روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[Mehrdad az]

وقت بخیر دوستان

اقا من یه سوال دارم

واقعا حین ترید نمیشه به اهنگ گوش داد؟ خودمو شرطی نمیکنم چون من کل زندگیم اهنگه و مخصوصا اهنگای شاد و از اهنگ غمگین متنفرم الان من یه مدت اومدم اهنگ بی کلام گذاشتم ولی خب حس خوبی بهش نداشتم اهنگای خودمو گذاشتم یه حس عجیبی بود و نتایجم بهتر شد

من همیشه اهنگ میزارم و یجورایی اهنگ سوخت منه (نه اهنگ هایی که احساساتم رو به جریان بندازه کنه.. اهنگی که کیف میکنم باهاش و حس خوبی دارم) من همیشه کارامو با اهنگ میکنم حتی زمان کارای شخصی مثل حمام و ...
تو ماشین ...سرکار (حتی یه ویزیتور میومد در مغازه میگفت تنها مغازه توی شهر کیف میکنم میرم مغازه شماست چون همیشه اهنگ تو تمام بدنته .. چون همیشه ریتم اهنگ تو بدنمه و گه گاهی هد میزنم باهاشون)

خب من همین کارو حین ترید میکنم و نتایجم خوبه و مشکلی باهاش ندارم

استفاده کنم یا قطع کنم ؟ نباشه فکر میکنم یچی کمه

https://www.dalfak.com/w/cz252/%D9%8...88%D8%B7%DB%8C

منو طوطی سمت راست تصور کنید همیشه

http://dl.mokhtalefmusic.com/music/1...0Life%2009.mp3

یعنی واقعا من با اهنگ از همه چی لذت میبرم

سیستم هرکی با یکی دیگه فرق میکنه و یجورایی برام سوال بود و سوالمو مطرح میکنم ممنون از بررسیتون
موفق باشید @amino

منم بسیار از موزیک لذت می برم محمد جان مخصوصا موزیک های لایت و سعی میکنم قبل ترید گوش کنم بعد بیام رو چارت و تحلیل
چون استاد توی رادیوتیوب علی آقا گفتن بهتره موزیک گوش نکنیم
(فقط مراقب باش موقع ریتم های بندری دستت رو ماوس نباشه هی پوزیشن باز کنی)

[ARMIN-FX]

سلام درود محمد جان وقتت بخیر

ببین قبل ترید برای عوض کردن احساسات خوب اما وقت ترید نه. میخوای با پول واقعی اینجوری رفتار کنی؟؟؟!! (برای شغل و پولی که ازش درمیاری احترام قایل شو)

میدونم چی تو ذهنته چون خودم همون احساس رو دارم وقتی اهنگ گوش میدی حین کاری که انجام میدی احساسی بهت میده انگاری تو یه فیلمی که اخرش خوب تموم میشه. از دست درد رنج لحظه حال فرار میکنی با اون اهنگ چون تصویر سازی ها ذهنی آینده یا گذشته رو برات ایجاد میکنه و مهم تر از اون احساسی که به اون اهنگ منگنه شده
واسه ترید روح روان ارام نیاز است. مثل اینکه یه دکتر حین عمل جراحی بگه من همیشه آهنگ گوش میدم باید حین عمل هم اهنگ باشه!!! نه شغل ما نیاز به تمرکز کامل داره حین کار گوش نده

پر قدرت باشی عزیز

وقت بخیر دوستان

اقا من یه سوال دارم

واقعا حین ترید نمیشه به اهنگ گوش داد؟ خودمو شرطی نمیکنم چون من کل زندگیم اهنگه و مخصوصا اهنگای شاد و از اهنگ غمگین متنفرم الان من یه مدت اومدم اهنگ بی کلام گذاشتم ولی خب حس خوبی بهش نداشتم اهنگای خودمو گذاشتم یه حس عجیبی بود و نتایجم بهتر شد

من همیشه اهنگ میزارم و یجورایی اهنگ سوخت منه (نه اهنگ هایی که احساساتم رو به جریان بندازه کنه.. اهنگی که کیف میکنم باهاش و حس خوبی دارم) من همیشه کارامو با اهنگ میکنم حتی زمان کارای شخصی مثل حمام و ...
تو ماشین ...سرکار (حتی یه ویزیتور میومد در مغازه میگفت تنها مغازه توی شهر کیف میکنم میرم مغازه شماست چون همیشه اهنگ تو تمام بدنته .. چون همیشه ریتم اهنگ تو بدنمه و گه گاهی هد میزنم باهاشون)

خب من همین کارو حین ترید میکنم و نتایجم خوبه و مشکلی باهاش ندارم

استفاده کنم یا قطع کنم ؟ نباشه فکر میکنم یچی کمه

https://www.dalfak.com/w/cz252/%D9%8...88%D8%B7%DB%8C

منو طوطی سمت راست تصور کنید همیشه

http://dl.mokhtalefmusic.com/music/1...0Life%2009.mp3

یعنی واقعا من با اهنگ از همه چی لذت میبرم

سیستم هرکی با یکی دیگه فرق میکنه و یجورایی برام سوال بود و سوالمو مطرح میکنم ممنون از بررسیتون
موفق باشید @amino

[Kamyar.hmd]

سلام و درود
دوستان من ۲ ساله حدودا دانشجوی دوره پرایسم و از نظر خودم به جاهای خوبی رسیدم، چک لسیت مطمئن و اعتماد به نفس و دید نرمال و تسلط به پرایس
اخیرا برای بار ۱۰ ام داشتم فایل های اشتیاق سوزان رو میدیدم و نکاتش رو جزوه میکردم. با خودم گفتم اینطوری نمیشه باید یه نقشه راه برای اشتیاق سوزان خودم درست کنم با این تکنیک هایی که استاد گفتن. مثلا از بازی فراوانی وسایلی که خیلی دیگه به طرز باورنکردنی دوست دارم رو همه رو یه فولدر کردم گذاشتم جلوم. بازی های سرعت و رکورد درست کردم و غیره.
در آخر اومدم یه لیست درست کردم که شامل ۲ بخشه. بخش اول در مسیر تریدر شدن کار هایی که اشتیاق دارم به انجامشون و کارهایی که علاقه ای ندارم به انجامشون . بخش دوم زمانی که به صورت مستمر یک تریدر سود ده شدم مثلا ۵ سال دیگه که بتونم به خودم بگم تریدر پروفشنال.
حالا داستان اینجاست که به طرز ناخودآگاهی تو بخش اول کار هایی که در مسیر تریدر شدن علاقه ای بهشون ندارم، نوشتم ترید زدن!!!!
این شاید یه ترسیه که از ترید هایی که ضرر شدن تو لایه های ناخودآگاه ذهنم شکل گرفته، و یا حتی واقعا ناخودآگاهم با مرحله ترید زدن مشکل داره چون دقیقا روزی ۱۰ ساعت پای لپتاپ دارم فایل هارو دوره میکنم تمرین میکنم مقالات رو میخونم و و و ... ولی در نهایت به زور یک یا دو ترید میزنم در طول هفته. البته صبر میکنم که تمام تایم فریم ها از روزانه به پایین هم جهت بشن تا ورود کنم بنابراین اکثر روزا از تایم ۱ ساعته پایین نمیرم بنابراین نگاه کردن و آپدیت کردن ۱۰ تا چارت برام روزی نیم ساعت هم وقت نمیگیره تا زمانی که به موقعیت نزدیک بشه که اون روز بخش بزرگی از روز میره برای چارت و پوزیشن گرفتن.
به هر حال به هر طریقی که هست در ناخوداگاهم احتمالا ترس یا ناراحتی یا سختی به ترید زدن دارم. منظورم اون لحظه ی حساب کتاب مدیریت سرمایه و زدن دکمه خرید یا فروش و منتظر موندن برای نتیجه هست. حتی زمانی که تو سوده و خوبم تو سوده انگار یه ناراحتی و عذابی باهامه!
البته از بچگی علاقه خیلی زیادی داشتم و از سال ۹۷ به واسطه یکی از دوستان آشنا شدم و شروع کردم و همیشه هم لذت بردم در کل. ولی این بخش ترید زدن که مهمترین بخش تریدر بودنه نباید در ناخوداگاهم سخت و ناراحت کننده باشه
از استاد عزیز و دوستان گرامی خواهش میکنم راهنمایی کنید چکار باید بکنم که این رو در لایه های زیرین مغزم به یک حس خوب تبدیل کنم؟ آیا مثلا با همین کاری که شب قبل تصور میکنیم ترید رو زدیم و سودش رو گرفتیم به مرور درست میشه؟ یا باید تجربه و اعتماد به نفس بیشتر بشه؟ @amino @Proadmin

[Hosseinabbasi]

Screenshot_20220823-141647_Fidibo.jpg

[zani@m]

وقت بخیر دوستان امروز صبح یه پست برای دوست خوبمون زانی .م نوشتم احساس کردم توی این تاپیک باشه بهتره

---

وقت بخیر دوست عزیز
میتونید یه اکانت باز کنید و فقط روش بلند مدت ترید بزنید

به به تبریک میگم که این حس درونتون شکل گرفته هیشکی نیست بگه من بدون استرس ترید میزنم و این استرس برای همه وجود داره ...در نهایت شما یاد میگیرید که با احساساتتون چطور برخورد کنید و بهش میگن منطق

در همه مقالات و صحبت ها تاکید روی اینه که بر اساس منطق یعنی چک لیستتون ترید بزنید نه احساسات

چه خوب که توی تاپیک 123 استاندارد این سوال رو مطرح کردید
چک لیست شما میگه 123 استاندارد شکل گرفت و باید ترید بزنید به همین سادگی اما احساس میگه ببین درسته 5 تا معامله سودده داری ولی یادته پریروز یبار استاپ خوردیم طبق چک لیست حالا بیا ایندفعه رو ترید نزنیم فقط ببینیم خب تریدر قبول میکنه و بدترین کار رو میکنه و تماشا میکنه و چک لیستش اول یه مقدار وارد ضرر میشه(ترید نزده ..فقط استاپ تی پی روی با خطوط مشخص میکنه و میگه اگر ورود میکردم و فقط نگاه میکنه) و خوشحال میشه میگه ببین دیدی گفتم ..بعد با یه کندل تق حد سودشو میزنه و اینجا منطق عزیز وارد میشه و میگه دیدی گفتم ول به احساست گوش دادی ..بعد تریدر یه مقدار دلخور میشه و میگه باشه سری بعد طبق همون میزنم

خب اگر توجه کرده باشید بازار تصادفیه دیگه ..سری بعد موقعیت شکل میگیره ورود میکنه و حدضرر میخوره ..احساسات درگیر میشه و میگه ولم کن بخدا من باید برم 100% کنم اینو یا برم چک لیست دیگه ای رو امتحان کنم
بارها و بارها تاکید شده روانشناسی فردی بهترین چک لیستهارو هم میتونه خراب کنه مثل 123 استاندارد ..تنها کاری که باید کنید اینه که تکرار کنید و مدیریت سرمایه داشته باشید

دیروز یکی از دوستان صحبت داشتیم و میگفتند نگران اینم که مناطقی که 123 ضررده میشه رو نتونم تشخیص بدم و تنها صحبتمون این بود که نگران بناشید چه بخواید چه نخواید ضرر میکنید و تنها راه جلوگیری ازش استاپ لاس و مدیریت سرمایه درست هست

شما نزارید پوزیشن به حد سود برسه قطعا اگر ضرر کنید برایندتون طبق انتظارتون کاهش پیدا میکنه و اگر حد ضرر نزارید خب خیلی راحت کال میشید به همین سادگی

از بچگی به ما گفتند از ضرر دوری کنید و گاها ضرر رو شکست تلقی کردند برامون و این باور رو باید تغییر بدید
ضرر توی این مارکت شکست نیست فقط مارکت الان معامله شما و میلیون ها تریدر دیگه رو قبول نکرده همین ..یبار دیگه تکرار کنید

باید باور ضرر کردن به معنای شکست رو تغییر بدید و تبدیل به این کنید درسته ضرر کردم ولی برایندمو مثبت میکنه این چک لیست در بلند مدت

پیشنهاد کلی من اینه استاپ و تی پی بزارید و دستی نبندید و همیشه اون کلاغ های سفید یعنی ضرر رو نبینید بالاخره شما چند روز تایم گذاشتید تا جامعه اماری در بیارید و دیدید مثلا 10 تا ضرر در برابر 90 تا سود و این امار تصادفی اتفاق میوفته

ممکنه شما 10 بار پشت سرهم ضرر کنید ولی باید بدونید احتمال این رخداد زیر 1 صدم درصد هست !

شما رو مارکت رو پیش بینی نمیکنی که بگی بره اینجا بعد بیاد اینجا حتما باید یه سری به اینجاها هم بزنه و بعد من فکر میکنم ساید شه بره اون یکی منطقه ..بخوای این کار رو کنید طبیعتا خب هیچوقت هیچکاری نمیکنید فقط تحلیل میکنید و بدون نتیجه ..به همین دلیله که تحلیلگر با تریدر یه تفاوتایی داره ..تحلیل گر تحلیل خوبی داره ولی خب اگر تحلیلش اشتباه باشه اتفاقی نمیوفته چون پولی درگیر نکرده

خیلیا تحلیل گرهای خوبی ان ولی تریدرای خوبی نیستند چون اینجا احساس درگیره ...توی دمو ترس از نقض شدن چک لیست و توی ریل پول واقعی

به همین دلیل تحلیل گری رو سریع یاد میگرید و تریدری رو باید مدت زمان بیشتری رو براش وقت بزارید چون اونجا حالا هرچی بشه اتفاق خاصی نمیوفته شما میگید حالا یبار هم تحلیل اشتباه شد چیزی نمیشه ولی اینجا باید با لب خندون ضرر رو بپذیرید و متوجه میشید که بازار با احتمالات چک لیست شما پیش میره و چه بهتر روی 123 استاندارد ترید بزنید چون وین ریت فوق العاده ای داره

من خودم قبلا میخواستم برم دو تا اکانت ریل بزنم و یکی رو فقط تحلیلی پیش ببرم و یکی 123 استاندارد ..الان پشیمون شدم و فقط 123 استاندارد ترید میزنم و برایند خوبی داره اگر مدیریت سرمایه رو رعایت کنید

پرحرفی شد موفق باشید @zani@m

بسیار هم عالی و مفید ، خیلی ممنون برای وقتی که میذارین واقعا.

[forexmh]

حدود یک ماه قبل تجربه یک رودخونه نوردی طولانی و داشتم، حدود 12 ساعت پیاده روی تقریبا مستمر. گاهی باید شاخ و برگ درخت و هار و میگرفتیم گاهی تا بالاتر از کمر توی آب رودخونه گاهی پرش های پر خطر از سخره ها و سنگ های تنومند توی رودخونه. . گاهی هم مسیر هایی که پیش از ما پا کوب شده بود
سکوت مطلق
و البته خطر های خفته مثل دیدن مار پر خطر افعی با اون چشمان ترسناکش که از کنارش رد شدیم و اون هم بی توجه به ما راحشو ادامه داد.
لذت همراه با ترس و وحشت فراوون

مسیر که طولانی شد بین نگرش من و هم سقرهام که تجربه زیادی در طبیعت گردی داشتن شکاف بزرگی بوجود اومد.
هر چه مسیر نا شناخته تر میشد و رسیدنمون طولانی تر، ترس من بزرگتر میشد.
افکار یکی بعد دیگری به سراقم اومد
مثلا اینکه اگر برگشتی نباشه و این سفر آخرم باشه چی
حساب های بانکی که هیچ دسترسی کسی بهشون نداره
یا پسورد بعضی از حساب ها بدون من فاقد هر گونه ارزشی میشن و....
از گفتن ترس ها و فکر های دیگه ای که از ترس عدم رسیدنم به ذهنم رسید اجتناب میکنم
ولی همسفر هام داشتن لذت میبردند!
می خندیدن از سخره ها با کیف میپریدند
تو مسیر رود جاهایی که باید تا زانو پا به آب میزدند شیرجه میزدند توی آب و کیف میکردند
توی مسیر گاه گاهی با تور صیادی جهت صید ماهی اقدام میکردند
یکی دو تا شاید هم چند تا هر بار ماهی میفتاد توی تور صیادیشون که اسمش بود سالیک
من فقط نظاره میکردم و از درون میجوشیدم
وقتی رسیدم توی خونه خیلی فکرم درگیر شد
چرا
چرا من می ترسیدم و اونها لذت میبردند
تفاوت من با اون ها در چی بود
دیدم واقعیت در شناخت وسطح آگاهی من بود
تفاوت در ایمان من و اون ها بود به رسیدن به مقصد
اونها به لذت بردن از مسیر فکر میکردند و من به رسیدن ب مقصد فکر میکردم
تفاوت ها زیاد بود و درسها زیاد تر

راستش توی مارکت هم همینه
حدود 8 ماه پیش برای یک ترید یک درصدی میباید ساعت ها گوشه ناخن هامو بجوم ضربان قلب تا 160 رو تجربه کنم و گاهی 18 تا 20 ساعت چشم بدوزم به چارت و تنها به یک دلیل
عدم آگاهی و شناخت به چارت و مارکت
شک ندارم اگر با همین فرمون برم جلو 8 ماه دیگه امروزم کمتر از 8 ماه قبلم به نسبت امروز نیست
ترس ما در این مارکت برگرفته از عدم آگاهی و دانشمونه

از جناب @amino و تیم قدرتمندش کمال سپاسگذاری و دارم که هوشمندانه دانشجویان آکادمی و در جهت رشد و دستیابی آگاهی همراهی میکنند
و از دوستانی که دلسوزانه با به اشتراک گذاشتن تجربیاتشون به انجام این هدف کمک میرسونند

[forexmh]

سلام دوست من
لطفا مطالب ارزشمندتو با رنگ دیفالت تاپیک بنویسید تا خوانش اون راحت باشه

آزمایش معروف پنج میمون و نردبان حکایت این روزهای جامعه*ی ما است. خیلی از کارهایی که انجام می*دهیم را دلیلش را نمی*دانیم و به کارمان ادامه می*دهیم. جالب اینجاست که سوال هم نمی*پرسیم. دلیل این سوال نپرسیدن هم مشخص نیست. آیا از ترس است؟ آیا حوصله سوال پرسیدن نداریم؟ حال فکر کردن نداریم؟ آیا چون دیگران هم انجام می*دهند ما هم انجام می*دهیم؟ چون پدر و مادرمان انجام می*دهند ما هم انجام می*دهیم؟ و …
شروع داستان ۵ میمون …

گروهی از دانشمندان 5 میمون را داخل قفسی قرار دادند. در وسط قفس یک نردبان و بالای آن نردبان موز گذاشتند


هر زمانی که میمونی برای برداشتن موز بالای نردبان می*رفت، دانشمندان بر روی سایر میمون*ها آب سرد می*پاشیدند و به آن*ها شک وارد می*کردند
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ، ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮنی ﮐﻪ سعی می*کرد ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ برود، ﻣﯿﻤﻮﻥ*ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ تا می*توانستند او را کتک می*زدند

پس از مدتی دیگر هیچ میمونی علی*رغم وسوسه*ای كه داشت جرات بالا رفتن از نردبان را به خود نمی*داد.
ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ می*گیرند ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﻤﻮنﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺗﺎﺯﻩوارد ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻣﻮﺯ می*خواهد از نردبان بالا برود. اما مثل سابق سایر میمون*ها تا می*توانستند آن میمون جدید را زیر بار کتک می*گرفتند.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﮐﺘﮏ ﺧﻮﺭﺩﻥ، ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ یاد ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺴﺘﯽ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎن ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﺩ. هرچند دلیل این ممانعت را کماکان نمی*داند.
ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺩﻭﻡ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﺿﻊ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ. جالب اینجاست ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮐﺘﮏﺯﺩﻥ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺩﻭﻡ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
سومین میمون هم جایگزین شد و دوباره همان اتفاق (كتك خوردن) تكرار شد.
ﻣﯿﻤﻮﻥ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮐﺘﮏ ﺯﺩﻥ ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ.
درنهایت ﻣﯿﻤﻮﻥ ﭘﻨﺠﻢ ﻫﻢ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﮐﺘﮏ ﺯﺩﻥ ﻭ ﮐﺘﮏ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺍﺩﺍﻣه ﻣﯿﺎﺑﺪ.
ﺣﺎﻻ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﯿﻤﻮﻥﻫﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺘﺎ هیچ کدامشان ﺩﻭﺵ ﺁﺏ ﺳﺮﺩ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﮑﺮﺩﻩ*ﺍﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺭﺍ ﮐﺘﮏ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ.
اگر ممکن بود آزمایش را ادامه دهیم و فرضا بتوانیم از میمون*ها سوال بپرسیم چرا هر میمونی که سمت نردبان می*رود کتکش می*زنید، احتمالا جواب آن*ها یکی از موارد زیر باشد:

• نمی*دانم! این رسم است. همه این کار را می*کنند.
• ﻣﻦ نمی*دانم! ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﺮﺳﻮﻡ ﺍﺳت.
• باید به آیین و رسوم احترام بگذاری و تبعیت کنی.

• ---

  هر تفکر و هر اعتقادی رو چه در زندگی و حتی چه در مارکت به راحتی قبول نکنید
  
  قطعا خودتون شخصا بررسی کنید مثل تمرین های 100 تایی دوره ها
  
  این نوع دید داشتن و تفکر عملگرا بودن قطعا شما رو موفق میکنه
  
  شکست نوعی از اصلاح مسیره شکست رو اینطوری میشه تعریف کرد خب اشکال نداره این مورد جواب نداد نگید شکست خوردم ما اصلا شکست نداریم فقط این مورد الان جواب نداده
  
  اگر یکی از اون میمون ها اون جسارت رو داشت هرچقدر کتک میخورد یا خیس میشد بازم به مسیرش ادامه میداد چی؟ یه نسل از میمون رو نجات میداد از تفکر اشتباهشون
  
  خودتون رو مستقل بدونید و هرچیزی رو به راحتی باور نکنید بدون بررسی شخصیتون
  
  این نمونه تفکر رو شما میتونید در بسیازی از پیام های واتساپی ببینید و چقدر راحت مردم باور میکنند بدون بررسی شخصی !
  حال این تفکر رو بسط بدید به تمام مسایل و خودتون رو مستقل از همه چیز بدونید
  خوبه انسان از تجربیات دیگران استفاده کنه ولی تا اون شخص کی باشه !
  
  مثلا امینو به من بگه ساعت دو ظهر نباید ناهار بخوری و 2:10 دقیقه نارهار بخوری من اینکارو میکنم چون میشناسمش :d
  
  ممنون از همراهیتون امیدوارم که روزی خوبی رو داشته باشید
  @amino

[forexmh]

دور از جون شما مشکل که نه
ولی از اونجایی که شما حالت شب و فعال برای تاپیک کردید نمیتونید ببینید که رنگ فونت شما خاکستری روشنه
Screenshot_268.png

وقت بخیر فکر کنم مشکل از سمت شما باشه چون رنگ دیفالته من تغییری ندادم توش یه بررسی میکنید ببینید درسته یا نه

فایل پیوست 375433
اگر مشکل داره با ادمین فنی در میان بزاریم موفق باشید @Academywave

[Ali97]

سلام و وقتتون بخیر
امیدوارم عالی باشید دوستان
یک بخش دیگه از سری مجموعه بازهای ذهنی رو لینک میگذارم امیدوارم براتون مفید واقع بشه
موضوع مغز و آگاهی فضایی هست و بازی دومش عالی هست و به مارکت و دیدمون هم مربوط میشه (شاید قبلا هم لینک گذاشته باشم )
برا همین هست که استاد انقدر تاکید دارند برای انجام ترید ها در یک بخش از مارکت و اونم 123 و همون هیدن اول دوره فرکتالی هست تا تمام تمرکزمون رو این بخش باشه و یک بخش از مارکت رو همیشه خیلی راحت بتونیم ببینیم و استفاده کنیم و سایر جاهای مارکت باعث سردرگمی مون نشه
https://s24.picofile.com/file/8452464584/3.mp4.html
بهترینهارو آرزو دارم برا هممون

[Mehdik_]

سلام خدمت دوستان عزیز
من پنج ماه هست که وارد دوره شدم و طبق یک برنامه ریزی و هدف گذاری که انجام دادم گفتم که تا شش ماه بعد می تونم نقشه راه رو به پایان برسونم و به هدفم که رسیدن به یک چکلیست سیستماتیک سودده و تسلط روی اون هست برسم.
از طرفی با اینکه به دور چهارم نقشه راه رسیدم ولی هنوز احساس می کنم مسلط نیستم و به چک لیست خاصی نرسیدم و تصور خاصی هم ازش ندارم.
از طرفی توی سمینار آقای ترودو که اخیرا گوش دادم میگه که هدف گذاری خیلی دقیق لازم نیست انجام بشه و مهمتر اینکه اگر هم دقیق هست مهلت زمانی نباید در نظر گرفته بشه. خود استاد هم روی این نکته تاکید کردن به طور ضمنی.
الان توی یک دوراهی گیر کردم.
از دوستان عزیز هم میپرسم آیا شما مهلت زمانی برای رسیدن به ترید دوره برای خودتون تعیین کردین و آیا جواب داده چنین کاری یا به نظر شما اینکه کی به ترید دوره میرسیم رو باید کنار بذاریم؟
ممنون میشم اگر تجربه ای در این زمینه داشتین یا با این چالش مواجه شدین نظرتون رو بگین.