ما در حال تجمیع عادتهای کارامد برای حرکتی بزرگ(درک زمان "تغییر زندگی)و توزیع این عادتها در آکادمی بین یکدیگر هستیم.
قاعده نهم موفقیت: کار مورد علاقه
وقتی کاری را انجام بدهید که واقعاً دوست دارید،آن گاه هرگز حتی یک روز هم کار نخواهید کرد.
معجزه عشق :
استاد دانشگاهی از دانشجویان رشته ی جامعه شناسی خواست تا به کوچه پس کوچه های کثیف و پرجمعیت بالتیمور بروند و سوابق 200 پسر نوجوان را جمع آوری کنند و پس از آن،ارزیابی خود را از آینده ی آن نوجوانان گزارش کنند. دانشجویان در مورد هریک از این نوجوانان نوشته بودند:«هیچ شانسی ندارد.» بیست و پنج سال پس از این واقعه ، استادی دیگر ضمن برخورد با مدارک و بررسی های این تحقیق ، از دانشجویان خود می خواهد تا مسئله را پیگیری کنند و ببینند چه بر سر آن 200 نوجوان آمده است. دانشجویان دریافتند که به استثنای 20 پسری که مرده و یا به محل های دیگر کوچ کرده بودند،176 نفر از 180 نفر باقیمانده ، در شغل های خوبی چون وکالت،طبابت،تجارت مشغول به کار هستند.
استاد متعجب می شود و تصمیم می گیرد موضوع را تا به دست آوردن نتیجه ی نهایی پیگیری کند. همه ی این مردان در منطقه ی مورد تحقیق زندگی می کردند، از این رو، برای استاد این امکان وجود داشت تا تک تک آنان را ملاقات کرده و بپرسد:«علت موفقیت شما چه بوده است؟» در هر مورد، این پاسخ
پراحساس را شنید که :« معلمی داشتیم که...»
معلم هنوز در قید حیات بود. به همین خاطراستاد توانست او را پیدا کند. او پیر شده بود، اما هنوز هوشیاری و ذکاوت در رفتارش آشکار بود. استاد درباره ی فرمولی که معلم توانسته بود با آن بچه های کوچه پس کوچه های کثیف پایین شهر را به موفقیت برساند سوال کرد.
چشمان معلم از شنیدن این سوال برق زد و لبانش با لبخندی ملایم به حرکت درآمد و گفت:
«خیلی ساده است ، من ازصمیم قلب به یکایک آن بچه ها عشق می ورزیدم.»
جا داره تشکر کنیم از استاد که صادقانه و عاشقانه به ما آموزش میدن و تجربیات چندین سالشون رو از همه لحاظ در اختیار ما قرار میدن .
ما در حال تجمیع عادتهای کارامد برای حرکتی بزرگ(درک زمان "تغییر زندگی)و توزیع این عادتها در آکادمی بین یکدیگر هستیم.
سلام به دوستان عزیزم امیدوارم که حال دلتون فوق العاده باشه و پر از احساس خوب و ناب باشین
میخوام یک داستانی در مورد خودم و یکی از دوستان دوران مدرسه ام رو باهاتون به اشتراک بذارم
.
دیشب من در یک کافه ای درحال گوش دادن به فایل صوتی برتری خفیف بودم و داشتم تو نت بوک گوشی نکات مهم رو یادداشت میکردم که از در کافه یکی از هم مدرسه ای های زمان قدیمم رو که کلی تغییرات کرده بود از لحاظ استایل و چهره و ...با یک خانمی دیدم که وارد شدند و یک جایی رو انتخاب کردن و نشستن ..
حدودا نیم ساعت گذشت و در یک آن ما باهمدیگه به صورت چشمی برخورد کردیم ولی چون خیلی سال بود همدیگه رو ندیده بودیم من متوجه شدم که ایشون بنده رو بجا نیاوردن ... من دیگه میخواستم برم به سمت خونه قبلش رفتم برای حساب کردن سفارشام ایشون هم بلند شدن و به سمت سرویس رفتن اونجا یکم مکث کرد وبا تعجب گفت شما محمد حیدری هستی ؟؟
خلاصه بعد از یک صحبت کوتاه برای دیدار مجدد ایشون پیشنهاد دادن که چند دقیقه ای باهم یه گپ بزنیم من قبول کردم و سر میزی که خودم بودم نشستیم ...خلاصه میکنم صحبت هارو
در حین صحبت ایشون مدام سرشون تو گوشی بود و همش تو واتس اپ,آی مسیج و تلگرام مشغول پیام دادن و در حال چت با خانم های دیگه ای بودن در حالی که من فکر میکردم با خانمی که اومدن همسرشون هستن ولی دوستشون بود..
از کار گفتیم از زمینه فعالیت حال حاضر گفتیم و صحبت هایی از این قبیل ...اما من در حین مکالمات متوجه این شدم که چقدر ذهن این آدم خراب و دنبال مسیر بیهوده ای هستش چون همش در مورد اشخاص (خانم های دیگه)و اینو اون صحبت میکرد و تمام فکرش پر بود از فلان دختر فلان جا رفتن با فلانی و توی صحبت هاش همش اشاره میکرد اینو...
چون ذهنیتی که الان داشت رو کاملا قبلا در اشخاص دیگه ای دیده بودم و میدونستم اینم چه سمی هستش ,سریع خواستم صحبتمون تموم بشه ومن فرار کنم از مخمصه و همینکار هم کردم و رفتم
همه ی اینهارو گفتم که به اینجا برسم ...
وقتی داخل ماشین نشستم کلللی افکار به ذهنم اومد اولیش این بود که چون من اون آدم رو قبلا دیده بودم و باهم زمانی دوست بودیم و بهم میگفت آرزو ها و رویاهاشو میدونستم که این شخص سال ها قبل رویای این شرایط حال رو داشت و همش در موردش میگفت و الان هم بهش رسیده
دوم اینکه تفاوت ذهنیت ها و باور های خودم رو ایشون رو مقایسه کردم (بقولی من چیا توی سرمه و اون چی )
بعدش سریع یاد تیکه کلام دوست عزیزم علی آقا افتادم که میگه باور دارم که عالی هستید یا امینویی بزرگ میگه موفق باشید که میدونم موفق هستید...
من به دو نتیجه رسیدم: اولیش به این نتیجه رسیدم که رویا ها هرچیزی که باشن دست یافتنی هستن بچه ها حتی اگر به ضرر شما باشه و حتی اگر تهش کاملا بی راهه باشه رویای شماست و قطعا بهش میرسید اگر مثل این شخص از ته دلتون خواستارش باشید
.
نتیجه دوم اینکه افراد دور خودتون رو همیشه از افراد هم فکر و هم مسیر خودتون انتخاب کنید هر شخصی رو با هر ذهنیت و افکاری به حریم زندگیتون راه ندید که اون بیشتر رو شما تاثیر میتونه بذاره تا شما(من از دیشب همش فکرم درگیره کلی افکار منفی و مخرب به فکرم میاد که همش بار منفی صحبت های اون آدم بود)
پس در کل قدر وجود خودتونو که در این لحظه اینجا اونم در جمعی تشکیل شده از افراد موفق و هدفمند هستید رو بدونید رفقا, شما همین الانش موفق هستید چراکه خواستید که اینجا باشید و الان هم هستید و دارید با هرسختی که هست روی خودتون کار میکنید آموزش میبینید اهداف مشخص دارید برنامه روزانه دارید و هر روز روی ذهن و باور هاتون کار میکنید فقط کافیه صبور باشید و همین اصول ساده رو هر روز تکرار کنید چند سال بعد میبینید عه دارم ترید میکنم به راحتی و به راحتی توان خرید هر خواسته ای رو دارم و ...
رشد انسان مثل رشد نوزادی که هر روز از بدو تولدش داره رشد میکنه هستش شما هم دارید رشد میکنید باور کنید این رو شاید به چشم نیاد ولی هر روز دارید یک درصد پیشرفت میکنید .وقتی با شخصی که من رو به رو شدم رو به رو بشید متوجه میشید که چقدر در جایگاه خوبی قرار دارید و به خودتون افتخار میکنید
(امیدوارم این داستان براتون مفید بوده باشه دوستون دارم)(محمد حیدری)
شما بهترینید
ویرایش توسط mohamad heydari : 04-30-2023 در ساعت 23:20
نیمه ای از قلب من در بهشت بَرین است.(♥️)
ویرایش توسط hassan47 : 05-01-2023 در ساعت 00:39
پس از هر موفقیت مدتی ساکت باش و فکر کن. موفقیت بعدی، نه با تکیه بر موفقیت قبلی،بلکه بر پایه آن سکوت و تأمل ساخته می شود.
(پیتر دراکر)
سلام عالی و موفق باشید میدونم هستید
هر روز شاید خوب نباشد،ولی یک چیز خوب در هر روز وجود دارد.(بانوی ایرانی برنده جایزه ملی تاج معلمی آمریکا.ربنکا پترسون)
یک اتفاق جالب امروز دارم هنوزم ادامه داره
سقف آشپز خونه بعلت خطای تعمیر کار لوله فاضلاب طیقه بالایی از ده جا سوراخ شده منم چند تا سوراخ با پیچگوشی زدم به سقف گچی تا تخلیه گند آب بریزه پایین .همسایه رو آوردم گفتم این دوش فاظلاب از سقف ما ست لطفا تا بنا نیاوردید آب نریرید تازه الان از جای سیم لامپ هم داره گند آب میریزه. بعد یخچال میسوزه و .....لطفا ...
تا حالا 3 بار آوردم دیدن تازه 2 تا عود هم بهشون دادم تا بوی خونشون بهتر بشه.
نکته جالب
هنوز دارن میشورن میریزن تا حالا شده 3 تا سطل
اگه برق اتصالی نکنه شانس آوردم
داشتم به این نکته فکر می کردم ما بعضی وقتها خودمون رو میشوریم میریزیم روی طبیعت
این مادر طبیعت چقدر مهربانه که با این کارای ما بازم کثافت کاری ما رو جمع میکنه به رومون نماریه.
بوی گند هم گاهی به ما درس میده
خودمونیم عجب موجودی هستیم ما آدما
تا اشرف شدن کار زیاده.
پس از هر موفقیت مدتی ساکت باش و فکر کن. موفقیت بعدی، نه با تکیه بر موفقیت قبلی،بلکه بر پایه آن سکوت و تأمل ساخته می شود.
(پیتر دراکر)
سلام به دوستان عزیز و موفق آکادمی ویو الهی حال دلتون عااالی ,لبتون خندون و زندگی سرشار از احساس خوب و امیدواری داشته باشید رفقا
یه فیلم قدیمی اما بسیار آموزشی و سازنده میخوام معرفی کنم که تماشا کنید
ما همیشه از باور ها صحبت میکنیم ولی شاید نتونیم دقیقا متوجه باشیم که یک باور چیکار میتونه بکنه دقیقا !
شما وقتی یک موضوعی رو در گذشته اصولی یاد گرفته باشید به این باور رسیدید که در اون زمینه حرفی برای گفتن دارید و به خودتون و آموزش هاتون ایمان و باور دارید ,توی این فیلم هم میتونید قدرت باور هارو ببینید در حالی که همه نا امید و مایوس هستند اما شما ...
اعمال محتوای پر اهمییت این فیلم در مسیر زندگی میتواند عاقبت مارا مانند اندی دوفرین معجزه گر زیبا,روشن و دلپذیر کند و مارا به رستگاری در هر زندانی که در آن هستیم راهنمایی کند ...!
فیلم رستگاری در شاوشنک
ژانر :درام
Shawshank.Redemption_Poster-min-200x300.png
لینک مستقیم دوبله فارسی
https://dl8.freeserver.top/www/film/...res=1683265550
لینک سایت فیلم برای مشاهده ی با کیفیت های دیگه
https://digimovie.vip/the-shawshank-redemption-1994/
موفق باشید
ویرایش توسط mohamad heydari : 05-01-2023 در ساعت 10:41
نیمه ای از قلب من در بهشت بَرین است.(♥️)
سلام بر دوستان عزیزم در این تاپیک گران بها
قطعا عالی هستید.
مشکلی برای بنده در هنگام معامله کردن بوجود آمده بود که مدت*های زیادی ذهنم را درگیر کرده بود و همیشه فکر می کردم که چگونه می توانم این مشکل را حل کنم. به تازگی توانستم راه حلی برای آن پیدا کنم گرچه که همچنان از پیشنهادات شما عزیزان نیز در این رابطه استقبال می کنم.
برای کسانی که در ایران زندگی می کنند حدود ساعت 10 صبح تا حدود 10 شب در تایم زوم های لندن و نیویورک، زمان مناسبی برای معامله کردن است. احتمالا معامله گران حرفه ای از ساعات زودتر صبح از خواب برمی خیزند و قبل از نشستن پای چارت خود را برای روز معامله گری آماده می کنند. احتمالا حدود ساعت 9-10 صبح پای چارت می نشینند که چارت و اخبار را قبل از باز شدن بازار لندن بررسی کنند. ممکن است در بسیاری از روزها ما خود را برای معامله آماده کنیم و چارت را بررسی کنیم اما چارت موقعیتی برای معامله به ما ندهد و موقعیتی طبق چک لیست ما در چارت تشکیل نشود. در اینجا ما ناگزیر به صبر کردن هستیم تا موقعیتی تشکیل شود. البته این موضوع را درحالتی در نظر می گیرم که معامله گرِ فرضیِ ما صرفا یک چارت یا چارت های محدودی را برای معامله کردن انتخاب می کند و معامله گر تمام وقت است. در بازار این احتمال وجود دارد که مثلا این موقعیتِ طبق چک لیست حتی تا عصر و یا شب نیز تشکیل نشود و معامله گر همچنان می بایست منتظر بماند و صبر کند و وارد بازار نشود.
مشکلی که برای بنده بوجود آمده بود این بود که بعد از گذشت سه یا چهار ساعت منتظر ماندن از ساعات صبح کم کم گرسنه ام می شد و نگاه کردن زیاد به چارت باعث کاهش آمادگی روانی ام برای معامله می شد زیرا گرسنگی، خستگی ناشی از زیاد نگاه کردن به چارت و همچنین کمی سررفتن حوصله پشت چارت به شدت بر کاهش تمرکز و آمادگی روانی فرد معامله گر موثر اند.
برای حل این مشکل، چهار وضعیتِ تعریف شده هنگام نشستن پشت چارت برای خودم در نظر گرفتم که در هر حالتی تکلیف خودم را در زمانِ پشت چارت نشستن بدانم و این کار عوارض زیاد پشت چارت نشستن برای پیدا کردن موقعیت معامله را کم می کند.
وضعیت سفید: این وضعیت حالتی است که بازار حتی نزدیکِ تشکیل فرم چک لیست ما نیز نیست و میتوانیم بصورت حدودی تعداد کندل هایی را که لازم است بازار حرکت کند تا به فرم چک لیست ما نزدیک شود را اندازه بگیریم و چارت را ببندیم و از پای چارت بلند شویم و حداقل چند ساعت دیگر (همان مقدار زمانی که اندازه گرفته ایم) برای چک کردن وضعیت چارت برگردیم.
نکته: شاید برای شما این سوال پیش بیاید که چگونه تعداد کندل های که برای نزدیک شدن به فرم چک لیست ما هنوز تشکیل نشده اند را اندازه بگیریم؟ در واقع وقتی روی یک سیستم تعداد زیادی بک تست بگیرید (مثلا 1000تا) و مدت زمان زیادی روی یک چارت خاص معامله کنید این توانایی را بصورت شهودی پیدا خواهید کرد که متوجه شوید حدودا چند کندلِ دیگر لازم است تا بازار مثلا x پیپ حرکت کند و به فلان منطقه برسد.
وضعیت سبز: در این وضعیت بازار در تایم بالا نزدیک چک لیست ما شده است و منتظریم که تمام تاییدیه های تایم بالا را بدهد تا آن موقعیت را به تایم پایین ببریم. در این حالت می توانیم از پای چارت بلند شویم اما چارت باید باز باشد و هر از گاهی به آن نیم نگاهی داشته باشیم.
وضعیت نارنجی: در این حالت چارت در تایم بالا تمام تاییدیه ها را داده و ما به تایم پایین رفته ایم اما هنوز چند تاییدیه دیگر در تایم پایین مانده تا ما وارد معامله شویم. (البته این موضوع بستگی به نوع سیستم دارد که چند تاییدیه در تایم پایین برای خود لحاظ کرده باشید.) در این حالت نباید از پای چارت بلند شویم اما می توانیم در همان حالتِ نشسته به کار دیگری بپردازیم. مثلا اخبار اقتصادی را بخوانیم یا کتابی را مطالعه کنیم.
وضعیت قرمز: اینجا حالتی است که در تایم پایین فقط "یک" تاییدیه برای ورود به معامله مانده است و بازار همه ی تاییدیه های دیگر را به ما داده است. در این حالت باید کاملا پای چارت باشیم و با تمرکز حداکثری به چارت نگاه کنیم و مطلقا هیچ کار دیگری نکنیم و به هیچ چیز دیگری فکر نکنیم. تمام حواسمان به چارت و سیگنال ورود باشد و بقول معروف برای شلیک "دست به ماشه" باشیم. این حالت را بعد از ورود به معامله نیز می بایست حفظ کنیم البته اگر معامله گر روزانه هستید.
مشخص و تفکیک کردن این وضعیت ها از هم و روشن کردن کاری به در آن حالت میتوانیم بکنیم کمک زیادی به صرفه جویی انرژی بالا بردن بازدهی معامله گر می کند. از شما می خواهم که مفهوم و کلیت این مقاله را برای خودتان و سیستم خود شخصی سازی کنید زیرا هر شخص و سیستمی مقتضیات و شرایط خاص خودش را دارد.
موفق هستید.
سلام دوست عزیز ثروتمند بودن بل توجه به تمام صحبت ها و راهنمایی هایی که تا الان شنیدیم فقط یک باور هست
این که گفته میشه پس انداز کنید ببخشید یا مواردی مثل این ها باوری برای شما میسازه و به ناخودآگاه پیامی میفرسته به صورت غیر مستقیم
یعنی من پول دارم که میبخشم من پول دارم که پس انداز میکنم
در نهایت وقتی این باور تثبیت بشه نتایج فیزیکی هم حاصل میشه
در مورد دیگران قطعا ما از باور هاشون مطلع نیستیم و شاید از درون باور دارند که ثروتمند هستند
سلام و وقت بخیر
تمرین تعهد
یک اتفاقی برام افتاد که خواستم تعریف کنم ،*تو یک وبیناری بود که استاد امینو عرض کردند ما ایرانی ها وقتی چیزی که حقمون نیست رو بزور میخوایم بدست بیاریم یا همه چیو دور بزنیم وو متعهد به اصول اخلاقی نباشیم ،حس زرنگی و باهوشی بهمون دست میده و فکر میکنیم برنده ایم در صورتی که تو بازار باعث شکست ما میشه این بی تعهدی مثلا بی تعهدی به چک لیست.
دیروز توی سلف دانشگاه بودم ،*سلف اینجوریه که دوتا غذا داره ،*بعد من غذای نوع ۱ که گرفته بودم سیب زمینی نداشت ، غذای نوع ۲ داشت ،*شاید اگه قبلا بود از متصدیش درخواستمیکردم که برام بریزه و اگه نمیریخت یجوری مخشو بزنم که بریزه اما ایندفعه تا تو فکرم اومد گفتم اون برای اونسمته نه تو و چیزی نگفتمو رفتم ، باخودم در لحظه حس باختن کردم که عه تو میتونستی سیب زمینی هم داشته باشی ولی فقط همون یک لحظه بودو بعدش داشتم به خودم افتخار میکردم که متعهد به مسیری که ریخته شده بود موندم . بجز این خیلی جدیدا سعی میکنم ورود ممنوعا و چیزای غیرقانونی که تو رانندگی هست هم رعایت کنم چون ایمان دارم این تمریناس که درنهایت به چک لیستم هم خیانت نمیکنم . شاید داستان ساده وو پیش پا افتاده ای بود ولی بنظرم اهمیت بالایی داره همین چیزای کوچیک . سپااااس
در حال حاضر 34 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 34 مهمان ها)