صفحه 407 از 543 نخستنخست ... 307357397405406407408409417457507 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 4,061 به 4,070 از 5425

موضوع: روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

  1. #4061


    تاریخ عضویت
    Feb 2023
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    303
    تشکر
    1,444
    714 بار در 288 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 19 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Erfanalk نمایش پست ها
    رهانیدن فکر و احساسات از پول
    حدیث امام علی : روزی دو نوع هست : ۱) روزی ای که تو به دنبال آن میدوی ۲)روزی ای که آن به دنبال تو میدود

    وقت بخیر دوستان
    امیدوارم حالتون عالی باشه
    میخواستم برداشت هامو تا این لحظه از کل کارکرد انسان و دنیا و مارکت باهاتون به اشتراک بزارم
    از نظر من روانشناسی فردی ۸۰ درصد موفقیت یک تریدر رو در بر میگیره و مدیریت سرمایه و تکنیکال باهم یکین و ۲۰ درصد رو در بر میگیرین
    یک تریدر برای تریدر شدن بدور از تحلیل گر شدن ؛ باید در وهله اول باید باور کنه که موفقیت اتفاقی نیست و باید سبک زندگیش و باور و اعقتاداتش و ارزش ها و تفکرات خودش را تغییر دهد ! وگرنه با همان سیستم قبلی ؛ همان نتایج قبلی رو به دست میاره ! تا به اینجا اگه قبول دارین صبحتامو بریم سراغ ادامه کار
    قبل از تریدر شدن ؛ شما باید کردار ؛ گفتار ؛ رفتار انسان های موفق رو بی آموزید دوستان ؛ سازوکار این دنیا به صورتی هست که شما هرچقدر به دنبال پول باشید ؛ تا زمانی سیستم فکری و اعتقاداتی وباور و .... خودتان را همسو با اون فرکانس پول نکنید نمیتوانید به دست بیارید !
    این تا اینجا و بریم یک پله بالاتر از این صحبت ها
    در وهله اول شما باید کنترل ذهن و جسم خودتان را در دست بگیرید و ذهن آگاهی را تجربه کنید ؛ شما باید بدونید یک چیزی(روح خداوندی) فراتر از ذهن و جسم خودتان هستید ، شمایی که فکر میکنید این شخص هستید با این عقاید ؛ ارزش ها و تفکرات و... باید بدانید که کاملا به صورت یک ربات توسط جامعه و خانواده و دولت ها ووو .... به بار آمده اید و من میگم اصلا درست شده اید ؛ شما باید بدانید این شما نیستید ؛ این فردی که میگه من سیگاری هستم ؛ من صبر ندارم ؛ من مغرور هستم ؛ زیاد به خودتان ننازید چون این شما نیستید و شما یک رباتی که تحت فرمان ذهن و جسم خودش هست که این ذهن و جسم در زمان کودکی توسط خانواده و جامعه و.... برنامه ریزی شده و تمام شده (البته کاملا و ۱۰۰ درصد میشه تغییر داد ، ژن هارو هم اثبات شده که تغییر میشه داد)
    پس میخواید تغییر کنید و ثروتمند شوید ؟ در اولین مرحله پول رو بزارید کنار ؛ تا به این سطح همیشه به دنبال پول بودید ؛ آیا توانستید به دست بیاورید ؟ صبح تا برایش کار و زحمت کشیدید ؛ آیا توانستید به دست بیاورید ؟ مسلما خیر ؛ پس مشکل در یک جای دیگر هست _ شما اول باید این مطالب رو درک کنید و بعد پله پله شروع به تغییر کنید
    همانطور که گفتیم تغییرات از ذهن و جسم شروع میشن چون تا به این سطح برده آن ها بوده ایم و فهمیدیم که اوناهم کی و تحت چه عواملی برنامه ریزی شده اند !
    در دین به این گفته شده ؛ تسلط بر نفس (همینجا یه نکته ای میگم بعد میریم سراغ ادامه ماجرا : شما با تسلط بر نفس (ذهن و جسم) و و شروع به ایجاد باور ها و ارزش ها و رویکرد فکری جدید و عادات جدید و .... فرکانس وجودی خودتان را افزایش میدهید ؛ و ظرف دریافتی خودتان را افزایش میدهید و بزرگ میکنید ) (دقت کنید اصلا به دنبال پول نیستیم ؛ جامعه و دولت و ها و سیاستمداران ذهن و جسم مارا به نحوی برنامه ریزی کردند که همیشه به دنبال پول باشیم و هیچوقت نتوانیم به دست بیاوریم) (با بیشتر شدن فرکانس و ظرف وجودیتون از زمین و زمان براتون میباره _ نه به این صورت که از آسمان برایتان پول نازل میشه ؛ خیر ! در ادامه بیشتر بازش میکنیم)
    تسلط بر نفس چگونه اتفاق می افتد؟
    صبح ساعت ۵ بیدار شدن ؛ شبا زود خوابیدن ؛ غذای سالم خوردن ؛ ورزش کردن ؛ رژیم غذایی و ... (کنترل افکار منفی ؛ کنترل جهت دهی های ذهنی؛ تغییر افکار پوسیده و باورها و ارزش گذاری های پوسیده جامعه و....)
    اینا چیزهای ساده بودن نه ؟ اما عمل کردن به آن ها آسان هست ؟ مطمئنا خیر ؛ من شرط میبندم از همین الان برای ساعت ۵ بیدار شدن ذهنتان هزاران دلیل آورد که ول کن بابا ؛ من شبا راحت ترم و صبحا گیج میزنم وقتی زود بیدار میشم ووو ... (البته بعضی از افراد واقعا به این شکل میتونن باشن ولی ۹۵ درصد دوستان خیر) _ من رژیم غذایی دارم ولی امروز مهمونیم و چه غذاهای خوش مزه ای سرو کردن ؛ بزار امروز رو بیشتر بخورم از فردا دیگه نمیخورم ؛ امروز جمعه اس بزار بیشتر بخوابم و از فردا ۵ بیدار میشم میرم ورزش ، امروز رو ولش
    بزار اینبار خارج از چک لیست ترید بزنم ؛ حجم اضافه کنم ؛ یکم بیشتر سود بگیرم (خارج از چک لیست) حد ضرر جا به جا کنم و .... سودم رو گرفتم ؛ بزار یه ترید دیگه بزنم و بیشتر بگیرم و .... _ آشنا هستن نه ، چرا ؟ چون شما هیج تسلطی روی خودتان و روی نفستان و ذهن و جسمتان ندارید ؛ تا زمانی روی این ها تسلط ندارید نه تصویر سازی ذهنی به دادتان میرسه ؛ نه کائنات ؛ نه ..... ؛ فرکانس وجودیتون پایین خواهد بود و پول امکان نداره شمارو مقصد انتخاب کنه تا به سمتتان سرازیر شه
    خب این تا اینجای کار
    گفتیم بعد از تسلط روی نفس (ذهن و جسم) باید مثل انسان های موفق ؛ فکر کنیم ؛ عمل کنیم ؛ ارزش بندی کنیم و ....
    خب ؛ دو شخصی کاری رو شروع میکنن ؛ یکی باور ها و تفکرات سازنده داره و منطقی عمل میکنه ؛ یکی هم احساساتی و هیجانی تصمیم میگیره
    در اولین مشکل و اولین شکست ؛ فرد اولی این شکست رو به عنوان چالش میبینه ؛ چون از بچگی یاد گرفته شکستی وجود نداره و وقتی وارد یک مسیری شدی قراره اصلاح مسیرهای زیادی داشته باشی (این نکته ای که گفتم بزرگترین و اصلی ترین معیار جداسازی انسان های موفق از انسان شکست خورده هست) و سراغ راه حل میگرده و سعی میکنه دوباره این اشتباه رو تکرار نکنه و ازش درس بگیره _ فرد دومی کاملا در باتلاق خودش گیر کرده و بهم ریخته و احساسات هیجانی و یک دفعه ای حین چالش ها میگیره و باور میکنه که شکست خورده و کارش اینجا تمومه _ چالش بعدی اینه که در یک برهه ای سود آوردی شرکت کم میشه و حتی وارد ضرر های مقطعی میشه ؛ شخص اول که میدونه در دراز مدت این اتفاقات میتونه اتفاق بی افته ؛ مدیریت میکنه و دنبال راه حل هست ؛ شخص دوم خیلی وقته که بساط شرکت رو جمع کرده و رفته سراغ یک کار دیگه(چرا ؟ چون این شخص فقط دنبال پول هست و شخص اول دنبال مسیر درست هست که از طریق این مسیر و سیستم ثابت ؛ سوددهی مستمر داشته باشه) و هزاران رویکرد فکری دیگر
    همینو پیوست بزنیم به ترید
    شخص میاد ؛ چک لیست مینویسه ؛ و طبق اون میاد ترید میزنه تو دمو و وارد ریل میشه
    در اول پست چی گفتیم ؟ ذهن و فکر خودتان را از پول برهانید و بیاید سراغ اجرای صحیح اصول
    شخص میاد ترید میزنه ؛ سود میکنه ؛ این شخصی که از لحاظ روانی و شخصیتی رشد نکرده و هیچ تسلطی بر خودش نداره ؛ چارت رو بعد از کسب سود روزانه نمیبنده و دوباره ترید میزنه و میزنه ؛ یه جا ضررمیکنه ؛ دنبال انتقام از آن ضرر هست ؛ شروع میکنه به ترید ها و تصمیمات احساسی و سود اون روز که از دست میده ؛ وارد ضرر هم میشه اصل پولش ؛ دیگه این بهم ریخته ؛ و کلا وارد فضاهای جدیدی شده و اگر حساب رو کال نکنه ؛ کل اون هفته رو بهم ریخته و کارش تمومه دیگه
    مثال دیگری میزنم : شخص ؛ اول روز ترید میزنه و نتیجه میشه اس ال ؛ این شخص که هیچ تسلطی بر خود نداره و احساساتی هست و هیجانی تصمیم میگیره ؛ دچار خارش میشه و یکم بهم میریزه ؛ در بهترین شرایط بدون جهت دهی ذهنی و تحمیل دید شخصی روی مارکت ؛ دنبال یک موقعیت جدید طبق چک لیست میگرده ، اگر این شخص یکم گیر شخصیتی داشته باشه ؛ دنبال انتقام هست و با اولین اس ال بهم ریخته و چک لیست رو میزاره کنار و پوزیشن های حسی میگیره و .....
    حالا این شخص هرچقدر میخواد ؛ صبح تا شب ؛ حین خواب و بیداری و در حالت خلا و تمام امواج مغزی تصویر سازی کنه که آقا من ثروتمندم ؛ به نظرتون قراره براش از کائنات پول بندازن تو پشت بومشان ؟ آیا تا به حال چنین چیزی شنیده اید ؟
    به همین خاطر میگم فکر خودتان را حین ترید از پول برهانید دوستان ؛ هرجقدر به دنبال آن باشید اونم فرار میکنه چون فرکانس وجودیتان افزایش نیافته و اون ظرف بزرگ نشده
    وقتی فرکانس وجودی افزایش بیابد چی میشه ؟ آیا از کائنات پول ارسال میشه ؟ صد در صد خیر
    شما در ریل قرار دارین ؛ یک فرد کاملا مسلط بر ذهن و جسم هستید ؛ با کلی افکار و عقاید و باور های سازنده _ پوزیشن وارد ضرر میشه ؛ میدونین که قراره در دراز مدت سود کنین و هر ضرری اصلاح مسیری هست برای شما تا همان اشتباه را دوباره تکرار نکنید ؛ با ضرر بهم نمیریزید _ حالا بعد از گذشت مدتی و کار بر روی یک چک لیست بر اساس درصد مشخصی و روی منطقه ای مشخص از مارکت ؛ سیستم و شاه راه های عصبی جدیدی در مغر شما تشکیل شده ؛ شما حین باز کردن مارکت یه نگاه میندازین ؛ ناخودآگاه ترید رو میزنید و میرید سراغ زندگی تان ؛ چون انسان یک سیستم هدفجوهست و بعد از کلی اصلاح مسیر و ثبت یک مسیر درست ؛ امکان ندارع دیگه اشتباه کنه ؛ اگرهم اشتباه کرد بهم نمیریزه
    دنبال سود روزانه ۱۰۰ درصد هم نیست چون میدونه با روزی ۳ درصد در طی در یک ماه(۲۰روز کاری) ۸۰ درصد افزایش بالانس داره و ما میزاریم ۷۰ درصد حالا _برین حساب کنین که در یک سال ۲۰۰ برابر میشه پول اولیه با اثرمرکب _ ما میزاریم ۱۰۰ برابر _ با مبلغ اولیه ۱۰۰ دلار : سال اول ۱۰.۰۰۰ دلار _ سال دوم ۱.۰۰۰.۰۰۰ دلار _ سال سوم ۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰ دلار
    خب پس وقتی این همه آسونه چرا هیچکس نمیتونه برسه به این اعداد ؟ چون همشون به دنبال پول هستن _ به دنبال رشد شخصیتی و تسلط بر نفس نیستند
    حالا نکته مهم بعدی چیه ؟ ما دیدیم که با آزمایشات ثبت کرده اند که یک گروه با تصویر سازی تمرینات بسکتبال ؛ دقیقا درصد موفقیتی برابر با تیمی رو به دست میاره که تمرینات عملی کردند
    بسیار عای و تاثیر گذار بود دوست عزیزم
    من به شخصه حتما روزی چند بار این متن را مطالعه خواهم کرد

  2. 6 کاربر برای این پست سودمند از reza_mdi عزیز تشکر کرده اند:


  3. #4062

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,478 بار در 2,526 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3611 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Erfanalk نمایش پست ها
    ادامه پست بالا
    حالا شما فکر کنید تصویر سازی و عملکرد و تمرین رو باهم استفاده کنیم ؛ چه قدرتی به دست میاره انسان؟
    حالا چجوری استفاده کنیم ؟ عباس رحیمی حرف جالبی زد ؛ به جای اینکه ۹۰ درصد تمرکز رو بزارین بر روی اینکه چی میخواهیم به دست بیاریم (اهداف مادی) روی این فوکوس کنید که چی میخواهیم باشیم _ دقیقا استاد این حرف رو تو فایل منگنه کاملا تایید کرد و این مسیر کاملا برای من روشن شد _ امیدوارم برای تک تک شما آگاهی دریافت این صحبت ها و گفته ها ایجاد بشه و بتونین استفاده کنید


    سخنان پایانی : دوستان بیاین رو تمرینات عملی ؛ کافیه وهم و خیال های بیهوده ؛ توهم کافیه ؛ ترید شدن سخت ترین کار دنیاست میگن ؛ ولی چرا ؟ خود ترید سخت نیست ؛ تغییر و همفاز و هم فرکانس شدن با انسان های موفق و پول های کلان سخته هست ؛ شما وارد هرکاری بشید تا این تغییرات رو به وجود نیارید ؛ نمیتوانید موفق شید ؛ وارد هرکاری شوید ؛ با این طرف تفکر و باور ها و تسلط بر نفس و .... میتوانید در هر حوضه ای بهترین و پولدارترین باشید _ حالا چه بسا من میگم ترید راحت ترین شغل دنیاست ؛ در صورتی که این تغییر شخصیتی ایجاد بشه ؛ آیا در کنکور ۲۰ درصد شرکت کننده ها موفق به کسب رتبه پزشکی میشن ، مطمئننا خیر ؛ فقط حوالی ۱ الی ۲ درصد موفق میشن _ ولی در ترید ۲۰ درصد افراد ؛ پس آیا بازعم ایمان ندارید ترید راحت ترین شغل دنیاست ؟ بهتره بگیم تغییر و هم فار و هم فرکانس شدن با پول های کلان و وارد حوضه شخصیتی جدیدی شدن سخت ترین کار دنیاست که تمام افراد موفق در هر حوضه ای اول از این مسیرها گذشته اند سپس موفق شده اند

    کریستیانو نگفت که من میخوام چی به دست بیارم ؛ گفت من میخوام چی باشم و چه نوع عادات و باورها و رویکرد فکری داشته باشم که بتوانم در حوضه خودم بهترین باشم

    مورد بعدی اینه دیدگاه خودتونو تغییر بدین و گسترش بدین ؛ به خود بقبولونید که شکست وجود نداره ؛ چرا ؟ چون ما وارد مسیر تغییر و پیشرفت در حوضه های شخصیتی و مالی شده ایم و در این مسیر شغل تریدری ماشین ما هست (در این مسیر با پیشروی بیشتر درهای آگاهی و پیشرفت و پول و .... برامون بیشتر بیشتر باز میشه)؛ ممکنه یه جایی از مسیر بنزین خالی کنیم ؛ یه جایی ماشین خراب شه ؛ اما تهش تا زمانی این مسیر رو انتخاب کرده ایم ؛ نمیتوانیم از آن خارج شویم و شکست معنی نداره ؛ و فقط چالش هایی برایمان ایجاد میشن که اصلاح مسیر اسمشونو گذاشتیم تا همان اشتباهات رو دوباره تکرار نکنیم ؛ با ماشین از همان چاله هادوباره رد نشیم ؛ سرعت گیرهارو با سرعت رد نشیم ؛ با بنزین خالی نرونیم ؛ به آب ماسین رسیدگی کنیم _ ولی همه ی این هارو زمانی میفهمیم که همشون یک بار سرمان بیاد و سپس تجربه کسب کنیم ؛ یا در اون ابتدای مسیر یک شخص بهمان راهنمای استفاده از ماشین و راهنمای مسیر بده تا بدونیم کودون راه میانبر هست ؛ کوددم راهمونو دراز میکنه و اون شخص امینو بزرگ هست _ اما یادتون باشه امینو میتونه بگه با بنزین خالی نرو ؛ چاله هارو با سرعت رد نکن و .... _ ولی نمیتونه بهمون آموزش روندن ماشین رو بده
    یادتون یاشه این مسیر مقصد نهایی نداره و ما مقصدی برای خودمان انتخاب میکنیم که کجا ایست کنیم _ و با ادامه دادن مکرر در این مسیر نور وجودی و فرکانس و دریافت هامون بیشتر و بیشتر میشه

    این بزرگترین دستاورد و تجربیات و دانشی و آگاهی ای بود که جمع کرده بودم و باهاتون به اشتراک گذاشتم
    به جای شما بودم ۱۰ ها بار این پست رو میخوندم ؛ همه ی این ها دلایل علمی و منطقی و مخصوصا تجربی بنده پشتشون هست و بدون هیچ چشم داشتی باهاتون به اشتراک گذاشتم
    جون من باور شخصی دارم که وقتی علمی و تجربیاتی در اختیار دیگران میزارم که باعث پیشرفت آن ها میشه ؛ باور کنید برام ثابت شده که چندین برابرشو از خداوند دریافت میکنم که افرادی رو سر راهم قرار میده یا ایده ها و نظریه هایی به سراغم میان که مسیر برام روشن میشه
    (یک نکته مهم اضافه کنم : متاسفانه در دنیای تریدری ما نمیتونیم بگیم سطح پرستاری انتخاب میکنم یا سطح پزشکی و یا پول کم میخوام .... _ شما باید و باید پیشرفت و تغییرات زیادی داشته باشید ؛ منظور من از مقایسه با حوضه پزشکی ؛ مقایسه تحلیلگری و چارت با شغل دکتری بود _ مقایسه تریدری که علی جان در بالا تفاوت تریدر و تحلیل گر رو گفتن رو بخوایم مقایسه کنیم ؛ اونموقع منظور من از افراد موفق ؛ پولدارهای گردن کلفت بودن که باهاشون مقایسه کردم شغلمونو ؛ وگرنه درآمد پزشکی تهش سالی ۱۰ میلیارد هم باشه ؛ اصلا جای عیب داره پزشک رو با شغل مقدس تریدری و شخص نورانی تریدر ؛ بیایم مقایسش کنیم ؛)
    اهالی آکادمی ویو ؛ مطمئنم موفق هستید چون در مسیر قرار دارید
    من استاد رو فک کنم ۲ یا ۳ بار بیشتر منشن نکردم ؛ اینبار منشن میکنم تا اگر خواستن نظری در رابطه با این پست بدن ؛ چون هرچی باشه نظرات و دید شخصی هست
    @amino
    ✔عالی
    به قول استاد گفتنی شغل تریدری رو با هیچ شغل دیگه ای نمیشه مقایسش کرد چون :
    تنها شغلی هست که حد وسطی نداره یا باید حرفه ای بشی و موفق یا موفق نمیشی و میبوسی و میگذاریش کنار و حد میانه ای نداره
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  4. 10 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  5. #4063

    mahdyra آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2023
    نوشته ها
    34
    تشکر
    26
    108 بار در 30 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    سلام وقتتون بخیر
    بچه ها چند روز پیش یه اتفاقی واسه من افتاد که یه شخصی یه حرفی بهم زد که منو خیلی تو فکر فرو برد وبرام سوال ایجاد کرده بود خواستم با شما هم در میون بزارم

    یه اتفاق ناخوشایندی واسه من افتاده بود بعد این اتفاق فکر منو مشغول کرده بود که چرا من تو هرچیزی که استعداد دارم وموفقم بعد از یه مدت جلوی بقیه شکست میخورم و...با اینکه تو تنهایی همه چی کاملا اوکیه مثلا یبار که بچه تر بودم و مسابقه رزمی داشتم قبل از اینکه تماشاچیا اشناها و فامیلا بیان من چند تا از مبارزه هام برگزار شده بود و و جلوی قهرمانای استان و...پیروز شده بودم که مسابقه ی اخرم بود و تماشاچیا و اشناها رسیده بودن حریف اخرم خیلی اسون بود یعنی مطمعن بودم از پیروزیم هیچ شکی نداشتم مبارزه که شروع شد نتونستم حتی خیلی عادی باهاش مبارزه کنم و با بدترین نتیجه ی ممکن باختم که اصن واسه ی همه غیر قابل باور بود بعد این اتفاق اصن تو ذهنم یه احساسی داشتم که انگار اشناها باید باختن منو ببیننو براشون سواله که چرا این همیشه موفقه و بالاخره باید ببازه و...که حس خوبی بهم نمیدن
    یه اتفاقی چند روز پیش برا من افتاد باز که جلوی چند نفر اشنا بودم که تقریبا همین شکلی بود و بعد داشتم به مساله بالا فکر میکردم
    بعد داشتم این اتفاقو واسه یکی تعریف میکردم که اره با چندنفر بودم و اینجوری پیش اومد و با شکست روبرو شدم با اینکه اصن همیشه تنهایی اینکارو انجام میدم با ریسک حتی خیلی بزرگتر از اینسری اصن نباید همیچین اتفاقی برام پیش میومد
    اون شخص برگشت بهم گفت که وقتی در حال انجام یکاری هستی با چند نفر باورای اون چند نفرم رو نتیجه ی کارت تاثیر میزاره اصلا ادمی که به چشم زخم و اینا اعتقاد داشته باشه نیستم
    ولی یهو یاد این افتادم اون دوستم که خیلی به خراب شدن ماشین حساسه هروقت میاد پیشم ماشین حتی شده یه عیب کوچولو از خودش پیدا میکنه
    یا مثلا اونی که به خفن بودنم باور داره وقتی باهاشم حتما یه کار خفن حتی شده کوچیکم اتفاق میافته
    حالا سوالم اینجاس که این حرف میتونه درست باشه که باورای بقیه رو زندگی ما تاثیر داشته باشه؟
    و اگه تاثیر داره ما که نمیتونیم همه باورارو بیایم خوب کنیم تا بهترین اتفاق بیوفته پس چجوری میتونیم به باورا مسلط شیم مثلا اونی که مسابقه داره و اکثر باورا برای باخت اونه ولی پیروز میشه مثال نقص ایناس که باورا روی زندگی ما تاثیر نداره یا اینکه اون تونسته به باورای بقیه مسلط بشه و فقط به ندای درونی خودش گوش بده؟
    و اینکه چجوری تونسته اینکارو انجام بده
    ممنون میشم نظرتونو بدونم

  6. 6 کاربر برای این پست سودمند از mahdyra عزیز تشکر کرده اند:


  7. #4064

    davood60 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2020
    محل سکونت
    آذربایجان غربی
    نوشته ها
    414
    تشکر
    1,955
    3,540 بار در 431 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 21 پست
    برچسب زده شده
    در 3 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdyra نمایش پست ها
    سلام وقتتون بخیر
    بچه ها چند روز پیش یه اتفاقی واسه من افتاد که یه شخصی یه حرفی بهم زد که منو خیلی تو فکر فرو برد وبرام سوال ایجاد کرده بود خواستم با شما هم در میون بزارم

    یه اتفاق ناخوشایندی واسه من افتاده بود بعد این اتفاق فکر منو مشغول کرده بود که چرا من تو هرچیزی که استعداد دارم وموفقم بعد از یه مدت جلوی بقیه شکست میخورم و...با اینکه تو تنهایی همه چی کاملا اوکیه مثلا یبار که بچه تر بودم و مسابقه رزمی داشتم قبل از اینکه تماشاچیا اشناها و فامیلا بیان من چند تا از مبارزه هام برگزار شده بود و و جلوی قهرمانای استان و...پیروز شده بودم که مسابقه ی اخرم بود و تماشاچیا و اشناها رسیده بودن حریف اخرم خیلی اسون بود یعنی مطمعن بودم از پیروزیم هیچ شکی نداشتم مبارزه که شروع شد نتونستم حتی خیلی عادی باهاش مبارزه کنم و با بدترین نتیجه ی ممکن باختم که اصن واسه ی همه غیر قابل باور بود بعد این اتفاق اصن تو ذهنم یه احساسی داشتم که انگار اشناها باید باختن منو ببیننو براشون سواله که چرا این همیشه موفقه و بالاخره باید ببازه و...که حس خوبی بهم نمیدن
    یه اتفاقی چند روز پیش برا من افتاد باز که جلوی چند نفر اشنا بودم که تقریبا همین شکلی بود و بعد داشتم به مساله بالا فکر میکردم
    بعد داشتم این اتفاقو واسه یکی تعریف میکردم که اره با چندنفر بودم و اینجوری پیش اومد و با شکست روبرو شدم با اینکه اصن همیشه تنهایی اینکارو انجام میدم با ریسک حتی خیلی بزرگتر از اینسری اصن نباید همیچین اتفاقی برام پیش میومد
    اون شخص برگشت بهم گفت که وقتی در حال انجام یکاری هستی با چند نفر باورای اون چند نفرم رو نتیجه ی کارت تاثیر میزاره اصلا ادمی که به چشم زخم و اینا اعتقاد داشته باشه نیستم
    ولی یهو یاد این افتادم اون دوستم که خیلی به خراب شدن ماشین حساسه هروقت میاد پیشم ماشین حتی شده یه عیب کوچولو از خودش پیدا میکنه
    یا مثلا اونی که به خفن بودنم باور داره وقتی باهاشم حتما یه کار خفن حتی شده کوچیکم اتفاق میافته
    حالا سوالم اینجاس که این حرف میتونه درست باشه که باورای بقیه رو زندگی ما تاثیر داشته باشه؟
    و اگه تاثیر داره ما که نمیتونیم همه باورارو بیایم خوب کنیم تا بهترین اتفاق بیوفته پس چجوری میتونیم به باورا مسلط شیم مثلا اونی که مسابقه داره و اکثر باورا برای باخت اونه ولی پیروز میشه مثال نقص ایناس که باورا روی زندگی ما تاثیر نداره یا اینکه اون تونسته به باورای بقیه مسلط بشه و فقط به ندای درونی خودش گوش بده؟
    و اینکه چجوری تونسته اینکارو انجام بده
    ممنون میشم نظرتونو بدونم
    سلام دوست عزیز
    منم تا جاییکه شنیدم و میدونم نظر خودمو میگم
    میگن که دنیای بیرون آینه دنیای درون شماست . یعنی شما به هرچیزی در درون خودت باور داشته باشی حتما در بیرون هم مشاهده خواهی کرد
    قضیه چشم زخم و بدبیاری و خوش شانسی و ... و کلا هرچی که دلت بخواد ، اگه تو قلبت بهشون اعتقاد داری و باورشون کردی ، حتما تو دنیای بیرونت هم اتفاق میافته
    مثالهای بیشماری میشه زد از افرادی که اتفاقات کاملا متضاد هم در مواجه با مسایل مشابه واسشون پیش اومده و این دقیقا برمیگرده به باورهاشون
    در این دنیا قوانین فیزیک کوانتوم حاکم هست که همه اتفاقات رو میشه باهاش توجیه کرد
    هیچ حساب و کتاب دقیق و دو دوتا چهارتایی وجود نداره که قطعیت داشته باشه
    هیچ زشتی و زیبایی مطلقی وجود نداره و همه چیز کاملا نسبی است
    و این ما هستیم که از دیدگاه خودمان و باورهای خودمان ، زشتی و زیبایی را تعریف میکنیم و این تعریف ممکنه با تعریف یکی دیگه کاملا متضاد باشه

  8. 10 کاربر برای این پست سودمند از davood60 عزیز تشکر کرده اند:


  9. #4065

    hassan47 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2021
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    760
    تشکر
    3,482
    3,073 بار در 727 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 19 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک

    تخیل پایه و بنیان تصمیم است.

    سلام روزعالی گل قالی
    خیل پایه و بنیان تصمیم است، مهمترین کارکرد در مدیریت و تنها واژه ای که معادل مدیریت محسوب میگردد.

    این کارکرد بنیانی مغز که شناخت انسان را شکل میدهد، برای مدت های مدیدی پنهان مانده بود و به کمک ابزارهای پیشرفته ای مانند fMRI دانش بشر در خصوص آن افزایش قابل توجهی یافته است.

    تخیل، فرآیندی پیچیده در مغز است و بخش های متعددی در شکل گیری آن دخالت دارند، از جمله:
    hippocampus
    frontoparietal control network
    default mode network

    هیپوکامپ که بیشتر آن را بعنوان مرکز حافظه می شناختیم، امروز میدانیم نقش محوری در خلق تصویر از سناریوهای بالقوه آینده ایفاء می کند.

    امروزه این سه بخش و شبکه مغزی را تحت یک شبکه بزرگتر مغزی به نام "core imagination network" می نامیم، شبکه ای با کارکرد پیچیده که خلق تصویر و تخیل را برای ما امکان پذیر میسازند.

    و مهمتر اینکه میدانیم چگونه از طریق نوروپلاستی مغز، این شبکه را تمرین داده و تقویت کنیم تا با ظرفیت تخیلی بالاتری، بهره وری و اثربخشی والاتری را تجربه کنیم.

    یادمون باشه: مغز همانند سایر ماهیچه های بدن ما قابل توسعه است و این توسعه شامل تخیل و تصویر ذهنی هم هست.

    تقویت این ظرفیت بنیانی را نادیده نگیریم.
    پس از هر موفقیت مدتی ساکت باش و فکر کن. موفقیت بعدی، نه با تکیه بر موفقیت قبلی،بلکه بر پایه آن سکوت و تأمل ساخته می شود.

    (پیتر دراکر)

  10. 7 کاربر برای این پست سودمند از hassan47 عزیز تشکر کرده اند:


  11. #4066

    mahdyra آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2023
    نوشته ها
    34
    تشکر
    26
    108 بار در 30 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Erfanalk نمایش پست ها
    وقت بخیر جناب مهدیار
    امیدوارم حالتون عالی باشه
    با یه مثال شروع میکنم
    اگه اشتباه نکنم در کشور آمریکا یه آزمایشی انجام دادن که ؛ یه تار مو از یه شخص کندن و بردن به یه کشور دیگه (فکر کنم اسرائیل) و به اون تار موی شخص انرژی های شدیدا منفی دادن ؛ آن شخص در آمریکا فوت کرد !!!
    چیزهایی که ۵۰۰۰ سال پیش در شرق وجود داشتند ؛ میگفتند خرافاته و الان در غرب داره علم ثابت میکنه ؛ میگن ساینسه و خیلی جالبه
    الان از طریق دستگاه ها کاملا ثابت شده هست این انرژی ها و بله صد در صد تاثیر میزاره ؛ من فقط علمم در این سطح هست که میدونم تاثیر میزاره و با آزمایشات ثابت شده اند ولی اینکه بدونم چجوری جلوی اون هارو بگیریم یا اینکه اصلا نیازی هست جلوی اینارو بگیریم رو نمیدونم ؛ فقط میدونم این باور در درون شما شکل گرفته و میتونه براتون خیلی مخرب باشه ؛ و کاملا روتون داره تاثیر میزاره ؛ میتونین در اولین وهله این باور رو ریشه کن کنید

    مطمئنم موفق هستید
    ممنون از وقتی که برای راهنمایی گزاشتید
    بله با حرفتون کاملا موافقم و باید این باوری که دارمو ریشه کن کنم ولی همونجوری که خودتون گفتید انرژی ها و باور های که سمت مان رومون تاثیر میزارن و سوال بزرگ اینجاس که از اون محیطی که دورمون هست و انرژی که دورمونو فرا گرفته چطور میتونیم تاثیر نگیریم
    منم مثل شما جواب این سوالو نمیدونم
    ولی حتما باید یه جوابی داشته باشه چون نمیشه که یه شخصی وقتی شخصیتش کسیه که دنبال اتفاقای خوب باشه ولی دورش ناخواسته میتونه از طرف پدر مادر یا دوستانش و اشنایان پر از انرژی منفی باشه و تمام تلاششو بکنه وبازم نتونه به خواسته هاش برسه پس حتما باید راهی براش وجود داشته باشه و امیدوارم مکانیزم هدف جو مغزمون با توجه با تجربه هایی که از زندگی داشتیم بتونه جواب این سوالو پیدا کنه

  12. 5 کاربر برای این پست سودمند از mahdyra عزیز تشکر کرده اند:


  13. #4067

    shahab0905 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2022
    محل سکونت
    خلیج فارس
    نوشته ها
    1,776
    تشکر
    17,208
    6,455 بار در 1,725 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 916 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    سلام بر دوستان عزیزم
    من روزانه یک مقاله رو مطالعه میکنم.
    قصد دارم جهت یاداوری یا مطالعه ، قسمتی از مقاله رو با شما به اشتراک بزارم.
    (دور دوم مطالعه)
    معامله گری فارکس واهمیت لذت بردن از آن


    موضوعات و سوالاتی که باید به آنها فکر کنیم، و هر تازه وارد یا فرد کنجکاو ، جهت ورود به این حرفه باید از خودش بپرسید،که آیا روحیات و علایق او با این سبک شغلی میتواند هماهنگ باشد یا خیر؟

    چون همه موضوعات مهم بودن از خلاصه کردن امتناع،و شما را به خواندن اصل مقاله دعوت میکنم.
    موفق هستید.
    باران باش ببار!نپرس پیاله های خالی از آن کیست...

  14. 5 کاربر برای این پست سودمند از shahab0905 عزیز تشکر کرده اند:


  15. #4068

    mohamad heydari آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2022
    نوشته ها
    1,295
    تشکر
    3,092
    5,990 بار در 1,276 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 748 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    محققان تعدادی موش رو داخل یک استخر آب انداختند …
    تمامی موش ها فقط 17 دقیقه توانستند زنده بمانند در نهایت خفه شدند!
    مجدد محققان با اینکه میدانستند موش بیشتر از 17دقیقه زنده نمیماند تعداد دیگری موش رو به داخل همان استخر انداختند …
    با علم 17دقیقه تا مرگ موش ها ،تمامی موش هارا قبل از 17دقیقه از آب جمع کردند و تمامی آن ها زنده ماندند!
    موش ها پس از مدتی تنفس و استراحت دوباره به آب انداخته شدند…
    حدس میزنیداین بار چند دقیقه زنده ماندند؟؟
    26 ساعت طول کشید تا آنها مردند ! فقط به این امید که دوباره دستی خواهد آمد و نجات پیدا میکنند،26 ساعت تمام طاقت آوردند!
    امید بهترین و بالاترین نیروی محرک زندگی است ..
    کسی که امید نداشته باشدامروز را از دست می*دهد و آینده اش را تباه میکند..
    در مسیر تریدر شدن خیلی بالا پایین ها ،افسردگی ها شکست ها و نا امیدی ها در انتظار ماست لطفا امید داشته باشید به روز روشن ،چشماتون رو روی تمام صحبت های منفی افراد،انسان های بی هدف ،افرادی که بیرون آکادمی سعی در گمراهی دارن و بقیه موارد که باعث خارج شدنتون از مسیر میشه ببندید و فقط هدفتون رو مثل یک فانوس دریایی در تاریکی ببینید و پرقدرت به سمتش حرکت کنید ،اگر خسته شدید استراحت کنید ولی کنار نکشید لطفا و فقط ادامه بدید♥️♥️
    تمام مشکلات توهم اند و با گذشت کمی زمان میبینید که اون دغدغه و ذهنیت بد فقط در ذهن شما بوده و در واقعیت هیچ مشکلی وجود نداشته

    شما بهترینید
    ویرایش توسط mohamad heydari : 06-12-2023 در ساعت 21:52
    نیمه ای از قلب من در بهشت بَرین است.(♥️)

  16. 12 کاربر برای این پست سودمند از mohamad heydari عزیز تشکر کرده اند:


  17. #4069

    Mehrdad az آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2021
    محل سکونت
    karaj
    نوشته ها
    501
    تشکر
    11,030
    3,851 بار در 512 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 29 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdyra نمایش پست ها
    سلام وقتتون بخیر
    بچه ها چند روز پیش یه اتفاقی واسه من افتاد که یه شخصی یه حرفی بهم زد که منو خیلی تو فکر فرو برد وبرام سوال ایجاد کرده بود خواستم با شما هم در میون بزارم

    یه اتفاق ناخوشایندی واسه من افتاده بود بعد این اتفاق فکر منو مشغول کرده بود که چرا من تو هرچیزی که استعداد دارم وموفقم بعد از یه مدت جلوی بقیه شکست میخورم و...با اینکه تو تنهایی همه چی کاملا اوکیه مثلا یبار که بچه تر بودم و مسابقه رزمی داشتم قبل از اینکه تماشاچیا اشناها و فامیلا بیان من چند تا از مبارزه هام برگزار شده بود و و جلوی قهرمانای استان و...پیروز شده بودم که مسابقه ی اخرم بود و تماشاچیا و اشناها رسیده بودن حریف اخرم خیلی اسون بود یعنی مطمعن بودم از پیروزیم هیچ شکی نداشتم مبارزه که شروع شد نتونستم حتی خیلی عادی باهاش مبارزه کنم و با بدترین نتیجه ی ممکن باختم که اصن واسه ی همه غیر قابل باور بود بعد این اتفاق اصن تو ذهنم یه احساسی داشتم که انگار اشناها باید باختن منو ببیننو براشون سواله که چرا این همیشه موفقه و بالاخره باید ببازه و...که حس خوبی بهم نمیدن
    یه اتفاقی چند روز پیش برا من افتاد باز که جلوی چند نفر اشنا بودم که تقریبا همین شکلی بود و بعد داشتم به مساله بالا فکر میکردم
    بعد داشتم این اتفاقو واسه یکی تعریف میکردم که اره با چندنفر بودم و اینجوری پیش اومد و با شکست روبرو شدم با اینکه اصن همیشه تنهایی اینکارو انجام میدم با ریسک حتی خیلی بزرگتر از اینسری اصن نباید همیچین اتفاقی برام پیش میومد
    اون شخص برگشت بهم گفت که وقتی در حال انجام یکاری هستی با چند نفر باورای اون چند نفرم رو نتیجه ی کارت تاثیر میزاره اصلا ادمی که به چشم زخم و اینا اعتقاد داشته باشه نیستم
    ولی یهو یاد این افتادم اون دوستم که خیلی به خراب شدن ماشین حساسه هروقت میاد پیشم ماشین حتی شده یه عیب کوچولو از خودش پیدا میکنه
    یا مثلا اونی که به خفن بودنم باور داره وقتی باهاشم حتما یه کار خفن حتی شده کوچیکم اتفاق میافته
    حالا سوالم اینجاس که این حرف میتونه درست باشه که باورای بقیه رو زندگی ما تاثیر داشته باشه؟
    و اگه تاثیر داره ما که نمیتونیم همه باورارو بیایم خوب کنیم تا بهترین اتفاق بیوفته پس چجوری میتونیم به باورا مسلط شیم مثلا اونی که مسابقه داره و اکثر باورا برای باخت اونه ولی پیروز میشه مثال نقص ایناس که باورا روی زندگی ما تاثیر نداره یا اینکه اون تونسته به باورای بقیه مسلط بشه و فقط به ندای درونی خودش گوش بده؟
    و اینکه چجوری تونسته اینکارو انجام بده
    ممنون میشم نظرتونو بدونم
    سلام دوست عزیز
    این مسئله شما میتونه مربوط به عزت نفس باشه
    وقتی که شما در خلوت عالی عمل می کنید و در مقابل دیگران بر عکس هستید زیاد مرتبط به باور دیگران نسبت به شما نمیشه و باید درون خودتون ایراد رو پیدا کنید
    برای مثال مسی یا رونالدو دو تا از بهترین ها هستند و علاوه بر اینکه طرفدار زیادی دارند ،مخالف های زیادی هم دارند پس تا الان با چند صد هزار باور مخالف باید این دو نفر نابود می شدن
    در مقاله ای میخوندم که تاثیر گفتگوی های درونی شخص، 17 برابر بیشتر از گفتار دیگران هست
    پس تاثیر گذاری ما روی خودمون بسیار بیشتر از دیگران و وقتی روی عزت نفس و اعتماد به نفس خودتون کار کنید خیلی حرف ها و باور دیگران روی شما اثر نداره
    قایق زمانی غرق میشه که آب درونش نفوذ کنه وگرنه سوار بر آب به مسیر خودش ادامه میده

  18. 11 کاربر برای این پست سودمند از Mehrdad az عزیز تشکر کرده اند:


  19. #4070

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,478 بار در 2,526 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3611 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    از کتاب : زندگی بر اساس تعالیم خردمندانه دائو

    شما به همین جسمی که به طور موقتی وجود دارد و به سوی جایگاه اصلی خود باز می گردد ، محدود نمیشوید . در واقع از عظمت و بزرگی کامل برخوردار هستید . درست همانند آن بزرگی و عظمتی که همه زندگی را خلق کرده است . با اهمیت دادن به چنین طرز فکری میتوانید از نیروی آفرینش برخوردار شوید . در این صورت انسانهای درست کار ظاهر میشوند ، وقایعی که انتظار آنهارا دارید اتفاق می افتند و امکانات مالی فراهم میشود ، چون عظمت و بزرگی همه چیز را به خود جذب میکند . درست همانطور که ضعف و کمبود بر اساس اعتقاد به کمبود و نارسایی شکل میگیرد .
    آرزوهایم در راه است
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  20. 15 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 54 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 54 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •