صفحه 42 از 543 نخستنخست ... 3240414243445292142542 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 411 به 420 از 5427

موضوع: روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

  1. #411


    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    نوشته ها
    13
    تشکر
    36
    93 بار در 13 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    خیلی جالب بود فکر کنم فهمیدم چرا سریع پوزیشن هامو میبندم و وقتی میره تو ضرر اینطور نیست- خیلی عالی بود

  2. 17 کاربر برای این پست سودمند از hshafiei374 عزیز تشکر کرده اند:


  3. #412

    Mr.jason آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    محل سکونت
    TeHran
    نوشته ها
    2,302
    تشکر
    6,487
    34,826 بار در 2,439 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 287 پست
    برچسب زده شده
    در 5 تاپیک
    سلام خدمت دوستان عزیز
    امروز با یک مطلب جالب اومدم خدمتتون
    تا حالا شده به این فکر کنید که ایا
    به رابطه ی بین احساس و حالت بدنی تون فکر کنید
    ایا احساس شما حالت بدنی رو شکل میده یا حالت بدنی شما احساس شما رو ؟
    این مطلب سالهای درازی فکر دانشمندا رو مشغول کرده بود
    تا اینکه به پاسخی رسیدن که براشون خیلی جالب بود
    رابطه ی بین احساس و حالت بدنی یک رابطه ی دو طرفه هستش
    یعنی چی ؟
    یعنی اگر خوشحال نباشی از درون از بیرون هم خوشحال به نظر نمیاید ولی در همین حال اگر شروع کنید به خندیدین حتی الکی از درون هم خوشحال میشید
    این مطلب خیلی گسترده و پیچیدس و در قانون جذب هم خیییلی ازش استفاده میکنن
    حالا زیاد پر حرفی نمیکنم
    این برنامه تد تالک رو ببینید امیدوارم بدردتون بخوره
    Amy Cuddy: اِمی کادی: زبان بدن شما هویت شما را شکل می*دهد | TED Talk
    اگر وقت شد پارت دو این پست رو مینویسم و در اختیارتون قرار میدم
    روزگار بخیر
    پ ن: هروقت ناراحت بودید گوشیتونو بردارید برید قسمت پیام ها و این اموجی خنده هست که اشکم داره از چشاش میریزه (غش کرده از خنده) هعی بزنید روش که ببینیدش(انتخاب کردنش مهمه مدام پشت سر هم انتخابش کنید)ببینید ایا واقعا خوشحال میشید یا نه ببینید ضمیر ناخوداگاه چقد قدرمتندهو ما بیخبریم ازش
    پ ن 2:فایلی که گذاشتم رو به مدت 40 روز هر روز 2 بار صبح ببینید بهتون قول میدم (حاضرم امضاهم بدم) سبک زندگیتون تغییر میکنه

    ابی
    ویرایش توسط Mr.jason : 07-21-2021 در ساعت 21:27
    I Will Never Forgot These Words
    With Great Power
    Comes Great Responsibilities
    This Is My Gift
    My Curse
    ?Who am I
    ........ I am

  4. 38 کاربر برای این پست سودمند از Mr.jason عزیز تشکر کرده اند:


  5. #413

    Mehdi-mv آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2020
    نوشته ها
    559
    تشکر
    3,011
    6,339 بار در 581 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 7 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط ebi.for.fx نمایش پست ها
    سلام خدمت دوستان عزیز
    امروز با یک مطلب جالب اومدم خدمتتون
    تا حالا شده به این فکر کنید که ایا
    به رابطه ی بین احساس و حالت بدنی تون فکر کنید
    ایا احساس شما حالت بدنی رو شکل میده یا حالت بدنی شما احساس شما رو ؟
    این مطلب سالهای درازی فکر دانشمندا رو مشغول کرده بود
    تا اینکه به پاسخی رسیدن که براشون خیلی جالب بود
    رابطه ی بین احساس و حالت بدنی یک رابطه ی دو طرفه هستش
    یعنی چی ؟
    یعنی اگر خوشحال نباشی از درون از بیرون هم خوشحال به نظر نمیاید ولی در همین حال اگر شروع کنید به خندیدین حتی الکی از درون هم خوشحال میشید
    این مطلب خیلی گسترده و پیچیدس و در قانون جذب هم خیییلی ازش استفاده میکنن
    حالا زیاد پر حرفی نمیکنم
    این برنامه تد تالک رو ببینید امیدوارم بدردتون بخوره
    Amy Cuddy: اِمی کادی: زبان بدن شما هویت شما را شکل می*دهد | TED Talk
    اگر وقت شد پارت دو این پست رو مینویسم و در اختیارتون قرار میدم
    روزگار بخیر
    پ ن: هروقت ناراحت بودید گوشیتونو بردارید برید قسمت پیام ها و این اموجی خنده هست که اشکم داره از چشاش میریزه (غش کرده از خنده) هعی بزنید روش که ببینیدش(انتخاب کردنش مهمه مدام پشت سر هم انتخابش کنید)ببینید ایا واقعا خوشحال میشید یا نه ببینید ضمیر ناخوداگاه چقد قدرمتندهو ما بیخبریم ازش
    پ ن 2:فایلی که گذاشتم رو به مدت 40 روز هر روز 2 بار صبح ببینید بهتون قول میدم (حاضرم امضاهم بدم) سبک زندگیتون تغییر میکنه

    ابی

    سلام ابی جان امیدوارم حالت مثل همیشه فوق العاده باشه , اول اینکه واقعا ممنونم ازت بابت این پست زیبا خیلی ممنون واقعا اون تیکه های

    گمشده پازل برای من پیدا شد چون من خیلی زیاد بصورت ناخود آگاه با همچین تکنیکی کار میکردم ولی متوجه دلیلش نشده بودم که چرا ؟؟؟

    مثلا تمرین های که خانوم راندابرن تو کتاب معجزه شکر گذاری داده بودن رو من هر روز انجام میدادم و بعد انجام دادنش یه حس فوق العاده که اصلا قابل وصف

    نیست بهم دست میداد هیچ فکر منفی اصلا به ذهنم نمی اومد و تو اون تایم بود که من واقعا مهفوم کلمه خوشبختی رو فهمیدم , اینکه شما تو پست بالا هم گفتین که

    احساسات و بدن بصورت متقابل رو هم تاثیر میزارن هم کاملا قبول دارم چون خودم تاثیر شو قبلا دیدم ولی متوجه این جریان نبودم و همش علامت سوال تو ذهنم بود که اخه چرا؟؟

  6. 22 کاربر برای این پست سودمند از Mehdi-mv عزیز تشکر کرده اند:


  7. #414

    Soroosham آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    نوشته ها
    2,325
    تشکر
    11,587
    26,696 بار در 2,362 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1281 پست
    برچسب زده شده
    در 7 تاپیک

    Tft و درمان اعتیادها

    سلام دوستان
    امیدوارم حالتون عالی باشه

    خیلی از ماها ممکن هست درگیر یکسری از اعتیادها فکری،جسمی و اخلاقی بشیم که ازشون مطلع هستیم ولی این عادت جوری قوی شده که مارو به خودش وابسته کرده.
    راه حل ها زیادی هست برای این موضوع ولی این ویدیو دکتر کالاهان و آقای کوین تورودو یک روش عملی براساس ضربه درمانی توضیح میدن که میتونین تو خیلی جاها تو موضوع های مختلف ازش استفاده کنین و نتیجه بگیرین.
    به خود من کمک میکنه و منو تو یک جریان فکری درست میاره که وابستگیمو به صفر میرسونه.
    سعی کنین واقعا به دنبال تغییر باشین وقتی این ویدیو و میبینین. مطمعن باشین با حس خوب نتیجه میگیرین

    کوین ترودو آموزش تکنیک تی اف تی همراه با راجر کالاهان

    امیدوارم براتون مفید باشه و بهتون کمک کنه.

    شاد و پر از انرژی های مثبت باشین
    I have my Own Dream, I have my Own Goal, I'm LIVING it

  8. 28 کاربر برای این پست سودمند از Soroosham عزیز تشکر کرده اند:


  9. #415

    ALiamiri آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2019
    نوشته ها
    292
    تشکر
    1,639
    4,598 بار در 300 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 18 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Soroosham نمایش پست ها
    سلام دوستان
    امیدوارم حالتون عالی باشه

    خیلی از ماها ممکن هست درگیر یکسری از اعتیادها فکری،جسمی و اخلاقی بشیم که ازشون مطلع هستیم ولی این عادت جوری قوی شده که مارو به خودش وابسته کرده.
    راه حل ها زیادی هست برای این موضوع ولی این ویدیو دکتر کالاهان و آقای کوین تورودو یک روش عملی براساس ضربه درمانی توضیح میدن که میتونین تو خیلی جاها تو موضوع های مختلف ازش استفاده کنین و نتیجه بگیرین.
    به خود من کمک میکنه و منو تو یک جریان فکری درست میاره که وابستگیمو به صفر میرسونه.
    سعی کنین واقعا به دنبال تغییر باشین وقتی این ویدیو و میبینین. مطمعن باشین با حس خوب نتیجه میگیرین

    کوین ترودو آموزش تکنیک تی اف تی همراه با راجر کالاهان


    امیدوارم براتون مفید باشه و بهتون کمک کنه.

    شاد و پر از انرژی های مثبت باشین
    سلام ممنون از شما بابت پست عالیتون
    این روش فوق العادس و به شکل معجزه آسایی 99% مشکلات را محو میکنه.گری کریک(شاگرد دکتر کالاهان) این روش را با اسم ای اف تی ضربه ای گسترش و بهبود داده.در سال 2017 روش بسیار قدرتمندتر و سریعتری به اسم اپتیمال ای اف تی معرفی کرده که درهای جدیدی را به سمت سلامتی در همه ابعاد باز میکنه .پیشنهاد میکنم پیگیر این روش جدید هم باشید.

  10. 22 کاربر برای این پست سودمند از ALiamiri عزیز تشکر کرده اند:


  11. #416

    ALiamiri آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2019
    نوشته ها
    292
    تشکر
    1,639
    4,598 بار در 300 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 18 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    سلام خدمت همه دوستان عزیز

    در این پست تاثیر دو هورمون مهم بدن انسان را روی فرایند معامله گری برسی میکنیم و میبینیم چطور میشه این دو مورد را در سطح مطلوبی تنظیم کرد تا بهترین عملکرد را داشته باشیم.

    هورمون اول تستوسترون:
    این هورمون هورمون جنسی مردانس (البته در خانم ها هم وجود داره).نقش اصلی این هورمون تحریک دوپامین مغز برای حرکت به سمت فعالیتهای جنسیه.قبلا توضیح دادم که دوپامین بالا چه طور میتونه باعث کاهش تعهد به قوانین شخصی بشه پس سطح زیاد تستسترون نهایتا میتونه باعث افت عملکرد تریدر بشه.این دلیل مهم بالاتر بودن سطح عملکرد تریدرهای خانم و تریدرهای مسن نسبت به مردان جوانه.البته این تمام ماجرا نیست.تستوسترون باعث افزایش سرعت و عملکرد مغز به خصوص بخش هیپوکامپ که مسئول حافظه و یادگیری مغزه میشه و تحقیقی در مورد تاثیر این هورمون روی جهتیابی انجام شده که نتایج به نفع مردانه.از طرفی به نظر میرسه دلیل بالاتر بودن آمار اختلالات افسردگی و اظطراب در زنان نسبت به مردان همین پایینتر بودن سطح تستستورن باشه که قطعا ما دوست نداریم در زمان ترید افسرده و مظطرب باشیم.همچنین تستسترون باعث افزایش تولید گلبولهای قرمز و همینطور افزایش متابولیسم میشه که هر دو میتونه بر سرعت و دقت تحلیل و همچنین خسته نشدن تاثیر بذاره.
    به تحقیق زیر درمورد این هورمون توجه کنید
    دکتر جیمز کوتز استاد دانشکده اقتصاد کمبریج اثر این هورمون جنسی مردانه را روی معامله گرها بررسی کرده است. ایشان در اواخر دهه 90 (زمانی که قیمت شرکت های اینترنتی به شدت افت کرد) در بورس نیویورک کار می کرد. یکی از مطالبی که از آن روزها می گوید، شور و هیجان زاید الوصف معامله گرهای جوان و ثبات روحی معامله گرهای مسن تر و خانم ها بود. جیمز از همانجا احتمال داد که هورمون ها می توانند نقش مهمی در این تفاوت رفتاری داشته باشند و در چنین شرایطی انگشت اتهام به سمت هورمون مردانه نشانه رفت. در اواخر سال 2007 جیمز کوتز با گروه تحقیقاتی خود به یکی از تالارهای بورس لندن رفته و از تعدادی داوطلب هر روز پیش از شروع کار و پس از تعطیلی بازار، نمونه خون تهیه کرد. با مقایسه میزان هورمون تستوسترون در خون این معامله گرها با میزان سود و زیان هر معامله گر به نتیجه جالبی رسید. به این ترتیب که هرگاه میزان هورمون تستوسترون خون یک معامله گر بالاتر از متوسط باشد، سود این معامله گر بیشتر است (و البته با انحراف معیار کمتر). پس با زیاد شدن این هورمون، معامله گر بیشتر سود می کند. اما این همه ماجرا نبود. میزان این هورمون یک نقطه ماکزیمم دارد و زیاد شدن بیش از اندازه این هورمون باعث کم شدن سوددهی می شود. استفاده ای که ما می توانیم بکنیم:

    تظاهرات ظاهری این هورمون را در خود بیابیم و آنها را دنبال کنیم. مهم ترین این تظاهرات عبارتند از اعتماد به نفس بیش از اندازه، خطر کردن و پذیرش ریسک های غیر معمول، تند مزاجی، و گاهی افسردگی و گوشه گیری. هر معامله گر لازم است که در یک سیکل خودشناسی، این تظاهرات را دنبال کرده و با آزمون و خطا، نقطه ماکزیمم خود را بیابد و بعد از آن زمانی که میزان این هورمون از آن حد گذشت، دست به عصاتر راه برود. البته این روش مانند همه روش های روانشناسانه، فاقد روح ریاضی است و نمیتوان عدد تستوسترون دقیقی برای نقطه بیشینه تعریف نمود و بیشتر از آن می-توان به عنوان یک راهنما استفاده کرد.

    هورمون بعدی کورتیزول:
    کورتیزول هورمونی که بدن در شرایط بحرانی و تحت تاثیر استرس ترشح میکنه.این هورمون با متابولیسم چربی ها و پروتئینها قند خون را افزایش میده .البته این اتفاق در دراز مدت نهایتا منجر به افت عملکرد دستگاه ایمنی بدن و ابتلا به انواع بیماری ها میشه.(این برای تریدرهای کم تجربه که استرس بسیار بالایی را تحمل میکنن میتونه ایجاد مشکل کنه).وجود این هورمون میتونه باعث اختلالات خواب بشه که نهایتا منجر به افت عملکرد مغز میشه.از طرف اندازه هیپوکامپ با در معرض قرار گرفتن طولانی مدت این هورمون ،کوچک میشه و پوست حافظه را میکنه.کورتیزول با تحت تاثیر قرار دادن سروتونین باعث کاهش حس خوب(حس سرور در زندگی)میشه و نهایتا ایجاد افسردگی میکنه.این هورمون چون برای شرایط بحرانی طراحی شده باعث ایجاد واکنش سریع و افزایش ریسک پذیری برای خروج از بحران میشه.(این همون چیزیه که در کنار آدرنالین باعث میشده اجداد ما به حیوانات درنده حمله کنن یا با تمام قدرت فرار کنن)
    به تحقیق زیر در مورد این هورمون در معامله گری توجه کنید:
    دکتر کوتز در روزهایی که خبر اعلام می شد، کورتیزول خون معامله گرها را اندازه گیری می کرد که خوب طبیعتاً از روزهای عادی بالاتر بود. اما ارتباط جالبی که این گروه پیدا کردند این بود که با افزایش متوسط کورتیزول خون هر معامله گر، انحراف معیار در سود یا زیان حاصله افزایش می یابد. به عبارتی زمانی که معامله گرها تحت استرس قرار می گیرند، کورتیزول خونشان بالا رفته و پراکندگی نتایج معامله آنها بیشتر می شود. استفاده ای که ما می توانیم بکنیم:
    بعد از دوره استرس، که قاعدتاً زمانی است که کورتیزول در خونمان ترشح شده است، مدتی معامله نکنیم یا به استراحت بپردازیم تا سطح کورتیزول به حالت عادی برگشته و بتوانیم ریسک را کنترل کنیم. وجود بیش از حد کورتیزول در خون، تمایل به ریسک پذیری را کاهش می دهد و باعث می شود که معامله گر نتواند درست فکر کند و یکنواختی در معامله را از بین می برد.

    نتیجه گیری کلی اینه که سعی کنیم در زمان ترید میزان تستسترون را بالا (نه خیلی زیاد )و کورتیزول را کاهش بدیم.
    ورزش کردن ،تغذیه سالم ،روابط مثبت خانوادگی و اجتماعی،مدیتیشن،کاهش استرس های روز مره،خواب کافی و با کیفیت،موسیقی گوش کردن،استفاده از ضربات ای اف تی در زمان استرس و داشتن زبان بدن درست(در پست بعدی توضیح میدم) همگی میتونن نقش بسزایی در تنظیم هورمونها ،بهبود عملکرد کاری و بهبود سلامتی ما داشته باشن.

    سالم و ثروتمند باشید
    منابع:
    تاثیر روانشناسی، در بازار سرمایه

    نتایج جستجو: چگونه استرس مزمن مغز را تغییر می دهد؟ (nbml.ir)

    بررسی مروری اثرات محرومیت از خواب بر یادگیری و حافظه: نقش هورمونهای جنسی - مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان (rums.ac.ir)

    تفاوتهای بیولوژیک زن و مرد (بدن، روان و هوش) (ensani.ir)

    تاثیرات استرس بر عملکرد حافظه - متخصص مغز و اعصاب از انگلستان (abbasyoun.com)

    8 Ways To Beat Your Stress Hormone (prevention.com)

    8 Testosterone-Boosting Foods: Tuna, Egg Yolks, and More (healthline.com)

    8 science-backed ways to boost testosterone naturally (medicalnewstoday.com)
    ویرایش توسط ALiamiri : 07-24-2021 در ساعت 16:37

  12. 34 کاربر برای این پست سودمند از ALiamiri عزیز تشکر کرده اند:


  13. #417

    Amin21 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2021
    نوشته ها
    18
    تشکر
    442
    106 بار در 18 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    با سلام و عرض احترام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

    برنامه 21 روزه تغییر عادت

    تاریخ شروع: 1400.04.11
    تاریخ پایان: 1400.04.31

    عادت های انتخابی:
    1. پوشیدن شلوار
    بر طبق عادت همیشه اول پای چپ را قرار داده سپس پای راست؛ اکنون می خواهم این عادت را تغییر دهم و به مدت 21 روز هر بار که قرار بود شلوار بپوشم ابتدا پای راست و سپس پای چپ را در شلوار بگذارم.
    2. مسواک زدن
    این کار همیشه با دست راست انجام میشد اما طی این دوره از امروز با دست چپ انجام خواهم داد.
    3. تایپ کردن با گوشی
    بطور معمول همیشه با دست چپ گوشی موبایل را نگه داشته و با دست راست عملیات تایپ کردن را انجام میدهم. از امروز اینها با دست مخالف اجرا شده و تایپ کردن را با دست چپ انجام خواهم داد.
    4. ظرف شستن
    طبق عادت معمول همیشه ظروف مختلف را با دست چپ نگه داشته و با دست راست اسکاچ را به همه جای ظروف میکشم. از امروز کار دو دست با یکدیگر عوض شده و دست راست وظیفه نگهداری ظروف و دست چپ وظیفه کشیدن اسکاچ و پاک کردن ظروف را انجام خواهد داد.


    در طی این دوره 21 روزه انواع حس و حالات و همچنین تجربیاتی که با آنها مواجه شدم را نوشتم و اکنون در اینجا سعی میکنم مختصری از آن را بیاورم.
    در روزهای ابتدایی دوره بویژه روز اول موقع پوشیدن شلوار طبق عادت جدید و با پای راست کمی با مکث مواجه شدم و برای پوشیدن احساس عدم تعادل داشتم. موقع مسواک زدن با دست چپ کمی سخت بود و حرکات دست برای کشیدن برس مسواک روی دندانها بدرستی انجام نمیشد اما تمام ذهنم روی این عمل متمرکز بود در صورتیکه در روزهای قبل هنگام مسواک زدن به همه چیز و همه جا فکر میکردم بدون اینکه در مسواک زدنم ذره ای دچار خطا بشوم. همچنین موقع تایپ کردن در گوشی با دست چپ بارها اشتباه میکردم و گاها گزینه خروج از برنامه را میزدم؛ درست مثل یک فرد که دارای معلولیت است یا مشکل بینایی دارد تایپ میکردم. اما این چالش سرآغاز خوبی بود از این جهت که همیشه فکر میکردم اگر انسان راست دستی مثل من که اکثر کارهایش را با دست راست انجام میدهد دست راستش از کار بیفتد باید چکار کند. ظرف شستن نیز با دست های مخالف عادت قبلی به سختی انجام میشد و برخی ظروف آنطور که باید شسته نمی شدند و نیاز بود بیشتر زمان صرف شود.

    در کل روزهای ابتدایی خیلی سخت بود از این جهت که برای انجام همان کارهای معمول همیشه می بایست تمرکز و زمان بیشتری صرف شود تا بدرستی انجام شود و این شرایط یک فرایند طبیعی و قابل انتظار این دوره بود.

    در تمام مدتی که این کارها را به شکلی متفاوت از عادت های قبلی و بصورت رفتار جدیدی انجام میدادم به این فکر میکردم که من در حال تغییر عادت های قبلی به عادت ها و رفتارهای جدید هستم و اینکه بلاخره توانستم بصورت آگاهانه و تحت کنترل خودم یک عادت جدید را جایگزین عادت قبلی کنم. البته نکته ای قابل اشاره وجود دارد که شاید سختی و زمانبر بودن یک تغییر اساسی و ایجاد یک عادت جدید باعث میشود که ما در زندگی معمول خودمان اغلب تسلیم راحتی انجام عادات قبلی شویم و نتوانیم عادت های جدیدی که میتواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد را جایگزین آنها کنیم، پس در نهایت همان نتایج قبلی را بدست آورده و پیشرفت متفاوتی حاصل نخواهد شد.
    به هر حال روزهای ابتدایی به هر سختی بود با موفقیت طی شد و تجربه خواستن و در ادامه توانستن در ایجاد تغییر اساسی در سبک عادت ها را چشیدم و این موضوع افق جدیدی بسوی تغییر عادت های بزرگتر و سخت تر و از آن هم مهمتر ایجاد عادت های جدید و موثر، گشود.
    در روزهای بعدی اجرای این عادت های جدید تا حدی بهتر شده بود اما گاهی ناخودآگاه موقع انجام این اعمال به سمت اجرا با همان شیوه و رفتار گذشته یعنی پوشیدن شلوار ابتدا با پای چپ و برای دیگر کارها با دست راست میرفتم اما به محض اینکه متوجه میشدم سریعا آن عمل را اصلاح کرده و طبق برنامه با دست یا پایی که در عادت جدید تعریف شده کار را انجام میدادم و به این فکر میکردم که هر جا مغز به رفتار گذشته گرایش داشت باید تمرکز را بیشتر کنم تا فراموش نکنم این یک برنامه منظم و دقیق برای تغییر عادت است.
    زمانی که به اواسط برنامه یعنی روزهای دهم و یازدهم رسیدم این مدت طی شده را بررسی کرده و نکاتی را ثبت کردم که به شرح زیر می باشند:
    تا این بخش از برنامه هزینه هایی از قبیل فیزیکی، روانی و مالی متحمل شدم که شاید این هزینه ها در این مقیاس اهمیت چندانی نداشته باشد اما زمانی که برای یک تغییر بزرگ آماده میشوم در همسان سازی ابعاد سختی و هزینه آن به من کمک خواهند کرد تا برآورد دقیق تری از هدف داشته باشم و نکته اساسی این بود که بطور عینی متوجه شدم که متناسب با ابعاد و بزرگی هر تغییر هزینه هایی باید پرداخت شود و اگر قادر به پراخت آن نباشیم نمیتوانیم تغییری را رقم زده و متعاقبا پیشرفت جدیدی حاصل کنیم.
    این هزینه ها در ابتدا قابل پیش بینی نبودند اما بتدریج با آنها مواجه شده و سعی کردم آنها را درک کنم.
    هزینه های فیزیکی شامل آسیب هایی میشود که در حین انجام یک عمل طبق عادت جدید با آنها روبرو میشدم مانند گیر کردن انگشت پا در شلوار که درد زیادی به همراه داشت یا کج گذاشتن پا در شلوار و بهم خوردن تعادل که گاها ممکن بود باعث زمین خوردن شود. بوجود آمدن جراحت و خونریزی لثه ها و دهان هنگام مسواک زدن و همچنین زخم شدن دست ها هنگام شستن ظروف از دیگر آسیب هایی بودند که بدلیل عدم مهارت طبق عادت جدید چندین بار اتفاق افتاد.

    هزینه های روحی و روانی این دوره نیز شامل یکسری موارد میشود مانند عدم توانایی در انجام درست یک عمل که بدلیل عدم شکل گیری کامل مسیرهای جدید عصبی و عدم هماهنگی درست اعصاب و عظلات در عادت جدید باعث میشد گاهی عصبی شوم و گاها از اینکه این روند زمانبر بوده و به سختی پیش میرود کلافه و خستگی به سراغم می آمد.
    از هزینه های مالی این دوره میتوان مواردی را نام برد مانند آسیب زدن به شلوار بدلیل عدم تعادل، شکستن ظروف در حین شستن بدلیل عدم تسلط بر این عمل طبق عادت جدید و هزینه هایی از این دست که مطمئنا برای تغییر عادت های بنیادی تر و بزرگتر به حجم این آسیب ها و هزینه ها افزوده خواهد شد.

    با گذشت روزهای بعد بیشتر با دوره ارتباط برقرار کرده و عمل به عادات جدید به مراتب نسبت به روزهای قبل آسانتر میشد و کم کم با رسیدن به مهارت نسبی میتوانستم در حین این اعمال به شیوه جدید، گاهی به چیزهای دیگر فکر کنم و برای اجرای این عادات جدید دیگر نیاز به تمرکز بالا همانند روزهای ابتدایی دوره نبود.

    امروز آخرین روز از اجرای برنامه 21 روزه تغییر عادت است و تقریبا تمامی عادت های جدید با موفقیت جایگزین عادات قبلی شدند و اما نه به این معنی که عادات قبلی فراموش شده باشند، بلکه تلاش بر این بود که این عادت ها بجای عادت های قبلی استفاده شوند.
    یک نکته مهم که تقریبا از روز پانزدهم به بعد حس کردم این بود که از یکجایی به بعد به لحاظ ذهنی آن عمل به شیوه جدید همان حس را بوجود می آورد که قبلا به شیوه عادت قبلی بوجود می آمد؛ یعنی کم کم حس میشود که این عمل جدید همان عملی است که انجام میداده ام و آن حس غریب و تازگی از شرایط جدید که در ابتدا وجود داشت دیگر خودنمایی نمیکند و گویی همیشه این عمل با هر دو دست به یک اندازه انجام شده و مغز وزن بیشتری برای اولویت اجرا به هیچکدام از دست ها یا پاها در اجرای آن عمل نمی دهد، پس خیلی راحت و بدون محدودیت ذهنی میتوان برای اعمال جدید تصمیم گرفت اما در مورد مهارت بیشتر اجرای این اعمال جدید باید توجه داشت که به هر حال مغز فرد در اجرای یک عمل با دست راست یا چپ ثابت است اما تفاوت در ایجاد مسیرهای نورونی و مداومت برقراری سیگنال های عصبی در این مسیرهای تازه می باشد که این موضوع نیاز به زمان است که در آینده بدست خواهد آمد؛
    نکته دیگری که در این دوره متوجه آن شدم این بود که گاهی یک عادت در کل درست است اما در جزئیات نقص هایی دارد که نیاز به راهکارهایی برای برطرف کردن این نقص ها و بهبود آن عادت می باشد و شاید گاهی برای برطرف کردن این نقص ها مجبور به تغییر کلی آن عادت باشیم که در چنین حالتی می بایست فرد در طول اجرای این عادت جدید کاملا هوشیار باشد تا مبادا نقص های قبلی در این عادت جدید ظاهر شود؛ بعنوان مثال من با دست راست بدون هیچ مشکلی و با دقت بالا مسواک میزدم اما فقط یک ایراد وجود داشت آنهم اینکه این عمل را با سرعت بالا انجام میدادم که این سرعت بالا در مسواک زدن با گذشت زمان منجر به تهدید سلامت لثه ها میشود. در طی عادت جدید مسواک زدن با دست چپ بطور کامل آگاهانه سعی کردم تا در رویه جدید آرامش و دقت را در اجرای این عمل برای ذهن خود تعریف و نهادینه کنم که نتیجه مثبت آن نیز حاصل شد و اکنون برای مسواک زدن بطور ذهنی و ناخودآگاه مغزم قبول کرده و آماده است که مدت زمان این عمل چیزی در حدود 5 تا 7 دقیقه است و دیگر تلاشی برای اجرای سریع آن ندارد.

    در گذشته بارها بخاطر زخم یا جراحتی که بر روی نواحی مختلف دست راستم ایجاد میشد تا مدتی از یکسری فعالیت که عمدتا با دست راست انجام میدهم محروم میشدم و این یک مسئله بزرگ در ذهنم ساخته بود و یکی از مواردی که همیشه در من یک ترس درونی ایجاد میکرد این بود که اگر زمانی از ناحیه دست راست دچار آسیب جدی بشوم چه باید کرد؟!
    امروز به لطف خداوند و رهنمون های با ارزش استاد، از دل این ضعف و نگرانی به یک ابزار قدرتمند رسیده ام که همان جوهره ذات انسان یعنی تغییر است؛ اینبار تغییری که آگاهانه آن را برمی گزینیم.


    الان به این فکر میکنم که چرا یک عمر با عادات غلط مختلف زندگی میکردم در حالیکه میدانستم این عادات اشتباه هستند. در واقع میتوان گفت در وهله اول انگیزه و اراده پذیرفتن تغییر را نداشتم و دوم اینکه اطلاعاتم در این مورد بسیار ابتدایی بوده و مرجع معتبری از یک متد برای تغییر نداشتم. در تمام این مدت 21 روز هر روز که به پایان می رسید به این 4 عمل انتخابی که با روش جدید در حال اجرایش بودم فکر میکردم و میدیدم که یک روز دیگر توانستم از انجام آن کار خاص با عادت قبلی خودداری کرده و با مدلی که خواست و انتخاب آگاهانه خودم است به اجرا دربیاورم و این یک حس هیجان انگیز و عالی بود و من یاد گرفتم که میتوانم هر چیزی را تغییر دهم و یا اگر نتوانم آنرا تغییر دهم قابلیتی را بدست آورده ام که میتوان با آن خود را به شرایط جدید وفق داد.

    اما امروز پس از طی این دوره 21 روزه و تغییر 4 عادت که سه تای آن تاکید بر اجرا با دست چپ داشت، دریافتم که قدرت تغییر و تطبیق در من وجود دارد و این را من انجام دادم. اکنون دیگر آن ترس و استرس ناشی از اتفاقات غیر قابل پیش بینی آینده را ندام چون با قدرت تغییر عادت آشنا شدم و آنرا با تمام فراز و نشیب ها تجربه کردم پس برای هر رویدادی در آینده آماده رویارویی و تغییر هستم.
    خدا را شکر میکنم که در برهه ای دیگر از زندگی من را در مسیری خوب قرار داده و یاری میکند و از استاد بزرگ تشکر و قدردانی میکنم که درس مهمی به من دادند. استاد عزیزم قطعا شما را فراموش نخواهم کرد و از آموزه هایی که به یادگار گذاشتید نهایت استفاده را خواهم برد.
    حالا باید بروم و برای تغییرات بعدی برنامه ریزی کنم و آماده بشم...

    عذرخواهی میکنم اگر پیامم طولانی شد.
    پاینده باشید
    حق نگهدار همگی



    1400.05.02
    Amin21
    اگر هزار روز تمرین کنی هنوز اول راهی، ولی اگر ده هزار روز تمرین کنی میتوانی یک استاد ماهر شوی

  14. 33 کاربر برای این پست سودمند از Amin21 عزیز تشکر کرده اند:


  15. #418

    ALiamiri آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2019
    نوشته ها
    292
    تشکر
    1,639
    4,598 بار در 300 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 18 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    سلام دوستان وقتتون بخیر

    لطفا این پست را مطالعه کنید چون در عین سادگی به سلامتی و حال خوب روحی و جسمی و ذهنی تریدر در زندگی شخصی مربوط میشه و به رشد عملکرد کاری هم کمک میکنه.

    این پست در ادامه پست قبلیه و برسی میکنیم که فیزیک بدن به چه شکل میتونه روی فیزیولوژی ما اثر بذاره و تغیییر فیزیولوژی چطور احساسات و افکار ما ما را تغییر بده و این تغییر منجر به تغییر عملکرد و نتایج ما بشه
    تقریبا همیشه تریدری (مخصوصا برای خودم) به این شکل بوده که بعد از مدتی که پای چارت بودم و به خودم میومدم میدیدم که در حالی که غوز کردم و بدنم جمع شده و منقبضه دارم با اخم به مانتیتور نگاه میکنم.

    از اون جایی که ترید کردن یکی از پر استرس ترین کارهای جهانه و زمان های زیادی شده که ساعات متوالی پای چارت باشم و این استرس را تحمل کنم زیاد اتفاق افتاده با حال ناخوب از پای چارت بلند بشم و تا ساعت ها حال خوبی نداشتم و حتی زمان هایی که در کار موفق بودم بازم از اعصاب خوردی و انرژی کم رنج میبردم.

    تمام اینها بخاطر همون کورتیزولیه که در زمان استرس (به خصوص در طولانی مدت)در بدن ترشح میشه و همون طور که توضیح دادم میتونه با آسیب به دستگاه ایمنی موجب ضعف و بیاری هم بشه.
    اخیرا یک دوره زبان بدن میدیدم که به تاثیر زبان بدن روی هورمون ها اشاره میکرد.پیگیر موضوع شدم و یه تدتالک عالی که آخر این پست براتون میذارمش پیدا کردم.در واقع تحقیق برای پست قبلی که درمورد تاثیر دو هورمون کورتیزول و تستوسترون بود را بعد از فهمیدن تاثیر فیزیک بدن روی این دو هورمون انجام دادم و دیدم که این تغییر فوق العاده ساده چقدر میتونه روی کار و زندگی ما به عنوان تریدر موثر باشه.

    طبق تحقیقاتی که انجام دادن گفته میشه که گرفتن دو دقیقه ژست قدرت میتونه باعث افزایش 20 درصدی تستوسترون و کاهش 25 درصدی کورتیزول بدن بشه و در مقابل ژست ضعف باعث کاهش 10 درصدی تستوسترون و افزایش 15 درصدی کورتیزول بشه.یعنی تفاوت میزان تستسترون در ژست ضعف (دقیقا همون غوز کردن و جمع کردن بدن و پایین انداختن سر) و ژست قدرت 30% و برای کورتیزول 40 درصده که تفاوت کاملا فاحش و تاثیر گذاریه.

    این تاثیر روی احساسات و افکار ما همون طور که در پست قبلی توضیح دادم منجر به تغییرات نتایج ما میشه و تغییر نتایج منجر به تغییر فیزیولوژی ←فیزیک ←احساسات ← افکار میشه و این چرخه در هر دو جهت منفی و مثبت اثر افزایشی ایجاد میکنه تا نهایتا منجر به موفقیت و سلامتی و شادی و یا شکست و بیماری و غم بشه.

    اما ژست قدرت چیه و به چه شکل ازش استفاده کنیم؟

    ژست قدرت یعنی تا جایی که میتونید فضای بیشتری اشغال کنید.صاف بشینید،چانه را بالا نگه دارین،سیته را جلو بدین و پاهاتون را از هم فاصله بدین و دستها را آزاد بذارید. زمانهایی هم که احساس خستگی و کلافگی،نا امیدی یا استرس دارین میتونین بایستید و چند دقیقه مثل سوپر من یا رونالدو قبل از زدن کاشته ژست بگیرید .تصاویر زیر را ببینینpower_pose_body_language_premed_interview.jpg

    توجه کنید که آمار نشون میده ریسک پذیزی در زمان بالا رفتن تستسترون (و گرفتن ژست قدرت )افزایش پیدا میکنه پس اگر در این مورد خودآگاهی بالا نداشته باشید ممکنه تعهدتون به قوانین را زیر پا بذارین و سرمایتون را به خطر بندازید.

    از لبخند زدن در زمان کار غافل نشین
    لبخند زدن باعث کاهش استرس ،افزیش قدرت دستگاه ایمنی و افزایش دوپامین و سروتونین میشه که هر دو به داشتن حال خوب شما در زمان کار کمک میکنن.

    شاد و سلامت باشید
    منابع:
    8 Ways Body Language Beats IQ (linkedin.com)
    Amy Cuddy: اِمی کادی: زبان بدن شما هویت شما را شکل می*دهد | TED Talk
    Smiling can trick your brain into happiness — and boost your health (nbcnews.com)

  16. 36 کاربر برای این پست سودمند از ALiamiri عزیز تشکر کرده اند:


  17. #419

    honarmand آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    647
    تشکر
    1,970
    13,123 بار در 679 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 154 پست
    برچسب زده شده
    در 4 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط hoseinrahimi نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز.به نظرم اگه همیشه به حساب دمو به این دید نگاه کنیم که فضایی است که ما باید ایرادات و اشکالاتمون رو اونجا برطرف کنیم تا در ریل مشکلاتون کمتر بشه این مشکلات روانشناسیمون هم برطرف خواهد شد.سعی کنیم خیلی محو افزایش بالانس نشیم در دمو و اگه در حساب دمو ما بتونیم حداقل 5تا مورد از اشکالاتمون رو پیدا کنیم به نظرم قدم بزرگی در جهت پیشرفت برای خودمون برداشتیم.بنده احساس میکنم شما در پوزیشن اخرتون مدیریت سرمایه رو هم رعایت نکردین چون حساب 214دلاری شما بایه پوزیشن ضرر بالای 20درصد کاهش بالانس رو تجربه کرده و احتمالا استاپ لاس هم قرار ندادین اگه اشتباه نکنم.
    سلام.
    تجربه جدید با این راهکار..
    حساب جدید در کمتر از یک هفته 100 درصد افزایش بالانس داشت با دو عنوان:شناخت روحیات و ضعف و قوت های خودم و صبوری برای خوردن تی پی .

  18. 25 کاربر برای این پست سودمند از honarmand عزیز تشکر کرده اند:


  19. #420

    zamani_m آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    نوشته ها
    253
    تشکر
    708
    2,802 بار در 258 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک

  20. 28 کاربر برای این پست سودمند از zamani_m عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 20 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 20 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •