روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[khoshroomahdi]

احتمالات:
شانس افتادن سکه برای هر طرف ۵۰ درصد است. آیا به این معنی است که اگر شما ۱۰۰ بار سکه را بیندازید از هر طرف ۵۰ بار می آید؟ قطعا خیر
جواب صحیح در ریاضیات برای این مسيله این هست که در هر باری که شما سکه را پرتاب می کنید ۵۰ درصد احتمال دارد یک طرف سکه بیفتد. همین
آیا با این توضیح امکان دارد هر ۱۰۰ بار به یک طرف بیفتد؟ از نظر ریاضی جواب بله است.
بک تست:
شاید خیلی ها به بک تست گرفتن ایراد بگیرند چون وین ریت در لایو با بک تست متفاوت است که ایراد درستی هم هست. گاهی این خطاها ناشی از خطای دید تریدر هست.
اما یکی از اهداف بک تست گرفتن در آوردن احتمال خوردن حد سود یا حد ضرر است. مثلا وین ریت بک تست شده ۸۰ درصد
با توجه به تعاریف بالا آیا می توانیم بگوییم از هر ۱۰۰ ترید شما ۸۰ ترید سود ده دارید؟ خیر
ممکن است هر ۱۰۰ ترید اس ال بخورد یا هر ۱۰۰ ترید حد سود
دیدن کلاغهای سفید:
وقتی با برخی از بچه ها بعد از گرفتن بک تست صحبت می کنم و میگم فقط اونا که تی پی خوردند رو حالا بررسی کنید و کاری به ضرر ده ها نداشته باشید اکثرا جبهه می گیرند و میگن چرا اینکارو کنیم؟ آدم باید همه چیو ببینه؟
اما این کار باعث ایجاد دیدن و عادت به فرمتهای سود ده در بلند مدت می شود. بعد از مدتی چشم تریدر با این تمرین به طور خودکار خیلی از مناطق رو فیلتر می کنه که شاید خود تریدر حتی ندونه انجا رو چرا ترید نکرده.

ترس یا اطمینان:
در هر ترید دو حس ترس و امید وجود دارد. ترس از خوردن استاپ و امید به خوردن حد سود. ابتدا باید روی این احساسات کار کنیم گاهی ترس بیش از حد هست و گاهی هم امید.
راه مقابله با ترس این هست که اعتماد به نفس داشته باشیم. چطور به وجود میاد؟ با دیدن وین ریت در بک تست. با دیدن کلاغهای سیاه. هرچی کلاغهای سیاه رو بیشتر دیده باشی در لایو بازار با اطمینان تر ترید میزنی ولی هرچی کلاغهای سفید شمرده باشی قطعا با ترس بیشتری وارد ترید میشید.

نتیجه اعتماد به نفس:
من که بک تست گرفتم و میدونم فرمت چک لیستم زیاد در بازار شکل میگیره اگر وین ریتم ۶۰ درصد باشه و ریسک به ریواردم یک به یک باشه جرات اینو دارم که ده درصد یا بیست درصد مارجین رو درگیر کنم. چون احتمالا بعد از ۱۰۰ ترید بیست گام ( حالا هر درصدی) در سود هستم. اگر گامم سه درصد باشه میشه ۶۰ درصد سود و اگر گامم ده درصد گذاشته باشم میشه دویست درصد سود. ولی اگر بترسم هیچوقت نمیتونم حجم رو اضافه کنم چونجرات ریسک از دست دادن پول و اعتمادی که بازار همیشه موقعیت خوب میده ندارم.

با توجه به مطالب بالا احتمالا عده ای بعد از نتیجه گیری باز بگن:
خب احتمالا ۱۰۰ تا استاپ بخوریم. طبیعی هست که اون عده هنوز باید روی احساس ترسشون کارکنند تا به تعادل برسند.
کسی هم که کلاغهای سیاه رو شمرده میگه احتمالا ۱۰۰ تا تی پی بخورم.
توی بازار کدوم یک موفق تر خواهند بود؟
تفاوت آدم خوش بین با بدبین:
آدم بد بین کسیه که فکر می کنه آدم خوش بین فردی است کم هوش ،که گمان کرده دنیا سراسر ویکپارچه نیکیست ولی آدم خوش بین فردیه که میدونه گاهی رنج و درد ،گاهی سرور و شادی و آرامش، مجموعه ای است تو امان حاصل زندگی . ولی نگاهش به وجه مثبتشه، علی رغم اینکه میدونه جنبه های ناخوبی هم ممکنه وجود داشته باشه.

[KazM]

سلام دوستان یه تجربه شخصی رو میخواستم بگم
هر وقت این احساسات منفی رو داشتین از جمله ناامیدی، ترس از آینده، احساس اینکه من نمیتونم، یا هر احساس منفی یا ترید ضررده داشتین یا یه روز نرسیدید تمرین کنید بشینید شروع کنید یکی از فایلهای امینو رو گوش بدید واقعا همش از بین میره و بجاش مثبت همه اون احساسات جایگزین میشه چه کردی با ما استاد. انگار یه منبع انرژیه که مثل شارژر تا بهش وصل میشم انرژیم میره بالا. گفتم مربوط به روانشناسی میشه اینجا قرار دادم. موفق باشید

[mehrsa]

سلام وقت بخیر خیلی ممنون بابت راهنماییتون بله ممنون میشم منابع دکتر دیسپنزا رو قرار بدید
حقیقتا فکر کنم بزرگی هاله دور سر من اندازه تانکر اب باشه و گاهی اوقات سردرد و چشم درد میشم (البته میتونه به میزان مطالب و متن هایی که میخونم و همچنین کتاب هایی که میخونم هم باشه روزی بالا 4 یا 5 ساعت فقط مقاله و کتاب میخونم و خب این انرژی بایذ از یه طرف سوختش تامین شه !)

خیلی ممنون از شما سرکار خانوم موفق باشید

چشم حتما فقط بفرمایید چطور باید قرار بدم فایلها رو ،حدودا 20تا فایل صوتی هست.

[mehrsa]

درود
امیدوارم حالتون عالی باشع
دوستان با یک مشکل بسیار بدی برخورد کرده ام
وقتی برنامه ریزی میکنم که یک کاری رو در تایمی که در نظرم هست تمام کنم _ چه هفته بعد چه ماه بعد و چه سال بعد و چه ساعت بعد
انگار تمام کائنات باهم یکی میشن تا من نتونم به هدفم برسم
مثلا قرار بود من ۲۰ ام این ماه یک مرور کلی داشته لاشم رو دوره ولی هرچی اتفاق بد بود برام افتاد تا نتونم تمومش کنم
این رو تمام کارهای زندگیم هم کشونده شده
کلا دیگه اشکم در اومده
اینو باید حلش کنم وگرنه اون ۳ درصد که قراره هدف بزارم روزانه اونم میشه معکوسش و کلا همه چیز
خوش به حال دوستانی که به توانایی ای رسیدن که دارن با ناخودآگاه همراه میشن و مایی که تازه داریم با ناخودآگاه دشمن میشم
منتظر نظرات عزیزان هستم
به رسم چند نفر از دوستان رو منشن میکنم و از دوستان با تجربه دیگه که تجربه یا دانشی در این حوضه دارن منتظر راهنمایی هستم @azade @Ali97 @tarokh @MEMO @mehrsa @sara.sat @KingMilad @ @Helix @Brian @amino @mohammad-zrm و ما بقی دوستان
لطفا شرکت کنین

سلام و درود
راستش منم خیلی به این مسئله برخورد میکنم که برنامه ام اجرا نمیشه اولین مشکلم اینه که کمال گرایانه برنامه ریزی میکنم و محدودیت هامو نمیبینم وقتی برنامه اجرا نمیشه بنظرم حس ناامیدی یا سرزنش میتونه انرژی رو برای بقیه کارها هم کم کنه و اونارو هم بهم بریزیه و دچار بی نظمی مرکب بشیم . یه مقاله ای استاد عزیزمون اخیرا گذاشتن درباره انعطاف پذیری خیلی بهم کمک کرد واقعا ..همینطور بنظرم باید بعضی وقتا به خودمون حق بدیم که به اندازه یه اصلاح کوچیک استراحت کنیم و البته مواظب باشیم که تو روند نزولی نیفتیم

[mehrsa]

سلام دوستان عزیز
درباره تغییر عادات من همیشه 21 روز که بدون استاپ کاری که باید رو انجام بدم بعدش سردرگم میشم البته دوباره 21 روز بعدی رو شروع میکنم اما دقیقا نمیدونم تا کی باید ادامه داد که بگم این کار جزئی از شخصیت من شده؟

[mehrsa]

سلام وقت بخیر
بهترین کاری که میشه کرد از نظر من آگاه بودن نسبت به اون عادته (توی یک کتاب یا مقاله متاسفانه اسمشو یادم نیست خوندم این نکته رو) چه بسا خیلی ها مدت زمان بیشتری رو وقت میزارن برای یک عادت

من فکر میکنم این مدت زمان 21 روز زمانیه برای اگاه شدن نسبت به اون عادت و بعد از به اگاهی رسیدن ذهن آگاه میتونه تغییرش بده (توی یک از وبینارها بود یا رادیوتیوب ها یادم نیست استاد گفتند 52 روز مثلا طبق یک سیستم ثابت ترید بزنید دیگه نمیتونید بدون اشتباه ترید بزنید چون روی سیستم عامل ذهن شما یک برنامه جدید نصب شده )



موفق باشید

ممنون از پاسخگویی تون ،موفق و پیروز باشید.

[Hosseinbagheri]

سلام
تلاش برای پیدا کردن عدد درست رو رها کنید، چون اصلا هیچ عدد درستی وجود نداره. عدد درست خود شمایید و عادتی که می خواید تغییر بدید .
مثلا ممکنه شما همین امروز به خاطر یه بیماری سختی که دچارش شدید تصمیم بگیرید که تنقلات مضر رو کلا از وعده های روزانه تون حذف کنید و انقدر هم انگیزه داشته باشید و از طرفی آدم شکمویی هم نباشید و در کنارش با تلاش و تکرار زیاد و به کار گرفتن روش های درست، بتونید توی 1 ماه و 0/5 عادت سالم خوری رو تو خودتون تقویت کنید و برای همیشه با چیپس و پفک و آب نبات و شیرینی و این چیزها خداحافظی کنید اما خواهرتون تو همون خونه بعد از 10 سال هم این پروژه سالم خوریش دائم با شکست مواجه بشه و نتونه .
بر اساس تحقیق که تو سال 2009 انجام شده و توی ژورنال European Journal of Social Psychology امنتشر شده، من و شما برای تغییر یا شکل گیری یه عادت بین 18 تا 254 روز ممکنه زمان نیاز داشته باشیم. که به طور متوسط ممکنه 66 روز طول بکشه تا یه عادتی اتومات بشه و دیگه نیاز نباشه ما دائم برای انجام شدن و نشدنش تلاش کنیم. { حواس تون به کلمات باشه ها ؛ متوسط ؛ ممکنه ؛} پس حواس تون باشه که گرفتار این اعداد و ارقامِ اشتباه نشید و بدونید که انقدر فاکتورهای زیادی تو شکل گیری یه عادت مثبت یا ترک یه عادت منفی تاثیر دارن که واقعا نسخه پیچیدین برای همه غیر ممممممممکنه و بیشتر شبیه کار رمال ها و فالگیر ها میشه این کارمون و اصلا نمیشه یه تعداد روز مشخص تعیین کنیم و به همه بگیم که میتونن تو 21 روز هر عادتی که میخوان رو ترک کنن یا ایجاد کنن ! نشدنیه فراموش کنید…}
شما زمانی میتونید بگید یک عادتی رو در خودتون ایجاد کردید که بدون فکر کردن اون کار رو انجام بدین.
مطالب مربوط به عادات واقعا زیاده و در قالب یک پست نمی گنجه ، اگر دوستان اشتیاق داشتند در مورد این موضوع بیشتر صحبت می کنیم.
با تشکر

سلام دوستان عزیز
درباره تغییر عادات من همیشه 21 روز که بدون استاپ کاری که باید رو انجام بدم بعدش سردرگم میشم البته دوباره 21 روز بعدی رو شروع میکنم اما دقیقا نمیدونم تا کی باید ادامه داد که بگم این کار جزئی از شخصیت من شده؟

[mehrsa]

سلام
تلاش برای پیدا کردن عدد درست رو رها کنید، چون اصلا هیچ عدد درستی وجود نداره. عدد درست خود شمایید و عادتی که می خواید تغییر بدید .
مثلا ممکنه شما همین امروز به خاطر یه بیماری سختی که دچارش شدید تصمیم بگیرید که تنقلات مضر رو کلا از وعده های روزانه تون حذف کنید و انقدر هم انگیزه داشته باشید و از طرفی آدم شکمویی هم نباشید و در کنارش با تلاش و تکرار زیاد و به کار گرفتن روش های درست، بتونید توی 1 ماه و 0/5 عادت سالم خوری رو تو خودتون تقویت کنید و برای همیشه با چیپس و پفک و آب نبات و شیرینی و این چیزها خداحافظی کنید اما خواهرتون تو همون خونه بعد از 10 سال هم این پروژه سالم خوریش دائم با شکست مواجه بشه و نتونه .
بر اساس تحقیق که تو سال 2009 انجام شده و توی ژورنال European Journal of Social Psychology امنتشر شده، من و شما برای تغییر یا شکل گیری یه عادت بین 18 تا 254 روز ممکنه زمان نیاز داشته باشیم. که به طور متوسط ممکنه 66 روز طول بکشه تا یه عادتی اتومات بشه و دیگه نیاز نباشه ما دائم برای انجام شدن و نشدنش تلاش کنیم. { حواس تون به کلمات باشه ها ؛ متوسط ؛ ممکنه ؛} پس حواس تون باشه که گرفتار این اعداد و ارقامِ اشتباه نشید و بدونید که انقدر فاکتورهای زیادی تو شکل گیری یه عادت مثبت یا ترک یه عادت منفی تاثیر دارن که واقعا نسخه پیچیدین برای همه غیر ممممممممکنه و بیشتر شبیه کار رمال ها و فالگیر ها میشه این کارمون و اصلا نمیشه یه تعداد روز مشخص تعیین کنیم و به همه بگیم که میتونن تو 21 روز هر عادتی که میخوان رو ترک کنن یا ایجاد کنن ! نشدنیه فراموش کنید…}
شما زمانی میتونید بگید یک عادتی رو در خودتون ایجاد کردید که بدون فکر کردن اون کار رو انجام بدین.
مطالب مربوط به عادات واقعا زیاده و در قالب یک پست نمی گنجه ، اگر دوستان اشتیاق داشتند در مورد این موضوع بیشتر صحبت می کنیم.
با تشکر

ممنون از توضیحات کاملتون ،درست میفرمایین نباید دنبال عدد بود ولی خیلی وقتها من فکر کردم واقعا به کاری عادت کردم اما رها شده ...

[TeenvokeR]

درود بر شما عرفان جان
اگر کتاب قدرت عادت رو خونده باشی یه سری فاکتور معرفی میکنه برای بازگشت فرد معتاد به اعتیادش(منظور از فرد معتاد صرفا اعتیاد به مواد مخدر نیست !)

نویسنده ی کتاب میگه : همیشه یه سری چیزا هستند که محیط رو برای کشیده شدن ماشه ی برگشت به اعتیاد فراهم میکنن مثل چی ... مثل مکان خاص زمان خاص احساس خاص فرد خاص و ...
مثلا یه نفر سیگار رو ترک کرده یا قمار رو ترک کرده چی باعث میشه بعد از 5 سال برگرده به اعتیاد و قمار ؟
یروز دوستای سیگاریش یا قمار بازش ازش دعوت میکنن بیا بریم یه دور همی یا فلان و بسان فرد مورد نظر ما هم نه نمیگه !
وقتی میره به دورهمی ... میبینه توی مکان خاص پیش افراد خاص با وسایل خاص در زمان خاصی هست و احساس خاص هم میاد سراغش !
و این ماشه ی برگشت فرد رو به اعتیادی که 5 ساله ترکش کرده میکشه حالا اگر فرد خیلی اراده ی قوی داشته باشه به این موضوع برنمیگرده ولی اگر سست اراده باشه باز به همون دوران برمیگرده

برای کنار گذاشتن عادات بد سه چیز واجبه کلید/ روتین/ پاداش

کلید: نباید محیط رو برای برگشت به اعتیاد ایجاد کنیم (جدا کردن سرنخ هایی مثل مکان خاص فرد خاص زمان خاص احساس خاص و ... که مارو به اعتیاد قبلی میکشونن و کلید برگشت به اعتیاد رو میزنن)

روتین: بایستی عادات خوب بود رو جایگزینشون کرد (تغییر دادن روتین بد به خوب)

پاداش: در ازای انجام ندادن کاری که بهش اعتیاد داریم به خودمون پاداش بدیم چون برای مثل وقتی سیگار میکشیم داریم بطور ناخودآگاه به خودمون آرامش میدیم پس در مقابل اینکار باید با انجام ندادنش هم به خودمون هدیه ای بدیم تا چرخه ی کلید /روتین/ پاداش کامل بشه
مثلا یک هفته رژیم سالم گرفتیم برای جایزه جمعه ظهر Cheat Meal میکنیم

و آخرین مورد داشتن یک طرح و برنامه است

امیدوارم مفید باشه قلب به همه ی آکادمی

سلام حسین جان امیدوارم حالتون عالی باشه
عالی یادمه شما چند نکته هم ازکتاب عادت های اتمی چند روز قبل واسم گفتین که دقیقا یادمب ود

چند روزی بود ذهنم مشغول این بود که مثلا یک فرد سیگاری رو در نظر بگیریم _ میبینی بعد 5 سال ترک دوباره برمیگرده سمتش
اما یکی که سیگار نکشیده به زور بکشیش هم نمیکشه و زیاد دیگه زورکنی یه نخ میکشه اما از روی اجبار ودیگه نمیره سمتش
حالا اینجا من نمیدونم چه اتفاق جالبی تو مغز اتفاق می افته که بعد مثلا 5 سال ترک دوباره برمیگردیم سمتش و چگونه میتونیم اون تفکرات یا روحیات یک فردی که سیگاری نیست رو داشته باشیم
چگونه میتونیم این شاهراه رو تو مغز ببندیم _ چون فکر کنم واسه هر عادتی که ایجاد میکنم رشته های عصبی ای به وجود میاریم که در ظول زمان با تکرار اون قوی تر و ضخیم تر میشن _ حالامن طرف صحبتم این که چطور میتونیم اون رشته هارو برای همیشه ببندیم
یک فرد معتاد رو درنظر بگیرین و میشناسم فردی رو که بعد چند سال ترک دوباره برگشت اما شخصا خود من رو بکشن هم سمتش نمیرم حالا اینجا چه اتفاقی می افته که اون شخصی که تو ترک بود راحت میره سمتش اما من نه!!

و اینکه من 10 روزی بود خیلی خوب ورزش رو شروع کرده بودم و ساعت 6 صبح میرفتم ورزش هر روز و میومدم و مثل تراکتور کار میکردم اما به طرض عجیب و غیرقابل کنترلی مریض شدم _ مهمون اومد_ کار پیش اومد و.... قبول میکنم درمواردی تنبلی کردم که و زود نیومدم رو روند قبلیم ولی از امروز دوباره استارت زدم ولی خیلی عصبیم چون خالصا10 روز عقب افتادم بعد 9 ماهکاری در انجمن و این بی سابقه بوده برام و تازه داشتم 9 ماه تلاش هامو عملی میکردم و داشتم روتین عالی میساختم که همه چی بر باد رفت .... (ببخشید که نمیتونم مثبت گراینه نگاه کنم)
در رابطه با مدیتیشن هم سوال داشتم که میخوام شروعش کنم ولی نمیدونم از کجا شروع کنم
از همه ی دوستان تمنا میکنم که هرچی تجربه از مدیتیشن دارن رو باهام به اشتراکبزارن و استاد فکر کنم یه مقاله گذاشتن در رابطه با مدیتیشن و ایا اون کافیه؟!


برای اینکه بحث ایجاد بشه منشن نمیکنم هیچکس رو تا همه جواب بدن منتظر نظرات خوبتون هستم

شادباشید و پیروز

[Hosseinbagheri]

سلام عرفان عزیز ، ممنونم ، امیدوارم حال شما و بقیه دوستانم توپ و عالی باشه
هر عادت یک سری رشته های عصبی رو به وجود میاره که هر چقدر اون عادت قوی تر و مدت زمان بیشتری همراهتون باشه ، رشته های عصبی اون عادت هم قوی تر میشه و به یک درخت چند ساله تبدیل میشه که به راحتی نمیتونی اونو از ریشه بکنی .
عادت ها به شدت وابسته به فرم ، ظاهر و محیط هستند . باید به زندگی اون شخص سیگاری نگاه کنی ببینی چی باعث شده بعد چندسال مجدد سیگار بکشه ؟
آیا همچنان با دوستان سیگاری میگرده ؟ آیا همچنان مثل قبل به کافه و سفره خونه میره ؟ آیا مثل قبل دسترسی بسیار آسون به سیگار داره ؟ و سوالات دیگه که باید همه بررسی بشن و دلیلش مشخص بشه
مشکلی که برای شما بوجود اومده دوسال پیش برای منم اتفاق افتاده و باز بر میگرده به عادت های شما .
شما نمی*توانید فقط بصورت تئوری در مورد مدیتیشن مطالعه کنید و انتظار داشته باشید که در این زمینه به خوبی هم عمل کنید. شما باید تمرینات را انجام دهید. هر چقدر هم که در این زمینه کتاب بخوانید، جوابگو نخواهد بود.
مدیتیشنی که در آکادمی آموزش داده رو انجام بدین ، به مرور زمان به تکامل خواهی رسید .
در مورد عادت اگر دوستان مایل بودن در چند پست به طور کامل در موردش صحبت میکنم .
موفق باشید

سلام حسین جان امیدوارم حالتون عالی باشه
عالی یادمه شما چند نکته هم ازکتاب عادت های اتمی چند روز قبل واسم گفتین که دقیقا یادمب ود

چند روزی بود ذهنم مشغول این بود که مثلا یک فرد سیگاری رو در نظر بگیریم _ میبینی بعد 5 سال ترک دوباره برمیگرده سمتش
اما یکی که سیگار نکشیده به زور بکشیش هم نمیکشه و زیاد دیگه زورکنی یه نخ میکشه اما از روی اجبار ودیگه نمیره سمتش
حالا اینجا من نمیدونم چه اتفاق جالبی تو مغز اتفاق می افته که بعد مثلا 5 سال ترک دوباره برمیگردیم سمتش و چگونه میتونیم اون تفکرات یا روحیات یک فردی که سیگاری نیست رو داشته باشیم
چگونه میتونیم این شاهراه رو تو مغز ببندیم _ چون فکر کنم واسه هر عادتی که ایجاد میکنم رشته های عصبی ای به وجود میاریم که در ظول زمان با تکرار اون قوی تر و ضخیم تر میشن _ حالامن طرف صحبتم این که چطور میتونیم اون رشته هارو برای همیشه ببندیم
یک فرد معتاد رو درنظر بگیرین و میشناسم فردی رو که بعد چند سال ترک دوباره برگشت اما شخصا خود من رو بکشن هم سمتش نمیرم حالا اینجا چه اتفاقی می افته که اون شخصی که تو ترک بود راحت میره سمتش اما من نه!!

و اینکه من 10 روزی بود خیلی خوب ورزش رو شروع کرده بودم و ساعت 6 صبح میرفتم ورزش هر روز و میومدم و مثل تراکتور کار میکردم اما به طرض عجیب و غیرقابل کنترلی مریض شدم _ مهمون اومد_ کار پیش اومد و.... قبول میکنم درمواردی تنبلی کردم که و زود نیومدم رو روند قبلیم ولی از امروز دوباره استارت زدم ولی خیلی عصبیم چون خالصا10 روز عقب افتادم بعد 9 ماهکاری در انجمن و این بی سابقه بوده برام و تازه داشتم 9 ماه تلاش هامو عملی میکردم و داشتم روتین عالی میساختم که همه چی بر باد رفت .... (ببخشید که نمیتونم مثبت گراینه نگاه کنم)
در رابطه با مدیتیشن هم سوال داشتم که میخوام شروعش کنم ولی نمیدونم از کجا شروع کنم
از همه ی دوستان تمنا میکنم که هرچی تجربه از مدیتیشن دارن رو باهام به اشتراکبزارن و استاد فکر کنم یه مقاله گذاشتن در رابطه با مدیتیشن و ایا اون کافیه؟!


برای اینکه بحث ایجاد بشه منشن نمیکنم هیچکس رو تا همه جواب بدن منتظر نظرات خوبتون هستم

شادباشید و پیروز