روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[Abtin_kh]

سلام آقا آبتین عزیز و پر تلاش _خدا قوت برادر ..پیروز باشی
ببخشید از اینکه نظر میدم دوست خوبم..
حرفت کاملا درسته .روزانه ١٢ ساعت فقط تمرین دارم(تو این بازار بدون آگاهی درست و با افکار نادرست و آموزش های تبلیغاتی همه ی سرمایه ام رو از دست دادم) چندین بار شکست زیر صفر رو تجربه کردم و اون افکار برای من خیلی سخت بود تا تغییرش بدم _اما ٦٥% موفق شدم...
. منم مثل شما همین احساس بعضی اوقات باعث کند تر شدن روند آموزشیم میشه و همیشه دراون لحظه فکر میکنم روانم و برنامه ام تو منطقه ی هامیلتون قرار گرفته که هنوز بهش مسلط نشدم.. و باید تسلط پیدا کنم که با صبر کردن و بررسی گذشته ام دو تا حرکت عالی بزنم.. اگه از حرکت اول جا موندم تو اصلاح بررسی کنم و حرکت دوم رو عالی بزنم .. معمولان لحظه ی کسالت رو یک منطقه ی تصمیم گیری میدونم برای خودم(ساید) که آیا همون انسان ناراضی و شکست خورده باقی بمونم یا اینکه من برنامه ی تغییر و موفقیت رو دوباره با قطعیت بیشتری گام بردارم...?? همیشه لحظه ی ساید (کسلی و خستگی و بی انرژی بودن نسبت به برنامه هایی که دارم) رو نقطه ی با ارزش تفکر و جمع بندی گذشته ی اعمال و نتایجشون می دونم که آیا نزول کنم یا فرصت خوبیه برای صعود ?آیا نزول و یک نواختی بس نیست?از خودم می پرسم که تو از خودت چی میخوای? من از خودم موفقیت تو تصمیمی که گرفتم و میخوام.. همیشه حرفم به خودم اینه یا کاری رو انجامش نده یا واقعا انجامش بده...
شما حتی از کارمند بودنت هم باید لذت ببری چون تنفر از اون کار باعث از بین رفتن انگیزه در تصمیم درست شما میشه... شما از کارمندی نیاز های اولیه ی خانواده رو رفع میکنین.. پس به این دید نگاهش کنین.. و مطمئن باشید که به کمک این کاری که فعلا داری انجام میدی نسبت به خیلیای دیگه راحت تر به هدفت میرسی ..
مطمئنم که موفق هستی...
موفق تر خواهی شد..
یاعلی علیه السلام @salar

با سلام خدمت شما دوست عزیز ..
ممنون که به پست من توجه کردید .. این دید به عنوان یک منطقه ساید در این شرایط واقعا جالب و کمک کننده بود ...ممنون

[masoud-safari]

سلام دوست عزیز و فوقالعاده فعال در بحث روانشناسی.
لذت میبرم ازاینکه اینقدر پیگیر این مطالبین. عالیه.
سوال شما چند بخش جواب میخواد که سعی میکنم روشنتر توضیح بدم.

اصولی که ما از استاد یادگرفتیم صرف این نبوده که چون ایشون مطح کردن و ماهم شنیدیم پس مطلب رو یاد گرفتیم.
ارائه درسته اطلاعات در بستره درست ، خواست و اشتیاق مخاطب این دیتاها ، عزت نفس شرکت کننده و روانشناسی ،
تمرین و رفع ایرادات و تمرین و منتورینگ ، همگی درکنارهم باعث میشن که به بتونیم اصولی که استاد میگن رو ببینیم.
با طی مسیری که همه نوع روندی رو توش داشته. که بنسبت بازه زمانی ( سنتون رو نمیدونم ) مثلا 24 ساله روند صعودیه
و بنسبت بازه زمانی 5 روزه نزولیه و و و

چیزی که دارید میپرسید درسته و امکانش هست. یک نمونه مثال زدین شما. نمونه دیگه اش خوده فرایند یادگیری مطلبی یا دیتایی
هستش که بدستمون میاد. همگی میدونیم ذهن ما برای یادگیری مطلبی لازمه تیکه تیکه و خورد خورد دیتا منتقل بشه و بنسبت اون
دیتا و مطلب هم تمرینات مختص خودشو لازم داره. پس شما الان میدونید که فرایند یادگیری برای ذهن چطوریه و یکباره و یک شبه اتفاق
نمیوفته و سعی میکنید برای کم کردن فرایند یاد گیری کیفیت یادگیریتون و تمریناتتون رو ببرید بالا. هیچ راه دیگه ای من نمیدونم.

برای کم کردن وزن درصورت اضافه وزن یا برای داشتن تناسب اندام یا سلامت جسمانی و ذهنی چک لیستی که دارید و پیاده میکنید
میشه همون دیدنه اصولش که شامل تغذیه درست ورزش درست و متناسب با هدف و وضع موجود و و و.

از کلمه رنج استفاده کردین.

یه توضیح خیلی سرفصلی و حدال امکان کوتاه عرض میکنم:

بدونه رنج رشدی وجود نداره.

این سوال رو که چطور بدونه رنج رشد کنم درحقیقت ذهن و فکرتون داره میپرسه نه شما.

اغلب اینطور داره جامیوفته و افتاده که مدیتیشن یعنی چیزی برای حل مشکلات! نه بودا نه لائوتسه نه اکهارت نه اوشو هیچ کدوم چنین
چیزی رو نمیگن و چنین هم تشویق نمیکنن مخاطب رو! مدیتیشن فقط و فقط کمکی هست برای بیرون اومدن از چرخه افکار و کاسه ذهن.
نه نوع نشستن مهمه ( مهمه ولی تمام کننده نیست ) و نه چه فرکانسی موزیک گوش دادن ( بهتره هیچ اهنگی شنیده نشه ) مهمه!
تنها و تنها یک ابزار هست بعنوان کمک کننده و تسهیل کننده برای فرد که بتونه از ظرف ذهنش بیاد بیرون.

با این توضیح متوجه میشیم که بازم هیچ راه میانبوری نداریم یا جادویی هم نداریم. اما یه کلمه برامون گفته شد. تسهیل کننده.

رنج بخشی از مسیره. اینو باید بپذیریم. مدیتیشن بهمون کمک میکنه که بتونیم این رنج رو بپذیریم نه اینکه حذفش کنیم! چنین چیزی وجود نداره.
پذیرش یعنی اینکه درعین حال که دارم از انجام فعالیتی رنج میبرم اذیت میشم ولی اون حالت مانع از ادامه مسیر یا انحراف از مسیر نمیشه.

اون اوایل که دوره فراکتالی ثبت نام کردم با یسری از دوستان بعده دیدنه فایل ها رفتیم تلگرام و قبیله زدیم تا با راه میانبود و مخلوط این دیتا و اون
دیتا برسیم به چوب جادو و راحت ترید بزنیم. هیچی گیرمون نیومد که هیچ ، زمانمونم تلف شد! بعد برای شروع مجدد یسری از همون جمع منصرف
شدن یسری ها بسختی پیش اومدن و یسریام تونستن موفق بشن.
ماهم دنباله کم کردن و از بین بردنه اون رنجی بودیم که از مقید بودن به متدد و مطالب استاد و تمریناتشون و نحوه پیش رفتن بهمون داشت وارد میشد.
و ذهن رو ببینید که چقدر موزیانه و زیرک ( درظاهر ) راه حل داشت میداد بهمون!

بریم سراغه کلمه تسهیل کننده.

با کمک مدیتیشن و خودآگاهی و روانشناسی و از این دست مطالب ، ما مدت زمانی رو که باید درگیره اون ذهن باشیم رو به حداقل ممکن ( بنست سطح آگاهی
هر فرد ) میرسونیم و در طی مسیر برای هر هدفی تحت تاثیره رنج و سختی و گره های فکری و بازی های فکری قرار نمی گیریم. به این ترتیب شما در هر کاری
محکوم میشید به موفق شدن.
درحقیقت ما رنج رو کمتر و کم اثرشم نکردیم! ما خودمون رو از رنج بزرگتر کردیم که دیگه تحت تاثیرش نیستیم و داریم از بُعد بالاتری بهش نگاه میکنیم.

بقول یک عزیزی: مدیتیشن های آبکی باعث شدن عده ای ندونسته و ناخواسته وقتی طبقه 20 رو انتخاب میکنن توی آسانسور ، میرن طبقه 2 یا طبقه منفی 20!

توی یکی از وبینارها استاد نظرشون رو راجب زمان گفتن. خیلی عالیه. من اونو توی گوشی و همه جا داشتم و دارم و زیاد میدیدمش.
برای دانلود توضیح استاد کلیک کنید

توضیحاتم درباره سوال شما بر این برداشتم هست که گویا میخوایید در طی مسیره برای هر هدفی ، رنج کمتر یا صفر رو متحمل بشید.


موفق باشین

سلام جناب میر توحید عزیز.ممنون از همه مطالب مفیدی که در این خانواده دارید قرار میدین.احساس کردم این سوالم مربوط به روانشناسی هست و شاید هم سوال خیلی از دانشجوها.ما میدونیم که در بازار سبک های مختلفی وجود داره مثل rtm عرضه تقاضا .حجم .و...و سبک بینظیره خودمون که از استاد یاد گرفتیم.من به اندازه ی خودم یک سیستم طراحی کردم و خداروشکر مدت کوتاهیه که دارم منظم ترید میکنم و راضی هم هستم.اما توی گروههای مختلف دیدم که افرادی که جواب نگرفتن یا تلاش مناسبی نداشتن دایما دارن میگن ریسک به ریوارد دوره استاد امینو مناسب نیست و ....واین که دوره ی پرایس اکشن چیزی در مورد قیمت نمیگه و جواب نمیده و ازاین حرفها که همه جا همیشه هست.خب این سوالیه که شاید کسی از خود استاد نپرسیده .ولی میخوام از شما بپرسم که واقعا فردی هستین بسیار با تجربه و موفق.آیا این 2 تا دوره همه ی نیاز های مارو برای ترید اصولی و سود مستمر رفع میکنه؟یا حلقه ی گمشده ای هم باز هم وجود داره که باید دنبالش بگردیم؟میخوام نظرتون و توصیه هاتون رو در یک پاراگراف در مورد این بازار و سبک تریدیمون و نتیجه هایی که خودتون کسب کردین برامون شرح بدین.ممنون میشم.

[masoud-safari]

وقت بخیر
عذرخواهی میکنم که ریپلای میکنم اما یک نوع نگرش رو بهتون میگم ..اصلا متعصبانه نگاه نمیکنم اما در مورد جمله زیر فقط فکر کنید :

وقتی مطمعن هستید که فردا آفتاب طلوع خواهد کرد ، چطور رفتار می کنید؟
آیا واقعا به این مورد شک دارید که فردا هم ممکنه آیا باز آفتاب
وقتی از چیزی مطمعن هستید ..چطور رفتار می کنید؟

در مورد اون دوستان عزیز هم که میگن ریسک به ریوارد یا هرچیزی ..اصلا احتیاج به پاسخ و واکنش نیست
ولی خب چرا ما داریم ترید میکنیم و با سود میبندیم؟ تتاقضی وجود داره

موفق باشید

سلام وقت بخیر ممنون از پاسختون.دقیقا چیزی که ما در این دوره یاد گرفتیم اصل چارت خوانی هست.و واقعا اون بستر رو که همه میگن ما اینجا یاد میگیریم.اما نتایج دوستان موفق رو دیدن یک بحثه و شنیدن یک دفاع عالی از افراد با تجربه که موفقیت رو با تمام وجود لمس کردن یه لذت دیگه داره

[Mir Tohid]

سلام جناب میر توحید عزیز.ممنون از همه مطالب مفیدی که در این خانواده دارید قرار میدین.احساس کردم این سوالم مربوط به روانشناسی هست و شاید هم سوال خیلی از دانشجوها.ما میدونیم که در بازار سبک های مختلفی وجود داره مثل rtm عرضه تقاضا .حجم .و...و سبک بینظیره خودمون که از استاد یاد گرفتیم.من به اندازه ی خودم یک سیستم طراحی کردم و خداروشکر مدت کوتاهیه که دارم منظم ترید میکنم و راضی هم هستم.اما توی گروههای مختلف دیدم که افرادی که جواب نگرفتن یا تلاش مناسبی نداشتن دایما دارن میگن ریسک به ریوارد دوره استاد امینو مناسب نیست و ....واین که دوره ی پرایس اکشن چیزی در مورد قیمت نمیگه و جواب نمیده و ازاین حرفها که همه جا همیشه هست.خب این سوالیه که شاید کسی از خود استاد نپرسیده .ولی میخوام از شما بپرسم که واقعا فردی هستین بسیار با تجربه و موفق.آیا این 2 تا دوره همه ی نیاز های مارو برای ترید اصولی و سود مستمر رفع میکنه؟یا حلقه ی گمشده ای هم باز هم وجود داره که باید دنبالش بگردیم؟میخوام نظرتون و توصیه هاتون رو در یک پاراگراف در مورد این بازار و سبک تریدیمون و نتیجه هایی که خودتون کسب کردین برامون شرح بدین.ممنون میشم.

سلام دوست عزیز.

همه فوقالعاده هستیم ، ممنون از توجه و محبت شما

هرکسی با روشی به سود مستمر میرسه و با نقاط ورود و خروج مختلف و حجم های مختلف و میزان پیپ متفاوت و درصد و حجم پول متفاوت.
این تفاوت هارو کی و چی بوجود میاره؟ همون اهداف ها و انگیزه ها و خواسته هامون که بنسبت تلاشمون و کیفیت طی مسیرمون حاصل میشن ، و
همگی اینها مجدد به کمک افکار رشد کردن و طی مسیر شدن.

خودتون تقریبا جواب خودتون رو دادین.

خواسته ها و اهداف براساس این سه مورد میتونن انتخاب بشن:

1- خواسته ای که بر مبنای ایگو و نفس هستش
2- خواسته ای که بر مبنای نقص ها یا نکات قوت سلف استیممون هستش
3- خواسته ای که از فطرت ریشه میگیره.

پ.ن: ( خوده فرد باید بتونه متوجه بشه که خواسته اش براساس کدوم یکی هستش ، گرچه نتایج هم خواهند گفت )

خواسته ای و هدفی که بر اساس فطرت و نکات مثبت سلف استیم ریشه میگیره و میل به پیشرفت رو بوجود میاره هم پایداره هم منفعت رسون هستش هم نتایجش
در ابعاد شخصی و اطرافیان هم موجب خیر و برکت میشه ( نه فقط مالی ) بقول استاد در جهت فزونی هستش.

توی وبینارها اشنا شدیم که فکر داره چطوری کار میکنه و علت اینکه با وجود اطلاعات و حتی چک لیست بظاهر هم شکل بازهم نقاط ورود و خروج بنسبت هر تریدری
متفاوته. این تفاوت رو همون فکر میسازه. حالا فکر چطور میبینه پشتش یک دنیا تجربیات و دیتاهای مختلف از بچگی اون فرد میزبان فکر تا لحظه الانش هستش و از هر فرد هم
بنسبت هر فرد دیگه ای متفاوته. اینو تقریبا همگیمون درکش کردیم.

با این عرایض مختصر و خلاصه میخوام به این برسیم که اساسا ریشه طرح این سوال و شکل گیری این سوال آیا فکری هستش؟ آیا ریشه ایگویی داره؟ آیا براساس نکات مثبت یا منفی
سلف استیم هستش؟ یا فطری هستش؟

متناسب با این ریشه ها باید جواب داد به این سوال.

برای کسی که ریشه سوالش از روی آگاهی و نکات مثبت سلف استیمه و فطریه ، رشد مهمه نه اثبات.
برای کسی که ریشه سوالش فکری و نکات منفی سلف استیمه یا ایگویی هستش درظاهر برای رشد هستش سوال ولی تلاشش رو میکنه تا اتفاقا جواب به رشد ختم نشه!

یادآوری: استاد چندین بار توی وبینارها خیلی کوتاه میگن که هرکسی بنسبت خودش میتونه بگه دوره فراکتالی کافیه و نره دوره ایچی و یکی هم میخواد بره دوره ایچی.

---

آنان که می دانند خاموش باقی می مانند
و آنان که نمی دانند سخن می گویند.

دهان را ببند
حواست را نگاه کن

زندگی ات را فراموش کن
تو یک زندگی نداری بلکه خود زندگی هستی
گره هایت را باز کن ، نگاهت را نرم و لطیف کن
گرد و خاکت را بتکان
چون طبیعت باش

نمی توان به هستی نزدیک شد
یا از آن دوری کرد
یا از آن سود برد
یا به آن آسیبی وارد کرد
ویاآنرا گرامی داشت
یا آبرویش را برد

هستی ساکن کامل است
و به همین دلیل ، ابدی است

لائوتسه

[masoud-safari]

سلام دوست عزیز.

همه فوقالعاده هستیم ، ممنون از توجه و محبت شما

هرکسی با روشی به سود مستمر میرسه و با نقاط ورود و خروج مختلف و حجم های مختلف و میزان پیپ متفاوت و درصد و حجم پول متفاوت.
این تفاوت هارو کی و چی بوجود میاره؟ همون اهداف ها و انگیزه ها و خواسته هامون که بنسبت تلاشمون و کیفیت طی مسیرمون حاصل میشن ، و
همگی اینها مجدد به کمک افکار رشد کردن و طی مسیر شدن.

خودتون تقریبا جواب خودتون رو دادین.

خواسته ها و اهداف براساس این سه مورد میتونن انتخاب بشن:

1- خواسته ای که بر مبنای ایگو و نفس هستش
2- خواسته ای که بر مبنای نقص ها یا نکات قوت سلف استیممون هستش
3- خواسته ای که از فطرت ریشه میگیره.

پ.ن: ( خوده فرد باید بتونه متوجه بشه که خواسته اش براساس کدوم یکی هستش ، گرچه نتایج هم خواهند گفت )

خواسته ای و هدفی که بر اساس فطرت و نکات مثبت سلف استیم ریشه میگیره و میل به پیشرفت رو بوجود میاره هم پایداره هم منفعت رسون هستش هم نتایجش
در ابعاد شخصی و اطرافیان هم موجب خیر و برکت میشه ( نه فقط مالی ) بقول استاد در جهت فزونی هستش.

طوی وبینارها اشنا شدیم که فکر داره چطوری کار میکنه و علت اینکه با وجود اطلاعات و حتی چک لیست بظاهر هم شکل بازهم نقاط ورود و خروج بنسبت هر تریدری
متفاوته. این تفاوت رو همون فکر میسازه. حالا فکر چطور میبینه پشتش یک دنیا تجربیات و دیتاهای مختلف از بچگی اون فرد میزبان فکر تا لحظه الانش هستش و از هر فرد هم
بنسبت هر فرد دیگه ای متفاوته. اینو تقریبا همگیمون درکش کردیم.

با این عرایض مختصر و خلاصه میخوام به این برسیم که اساسا ریشه طرح این سوال و شکل گیری این سوال آیا فکری هستش؟ آیا ریشه ایگویی داره؟ آیا براساس نکات مثبت یا منفی
سلف استیم هستش؟ یا فطری هستش؟

متناسب با این ریشه ها باید جواب داد به این سوال.

برای کسی که ریشه سوالش از روی آگاهی و نکات مثبت سلف استیمه و فطریه ، رشد مهمه نه اثبات.
برای کسی که ریشه سوالش فکری و نکات منفی سلف استیمه یا ایگویی هستش درظاهر برای رشد هستش سوال ولی تلاشش رو میکنه تا اتفاقا جواب به رشد ختم نشه!

یادآوری: استاد چندین بار توی وبینارها خیلی کوتاه میگن که هرکسی بنسبت خودش میتونه بگه دوره فراکتالی کافیه و نره دوره ایچی و یکی هم میخواد بره دوره ایچی.

---

آنان که می دانند خاموش باقی می مانند
و آنان که نمی دانند سخن می گویند.

دهان را ببند
حواست را نگاه کن

زندگی ات را فراموش کن
تو یک زندگی نداری بلکه خود زندگی هستی
گره هایت را باز کن ، نگاهت را نرم و لطیف کن
گرد و خاکت را بتکان
چون طبیعت باش

نمی توان به هستی نزدیک شد
یا از آن دوری کرد
یا از آن سود برد
یا به آن آسیبی وارد کرد
ویاآنرا گرامی داشت
یا آبرویش را برد

هستی ساکن کامل است
و به همین دلیل ، ابدی است

لائوتسه

بسیار بسیار بسیار عالی بینقص و پراز جواب.ممنون

[Mahdi_Javan]

سلام دوست عزیز.

همه فوقالعاده هستیم ، ممنون از توجه و محبت شما

هرکسی با روشی به سود مستمر میرسه و با نقاط ورود و خروج مختلف و حجم های مختلف و میزان پیپ متفاوت و درصد و حجم پول متفاوت.
این تفاوت هارو کی و چی بوجود میاره؟ همون اهداف ها و انگیزه ها و خواسته هامون که بنسبت تلاشمون و کیفیت طی مسیرمون حاصل میشن ، و
همگی اینها مجدد به کمک افکار رشد کردن و طی مسیر شدن.

خودتون تقریبا جواب خودتون رو دادین.

خواسته ها و اهداف براساس این سه مورد میتونن انتخاب بشن:

1- خواسته ای که بر مبنای ایگو و نفس هستش
2- خواسته ای که بر مبنای نقص ها یا نکات قوت سلف استیممون هستش
3- خواسته ای که از فطرت ریشه میگیره.

پ.ن: ( خوده فرد باید بتونه متوجه بشه که خواسته اش براساس کدوم یکی هستش ، گرچه نتایج هم خواهند گفت )

خواسته ای و هدفی که بر اساس فطرت و نکات مثبت سلف استیم ریشه میگیره و میل به پیشرفت رو بوجود میاره هم پایداره هم منفعت رسون هستش هم نتایجش
در ابعاد شخصی و اطرافیان هم موجب خیر و برکت میشه ( نه فقط مالی ) بقول استاد در جهت فزونی هستش.

توی وبینارها اشنا شدیم که فکر داره چطوری کار میکنه و علت اینکه با وجود اطلاعات و حتی چک لیست بظاهر هم شکل بازهم نقاط ورود و خروج بنسبت هر تریدری
متفاوته. این تفاوت رو همون فکر میسازه. حالا فکر چطور میبینه پشتش یک دنیا تجربیات و دیتاهای مختلف از بچگی اون فرد میزبان فکر تا لحظه الانش هستش و از هر فرد هم
بنسبت هر فرد دیگه ای متفاوته. اینو تقریبا همگیمون درکش کردیم.

با این عرایض مختصر و خلاصه میخوام به این برسیم که اساسا ریشه طرح این سوال و شکل گیری این سوال آیا فکری هستش؟ آیا ریشه ایگویی داره؟ آیا براساس نکات مثبت یا منفی
سلف استیم هستش؟ یا فطری هستش؟

متناسب با این ریشه ها باید جواب داد به این سوال.

برای کسی که ریشه سوالش از روی آگاهی و نکات مثبت سلف استیمه و فطریه ، رشد مهمه نه اثبات.
برای کسی که ریشه سوالش فکری و نکات منفی سلف استیمه یا ایگویی هستش درظاهر برای رشد هستش سوال ولی تلاشش رو میکنه تا اتفاقا جواب به رشد ختم نشه!

یادآوری: استاد چندین بار توی وبینارها خیلی کوتاه میگن که هرکسی بنسبت خودش میتونه بگه دوره فراکتالی کافیه و نره دوره ایچی و یکی هم میخواد بره دوره ایچی.

---

آنان که می دانند خاموش باقی می مانند
و آنان که نمی دانند سخن می گویند.

دهان را ببند
حواست را نگاه کن

زندگی ات را فراموش کن
تو یک زندگی نداری بلکه خود زندگی هستی
گره هایت را باز کن ، نگاهت را نرم و لطیف کن
گرد و خاکت را بتکان
چون طبیعت باش

نمی توان به هستی نزدیک شد
یا از آن دوری کرد
یا از آن سود برد
یا به آن آسیبی وارد کرد
ویاآنرا گرامی داشت
یا آبرویش را برد

هستی ساکن کامل است
و به همین دلیل ، ابدی است

لائوتسه

سلام میر توحید عزیز.
امیدوارم حال خوبی داشته باشید
فقط خواستم عرض کنم از خوندن نوشته های شما بسیار لذت میبرم و کلی مطلب یاد میگیرم. شما دارای درک بالایی از مفاهیم انتزاعی و دارای توانایی بالایی در انتقال و تفهیم اون مفاهیم هستید دوست بزرگوار. از اینکه اینجا راهنماییمون میکنید سپاسگزارم.

[Mir Tohid]

سلام میر توحید عزیز.
امیدوارم حال خوبی داشته باشید
فقط خواستم عرض کنم از خوندن نوشته های شما بسیار لذت میبرم و کلی مطلب یاد میگیرم. شما دارای درک بالایی از مفاهیم انتزاعی و دارای توانایی بالایی در انتقال و تفهیم اون مفاهیم هستید دوست بزرگوار. از اینکه اینجا راهنماییمون میکنید سپاسگزارم.

سلام دوست عزیز.

سلامت و برقرار باشنین در عافیت.
ممنون از توجه و لطف و محبتتون.

[amir750]

سلام خدمت تمامی دوستان عزیز و استاد آمینو گرامی
من یک سوال از خدمت استاد عزیز داشتم
کسانی که تمام وقت زمان خود را برای این بازار گذاشته اند و در اصل شغل اول آنها این بازار است ولی به سود دهی نرسیده اند و منتظر هستند که مخارج زندگی را از این بازار در آورند و مشغول یاد گیری آموزشها هستند چطوری می توانند ذهنشان را درگیر ترید نکنند و فقط صرفا مشغول آموزش باشند.
آیا برای این عزیزان راهکاری دارید مثلا قستمی که بتوانند سیگنال بگیرند یا کپی ترید انجام بشود تا بتوان ذهن را از معظل و مشکل هزینه های روزمره آزاد کرد.

[DR-ali]

وقت بخیر امیر عزیز

خود استاد هم اگر خاطرتون باشه به همه پیشنهاد کردند که در ابتدا به عنوان شغل اصلی در نظر گرفته نشه و درآمد جانبی داشته باشند برای حداقل نیازهای زندگی زیرا اگر نیازهای اولیه زندگی شخص برطرف نشه نمیتونه راهی به پیش ببره چون تمرکز نداره
حتی استاد عنوان کردند در اوایل برگزاری دوره به خیلی از دوستان اجازه ورود رو ندادند
بهتره که اوایل اصلا شغلی رو که در حال حاضر برای رفع نیازهای اصلی دارند رو حفظ کنند تا بتونند روی آموزش وقت بزارند یا اگر ندارند شغلی رو داشته باشند که بشه ازش مقداری پول دراورد تا اینجا بتونند روی اموزش وقت بزارند با تمرکز کافی
چون این بازار نیاز به تمرکز داره و اصلا هم براش مهم نیست که شخص چقدر نیاز به پول داره و چقدر شرایط زندگیش خاص هست یا ...
این حقیقت دردناک این بازاره (نه این بازار ..هر شغل دیگه)

مجددا : بازار اصلا براش مهم نیست ..اون داره طبق اصولش حرکت میکنه
مثل زندگی که اصلا براش مهم نیست ما چقدر وابسته مادر .پدر یا همسرمون هستیم ..هر موقع که زمانش برسه طبق قوانین زندگی چرخه شون به پایان میرسه
دردناکه ولی اصول ثابتی هست که برای همه تکرار خواهد شد

موفق باشید

درود
طبق قوانین زندگی چرخه شون به پایان میرسه
مگه چرخه به پایان میرسه ؟؟

[forexmh]

سلام دوست من
بعید میدونم فردی و بتونید توی اکادمی پیدا کنید که از همون ابتدا با این هدف و نگرشی که شما دارید پیش رفته باشه
اینکه سیگنال بگیرید کپی ترید کنید و یا اینکه از همون ابتدا توقع جبران هزینه ها و یا حتی شکست های گذشته
در عالم واقعیت مسیر بسیار سختی و پیش رو دارید
تمرین و تمرین و تمرین
تازه بعد این همه تمرین میرسید به جایی که بتونید قدم اولتون و بردارید و وارد مرحله روانشناسی و تسلط بر اون بشید
و باید اعتراف کنم که با این ذهنیت که چطور هزینه های زندگی خرج و مخارج و پرداخت بدهی هام و چه کنم و غیره در یک کلام پوستتون کنده میشه
طاهرا ساده هست ولی به قول استاد ساده هست ولی اسون نیست
قطعا میتونید مخارج زندگیتون و در بیارید ولی با خودتون روراست باشید و از خودتون توقع 6 ماه یا حتی یکساله رو حتی با پشتکار زیادتون نداشته باشید چرا که دلسر نگران و آشفته میشید
تسلط به مباحث روانشناسی که اصلی ترین و سخت ترین مرحله آموزشتون دارهزمانبر و پوست کن ترین مرحله این مارکته
سعی کنید اگر واقعا نیازمند برطرف کردن مساله هزینه هاتونید یک کار برا خودتون دست و پا کنید و تازه اونوقت بتونید از وقت فراغتتون برای اموزش استفاده کنید

سلام خدمت تمامی دوستان عزیز و استاد آمینو گرامی
من یک سوال از خدمت استاد عزیز داشتم
کسانی که تمام وقت زمان خود را برای این بازار گذاشته اند و در اصل شغل اول آنها این بازار است ولی به سود دهی نرسیده اند و منتظر هستند که مخارج زندگی را از این بازار در آورند و مشغول یاد گیری آموزشها هستند چطوری می توانند ذهنشان را درگیر ترید نکنند و فقط صرفا مشغول آموزش باشند.
آیا برای این عزیزان راهکاری دارید مثلا قستمی که بتوانند سیگنال بگیرند یا کپی ترید انجام بشود تا بتوان ذهن را از معظل و مشکل هزینه های روزمره آزاد کرد.