روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[Behnambaziar]

وقت بخیر دوستان
مقاله ای تحت عنوان 15 حقیقت معامله گری(چندین بار این مقاله رو گذاشتم چون واقعا نیاز هست)
https://tradingcomposure.com/15-trading-truths/

لطفا و لطفا اگر سیستم معاملاتی دارید یا اگر درحال ساخت آن هستید این مقاله رو با ذهنی باز مطالعه کنید چون خیلی بهتون کمک میکنه

موفق باشید دوستان ..اصولی تمرین کنید

YOU WILL FORGET.yes you will forget these trading truths.try to come back to this post on a regular basis

تاثیرگذار ترین بخش مقاله همین جمله ی آخرشه.اینو هرکسی که یه حساب سنگین کال کرده باشه و اون رنج و درد عمیق و تبعات اون ضرر در زندگیش رو چشیده باشه،با پوست و استخونش درک میکنه.میدونیم تخطی از چک لیست،اور ترید،ترید بدون مدیریت ریسک و استاپ یا منطقه ی خروج و ده ها اشتباه دیگه تهش باعث از دست رفتن حسابمون میشه ولی باز فراموش میکنیم که میدونیم.
تنها راه فراموش نکردنش هم مداومت در انجام کارهای صحیحه.
ممنون بابت یادآوری این مقاله ی بی نظیر محمدجان.

[Hamid14]

سلام ودرود خدمت دوستان عزیز
یه مشکلی که دارم اینه که توی حساب دمو نمیتونم اصول رو پیاده کنم و چک لیستم رو پیاده کنم و دائم میگم اگه ضرر بشه که طوری نیست اتفاقی نمیفته و همیجوری دارم درجا میزنم و زیادجدیش نمیگیرم
با اینکه میدونم اینطرف باید موفق بشم تا بتونم تو حساب ریل هم موفق باشم ولی تاثیری روم ندارم
داشتم فک میکردم اگه یه حساب ریل با بالانس کم بسازم و روی اون کار کنم (مقدار پولی که از بین رفتنش برام مهم نباشه)تا بلکه کمی جدیش بگیرم
میدونم اگه پای پول واقعی وسط باشه خیلی جدی تر برخورد میکنم
گفتم یه مشورتی با شما بکنم و اگه نکته ای راهکاری دارید بگید ممنون میشم
پیشاپیش از همه بچه تشکر میکنم که به همدیگه کمک میکنن وهوای همو دارن

[Behnambaziar]

سلام ودرود خدمت دوستان عزیز
یه مشکلی که دارم اینه که توی حساب دمو نمیتونم اصول رو پیاده کنم و چک لیستم رو پیاده کنم و دائم میگم اگه ضرر بشه که طوری نیست اتفاقی نمیفته و همیجوری دارم درجا میزنم و زیادجدیش نمیگیرم
با اینکه میدونم اینطرف باید موفق بشم تا بتونم تو حساب ریل هم موفق باشم ولی تاثیری روم ندارم
داشتم فک میکردم اگه یه حساب ریل با بالانس کم بسازم و روی اون کار کنم (مقدار پولی که از بین رفتنش برام مهم نباشه)تا بلکه کمی جدیش بگیرم
میدونم اگه پای پول واقعی وسط باشه خیلی جدی تر برخورد میکنم
گفتم یه مشورتی با شما بکنم و اگه نکته ای راهکاری دارید بگید ممنون میشم
پیشاپیش از همه بچه تشکر میکنم که به همدیگه کمک میکنن وهوای همو دارن

سلام دوست عزیز.من طبق تجربه ی شخصیم میگم که مشکل شما با حساب ریل کوچیک حل نخواهد شد.چون اون مبلغ هم کم هست و از دست دادنش تاثیری روی شما نمیزاره و باز هم همون اشتباهات رو روی همون حساب تکرار میکنید.جایی به غیر از چارت باید دنبال ریشه ی مشکلتون باشید.
من هم همین فکر شما رو میکردم که اگه حساب ریل باشه جدی میگیرمش اما بعد از یه مدتی 2تا حساب ریل کوچیک رو از دست دادم.پیش خودم گفتم خب این مبلغ چون خیلی کم بوده اصولی باهاش برخورد نکردم و سرمایه ی سنگینی وارد مارکت کردم.بعد از یه مدت اصولی ترید زدن و سود کردن دوباره برگشتم سر خونه ی اول و همون اشتباهات دوباره تکرار شدن.اینجا بود که فهمیدم مشکل من سر ریل و دمو یا مبلغ کم و زیاد نیست،مشکلات روانشناسی و شخصیتی دارم که اصلا هیچ ارتباطی به بازار ندارند ولی تاثیرشون رو روی ترید زدن من میزارن.
شما هم ریشه ی مشکلاتتون رو توی زندگی شخصی و عادت هاتون پیدا میکنید.
هر اشتباهی توی دمو انجام دادید اگر نسبت بهش آگاه نشید و با آگاهی کنار نزاریدش،توی ریل یه روزی یه جایی باعث میشه حسابتون از دست بره.

[omidhd]

سلام دوستان امیدوارم حالتون عالی باشه
دو تا سوال روانشناسی دارم فکر میکردم به مرور زمان میتونم حلش کنم و به جوابش میرسم ولی خب تا به الان نرسیدم

1-حقیقتش من تو مدیتیشن شدید با بی حرکت نشستن مشکل دارم (من دوره دانداپانی رو تهیه کردم و 12 هفته رو تموم کردم و کتاب ماورا طبیعی شدن هم در حال مطالعه اون هستم و همچنین کتاب قدرت باور از جو دیسپنزا و سایکو سایبرنتیک هم مطالعه کردم) . حقیقتش اوایل با 20 دقیقه نشستن و ما بقی مدیتیشن رو خوابیده انجام دادن شروع کردم (مدیتیشن 1 ساعته هست) کم کم به نیم ساعت نشسته و نیم ساعت بعد خوابیده ادامه دادم و بعدش 40 دقیقه و 20 دقیقه و الان کلا به صورت نشسته انجام میدم ولی نیم ساعت اخر رو تکیه میزنم به بالشت و حین مدیتیشن هی حالت هامو تغیر میدم (از چهار زانو به نشستن روی پا و ...) . سوالم اینه این مشکل که نمیتونم بی حرکت باشم به مرور رفع میشه یا نه . اصلا چیکار باید بکنم واسش و اینکه اصلا مشکلی ندراه اینکه تکیه میزنم و یا حالت هامو تغییر میدم . حالا بحث اینکه حین مراقبه ذهن هزار جا میره هم جداست که میدونم این مشکل به مرور زمان و با نظم در انجام مراقبه حل میشه (که منظم انجامشون نمیدم)

2-فرض رو بر این میگیریم که میخوایم در کنار تمام برنامه های روتین زندگی برنامه باشگاه بدن سازی هم بریم (من فقط یه برنامه رو میگم ولی خب برنامه زیاد هست و تغییر عادت های روزانه ما زیاد) . خب ما کار های دیگه ای هم داریم واسه انجام دادن که طبیعتا اگه تایم ازاد نداشته باشیم باید از یه سری کار ها بگذریم (اگه میخوای به چیزی برسی باید یه چیزی رو رها کنی) . خب اصل ماجرا اینکه ما به مرور باید اول بدن رو به ورزش عادت بدیم بعد برنامه اصلی رو جا بندازیم و به مرور زمان ورزش رو سنگین تر کنیم . خب ما یه سری اتفاقات غیر منتظره هم برامون میفته مثل مریضی ، مسافرت ، مهمون میاد واسه ادم ، حوصله نداره و .... . خب ما یه هفته مریض میشیم و قطعا نمیتونیم ورزش کنیم و هفته بعدش مهمون میاد و قطعا بدن ادم هم ضعیف شده و ... من همیشه تو این شرایط ها بین 2 تصمیم و 2 تا حرف میمونم . اینکه من به اصولی که گفتم باید پایبند بمونم و هرجوره ورزش کنم و یا اینکه بگم نه اگه تو خستگی برم باشگاه بدنم کم میاره و زده میشم و باز احتمال مریض شدن و یا حتی صدمه دیدن میشه
امیدوارم مشکلم رو تونسته باشم کامل گفته باشم . حالا این موضوع رو میاریم تو بحث تمرین ترید ، مدیتیشن ، کتاب خوندن ، ورزش کردن و تمام کارهایی که باید بزاریم جای زندگی قبلی خودمون
یه روزایی از یه سری امورات دیگه زندگی خسته ایم و توان ورزش کردن نداریم (اون روز) اینجا من همیشه میمونم ورزش کنم طبق برنامه یا بگم بدنم خسته هست و بهش استراحت بدم
ممنون میشم از همه دوستان بتونن راهنمایی کنن @Ali97 @memo
@@Mir Tohid
@Hfada @Peace

[omidhd]

وقت بخیر
در مورد مدیتیشن صحبتی ندارم والا
من کل مدیتیشنم 15 دقیقه تا 20 دقیقه اس و تنفسم رو دنبال میکنم

مورد دوم بدنسازی

والا نظمتون باید فراکتالی باشه امیدجان

متوجه شدم چی فرمودید امیداقا اما شاید جوابم یه کوچولو ناراحت کننده باشه ... بهانه نیارید

شما حتی مریض هم باشید یه کوچولو یا هر اتفاقی میتونید خیلی سبک تر انجام بدید تا حداقل افت نکنید

مثلا یک شب هایی واقعا من خیلی خسته ام و میدونم که به تخت نرسیده خواب میرم ولی اینجور مواقع در حد حداقل 1 صفحه کتاب ...کتاب میخونم تا حداقل کاررو انجام داده باشم

مثال عدد ذهنی استاد هم همینطور بود : مواقعی که به عدد ذهنیتون میرسید حجم رو کم کنید و اهسته عبور کنید از این مانع و بعد اوکی میشه ..اینجاهم همینه

موفق باشید

سلام memo جان که بازم اسمت باگ شده و تگ نمیشه
عرضم خدمتت که اره حق با شماست و احتمال زیاد نصف بیشتر مشکل با بهونه حل میشه
ولی من باشگاه رو یه مثال کلی زدم
حقیقتش من یه زمان روزی 8 ساعت تمرین میکردم ترید رو و هیچ مشکلی نداشتم که یک جا یهو چنان مریض شدم و اینقدر خستم شده بود که تا یکماه اصلا نمیتونستم چارت رو باز کنم چه برسه تمرین . ببخشید ولی چفکر چارت میکردم هم حالم بد میشد تا اینکه کم کم شروع کردم از روزی 1 ساعت تمرین شروع کردن و دوباره برگشتم به تمرین ولی روزی 5 الی 6 ساعت
شاید بحث برگرده به همون عدد ذهنی و یا نمیدونم شاید بهونه تراشی بود ولی هرچی هست نمیخوام اون اتفاق باز تکرار شه
حقیقتش ورزش یکی از موارد هست و خیلی موارد دیگه هست که باید جایگرین عادت های بد قبلی شه و همونطور که میدونید ذهن شدید پارازیت میندازه که نکن حالا ولش کن و این چیزا

همینجا از دوست عزیزم @Peaceهم تشکر میکنم بابت پاسخ و وقتی که گذاشتن چون نخواستم انجمن شلوغ شه

[Ali97]

سلام دوستان امیدوارم حالتون عالی باشه
دو تا سوال روانشناسی دارم فکر میکردم به مرور زمان میتونم حلش کنم و به جوابش میرسم ولی خب تا به الان نرسیدم

1-حقیقتش من تو مدیتیشن شدید با بی حرکت نشستن مشکل دارم (من دوره دانداپانی رو تهیه کردم و 12 هفته رو تموم کردم و کتاب ماورا طبیعی شدن هم در حال مطالعه اون هستم و همچنین کتاب قدرت باور از جو دیسپنزا و سایکو سایبرنتیک هم مطالعه کردم) . حقیقتش اوایل با 20 دقیقه نشستن و ما بقی مدیتیشن رو خوابیده انجام دادن شروع کردم (مدیتیشن 1 ساعته هست) کم کم به نیم ساعت نشسته و نیم ساعت بعد خوابیده ادامه دادم و بعدش 40 دقیقه و 20 دقیقه و الان کلا به صورت نشسته انجام میدم ولی نیم ساعت اخر رو تکیه میزنم به بالشت و حین مدیتیشن هی حالت هامو تغیر میدم (از چهار زانو به نشستن روی پا و ...) . سوالم اینه این مشکل که نمیتونم بی حرکت باشم به مرور رفع میشه یا نه . اصلا چیکار باید بکنم واسش و اینکه اصلا مشکلی ندراه اینکه تکیه میزنم و یا حالت هامو تغییر میدم . حالا بحث اینکه حین مراقبه ذهن هزار جا میره هم جداست که میدونم این مشکل به مرور زمان و با نظم در انجام مراقبه حل میشه (که منظم انجامشون نمیدم)

2-فرض رو بر این میگیریم که میخوایم در کنار تمام برنامه های روتین زندگی برنامه باشگاه بدن سازی هم بریم (من فقط یه برنامه رو میگم ولی خب برنامه زیاد هست و تغییر عادت های روزانه ما زیاد) . خب ما کار های دیگه ای هم داریم واسه انجام دادن که طبیعتا اگه تایم ازاد نداشته باشیم باید از یه سری کار ها بگذریم (اگه میخوای به چیزی برسی باید یه چیزی رو رها کنی) . خب اصل ماجرا اینکه ما به مرور باید اول بدن رو به ورزش عادت بدیم بعد برنامه اصلی رو جا بندازیم و به مرور زمان ورزش رو سنگین تر کنیم . خب ما یه سری اتفاقات غیر منتظره هم برامون میفته مثل مریضی ، مسافرت ، مهمون میاد واسه ادم ، حوصله نداره و .... . خب ما یه هفته مریض میشیم و قطعا نمیتونیم ورزش کنیم و هفته بعدش مهمون میاد و قطعا بدن ادم هم ضعیف شده و ... من همیشه تو این شرایط ها بین 2 تصمیم و 2 تا حرف میمونم . اینکه من به اصولی که گفتم باید پایبند بمونم و هرجوره ورزش کنم و یا اینکه بگم نه اگه تو خستگی برم باشگاه بدنم کم میاره و زده میشم و باز احتمال مریض شدن و یا حتی صدمه دیدن میشه
امیدوارم مشکلم رو تونسته باشم کامل گفته باشم . حالا این موضوع رو میاریم تو بحث تمرین ترید ، مدیتیشن ، کتاب خوندن ، ورزش کردن و تمام کارهایی که باید بزاریم جای زندگی قبلی خودمون
یه روزایی از یه سری امورات دیگه زندگی خسته ایم و توان ورزش کردن نداریم (اون روز) اینجا من همیشه میمونم ورزش کنم طبق برنامه یا بگم بدنم خسته هست و بهش استراحت بدم
ممنون میشم از همه دوستان بتونن راهنمایی کنن @Ali97 @memo
@@Mir Tohid
@Hfada @Peace

سلام و وقتتون بخیر امید جان
باور دارم که عالی هستید
ابتدا تبریک میگم بهتون بابت سرمایه گذاری روی خودتون و شرکت در دوره های مختلف و عالی
امید جان در مورد مدیتیشن نگران نباش در مرور زمان حل میشه و بعد از گذشت مدتی در حالت ایستاده در یک صف انتظار در عرض چند دقیقه هم یک مدیتیشن کوتاه رو میتونید تجربه کنید و این با تمرین و تسلط و تجربه بدست میاد ، برای کنترل گفتگوهای ذهنی تنها راه بپذیریدش و همون لحظه که فهمیدید از مسیر خارج شدید دوباره تمرکزتون رو بیارید رو تنفستون و بدنتون و کم کم این مورد هم رفع خواهد شد
در مورد زمان و تغییر حالات بدنتون فقط یک جمله میونم بگم بهتون ، اگر واقعا به اون لحظه بسیار شگفت انگیز مدیتیشن یا مراقبه برسید شما اصلا زمان و بدنتون رو متوجه نخواهید شد و یهو بیدار میشید میبینید بیش از یک ساعت بوده این تایم که حتی از بدنتون هم خبر نداشتید و آرزو میکنم این لحظه هارو تجربه کنید ، چون عاشقش میشید و معنی آزاد و رها بودن رو میچشید و به قدرتهای ماوراییی بدنتون دست پیدا میکنید
در مورد مورد دومتون ، برنامه انعطاف پذیر داشته باشید نه خشک و سخت ، زمتان بدید به خودتون مسیر سخته و زمان میخواد تا خیلی چیزها جا بیفته ، فقط و فقط تنها کاری که باید انجام بدید استمرار هست از مسیر خارج شدید یا کار پیش اومد یا ئقفه ای ، فقط تمام سعیتون این باشه برگردید تو مسیر ، همه چیز در مرور زمان اتفاق خواهد افتاد
اینها تجربیات شخصیم بود
بهترینهارو آرزو دارم برا هممون ، در همه جهان ها

[Ali97]

فایل پیوست 472539

http://dl.tabamusic.com/Music/1397/0...20Mikhandi.mp3

روزتون طلایی

سلام و وقتتون بخیر مهرداد جان
باور دارم که عالی هستی مرد
مهرداد جان لینک کار نمیکنه امکانش هست یک بررسی بکنید

بهترین حال جهان را دارم
با تو پیدا و نهان را دام

موفق باشی که هستی

[Hamid14]

سلام دوست عزیز.من طبق تجربه ی شخصیم میگم که مشکل شما با حساب ریل کوچیک حل نخواهد شد.چون اون مبلغ هم کم هست و از دست دادنش تاثیری روی شما نمیزاره و باز هم همون اشتباهات رو روی همون حساب تکرار میکنید.جایی به غیر از چارت باید دنبال ریشه ی مشکلتون باشید.
من هم همین فکر شما رو میکردم که اگه حساب ریل باشه جدی میگیرمش اما بعد از یه مدتی 2تا حساب ریل کوچیک رو از دست دادم.پیش خودم گفتم خب این مبلغ چون خیلی کم بوده اصولی باهاش برخورد نکردم و سرمایه ی سنگینی وارد مارکت کردم.بعد از یه مدت اصولی ترید زدن و سود کردن دوباره برگشتم سر خونه ی اول و همون اشتباهات دوباره تکرار شدن.اینجا بود که فهمیدم مشکل من سر ریل و دمو یا مبلغ کم و زیاد نیست،مشکلات روانشناسی و شخصیتی دارم که اصلا هیچ ارتباطی به بازار ندارند ولی تاثیرشون رو روی ترید زدن من میزارن.
شما هم ریشه ی مشکلاتتون رو توی زندگی شخصی و عادت هاتون پیدا میکنید.
هر اشتباهی توی دمو انجام دادید اگر نسبت بهش آگاه نشید و با آگاهی کنار نزاریدش،توی ریل یه روزی یه جایی باعث میشه حسابتون از دست بره.

سلام ودرود خدمت بهنام جان
ممنونم که وقت گذاشتی و تجربتون رو بهم گفتیم
کاملا باهاتون موافقم و خودمم احساس میکنم تو بحث روانشناسی خیلی ضعف دارم و باید خیلی روی خودم کار کنم
راستش مبحث روانشناسی یکم برام گنگه و دقیقا نمیدونم مشکلاتم مربوط به کدوم بخش روانشناسی هست
ممنون میشم راهنمایی کنید مشکل جدی نگرفتن و سر سری رد شدن از اصول رو چطوری باید درست کنیم و خودتون چکار کردید و تجربتون چیه ؟؟
با سپاس فراوان

[mohamad heydari]

بال هایی برای پرواز

پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند. یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهین*ها تربیت شده و آماده شکار است اما نمی*داند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخه*ای قرار داده تکان نخورده است. این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند. روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد پاداش خوبی از پادشاه دریافت خواهد کرد. صبح روز بعد پادشاه دید که شاهین دوم نیز با چالاکی تمام در باغ در حال پرواز است. پادشاه دستور داد تا معجزه*گر شاهین را نزد او بیاورند.درباریان کشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست که شاهین را به پرواز درآورد. پادشاه پرسید: تو شاهین را به پرواز درآوردی؟ چگونه این کار را کردی؟ شاید جادوگر هستی؟
کشاورز که ترسیده بود گفت: سرورم، کار ساده*ای بود، من فقط شاخه*ای را که شاهین روی آن نشسته بود بریدم. شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد.

نکته: شاخه های ترس را که بدان چسبیده اید ویران کنید وخود را برای پرواز رها سازید.

[Behnambaziar]

سلام ودرود خدمت بهنام جان
ممنونم که وقت گذاشتی و تجربتون رو بهم گفتیم
کاملا باهاتون موافقم و خودمم احساس میکنم تو بحث روانشناسی خیلی ضعف دارم و باید خیلی روی خودم کار کنم
راستش مبحث روانشناسی یکم برام گنگه و دقیقا نمیدونم مشکلاتم مربوط به کدوم بخش روانشناسی هست
ممنون میشم راهنمایی کنید مشکل جدی نگرفتن و سر سری رد شدن از اصول رو چطوری باید درست کنیم و خودتون چکار کردید و تجربتون چیه ؟؟
با سپاس فراوان

اولین و مهم ترین کار همون تمرینی هست که استاد توی وبینار اول گفتن.21 روز نوشتن لیست کارهای روزانه و پیدا کردن سیستم عاملی که روتون نصبه
بعدش برید توی زندگی شخصی ببینید کجاها به قوانینی که برای خودتون تعیین کردید عمل نکردید.
مثال شخصی بخوام بزنم از چیزی که برام واقعا اتفاق افتاده،من یه تایمی خیلی سفت و سخت به خودم گفتم باید حتما 6صبح از خواب بیدار شم تا بتونم به همه ی برنامه های روزانم در کنار ترید برسم،حدود 1 هفته تونستم خوابم رو تنظیم کنم و همه چی روی نظم بود،تا اینکه یه روز با اینکه شب قبلش هم خوب خوابیده بودم اما صبح که بیدار شدم خیلی احساس خستگی کردم و با اینکه کامل بیدار شده بودم،به خودم گفتم بازار آلمان که 10:30 باز میشه حوصله ندارم الان بیدار شم ولش کن.دوباره خوابیدم و 10 بیدار شدم.یعنی از قانونی که برای خودم گذاشته بودم بدون هیچ دلیل موجهی پیروی نکردم.
حدود 2 هفته ی بعدش،بعد از 8روز ترید مثبت و افزایش 30درصدی بالانسم،یه روز یه پوزیشنم رفت توی ضرر و با اینکه کل ریسکم 3 درصد بود،پیش خودم گفتم کی حوصله داره باز بشینه این 3درصدو بگیره،من که تاییدیه تایم بالا دارم استاپو بردارم الکی ضرر ندم.و خب بقیش رو خودتون میتونید حدس بزنید که چه اتفاقی افتاد،اون روز دقیقا مصادف شد با fomc و مارکت حدود 200پیپ رفت بالا و من سل زده بودم و اصلا حتی فرصت سر به سر خارج شدن رو هم بهم نداد.
این فقط یه مثال ساده هست.نبستن کمربند ایمنی،یه شب مسواک نزدن چون حسش نیست،یه روز کتاب نخوندن چون قسمت جدید پوست شیر اومده،یه شب دیر خوابیدن چون رفیقام برنامه دارن،تک تک اینا باعث میشه تو ترید زدن هم به خودتون بگید فقط همین 1 بارو حسم میگه این ترید درسته و یه ترید خارج از اصولتون میزنید،یکی از همون یک بار ها بلایی سرتون میاره که تا آخر عمر فراموش نخواهید کرد.
در نهایت میخوام بگم ترید زدن یکی از آسون ترین کار های دنیاست،ولی برای تریدر شدن پوست آدم کنده میشه.
امیدوارم تونسته باشم منظورمو واضح بیان کنم.موفق باشید