صفحه 271 از 556 نخستنخست ... 171221261269270271272273281321371 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 2,701 به 2,710 از 5553

موضوع: روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

  1. #2701

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,460 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Farhan نمایش پست ها
    سلام، امیدوارم که حال همگی دوستان عالی باشد.



    موضوعی که میخواهم درباره آن بنویسم بحث احساس لیاقت و هیجان در داشتن یک مبلغ پول است. چیزی که خودم طبق تجربه دیده* ام این است که وقتی کسی برای خواسته ی والایی (در اینجا برای پولی) تلاش حداکثری نکرده باشد و به قول معروف خون دل نخورده باشد و به خواسته اش برسد، در نتیجه ی رسیدن به خواسته اش دچار هیجانات شدید می شود. در اینجا می شود در کار خودمان معادل سازی اش کنیم، یعنی می توان گفت که اگر کسی برای معامله ای که می زند دلیل و تحلیل نداشته باشد و برای رسیدن به آن درجه ی تحلیل و دلیل ورودش تلاش حداکثری حداقل به مدت چندسال نکرده باشد، وقتی مبلغ اکانتش به درصدهای بالای سود و رشد می رسد آن فرد از داشتن آن و دیدن آن مبلغ در حسابش دچار هیجان می شود و همین در ادامه باعث نتایج منفی می شود. بگذارید یک مثال از مورد دیگری بزنم. فرض کنید یک کارگر یک روز برای کار به جایی رفته و آخر روز به نسبت کار سختی که انجام داده انتظار دریافت حق الزحمه ی خودش را دارد. آیا این فرد در پایان روز وقتی دستمزد خود را می گیرد خیلی خوشحال می شود و بالا و پایین می پرد که توانسته آن مقدار پول بدست بیاورد؟ قطعا خیر. دلیل این کار این است که آن فرد برای پولی که بدست آورده تلاشی حداکثری در آن روز انجام داده و همین باعث شده که خود را لایق داشتن آن پول بداند و این باعث ایجاد احساس لیاقت نسبت به آن پول شده است و همین احساس لیاقت است که باعث می شود که اگر مثلا صاحب کارش پول او را نپردازد برود و با صاحب کارش دعوا کند و بالاخره پولی که می داند حقش است و نسبت به آن احساس لیاقت می کند را بگیرد. نکته ی جالب این است که همان فرد اگر در مسیر برگشت از سرکارش به خانه اسکناسی به مبلغ همان دستمزد روزش را روی زمین پیدا کند و آن را بردارد (البته که این کار کار درستی نیست، صرفا بابت مثال عرض شد.) بابت آن پولی که پیدا کرده خیلی خوشحال می شود و بسیار ذوق می کند و بالا و پایین می پرد و ممکن است همان شب خانواده اش را برای بیرون غذا خوردن با آن پول پیدا شده دعوت کند. مقدار پولی که حاصل از کار بود و پولی که از روی زمین پیدا کرد تفاوتی نداشتند اما چه چیزی باعث شد که بابت پول اول هیچ هیجانی نداشته باشد و بابت پول دوم آنقدر هیجان داشته باشد؟ دلیل این تفاوت همان احساس لیاقتی است که می تواند ناشی از تلاش حداکثری برای پول اول باشد و عدم تلاشی که برای پول دوم وجود داشت. شاید به این موضوع در ایران دقت کرده باشید که می گویند:"مردم عاشق چیز های مفتی اند." در حالی که مردم اگر همان چیزها را بخرند هیجان چندانی برای آن ندارند. شاید در برنامه هایی که استاد برای کسانی که اولین حساب های ریل شان را باز می کنند می دهند نیز این موضوع لحاظ شود. مثلا می گویند که هفته ی اول روزی یک درصد و باید آخر هفته آن را برداشت کنید. آن مبلغ بیش از اینکه نیاز مالی را بخواهد تامین کند همین احساس لیاقت را به تریدر می دهد و تریدر بعد از مدتی با اطمینانی که به خودش و ترید هایش پیدا می کند، خود را لایق کار با مبالغ بالا نیز می داند و می تواند بدون هیچ مشکلی با آن مبالغ کار کند.


    نتیجه ای که میتوان گرفت این است که تلاش حداکثری میتواند احساس لیاقت و آگاهی ما را برای کار با مبالغ بالا افزایش دهد. البته نباید اینطور برداشت شود که با صرف گذاشتن زمان زیاد و تلاش حداکثری باید "انتظار" خاصی از بازار داشته باشیم. در اینجا منظور تلاش هوشمندانه و اصولی طبق مطالب دوره است.



    با آرزوی شادکامی
    سلام و وقتتون بخیر خدمت شما دوست عزیز فرهان
    باور دارم که عالی هستید
    ابتدا تشکر میکنم از این پست زیباتون
    با اجازتون در جهت تکمیل این پستتون من هم نظرات و برداشتهای خودم رو میگم و احتمال اینکه باعث کمک به دیگران بشه هست ، چون میخوام یک مقدار دقیقتر و عمیقتر این بخش رو باهم بررسی کنیم و به جاهای خوبی برسیم و وارد بطن موضوع بشیم
    همونطور که شما هم گفتید وقتی یک شخصی بیشتر از اون مبلغی که در حد انتظارش هست بدست میاره هیجانی میشه و ازدستش میده (چرا ؟) ، حالا این مبلغ بسته به انسانها و ظرفیتشون متفاوت هست ، با اجازتون در این بخش میخوام سخت تلاش کردن و خون دل خوردن رو قبول نکنم ، چون اصلا درآمد زیاد ربطی به تلاش زیاد و سختی کشیدن نداره و این برمیگرده به باورهایی که در ما ساخته شده ، والا در مدت زمان بسیار کم و با تلاش کم این امکان هست که مبالغ بسیار هنگفتی درآمد داشته باشه فقط باید باور داشته باشیم ، همونطور که شما در عکس کتاب هم گذاشتید چندین بار اشاره شده به کلمه باور و این باور از کجا میاد همون ناخودآگاهمون و حالا اون چطور برنامه ریزی شده : بر اساس دیتاهای ورودی که بهش دادیم از طریق خودآگاه و در مرور زمان و تکرار تبدیل به باور شده در این شخص
    حالا میخوام اون چرا که در بالا نوشتم رو باز کنیم که چرا هیجانی میشه و ازدست میده ؟
    علت اصلی درون شخص هست و ناخودآگاهش ، شما همونطور که فرمودید بحث لیاقت و ارزشمندی هست که اون شخص باید خودش رو لایق اون میزان پول بدونه اما چون احساس میکنه که لیاقتش رو نداره ناخودآگاه همش رو از دست میده که همون میشه هیجان یا هر چیزی که اسمش رو بگذاریم ، حالا آیا واقعا با سخت تلاش کردن و اصولی کار کردین این شخص میتونه لیاقت خودش رو بالا ببره تا در آینده وقتی باز هم همچین پولی رو بدست آورد از دستش نده ؟ جواب یک نه بزرگ هست
    تنها کاری که شخص میتونه انجام بده ساختن باور هست و برای این کار هم باید روی ناخودآگاهش کار کنه تا بتون حس لیاقت و ارزشمندیش رو بالا ببره
    مثال : وقتی شخصی در ذهن ناخودآگاهش برنامه ریزی شده برای ماهانه 10 میلیون تومان ، اگر در یک پوزیشن و در عرض چند دقیقه مبلغ 10 میلیون تومان یا بیشتر از اون رو در یک معامله بدست بیاره قطعا و 100% ازدستش خواهد داد ، حالا با هیجان یا هر چیز دیگه ای ، حالا اینجا باید علت پیدا بشه تا این کار تکرار نشه ، علت این رفتار توسط ناخودآگاه شخص هست و اگر دقت کنید اکثریت دوستانی که این اتفاق براشون میفته میان و مینویسن اصلا نمیدونم چی شد و چه اتفاقی افتاد اصلا انگار خودم پشت سیستم نبودم و یک شخص دیگه این پوزیشن رو باز کرد و حسابم رو کال کرد ، میگه اصلا بعدا که بررسی کردم دیدم اینجا اصلا موقعیت ورود به بای نبود و یک موقعیت عالی سل بود نمیدونم چرا بای زدم ، حالا اینجا همون ناخودآگاه شخص هست که کار میکنه و بحث حس لیاقت و ارزشمندی چرا ؟ چون ذهن ناخودآگاه اون شخص برای کار انجام دادن به مدت 1 ماه و دریافت پاداش و مبلغ 10 میلیون تومان برنامه ریزی شده و تبدیل شده به باور و وقتی شخص در مدت زمان کم این رو بدست میاره ، ذهن ناخودآگاه سریع از درون یک آلارم میده و میگه یک اتفاقی افتاده و از تعادل خارج شده و در مدت کم مبلغ بیش از 10 میلیون تومان بدست اومده و باید برگردونمش به تعادل و رو مبلغ ماهانه 10 میلیون تومان، حالا اینجا با هر روش مختلفی که بتونه اون شخص رو مجاب خواهد کرد که پول رو از دست بده تا برسونه به منطقه امن و راحتی که از داخل چندین سال هست برنامع ریزی شده و وقتی این اتفاق افتاد راحت میشه و میگه ماموریت انجام شد و از شخص محافظت کردم و چیزی رو که از تعادل خارج شده بود برگردوندمش به حالت نرمال و تعادل قبیل ، چون اون اصلا خوب و بد نمیدونم و اون چیزی رو که ما قبولوندیم بهش باور کرده و برای محافظت از ما داره عمل میکنه به هر طریقی که اسمش رو هیجان یا هر چیزی میشه گذاشت و تنها کارش محافظت از ما هست
    حالا یکی از علتهای اصلی اینکه استاد هم در حساب ریل میگن روزانه یک پوزیشن و افزایش بالانس 1% و با کمترین حجم هم همینه تا تریدر و ناخودآگاهش همراه با بالانسش رشد کنه و آموزش ببینه و باورهاش ساخته بشه تا بتونه این میزان پول رو در مدت زمان بسیار کم قبول کنه
    بازم ممنوم از پست زیباتون و خواستم من هم تجربیاتم رو با شما عزیزان به اشتراک بگذارم چون ما همه باهم و در کنار هم موفقیم
    با اجازه دوستان برای اینکه این پست طولانی نشه و حوصله دوستان سر نره روش کار روی ناخودآگاه و ایجاد تغییر رو در پست بعدی جمع بندی میکنم که برداشتهای خودم هست از تمام دیتاهای دریافتیم که شامل مقالات ، فایلهای استاد ، کتابها ، دوره ها ، و تجربیات دوستان و از سایتهای مختلف
    بهترینهارو آرزو دارم برا هممون ، در هر دو جهان
    همه چیز از درون شکل میگیره و نتایج در بیرون خودش رو نشون میده
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  2. 15 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  3. #2702

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,460 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    سلام و وقتتون بخیر دوستان
    باور دارم که عالی هستید
    این پست مربوط به برداشتهای خودم هست در مورد کار روی ناخودآگاه و تصویر ذهنی و خلق چیزهایی که میخوایم و چون بر اساس چیزهایی که به ذهنم میاد تایپ میکنم احتمال اینکه بعضی جاها جمله بندیم صحیح نباشه هست و سعیم رو میکنم که به بهترین شکل ارایه بدم و در ابتدا عذرخواهی میکنم اگر ایرادی بود
    نتایج از عملکرد های ما به دست می آید و عملکردهای ما از تصاویر ذهنی و افکاری که نسبت به خودمان داریم و این تصاویر و افکار از ذهن ناخودآگاهمان می آیند و ذهن ناخودآگاهمان توسط دیتاهای دریافتی از ذهن خودآگاهمان که تکرار کرده ایم و باور کرده ایم برنامه ریزی شده است .
    حالا ما وقتی در سدد ساختن عادت جدید یا انجام کار جدید هستیم و آن را شروع میکنیم ، بعد از گذشت مدتی مبینیم که دوباره به آن عادتهای قبلی بازگشته ایم یا آن کار جدید را که باید انجام میدادیم را کنا گذاشته ایم ، و برایمان این سوال پیش می آید که علت چیست و چرا این اتفاق می افتد با وجود اینکه شما تمام تلاش خود را میکنید و مقاومت میکنید که عادتها و کارهای جدید را نگهدارید و با زور و قدرت ادامه میدهید اما این اتفاق نمی افتد و دوباره به برنامه های قبلی خود باز میگردید .
    علت :
    شما وقتی یک عادت جدید یا یک کار جدید را میسازید ، این فکر توسط ذهن خودآگاهتان طراحی شده است و مستقیما بدون گذر از مراحل ذهن ناخودآگاه و افکار و تصویر شخصی از خودتان وارد مرحله عمل شده است و بعد از مرحله عمل هم مرحله نتایج هست که در بیرون خودش رو نشون میده .
    حالا اینجا و در طی این مراحل چه اتفاقی میفته ؟
    شما به زور و با تلاش و مقاومت برای مدتی آگاهانه آن عادت و عملکرد جدید را انجام میدهید ، اما دریغ از اینکه تصویر شخصی و ذهن ناخودآگاه شما همان قبلی هستند و هیچ تغییر ی در آنها به وجود نیاورده اید و انها شما را دوباره برمیگردانند به آن حالت اولیه و افکار و تصاویر ذهنی و کارهایی که قبلا انجام میدادید و شما در انجام عادت و عملکرد جدید شکست میخورید و ناخودآگاه دوباره همان کارهای قبلی را تکرار میکنید ، چون همانطور که میدانید این این ذهن ناخودآگاه ما هست که کل بدن و عملکرد و نتایج و شرایط بیرونی ما را کنترل میکند ، پس باید همراه با ذهن خودآگاه ما و ورود عادت و کار جدید باید تصویر ذهنی و ناخودآگاه ما دوباره برنامه ریزی شود و عوض شود تا عادات و کارهای جدید ادامه دار باشند و تمام مراحل همسو باهم تا هیچ گونه مقاومتی از درون وجود نداشته باشد .
    حالا چطور میتوانیم روی ناخودآگاهمان تاثیر بگذاریم و دوباره برنامه ریزیش کنیم ؟
    یکی از بهترین روشها که تاثیرگذاری بیشتر داره تصویر سازی ذهنی هست
    حالا منظور از تصویر سازی ذهنی چیست ؟
    بستن چشمانمان و دیدن خودمان(تجسم و تخیل ) در ذهنمان در آن شرایطی که خواهان آن هستیم .
    حالا چطور میشود این تصاویر را واقعی کرد و قدرت آن را بیشتر نمود ؟
    با اضافه کردن حواس پنج گانه به این تصاویر که در ذهنمان هست تا احساسشان کنیم واقعی هستن و ما الان در اون لحظه هستم (بوهارو حس کنید، رنگهارو ببینید، صداهارو بشنوید ،گرما و سرمارو حس کنید) و این احساس ها باعث عملکرد میشوند و این عملکردها باعث نتایج میشوند .
    حالا بهترین زمان برای انجام تصویر سازی ذهنی چه زمانی هست تا بیشترین تاثیر و قدرت رو داشته باشه ؟
    شب درست قبل از خواب و صبح درست بعد از بیداری انجام شود .
    حالا چرا این زمان ها بیشترین تاثیر را دارد ؟
    چون در این زمانها ذهن خودآگاه شما که ذهن استدلالی شما است و با دلیل و منطق کار میکند خاموش میشود و از چرخه عملکرد سیستم بدن خارج میشود و ذهن ناخودآگاه شما روشن هست و چون در این لحظه از نظر امواج مغزی درست در موج آلفا هستیم ، بهترین زمان برای دست یابی و ورود به ضمیر ناخودآگاه و برنامه ریزی مجدد اون هست .
    این نظرات وتجربیاتی بود که داشتم و خواستم با شما دوستان به اشتراک بگذارم و میتونه کاملا درست یا کاملا غلط باشه ،اما من دارم جواب میگیرم ازش
    خودآگاه فکر کنید + تصاویر ذهنی بسازید با حواس 5گانه +ذهن ناخودآگاهتان را برنامه ریزی کنید + عمل کنید = نتایج کسب کنید
    دوستان لطفا تصویر سازی ذهنی شب قبل از خواب رو جدی بگیرید در اون لحظه قابلیت خلق هر چیزی رو که بخواید توسط ذهنتون دارید ، شب قبل از خواب چند دقیقه ای وقتتون رو بگذارید و چیزهایی رو که آرزوش رو دارید با حس واقعی تصویرش رو در ذهنتون ببینید و در مرور زمان نتایج خودشون رو نشون میدن ، صبر داشته باشید.
    یک مهر تایید هم از استاد برا این پستم : استاد بارها تکرار میکنند که شب قبل از خواب چندین بار پوزیشن فرداتون رو تصویر سازی کنید که سودتون رو گرفتید
    بهترینهارو آرزو دارم برا هممون ، در هردو جهان
    به قول ناپلئون هیل : تخیل مهمتر از دانش است
    ویرایش توسط Ali97 : 11-27-2022 در ساعت 10:43
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  4. 17 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  5. #2703

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,460 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط MEMO نمایش پست ها
    وقت بخیر دوستان

    یه پست دلی که نه ولی نتیجه روی یک انسان به اسم MEMO

    من برنامه هدف فراکتالی رو نوشتم در همون اوایل ورود به فراکتالی (چون تمرینش روانشناسی بود انجامش دادم وگرنه تمرینات فایل فعلا نه)
    و دیدم که بعد از یه مدت چه مقدار پول میشه

    حال اون روش رو که برنامه هدف هم هست (در کتابهای مختلفی مثل برتری خفیف ..بیندیشید و ثروتمند شوید و... هم دیده بودمش ) روی رژیم گرفتن و برنامه غذاییم امتحان کردم

    یه فرمت ضربدر یا تیک زدن هم گذاشتم براش

    من توی رژیم گرفتن خیلی شکست که نه اصلاح مسیر داشتم ( به قول نیوتن فقط 10000روش بودن که جواب ندادند) فکر کنم بالای 6یا8 بار متوقف شدم و مسیر جدید رو امتحان کردم ولی در آخر رسیدم به اون صحبت استاد و کتاب کیمیاگر و اون لوح سه جمله ای مسیر آگاهی

    اومدم این روش رو تست کردم

    براش ضرب الاجل گذاشتم / یه برنامه کاملا مکتوب و همچنین میزان کم شدن وزن معقول در یک ماه (4 کیلوگرم)

    خب میزان اضافه وزن رو نوشتم(اینکه کجام و کجا میخوام برم ) ..من با توجه به اینکه بدنسازی هم میکنم رژیمم یه مقدار متفاوت هست و نیاز به شاخص توده بدنی و ... نیست شاخص توده بدنیمون آیینه هست (خوشبختانه حدود دو سال پیش من دستگاه بدنسازی خریدم و کنار میز آموزش و تریدم وسایل بدنسازی و دستگاهه هست )

    حدودا تخمین زدم که به 8 ماه وقت نیاز دارم / نیاز به آپدیت خود برنامه رژیم هست (چک لیست )

    الان متوجه شدم که مشکل اصلی برنامه رژیم نبود چون من همه اطلاعات و موارد رو داشتم مشکل از نداشتن برنامه برای سیستم عامل هدفجو یعنی ناخودآگاهم بود

    این یک ماه به سادگی هرچه تمام تر (اصلا انگار خیلی عادی بود برام ) گذشت و این بنده خدایی که داره حرف میزنه به جای 4 کیلو تقریبا 5 یا 6 کیلو کم کردم(معمولا ماه های اول رژیم یه مقدار بیشتر وزن کم میشه ..از ماه های بعد تقریبا ثبات پیدا میکنه)



    همه این حرف هارو زدم که فقط به یه جمله برسم که بین دوستانی که میشناسم شخصا علی عزیز @Ali97 خوب متوجه حرف من میشه

    ناخودآگاه رو جدی بگیرید

    موفق باشید
    مثل یک برنده فکر کنید
    مثل یک برنده
    حس کنید
    مثل یک برنده
    رفتار کنید
    یک برنده باشید
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  6. 13 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  7. #2704


    تاریخ عضویت
    May 2021
    نوشته ها
    102
    تشکر
    2,081
    630 بار در 105 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 11 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ali97 نمایش پست ها
    سلام و وقتتون بخیر خدمت شما دوست عزیز فرهان
    باور دارم که عالی هستید
    ابتدا تشکر میکنم از این پست زیباتون
    با اجازتون در جهت تکمیل این پستتون من هم نظرات و برداشتهای خودم رو میگم و احتمال اینکه باعث کمک به دیگران بشه هست ، چون میخوام یک مقدار دقیقتر و عمیقتر این بخش رو باهم بررسی کنیم و به جاهای خوبی برسیم و وارد بطن موضوع بشیم
    همونطور که شما هم گفتید وقتی یک شخصی بیشتر از اون مبلغی که در حد انتظارش هست بدست میاره هیجانی میشه و ازدستش میده (چرا ؟) ، حالا این مبلغ بسته به انسانها و ظرفیتشون متفاوت هست ، با اجازتون در این بخش میخوام سخت تلاش کردن و خون دل خوردن رو قبول نکنم ، چون اصلا درآمد زیاد ربطی به تلاش زیاد و سختی کشیدن نداره و این برمیگرده به باورهایی که در ما ساخته شده ، والا در مدت زمان بسیار کم و با تلاش کم این امکان هست که مبالغ بسیار هنگفتی درآمد داشته باشه فقط باید باور داشته باشیم ، همونطور که شما در عکس کتاب هم گذاشتید چندین بار اشاره شده به کلمه باور و این باور از کجا میاد همون ناخودآگاهمون و حالا اون چطور برنامه ریزی شده : بر اساس دیتاهای ورودی که بهش دادیم از طریق خودآگاه و در مرور زمان و تکرار تبدیل به باور شده در این شخص
    حالا میخوام اون چرا که در بالا نوشتم رو باز کنیم که چرا هیجانی میشه و ازدست میده ؟
    علت اصلی درون شخص هست و ناخودآگاهش ، شما همونطور که فرمودید بحث لیاقت و ارزشمندی هست که اون شخص باید خودش رو لایق اون میزان پول بدونه اما چون احساس میکنه که لیاقتش رو نداره ناخودآگاه همش رو از دست میده که همون میشه هیجان یا هر چیزی که اسمش رو بگذاریم ، حالا آیا واقعا با سخت تلاش کردن و اصولی کار کردین این شخص میتونه لیاقت خودش رو بالا ببره تا در آینده وقتی باز هم همچین پولی رو بدست آورد از دستش نده ؟ جواب یک نه بزرگ هست
    تنها کاری که شخص میتونه انجام بده ساختن باور هست و برای این کار هم باید روی ناخودآگاهش کار کنه تا بتون حس لیاقت و ارزشمندیش رو بالا ببره
    مثال : وقتی شخصی در ذهن ناخودآگاهش برنامه ریزی شده برای ماهانه 10 میلیون تومان ، اگر در یک پوزیشن و در عرض چند دقیقه مبلغ 10 میلیون تومان یا بیشتر از اون رو در یک معامله بدست بیاره قطعا و 100% ازدستش خواهد داد ، حالا با هیجان یا هر چیز دیگه ای ، حالا اینجا باید علت پیدا بشه تا این کار تکرار نشه ، علت این رفتار توسط ناخودآگاه شخص هست و اگر دقت کنید اکثریت دوستانی که این اتفاق براشون میفته میان و مینویسن اصلا نمیدونم چی شد و چه اتفاقی افتاد اصلا انگار خودم پشت سیستم نبودم و یک شخص دیگه این پوزیشن رو باز کرد و حسابم رو کال کرد ، میگه اصلا بعدا که بررسی کردم دیدم اینجا اصلا موقعیت ورود به بای نبود و یک موقعیت عالی سل بود نمیدونم چرا بای زدم ، حالا اینجا همون ناخودآگاه شخص هست که کار میکنه و بحث حس لیاقت و ارزشمندی چرا ؟ چون ذهن ناخودآگاه اون شخص برای کار انجام دادن به مدت 1 ماه و دریافت پاداش و مبلغ 10 میلیون تومان برنامه ریزی شده و تبدیل شده به باور و وقتی شخص در مدت زمان کم این رو بدست میاره ، ذهن ناخودآگاه سریع از درون یک آلارم میده و میگه یک اتفاقی افتاده و از تعادل خارج شده و در مدت کم مبلغ بیش از 10 میلیون تومان بدست اومده و باید برگردونمش به تعادل و رو مبلغ ماهانه 10 میلیون تومان، حالا اینجا با هر روش مختلفی که بتونه اون شخص رو مجاب خواهد کرد که پول رو از دست بده تا برسونه به منطقه امن و راحتی که از داخل چندین سال هست برنامع ریزی شده و وقتی این اتفاق افتاد راحت میشه و میگه ماموریت انجام شد و از شخص محافظت کردم و چیزی رو که از تعادل خارج شده بود برگردوندمش به حالت نرمال و تعادل قبیل ، چون اون اصلا خوب و بد نمیدونم و اون چیزی رو که ما قبولوندیم بهش باور کرده و برای محافظت از ما داره عمل میکنه به هر طریقی که اسمش رو هیجان یا هر چیزی میشه گذاشت و تنها کارش محافظت از ما هست
    حالا یکی از علتهای اصلی اینکه استاد هم در حساب ریل میگن روزانه یک پوزیشن و افزایش بالانس 1% و با کمترین حجم هم همینه تا تریدر و ناخودآگاهش همراه با بالانسش رشد کنه و آموزش ببینه و باورهاش ساخته بشه تا بتونه این میزان پول رو در مدت زمان بسیار کم قبول کنه
    بازم ممنوم از پست زیباتون و خواستم من هم تجربیاتم رو با شما عزیزان به اشتراک بگذارم چون ما همه باهم و در کنار هم موفقیم
    با اجازه دوستان برای اینکه این پست طولانی نشه و حوصله دوستان سر نره روش کار روی ناخودآگاه و ایجاد تغییر رو در پست بعدی جمع بندی میکنم که برداشتهای خودم هست از تمام دیتاهای دریافتیم که شامل مقالات ، فایلهای استاد ، کتابها ، دوره ها ، و تجربیات دوستان و از سایتهای مختلف
    بهترینهارو آرزو دارم برا هممون ، در هر دو جهان
    همه چیز از درون شکل میگیره و نتایج در بیرون خودش رو نشون میده

    عرض ادب جناب علی بزرگوار

    بسیار ممنونم که پست بنده را اصلاح کردید.
    قطعا عامل اصلی همان باور در شخص است و درست و بجا فرمودید. بنظرتان اگر چه که برای تاثیر بر روی باور راه های بسیار عالی ای وجود دارد، خود "تلاش" نیز بر روی باور تاثیرگذار است؟

    یکی از لازمه های موفقیت تلاش سخت است و همین تلاش به ایجاد باور و حس لیاقت کمک می کند.
    شاید بتوان این را یک عامل فرعی در کنار ده ها راه دیگر در نظر گرفت. قطعا راه هایی مانند تصویر ذهنی که در پست بعدی تان فرمودید و یا تکنیک های دیگر تاثیری بیشتر را در مدت زمانی کمتر می گذارند اما صحبتم بدین گونه بود که از تاثیر تلاش در تقویت باور نیز آگاه باشیم. منظور بنده این نیست که پول صرفا با تلاش سخت بدست می آید بلکه تلاش سخت پتانسیل ما را برای پول های بیشتر زیاد می کند. ممکن است این تلاش مستقیما با پول درآوردن ارتباطی نداشته باشد و مثلا در حوضه ی روانشناسی باشد اما در نهایت در کار ما باعث درآمد بیشتر باشد.

    بازهم از شما برای پاسخ زیبایتان تشکر میکنم.

  8. 11 کاربر برای این پست سودمند از Farhan عزیز تشکر کرده اند:


  9. #2705


    تاریخ عضویت
    May 2021
    نوشته ها
    102
    تشکر
    2,081
    630 بار در 105 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 11 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ali97 نمایش پست ها
    سلام و وقتتون بخیر دوستان
    باور دارم که عالی هستید
    این پست مربوط به برداشتهای خودم هست در مورد کار روی ناخودآگاه و تصویر ذهنی و خلق چیزهایی که میخوایم و چون بر اساس چیزهایی که به ذهنم میاد تایپ میکنم احتمال اینکه بعضی جاها جمله بندیم صحیح نباشه هست و سعیم رو میکنم که به بهترین شکل ارایه بدم و در ابتدا عذرخواهی میکنم اگر ایرادی بود
    نتایج از عملکرد های ما به دست می آید و عملکردهای ما از تصاویر ذهنی و افکاری که نسبت به خودمان داریم و این تصاویر و افکار از ذهن ناخودآگاهمان می آیند و ذهن ناخودآگاهمان توسط دیتاهای دریافتی از ذهن خودآگاهمان که تکرار کرده ایم و باور کرده ایم برنامه ریزی شده است .
    حالا ما وقتی در سدد ساختن عادت جدید یا انجام کار جدید هستیم و آن را شروع میکنیم ، بعد از گذشت مدتی مبینیم که دوباره به آن عادتهای قبلی بازگشته ایم یا آن کار جدید را که باید انجام میدادیم را کنا گذاشته ایم ، و برایمان این سوال پیش می آید که علت چیست و چرا این اتفاق می افتد با وجود اینکه شما تمام تلاش خود را میکنید و مقاومت میکنید که عادتها و کارهای جدید را نگهدارید و با زور و قدرت ادامه میدهید اما این اتفاق نمی افتد و دوباره به برنامه های قبلی خود باز میگردید .
    علت :
    شما وقتی یک عادت جدید یا یک کار جدید را میسازید ، این فکر توسط ذهن خودآگاهتان طراحی شده است و مستقیما بدون گذر از مراحل ذهن ناخودآگاه و افکار و تصویر شخصی از خودتان وارد مرحله عمل شده است و بعد از مرحله عمل هم مرحله نتایج هست که در بیرون خودش رو نشون میده .
    حالا اینجا و در طی این مراحل چه اتفاقی میفته ؟
    شما به زور و با تلاش و مقاومت برای مدتی آگاهانه آن عادت و عملکرد جدید را انجام میدهید ، اما دریغ از اینکه تصویر شخصی و ذهن ناخودآگاه شما همان قبلی هستند و هیچ تغییر ی در آنها به وجود نیاورده اید و انها شما را دوباره برمیگردانند به آن حالت اولیه و افکار و تصاویر ذهنی و کارهایی که قبلا انجام میدادید و شما در انجام عادت و عملکرد جدید شکست میخورید و ناخودآگاه دوباره همان کارهای قبلی را تکرار میکنید ، چون همانطور که میدانید این این ذهن ناخودآگاه ما هست که کل بدن و عملکرد و نتایج و شرایط بیرونی ما را کنترل میکند ، پس باید همراه با ذهن خودآگاه ما و ورود عادت و کار جدید باید تصویر ذهنی و ناخودآگاه ما دوباره برنامه ریزی شود و عوض شود تا عادات و کارهای جدید ادامه دار باشند و تمام مراحل همسو باهم تا هیچ گونه مقاومتی از درون وجود نداشته باشد .
    حالا چطور میتوانیم روی ناخودآگاهمان تاثیر بگذاریم و دوباره برنامه ریزیش کنیم ؟
    یکی از بهترین روشها که تاثیرگذاری بیشتر داره تصویر سازی ذهنی هست
    حالا منظور از تصویر سازی ذهنی چیست ؟
    بستن چشمانمان و دیدن خودمان(تجسم و تخیل ) در ذهنمان در آن شرایطی که خواهان آن هستیم .
    حالا چطور میشود این تصاویر را واقعی کرد و قدرت آن را بیشتر نمود ؟
    با اضافه کردن حواس پنج گانه به این تصاویر که در ذهنمان هست تا احساسشان کنیم واقعی هستن و ما الان در اون لحظه هستم (بوهارو حس کنید، رنگهارو ببینید، صداهارو بشنوید ،گرما و سرمارو حس کنید) و این احساس ها باعث عملکرد میشوند و این عملکردها باعث نتایج میشوند .
    حالا بهترین زمان برای انجام تصویر سازی ذهنی چه زمانی هست تا بیشترین تاثیر و قدرت رو داشته باشه ؟
    شب درست قبل از خواب و صبح درست بعد از بیداری انجام شود .
    حالا چرا این زمان ها بیشترین تاثیر را دارد ؟
    چون در این زمانها ذهن خودآگاه شما که ذهن استدلالی شما است و با دلیل و منطق کار میکند خاموش میشود و از چرخه عملکرد سیستم بدن خارج میشود و ذهن ناخودآگاه شما روشن هست و چون در این لحظه از نظر امواج مغزی درست در موج آلفا هستیم ، بهترین زمان برای دست یابی و ورود به ضمیر ناخودآگاه و برنامه ریزی مجدد اون هست .
    این نظرات وتجربیاتی بود که داشتم و خواستم با شما دوستان به اشتراک بگذارم و میتونه کاملا درست یا کاملا غلط باشه ،اما من دارم جواب میگیرم ازش
    خودآگاه فکر کنید + تصاویر ذهنی بسازید با حواس 5گانه +ذهن ناخودآگاهتان را برنامه ریزی کنید + عمل کنید = نتایج کسب کنید
    دوستان لطفا تصویر سازی ذهنی شب قبل از خواب رو جدی بگیرید در اون لحظه قابلیت خلق هر چیزی رو که بخواید توسط ذهنتون دارید ، شب قبل از خواب چند دقیقه ای وقتتون رو بگذارید و چیزهایی رو که آرزوش رو دارید با حس واقعی تصویرش رو در ذهنتون ببینید و در مرور زمان نتایج خودشون رو نشون میدن ، صبر داشته باشید.
    یک مهر تایید هم از استاد برا این پستم : استاد بارها تکرار میکنند که شب قبل از خواب چندین بار پوزیشن فرداتون رو تصویر سازی کنید که سودتون رو گرفتید
    بهترینهارو آرزو دارم برا هممون ، در هردو جهان
    به قول ناپلئون هیل : تخیل مهمتر از دانش است

    جناب علی عزیز ممنونم از پست پرمحتوای شما


    میخواهم چند نکته در رابطه با تصویرسازی بگویم که بر اساس تجربه ی خودم.

    اگر اوایل تصویر سازی برایتان سخت است خود را در تصویرسازی بصورت سوم شخص مفرد ببینید زیرا این حالت بسیار راحتتر است. بعد که مسلط شدید خود را بصورت اول شخص مفرد ببینید.

    اوایل که تصویرسازی می کنید شاید کمی طول بکشد که تصویرِ همه ی بخش های آن مکانی که در آن هستید را بسازید. این امری طبیعی است. اما اگر تمرین کنید می توانید در یک لحظه همه ی عوامل حسی ِ مکان مورد نظر را در یک لحظه بسازید. مثلا اوایل تا بخواهید تصویر مکان و هوای آن مکان و بوی آن مکان و بقیه ی بخش های آن را بسازید شاید پنج دقیقه زمان ببرد اما کمی بعد همه ی این عوامل را به یکباره می توانید بسازید.

    اگر هر شب روی یک تصویر کار کنید و در آن متبحر شوید توانایی کلی شما افزایش پیدا می کند. مثلا اولین مکانی که آن را تصور کردید و مدتی روی آن کار کردید و تجربه ی بیشتری بدست آوردید، برای تصویر های بعدی اگر چه که با تصویر اول کاملا متفاوت باشند، زمان کمتری می برد. یعنی وقتی توانایی شما در تصویر ساختن افزایش پیدا کند دیگر نوع تصویر خیلی فرقی نمی کند.

    اگر می نشینید و یا دراز می کشید و تصویرسازی می کنید سعی کنید جای راحتی را انتخاب کنید. بنده اوایل دراز می کشیدم و تصویرسازی می کردم اما جایم نامناسب بود و کمرم درد می گرفت و این درد حواس مرا از تصویری که مشغول ساختنش بودم پرت می کرد.

    زمان مشخصی برای تصویرسازی تعیین نکنید. هرچقدر که طول کشید بگذارید طول بکشد. اصلا میتوانید شب قبل خواب تصویرسازی کنید و بعدش همانجا پتو را روی خودتان بکشید و بخوابید و اصلا هم به ساعت نگاه نکنید که چقدر تصویرسازی کرده اید. بنده تجربه ی تا یک ساعت و نیم هم داشته ام. البته زمان تصویرسازی به لذتِ حاصل از آن تصویر هم بستگی دارد، هر چه تصویر لذت بخش تر باشد مدت زمان تصویر سازی بیشتر می شود.

    نظریه ی آلن واتس در این باره بسیار نزدیک به تصویرسازی ماست. فکر میکنم دوستان در این تاپیک قبلا لینک آپارات این صحبت ها را گذاشته اند اما بنده هم بار دیگر می گذارم.
    https://www.aparat.com/v/dYmxN
    چند شب بنده تصویرسازی یک زندگی هفتاد و پنج ساله را داشته ام که تجربه ی بسیار شگفت انگیزی بود اما باید تمرکزتان قوی باشد که وسط تصویرسازی حواستان پرت نشود. به شخصه چندین بار وسط تصویر گویا پرت می شدم بیرون و دوباره با تمرکز به ادامه ی آن برمی گشتم.

    و در آخر بنظر بنده تصویرسازی به نحوی برترین گواه برای اثبات خالق بودن انسان است. گویا به خودتان ثابت می شود که در درونتان می توانید هر زندگی ای که می خواهید را بسازید.

    با آرزوی بهروزی
    ویرایش توسط Farhan : 11-27-2022 در ساعت 13:03

  10. 12 کاربر برای این پست سودمند از Farhan عزیز تشکر کرده اند:


  11. #2706

    Mehrdad az آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2021
    محل سکونت
    karaj
    نوشته ها
    501
    تشکر
    11,030
    3,851 بار در 512 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 29 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Afshin88 نمایش پست ها
    سلام وقت بخیر من حدود یک ماهه ترید رو شروع کردم تا دوتا ترید رو ضرر میکنم تصمیم میگیرم این کار رو کلا بذارم کنار ولی انگار یه چیزی بهم میگه این همه زحمت کشیدی فایل دیدی تمرین صدتایی انجام دادی ساعتها پای لبتاب نشستی حیفه بذاری کنار بعد دوباره میام ترید میزنم امیدوارم این مرحله رو هم پشت سر بذارم و یه مقدار ذهنم اروم بگیره
    سلام افشین جان
    من اینجا جواب دادم چون بیشتر جنبه روانشناسی داره این موضوع
    این عکس رو ببین
    1-Death-valley-1024x725.png

    توی دنیای کسب و کار به دره ی مرگ معروف هستش
    قبلا هم گذاشته بودم توی یکی از تاپیک ها
    توی هر کار و فعالیتی اول که شروع میکنیم بعد یک رشد کوچیک سرازیری ها شروع میشه و انسان شرایط بسیار سختی رو تجربه میکنه
    اما این یک مقطع هستش و باید بمونید تا طی بشه
    و دقیقا تفاوت انسان های موفق و افراد شکست خورده توی همین دره مشخص میشه
    کسایی که میمونن ادامه میدن دره رو رد میکنن و میرسن به موفقیت
    بقیه هم که رها میکنن تکلیفشون مشخصه
    و اگر متوجه این موضوع نباشند هی این چرخه دردناک تکرار میشه
    این پست رو هم پیشنهاد میکنم بخونی
    https://forum.academywave.com/showth...l=1#post352732 @Afshin88
    ویرایش توسط Mehrdad az : 11-28-2022 در ساعت 14:22

  12. 10 کاربر برای این پست سودمند از Mehrdad az عزیز تشکر کرده اند:


  13. #2707

    Frederick آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2021
    نوشته ها
    883
    تشکر
    222
    3,698 بار در 876 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 117 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ali97 نمایش پست ها
    سلام و وقتتون بخیر دوستان
    باور دارم که عالی هستید
    این پست مربوط به برداشتهای خودم هست در مورد کار روی ناخودآگاه و تصویر ذهنی و خلق چیزهایی که میخوایم و چون بر اساس چیزهایی که به ذهنم میاد تایپ میکنم احتمال اینکه بعضی جاها جمله بندیم صحیح نباشه هست و سعیم رو میکنم که به بهترین شکل ارایه بدم و در ابتدا عذرخواهی میکنم اگر ایرادی بود
    نتایج از عملکرد های ما به دست می آید و عملکردهای ما از تصاویر ذهنی و افکاری که نسبت به خودمان داریم و این تصاویر و افکار از ذهن ناخودآگاهمان می آیند و ذهن ناخودآگاهمان توسط دیتاهای دریافتی از ذهن خودآگاهمان که تکرار کرده ایم و باور کرده ایم برنامه ریزی شده است .
    حالا ما وقتی در سدد ساختن عادت جدید یا انجام کار جدید هستیم و آن را شروع میکنیم ، بعد از گذشت مدتی مبینیم که دوباره به آن عادتهای قبلی بازگشته ایم یا آن کار جدید را که باید انجام میدادیم را کنا گذاشته ایم ، و برایمان این سوال پیش می آید که علت چیست و چرا این اتفاق می افتد با وجود اینکه شما تمام تلاش خود را میکنید و مقاومت میکنید که عادتها و کارهای جدید را نگهدارید و با زور و قدرت ادامه میدهید اما این اتفاق نمی افتد و دوباره به برنامه های قبلی خود باز میگردید .
    علت :
    شما وقتی یک عادت جدید یا یک کار جدید را میسازید ، این فکر توسط ذهن خودآگاهتان طراحی شده است و مستقیما بدون گذر از مراحل ذهن ناخودآگاه و افکار و تصویر شخصی از خودتان وارد مرحله عمل شده است و بعد از مرحله عمل هم مرحله نتایج هست که در بیرون خودش رو نشون میده .
    حالا اینجا و در طی این مراحل چه اتفاقی میفته ؟
    شما به زور و با تلاش و مقاومت برای مدتی آگاهانه آن عادت و عملکرد جدید را انجام میدهید ، اما دریغ از اینکه تصویر شخصی و ذهن ناخودآگاه شما همان قبلی هستند و هیچ تغییر ی در آنها به وجود نیاورده اید و انها شما را دوباره برمیگردانند به آن حالت اولیه و افکار و تصاویر ذهنی و کارهایی که قبلا انجام میدادید و شما در انجام عادت و عملکرد جدید شکست میخورید و ناخودآگاه دوباره همان کارهای قبلی را تکرار میکنید ، چون همانطور که میدانید این این ذهن ناخودآگاه ما هست که کل بدن و عملکرد و نتایج و شرایط بیرونی ما را کنترل میکند ، پس باید همراه با ذهن خودآگاه ما و ورود عادت و کار جدید باید تصویر ذهنی و ناخودآگاه ما دوباره برنامه ریزی شود و عوض شود تا عادات و کارهای جدید ادامه دار باشند و تمام مراحل همسو باهم تا هیچ گونه مقاومتی از درون وجود نداشته باشد .
    حالا چطور میتوانیم روی ناخودآگاهمان تاثیر بگذاریم و دوباره برنامه ریزیش کنیم ؟
    یکی از بهترین روشها که تاثیرگذاری بیشتر داره تصویر سازی ذهنی هست
    حالا منظور از تصویر سازی ذهنی چیست ؟
    بستن چشمانمان و دیدن خودمان(تجسم و تخیل ) در ذهنمان در آن شرایطی که خواهان آن هستیم .
    حالا چطور میشود این تصاویر را واقعی کرد و قدرت آن را بیشتر نمود ؟
    با اضافه کردن حواس پنج گانه به این تصاویر که در ذهنمان هست تا احساسشان کنیم واقعی هستن و ما الان در اون لحظه هستم (بوهارو حس کنید، رنگهارو ببینید، صداهارو بشنوید ،گرما و سرمارو حس کنید) و این احساس ها باعث عملکرد میشوند و این عملکردها باعث نتایج میشوند .
    حالا بهترین زمان برای انجام تصویر سازی ذهنی چه زمانی هست تا بیشترین تاثیر و قدرت رو داشته باشه ؟
    شب درست قبل از خواب و صبح درست بعد از بیداری انجام شود .
    حالا چرا این زمان ها بیشترین تاثیر را دارد ؟
    چون در این زمانها ذهن خودآگاه شما که ذهن استدلالی شما است و با دلیل و منطق کار میکند خاموش میشود و از چرخه عملکرد سیستم بدن خارج میشود و ذهن ناخودآگاه شما روشن هست و چون در این لحظه از نظر امواج مغزی درست در موج آلفا هستیم ، بهترین زمان برای دست یابی و ورود به ضمیر ناخودآگاه و برنامه ریزی مجدد اون هست .
    این نظرات وتجربیاتی بود که داشتم و خواستم با شما دوستان به اشتراک بگذارم و میتونه کاملا درست یا کاملا غلط باشه ،اما من دارم جواب میگیرم ازش
    خودآگاه فکر کنید + تصاویر ذهنی بسازید با حواس 5گانه +ذهن ناخودآگاهتان را برنامه ریزی کنید + عمل کنید = نتایج کسب کنید
    دوستان لطفا تصویر سازی ذهنی شب قبل از خواب رو جدی بگیرید در اون لحظه قابلیت خلق هر چیزی رو که بخواید توسط ذهنتون دارید ، شب قبل از خواب چند دقیقه ای وقتتون رو بگذارید و چیزهایی رو که آرزوش رو دارید با حس واقعی تصویرش رو در ذهنتون ببینید و در مرور زمان نتایج خودشون رو نشون میدن ، صبر داشته باشید.
    یک مهر تایید هم از استاد برا این پستم : استاد بارها تکرار میکنند که شب قبل از خواب چندین بار پوزیشن فرداتون رو تصویر سازی کنید که سودتون رو گرفتید
    بهترینهارو آرزو دارم برا هممون ، در هردو جهان
    به قول ناپلئون هیل : تخیل مهمتر از دانش است
    سلام علی جان ممنون بابت پست عالیتون
    یه سوال برا تصویر ذهنی میشه برنامه ریزی فردا که از شب قبل نوشتیم رو تصویر سازی کنیم که در حال انجام آن هستیم و...؟؟؟
    اگه میشه مثلا ما شب اومدیم کارهای فردا رو تصویر سازی کردیم یا چیزهایی که دوست داریم بهش برسیم
    بعد فردا اونجوری که تصویر سازی کردیم پیش نرفت این اشکال نداره؟؟؟
    آیا ناخوداگاه حس بد نمیگیره مثلا یه چیزی رو تصور کردی بعد بر عکس بشه
    و اینکه یه نفر از دوستان گفتن در مواقع تصویر سازی ذهنی نباید لذت رو ببینی اگه لذت رو ببینی بعد یه مدت لذت برات عادی میشه و فکر می*کنی داریش این درسته؟؟؟
    و اینکه استاد گفتن تجسم باید همراه با احساس باشه و احساس راه ارتباط با ناخوداگاه هست طبق حرف استاد حرف بالا نقض نمیشه؟؟
    ویرایش توسط Frederick : 11-27-2022 در ساعت 17:16

  14. 10 کاربر برای این پست سودمند از Frederick عزیز تشکر کرده اند:


  15. #2708

    Reza_Ryzer آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2021
    نوشته ها
    1,024
    تشکر
    463
    9,743 بار در 1,045 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 27 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    شما باید عادات درستی رو در خودتون ایجاد کنید به دنبال انگیزه نباشید چون قطعا روزهایی در مسیر دارید که هیچ انگیزه ای نیس ولی عادات شما موتور محرک شماست .
    دوره ی عادات اتمی خیلی خیلی به من *کمک کرد به شما و تمام دوستان توصیه میکنم
    تو این دوره کامل مسیر رسیدن به هر چیزی رو توضیح میده
    اینکه چطور عادات مثبت ایجاد میشه و عادات منفی چطور باید از بین بره
    اگه ما همین ها رو عمل کنیم دیگه به هیچ انگیزه ای نیاز نداریم کارها در بدن ما اتومات انجام میشه چه درست چه غلط
    یا حق
    نقل قول نوشته اصلی توسط seyed_hossein نمایش پست ها
    سلام خدمت دوستان و امینو عزیز __ استاد یه سوال .اگه دوستان دیگه هم که کامل به این مبحث مسلط هستن ممنون میشم جواب بدن

    تو فایل دیشب (امینوتایم) استاد در بخشی از فایل گفتن باید انگیزه برای موفق شدن و نتیجه گرفتن باید درونی باشه نه بیرونی مثل مسابقه ترید با جوایز گزاشتن __سوال من اینه چجوری انگیزه درونی ایجاد کنیم من احساس میکنم عامل نتیجه نگرفتنم نداشتن انگیزه درونی ممنون میشم جواب سوالم رو بدین (سپاس)
    کد:
    امینو
    @amino
    مثل یک جنگجو تمرین کن ، نینجا شو
    هنر نینجا در تعادل ذهن و بدن است

  16. 10 کاربر برای این پست سودمند از Reza_Ryzer عزیز تشکر کرده اند:


  17. #2709

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,460 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Farhan نمایش پست ها
    عرض ادب جناب علی بزرگوار

    بسیار ممنونم که پست بنده را اصلاح کردید.
    قطعا عامل اصلی همان باور در شخص است و درست و بجا فرمودید. بنظرتان اگر چه که برای تاثیر بر روی باور راه های بسیار عالی ای وجود دارد، خود "تلاش" نیز بر روی باور تاثیرگذار است؟

    یکی از لازمه های موفقیت تلاش سخت است و همین تلاش به ایجاد باور و حس لیاقت کمک می کند.
    شاید بتوان این را یک عامل فرعی در کنار ده ها راه دیگر در نظر گرفت. قطعا راه هایی مانند تصویر ذهنی که در پست بعدی تان فرمودید و یا تکنیک های دیگر تاثیری بیشتر را در مدت زمانی کمتر می گذارند اما صحبتم بدین گونه بود که از تاثیر تلاش در تقویت باور نیز آگاه باشیم. منظور بنده این نیست که پول صرفا با تلاش سخت بدست می آید بلکه تلاش سخت پتانسیل ما را برای پول های بیشتر زیاد می کند. ممکن است این تلاش مستقیما با پول درآوردن ارتباطی نداشته باشد و مثلا در حوضه ی روانشناسی باشد اما در نهایت در کار ما باعث درآمد بیشتر باشد.

    بازهم از شما برای پاسخ زیبایتان تشکر میکنم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط Farhan نمایش پست ها
    جناب علی عزیز ممنونم از پست پرمحتوای شما


    میخواهم چند نکته در رابطه با تصویرسازی بگویم که بر اساس تجربه ی خودم.

    اگر اوایل تصویر سازی برایتان سخت است خود را در تصویرسازی بصورت سوم شخص مفرد ببینید زیرا این حالت بسیار راحتتر است. بعد که مسلط شدید خود را بصورت اول شخص مفرد ببینید.

    اوایل که تصویرسازی می کنید شاید کمی طول بکشد که تصویرِ همه ی بخش های آن مکانی که در آن هستید را بسازید. این امری طبیعی است. اما اگر تمرین کنید می توانید در یک لحظه همه ی عوامل حسی ِ مکان مورد نظر را در یک لحظه بسازید. مثلا اوایل تا بخواهید تصویر مکان و هوای آن مکان و بوی آن مکان و بقیه ی بخش های آن را بسازید شاید پنج دقیقه زمان ببرد اما کمی بعد همه ی این عوامل را به یکباره می توانید بسازید.

    اگر هر شب روی یک تصویر کار کنید و در آن متبحر شوید توانایی کلی شما افزایش پیدا می کند. مثلا اولین مکانی که آن را تصور کردید و مدتی روی آن کار کردید و تجربه ی بیشتری بدست آوردید، برای تصویر های بعدی اگر چه که با تصویر اول کاملا متفاوت باشند، زمان کمتری می برد. یعنی وقتی توانایی شما در تصویر ساختن افزایش پیدا کند دیگر نوع تصویر خیلی فرقی نمی کند.

    اگر می نشینید و یا دراز می کشید و تصویرسازی می کنید سعی کنید جای راحتی را انتخاب کنید. بنده اوایل دراز می کشیدم و تصویرسازی می کردم اما جایم نامناسب بود و کمرم درد می گرفت و این درد حواس مرا از تصویری که مشغول ساختنش بودم پرت می کرد.

    زمان مشخصی برای تصویرسازی تعیین نکنید. هرچقدر که طول کشید بگذارید طول بکشد. اصلا میتوانید شب قبل خواب تصویرسازی کنید و بعدش همانجا پتو را روی خودتان بکشید و بخوابید و اصلا هم به ساعت نگاه نکنید که چقدر تصویرسازی کرده اید. بنده تجربه ی تا یک ساعت و نیم هم داشته ام. البته زمان تصویرسازی به لذتِ حاصل از آن تصویر هم بستگی دارد، هر چه تصویر لذت بخش تر باشد مدت زمان تصویر سازی بیشتر می شود.

    نظریه ی آلن واتس در این باره بسیار نزدیک به تصویرسازی ماست. فکر میکنم دوستان در این تاپیک قبلا لینک آپارات این صحبت ها را گذاشته اند اما بنده هم بار دیگر می گذارم.
    https://www.aparat.com/v/dYmxN
    چند شب بنده تصویرسازی یک زندگی هفتاد و پنج ساله را داشته ام که تجربه ی بسیار شگفت انگیزی بود اما باید تمرکزتان قوی باشد که وسط تصویرسازی حواستان پرت نشود. به شخصه چندین بار وسط تصویر گویا پرت می شدم بیرون و دوباره با تمرکز به ادامه ی آن برمی گشتم.

    و در آخر بنظر بنده تصویرسازی به نحوی برترین گواه برای اثبات خالق بودن انسان است. گویا به خودتان ثابت می شود که در درونتان می توانید هر زندگی ای که می خواهید را بسازید.

    با آرزوی بهروزی
    سلام و وقتتون بخیر فرهان عزیز
    باور دارم که عالی هستید
    از این دو پست عالی شما هم تشکر میکنم که مطالب فوق العاده ای رو بیان کردید و مارو از تجربیاتتون بهرمند کردید
    در کل من از شما و سایر دوستان تشکر میکنم که با پستهایی که میگذارید باعث میشید که این خرد جمعی کار خودش رو انجام بده و همه باهم پیشرفت کنیم و اگر شما اون پست عالی رو نمیزدید قطعا من هم این پستهارو نمیزدم و اطلاعات نشر پیدا نمیکرد .
    در مورد پست اولتون هم من قصدم اصلا اصلاح کردن پست شما نبود و دیدگاه و نظر شما هم کاملا عالی و صحیح هست و برای هممون قابل احترام و هدف من فقط برسی بیشتر این موضوع بود تا دوستان بیشتر به عملکردهای بدنشون آشنا بشن و علت اتفاقاتی رو که میفته بدونند و اگر در پستهای من جایی موجب ناراحتی شما شده باشه من با تمام وجود عذرخواهی میکنم و خواستم بدونید و ارادتمند تک تک شما دوستان هستم و هر لحظه از شما دوستان مطالبی رو یاد میگیرم که من رو در مسیر پیشرفتم به جلو میبره
    ما هممون اینجا یک هدف رو دنبال میکنیم : کمک به هم و پیشرفت با هم تا انتهای مسیر و هممون باهم یک واحد هستیم که داریم پیش میریم به سمت جلو
    بهترینهارو آرزو دارم برا هممون ، در هر دو جهان
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  18. 10 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  19. #2710

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,460 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Frederick نمایش پست ها
    سلام علی جان ممنون بابت پست عالیتون
    یه سوال برا تصویر ذهنی میشه برنامه ریزی فردا که از شب قبل نوشتیم رو تصویر سازی کنیم که در حال انجام آن هستیم و...؟؟؟
    اگه میشه مثلا ما شب اومدیم کارهای فردا رو تصویر سازی کردیم یا چیزهایی که دوست داریم بهش برسیم
    بعد فردا اونجوری که تصویر سازی کردیم پیش نرفت این اشکال نداره؟؟؟
    آیا ناخوداگاه حس بد نمیگیره مثلا یه چیزی رو تصور کردی بعد بر عکس بشه
    و اینکه یه نفر از دوستان گفتن در مواقع تصویر سازی ذهنی نباید لذت رو ببینی اگه لذت رو ببینی بعد یه مدت لذت برات عادی میشه و فکر می*کنی داریش این درسته؟؟؟
    و اینکه استاد گفتن تجسم باید همراه با احساس باشه و احساس راه ارتباط با ناخوداگاه هست طبق حرف استاد حرف بالا نقض نمیشه؟؟
    سلام و وقتتون بخیر فردریک عزیز
    باور دارم که عالی هستید
    در مورد تصویر سازی برنامه ریزی فرداتون من واقعا نمیتونم جوابی بدم چون خودم این کار رو نکردم که تجربش رو داشته باشم و راهنمایی بکنم ، اما در مورد اهداف و آرزوها و ترید فردا ، چرا میتونید استفاده کنید و جواب هم میده .
    یک داستان : (اگر درست یادم مونده باشه )
    روزی زنی بود که فرزندش مدام از شکر استفاده میکرد و مادر تمام روز از او درخواست میکرد تا از شکر استفاده نکند ، اما فرزند گوش به حرفهای مادر نمیداد
    روزی زن تصمیم گرفت تا برود پیش حضرت عیسی (اینجاشم اگر اشتباه نکنم) و از او درخواست کند تا او به فرزندش بگوید که از شکر استفاده نکند تا شاید فرزندش به حرف او گوش دهد
    وقتی که رسیدند پیش حضرت عیسی ، مادر فرزند همه چیز را به حضرت عیسی توضیح داد و حضرت عیسی در جواب گفتند :
    من نمیتوانم به او بگویم که شکر نخور ، بروید و یک ماه بعد بیاید
    این برای آن زن جای سوال شد که چرا همچین جوابی از حضرت عیسی گرفتند
    بعد از یک ماه دوباره با فرزندش رفتند پیش حضرت عیسی و اینبار حضرت عیسی رو به فرزندش کردند و گفتند : فرزندم برای سلامتیت از شکر استفاده نکن ، مادر فرزند خودش را نتوانست نگه دارد و سوال کرد : چرا همین یک جمله را یک ماه پیش نگفتید و ما مجبور بودیم یک ماه منتظر باشیم تا شما این حرف را بعد از یک ماه بگویید ؟
    حضرت عیسی جواب داد : آن وقت خودم هم از شکر استفاده میکردم و تا زمانی که خودم از شکر استفاده میکردم نمیتوانستم به فرزندتان بگوییم که از شکر استفاده نکند


    در مورد اینکه ناخودآگاه حس بد نمیگیره ؟
    ناخودآگاه خوب و بد نمیدونه و دیتایی رو که ما میدیم بهش قبول میکنه ، این حس خوب و بد رو ما با احساساتمون میدم به یک موضوع یا کاری یا اتفاقی
    در مورد لذت ، در پستها بعد اون پستی که مد نظر شما هست من هم تجربم رو نوشتم و اونم این بود که در زمان تصویر سازی چند ثانیه ای خودتون رو از بیرون در اون شرایط ببینید، یعنی از چشم خودتون تصاویر رو نببینید انگار از یک بعد بالاتر خودتون رو در در اون لحظه میبینید (مثلا اگر در حال رانندگی هستید و دارید از داخل ماشین جاده رو و داخل ماشین رو از چشم خودتون میبینید چند ثانیه از بالا خودتون رو ببینید که در پشت فرمون اون هستید و در حال رانندگی وجودتون رو ببینید و دوباره برگردید داخل دید بینایی از چشم خودتون )
    در مورد حرف استاد کاملا صحیح هست و باید با احساس باشه و من هم گفتم که در زمان تصویر سازی احساسات 5گانتون فعال باشه ، نمیدونم منظورتون کددوم بخش هست که گفتید نقض میکنه ؟
    بهترینهارو آرزو دارم برا هممون ، در هر دو جهان
    ویرایش توسط Ali97 : 11-27-2022 در ساعت 18:42
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  20. 9 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 57 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 57 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •