روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[vitality]

سلام به دوستان عزیزم امیدوارم روز عالی ای رو سپری کرده باشید
امروز تو تاپیک چالش ها آقا حمید @fx.hamid یه جمله ای رو از استاد گذاشتن که منو قشنگ به فکر برد
مهمترین علتی که شخص نمیتونه با تمام تسلط وعلمی که داره وارد مارکت بشه و باسود از مارکت خارج بشه عدم باور به توانایی خودش است(امینو)
خب حالا اگه متوجه این عدم باور شدیم و دلیلش هم که میتونه بیشتر اوقات ضرر زدن ها یا کال کردن های زیاد تو مارکت باشه
چطور میتونیم اون ذهن ناخوودآگاهمون رو قانع کنیم که این باورش رو تغییر بده؟ آیا تمرینی براش هست؟
با تشکر

[Mehrdad az]

سلام به دوستان عزیزم امیدوارم روز عالی ای رو سپری کرده باشید
امروز تو تاپیک چالش ها آقا حمید @fx.hamid یه جمله ای رو از استاد گذاشتن که منو قشنگ به فکر برد
مهمترین علتی که شخص نمیتونه با تمام تسلط وعلمی که داره وارد مارکت بشه و باسود از مارکت خارج بشه عدم باور به توانایی خودش است(امینو)
خب حالا اگه متوجه این عدم باور شدیم و دلیلش هم که میتونه بیشتر اوقات ضرر زدن ها یا کال کردن های زیاد تو مارکت باشه
چطور میتونیم اون ذهن ناخوودآگاهمون رو قانع کنیم که این باورش رو تغییر بده؟ آیا تمرینی براش هست؟
با تشکر

سلام دوست عزیز
طبق گفته استاد باید تسلط و علم وجود داشته باشه
اگر شخص دائما در حال کال شدن هست و ضرر میکنه خوب مشخصه که هنوز به تسلط روی مطالب نرسیده و باید از پایه روی خودش کار کنه
اما اگر مثال در گذشته بازار بسیار خوب تحلیل انجام میده اما در ترید لایو اعتماد به نفس نداره
باید کم کم شروع کنه به ترید و سود کردن مثال روزی یک درصد از بازار سود بگیره و بیاد بیرون
وقتی یک یا چند ماه این کار رو کرد نتایجش رو پرینت بگیره بزنه به دیوار اتاق
هر روز این نتایج رو میبینه و براش تکرار میشه
با این کار توی ناخودآگاهش باوری شکل میگیره :که من میتونم سود کنم
حالا کم کم درصد روزانه رو از یک به دو درصد و بالاتر تغییر میده
تکرار کلید ورود به ناخودآگاه هستش حالا چه منفی و چه مثیت
من بخشی از اولین پولی که تونستم از بازار در بیارم رو گذاشتم روی میز و هر روز بهش نگاه میکنم
رقمی نیست ولی واسه من خیلی معنا و مفهوم داره
در بلند مدت غوغا میکنه
photo144176761439659248.jpg

[shahab0905]

سلام بر دوستان عزیزم
من روزانه یک مقاله رو مطالعه میکنم.
قصد دارم جهت یاداوری یا مطالعه ، قسمتی از مقاله رو با شما به اشتراک بزارم.
(دور دوم مطالعه)

---

آیا استرس در هنگام معامله کردن نقش مثبتی دارد؟

کنار آمدن با استرس کار راحتی نیست، اما احساسی است که خیلی زیاد در زمان معاملات تجربه می*کنید. استرس به دلیل ضرر و زیان، عدم حرکت بازار در جهت دلخواه شما، مسائل مالی و حتی تعداد پایین معاملات، ایجاد می*شود. دلایل زیادی باعث ایجاد آن می*شوند، اما مهم این است که چطور به آن واکنش نشان دهید. اگر در جای خود خشک شوید یا بدون فکر معامله کنید، فقط متحمل ضررهای بیشتری خواهید شد. شما باید بتوانید استرس خود را کنترل کنید، آن را برطرف کنید، یا از آن به نفع خود استفاده کنید و ذهن خود را روی وظایفی که باید انجام دهید، متمرکز کنید. صرفنظر از اینکه از چه روش و راهکاری استفاده می*کنید، فقط مهم است که آن را تحت کنترل درآورید و اجازه ندهید این احساس بسیار قدرتمند روی شما مسلط شود.

مهم است بدانید که استرس بخشی از کار معامله*گری است و غیرممکن است که بتوانید کاملا از آن اجتناب کنید.

---

[elahe heidari]

سلام وقت بخیر صحبتهای قابل تامل آقای دولابی

Screenshot_۲۰۲۳۰۶۱۳_۱۸۱۲۴۳_Instagram.jpg

[farshadhlm]

سلام دوستان - حال دل همگی شاد باشه - وجیبها همگی پر از پول

---

دوستان من هر روز به تاپیک روان شناسی میام و مطالب مفید شما دوستان رو میخونم و خدا قوت میگم به همه ی شما ها عزیزان این انجمن و مهمانان گرامی
یه چند تا نکته هست هر چی دست رویه دلو گذاشتم که نگم نمیشه ، این اطلاعات بنده رو هم یک یاداوری بدونید میدونم که همتون میدونید واستادید .
حقیقتا ما به اون چیزی که واسه موفقیت توی زندگی و مارکت نیازمندیم جناب امینو تو فایل های رادیو تیوب یا وبینار ها گفتن و بسیار کاربردی هستند و قابل اجرا ولی بعضی وقتا مطالب بعضی از دوستان بسیار سنگین هست توی این تاپیک به طوریکه منه نوعی رو بسیار گیج میکنه من خیلی دوست دارم دوستان از مطالبی استفاده کنن که هم فهم راحتری داشته باشه و هم کابردی باشه در جهت پیشرفت هم در مارکت و هم در زندگیمون . ولی بعضی دوستان رویه مطالب که از نظر من زیاد نیازی نیست وقت زیادی میذارن و اینکه کار کردن رویه این مواردی که میگن سالیان سال وقت میبره فقط به گفتن نیست ادم های زیادی هستن که بدون در نظر گرفتن این چیزها به موفقیت رسیدن مثل ایلان ماسک ، وارن بافت ، انتونی رابینز و... به قول یک دوستی میگفت تو اینقدر تلاش می کنی که یکی از باورهاتو عوض کنی که رویه اب راه بری یا از بالای ساختمان خودتو بندازی پایین ولی رویه هوا ثابت وایسی گیرم به احتمال 1 درصد اینکارو کردی چه تاثیری توی زندگیت داره یا این کسایی که میزن سالایان سال مرقبه می کنن که رویه هوا وایسن خوب بعدش که چی . البته ناگفته نماند که من کتابهای اقای جو دیسپنزا مثل قدرت باور ، ماورای طبیعی شدن رو خوندم و دارم و یکی از دوره های ایشون رو توی سات رویال مایند پارسال شرکت کردم و فایل هاشو دارم و گوش دادم حدودا 13 تا مراقبه هست . اگر قرار بود که ما این مسیری که اینقدر سخت هست رو بریم خوب چرا اینجوری افریده شدیم یعنی ما چپکی افریده شدیم تازه باید مسیر رو پیدا کنیم خودمون رو درست کنیم از نظر من که ما امدیم رشد کینم و لذت ببریم
دوستان این صحبت بنده رو ببخشید و خیلی خوب میشد مطالب مفید تر قابل درک تر و کاربردی تر باشه مخصوصا برای ناخوداگاه
موفق باشید .

[alireza ghasemi]

سلام و وقتتون بخیر جناب ایمانی عزیز
باور دارم که عالی هستید
تریدر بدون برنامه و هدف در نهایت میشه یک تریدر ضرر ده
-بازار بر اساس اصل کازینو طرحی شده و اگر سودتو گرفتی و خارج نشدی به احتمال زیاد همشو بر میگردونی به بازار
-با پوزیشن گیری زیاد دچار درگیریها و خستگی های ذهنی میشید و در پوزیشنهای بعدی دقت عمل 100% ندارید و کم کم سودهایی رو که کردید بر اساس اشتباهاتی که انجام میدید از دست میدید
-به خاطر محدودیتها برداشت از بروکر و واریزها در ایران ، که با این مدل کار کردند میتونید راحتتر باشید
- با همون 3% استاد و یک اکانت 100 دلاری در طی 20 ماه یعنی 2 سال کاری و با سود مرکب موجودیتون نزدیک 19 میلیارد تومن میشه اگر اشتباه نکنم پس اصلا نیازی به عجله نیست
-ذهنتون باید این پولهارو قبول کنه و ظرفیت ذهنیتون در مورد پول بالا رفته باشه تا ناخودآگاهتون بتونه قبول کنه در مدت زمان کم این مبالغ بالارو کسب میکنه
-ایجاد باور سازی برای سود ده بودن بازار اگر روزانه یک پوزیشن بزنید و سود کنید اثرش تا فردا اوکیه و کمکتون میکنه اما پوزیشن زیان ده نزدیک یک هفته ای تاثیر داره روتون
-اگر روزانه یک پوزیشن و یک درصد مشخص کار کنید ، مسیرهای عصبی شکل میگیره و خیلی وقتها به صورت ناخودآگاه پوزیشن میزنید و سودتون رو میگیرید و خارج میشید از بازار
-روز یک پوزیشن یزن و یک جای مارکت رو ترید کن و اونو هزار بار تکرار کن تا چشم و دست و ذهنت عادت کنه و سریع در چارت موقعیت رو ببینی
-ایجاد نظم و دیسیپلین که مهمترین چیز هست در بازار
-جلوگیری از طمع
-رشد خودتون همراه با رشد بالانس و در تعادل بودن
اینها مواردی بود که به نظرم میومد جناب ایمانی عزیز
بهترینهارو آرزو دارم برا هممون ، در همه جهان ها

سلام علی جان مثل همیشه عالی بود مرسی که هستی

[farshadhlm]

سلام فرشاد جان وقت بخیر
خیلی خوب بود متنتون ؛ جز یک بخشش
دقیقا منم همون اوایل و حتی چند هفته پیش دوست داشتم این مطالب قلمبه و سلمبه رو ؛ ولی وقتی دیگر نمیتونستم به خودم دروغ بگم و یا به اصطلاح خودمو قول بزنم ؛ اومدم سراغ مطالب کاربردی و ساده تر ؛ دیدم منی که بلد نیستم چهار دست و پا راه برم ؛ چجوری قراره بدوم؟ ؛ گذاشتمشون کنار و اومدم رو تسلط نفس و همین فایل های استاد کار کردن رو شروع* کردم

نکته بعدی که هست ؛ از بچگی خانواده چون خودشونم تحت تاثیر تربیت خانوادگی اشتباهی قرار داشتن ؛ هرچی به ما یاد دادن و آموختیم ؛ در این بازار عملا اشتباه هست ؛ هر تفکر و باوری و ارزشی و .... _ دیگه مثال سادش وضعیت خودشون هست با شرایط مالی عادی ای که دارند
از آن گذشته حتی اوناییم که شرایط مالی خوبی دارند ؛ باز ضعف های خیلی زیادی در شخصیت دارن که به ما انتقال دادن ؛ مثل عمل به جای عکس العمل و .....
این بازار جای ساده ای نیست که بشه ازش لذت برد و حقیقتا من پوستم کنده میشه ؛ بزار اینجوری برات بگم : من این بازار رو انتخاب کردم برای لذت و خوشی ؛ تا دمو همه چیز اوکی بود ؛ از وقتی وارد ریل شدم پوستم کنده شد ؛ من واقعا نمیدونم چجوری دارین لذت میبرین ؛ البته ممکنه شما این مراحل رو گذرانده باشین در ریل به مقداری ولی بازم لذت بردن در این سطح میشه قول زدن خودمون
تغییر سخت ترین چیز روی زمین هست ؛ و این تغییر در یک حوضه نیست که ما داریم اعمال میکنم ؛ بلکه از ریشه داریم تغییر میکنیم و این خیلی سخته و درک نکردم لذتی که گفتین رو
تا زمانی اون فردی منظم ؛ متعهد ؛ مقاوم در برابر مشکلات ؛ بهم نریختن در مشکلات و کاملا در شرایط عادی بودن ؛ ذهنیت متفاوت نسبت به مشکلات ؛ ذهنیت متفاوت نسبت به جهان بینی و.... ؛ رو درون خودتون نساختین لذت بردن از این بازار امکان پذیر نیست
مثلا من میدونم باید نظم و دیسیپلین و تعهد به چک لیست و پذیرش ضرر ؛ نداشتن حس انتقام و جبران و..... داشته باشم ؛ اینا سادست و هممون شنیدیم ؛ آیا عمل بهشون راحته : اینو هممون میدونیم که راحته یا نه ....
بعضی مواقع باید جملات و تفکرات انگیزشی رو بزاریم کنار و با خود واقعیمون و شرایط واقعی محیطی که هستیم توش رو به رو بشیم

و واقعا هم من میگم مطالب روانشناسی امینو و قسمت مقالات برای روانشناسی فردی کافیه ؛ فقط باید به اونا عمل کنیم (سخت ترین بخش کار) مطالب روانشناسی هم مثل کورس های تکنیکال ایرانی هستند ؛ هرچقدر میری جلو توشون غرق میشی و فقط مطالب اضافی دریافت میکنی و هیچ عملکردی نشون نمیدی ؛ در صورتی که باید شاخه و برگ اینارو زد و همین موارد ساده و کاربردی که تنه درختی که داره رشد میکنه هستند رو عملی کرد

مطمئنم موفق هستیم

سلا دوست گلم عرفان عزیز
منظور من از لذت بردن در کل زندگی بود نه فقط شغل یا مارکت
به شخصه من تا زمانی که مشکلات مالیم حل نشه نمیتونم سراغ این برم که چیم کیم کجا باید برم چکار باید بکنم آیا من روحم ذهنم اگاهیم و.... یه روز داشتم به این مسایل فکر میکردم ولی واقعا فهمیدم از درک من خارجه تنها چیزی که میدونم اینکه من باید در مارکت سود کنم باید چکار کنم اول باید رفتار ملرکتو خوب بشناسم بعد چک لیست داشته باشم و طبق چک لیستم وارد معامله بشم این چیزی بود که من باید به عنوان واقعیت قبولش میکردم . من یه چیزی رو خوب فهمیدم اینکه حرف به گوش کسایی بدم که با فروش کتاب و دوره و پکیج پولدار نشده باشند بلکه اول ثرتمند شدن بعد این مسیر رو به دیگران با دریافت هزینه ای ناچیز یاد دادن . اگر بخواهیم فراتر از اینا پیش بریم ما از مسیر اصلی فاصله میگیریم . کتاب هایی توی این زمینه هست که میگن اقا شما مدیتیشن کنید پولدار میشید شما یک نفرو دورت نمیتونی پیدا کنی که با این مدیتیشن فقط پولدار شده باشه من که هر چی گشتم ندیدم نمیخوام بگم مدیتیشن بد هست منظور من اصلا اصلا این نیست بسیارم عالیه برای کنترل ذهن منظور من این هست که هدف اصلی خود پول در اوردن از مارکته .
من خیلی دوست داشتم که در این بخش روانشناسی فردی پله پله برای تریبیت ناخوداگاه اموزشهایی داده میشد @amino تا مسیر برای من روشن میشد که من کجا هستم و میدونستم چقدر دیگه کار دارم ولی اطلاعات بصورت پراکنده هست رادیو تیوب ، وبینار ، فایل های دوره ، همین تاپیک ، وصحبت های دوستان ، مقاله اگر برای روان شناسی هم یک مسیر مشخصی در نظر گرفته میشد دوستان اینقدر به حاشیه نمیرفتن . حالا خیلی ها ممکنه با خوندن این جمله بگن که نه تو نمیدونی هنوز درک نکردی من اینو بگم که چند سال پیش با این مسایل اشنا شدم تغییر باورها و بینش ها و کتابهای زیادی هم خوندم و تهیه کردم اما تو از کجا میدونی که اون کتاب داره درست میگه و چقدر قرار عمر کنی که حالا بیای چند سال ازمون و خطا بدی . تنها کسی که تونست برخی از مسایل من رو حل کنه دوره ی کوین ترودو بود و کتاب 16 اصل موفقیت ناپلون هیل نسخه ی بدون سانسور . از نظر من خلاصه ی موفقیت اینه خواسته قلبی همراه با تلاش و استمرار و داشتن هدف مشخص
امیدوارم شاد باشید همیشه و در همه حا

[Behnambaziar]

سلام دوستان - حال دل همگی شاد باشه - وجیبها همگی پر از پول

---

دوستان من هر روز به تاپیک روان شناسی میام و مطالب مفید شما دوستان رو میخونم و خدا قوت میگم به همه ی شما ها عزیزان این انجمن و مهمانان گرامی
یه چند تا نکته هست هر چی دست رویه دلو گذاشتم که نگم نمیشه ، این اطلاعات بنده رو هم یک یاداوری بدونید میدونم که همتون میدونید واستادید .
حقیقتا ما به اون چیزی که واسه موفقیت توی زندگی و مارکت نیازمندیم جناب امینو تو فایل های رادیو تیوب یا وبینار ها گفتن و بسیار کاربردی هستند و قابل اجرا ولی بعضی وقتا مطالب بعضی از دوستان بسیار سنگین هست توی این تاپیک به طوریکه منه نوعی رو بسیار گیج میکنه من خیلی دوست دارم دوستان از مطالبی استفاده کنن که هم فهم راحتری داشته باشه و هم کابردی باشه در جهت پیشرفت هم در مارکت و هم در زندگیمون . ولی بعضی دوستان رویه مطالب که از نظر من زیاد نیازی نیست وقت زیادی میذارن و اینکه کار کردن رویه این مواردی که میگن سالیان سال وقت میبره فقط به گفتن نیست ادم های زیادی هستن که بدون در نظر گرفتن این چیزها به موفقیت رسیدن مثل ایلان ماسک ، وارن بافت ، انتونی رابینز و... به قول یک دوستی میگفت تو اینقدر تلاش می کنی که یکی از باورهاتو عوض کنی که رویه اب راه بری یا از بالای ساختمان خودتو بندازی پایین ولی رویه هوا ثابت وایسی گیرم به احتمال 1 درصد اینکارو کردی چه تاثیری توی زندگیت داره یا این کسایی که میزن سالایان سال مرقبه می کنن که رویه هوا وایسن خوب بعدش که چی . البته ناگفته نماند که من کتابهای اقای جو دیسپنزا مثل قدرت باور ، ماورای طبیعی شدن رو خوندم و دارم و یکی از دوره های ایشون رو توی سات رویال مایند پارسال شرکت کردم و فایل هاشو دارم و گوش دادم حدودا 13 تا مراقبه هست . اگر قرار بود که ما این مسیری که اینقدر سخت هست رو بریم خوب چرا اینجوری افریده شدیم یعنی ما چپکی افریده شدیم تازه باید مسیر رو پیدا کنیم خودمون رو درست کنیم از نظر من که ما امدیم رشد کینم و لذت ببریم
دوستان این صحبت بنده رو ببخشید و خیلی خوب میشد مطالب مفید تر قابل درک تر و کاربردی تر باشه مخصوصا برای ناخوداگاه
موفق باشید .

سلام و عرض ادب.من خودم چندین سال پیش خیلی پیگیر این مسایل بودم.ببخشید که این کلمه رو بکار میبرم،اما انقد احمق بودم که فک میکردم الان که مثبت اندیشم و روزی 1000بار میگم من میلیاردرم دیگه همه چی تمومه.حالا کارم چی بود؟یه مبلغی توی بورس ایران سرمایه داشتم و فک میکردم همون قراره رشد کنه و میلیاردر بشم.(تهشو فک کنم همه میدونن که چی شد دیگه)یخورده که گدشت دیدم نه اینطوریام نیست،فک کنم هممون خیلی ادم پولدار دور و برمون دیدیم که اصلا هم ادمای مثبت اندیشی نیستن و باور های خوبی هم ندارن اما عملکردشون باعث میشه پول خوبی در بیارن.اصلا کاری به این که از زندگی لذت میبرن یا نه ندارم،بحثم فقط روی پوله.
هرکسی تو زندگیش یه سری اهداف داره،با یه سری چیزا به اصطلاح عامیانش حال میکنه و با ی سری چیزای دیگه نه.شاید بعضیا دوست داشته باشن خیلی ادمای معنوی ای باشن،همیشه و در هر حالتی خودشونو کنترل کنن و ... اما دلیل نمیشه هرکسی که بخواد توی این مارکت موفق شه،باید حتما ته اینجور چیزا رو در بیاره و وقت زیادی روی این مسایل بزاره.
چه خوشمون بیاد چه خوشمون نیاد،ما خیلی وقتا مشکلات تکنیکال و مدیریت سرمایمون رو بیخود و بیجهت میندازیم گردن مسایل روانشناسیمون.طرف یه پوزیشن بدون استاپ میزنه و یا کال میشه یا یه ضرر سنگینی میکنه،تهش میاد میگه چون مدیتیشن نکرده بودم و فلان کارو نکرده بودم و نمیدونم خوب نخوابیده بودم باعث شد ضرر کنم!!!منم قبول دارم که 60درصد مسایل روانشناسی باعث موفقیت یا شکست توی این حرفه میشه،اما ما خیلی وقتا مشکلات اون 40درصد بقیه رو هم به زور میخوایم بندازیم گردن روانشناسی.همین باعث میشه متاسفانه خیلیا بی راهه برن و از مسیر اصلی منحرف بشن.
من خودم بشخصه اومدم تو این مارکت که با وقت کمتر پول بیشتری در بیارم و از بقیه زندگیم لذت ببرم.نیومدم تبدیل به یه راهب بودایی بشم

[mohammad_a]

تقریبا چند وقت هست اموزش دیدن رو به صفر رسوندم نه به این خاطر که دیگه نمیخام چیزی جدیدی یادبگیرم بلکه به این خاطر که از اون چیز هایی که میدونم نمیتونم استفاده کنم
نتایج با اطلاعات که دارم یکسان نیستند
نمیدونم ایا باید اطلاعات رو تغییر بدم یا اینکه مشکل چیز دیگری هست
ذهن من خیلی فوق العاده برنامه ریزی میکنه و برای اینده اماده میشه
اما اقدام برای اجرای برنامه خیلی ضعیف هست و با چند گام اول برای اجرا دوباره کل برنامه تغییر میکته
و برنامه های جدید اهداف جدیدی دارند
و این چرخه انقد ادامه داره که من به هیچ هدفی نمیرسم

برام سخته توضیح بدم نمیدونم دقیقا چه چیزی باید تغییر بدم
اطلاعات ورودی! یا محرک های خارجی! یا محرک های درونی!

[mohammad_a]

چقدر خوبه که خودتون سر خودتون کلاه نمیزارید

بسیاری از افراد هستند که با مثبت اندیشی سمی ای که دارند و متاسفانه در جامعه عده ی محدودی از افراد این نوع مثبت اندیشی سمی رو دارند(مثبت اندیشی سمی در چند صفحه قبل تاپیک یک مقاله در موردش گذاشتم و فوق العاده خطرناکه ) و نمیخوان که با خود واقعی نتایجشون روبرو بشن و ممنون که شما جز این دسته از افراد نیستید
.
از دشمنتون دوری کنید و از افراد مثبت اندیش سمی ۱۰ برابر بیشتر دوری کنید

خوشحال میشم اگر بفرمایید در چه زمینه ای از تکنیکال مشکل دارید .... من شده طبق سیستم شخصیم هفت استاپ متوالی خوردم اما خب کاملا اصولی بوده و جز مدیریت سرمایه سیستم هست و سیستم رو تغییر ندادم

موفق باشید و ممنون از شما

سلام عرض ادب
نمیدونم ولی فکر نمیکنم بشه از حقیقت فرار کرد

memo عزیز من تقریبا اطلاعات نسبتا خوبی چه در زمنیه سیستم و مدیریت سرمایه چه در زمینه روانشناسی دارم (نمیگم کامل هست اما میدونم کافی هست فعلا)
بارها برام پیش اومده که وقتی ی چیزی رو میخاستم یا جوری بوده که لازم بوده چیزی رو به دست بیارم حتی با بدترین شرایط اون رو به دست اوردم هرچقدر هم که مانع وجود داشته اهمیتی نداشته
در معامله گری من تقریبا مسیر برام روشن هست چک لیست دارم اصول بازار رو تا حد خیلی خوبی درک کردم اما اون حسی که من رو وادار برای استفاده از این اطلاعات بکنه ندارم هر بار هم از یک مشکل کوچیک کاهی بزرگ میسازم و بعداز گذروندن مدت زمان نسبتا طولانی که اصلا لازم نبوده برای حل یک چالش زمان تلف میکنم و این چرخه من رو به شدت خسته کرده
شاید فکر کنید مشکل من انگیزه هست اما خودم اینطوری فکر نمیکنم همونطوری که من در حالت کلی حالم خوب هست و برای کارهای دیگه که حتی خیلی سخت تر هم هستند انرژی دارم حتی به بقیه هم انرژی میدم پس نشون میده مشکل من انگیزه نیست
انگار اون دلیل و چرایی که پشت اینکار باید داشته باشم وجود نداره انگار اون خواسته ای که دارم دائما تغییر میکنه و ثابت نیست
ی مثال کوچیک بزنم من دارم برای مسابقه های رزمی اماده میشم وهیچ بحثی این وسط نیست از زمانی که تصمیم به این کار گرفتم به صورت ناخوداگاه تمرینم چند برابر شده وهیچ چیزی نمیتونه من رو منحرف کنه در صورتی که قبلش مثلا اگر تو تایم باشگاه و تمرین کسی به من پیشنهاد گردش یا مهمونی من اون مهمونی رو انتخاب میکردم در صورتی که الان حتی اگر ی مهمونی خیلی بهتر باشه من نمیرم یا اول کاری رو انجام میدم که میدونم درسته و باید انجام بشه (اصلا برام مهم نیست که نتیجه اون مسابقه رزمی چی بشه حتی اگر شکست باشه من حداقلش میتونم به خودم بگم تلاشم رو کردم !) با اینکه نمیدونم نتیجه چیه دارم براش تلاش میکنم در صورتی که توی بازار با اینکه میدونم فقط کافیه ی کم مصمم تر جلو و به نتیجه دلخواهم برسم برای تلاش نمیکنم!؟

بنظر خیلی ساده میاد اینکه اون چرایی رو پیدا کنم دیگه تمومه! اما باز مسخرس که قبلا بار ها به اینکه چرا میخام معامله گر بشم فکر کردم و جواب هایی هم پیدا کردم اما اون جواب ها من رو به حرکت در نیاورده!

عجیبا غریبا