سلام.عزیزم راحت تر شک کن.شک کردن روش دانشمندانه.اگر کسی تعریف کلمه ی قانون رو بدونه می فهمه که جذب اصلا نمی تونه قانون باشه...هر گفته ای که شامل "قانون جذب" اشتباهه.تعاریف کلمات علمی کاملا مشخصه و قطعا قطعا قطعا چیزی به اسم قانون جذب علمی نیست.علم یه فیلتره برای ادعا ها.و چنین ادعای از هیچ فیلتری عبور نکرده.همین طور درمورد ارتعاشات...هر دانش آموز رشته ی ریاضی می دونه که هم ارتعاش شدن یعنی پدیده ی تشدید یعنی رزونانس یعنی نابودی.ولی عده ای از ناآگاهی عموم سواستفاده می کنن و با گفتن کلمات قلمبه گولشون می زنن.وایبریشن وایبریشن می کنن ولی مغز حرفشون پوکه
هر دو مقوله از لحاظ علمی رد هستن...
جهد کن جهد که وقت من و تو در گذر است////سعی کن سعی که این عمر بسی مختصر است
سلام
درمورد روانشناسی فردیش
انیمیشن( سامورایی و مگس) خیلی جالب توضیح داد که چرا تلاش برای حذف احساسات و افکار یک کار بیهوده است
واقعا یکی از مشکلات عمده معامله گرها این نیست که احساس اظطراب ترس و ضرر رو تجربه میکنند مشکلشون اینه میخوان باهاش بجنگن به خاطر همین استاپ لاس عقب میکشند ترید برای جبران ضرر انجام میدن و ... کلید معامله گرهای حرفه ای هم این نیست که دیگه این احساسات رو تجربه نمیکنند اونا فقط یاد گرفتند با این احساسات کنار بیاین تمام .... واقعا این مطلب 80 درصد مشکلات من رو با بخش روانشناسی حذف کرد
هربار هم بخاطر این احساسات تلاش های ناموفقی برای کنترلشون میکنیم مثل ترید با حجم بالا ورود بدون چک لیست درواقع داریم یک ببر کوچک(احساس ترس یا..) رو تغذیه میکنیم که هربار به سراغ ما میاد غرش میکنه بهش غذا میدیم اما باهربار غذا دادن به این ببر اون رو بزرگتر میکنیم و دیگه کنترلش برامون سخت میشه تو این مثال سامورایی هم توضیح داد
بعد این احساسات فقط اون گفتگوی بی پایان مغز هستند که اصلا واقعی نیستند فقط ما چون خیلی به مغزمون اعتماد داریم بهشون گوش میکنیم فکر میکنیم واقعیت هست اون کاری نباید رو انجام بدیم درواقع همون مثال هست که از دشمن فرضی شکست خوردیم
هیج راهی هم بجز پذیرش این احساسات نیست حالا روش های مختلفی هم درموردش هست اما فلسفه کار پذیرش این احساسات هست
اما یک مطلب علمی هم درمورد این مورد هست:
اپژوهش*های روانشناختی نشان می*دهند که سرکوب افکار مزاحم کارآیی ندارد، بلکه موجب افزایش دفعه*های تکرار آنها در ذهن می*شود.
دکتر دانیل وگنر (Daniel Wegner)، روانشناس آمریکایی، پژوهش*های گسترده*ای در باره افکار مزاحم انجام داده و به این نتیجه دست یافته است که گریز از افکار مزاحم به پایداری آن در ذهن دامن می*زند. به عبارت دیگر هر چقدر تلاش بیشتری برای فراموشی یا سرکوب افکار ناخوشایند انجام گیرد، تردد آن افکار در ذهن بیشتر می*شود.
برای مثال تلاش برای نگه داشتن یک راز باعث می*شود بیشتر به آن فکر کنیم و همین تلاش ما را بیشتر به بازگو کردن آن وسوسه می*کند. این همان سازوکاری (مکانیزمی) است که در برخی از افرادی که رژیم غذایی لاغری را شروع کرده*اند عمل می*کند و آنها را به فکر کردن مدام به خوراکی*ها و شکستن رژیم لاغری وامی*دارد.
ویرایش توسط yashar_saheb : 04-04-2021 در ساعت 18:36
"it's not knowing what to do;it's doing what you know"
Tony Robbins
سلام در واقع هدف ما حذف این احساسات افکار نیست هدف ما اینه که تمرکزمون رو بحث معاملاتمون پیش ببریم
ما فقط اینجا پذیرش میکنیم که این فیل قرمز وجود داره بعد تمرکزمون رو بذاریم روی مثلا فیل ابی
تمام تمرین های مدیتیشن خوداگاهی نوشتن و تمام این موارد به همین خاطر هست ما افکارو بپذیریم که وجود دارند
وقتی اینارو بپذیریم خودشون از بین میرند
بعد بازی افکار هم بازی تفریق نیست بازی جمع هست مثلا شما وقتی ترس میگیرد یا فکر بدی دارید میتونید به یک چیز دیگه توجه جلب کنید یعنی فکر دیگه ای ایجاد کنید مثلا یک ساحل زیبا رو تصور کنید یا هرچیزی دیگه ای که دوست دارید مثال هایی که در بحث های موفقیت عنوان میشه در مواقع سخت به هدفتون فکر کنید و به راهتون ادامه بدید درواقع ما تمرکزمون رو چیز های خوب میذاریم توبحث ترید میتونیم به معامله توجه کنیم البته قدم اول ااگاه شدن به اون افکار هست
تو بحث عادت هم همینه اگه شما عادت به سیگار کشیدن رو ترک کنید اما عادت مخالفش رو پرورش ندید حالا مثلا خوردن اسموتی(مثاله حالا برای هر کس فرق داره) اون عادت سیگار کشیدن برمیگرده شما هی سعی کنید عادت اینستاگرام رو ترک کنید بدون اینکه عادت کتاب خوندن رو پرورش بدید دوباره اون عادت بر میگرده
حالا شما قبل ترید یک مدیتیشن کنید باعث میشه به افکار بیشتر اگاه باشید اونارو نظاره کنید بعد فکرتون روی بحث دیگه ای متمرکز کنید که میشه یا مثلا وقتی ضرری میکنید به احساس ضرر اگاه باشید و تمرکزتون رو بذارید روی برایندکلی حسابتون یا فقط حرکات بازار(اینا مثال هستن اصلیاش تو دوره های گفته شده)
اگر بخوایم همینجور با توجه به این افکار معامله کنیم مثل اینه
دستهامون رو داخل هم حلقه کنیم بذاریم رو به روی چشم هامون میتونیم ببینیم اما حواس ما بیشتر به چین و چروک های دستمون هست تا دیدن اشیا دیگه
"it's not knowing what to do;it's doing what you know"
Tony Robbins
عالیه من عادت نکردم تمرکز بزارم روی کارهای روزانه چون دارم فکر میکنم .
حواسم میره پیش اقا فیله از مسیر جدا مشیم.< ذهن بی تعهد>
متعهد به برنامه شخصی نیستم بر میگرده به گذشته ام حالا حواسم میره پیش اقا فیله چکار میتونم بکنم ؟
چطوری خودمو متعهد بسازم برم بیرون پشت چراغ قرمز وایستم.
چکاررررررکنم؟
من عادت کردم به بی تعهدی میخوام خودمو اصلاح کنم مجبورم خودمو اصلاح کنم در غیر این صورت دیگران منو اصلاح میکنن.
راهش چیه علمشو ندارم چطوری این مسله رو حل کنم
جوادی
متعهد شدن بیشتر باالفعل هست ی
فرمول مشخصی براش وجود نداره شما خودتون باید برید دنبالش مثال جالبش اینه مثلا یک نفر میخواد متعهد به کتاب خوندن بشه اول چون مثلا با پول حساسه میره هزینه میکنه یا مثلا کسی که مادرش خیلی براش مهم هست برای مادرش مثلا میره دانشگاه یا....
فایل های اقای امینو درمورد اشتیاق سوزان هم این قضیه رو توضیح داده
درمورد اقا فیله هم شما مدیتیشن کنید چند مدت متوجه تغییراتش مشیید
درمورد نظم شخصی من5 نکته میگم خیلی شاید مفید باشه
1-حذف کردن تمام وسوسه های مثلا شما میخواید برید پیاده روی کفش رو قبلش اماده کنید که یکدفعه وسوسه نشید بگیرید بخوابید یا مثلا درمورد گوشی اگه گوشی شما همیشه جلو دست باشه اینستاگرام نصب باشه طبیعی میرید سمتش قدم اول حذف ههست
2-هیچ وقت حال مناسب رو پیدا نمیکنید پس خودتون رو با سختی وفق بدید
3-همیشه وقتی کارو درست انجام میدید به خودتون جایزه بدید مثلا اگر یک هفته کامل ورزش کردید اخر هفته لیافت یک شام خوشمزه رو دارید
4-halt وقتی شما در یکی از چهار وضعیت هستید نمیتونید درست تصمیم بگیرید من کلی میگم چون بحثش زیاده
h: گشنگی اگر گشنه هستید حتما یک چیزی بخورید
a:عصبانیت سعی کنید ارامش خودتون رو حفظ کنید
l:احساس تنهایی برید سراغ یک جمع خوبی
t:خستگی یکمی استراحت کنید یا حداقل عوامل خستگی تون رفع کنید
5-دراخر خودتون بابت کارهای اشتباه ببخشید اگر یک روز خواب موندید درست بیدار نشدید اگر احساس گناه داشته باشید بدتر میشه
و در اخر شما باید خودتون رو کشف کنید و به مسیرتون ادامه بدید
مثلا شما مشکل علم عادت رو دارید خوب کتاب های زیادی درمورد این توی انجمن کتابخوانی هست یکی رو بخونید
دارن هاردی هست
چارلز داهیگ هست
جیمز کلیر هست
اینارو بگیرید بخونید کتاب هاشون رو مشکلتون رو برطرف کنید
افراد متعهد چهار عنصر اصلی دارند
1-غرق کار شون هست محمد علی کلی یک حرف خوبی زد خیلی معروفه ازش پرسیدن چندتاشنا درروز میری میگه من از وقتی ماهیجه هام درد میگیره شروع به شمردن میکنم
2-اونا به کارشون شبیه یک وظیفه نگاه میکنند یک سرباز وظیفه اش تیراندازی نیست وظیفه ای که اون رو مجاب کرده حفاظت از میهنش هست
3-اونا 100 توان منابع رو صرف اونکار کنند مثل مادر پدری که 100 توانش برای فرزندش میذار
4-اونا به کارشون به شکل یک فضیلت اخلاقی نگاه میکنند اونا کتاب میخونن چون اگر کتاب خوندن رو کنار بذارند هویتشون از بین میره پوچ میشند ورزشکارا به خوردن غذای خوب عادت دارند چون اگه غذای بد بخورند هیکلشون که کل زندگیشون هست از هم میپاشه شخصیتشون به اونکار وابسته هست
ویرایش توسط yashar_saheb : 04-04-2021 در ساعت 21:05
"it's not knowing what to do;it's doing what you know"
Tony Robbins
سلام دوستان وقتتون به خیر و کامیابی
محققی فرانسوی به نام رنه پئوک با استفاده از جوجه های از تخم در آمده ، قدرت نیت را نشان داده است.وقتی جوجه از تخم در می آید، معمولا از مادر خود نقش میپیذیرد و از او پیروی میکنند و اما اگر در زمان بیرون آمدن جوجه از تخم ، مادر آنجا نباشد ، جوجه ها از اولین شیء متحرکی که ببینند، نقش خواهند پذیرفت.برای مثال، اگر جوجه ای انسانی را ببیند ، به دنبال او راه خواهد افتاد. پئوک برای تحقیق خود نوعی تولید کننده ی رویداد تصادفی ساخته بود.رباتی کامپیوتری که در حین حرکت بصورت تصادفی مسیرش را عوض میکرد و 50 درصد اوقات به سمت راست و 50 درصد اوقات به سمت چپ میچرخید . او بعنوان شاهد این تحقیق ابتدا مسیر حرکت ربات را در محوطه بدون حضور جوجه ها ثبت کرد. او متوجه شد که به مرور زمان ، ربات بیشتر محوطه را بصورت برابر پوشش میدهد.
پئوک سپس ربات را به جوجه های تازه به دنیا آمده نشان داد.همانطورکه انتظار میرفت، آن ها از ربات نقش پذیرفته و به تصور اینکه مادرشان است ، در محوطه به دنبال او راه افتادند. پس ازز اینکه جوجه ها از ربات نقش پذیرفتند ، او آنها را از محوطه خارج و در قفسی قرار داد که از داخل آن میتوانستند ربات را ببینند ، اما نمیتوانستند به طرفش بروند.
مسیر تولید کننده رویداد تصادفی در آزمایش رنه پئوکتصویر الف حرکت تولید کننده رویداد تصادفی را در زمان خالی بودن قفس نشان میدهد.
الف: آزمایش شاهد ، قفس خالی است.
Capture1.PNG
ب:آزمایش نیت، جوجه هایی که از تولید کننده رویداد تصادفی نقش پذیرفته بودند ، در قفس قرار داده شدند.
Capture2.PNG
تصویر ب حرکت تولید کننده ی رویداد تصادفی را پس از قرار دادن جوجه ها در قفس سمت راست محوطه نشان میدهد.
اتفاق بعدی حیرت آور بود - نیت جوجه ها برای نزدیک بودن به آن چیزی که مادر خود میدانستند(در اینجا ربات مورد ازمایش)در عمل بر حرکات تصادفی ربات اثر گذاشت.این ربات دیگر به تمام نقاط محوطه نمیرفت بلکه بیشتر در آن نیمه ای از محوطه میماند که به جوجه ها نزدیک بود.
اگر نیت جوجه ها بتواند بر حرکت یک ربات کامپیوتری اثر بگذارد ، آنگاه تصور کنید که شما چگونه میتوانید آینده ی مورد نظرتان را به سمت خودد بکشانید.
کتاب ماورا طبیعی شدن( دکتر جو دیسپنزا)
ویرایش توسط ehsanm65 : 04-05-2021 در ساعت 21:28
آمین میشود
هر آنچه میپندارید.
در حال حاضر 55 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 55 مهمان ها)