سلام وقت بخیر
استاد روزت مبارک بخاطر انجمن زدی
امروز میخوام یک فیلتر ذهنی از خودم پیدا کردم با کمک دوستان عزیز انجمن براتون توضیح بدم و داشتم اشتباه میکردم.
همین طور میدونید من جوادی هستم و توی مسیر اصولی و درست انجمن نبود ی سری برا خودم بودم این چه معنی میده
به این معنی هسته من واقعا نمیدونستم دلیل این کارام چی میتونه باشه تا یکی از دوستان گفت دلیل این کارات چیه/چیو میخواد ثابت کنی/ من با خودم نشستم و بررسی کردم که دلیلش چیه دارم در قبال توصه های دوستان که ارزوی دوستان عزیز موفقیت من هسته مقاومت میکنم.
طبق بررسی های کردم من متوجه شدم درون خودم این جمله نهادینه شده بود که
من خودم میدونم باید چکار کنم خواهشا به من خورده نگیرید.
اینو با کمک دوستان پیدا کردم و ممنونم ازتون الان میدونم کجارو باید درست کنم مرسی واقعا از دوستان
این تجربه در اخطیارتون میزارم شاید دانشجو های جدید امدن و درونشون این جمله وجود داشت. بدون اینکه خودشون متوجه بشن این عادت در انها نهادینه شده باشد. این جمله که بالا نوشتم.
من خودم میدونم دارم چکار میکنم خواهشا به من خورده نگیرید.<یک باور محدود کننده است>
جوادی دوستون دارم
سلام استاد عزیز
میشه دو کلمه راحتی و سختی تفاوت هاشون برامون باز کنین؟
به عبارتی دیگه
راحتی یعنی چی؟
سختی یعنی چی؟
بررسی های کردم دوستان بببین معنا درستی داره یا نه؟
راحته یعنی میتونی انجامش بدی.
سخته یعنی نمیتونی انجامش بدی.
جوادی
ویرایش توسط Javadi1 : 05-07-2021 در ساعت 04:35
سلام وقتتون بخیر
کسانی که مشکل عدم تعهد به چک لیست و مشکل ترید خارج از برنامه(اوورترید)دارن این مطلب میتونه براشون مفید باشه.
کسایی که حوصله خوندن این مطلب را ندارن بیشتر بهش نیاز دارن چون این مسئله ریشه مشترکی با دوتا مشکل بالا داره.
به طور کلی دو شکل عدم تعهد داریم.
عدم تهعد آگاهانه(سهل انگاری)
عدم تعهد ناآگاهانه(فیزیولوژیک)
عدم تعهد آگاهانه:ناشی از تربیت غلط و تلقی رعایت قوانین به عنوان رنج و عدم رعایت قوانین به مثابه لذته.این باور به وسیله خانواده،مدرسه،جامعه،مذهب و دوستان به ما القا شده و بیشتر بخاطر انجام اجباری و تحت فشار قوانین و وظایف به وجود اومده.
اگر در زندگی فرد قانون شکن و بی تعهدی هستید احتمال اینکه این مسیر عصبی رنج و لذت در مغز شما تثبیت شده و به شکل عادت دراومده و از سطح آگاهی خارج شده باشه زیاده.در این صورت نیازه با تغییر باورهای ناخداگاهتون با روشهایی که هست جای این رنج و لذت را تغییر بدین .بعد از اون به مدتی به شکل آگاهانه ای با لذت متعهد و قانونمند باشید(در همه ابعاد)تا به مرور زندگیتون تغییر کنه.
عدم تعهد ناآگاهانه:این شکل از عدم تعهد تاثیر خیلی کمتری از خاطرات و باورها میگیره و بیشتر بخاطر فیزیولوژی مغزه.
عامل اصلی که مورد برسی قرار میدیم دوپامینه
دوپامین یه انتقال دهنده عصبیه.کار انتقال دهنده های عصبی ایجاد ارتباط بین نورونهاست.دوپامین نقشهای زیادی داره که نقش ایجاد شادی و رضایت و همچنین ایجاد تمرکز و به کار گیری حافظش اینجا برای ما اهمیت داره. در حقیقت خود دوپامین باعث نیست که باعث تمرکز میشه بلکه استفاده دوپامین در مغز به وسیله گیرنده های دوپامین باعث تمرکز و مواردی که گفتیم میشه(مثل انسولین که خودش به شکل مستقیم قند خون را کاهش نمیده بلکه به سلولها دستور جذب قند و کاهش قند خون را میده)
احساس نیاز و کمبود این ماده در زمان کار باعث بی قراری، بی توجهی،بی حوصلگی و سهل انگاری و مشکل در به کار گیری حافظه میشه.اینجاست که تمام علم ما و مواردی که کاملا بهش مسلط بودیم ناگهان به جهل تبدیل میشه و بعد از انجام معامله خودتون را سرزنش میکنید که چیشد من فلان مورد را ندیدم.
حالا چیکار کنیم که در زمان کار دچار تشنگی دوپامینی که نتیجش میتونه اوورترید ،عجله و بی تعهدی میشه نشیم ؟
1:تامین نیاز دوپامین در زمان کار:
به طور کلی دوپامین نقش حرکت ما به سمت حفظ حیات را داره.خود دوپامین نیست که به ما حس لذت میده بلکه فقط باعث تحریک ما برای حرکت به سمت لذت و دوری ما از رنج میشه.حالت عادی تکاملیش اینه که ما از اعمال حیاطی لذت ببریم و از شرایط و اعمال نامطلوب برای حیات دوری کنیم.پس ما به وسیله این هورمون به سمت غذا خوردن،آب خوردن،رابطه جنسی و...تحریک میشیم و از مسائل اضطراب آور و دردآور که حیات را به خطر میندازن دوری میکنیم و شرایط را تغییر میدیم.
راهکار:
مشخصه که با تنظیم این اعمال حیاتی در زندگی روزمره و همچنین خواب کافی و فعالیت بدنی(ورزش) و قرار گرفتن در معرض نور خورشید نیاز استاندارد ما به دوپامین تامین میشه و در زمان معامله دچار مشکلات ناشی از کمبودش نمیشیم.
پس لازمه زمانی که گرسنه یا تشنه هستید یا نیاز جنسی دارید یا خواب خوبی نداشتید و یا درگیر شرایط نامطلوب جسمی و روحی هستید یا استرس دارید به هیچ عنوان به بازار نزدیک نشید یا اگر در این شرایط معامله میکنید قید حسابتون را بزنید چون مغز شما تشنه دوپامینه و قطعا تمرکز و حافظه کافی ندارید و عجول و بی حوصله هستید و از همه بدتر اگر معامله کردن را لذت تلقی میکنید مغز شما دوپامین مورد نیازش را به وسیله اوورترید ازتون میگیره و نابود میشید.(البته ترید لذت بخشه ولی انجام افراطی هر عمل لذت بخشی میتونه ما را به قهقرا ببره). خوردن صبحانه و میان وعده غیر قندی(بخصوص قند ساده) داشتن یک لیوان آب کنار دستتون و توقف کار و استراحت هر 45 دقیقه تا یک ساعت یکبار،داشتن شرایط فیزیکی مطلوب در زمان کار و آگاهی به تکنیکهای کنترل استرس و افکار براتون واجبه.
2:تنظیم نیاز به دوپامین :
دوپامین به همون اندازه که در سطح نیاز استاندارد برای ما ضروری و مفیده میتونه در سطح نیاز افراطی، اعتیاد آور و خطرناک باشه.مشخصا وقتی این اعتیاد وجود داره ما با انجام اعمال طبیعی که گفته شد نمیتونیم سطح نیاز به دوپامین را تامین کنیم و به طور قطع دچار مشکل میشیم.
توضیح دادیم که بدن ما برای جذب ما به سمت حفظ بقا این سیستم پاداش را تعریف کرده.همین سیستم پاداش میتونه در سطح افراطی مثل پرخوری و رفتارهای جنسی نامطلوب در ما تبدیل به عامل به خطر افتادن حیات بشه.
از طرفی گفتیم این سیستم در جهت مقابله با رنج هم فعالیت میکنه .زمانی که انسان تحت تنشه به شکل خودکار جذب عوامل و رفتارهایی میشه که باعث فراموش شدن رنج و ایجاد لذت میشه(همون طور که گفتیم رنج و لذت برای مغز قابل تعریفه،دو نفری را تصور کنید که کنار هم ایستادن و یکی از سیگار کشیدن لذت میبره و نفر دوم از بوی سیگار رنج میکشه.)برخی عوامل تسکین دهنده مثل مواد مخدر و الکل یا حتی وب گردی و بازیهای کامپیوتری و استفاده از شبکه های مجازی ممکنه به لذت تبدیل بشن و بعد از چند بار انجامشون سیستم پاداش در مغز براشون ایجاد میشه و به شکل عادت و نهایتا اعتیاد درمیان.
مشکل اساسی ما با دوپامین اینه که با هربار دریافت دوپامین،مغز نسبت به اون سطح از دوپامین عادت میکنه. به خصوص زمانی که لذت مورد نظر از عامل لذت را نمیبره گیرنده های دوپامین مغز تخریب میشن و به اصطلاح نسبت به سطح بالاتری از دوپامین عادت میکنن و باعث میشن هر بار عمل را با شدت بالاتری تکرار کنیم تا پاداش دریافت کنیم.این دقیقا دلیل اوردوز در معتادین به مواد مخدر و انجام رفتارهای عجیب در افراد معتاد به سکسه.(این مثالها برای درک موضوعه وگرنه همه ما در سطوح مختلف درگیر این مشکل هستیم و نباید خودمون را بری از این اختلال سیستم هورمونی بدونیم)
حالا وقتی به سطح بالای دوپامین عادت کردیم طبیعتا اعمال عادی زندگی نمیتونه سطح شادی و رضایت و البته تمرکز ما را تامین کنه.دیدم افرادی را که برای بیدار موندن شب امتحان مواد مصرف کردن و بعد از مدتی دیگه نتونستن بدون مصرف مواد تمرکزشون را به دست بیارن.
معمولا اکثر مردم عادی به یه رفتار خاص اعتیاد دارن.این رفتار میتونه پرخوری،سیگار کشیدن حتی ورزش کردن یا گوش دادن به موسیقی ویا حتی اوورترید باشه.
نتیجه این موارد برای ما میشه عدم تعهد و تمرکز و احتمالا ترید خارج از برنامه.
راهکار:
کاری که ما باید انجام بدیم اینه که اولا اگر عادت نامطلوبی داریم ترکش کنیم تا مغز به مرور به سطح استاندارد نیاز به دوپامین برگرده و ثانیا جلوی مقاوم شدن مغز به سطح عادی دوپامین را بگیریم.برای این کار باید هر چند وقت یکبار روزه دوپامین(سرچش کنید) بگیرید که میتونه تاثیر فوق العاده ای روی آگاهی و تمرکز و تعهد و شادیتون داشته باشه.
صفحه زیر درمورد روزه دوپامین توضیح مختصر و مفیدی داده ،میتونید مطالعه کنید
https://virgool.io/@l3est/%D8%B3%D9%...x-v0zp0vk7zqi0
در حال حاضر 51 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 51 مهمان ها)