سلام مهدی جان
نمیدونم چه شخصی بود ولی صحبت قشنگی در حد سه چهار کلمه داشتند : صبر نشانه عقل سالم هست
بله صحبت شما کاملا درسته چون در جامعه ای رشد پیدا کردیم که از همون ابتدا مارو در یک مسابقه گذاشتند
اول دبستان تا پیش دانشگاهی شخصی مفید هست که نمرات همه ی درس هاش بالا 17 باشه و معدل انتهای دوره اش بالای 18 و بقیه اشخاص زیر این نمره افراد مفیدی نیستند و نتیجه اش هم میبینید در جامعه
من از همون راهنمایی و دبستان یک سری از خاطرات رو یادمه که مدیران مدرسه چگونه با یک شخص برخورد میکردند و خب شاید فکر کنند توی ذهن یک بچه نمیمونه ولی کاملا توی ذهن من ثبت شده به طور مثال
من هیچوقت یادم نمیره که مدیر مدرسه مون کلاس دوم دبستان(10-15 سال پیش) یک بچه 7یا8 ساله رو که خوب درس نخونده بود رو سر صف اورد بیرون و بهش توهین کرد و گفت اینجور اشخاص هیچوقت هیچی نمیشن ! صحبتشون اینقدر اون موقع روی من 7.8 ساله تاثیر گذاشت که من جای اون بچه خجالت کشیدم و یادمه که چطور سرشو انداخته بود پایین(من اون بچه توهین شده بهش نبودم ..من سر صف فقط مشاهده گر این جنایت بودم)
یا مثلا من یادمه یک دوستی در راهنمایی داشتم که خیلی از اوقات از گرفتن نمره خوب بقیه دوستانش به شدت بهم میریخت به طور مثال من یادمه که من ریاضی رو نمره خوبی اورده بودم و ایشون از من کمتر گرفته بودند و خیلی صاف تو چشام زل زده بود و پرسید چرا تو بیشتر گرفتی ازم؟
یا به طور مثال من یادمه که والدین یکی از بچه ها اومد توی مدرسه و بخاطر نمره بد بچه اش آنچنان بچه شو دعوا کرد و... که بچه بهم ریخت
یا حتی در مورد خود من
من از بچگی واقعا ریاضیم خوب بوده و همیشه امتحان ریاضی رو بدون خوندن میرفتم سر جلسه و نمره خوبی هم میگرفتم نسبتا
یادمه سر جدول ضرب در سال دوم دبستان با دختر خالم که هم سن من هست جلی دیوارد وایسادیم و بقیه بزرگترهای فامیل مارو گذاشتند توی مسابقه و خب من ریاضیم خوب بود و دختر خالم خوب نبود ..طبیعیه مثل بلبل جواب میدادم و اون بچه سرشو انداخته بود پایین ... من اونموقع نمیدونستم چه تاثیری روی اون بچه داره ولی وقتی یکم کتاب یا مقاله در مورد روانشناسی خوندم دیدم خشت اول رو کج گذاشتند از همون اول
یا حتی در این اکادمی هم میشه متوجه شد چه شخصی در حال رقابت هست و چه شخصی داره اصولی تمرین میکنه ..وقتی استاد در اوایل میگن 3% بگیر بیا بیرون ..تو زندگی داری نکن اینکارو برای چیه؟ برای همینه دیگه
یکی از دلایل پشت روانشناسیش اینه که هست چرا حرص میزنی؟ چرا رقابت میکنی ؟ چرا مسابقه ی من بهترم بهم توجه کنید راه میندازی؟ (این در مورد هدف اولیه اس وگرنه بعدا شخص راحت میتونه هرچقدر دوست داره معامله کنه ولی اول به ذهنت اثبات کن که من اینجام بعد)
حتی در مورد این مورد مسابقه من بهترم بهم توجه کنید یک دلیل روانشناسی پشتش هست : شخصی که در کودکی دچار کم توجهی شده باید یجایی این مورد رو جبران کنه و مثال عملی هم داره .. به طور مثال شخص پاش میخوره به گوشه مبل و جلوی بقیه برای اینکه بهش توجه کنند شاید تا چند روز بخاطر این آسیب که واقعا شاید دردش 2 دقیقه باشه تا 3 روز لنگ بزنه و پیش خودش بگه اینطوری حداقل بهم بیشتر توجه میشه و منو به عنوان فردی از اجتماع قبول میکنند
ببینید این حرف ها برای تمسخر نیست ..ذره ای منو بشناسید میدونید که همه این موارد روانشناسی فردی هست و اگر شخص دچار این مشکل هست باید و باید برطرفش کنه چون نکنه جاش توی مارکت نیست و یجور حس بچه بازی به معامله گری داره
من همه این موارد رو بررسی کردم و دلیل منطقی پشت همه شون هست ..ضعف در روانشناسی فردی و نوع تصویر ذهنی که از خودشون دارند و پیشنهاد اکید دارم کتاب روانشناسی تصویر ذهنی رو خیلی بخونند و مسلط شن روش
از این موارد چه نتیجه ای میگیرید؟
به نظرت بچه ای که مدیر باهاش اونطور رفتار کنه..پدر و مادر تحت فشار بزارنش و این بچه رو از ب بسم الله بزارن توی رقابت چه انتظاری میشه داشت؟ میشه سیب زمینی بکاریم و خربزه برداشت کنیم؟
اینا تازه تجربیات شخص من که کودک بودم و خب طبیعتا توی بچگی همه این جمله رو شنیدیم : بچه اس سرش نمیشه که
چرا اتفاقا بچه ها خوب سرشون میشه
اینارو دارم میگم که اگر دوستان پدر یا مادر هستند و مسیولیت بزرگ کردن بچه ای رو دارند حواسشون رو خوب جمع کنند و خشت رو کج بنا نکنند
به قول قدیمی ها که میگفتند تاریخ بخونید و خدارو هزار مرتبه شکر در این اکادمی امینو عزیز رو داریم
طبق تحلیل تکنیکال : گذشته مارکت همون اینده مارکته ...طبق زندگی : ما مرتبا به گذشته خودمون بر میگردیم (صحبت امینو عزیز)
تاریخ مجددا تکرار میشه البته اگر کاری الان درست انجام بدیم و اصولی مثل درست تمرین کردن .. تربیت صحیح فرزندانمون و... قطعا در اینده نتایج متفاوتی رو رقم میزنیم
مادر ادیسون وقتی نامه ای از مدرسه به دستش رسید که فرزند شما بهره هوشی پایینی داره چیکار کرد؟ برید داستانشو بخونید متاسفانه نمیدونم حالا در ایران اینجوریه یا همه جا اینجوریه
متاسفانه مباحث روانشناسی رو بسیار کم اهمیت میدونند ولی نمیدونند که انسان خودش خالق لحظه های خویش هست
البته اگر اون نوع باور محدود کننده ای که در ذهنش هست و اون میزان سطح آگاهیشو بالاببره
خدارو هزار مرتبه شکر که امینو عزیز داره کمکمون میکنه اون سیستم عامل قبلی رو پاک کنیم و مجددا برنامه ریزیش کنیم
پر حرفی شد موفق باشید