صفحه 21 از 556 نخستنخست ... 1119202122233171121521 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 201 به 210 از 5556

موضوع: روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

  1. #201

    m@hdi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    محل سکونت
    خانواده آکادمی ویو
    نوشته ها
    382
    تشکر
    7,002
    12,203 بار در 399 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    با سلام خدمت استاد عزیز جناب امینو دوست داشتنی
    استاد سوالی در مورد مقاله ای که امروز در سایت قرار دادین داشتم.
    لینک مقاله: https://academywave.com/price-action-and-structure/#i
    استاد شما همیشه تاکید زیادی روی ساختار بازار و درک این ساختار و پترن پترن نکردن بازار دارید. و در مقاله فرمودین رفتار قیمت رو باید در لحظه بخونیم و یادبگیریم و در ادامه فرمودین که اینکه در گذشته در نزدیکی این سطوح چه واکنش*هایی داشته است.
    منظور از از کلمه "لحظه" یعنی اینکه وقتی قیمت رسید به یک کف یا سقف و یا خطوطی که تا الان یادگرفتیم ببینیم واکنش قیمت به این کف یا سقف یا خطوط در اون لحظه چیه؟
    و اینکه فرمودین : "در گذشته نزدیکی این سطوح چه واکنش هایی داشته "، آیا در تمام تایم فریم ها؟ به عنوان مثال من در تایم فریم 15 دقیقه قیمت رو دارم رصد میکنم. قیمت میرسه به یک کف و میخوام در اون
    لحظه رفتار قیمت رو نسبت به کف یا سقف گذشته بررسی کنم. در این لحظه من باید دقیقا چکاری انجام بدم و در چه تایم فریمی هایی این واکنش ها رو ببینم؟ منظورم پیمایش بین تایم فریم ها و واکنش قیمت به این سطوح هستش.
    احساس میکنم هنوز متوجه این جمله "
    رفتار قیمت رو باید در لحظه بخونیم" نشدم. و هنوز بین تایم فریم ها گیج میشم.
    ممنونم استاد که همیشه بهترین هستید
    2020-12-06_21-10-44.png
    ویرایش توسط m@hdi : 12-06-2020 در ساعت 23:31
    روی قله موفقیت, امینو بزرگ منتظر همه ماست.

  2. 51 کاربر برای این پست سودمند از m@hdi عزیز تشکر کرده اند:


  3. #202

    amino آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2019
    نوشته ها
    1,508
    تشکر
    13,863
    150,440 بار در 1,686 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 5891 پست
    برچسب زده شده
    در 30 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط m@hdi نمایش پست ها
    با سلام خدمت استاد عزیز جناب امینو دوست داشتنی
    استاد سوالی در مورد مقاله ای که امروز در سایت قرار دادین داشتم.
    لینک مقاله: https://academywave.com/price-action-and-structure/#i
    استاد شما همیشه تاکید زیادی روی ساختار بازار و درک این ساختار و پترن پترن نکردن بازار دارید. و در مقاله فرمودین رفتار قیمت رو باید در لحظه بخونیم و یادبگیریم و در ادامه فرمودین که اینکه در گذشته در نزدیکی این سطوح چه واکنش*هایی داشته است.
    منظور از از کلمه "لحظه" یعنی اینکه وقتی قیمت رسید به یک کف یا سقف و یا خطوطی که تا الان یادگرفتیم ببینیم واکنش قیمت به این کف یا سقف یا خطوط در اون لحظه چیه؟
    و اینکه فرمودین : "در گذشته نزدیکی این سطوح چه واکنش هایی داشته "، آیا در تمام تایم فریم ها؟ به عنوان مثال من در تایم فریم 15 دقیقه قیمت رو دارم رصد میکنم. قیمت میرسه به یک کف و میخوام در اون
    لحظه رفتار قیمت رو نسبت به کف یا سقف گذشته بررسی کنم. در این لحظه من باید دقیقا چکاری انجام بدم و در چه تایم فریمی هایی این واکنش ها رو ببینم؟ منظورم پیمایش بین تایم فریم ها و واکنش قیمت به این سطوح هستش.
    احساس میکنم هنوز متوجه این جمله "
    رفتار قیمت رو باید در لحظه بخونیم" نشدم. و هنوز بین تایم فریم ها گیج میشم.
    ممنونم استاد که همیشه بهترین هستید
    2020-12-06_21-10-44.png
    سلام بسیار هم عالی
    تمرینهای مربوط به هر فایل رو انجام بدین .عجله نکنید
    به همه چی میرسید.
    امینو
    Perceive thetime , Change thelife

  4. 87 کاربر برای این پست سودمند از amino عزیز تشکر کرده اند:


  5. #203


    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    نوشته ها
    514
    تشکر
    162
    10,408 بار در 536 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    سلام استاد گرامی

    سوالی داشتم ؟

    آیا پرایس اکشن نوین داریم ؟ آیا پرایس اکشنی که ایرانیا کار میکنن قدیمیه ؟

  6. 38 کاربر برای این پست سودمند از senator عزیز تشکر کرده اند:


  7. #204

    kamanche آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    نوشته ها
    2,203
    تشکر
    33,414
    50,156 بار در 2,339 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 601 پست
    برچسب زده شده
    در 13 تاپیک

    جهان های فراکتالی اطراف ما

    یک استروفیزیست و یک جراح مغز و اعصاب یک تحقیق بسیار جالب و عجيبی انجام دادند و به نتایج خارق العاده ای رسیدند .
    استروفیزیست نقشه ای از شبکه کیهانی کهکشان ها و جراح مغز و اعصاب نقشه ای از شبکه پیچیده نورون ها در مغز انسان آورد.
    نخستین تشابه در توزیع نوسان در داخل شبکه عصبی مغز انسان با توزیع ماده در داخل شبکه کیهانی بود.
    مغز انسان حاوی 100 میلیارد نورون و کیهان شناخته شده حاوی 100 میلیارد کهکشان بود.
    کهکشان ها 30% کل حجم کیهان را شکل داده و نورون ها 30% کل حجم مغز را.
    هر دوی کهکشان ها و نورون ها بشکل تارها و رشته ها مرتب شده اند.
    مغز دارای 72% آب و کیهان دارای 72% ماده تاریک است.
    برخی بنابراین تشابهات به این نتیجه رسیده اند که چه بسا کیهان خودش یک مغز باشد.
    شاید مغز یک مورچه در بین صدها میلیارد مورچه در کیهانی بمراتب بمراتب بمراتب بزرگتر از کیهان ما....
    مغز انسان واقعا قادر به درک نیست.
    01.jpg
    بازار به همه فرصت میده فقط باید صبر کنیم تا نوبتمون برسه

  8. 77 کاربر برای این پست سودمند از kamanche عزیز تشکر کرده اند:


  9. #205

    Ali-airman آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2020
    محل سکونت
    سیدنی
    نوشته ها
    41
    تشکر
    44
    1,093 بار در 42 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    متن بسیار زیبایی بود و تاثیرگذار

    ممنون
    نقل قول نوشته اصلی توسط Davood36 نمایش پست ها
    سلام به همه دوستان

    تصویر شخصی که فرد از خودش داره روی خیلی از چیزها تاثیر میذاره , روی نتایجی که فرد میگیره و .... و در اصل تصویر شخصی یکی از مهترین عوامل ساختار ذهن و فکر هست . تصویر شخصی به صورت ساده یعنی اونطوری که خودمون رو میبینیم . عادات و رفتار و عقاید ما روی تصویر شخصی ما تاثیر میذاره.

    یکی از موضوعاتی که روی تصویر شخصی فرد تاثیر میذاره, موضوع بخشیدن و طلب بخشش کردن هست.

    بخشیدن و طلب بخشش کردن رو میشه به سه دسته تقسیمش کرد .1- اگر کسی رو ناراحت کردین به هر دلیلی , به طور مستقیم از اون فرد عذرخواهی کنید و در ذهنتون و قلبتون هم سعی کنید به همین صورت باشه و نه صرفا کلامی ( اینکه اون فرد میبخشه یا خیر یا اینکه چه عملی باید انجام بدین در جهت جبران ناراحتی موضوع دیگری هست) و 2- همینطور اگر کسی شما رو ناراحت کرده شما سعی کنید بدون چون و چرا ببخشید و سوم اینکه خودتون رو هم ببخشید. خیلی وقت ها ما نمیتونیم خودمون رو ببخشیم که این موضوع میتونه آسیب وارد کنه.

    این سه کار روی تصویر شخصی ای که فرد از خودش داره خیلی تاثیر گذار هست و تصویر شخصی به طور مستقیم به ترید و خیلی مسائل دیگر مربوط هست و مسئله خیلی مهمی است.

    داشتم روی بخشش و بخشیدن مطلب میخوندم وسرچ میکردم , یک متنی رو خوندم , الان بیش از یک هفته هست من رو در فکر فرو برده...

    بعضی افراد واقعا روح بزرگی دارند. متن زیر رو در مورد بخشیدن خوندم و دوست داشتم با شما هم درمیون بذارم:

    متن :

    اما تو ای برادر عراقی، اگر چه تو ماموری و قاتل جان من. اما من تو را برادر خود می دانم از تو خواهم گذشت، اگر خدا اجازه بدهد اول کسی را که شفاعت کنم تو هستی. آماده باش و غمی بدل راه نده وحشتی، نداشته باش. سینه ی من آماده است تو تفنگت را آماده کن. تو خون مرا خواهی ریخت، اما من امیدوارم با ریخته شدن خونم گناهانم بخشیده شود.

    متن بالا گزیده ای از وصیت نامه شهید حاج علی محمدی پور هست که از لینک زیر میتونید به صورت کامل تر مطالعه بفرمایید.
    منبع :
    http://kerman.navideshahed.com/fa/ne...A7%D9%86%D8%AF


    پ.ن. نوشتن در مورد مسائل اخلاقی خیلی سخت هست. چون خودم میدونم که کامل نیستم ولی در حال رشد و بهتر شدن هستم و دارم روی این مسائل کار میکنم. قصد داشتم با شما دوستان هم به اشتراک بذارم تا انرژی این موضوع بیشتر و بیشتر بشه. ضمن اینکه کاملا به مبحث روانشناسی بازار مرتبط هست.
    به عنوان نویسنده این مطلب هیچگونه ادعایی مبنی بر اینکه در این سه کار به درجه ی خوبی رسیدم ندارم و همچنان در حال کار کردن روی موضوعات هستم. امید هست با آگاهی داشتن نسبت به این مسائل در جهت انجامشون اقدام عملی انجام بدیم منجمله خود بنده.

    موفق باشید
    سرنوشت را باید از سر , نوشت.

  10. 39 کاربر برای این پست سودمند از Ali-airman عزیز تشکر کرده اند:


  11. #206

    Ali-airman آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2020
    محل سکونت
    سیدنی
    نوشته ها
    41
    تشکر
    44
    1,093 بار در 42 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    سلام آقا سعید
    این متن رو تقریبا 1 سال پسش نوشتین و من چند روزی است که شروع کردم به خوندن این تاپیک بعد از 3 ماه عضویت من هم با شما موافق هستم اینها مسائلی نیست که 2 تا کتاب یا تمرین به سادگی حل بشه مثال اون وصیت نامه شهید دفاع مقدس بسیار قابل لمس هست و اینکه ما شرقی ها بسیار بیشتر در زمینه های اخلاقی معنوی تاریخ داریم و اساس خانواده بسیار محکمتر از جهان غرب در فرهنگ ما هست حال چطور با منابع و نویسندگان غربی میخواهیم به این دست پیدا کنیم به نظر من اساس و بنیان این مسائل در نظم نوین جهانی در حال نابودی است و ما جز به رجوع به عناصر و منابع فرهنگی خودمان راهی برای رشد متعالی نداریم
    نقل قول نوشته اصلی توسط SaeidFx نمایش پست ها
    در حیطه ی تغییر، ذهن ما رو خیلی زود گول میزنه... فکر میکنیم با نوشتن مسائلمون بر روی یک تکه کاغذ و تفکر در اون مورد میتونیم تغییرات خیلی مثبتی ایجاد بکنیم. در صورتی که تغییرات باید در حیطه ی ناخود آگاه اتفاق بیفتند و بعد به حیطه ی آگاه ما بیایند یعنی ابتدا باید مشکل اصلی و غیر قابل دسترسی که در ناخودآگاهمون هست از بین بره و نتایج اون در بخش خود آگاهمون منعکس بشه ولی با فعالیت ذهنی برای تغییر کردن سعی میکنیم که روی یک مساله اونقدر کار بکنیم که نتایجش بر روی نا خود آگاهمون تاثیر بذاره در حالی که مشکلات قبلی هم در ناخود اگاهمون پا بر جا هستند.
    فرضا حتی اگر موفق بشیم که کاری را انجام بدیم و تغییری بکنیم ممکنه در نا خود آگاه ما اتفاقات بدی بیفته که دیگه نشه اونها رو هم به همین شیوه بهبود بخشید.
    کلا من به تغییر انسانها به این شیوه خوشبین نیستم. تجربیات بسیار زیاد و طولانی در این زمینه داشتم و فکر نمیکنم کار ساده ای باشه تا به حال هم وقت زیادی روی این قضیه گذاشتم و روش های معمول رو بسیار ناقص و شکست خورده میبینم. ما یک فضای خاص درونی میسازیم و با اون مشغول میشیم و نهایتا هیچ تغییری هم نمیکنیم و حتی ممکنه که بدتر از قبل هم بشیم.
    بارها دیدم که کودکانی که عادت دارن ناخنهاشون رو بجون با روشهای روانکاوی و متدهای مختلف تحت درمان قرار گرفتن و اون رو ترک کردن ولی بعد از مدتی شروع به کندن ابرو یا پلکها یا موی سرشون کردن، این مثال در انواع ابعادش صادقه و با این روشها نمیشه براش کاری کرد.
    ما مدیتیشن میکنیم که موتور ذهن رو خاموش کنیم و اگر بتونیم به فرای ذهن بریم و به اون سکوت برسیم همه ی مسائلی که در سطح ذهن ما رو مشغول کردن و داریم تقلا میکنیم در اون حیطه کاری بکنیم خود به خود حل میشن.
    با تلاش کردن پیچیدگیهای جدیدی ایجاد میشه. و راه رشد راهی هست که بدون تلاش انجام میشه.
    لائوتسه میگه که خردمند کاری نمیکند ولی هیچ کاری از او ناقص نمیماند.
    ما فکر میکنیم با تجزیه و تحلیل میتونیم خودمونو عوض کنیم در حالی که این غیر ممکن هست و گاهی صورت مساله حذف و مسائل پیچیده تری به جای میماند.

    برای تغییر ذهن به کار نمیاد. روشهای ذهنی رو بسیار ناقص و ضعیف میبینم.
    وصیت نامه ای که در متنتون قرار داده بودین واقعا فوق العاده بود و تاثیر گذار.
    من به این موضوع علاقمندم. اگر روشهائی بلدین که میتونیم روی خصوصیات منفیمون تاثیر مثبت بذاریم لطفا معرفی کنید استفاده کنیم.
    متنهائی که نوشتم نظرات شخصیم نیست و از منابع مختلف تجربه کردم و خوندم و صحتشونو دیدم.
    سرنوشت را باید از سر , نوشت.

  12. 44 کاربر برای این پست سودمند از Ali-airman عزیز تشکر کرده اند:


  13. #207


    تاریخ عضویت
    Mar 2019
    نوشته ها
    1,062
    تشکر
    2,032
    37,989 بار در 1,037 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 138 پست
    برچسب زده شده
    در 7 تاپیک
    افراد زیادی رو دیدیم (منجمله خودمون) که مثلا روی این موضوع که خشمگین نشیم و صبر داشته باشیم مدتها کار کردیم. تبدیل شدیم به شخصی آرام و صبور و این یک سال وقت برده ولی نهایتا در یک موضوع پیش پا افتاده ناگهان اون دیوی که فکر میکردیم کشتیم بیدار شده و اتفاقاتی افتاده که نباید بیفته
    خیلی از این افرادی که دارن روی خودشون کار میکنن دارن خودشو رو سرکوب میکنن و نهایتا این مشکلات در جای دیگری بروز میکنه و سر بزنگاه هم خواهیم دید که ما نه تنها هیچ کاری نکردیم بلکه برعکس شده و مدتها داشتیم وقت تلف میکردیم و خودمون رو پیچیده تر و بیمار تر میکردیم.
    افراد ظاهرا فرهیخته ای شدیم، اخلاق ظاهرا زیبائی ساختیم و تونستیم خوب ظاهر بشیم ولی همه ی اینها تا جائی بوده که در موقیت خاص قرار نگرفتیم در همون موقعیت خاص ناگهان همه ی رشته ها پنبه میشن.
    این به خاطر این هست که از روشهای روانشناسی "خیلی علمی" داریم استفاده میکنیم که از نظر شخص بنده کلا باد فنا هستند. همه ی این نکاتی که توی کتابهای علمی (طیف بسیار زیادی از کتابهای کسب ثروت و همه ی اینها) نوشته شدن یک بار سنگین اضافی بر وجود ما تحمیل میکنن که به نظر من بهتره فقیر بمیریم تا بیایم خودمون رو به دست هر اندیشه ای بسپریم و نهایتا تخریبهای غیر قابل جبرانی به بار بیاریم. اگر هولی گریل رو به این قیمت بدن که ما خودمون رو تبدیل به یک موجود عجیب و غریب جدید بکنیم باید بشینیم و این تصمیم رو بگیریم و بدونیم که چه چیزهایی رو میخوایم بدیم و چی بگیریم و آیا اصلا بعد از پرداخت اینهمه هزینه چیزی هم قرار هست بگیریم یا نه؟ شاید طبیعت نمیخواد از این مسیر به جائی برسیم. باید به ندای قلبمون گوش بدیم. گاهی چیزهای قشنگ هوا و هوسی بیش نیستند.


    نقل قول نوشته اصلی توسط Ali-airman نمایش پست ها
    سلام آقا سعید
    این متن رو تقریبا 1 سال پسش نوشتین و من چند روزی است که شروع کردم به خوندن این تاپیک بعد از 3 ماه عضویت من هم با شما موافق هستم اینها مسائلی نیست که 2 تا کتاب یا تمرین به سادگی حل بشه مثال اون وصیت نامه شهید دفاع مقدس بسیار قابل لمس هست و اینکه ما شرقی ها بسیار بیشتر در زمینه های اخلاقی معنوی تاریخ داریم و اساس خانواده بسیار محکمتر از جهان غرب در فرهنگ ما هست حال چطور با منابع و نویسندگان غربی میخواهیم به این دست پیدا کنیم به نظر من اساس و بنیان این مسائل در نظم نوین جهانی در حال نابودی است و ما جز به رجوع به عناصر و منابع فرهنگی خودمان راهی برای رشد متعالی نداریم
    ویرایش توسط SaeidFx : 12-21-2020 در ساعت 19:59

  14. 50 کاربر برای این پست سودمند از SaeidFx عزیز تشکر کرده اند:


  15. #208

    hamoon آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2019
    محل سکونت
    Canada
    نوشته ها
    1,762
    تشکر
    25,433
    52,892 بار در 1,830 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 562 پست
    برچسب زده شده
    در 12 تاپیک
    درود سعید جان مطلب جالبی بود
    در عین حال که میتونه نظر و دیدگاهتون کاملا درست هم باشه، ولی میتونیم از منظر دیگری هم اون رو ببینیم،
    ما چی هستیم ؟ هم به لحاظ جسمی و هم ذهنی؟ دقیقا چی هستیم ؟ چقدر روی خودمون شناخت داریم ؟
    هر کدوم ما محصول چندین دهه زندگی شخصی و اجتماعی هستیم ، و به نظرم نباید انتظار این رو داشته باشیم که تاثیرات این چند دهه در یک سال یا دو سال یا 5 سال ... به راحتی محو بشه و دیگه اثری از اون نبینیم ... حرف من این نیست که الزاما راهی که انتخاب کردیم درسته ؛ اتفاقا من در این مورد هم نظر شما هستم که نباید متعصبانه به راه و مسیر انتخاب شده نگاه کنیم ولی از طرف دیگه میتونیم اینطور هم ببینیم که آیا صبر لازم برای رسیدن به هدف رو داریم ؟ آیا پشتکار و استقامت لازم برای تغییر خودمون رو داریم؟ قبل از همه اینها به سوال اول بر میگردم، آیا ابزار لازم برای شناخت خودمون رو داریم؟ چند درصد از توانی که برای پیدا کردن راه حل های جدید صرف کردیم رو صرف شناخت خودمون کردیم ؟ چقدر به پایه های فرهنگی، اجتماعی و ... که بر اونها شخصیت و روانمون استوار شده آشنایی داریم؟ نقاط ضعفشون رو چقدر میشناسیم ؟ چقدر جرات و جسارت داریم که بپذیریم اشتباه "هستیم" ؟؟
    البته ساده ترین راه همیشه برای بشر این بوده که راه در حال طی شدن رو انکار کنه، و دشوارترین کار همیشه و همیشه، "شناخت" و "تغییر هدفمند" است. اولی نیازمند پشتکار، نظم و صرف وقت و توان بسیار زیادی برای "مطالعه و سپس درکِ دیدگاه مخالف" است و لازمه دومی جسارت و جرات پذیرش " اشتباه " و " انحراف " از مسیر و در مرحله بعد " اقدام موثر" است. هر دو اینها تابوهایی هستند به قدمت تاریخ و فرهنگ ما ...

    سعید جان بذار نظر خودم رو در مجموع در یک جمله بگم
    زندگی یعنی شناخت تضادها و تلاش برای تغییر
    و
    مرگ یعنی پذیرش وضعیت حاضر، سکون و تن دادن به نرسیدن

    زمان بی کرانه را تو با شمارِ گامِ عمر ما مسنج
    به پایِ او دمی است این درنگِ درد و رنج ...

    ...
    موفق و پیروز باشی

    نقل قول نوشته اصلی توسط SaeidFx نمایش پست ها
    افراد زیادی رو دیدیم (منجمله خودمون) که مثلا روی این موضوع که خشمگین نشیم و صبر داشته باشیم مدتها کار کردیم. تبدیل شدیم به شخصی آرام و صبور و این یک سال وقت برده ولی نهایتا در یک موضوع پیش پا افتاده ناگهان اون دیوی که فکر میکردیم کشتیم بیدار شده و اتفاقاتی افتاده که نباید بیفته
    خیلی از این افرادی که دارن روی خودشون کار میکنن دارن خودشو رو سرکوب میکنن و نهایتا این مشکلات در جای دیگری بروز میکنه و سر بزنگاه هم خواهیم دید که ما نه تنها هیچ کاری نکردیم بلکه برعکس شده و مدتها داشتیم وقت تلف میکردیم و خودمون رو پیچیده تر و بیمار تر میکردیم.
    افراد ظاهرا فرهیخته ای شدیم، اخلاق ظاهرا زیبائی ساختیم و تونستیم خوب ظاهر بشیم ولی همه ی اینها تا جائی بوده که در موقیت خاص قرار نگرفتیم در همون موقعیت خاص ناگهان همه ی رشته ها پنبه میشن.
    این به خاطر این هست که از روشهای روانشناسی "خیلی علمی" داریم استفاده میکنیم که از نظر شخص بنده کلا باد فنا هستند. همه ی این نکاتی که توی کتابهای علمی (طیف بسیار زیادی از کتابهای کسب ثروت و همه ی اینها) نوشته شدن یک بار سنگین اضافی بر وجود ما تحمیل میکنن که به نظر من بهتره فقیر بمیریم تا بیایم خودمون رو به دست هر اندیشه ای بسپریم و نهایتا تخریبهای غیر قابل جبرانی به بار بیاریم. اگر هولی گریل رو به این قیمت بدن که ما خودمون رو تبدیل به یک موجود عجیب و غریب جدید بکنیم باید بشینیم و این تصمیم رو بگیریم و بدونیم که چه چیزهایی رو میخوایم بدیم و چی بگیریم و آیا اصلا بعد از پرداخت اینهمه هزینه چیزی هم قرار هست بگیریم یا نه؟ شاید طبیعت نمیخواد از این مسیر به جائی برسیم. باید به ندای قلبمون گوش بدیم. گاهی چیزهای قشنگ هوا و هوسی بیش نیستند.
    ویرایش توسط hamoon : 12-22-2020 در ساعت 01:03
    این جهان کوه است و فعلِ ما ندا ... سوی ما آید نداها را صدا

  16. 59 کاربر برای این پست سودمند از hamoon عزیز تشکر کرده اند:


  17. #209


    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    نوشته ها
    68
    تشکر
    701
    1,024 بار در 70 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 0 پست
    برچسب زده شده
    در 0 تاپیک
    سلام اقا سعید عزیز . مطالب شما میشه گفت درست اما ناقص هستند. بنده هم نظر خودمو میگم که مطمعنا کامل نیست.
    در رابطه با کتاب های موفقیت و کسب ثروت ، به این کتاب*ها روانشناسی زرد گفته میشه ، بطوریکه که اکثرا بر پایه یکسری اصول بنا شده اما به زبان عامیانه به شکلی تمرین رفتاری مطرح شده تا امثال ما که این مطالب و میخونیم هم یکجور انرژی کاذب بگیریم و هم یکسری عادت ها برای خودمون بوجود بیاریم . در روانکاوی خود کلمه شخصیت یکجور اختلال هست چرا چون با فردی میگیم با شخصیت که معولا رفتار*های درست و قابل پیش بینی از خودش نشون میده ، اما همین رفتار*ها برای مثال کسی که بهش ظلم میکنن اما نمیتونه حتی خشمشو حس منه داره با یک رفتار خاص برای مثال حتی برعکس چیزی که دریافت کرده احساس خشم خودشو سرکوب میکنه ، این مسئله خودش ریشه داره و شاید یک تعارضی در بچگی اون ادم بوده که نتونسته خشمشو نشون بده در نتیجه هربار که با این احساس روبه*رو میشه به شکلی که یاد گرفته پاسخ میده. پس بله درسته ما با این کتوب و یا تمرین*هایی برای عوض کردن عادت ها تغییر عمیقی نمیکنیم اما میتونیم این سرکوب یا بقول روانکاو*ها دفاع ، دفاع بهتری داشته باشیم ، برای مثال فردی که برای کاهش اضطراب سیگار میکشه اگر بتونه همین انرژی و در ورزش یا هر جایگزینی خالی کنه براش مفید میشه .
    در ارتباط با جمله*ای که فرمودید توی یک اتفاق خودشو نشون میده بله ، شما دوتا ماشین و در نظر بگیرید که یکی بنز هست و یکی پراید ، این دو خودرو در سرعت 80 کیاومتر هییچ مشکلی ندارند و بدون در نظر گرفتن جزئیات حرکت می*کنند اما کافیه سرعت به 180 کیلومتر برسه اونجاست که پراید نشون میده ظرفیت این سرعت و نداره ، ما میتونیم پراید و اسپرت کنیم اما نمیتونیم تعادل و کیفیت ساخت ماشین و چندان تغییر بدیم. پس ظرفیت ما ادم*ها به اندازه*ی اتفاقاتی هست که مارو بهم بریزه این به معنی این نیست که فردی که با یک مشکل بر خورده و بهم نریخته 100 درصد در حال سرکوب احساساس و درونیات خودش هست بلکه شاید اون فرد ظرفیت در اغوش کشیدن یک احساس و داشته ، اما فردی هم هست که از نظر روانی و ناخوداگاه احساس سرکوب میکنه پرخوری میکنه یک داد میزنه یا موزیک گوش میده و ..... تا به شکل اضطراب اونو خالی کنه . فرد دیگه ای هم نه اینقدر احساس همین اتفاق برای سنگینه که امکان داره کلا کنترل مغز و رفتارشو از دست بده و حتی بقولی هنگ کنه و خشک شه سر جاش .
    بنده روانشناس نیستم اما دوسالی با یک روانکاو زندگی کردم و این مطالب هم مطمعنا کامل نیست ، اما برای همین احساسات یکی از روش*های افزایش ظرفیت پذیرش احساس هست برای مثال فردی در رابطه احساسی شکست میخوره و اون فرد و هم دوست داره اما بجای اینکه قبول کنه اون و دوست داره ازش متنفر میشه و حتی بعد از اون همین خشم نسبت به فرد قبلی تبدیل به عشق به فرد دیگه ای میشه و حتی خودشم نمیدونه ، پس مشکل اصلی ساده بگم با وجود خودمون غریبه ایم با درون قهریم اما به دنبال ارامش از بیرونیم.
    یکی از تمرینات فوق العاده مدیتیشن هست که نوعی توجه به خود و کم کم احساسات اجازه بالا میان . شاید این مطلب مناسب این فضا نباشه و در چند پاراگراف نمیشه کامل تشریح کرد .
    در رابطه با صحبت اقای هامون هم به نکته*ی خیلی خوبی اشاره کردن به اسم تضاد ، اکثر مشکلات ما از اینجا شروع میشه تضاد در احساس به یکنفر هم دوست داشتن و هم خشم و تنفر ، احساس تضاد در درونیات خود و...... و در رابطه با اینکه فردی مه 30 سال یا 20 سال شکل گرفته در طی 1 روز یاذ حتی 1 سال عوض نمیشه.
    از طولانی شدن مطلب عذر میخوام . و از مطالب جالب همگی شما ممنونم .

  18. 64 کاربر برای این پست سودمند از ICHI.ali عزیز تشکر کرده اند:


  19. #210

    hamoon آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2019
    محل سکونت
    Canada
    نوشته ها
    1,762
    تشکر
    25,433
    52,892 بار در 1,830 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 562 پست
    برچسب زده شده
    در 12 تاپیک
    درود علی عزیز بسیار استفاده کردیم
    کاملا با صحبتهاتون موافق هستم
    فقط یک موردی رو ضمن تایید، اضافه کنم و اون اینکه برای خودمون هیچ ظرفیتی در نظر نگیریم، منظورم اینه که محدودیتی در تغییر و پیشرفت و اصلاح وجود نداره! مثال ماشین ها رو که زدین کاملا درست بود ولی دوستان این رو در نظر داشته باشید انسان و نوع بشر کاملا و کاملا به لحاظ ذهنی و مغزی یکسان آفریده شده ( منظورم افرادی هستند که به لحاظ جسمی سالمند وگر نه مشخصه که قیاس فردی با اختلالات مغزی و روانی با سایر افراد صحیح نیست ) بنابراین مطمئن باشید حل مشکلات ریشه ای روحی و روانی که اغلب در دوران کودکی شکل گرفته و الان فقط داریم نتایج اون رو میبینیم امکان پذیره ( ولی نه به راحتی و در زمان کوتاه )
    در این خصوص خوشبختانه نویسندگان و محققین زیادی فعالیت کرده اند و مطالبی که عرض کردم به نوعی خروجی نظرات اونهاست، نظریه پردازانی نظیر استفان کاوی؛ ماکسول مالتز، اکهارت تله، و ... خوشبختانه کتابهای ارزشمندی هم در این خصوص در تاپیک کتابخوانی پیشنهاد شده.
    ارادت

    نقل قول نوشته اصلی توسط ICHI.ali نمایش پست ها
    سلام اقا سعید عزیز . مطالب شما میشه گفت درست اما ناقص هستند. بنده هم نظر خودمو میگم که مطمعنا کامل نیست.
    در رابطه با کتاب های موفقیت و کسب ثروت ، به این کتاب*ها روانشناسی زرد گفته میشه ، بطوریکه که اکثرا بر پایه یکسری اصول بنا شده اما به زبان عامیانه به شکلی تمرین رفتاری مطرح شده تا امثال ما که این مطالب و میخونیم هم یکجور انرژی کاذب بگیریم و هم یکسری عادت ها برای خودمون بوجود بیاریم . در روانکاوی خود کلمه شخصیت یکجور اختلال هست چرا چون با فردی میگیم با شخصیت که معولا رفتار*های درست و قابل پیش بینی از خودش نشون میده ، اما همین رفتار*ها برای مثال کسی که بهش ظلم میکنن اما نمیتونه حتی خشمشو حس منه داره با یک رفتار خاص برای مثال حتی برعکس چیزی که دریافت کرده احساس خشم خودشو سرکوب میکنه ، این مسئله خودش ریشه داره و شاید یک تعارضی در بچگی اون ادم بوده که نتونسته خشمشو نشون بده در نتیجه هربار که با این احساس روبه*رو میشه به شکلی که یاد گرفته پاسخ میده. پس بله درسته ما با این کتوب و یا تمرین*هایی برای عوض کردن عادت ها تغییر عمیقی نمیکنیم اما میتونیم این سرکوب یا بقول روانکاو*ها دفاع ، دفاع بهتری داشته باشیم ، برای مثال فردی که برای کاهش اضطراب سیگار میکشه اگر بتونه همین انرژی و در ورزش یا هر جایگزینی خالی کنه براش مفید میشه .
    در ارتباط با جمله*ای که فرمودید توی یک اتفاق خودشو نشون میده بله ، شما دوتا ماشین و در نظر بگیرید که یکی بنز هست و یکی پراید ، این دو خودرو در سرعت 80 کیاومتر هییچ مشکلی ندارند و بدون در نظر گرفتن جزئیات حرکت می*کنند اما کافیه سرعت به 180 کیلومتر برسه اونجاست که پراید نشون میده ظرفیت این سرعت و نداره ، ما میتونیم پراید و اسپرت کنیم اما نمیتونیم تعادل و کیفیت ساخت ماشین و چندان تغییر بدیم. پس ظرفیت ما ادم*ها به اندازه*ی اتفاقاتی هست که مارو بهم بریزه این به معنی این نیست که فردی که با یک مشکل بر خورده و بهم نریخته 100 درصد در حال سرکوب احساساس و درونیات خودش هست بلکه شاید اون فرد ظرفیت در اغوش کشیدن یک احساس و داشته ، اما فردی هم هست که از نظر روانی و ناخوداگاه احساس سرکوب میکنه پرخوری میکنه یک داد میزنه یا موزیک گوش میده و ..... تا به شکل اضطراب اونو خالی کنه . فرد دیگه ای هم نه اینقدر احساس همین اتفاق برای سنگینه که امکان داره کلا کنترل مغز و رفتارشو از دست بده و حتی بقولی هنگ کنه و خشک شه سر جاش .
    بنده روانشناس نیستم اما دوسالی با یک روانکاو زندگی کردم و این مطالب هم مطمعنا کامل نیست ، اما برای همین احساسات یکی از روش*های افزایش ظرفیت پذیرش احساس هست برای مثال فردی در رابطه احساسی شکست میخوره و اون فرد و هم دوست داره اما بجای اینکه قبول کنه اون و دوست داره ازش متنفر میشه و حتی بعد از اون همین خشم نسبت به فرد قبلی تبدیل به عشق به فرد دیگه ای میشه و حتی خودشم نمیدونه ، پس مشکل اصلی ساده بگم با وجود خودمون غریبه ایم با درون قهریم اما به دنبال ارامش از بیرونیم.
    یکی از تمرینات فوق العاده مدیتیشن هست که نوعی توجه به خود و کم کم احساسات اجازه بالا میان . شاید این مطلب مناسب این فضا نباشه و در چند پاراگراف نمیشه کامل تشریح کرد .
    در رابطه با صحبت اقای هامون هم به نکته*ی خیلی خوبی اشاره کردن به اسم تضاد ، اکثر مشکلات ما از اینجا شروع میشه تضاد در احساس به یکنفر هم دوست داشتن و هم خشم و تنفر ، احساس تضاد در درونیات خود و...... و در رابطه با اینکه فردی مه 30 سال یا 20 سال شکل گرفته در طی 1 روز یاذ حتی 1 سال عوض نمیشه.
    از طولانی شدن مطلب عذر میخوام . و از مطالب جالب همگی شما ممنونم .
    ویرایش توسط hamoon : 12-22-2020 در ساعت 17:17
    این جهان کوه است و فعلِ ما ندا ... سوی ما آید نداها را صدا

  20. 56 کاربر برای این پست سودمند از hamoon عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 32 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (1 کاربران و 31 مهمان ها)

  1. MEMO

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •