صفحه 274 از 556 نخستنخست ... 174224264272273274275276284324374 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 2,731 به 2,740 از 5552

موضوع: روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

  1. #2731

    mojtaba.k94 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2021
    محل سکونت
    تبریز
    نوشته ها
    752
    تشکر
    3,196
    8,680 بار در 792 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 20 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط MEMO نمایش پست ها
    امروز می خوام یه داستان عجیب ولی واقعی برات تعریف کنم ! تا حالا اسم کریس آنجل شعبده باز بزرگ به گوشت خورده؟ میدونستی یکی از بزرگترین شعبده باز های تاریخه ؟ به نظرت امروز می خوام در مورد کریس آنجل صحبت کنم ؟ نه !
    امروز می خوام درمورد هری هودینی الگوی کریس آنجل صحبت کنم . از این شعبده*باز تا سالها به عنوان بزرگترین شعبده باز دنیا یاد می*شد. امروز می خوام در مورد داستان یکی از شعبده بازی های هودینی باهات حرف بزنم که دنیا رو تکون داددر ادامه همراه من باش تا به سراغ این داستان جالب بریم هودینی کی بود؟

    هودینی شعبده باز مجارستانی بود که توی آمریکا زندگی می کرد و از بچگی توی سیرک کار کرده بود ، بنابراین با حقه های مختلف آشنا بود و می*توانست شعبده بازی*های زیادی انجام بده. هودینی یه مدت برای کسب درآمد توی یه قفل سازی مشغول بود .ترکیب شعبده بازی و قفل سازی باعث شده بود هودینی به اوج شهرت برسه. حتما میپرسی چطوری ؟ هودینی : استاد فرار!

    هودینی متوجه شد میتونه قفل ها رو باز کنه فقط کافیه یکم جذابیت ظاهری مثل شعبده بهش اضافه کنه تا همه مجذوبش بشن . برای همین تصمیم گرفت با کمک شعبده از زندان های بزرگ فرار کنه! اون به زندان های مختلف می رفت و برهنه می شد و با دست خالی شروع به باز کردن قفل زندان ها می کرد. البته اون یه سوزن خیلی کوچیک رو توی موهاش یا دهانش مخفی می کرد و با همان سوزن قفل ها رو باز میکردبا اینکه اون موقع اینترنت نبود ولی هودینی به شهرتی جهانی رسیده بود و همه اون رو می*شناختند. ولی این برای هودینی کافی نبود برای همین هودینی یه ادعای عجیب و غریب کرد! ادعای عجیب هودینی

    هودینی ادعا کرد میتونه توی هر زندانی که باشه قبل یک ساعت قفل اون رو باز کنه و از اون زندان خارج بشه. این یه ادعای بزرگ و عجیب بود و همه منتظر بودند ببینند چه اتفاقی قراره بیافته!رئیس یه زندان قدیمی در جنوب آمریکا این خبر و شنید و هودینی رو به زندان دعوت کرد تا ادعاش رو عملی کنهاین خبر همه جا پیچید. خیلی از مردم به زندان رفتند و منتظر شدند تا هودینی این شعبده رو انجام بده . به نظرت هودینی تونست از زندان بیاد بیرون؟ روز انجام شعبده!

    هودینی با اعتماد به نفس کامل و با یه دست کت و شلوار شیک وارد سلول زندان شد و در فلزی زندان هم روی اون بسته شد. هودینی اول کت و بعدش یه سیم نازک از داخل کمربندش درآورد و شروع کرد به باز کردن قفل. هودینی یک ساعت زمان داشت و مطمئن بود میتونه توی این یک ساعت قفل و باز کنهنیم ساعت گذشته و هودینی نتونست قفل و باز کنه ! اعتماد به نفسش جاش رو به اضطراب و استرس داده بود. عرق از سر و صورت هودینی سرازیر شده بود و درنهایت هودینی بعد از دو ساعت شکست خورد و کف سلول زندان دراز کشید. اون خیلی احساس شکست می*کردتوی همون لحظه ای که نا امیدی تو چهره هودینی مشخص بود ناگهان در سلول باز شد! اون هم نه به دست هودینی ! در به این دلیل باز شد که از اول قفل نبود! کافی بود هودینی در رو به سمت خودش بکشه تا در به راحتی باز بشه! رئیس زندان در رو قفل نکرده بود تا ببینه هودینی تو این لحظه چه کاری انجام میده!ولی هودینی اطمینان داشت که اون در قفل شده و تو ذهن خودش به این باور رسیده بود که این قفل با بقیه قفل ها فرق داره . در واقع این در توی ذهن هودینی قفل بود و باور ذهنی هودینی بهش اجازه نمیداد حتی قبل از تلاش برای بازکردن قفل ، یک بار در رو چک کنه و ببینه اصلا قفل هست یا نه ! قفل ذهن

    ذهن انسان خیلی قدرتمنده . همونطور که میشه یه کاری کرد که ذهن منبع حس های مثبت و خلاقیت باشه در عین حال میشه کاری کرد که ذهن به زندان تبدیل بشه و خود فرد رو توی اون زندان زندانی کنه!حتماً تا حالا توی زندگیت با این قفل های الکی مواجه شدی. حتما تا حالا توی زندانی که فکرت برات درست کرده گیر کردی. حتما تا حالا بعضی از مسائل رو اونقدر به خودت سخت گرفتی که نتونستی اونا رو حل کنی.یه موقع هایی هست میخوای یه کار جدیدی رو شروع کنی ، مثلا میخوای درس بخونی ، کار کنی ، ورزش کنی یا حتی یه عادت مثبت توی زندگیت به وجود بیاری ولی احساس میکنی یه چیزی مانعت میشه ! احساس میکنی توی ذهنت داره یکی باهات حرف میزنه و بهت میگه نمیتونی ! میگه تو قراره شکست بخوری! میگه این کار بی فایده است ! این صدا همون قفل ذهن توعه! نباید بذاری این قفل ها زیاد بشن چون قدرت تصمیم گیری و انتخاب رو ازت میگیرن !هودینی قبل از اینکه شروع به بازکردن قفل در کنه ، باید قفل توی ذهنش رو باز میکرد. این قفل توی ذهنه که باعث میشه نتونی هیچ کاری کنی پس یه بار برای همیشه تلاش کن و این قفل ها رو باز کن !ذهن تو قویترین نیروی توئه! این ذهن توئه که بهت میگه نمیتونی! بهت میگه تو برای این کار ساخته نشدی! مطمئن باش هیچ کدوم از اینها واقعیت نداره!هر موقع احساس کردی یه صدایی توی ذهنت بهت میگن نمیتونی ، به یاد داستان هودینی بیفت. توی زندگی واقعی هیچ در بسته ای وجود نداره فقط کافی شجاعت عبور کردن از همه درها رو داشته باشی.تمام !
    سلام دوست عزیز ، مطلبی که گذاشتی فوق العادس ، عالیه یعنی هر چی بگم کم گفتم ، من این مطلبو درک میکنم و درگیرشم ، بعضا آنقدر زیاد درگیرش میشم که خسته میشم و دیگه تسلیم میشم چون جنگیدن باهاش انرژی زیادی میبره ،به نظرم گفتگوهای درونی عذاب آورترین مشکلی که آدم میتونه داشته باشه ، رفته رفته حل میشن و زمان میبرن ، ولی در آخر حل شدنی هستن. بازم ممنونم از متن خوبی که به اشتراک گذاشتی.
    اهمیت هرچیز نه به خاطر ما که به خاطر خود اوست، ای کاش نگاه تو همان باشد که به آن می نگری. ناتانائیل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد نه در آنچه بدان می نگری...

  2. 10 کاربر برای این پست سودمند از mojtaba.k94 عزیز تشکر کرده اند:


  3. #2732

    mojtaba.k94 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2021
    محل سکونت
    تبریز
    نوشته ها
    752
    تشکر
    3,196
    8,680 بار در 792 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 20 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط MEMO نمایش پست ها
    سلام مجتبی جان

    دقیقا این همون مثال هست که میگن بهترین سیستم دنیا رو هم داشته باشید نمیشه سود کرد باهاش / ولی اینو بدونید وقتی از این مانع عبور کنیم ما دیگه اون انسان نیستیم و قطعا جهان رو از یه دید دیگه میبینیم


    من چند روز پیش داشتم وبینار استاد رو میدیدم که در مورد امواج گاما..بتا..آلفا صحبت میکرد و میگفت افرادی به اون موج میرسن که مثلا یکبار تا دم مرگ رفته باشند

    من قبلا گفتم یکبار تصادف کردم و تا پای مرگ رفتم و حرفشونو تایید میکنم

    قابل گفتن نیست که چه حسی هست و نمیشه توصیفش کرد که چه حالت روحی و ذهنی هست

    امیدوارم اگر شخصی هم توی این دنیا به این حالت دست پیدا کرد حداقل با تصادف نباشه / و قطعا اگر دوستی هم بتونه از این مانع که توی پست هودینی بگذره طور دیگه ای به جهان نگاه میکنه


    مثالشم توی کتاب دعوت به تمرین ذن هست : استاد ذن میتونه تشخیص بده که یک شخص به بیداری رسیده یا خیر ولی نمیتونه شخص رو به بیداری برسونه فقط میتونه تشخیص بده
    حال اینطرف (اگر مقایسه ام اشتباهه بگید) : استاد میتونه تشخیص بده کی تریدر شده و کی نه(برنامه هدف و دادن برنامه برای شخص دانشجو) ولی نمیتونه کسی رو مجبور کنه که تریدر شه و تقریبا به بیداری تریدری برسه
    راهشو نشونتون میده ولی رفتن این راه با ماستنقشه راه)

    چقدر همه چی بهم ربط داره / تقریبا من هر کتابی رو میخونم همین نکات چندین جا گفته شده/ مثل همون چرخه در چرخه ..حتی سریال دارک رو هم دیده باشید همینه چرخه باید چرخه رو تکمیل کنه

    اینجا بوجود اوردن چرخه با استاد بود تکمیلش با ما / قدیمیا تکمیلش کردن چرخه جدید مال ماست و چرخه بعدی مال بقیه و همه اینها توی فراکتال عظیم که هیچوقت هم کلوز نداره در حال تکمیله
    @amino

    موفق باشید
    من با حرفاتون موافقم و این چرخه رو در زندگیم حسش کردم،یه تجربه از خودم میگم شاید براتون جالب باشه: بعد دبیرستان من تصمیم گرفتم برم سربازی و بعدش بیام کنکور بدم و عملا 3سال از دوستام عقب موندم ولی به خاطر برنامه ای که داشتم عملیش کردم ، بعد خدمت سربازی رفتم کنکور آزمایشی ثبت نام کردم و هرماه یه امتحان در یه مدرسه داشتیم ، من فک کنم تنها نفر بودم که جدا از اون محیط بودم چون همهشون بچه دبیرستانی بودن که برای امتحان شرکت کرده بودن و کسی با شرایط من بینشون نبود و هر بار قبل امتحان من در حیاط دبیرستانه که قدم میزم و منتظر بودم تا امتحان شروع بشه ، شاید باورتون نشه این حرفم ، بچه هایی که در حیاط بودن انگار ورژن دیگه ای از دبیرستان خودم بودن که 3سال پیش داشتم یعنی تمام بچه ها با همون خصوصیت هاشون بودن ولی در قالب فردی دیگه و این خیلی برام عجیب بوده و هست ، این تجربه لمس نزدیک من از چرخه بود، انگاری یه نفر بودم که رفتم تو دنیای موازی و همون شرایط گذشتمو دارم با آدمای دیگه تجربه میکنم که همون خصوصیات افراد قبلی که باهاشون دوست بودم رو داشتن و یادش بخیر دنبال خودمم میگشتم بین اونا.
    از این تجربه من بعد یه سال فهمیدم وقتی استاد میگن چرخه ها تودرتو هستن و هر لحظه عمل میکنن یعنی چی.
    موفق باشین
    اهمیت هرچیز نه به خاطر ما که به خاطر خود اوست، ای کاش نگاه تو همان باشد که به آن می نگری. ناتانائیل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد نه در آنچه بدان می نگری...

  4. 10 کاربر برای این پست سودمند از mojtaba.k94 عزیز تشکر کرده اند:


  5. #2733

    Erfanalk آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2021
    نوشته ها
    2,714
    تشکر
    10,812
    12,929 بار در 2,793 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 2126 پست
    برچسب زده شده
    در 6 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrdad az نمایش پست ها
    ‏نرسه روزی که اون طرف بگردیم دنبال فلانی بگیم چی شد چرا جا موند
    سلام اقا مهران گل
    امیدوارم حالتون عالی باشه
    یک جمله از پستتون رو پاک نکردم و خیلی به دلم نشست _ متشکرم ازت
    گه گاهی انسان نیاز داره جملاتی رو که قبلا شنیده , همون جملات دوباره براش تکرار بشه و هی تکرار بشه (دانستن یک چیز و عمل کردن چیز دیگر)

    1)چه در دنیای بیرون و چه در دنیای تریدری با تکرار همان تفکرات قبل و بهتره بگم با انجام همان کارهای قبلی , شک نداشته باشید همان نتایج قبل براتون تکرار میشن
    2)سیستم ها مهم تر از اهداف هستند (بر عکس اگر هدفی هم نباشد سیستم هدفجو یا بهتره بگم انسان راهشو گم میکنه) : به جای قرار دادن اهداف در دور دست , اگر هدفمان به جای گذاشتن انرژی زیاد و فکر کردن زیاد به اهداف(درست ترید زدن باشد , درست تمرین کردن باشد , هدفمند کار کردن باشد و ....) , خود اهداف خود به خود به واقعیت تبدیل میشوند
    3)در مواجهه با مشکلات ما 3 دسته انسان داریم : 1)خیلی ساده ازش رد میشن 2)فکر میکنند اینبار دیگه اشتباه نمیکنند و صورت مسیله رو پاک میکنند 3)ابتدا نسبت به اشتباهشون اگاهی کامل و کافی پیدا میکنند و در رابطه با ان تحقیق میکنن , سپس در صدد حل ان مشکل گام بر میدارند و همان اشتباه رو دوباره تکرار نمیکنند و این میشه یک پله پیشرفت در زندگی

    همه ی ما اینهارو میدانیم اما : دانستن یک چیز و عمل کردن چیز دیگر

    بزارید با یک مثال ساده از خودم براتون واضحش کنم
    هدف گزاری هوشمند یکی از مواردی هست که نسان رو چندین گام به جلو پرت میکنه
    من چند روز پیش نشستم دیدم یک چرخه هم در دوستان و هم در خود من داره تکرار میشه و نسبت بهش اگاهی نداریم (حداقل میتونم بگم این مورد بخشی از چرخه هست)
    خیلی از دوستانی داریم که اینجا بر اساس درصد روزانه کار میکنن ( خود من کاربر دوره پرایس هستم و در دوره فراکتالی نیستم که هر روز حداقل چندین موقعیت ترید داشته باشم) خود من هم بر اساس درصد روزانه کار میکردم _ اما متوجه یه مشکل هم در خودم و هم در تمام بیشتر دوستان شدم , اون مشکل این بود که چون بر اساس درصد روزانه (3درصد) کار میکردم , ممکن بود مارکت در یک روز حدودا 5 تا موقعیت عالی بده به دلیل ساختار خوب مارکت , ولی چون من در یک پوزیشن و در یک موقعیت 3 درصدمو گرفته بودم , موقعیت های دیگه رو نمیگرفتم _ ولی ممکن بود مارکت مثل چند روزی که هست موقعیت های جالبی (حداقل طبق چک لیست من) برام بوجود نیاره _ ولی منی که بر اساس درصد روزانه کار میکردم (مجبور نگیم ) باید 3 درصد امروزمو میگرفتم (حداقل در احساساتم بایدی وجود داشت) _ بنابراین دنبال موقعیت بودم صبح تا شب و از اینجا چرخه شروع میشد : در یک موقعیت بد وارد میشدم و میدونستم اصلا جای خوبی نیست و 3 درصد ضرر میکردم بنابراین حس جبران ضرر در من شعله ور میشد (اینو در مشکلات روانشناسیم که یه دفتر دیگه دارم واسش نوشتم و در صدد رفه این مشکل هستم و نسبت به اوایل خیلی خیلی بهتر شدم) بنابراین باز در یک موعیت بد وارد میشدم و دوباره ضرر , حالا دیگه کمکم احساساتم و خشمم شعله ور تر میشد و در بدترین حالت چک لیست میرفت کنار (کلا در تیپ شخصیتی ای که دارم , از این متنفرم که بی مورد و به صورت بی هدف یک کاری رو انجام بدم , یعنی سودی که خارج از چک لیست برام به دست میاد اصلا برام مهم نیست و از اول روزهای تریدریم تا به الان خارج از چک لیست عمل نکردم) و وقتی از چک لیست خارج شدیم ممکنه درصد ریسک بره بالا و مطمینن حد ضرر هم نخواهید داشت و یا حساب رو برمیگردونید و یا به امید واهی برگشت قیمت کل حساب رو از دست میدید (البته این بار برگشت دفعه بعد برگشت میخواید چیکار کنید؟)
    بنابراین اومدم گام رو به جای درصد روزانه پیاده کردم و نتایج به دست امده رو در اینده براتون در یک پست به اشتراک خواهم گذاشت

    شاد و پیروز باشید
    ویرایش توسط Erfanalk : 11-25-2022 در ساعت 13:15

  6. 12 کاربر برای این پست سودمند از Erfanalk عزیز تشکر کرده اند:


  7. #2734

    abolfazljafari11 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2021
    محل سکونت
    کرمان
    نوشته ها
    1,601
    تشکر
    2,697
    8,188 بار در 1,624 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 63 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط MEMO نمایش پست ها
    سلام وقت بخیر من توی سایتشون هستم ولی دوره شون رو ندیدم ممنون میشم ادرس دوره شون رو قرار بدید موفق باشید
    سلام این دوره روانشناسی رو دیدین؟؟خوب و موثر بود؟؟؟
    لطفا از دوستان هم کسی شرکت کرده نظرشو بگه
    بهترین اموزگاران آن هایی هستند
    که به تو نشان میدهند کجا را نگاه
    کنی اما نمیگویند چه ببینی
    <<<<<امینو>>>>

  8. 7 کاربر برای این پست سودمند از abolfazljafari11 عزیز تشکر کرده اند:


  9. #2735

    abolfazljafari11 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2021
    محل سکونت
    کرمان
    نوشته ها
    1,601
    تشکر
    2,697
    8,188 بار در 1,624 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 63 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط MEMO نمایش پست ها
    سلام ابوالفضل جان حالت چطوره

    من دوره شون رو دارم ولی حقیقتا وقت نکردم مشاهده اش کنم / میزارمش برای اواخر دوره فراکتالی که برای ترید و روانشناسی ترید بود بزارمش
    البته نمیدونم ایشون راضی باشند من دوره شون رو رایگان ببینم یا نه یه ایمیل قبل از استفاده بهش میزنم(هرشخص عقاید خودشو داره)
    از بقیه دوستان اگر مشاهده کردند نظرشونو بیان کنند

    موفق باشید
    ممنون ممو جان

    دو سه ماهی هست که تمرکز کامل گذاشتم روی مباحث روانشناسی داشتم پست هارو میخوندم که رسیدم به این پست اول حرف استاد یادم اومد که گفت اطلاعات فایده نداره و باید عمل کنیم و به این فکر کردم مقالات داخل سایت و فایل های روانشناسی استاد کافین فقط باید بهشون عمل کنم بعد دیدم شما خیلی توی تاپیک روانشناسی فعالین(دارم ازاول تمام پست های تاپیک رو میخونم)گفتم سوال کنم ببیتم مفید بوده یا ن
    بازم ممنون
    بهترین اموزگاران آن هایی هستند
    که به تو نشان میدهند کجا را نگاه
    کنی اما نمیگویند چه ببینی
    <<<<<امینو>>>>

  10. 6 کاربر برای این پست سودمند از abolfazljafari11 عزیز تشکر کرده اند:


  11. #2736

    Mehrdad az آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2021
    محل سکونت
    karaj
    نوشته ها
    501
    تشکر
    11,030
    3,851 بار در 512 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 29 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Erfanalk نمایش پست ها
    سلام اقا مهران گل
    امیدوارم حالتون عالی باشه
    یک جمله از پستتون رو پاک نکردم و خیلی به دلم نشست _ متشکرم ازت
    گه گاهی انسان نیاز داره جملاتی رو که قبلا شنیده , همون جملات دوباره براش تکرار بشه و هی تکرار بشه (دانستن یک چیز و عمل کردن چیز دیگر)

    1)چه در دنیای بیرون و چه در دنیای تریدری با تکرار همان تفکرات قبل و بهتره بگم با انجام همان کارهای قبلی , شک نداشته باشید همان نتایج قبل براتون تکرار میشن
    2)سیستم ها مهم تر از اهداف هستند (بر عکس اگر هدفی هم نباشد سیستم هدفجو یا بهتره بگم انسان راهشو گم میکنه) : به جای قرار دادن اهداف در دور دست , اگر هدفمان به جای گذاشتن انرژی زیاد و فکر کردن زیاد به اهداف(درست ترید زدن باشد , درست تمرین کردن باشد , هدفمند کار کردن باشد و ....) , خود اهداف خود به خود به واقعیت تبدیل میشوند
    3)در مواجهه با مشکلات ما 3 دسته انسان داریم : 1)خیلی ساده ازش رد میشن 2)فکر میکنند اینبار دیگه اشتباه نمیکنند و صورت مسیله رو پاک میکنند 3)ابتدا نسبت به اشتباهشون اگاهی کامل و کافی پیدا میکنند و در رابطه با ان تحقیق میکنن , سپس در صدد حل ان مشکل گام بر میدارند و همان اشتباه رو دوباره تکرار نمیکنند و این میشه یک پله پیشرفت در زندگی

    همه ی ما اینهارو میدانیم اما : دانستن یک چیز و عمل کردن چیز دیگر

    بزارید با یک مثال ساده از خودم براتون واضحش کنم
    هدف گزاری هوشمند یکی از مواردی هست که نسان رو چندین گام به جلو پرت میکنه
    من چند روز پیش نشستم دیدم یک چرخه هم در دوستان و هم در خود من داره تکرار میشه و نسبت بهش اگاهی نداریم (حداقل میتونم بگم این مورد بخشی از چرخه هست)
    خیلی از دوستانی داریم که اینجا بر اساس درصد روزانه کار میکنن ( خود من کاربر دوره پرایس هستم و در دوره فراکتالی نیستم که هر روز حداقل چندین موقعیت ترید داشته باشم) خود من هم بر اساس درصد روزانه کار میکردم _ اما متوجه یه مشکل هم در خودم و هم در تمام بیشتر دوستان شدم , اون مشکل این بود که چون بر اساس درصد روزانه (3درصد) کار میکردم , ممکن بود مارکت در یک روز حدودا 5 تا موقعیت عالی بده به دلیل ساختار خوب مارکت , ولی چون من در یک پوزیشن و در یک موقعیت 3 درصدمو گرفته بودم , موقعیت های دیگه رو نمیگرفتم _ ولی ممکن بود مارکت مثل چند روزی که هست موقعیت های جالبی (حداقل طبق چک لیست من) برام بوجود نیاره _ ولی منی که بر اساس درصد روزانه کار میکردم (مجبور نگیم ) باید 3 درصد امروزمو میگرفتم (حداقل در احساساتم بایدی وجود داشت) _ بنابراین دنبال موقعیت بودم صبح تا شب و از اینجا چرخه شروع میشد : در یک موقعیت بد وارد میشدم و میدونستم اصلا جای خوبی نیست و 3 درصد ضرر میکردم بنابراین حس جبران ضرر در من شعله ور میشد (اینو در مشکلات روانشناسیم که یه دفتر دیگه دارم واسش نوشتم و در صدد رفه این مشکل هستم و نسبت به اوایل خیلی خیلی بهتر شدم) بنابراین باز در یک موعیت بد وارد میشدم و دوباره ضرر , حالا دیگه کمکم احساساتم و خشمم شعله ور تر میشد و در بدترین حالت چک لیست میرفت کنار (کلا در تیپ شخصیتی ای که دارم , از این متنفرم که بی مورد و به صورت بی هدف یک کاری رو انجام بدم , یعنی سودی که خارج از چک لیست برام به دست میاد اصلا برام مهم نیست و از اول روزهای تریدریم تا به الان خارج از چک لیست عمل نکردم) و وقتی از چک لیست خارج شدیم ممکنه درصد ریسک بره بالا و مطمینن حد ضرر هم نخواهید داشت و یا حساب رو برمیگردونید و یا به امید واهی برگشت قیمت کل حساب رو از دست میدید (البته این بار برگشت دفعه بعد برگشت میخواید چیکار کنید؟)
    بنابراین اومدم گام رو به جای درصد روزانه پیاده کردم و نتایج به دست امده رو در اینده براتون در یک پست به اشتراک خواهم گذاشت

    شاد و پیروز باشید
    خواهش میکنم عرفان عزیز
    اون مطلب کاملا دلی بود و با صداقت کامل نوشتم
    واقعا دوست دارم بچه هایی که انرژی میزارن به نتیجه های خوبی برسن
    نکته ای که این وسط هست
    تماااااام مسیر رو استاد چراغونی کرده و پله به پله مشخصه
    فقط کافیه گوش بدیم
    همین مثالی که شما زدید رو استاد داخل وبینار ها گفتن
    یا خیلی از اشتباهاتی که میکنیم و نتیجه هایی که بهش می رسیم
    بعدا میبینیم استاد در دوره مطرح کردن فقط صرفا به خاطر اینکه گوش نکردیم یا توجه نداشتیم بهشون یا اینکه آگاهی نداشتیم توی اون لحظه که دریافت کنیم
    ویرایش توسط Mehrdad az : 11-25-2022 در ساعت 19:54

  12. 9 کاربر برای این پست سودمند از Mehrdad az عزیز تشکر کرده اند:


  13. #2737

    seyed_hossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    نوشته ها
    118
    تشکر
    506
    1,896 بار در 128 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 2 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    سلام خدمت دوستان و امینو عزیز __ استاد یه سوال .اگه دوستان دیگه هم که کامل به این مبحث مسلط هستن ممنون میشم جواب بدن

    تو فایل دیشب (امینوتایم) استاد در بخشی از فایل گفتن باید انگیزه برای موفق شدن و نتیجه گرفتن باید درونی باشه نه بیرونی مثل مسابقه ترید با جوایز گزاشتن __سوال من اینه چجوری انگیزه درونی ایجاد کنیم من احساس میکنم عامل نتیجه نگرفتنم نداشتن انگیزه درونی ممنون میشم جواب سوالم رو بدین (سپاس)
    کد:
    امینو
    @amino

  14. 8 کاربر برای این پست سودمند از seyed_hossein عزیز تشکر کرده اند:


  15. #2738

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,459 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    سلام و وقتتون بخیر
    باور دارم که عالی هستید

    نوشتن باعث فکر کردن میشود
    فکر کردن باعث ایجاد تصویر در ذهنتان میشود
    تصاویر ، احساسات را کنترل میکنند
    احساسات باعث عمل کردن میشوند
    اعمال ، نتایج را میسازند


    بهترینهارو آرزو دارم برا هممون ، در هر دو جهان
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  16. 14 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  17. #2739

    Mehrdad az آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2021
    محل سکونت
    karaj
    نوشته ها
    501
    تشکر
    11,030
    3,851 بار در 512 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 29 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط seyed_hossein نمایش پست ها
    سلام خدمت دوستان و امینو عزیز __ استاد یه سوال .اگه دوستان دیگه هم که کامل به این مبحث مسلط هستن ممنون میشم جواب بدن

    تو فایل دیشب (امینوتایم) استاد در بخشی از فایل گفتن باید انگیزه برای موفق شدن و نتیجه گرفتن باید درونی باشه نه بیرونی مثل مسابقه ترید با جوایز گزاشتن __سوال من اینه چجوری انگیزه درونی ایجاد کنیم من احساس میکنم عامل نتیجه نگرفتنم نداشتن انگیزه درونی ممنون میشم جواب سوالم رو بدین (سپاس)
    کد:
    امینو
    @amino
    سلام سید عزیز
    بنده مسلط نیستم اما شیوه ای که برای خودم جواب داده رو صرفا میگم بلکه ایده ای باشه برای شما.
    تفاوت انگیزه درونی و انگیزه بیرونی مثل تفاوت شمع و ترقه هست
    شمع تا عمر داره همیشه روشن و فعال و با یک میزان مشخصی نور به کارش ادامه میده
    اما ترقه یک لحظه ی کوتاه و با سر و صدای زیاد و نور زیاد بعدش دیگه خاموش و نیست میشه
    واسه انگیزه درونی باید بگردید و یک چرایی پیدا کنید از خودتون
    چرا میخواهید موفق بشید؟
    تا موقعی که جواب این چرا پیدا نشه انسان نتیجه جالبی نمیگیره
    همونطوری که استاد گفتن انسان یه سیستم عامل هدف جو هستش
    باید یه نقطه ای واسه رسیدن و دلیلی داشته باشه تا سوخت حرکتش تامین بشه
    به عنوان پیشنهاد بگردید توی زندگی ببینید چی واقعا اذیتتون میکنه ؟
    تغییر همون میتونه یه انگیزه درونی باشه واسه حرکت کردن
    مولانا خیلی زیبا بیان میکنه در این مورد
    از همانجا که رسد درد همانجاست دوا

  18. 13 کاربر برای این پست سودمند از Mehrdad az عزیز تشکر کرده اند:


  19. #2740


    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    نوشته ها
    79
    تشکر
    432
    716 بار در 83 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط seyed_hossein نمایش پست ها
    سلام خدمت دوستان و امینو عزیز __ استاد یه سوال .اگه دوستان دیگه هم که کامل به این مبحث مسلط هستن ممنون میشم جواب بدن

    تو فایل دیشب (امینوتایم) استاد در بخشی از فایل گفتن باید انگیزه برای موفق شدن و نتیجه گرفتن باید درونی باشه نه بیرونی مثل مسابقه ترید با جوایز گزاشتن __سوال من اینه چجوری انگیزه درونی ایجاد کنیم من احساس میکنم عامل نتیجه نگرفتنم نداشتن انگیزه درونی ممنون میشم جواب سوالم رو بدین (سپاس)
    کد:
    امینو
    @amino
    سلام
    وقتتون به خیر
    استاد تو فایل های روانشناسی در یوتیوب فک کنم چهارتا فایل در مورد اشتیاق سوزان ساختن
    اونجا توضیح دادن که اشتیاق سوزان (یا همان سوخت برای حرکت) چیه و چطوری میشه بوجودش آورد
    دیدن اون فایل ها خیلی به من کمک کرد که انگیزه هام رو پیدا کنم
    پ.ن: امیدوارم یاداوری این فایل ها بهتون کمک کرده باشه
    پ.ن2:خیلی ممنون از شما،چون باعث شد دوباره برنامه بزارم برای دیدن و نکته برداری و استفاده از این فایل های عالی
    ممنونم
    ویرایش توسط SAM.T : 11-26-2022 در ساعت 16:35 دلیل: غلط املایی
    بر خیری که شخصا می توانید برسانید تمرکز کنید،
    نه بر مسایلی که باقی می ماند و یا حل شان دست شما نیست.
    پیتر سینگر (فیلسوف اخلاق )

  20. 13 کاربر برای این پست سودمند از SAM.T عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 58 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 58 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •