معمولا رنجش ما از رفتار دیگران به دلیل جنبه ی حل نشده ای در درون خود ماست!
هنگامی که خصلتی را داریم که برایمان حل نشده است , رویداد هایی را به زندگی خود جلب میکنیم , تا در تملک و در آغوش کشیدن آن وجه مطرود مارا یاری کنند.
ما نقطه ضعف های خودمان را به دیگران نسبت میدهیم و مطالبی را به دیگران میگوییم که در واقع باید به خود بگوییم.
جهان آیینه ایست که پیوسته ویژگی هایمان را به خودمان منعکس میکند.
آن هنگام که درک کنیم هر آنچه در دیگران میبینیم در خود داریم ,کل دنیایمان دگرگون میشود.
نیمه ای از قلب من در بهشت بَرین است.(♥️)
خسته نباشیدنوشته اصلی توسط MEMO
وقت بخیر محمد جان
با این تفاسیری که در جملات شما نمایان شد پیشنهاد میکنم کتاب هایی در مورد ذن و کلا در مورد قوانین طبیعی و... رو بخونید
کتب تایو ته چینگ و دعوت به تمرین ذن رو لطفا بخونید ...من نمیدونم کتاب دعوت به تمرین ذن رو چندبار خوندم اما هربار که خواندم مطالب جدیدی برام نمایان شد چون در بازه های زمانی متفاوت ذهن ما بالاخره یک سری اتفاقات و آگاهی و... رو داشته و میتونه درک کنه مطالب رو ..مثل مطالب دوره که استاد میفرمایند 40 بار ببینید چون در هربار دیدن شما یک مورد جدید رو پیدا میکنید
مغز انسان اگر قرار بود هرچیزی رو که در طول روز تجربه میکنه و میدید رو ثبت و ضبط کنه که از صبح تا شب مغز درد میگرفتیم به همین دلیل شما میتونید از تکرار استفاده کنید
در ورود به ناخودآگاه از خودآگاه رد میشه و یک فرمول تقریبا ساده داره
تکرار
و در نهایت میرسیم به گنج این 2 دوره : نقشه راه (نوع نقشه راه که استاد فرمودند مثل 5 بار دیدن و در هربار دیدن چگونه رفتار کنیم)
من اینو روی هرچیزی تست میکنم عالی جواب میده مثل کتاب خوندن و...
من شاید در طول یکسال گذشته بیش از 5یا10 کتاب خونده باشم ولی از زمانی که اینطوری کتاب میخونم نهایت 2 تا کتاب رو تونستم فقط 2یا 3 فصل در 6 ماه گذشته جلو ببرم و جالبیش اینه که این 2 کتاب از اون 10 کتاب گذشته خیلی چیزها بیشتر به من یاد دادند
استاد صحبت خوبی رو دارند: نیاز به اطلاعات زیادی ندارید ..تنها چیزی که نیاز دارید تسلط هست وگرنه اطلاعات با یک سرچ ساده در گوگل هست یا بهتر بگم اطلاعات همیشه در تاپیک فایلهای آموزشی با یک کلیک در اختیارمون هست اما آیا مثلا نوع تحلیلی که من میکنم با نوع تحلیلی که امینو عزیز میکنه یکسانه؟
جمله قشنگی رو چند وقت پیش خوندم: میگفت انسان به صورت ذاتی میدونه چه کاری درست هست چه کاری درست نیست اما خب فقط میدونه
همه ما میدونیم چطوری باید ترید و چطوری همه تریدهامون مثبت میشه اما خب فقط میدونیم
نوع روانشناسی فردی و نوع تسلط روی مباحث و حتی تسلط شخص روی خودش مسیر افراد رو از هم جدا میکنه
شخصی که میدونه سیگار کشیدن و مصرف مشروبات الکی مضر هست اما بازم مصرف میکنه ..فقط میدونه
**شخصی میدونه نباید مطالب آموزشی دوره رو خارج از آکادمی مشاهده کنه اما بازم میره نگاه میکنه و یکجایی ضرر میکنه و متوجه نمیشه چیکار کنه و کجا سوالشو مطرح کنه ..فقط میدونه ... من خیلی از منش استاد خوشم میاد ... ناراحت نشدند چون به این قانون طبیعی مسلط هستند ..مال اگر به حق بدست نیاد به راحتی از دستتون میره..به قول قدیمی برکت نداره
ما خیلی از چیزهارو میدونیم اما چون تسلط روشون نداریم نمیتونیم استفاده ببریم
میگفت بعدا ؟ بعدا وجود نداره ..بعدا چایی سرد میشه بعدا ادم پیر میشه بعدا ادم میمیره
هرکار و هرچیزی که میخوایم انجام بدیم همین الان ..ما فقط به صورت در لحظه حال میتونیم کاری رو انجام بدیم نه اینده
موفق باشید
ی جای متن این احساس به من دست داد که شما فکر میکنید من دوره اموزشی دیگه ای میبینم میخاستم بگم اینطوری نیست من اگر گفتم مطالب اموزشی زیادی رو میبینم منظورم در زمنیه های مختلف بود مثلا جدیدا دارم اموزش برنامه فتوشاپ رو میبینم همچنین دارم سعی میکنم ادیت عکس و فیلم رو یادبگیرم و یکی دیگه از زمینه هایی که دارم کار میکنم فروش هست بالاخره هر کدوم از این زمینه نیازمند مطالعه و تمرین هست
خیلی من خوش شانس بودم که با استاد اشنا شدم واقعا استاد زیر بنا رو توضیح میدن ن شکل ظاهری رو و این خیلی فوق العاده هست
راجب کتاب هم الان دارم روی 2 کتاب وقت میزارم 1 نیروی حال 2 معامله گر منضبط
بعد از این 2 تا حتما سراغ دعوت به تمرین ذن میرم
راجب مدیتشین تجربه ای دارید ؟ شما چطوری مدیتیشن میکنید ؟ و من دنبال ی اموزش هستم که بهم بگه دقیقا فلان کار و انجام بده تا مدیتیشن کرده باشی
چون الان دقیقا اون روشی که انجام میدم مشخص نیست احساس میکنم اصولی انجامش نمیدم ( کاری که من میکنم جلو ایینه میشینم کمرم صاف و به تنفس ها توجه میکنم و میام توی لحظه حال ) اما احساس میکنم این کافی نیست یا میشه بهتر انجامش داد
بسیار ممنونم از شما فکر کنم شما یکی از فعالیت ترین های این تاپیک باشید و واقعا جای تشکر ویژه داره
سلام و درود خدمت بچه های اکادمی
من موقعی که توی گوشی ترید میکنم ترید هام مثبت و تحلیل هام درستن
ولی با سیستم برعکس این قضیه است
ننیدونم داستان چیه و مشکل کجاست.!
تو گوشی با برنامه تریدینگ ویو کار میکنم و زیاد نمیتونم مدیریت سرمایه رو پیاده کنم
درکل با سیستم خیلی بیشتر راحتم ولی تریدم منفی میشه
اگه راهکاری دارید خوشحال میشم راهنماییم کنید
Keep Calm AND Trade Smart
سلام به شما
احتمالا به خاطر زوم چارتتون باشه توی گوشی کلی تر دیده میشه با مانیتور درگیر جزئیات میشید
سلام.بحث خیلی جالبیه.من خودم دوره ی فراکتال رو شرکت نکردم و شاید درک درستی از اندیکاتور ندارم که دارم این حرف رو میزنم
اما هروقت اندیکاتوری اومد زیر چارتم،ناخوداگاه بعد از مدتی دیگه توجهم از رو پرایس اکشن برداشته شد و بجای تمرکز روی اصول مارکت و صبر برای ایجاد موقعیت،رفتم دنبال پیش بینی کردن حرکات آینده و صد البته با توهم برگشت قیمت به دلیل تاییدیه اندیکاتور و به دنبال اون برداشتن حد ضرر ها، وارد چرخه ی ضرر و بعضا از دست رفتن حساب هام میشدم.
نمیخوام بگم اندیکاتور چیز خوبی نیست،شاید اصلا این ضعف شخصیتی من هست که اندیکاتور باعث میشه توجهم از روی اصل حرکت مارکت برداشته بشه اما با چند نفر دیگه هم که صحبت میکردم همنظر با من بودن.
دقیقا موافق حرف محمد هستم که اندیکاتور قدرت تحلیل رو میبره بالا و لذت ترید زدن رو بخاطر پیش بینی هایی که میکنی بالاتر میبره،مثلا میگی ته فلان روند این اتفاق افتاده و قراره روند عوض شه و دقیقا همون اتفاق میفته،ولی خب این اعتماد به نفس بعد از یه مدت میتونه مشکل ساز بشه.
من فقط با مکدی دیفالت کار کردم البته،شاید در ادامه با تناسباتی که تو دوره ی فراکتال گفته میشه و همچنین امینو اف تی این مشکلم حل شه اما خواستم تجربه ی خودم رو تو استفاده از اندیکاتور منتقل کنم.
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست،،،در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی
روزی پادشاهی اعلام کرد به هر کسی که بتواند آرامش رادر یک تابلوی نقاشی به زیباترین شکل ممکن به تصویر بکشد ,جایزه ای گرانبها خواهد داد ..
بسیاری از هنرمندان و افراد عادی در این مسابقه شرکت کردند. در پایان ,پادشاه همه ی تابلو های نقاشی را نگاه کرد و از میان آنها دو تابلو را پسندید و تصمیم گرفت یکی از آن هارابه عنوان برنده انتخاب کند ..
اولی نقاشی یک دریاچه ی آرام بود ; دریاچه مانند آینه ای تصویر کوه های اطرافش را به زیبایی منعکس میکرد , بالای دریاچه آسمانی آبی با ابرهای زیبا و سفید بود , هرکس این نقاشی را میدید حتما آرامش را در آن میافت..
در تابلوی دوم , کوه ها و صخره های ناهمواری بود ; آسمانی پر از ابر های تیره , باران میبارید و رعد و برق میزد ...
از کنار کوه آبشاری به سرعت به پایین میریخت . در ظاهر در این نقاشی اصلا آرامشی دیده نمیشد ...
اما پادشاه با دقت نگاه کرد و پشت آبشار بوته ای کوچک دید که از شکاف یک سنگ روییده بود ..
در آن بوته پرنده ای لانه کرده بود ودر کنار آن آبشار خروشان پرنده ای در آن لانه با آرامش کامل نشسته بود ...
پادشاه نقاشی دوم را انتخاب کرد و گفت :'' آرامش به معنای آن نیست که صدایی نباشد, مشکلی وجود نداشته باشد , یا کار سختی پیش رو نباشد''
<<آرامش یعنی در میان این همه هیاهو , مشکلات و سختی ها , بتوانی ذهن و روحت را آرام نگه داری ...>>
وقتی این متن و داستان زیبا رو خوندم ناخودآگاه یاد استاد عزیزمون و صحبت های دلنشین ایشون در دوره ها افتادم که امینو در نقش پادشاه داستان میتونه باشه @amino مرسی که هستی سلطان
نیمه ای از قلب من در بهشت بَرین است.(♥️)
روانشناسی زرد میگه ; بهترین انتقام اینه که به جایی برسی که همه حسرتت رو بخورن!
اما علم روانشناسی میگه ;پیشرفت کن بخاطر خودشکوفایی خودت ,وببخش بخاطر آرامش خودت ..
روانشناسی زرد میگه ;هرچیزی که بخوای بهش میرسی فقط کافیه اراده کنی !
اما علم روانشناسی میگه; گاهی نرسیدن و نشدن قسمتی از زندگیه و باید باهاش کنار بیای , چون رنج قراره تورو آگاه کنه نه اینکه در تاریکی و نا امیدی غرقت کنه ..
روانشناسی زرد میگه ;همیشه تلاش کن تا از دیگران برتر و بالاتر باشی ...
اما علم روانشناسی میگه;هیچ انسانی از انسان دیگری بالاتر یا پایینتر نیست , چون این انسانیته که ارزشمنده و هدف از تلاش کردن اینه که معنایی برای زندگیمون پیدا کنیم و رشد کنیم...
روانشناسی زرد یادت میده چطور فقط براساس هیجان ,انگیزه بگیری و تصویر رویایی از زندگی داشته باشی..
اما علم روانشناسی یادت میده,چطور براساس منطق هدفت رو تعیین کنی ,با شکست ها کنار بیای و خودت رو بپذیری و دوباره تلاش کنی..
مراقب روانشناسی های زرد اطرافیانتون باشید
(گاهی اوقات حتی نزدیک ترین افراد زندگیمون از روی ناآگاهی میتونن یک باور زرد و غلط رو در ما تقویت کنن)
نیمه ای از قلب من در بهشت بَرین است.(♥️)
������سوگیری تاییدی(Confirmation Bias)
از مباحث جالب روانشناسی است که بیشتر ما تجربه کرده ایم. وقتی با شخصی در موضوعی اختلاف نظر داریم، سریعا برای اثبات نظر خود کل اینترنت را جستجو می کنیم، آن هم نه به صورت بی طرف بلکه وبسایت هایی را بررسی می کنیم که تایید کننده ما باشند.
تریدینگ هم از این قضیه جدا نیست*. برای مثال وقتی فردی علاقمند به بیتکوین باشد احتمالا توییتر افراد به اصطلاح بیتکوین ماکسیمالیست را دنبال می کند*. در این حالت تمام اطلاعاتی که از بازار دریافت می کند، بخش کوچکی از واقعیت است و همین موضوع باعث سوگیری نسبت به واقعیت می شود.
در مورد استراتژی ها هم به این صورت است، یعنی افراد وقتی سبک استراتژی خاصی را مطالعه می کنند، افراد صاحب سبک آن را دنبال می کنند و با دیدن بهترین ترید ها از بهترین افراد آن سبک فکر می کنند بهترین و بی نقص ترین سبک معاملاتی دنیا است، در حالیکه چنین چیزی ابدا وجود ندارد. حالا در نظر بگیرید فرد در واقعیت با این سبک سازگار نباشد . در این حالت بین عملکردش و انتظارش تفاوت فاحشی وجود دارد، خودش را سرزنش می کند و به دلیل دید محدود نمی تواند سبک و روش دیگری را تصور کند.
برای اینکه دچار این سوگیری نشویم بهتر است گاهی از دور به قضیه بنگریم و ببینیم واقعا کجای کاریم و اشتباه کجاست.
✒️ arman sadjadi
در کوی خرابات گذر میکردموین دلق بشر دوخت بدر میکردم
هرکس نظری به جانبی میافکندمن بر نظر خویش نظر میکردم
در حال حاضر 29 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 29 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
