک نکته ای امروز برام سوال شد و ذهنم و درگیر کرد
من نزدیک به سه سال توی صنف ارایشگری مشغول بودم سال 95 تا 98 و کلی مهارت کسب کردم و به جای رسیده بود دیگه برای مو زدن فکر نمیکردم و بصورت ناخوداگاه کارم و انجام میدادم
خیلی برام جالی بود بعد از دو سه سال مو نزدن و تمرین نکردن الان که مو آشناهامو میزنم قشنگ مثل قدیم میزنم بدون کم و کاستی
سوالی شده بود برام اینکه زمانی که یک مهارت در ضمیر ناخوداگاه انسان به صورت قطعی ریشه میکنه تا کی میتونه به صورت ناخوداگا اون عمل انجام بشه؟
حتی اگه بعدش تمرین و تکراری انجام نشه
آیا این عمله بدون فکر تا اخر عمر همراه انسان خواهد بود یا خیر؟
یعنی واقعا اگر ب این شکل باشه باید خدارو شکر کرد که انسان همچین قدرتی داره
تازه دارم به حرف استاد میزنم که میگه به یه جای میرسه که تریدر با نگاه کردن چارت وارد معامله میشه
و این وارد پوزیشن شدن بدون فکر قطعا حاصل تمرین و تکرار هایه سالیانه تریدره
و در اخر به این نتیجه میرسیم که جا نزدن و ادامه دادن در این حرفه قطعا جواب خواهد داد و زمان پاداشش رو به تریدر خواهد داد

سلام
وقت بخیر
این مورد رو من توی زمینه دیگه ای (ورزش) تجربه کردم. اونم بعد از حدود 15 سال کنار گذاشتن همه اون تکنیک های ورزشی که زمانی کاملا بهشون مسلط شده بودم
توی سمینار جناب کوین هم این حالت رو شایستگی ناخودآگاه نام میبره و میگه وقتی به این مرحله برسید دیگه فکری پشتش قرار نمیگیره؛ انرژی گرفته نمیشه و تنها کار مورد نظر به بهترین شکل ممکن انجام میشه
شاید همه اون جزییات و همه ترفندهاش رو خاطرمون نباشه که بنظرم لزومی نداره واقعا
اما اصل مطلب جوری توی وجود و ناخودآگاه جا خوش کرده، که به هیچ وسیله ای شاید نشه بیرونش کرد
روز خوش و ایام به کام

سلام.از نظر من هرچیزی که وارد ناخوداگاه بشه دیگه به این سادگی بیرون نمیاد.ولی اگر مدت زمان طولانی ازش استفاده ای نشه دسترسی دوباره بهش سخت تر میشه.مثلا خیلی از ورزشکارایی که رباط پاره میکنن و مدت زمان طولانی نمیتونن تمرینات تخصصی مربوط به رشتشون رو انجام بدن با عمل جراحی از نظر جسمانی و فیزیکی آمادگی سابق رو به دست میارن و چه بسا بهتر از قبل هم میشن،اما از نظر ذهنی دیگه مهارت قبل خودشون رو نمیتونن برگردونن کما اینکه خیلی دیگه از ورزشکارا با همون مصدومیت مشابه خیلی راحت برمیگردن به ورزش و عملکرد حتی بهتری قبل از مصدومیت دارند.این مورد رو زیاد دیدیم.به نظرم بستگی به این داره که یه مهارت یا باور چقدر در ناخوداگاه ما قوی تر باشه،هرچی اون قوی تر باشه طبیعتا دسترسی دوباره بهش آسون تر اتفاق میفته.نکته دیگه اینه که ما بعضا فکر میکنیم که روی چیزی تسلط داریم،اما فکر ما از خوداگاخمون میاد.آیا واقعا در ناخوداگاهمون هم همون قدر که فکر میکنیم مسلطیم رو اون ؟؟اگر ما به ناخوداگاهمون دسترسی داشتیم خیلی خوب بود،میدیدیم مثلا تو ناخوداگاه چه مهارتی به شکل قوی و پایدار ثبت شده،دیگه تمرینش نمی کردیم اما همچین قابلیتی حداقل فعلا وجود نداره.پس باید تمرین کرد و تمرین و تمرین

[Sara kh]

سلام وقت بخیر
این قسمت پادکست بی پلاس خلاصه یه کتابه که در مورد تصمیم گیریه... نویسنده ش یه روان شناس پوکربازه که در مورد تصمیم گیری تو پوکر تجربیاتش رو نوشته... فک می کنم خیلی خیلی با داستان فارکس قابل انطباق باشه...

https://bpls.me/hcmx3p

پ.ن: مقاله ش رو نخونین... پادکستشو گوش کنین ..

[Ha Khani]

با سلام به همه دوستان و اساتید
من ویدیو های یوتوب روانشناسی استاد رو چندین بار دیدم و نکته ای که هضمش برام سخت بود توی فایل *روانشناسی بازارهای مالی* قرار داشت که استاد به اهمیت بازی فراوانی اشاره کردند و گفتند ما به خاطر آموزش اشتباهی که از طرف جامعه داشتیم تمرکزمون رو به جای نحوه درست پول خرج کردن روی کمبود پول میذاریم و به این علته که ذهن ثروتمندی نداریم که در ادامه مثال فواید درست نفس کشیدن به جای فکر کردن به کمبود اکسیژن رو زدن. چند وقت پیش وبیناری از دوره پرایس اکشن رو دیدم که استاد در جواب یکی از دانشجو ها که گفت باید 99 درصد تمرکزمون رو روی افکارمون بذاریم تا روی عملکردمون، گفتند که اصلا چنین چیزی درست نیست و نیمه تاریک زندگی افراد موفق که از صبح تا شب مشغول کار و تلاش سخت هستند از عموم مردم پنهان میمونه و سخنران هایی که همین حرف های زرد رو میزنن خودشون مدام در حال کتاب نوشتن و برگزاری سمینار هستند.
حالا سوالم اینجاست که مگه غیر از اینه که باور کردن این جمله که *پول هست، زیادم هست* با کار و تلاش زیاد برای رسیدن به موفقیت مغایرت داره؟
ممنون میشم راهنماییم کنید

[sara.sat]

با سلام به همه دوستان و اساتید
من ویدیو های یوتوب روانشناسی استاد رو چندین بار دیدم و نکته ای که هضمش برام سخت بود توی فایل *روانشناسی بازارهای مالی* قرار داشت که استاد به اهمیت بازی فراوانی اشاره کردند و گفتند ما به خاطر آموزش اشتباهی که از طرف جامعه داشتیم تمرکزمون رو به جای نحوه درست پول خرج کردن روی کمبود پول میذاریم و به این علته که ذهن ثروتمندی نداریم که در ادامه مثال فواید درست نفس کشیدن به جای فکر کردن به کمبود اکسیژن رو زدن. چند وقت پیش وبیناری از دوره پرایس اکشن رو دیدم که استاد در جواب یکی از دانشجو ها که گفت باید 99 درصد تمرکزمون رو روی افکارمون بذاریم تا روی عملکردمون، گفتند که اصلا چنین چیزی درست نیست و نیمه تاریک زندگی افراد موفق که از صبح تا شب مشغول کار و تلاش سخت هستند از عموم مردم پنهان میمونه و سخنران هایی که همین حرف های زرد رو میزنن خودشون مدام در حال کتاب نوشتن و برگزاری سمینار هستند.
حالا سوالم اینجاست که مگه غیر از اینه که باور کردن این جمله که *پول هست، زیادم هست* با کار و تلاش زیاد برای رسیدن به موفقیت مغایرت داره؟
ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام
وقت بخیر
غدرخاهی میکنم که من جواب میدم. البته که دوستان با تجربه تر بهتر میتونن توی این زمینه نظر بدن
مغایرتی ندارن. باید ببینید موفقیت توی چی برای شما معنی پیدا میکنه؟ توی پول زیاد داشتن؟ فتح یک قله مرتفع؟ یا چی؟
خوب توی هر زمینه ای بخاهید به موفقیت چشمگیر دست پیدا کنید باید هزینه کنید. این هزینه بسته به اون زمینه مورد نظر شما به شکل خاص خودش معنی پیدا میکنه
اما باید زمان بزارید؛ توی یه دوره ای سخت براش تلاش کنید؛ این تلاش هم بصورت فیزیکی و آموزشی است هم تمرین و عمل و هم افکار و انرژی های مثبت که باز هم بسته به هدف مورد نظرتون هر کدام از این گزینه ها یه درصدی رو به خودشون اختصاص میدن و این درصدها در اهداف مختلف مقدارشون جابجا میشه
در عین اینکه باید اونقدر براتون جذاب و خاستنی باشه که بهش اشتیاق سوزان داشته باشید
امیدوارم تونسته باشم سوالتون رو ج بدم
همواره شاد و سلامت باشید

[Behnambaziar]

با سلام به همه دوستان و اساتید
من ویدیو های یوتوب روانشناسی استاد رو چندین بار دیدم و نکته ای که هضمش برام سخت بود توی فایل *روانشناسی بازارهای مالی* قرار داشت که استاد به اهمیت بازی فراوانی اشاره کردند و گفتند ما به خاطر آموزش اشتباهی که از طرف جامعه داشتیم تمرکزمون رو به جای نحوه درست پول خرج کردن روی کمبود پول میذاریم و به این علته که ذهن ثروتمندی نداریم که در ادامه مثال فواید درست نفس کشیدن به جای فکر کردن به کمبود اکسیژن رو زدن. چند وقت پیش وبیناری از دوره پرایس اکشن رو دیدم که استاد در جواب یکی از دانشجو ها که گفت باید 99 درصد تمرکزمون رو روی افکارمون بذاریم تا روی عملکردمون، گفتند که اصلا چنین چیزی درست نیست و نیمه تاریک زندگی افراد موفق که از صبح تا شب مشغول کار و تلاش سخت هستند از عموم مردم پنهان میمونه و سخنران هایی که همین حرف های زرد رو میزنن خودشون مدام در حال کتاب نوشتن و برگزاری سمینار هستند.
حالا سوالم اینجاست که مگه غیر از اینه که باور کردن این جمله که *پول هست، زیادم هست* با کار و تلاش زیاد برای رسیدن به موفقیت مغایرت داره؟
ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام.یه مثال ساده میزنم واستون.شما باور سلامتی رو تو خودتون تقویت کنید.بعد با همون باور قویتون غذای ناسالم بخورید،روزی 5 پاکت سیگار بکشید،حتی سم بخورید و کلا هرکاری که به بدنتون آسیب بزنه رو انجام بدید.حالا اینجا باورتون به سلامتی براتون کارسازه یا عملکردتون نابودتون میکنه؟؟
آیا کسی که باور داره پول هست نباید عملکردش در جهت باورش باشه؟پول هست اما شما باید به دستش بیارید.خیلی وقتا دیدید که 2تا مغازه مثلا موبایل فروشی دقیقا کنار هم،همه چیشون شبیه هم،مدل ها،قیمت ها،طرز برخورد با مشتری اصن کلا عین هم،یکیشون درآمد فوق العاده داره اون یکی حتی اجاره مغازش رو در نمیاره.خب طبیعتا تفاوت این 2 نفر تو باورشون به فراوانی پوله،اما یه سوال.آیا کسی که درآمدش بالاست کلا مغازش بسته هست و فقط به خودش میگه پول هست و از آسمون واسش میباره؟؟نه!!!اون ها جفتشون دارن به سختی از صبح تا شب کار میکنن و باور هاشون تفاوتشون رو رقم زده.باور و عملکرد مثل چرخه به هم متصل هستند و نمیشه جداشون کرد

[Ha Khani]

سلام.یه مثال ساده میزنم واستون.شما باور سلامتی رو تو خودتون تقویت کنید.بعد با همون باور قویتون غذای ناسالم بخورید،روزی 5 پاکت سیگار بکشید،حتی سم بخورید و کلا هرکاری که به بدنتون آسیب بزنه رو انجام بدید.حالا اینجا باورتون به سلامتی براتون کارسازه یا عملکردتون نابودتون میکنه؟؟
آیا کسی که باور داره پول هست نباید عملکردش در جهت باورش باشه؟پول هست اما شما باید به دستش بیارید.خیلی وقتا دیدید که 2تا مغازه مثلا موبایل فروشی دقیقا کنار هم،همه چیشون شبیه هم،مدل ها،قیمت ها،طرز برخورد با مشتری اصن کلا عین هم،یکیشون درآمد فوق العاده داره اون یکی حتی اجاره مغازش رو در نمیاره.خب طبیعتا تفاوت این 2 نفر تو باورشون به فراوانی پوله،اما یه سوال.آیا کسی که درآمدش بالاست کلا مغازش بسته هست و فقط به خودش میگه پول هست و از آسمون واسش میباره؟؟نه!!!اون ها جفتشون دارن به سختی از صبح تا شب کار میکنن و باور هاشون تفاوتشون رو رقم زده.باور و عملکرد مثل چرخه به هم متصل هستند و نمیشه جداشون کرد

ممنون از توجهتون. راستش من خودم آدم منطقی ای هستم و قبل از اینکه وارد انجمن بشم همه چیز رو وابسته به عملکرد میدونستم و کلا اعتقادی به کاشت باور و اینها نداشتم. بخاطر همین برام درک این مسائلی که دوستان و استاد درباره باور مطرح میکنن برام یکم سخته. به هر حال شما درست میفرمایید و دیدگاه چرخه وار که استاد هم گفتن کاملا معقول به نظر میاد

[Ali97]

سلام وقت همگی بخیر ، امیدوارم که حالتون عالی باشه

ببخشید آقای امینو در یکی از وبینار ها گفتند که برای تغییر برنامه ذهنی و عادت ها لازمه که اول برنامه فعلی را بشناسیم و بعد برنامه جدیدی بنویسیم و سپس کم کم از برنامه فعلی به برنامه جدید کوچ کنیم. برای این کار پیشنهاد دادند که ۲۱ روز هرکاری که تو روز رو انجام میدیم رو بنویسیم که تا اینجا من این کار رو انجام دادم و گفتند ۲۱ روز هر شب برنامه جدید رو برای روز بعد بنویسیم من الان تو این مرحله هستم. خب من الان یه خورده برام گنگه این برنامه جدید چه چارچوب هایی باید رعایت بشه و چه چیز هایی داخلش باید گنجانده بشه، درسته که هر کس باید با توجه به خودش یه برنامه شخصی بنویسه ولی درکل میخواستم ببینم چه اصول و مواردی باید یک شخص معامله گر در این برنامه رعایت کنه. ممنون میشم افراد با تجربه در این زمینه کمک کنند.
با تشکر

سلام دوست عزیز خیلی ممنون بابت سوال خوبی که پرسیدین منم امروز روز 21 هستم و واقعا برای منم هم یه همچین سوالی های پیش اومده که کلا برنامه رو به چه صورت باید بنویسیم

برای خودمو اول یه جا برنامه رو بنویسم یعنی کلیت رو مشخص کنیم یا یه به چه شکل برای مثال :

خواب = بین ساعت 9/5 تا 10
بیدار شدن = ساعت 5/5

و اینکه بین این ساعات چه کاری رو دوست داریم انجام بدینم , برای مثال :

دوست دارم روزی 30 دقیقه با تمرکز بالا کتاب بخونم
دوست دارم هر روز 20 دقیقه مدیتیشن انجام بدم
دوست دارم هر روز مقاله های آکادمی رو بخونم و نت برداری کنم
دوست دارم کمتر از فضای مجازی استفاده کنم و بجاش توی انجمن فعالیت داشته باشم و...

@amino ما اینارو باید 21 روز هر روز بنویسیم و اگه انجام دادیم تیک بزنیم یا به چه شکل چون تو یه بخش از ویدیو گفتین که مثلا میخواین عادت کتاب خوندن رو ایجاد کنید روزی یک در میون قبل خواب یکم کتاب بخونید

کلا من گیج شدم که حالت کلی برنامه یا مقصد باید به چه شکلی باشه , باید هر روز برنامه کلی که میخوایم بهش عادت کنیم رو روی اون دفتره بنویسیم بعد انجامش بدیم یا نه اون برنامه رو یه جا داشته باشیم بعد دونه دونه بیایم این عادت

ها رو ایجاد کنیم کنیم ممنون میشم هم از استاد هم دوستان که این بخش رو یکم راهنمایمون کنن , سپاس از زحماتتون

با سلام و وقت بخیر خدمت شما دوستان عزیز.
نظر خودم و تجربه خودم رو عرض میکنم خدمتتون قطعا استاد هم جواب کامل رو میگن و منم استفاده میکنم.
استاد گفتند در 21 روز دوم فقط بنویسید که دوست دارید چه سبک زندگی داشته باشید.قطعا همه ما جدای از عادت های الان زندگیمون دوست داریم یه زندگیه بهتر و با عادات بهتر ایجاد کنیم(که کاملا شخصیه و بسته به هدف خودمون داره) اونارو 21 روز مینویسیم مثلا همونطور که آقا مهدی گفتند ساعت خواب و بیداریمون،زمان برای مطالعه و ورزش و ....از بعد این 21 روز شروع میکنیم کم کم عادت هایی که دوست داریم رو تو برناممون میگنجنیم.
مثلا تجربه خودم و کاری که عملی انجام شد تو برنامه خودم رو عرض میکنم من بعد از 21 روز اول فهمیدم که چقدر وقتم در اینستاگرام هدر میره.در 21 روز دوم نوشتم که حذف فضای مجازی و به جای اون مطالعه و ...،بعد 21 روز دوم یک دفعه اینستا رو پاک نکردم ولی مثلا از 2-3 ساعت رسوندم به 1 ساعت،نیم ساعت،یک ربع و همینجوری کمتر و کمتر تا اینکه الان خدارو شکر 2 ماه هست که کامل اینستارو پاک کردم.
امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم.
برای همه دوستان آرزوی بهترین هارو دارم.

سلام و عرض ادب خدمت دوستان گل آکادمی
امیدوارم حالتون خوب باشه
امروز براتون از بازیهای ذهن فایلی آوردم در مورد الگوهای ذهن و عادتها ، دیدم که دوستان توضیحات عالی در مورد عادتها در پستهاشون گذاشتن این فیلم رو هم برا همین روی پست دوستان به اشتراک گذاشتم تا در راستای این پستها باشه ، با دیدن این فایل علت تاکید استاد برای کشیدن و وصل کردن های و لو ها به هم بیشتر آشکار میشه که استاد عزیز چقدر به صورت اصولی دارن رو ذهن ما کار میکنن ، در همینجا از استاد امینو هم تشکر میکنم
از شما دوستان دعوت میکنم برای دیدن این فایل
لینک فایل : https://s20.picofile.com/file/8443358984/15.mp4.html

آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برای دوستان

[Ali97]

با سلام به همه دوستان و اساتید
من ویدیو های یوتوب روانشناسی استاد رو چندین بار دیدم و نکته ای که هضمش برام سخت بود توی فایل *روانشناسی بازارهای مالی* قرار داشت که استاد به اهمیت بازی فراوانی اشاره کردند و گفتند ما به خاطر آموزش اشتباهی که از طرف جامعه داشتیم تمرکزمون رو به جای نحوه درست پول خرج کردن روی کمبود پول میذاریم و به این علته که ذهن ثروتمندی نداریم که در ادامه مثال فواید درست نفس کشیدن به جای فکر کردن به کمبود اکسیژن رو زدن. چند وقت پیش وبیناری از دوره پرایس اکشن رو دیدم که استاد در جواب یکی از دانشجو ها که گفت باید 99 درصد تمرکزمون رو روی افکارمون بذاریم تا روی عملکردمون، گفتند که اصلا چنین چیزی درست نیست و نیمه تاریک زندگی افراد موفق که از صبح تا شب مشغول کار و تلاش سخت هستند از عموم مردم پنهان میمونه و سخنران هایی که همین حرف های زرد رو میزنن خودشون مدام در حال کتاب نوشتن و برگزاری سمینار هستند.
حالا سوالم اینجاست که مگه غیر از اینه که باور کردن این جمله که *پول هست، زیادم هست* با کار و تلاش زیاد برای رسیدن به موفقیت مغایرت داره؟
ممنون میشم راهنماییم کنید

سلام و عرض ادب دارم خدمت شما دوست عزیز
برداشت شخصی که دارم از این موضوع رو بیان میکنم شاید براتون مفید باشه :
بهتر هست جمله ای که نوشتین رو همانند دید کلی بازار ببینید و یک قسمت از جمله رو از یک فایل کلی مد نظر قرار ندید
جمله ای که شما در متنتون فرمودید در بخش روانشناسی : گفتند که اصلا چنین چیزی درست نیست و نیمه تاریک زندگی افراد موفق که از صبح تا شب مشغول کار و تلاش سخت هستند از عموم مردم پنهان میمونه و سخنران هایی که همین حرف های زرد رو میزنن خودشون مدام در حال کتاب نوشتن و برگزاری سمینار هستند.
این جمله رو استاد در مورد بحث قانون جذب فرمودند که در ابتدا از دانشجویان سوال کردند که نظرتون رو در مورد قانون جذب بگید و بعد هم در جواب پاسخهای دوستان این نکته رو گفتند که اکثر کسانی که در حال آموزش و ترویج قانون جذب هستند اشخاصی هستند که فقط با فکر کردن دریافت نمیکنند و در حال ظبط فایل و یا برگزاری سمینارها هستن که این خودش عمل هست و تنها با فکر کردن نمیشه موفق شد باید عمل هم در کنارش باشه
امیدوارم تونسته باشم راهنماییتون بکنم
آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم براتون