سلام و وقت بخیر خدمت دوستان عزیزم،
مدتی هست که با توجه به تاکید های استاد در مورد قوانین متافیزیکی، مطالعاتم رو شروع کردم. دوست داشتم بخشی از این مطالعاتم رو با شما درمیون بزارم.
این بخش از کشفیات رو ارجاع میدم به کتاب «تمرکز سه بعدی، نوشته: محمد حسین پدیده» من به صورت کاملا اتفاقی با این کتاب آشنا شدم و بعد از مدتی خواندن کتاب به آگاهی نویسنده پی بردم.
R.png
تمام امور مربوط به انسان در ۳ دسته بندی قرار میگیرند:
۱.ذهن
۲.احساس
۳.حس(تنه)
مورد ۲ با ۳ کاملا متفاوت هستند. احساس یعنی شادی، غم، ترس و ...
اما حس یا تن رابطه عمیقی با جسم داره. یعنی زمانی که ورزش میکنید یا به کاری فیزیکی می پردازید.
این نکته برام جالب بود که چه شباهت هایی بین گفته نویسنده با گفته های استاد وجود دارند. برای من که دنبال حل پازل ها هستم، به نظر میاد یک بخش مفقود دیگه پیدا شد.
در این کتاب بنا بر گفته نویسنده، عالم هستی بر اساس عدد ۳ شکل گرفته. یعنی هرجایی دیدید اجزای تشکیل دهنده یک هویت، دارای ۱ یا دو بخش هست، باید دنبال مورد سوم بگردید.
من این مورد رو قبلاً در مورد هویت انسان شنیده بودم. انسان از نگاه اسلام دارای ۳ بخش هست: جسم خاکی، روح، جسم برزخی
نویسنده کتاب معتقده که همیشه ۲ قطب از این ۳ مثبت و منفی و یکی از این اجزا پیوند دهنده است.
به عنوان مثال در انسان روح پیوند دهنده است. در بازار خودمون هم چنین چیزی هست، اما من هنوز نتونستم پیوند دهنده در بازار مالی رو پیدا کنم (شاید نقاط تعادلی)
حالا اگر همان جسم خاکی انسان اجزایی داشته باشد باید ۳ بخش باشند، یعنی
ذهن، احساس، حس
حالا چرا این کتاب پازل های ذهن من رو از زمان شروع مطالعاتم به هم وصل کرد؟ بماند که رسیدن این کتاب به من عجیب بود؛
نویسنده کتاب معتقده که قدرت واقعی انسان تنها در صورت فعال شدن همزمان این ۳ حوزه با هم، فعال میشود. دلیل انتخاب عنوان کتاب هم همین بوده. اما چرا این موضوع برای شخص بنده خیلی جالب بود؟
همه ما شاهد معرفی کتاب های زیادی توسط استاد بودیم، کمی به دسته* بندی این کتاب ها فکر کنید.
کتابهایی نظیر:
سایکو سایبرنتیک، دعوت به تمرین ذن، نیروی حال = ذهن
انگشتان ثروت ساز، شفای درون = احساس
اثر مرکب، عادت های اتمی، ثروتمند ترین مرد بابل = حس یا تن
حالا کمی به کاربرد این موضوع برسیم. این به من ثابت کرد که باید در طول روز به تمام این فعالیت ها اهمیت بدم تا در حالت ایده آل با راندمان بالا بمانم. از قبل به یاد دارم هر بار روی یک حوزه تمرکز کرده بودم، بعد از مدتی احساس کمبود انرژی داشتم. فعلا در مرحله آزمون و خطا هستم.
من حس کردم یک مقدار دیگر به حل شدن پازل های مغزی نزدیک تر شدم اما این موضوع بسیار پیچیده و عجیب است.
البته باید تأکید کنم که این موارد برداشت بنده از این موارد بود.
خیلی مشتاقم دوستان دیگر هم در این مورد نظرشون رو بگن.
ارادتمند شما - میلاد
ویرایش توسط Milad-Trader : 05-21-2022 در ساعت 20:03
☁ «ابرهای فردا، فردا در زمان خود میگذرند» ☁
سلام دوست عزیز
امیدوارم حالتون خوب باشه
منم چندین ماه پیش اینطوری بودم یعنی نمیدونستم چطوری برنامه بچینم برای خودم
نمیدونم شما اون دفتری که استاد گفته رو تهیه کردین یا نه
من یه دفتر دارم شب قبل کار هایی که باید انجام بدم رو مینویسم به صورت کلی
مثلا ورزش ، بازی فراوانی ، مطالعه کتاب و.*..
بعد زیرش تمام کار هایی که انجام میدم مینویسم
مثلا ساعت ۶ از خواب بیدار شدم
بعدش بازی فراوانی مراقبه
این دفتر واقعا واقعا زندگی من رو عوض کرد چون هر هفته دارم یه ذره یه ذره به کار هام اضافه میکنم
مثلا اگر ۱۰ صفحه کتاب میخوندم این هفته کردم ۱۲ صفحه
هر هفته یه چیز کوچولو
و اینکه زمانبندی هم باهاش میاد . من زمانبندی خاصی در نظر نگرفتم ولی اتومات خودش اومد
به نظرم شما میتونید کار هایی که زمان کمتر و تمرکز کمتری داره رو تو محل کار انجام بدین
مثلا مطالعه یه مقاله ۱۰ دقیقه یا ۱۵ دقیقه زمان میخواد
بازی فراوانی
خوندن تاپیک ها
و کار اصلی که زمان بیشتری میبره و تمرکز بیشتری میخواد توی خونه انجام بدین
امیدوارم کمک کرده باشم ولی مهم ترین چیز اون دفتر ست
فرمول موفقیت در مارکتسلام و وقت بخیر خدمت دوستان
امیدوارم حالتون خوب باشه و زندگیتون سرشار از شادی و پول و ثروت
خواستم یک موضوع بسیار اساسی که هممون میدونیم ولی متوجه بهش نیستیم رو اینجا باهم یک مروری کنیم که باعث شد هفته پیش کل رویه پوزیشن گیری و نتایج من تغییر کنه و سیر مثبت داشته باشه
همونطور که استاد همیشه میگن مهمترین فایلها همون فایلهای ابتدای دوره هست و مهمترین فایل دوره پرایس اکشن وبینار اول و تمرین تغییر عادتها بود و در دوره فرکتالی نوشتن برنامه و هدف
خیلی چیزها باید در مرور زمان درک و قبول بشه و در زمان خودش اتفاق خواهد افتاد
مهمترین کار در اکانت ریل نوشتن ژورنال معاملاتی از ابتدای پشت چارت نشستن تا پوزیشن گیری و نتیجه پوزیشن هستش
با این کار شما در آخر هفته با خوندنشون متوجه خیلی چیزها میشید که اگر نمینوشتید همیشه این رو تکرار میکردید و متوجه ایراد کار نمیشدید ، به قول استاد ابتدا باید پیدا کنیم کجای شیر چکه میکنه
ما همونطور که استاد فرمودند در زندگی شخصی خودمون عادتهایی داشتیم که مارو به اینجا و این شرایط رسونده که خدارو شکر در وبینار اول استاد راهنماییمون کردند که با 21 روز نوشتن تونستیم پیداشون کنیم و تغییرشون بدیم و اون عادت مثبت رو که نتایج مثبت داره رو جاگذاری کنیم ، این موضوع عادت دقیقا در تریدهامون وجود داره که با نوشتن ژورنال اونها خیلی راحت آشکار میشن و کافیه فقط مثل عادتهای زندگیمون ابتدا تمامشون رو بنویسیم و بعد اون عادتهایی رو که میخوایم در ترید موفق داشته باشیم رو بنویسیم و کم کم جاگذاری کنیم و سیستم عصبی جدید بسازیم که در مرور زمان همون که استاد گفتند میشه ذهن جانبی و تبدیل به عادت جدید میشه که نتایج مثبت به بار میاره
در زیر چند نمونه از عادتهای نادرست و عادتهای درست مشترک اکثریتمون رو مینویسم :
عادتهای نادرست :
1- عدم ست کردن استاپ
2- جابه جایی استاپ یا حذف کردن
3- ورود به پوزیشن با حجم بالا
4- پایبند نبودن به هدف و برنامه(طمع)
5- عدم تیک زدن چک لیست
6-امیدواری به برگشت قیمت (امیدواری)
7-صبر نکردن برای رسیدن موقعیت 100*100
8-اضافه کردن به پوزیشن در ضرر
9-قبول نکردن اشتباه در ورود به پوزیشن
10-انتظار داشتن برای حرکت مارکت در جهت میل و خواسته ما
و
.
.
.
عادتهای درست :
1- ست کردن حد سود و حد ضرر(هدف اول و نهایی بقا در بازار میباشد )
2-داشتن برنامه و هدف و خروج از بازار با گرفتن درصد روزانه
3-تعهد به چک لیست و تیک زدن تمام موارد
4-اضافه نکردن به پوزیشن در ضرر
5-محاسبه میزان حجم ورود به پوزیشن بر اساس منطقه خروج و استاپ
6-ورود بر اساس چیزی که میبینیم نه چیزی که انتظارش رو داریم
و
.
.
.
اینها و بسیاری موارد هستند که ما بر اساس عادتهایی که از لحاظ ترید از قبل داریم اینجا داره تکرار میشه پس لطفا خواهش میکنم ازتون به صورت جدی تمام کارهایی که در زمان پوزیشن گیری انجام میدید رو بنویسید و در انتهای هفته مرورش کنید و عادتهای جدید رو کم کم جای عادتهای نادرست بگذارید تا نتایج تغییر کنه
نکته مهم دیگه ای که هست و تریدر میدونه اما زمان میبره تا درک کنه ، این هست که نقاط ورود و خروج ما مشخص هست و مارکت بر اساس قوانین تکراری و اصول ثابت هی داره حرکات خودش رو تکرار میکنه اما ما بر اساس عادات گذشته میخوایم به مارکت تحمیل کنیم و پیشبینی کنیم که مارکت در چه جهتی حرکت کنه در صورتی که مارکت بر اساس اصول خودش در انتهای روند نشانه های اتمام روند رو میده و مثلث انتهای روند تشکیل میده و دایورجنس و هیدن دایورجنس میده و روندش رو عوض میکنه اما ما نمیخوایم قبول کنیم ، تنها کاری که باید انجام بدیم انقدر باید صبر کنیم تا مارکت نشانه های خودش رو نشون بده و ما در اون نقطه وارد پوزیشن بشیم نه در هر جایی از مارکت و بر اساس میل و پیشبینی خودمون
مارکت قانون داره بهش احترام بگذارید بهتون احترام میگذاره و باهاتون دوست میشه
یک مثال : وقتی در پشت چراغ قرمز در خیابون ایستادید آیا با خودتون میگید که الان باید سبز بشه و در حالی که چراغ قرمز هست شما شروع به حرکت کنید ؟ مطمینا نه پس این قانون رو قبول کردید ، حالا اگر در زمانی که چراغ قرمز هست و شما بر اساس میل خودتون و نظر خودتون حرکت کنید چی میشه ؟ تصادف و متوجه اشتباهتون میشید
شما نباید چراغ قرمز رو رد کنید حالا گیرم که خواستید رد کنید (شما نباید در هر جای مارکت وارد پوزیشن بشید )، اگر با سرعت کم بخواید رد بشید با تصادف نهایت چراغ و سپر شما میشکنه که همون ورود به پوزیشن با حجم کم هست و گذاشتن استاپ اما نه اگر با سرعت زیاد و با یک تیکاف وارد چهار راه بشید که همون ورود به پوزیشن با حجم بالاست و بدون استاپ در تصادف ماشینتون داغون میشه و شاید برا خودتون هم مشکلاتی به وجود بیاد
حالا راهکار چی هست و نشانه چی هست در تغییر رنگ چراغ از قرمز به سبز و شروع حرکت ماشین ها ؟
وقتی پشت چراغ قرمز ایستادید چشمتون به چراغ راهنمایی سمت مخالف چهار راه هست که ماشینهش در حال حرکتند و شما با دیدن چراغ نارنجی چراغ راهنمایی اون سمت خیابون آماده حرکت رو به جلو میشید و مطمین و قطعا و 100*1000 حرکت میکنید و هیچ مشکلی هم براتون پیش نمیاد و شما 100*100 از چهار راه رد میشید چون این قاون هست وقتی چراغ راهنمایی سمت مخالف نارنجی شد بعد قرمز میشه و بعد چراغ راهنمایی شما سبز میشه و در مارکت هم قانون وجود داره و خیلی اصولی داره حرکت میکنه
حالا لطفا در مارکت صبر کنید و به قوانینش احترام بگذارید و هروقت نشانه هاش رو دیدید (شکست خط روند ، زده شدن آخرین سقف یا کف ، مثلث انتهای روند، دایورجنس،هیدن دایورجنس ) با خیال راحت وارد پوزیشن بشید و سودتون رو بگیرید و از مارکت خارج بشید
تریدر حرفه ای شدن چه آسان سخت هست
معامله گری ساده است اما آسان نیست
آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون
ویرایش توسط Ali97 : 05-22-2022 در ساعت 12:33
ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
ما بدن نیستیم بلکه بدن داریم
ما یک آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم
اقا درود بر شما.
امکانش هست این بخش رو بیشتر توضیح بفرمایید. ممنون.
:و اما راه حل فروید برای رسیدن به این عناصر در حیطه ی ناهشیار چیست؟
او بیان میکند که عناصر ناهشیار به دلیل ساحت ممنوعه ای که دارند نمی توانند به راحتی به حیطه هشیاری وارد شوند در مسیر رسیدن آنها به هشیاری یک چیز قرار دارد: مقاومت
و تا وقتی آن مقاومت شکسته نشود، این قصه اجبار به تکرار در زندگی شخص دیده می شود ورفتارهای تکراری همچنان وجود دارند. چگونه می توان مقاومت را از بین برد؟
او برای از بین بردن مقاومت بر دو موضوع بیش از هر چیزی تاکید دارد:کلام و مداقه
این که ما به جای عمل(ACT)، آن را به کلام در آوریم. و وقتی این به کلام در آمدن عمل همراه با تداعی آزاد و در کنار یک ایگو قوی تر( یک درمانگر خبره که قبلا او نیز درمان شده و آموزش دیده باشد) باشد، با گذشت زمان حل و فصل و مداقه(working trough) صورت گرفته و ساحت ناهشیار به آگاهی میرسد و مقاومت ها می شکند.
سلام خدمت دوستان عزیزم
امیدوارم که عالی و پر از انرژی باشید
یک موردی که واقعا تاثیر گذار هست در روند معامله گری و موفقیت ما و به تازگی من متوجه شدم بحث هوش هیجانی هست ایرادی که خود من داشتم (هنوزم دارم و روش کار میکنم )این بود که به سرعت نسبت به مسائل واکنش نشون میدادم و بعضی اوقات ایجاد مشکل می کرد برام و این عادت روی معاملاتم هم تاثیر خودش رو گذاشته یعنی با سرعت میخوام وارد بشم و به همون سرعت خارج بشم
مدتی آزارم میداد تا اینکه به توصیه یک روانشناس شروع کردم در مورد هوش هیجانی مطالعه کردن و مطالب جالبی رو متوجه شدم که دوست داشتم با دوستان به اشتراک بزارم شاید کمکی کرده باشم نشانه های افرادی که هوش هیجانی بالا دارند
- کنجکاو بودن
- رهبر بودن
- با حوصله کمک کردن به دیگران و همدل بودن
- داشتن توانایی مدیریت احساسات و هیجانات
- داشتن توانایی نه گفتن
- انگیزه داشتن
و در کل جو گیر نشدن و عقلانی و با صبر و حوصله عمل کردن هست(مثال هاش رو در ترید های استاد واضح می تونیم ببینیم)
اما نشانه های افرادی که هوش هیجانی پایین دارند
- نداشتن مهارت کنترل هیجانات
- نداشتن روحیه انتقاد پذیری
- مقصر دانستن دیگران در اشتباهات
- نداشتن مهارت دفاع از خود
- زود قضاوت کردن
- نگران بودن مداوم
- زود رنج بودن
- مستعد بودن در انفجار ناگهانی احساسات
حالا اگر شما هم نشانه های بالا رو در رفتار خودتون مشاهده کردید می تونید از راهکار های زیر استفاده کنید و خوشبختانه هوش هیجانی اکتسابی هست و می تونید با تمرین اون رو به مرور افزایش بدید
1-گوش دادن :در زمان صحبت اشخاص سعی کنیم فروتنانه گوش کنیم و اظهار نظر تا جایی که می تونیم نداشته باشیم و یک شنونده عالی باشیم و به احساسات اون شخص هم توجه کنیم
2-آسان گرفتن کار ها و بیش از حد بزرگ نکردن اون ها در ذهن
3-مدیتیشن یوگا تمرین سکوت در طول روز
4-داشتن افکار مثبت لبخند زدن و انرژی مثبت دادن به اطرافیان
5-همدلی کردن با اطرافیان و توجه به احساساتشون
6-مستقل بودن و دوری از وابستگی زیاد به اشخاص
7-نوشتن خاطرات روزانه :به صورت خیلی معمولی و ساده نیازی نیست مثل یک نویسنده رفتار کنیم
8-انعطاف پذیر بودن:همونطوری که استاد هم در وبینار ها گفتن رژیم سفت و سخت هیتلری دیگه جواب نمیده و عین چارت باید دید نرمالی به زندگی مون داشته باشم
9-داشتن سفر در برنامه زندگی
10-داشتن روحیه انتقاد پذیری
این موارد عمومی ترین و ساده ترین روش های افزایش هوش هیجانی هستش که امیدوارم دوستان استفاده کرده باشند
سلام و وقت بخیر خدمت همه دوستان و اساتید
نمی دونم مطالبی که مینویسم تکراریه یا اصلا دارم توی تاپیک درستی مطرح میکنم یا نه بنابراین پیشاپیش عذر میخوام.
من عادت دارم مطالب جدیدی که میخونم رو با چیزهایی که قبلا خوندم یا یاد گرفتم بسنجم و با هم منطبق کنم تا یه flow خوب توی ذهنم داشته باشم ولی بعضی وقت ها که بین این مطالب تناقضی پیش میاد یکم اذیت میشم. الان چند وقتیه که این موضوع ذهنم رو مشغول کرده.
راستش برای دومین باره که دارم کتاب نیروی حال از اکهارت تولی رو میخونم. توی کتاب گفته شده لحظه حال تنها چیزیه که شما واقعا دارید و گذشته و آینده، به عبارتی زمان، فقط یک توهمه. وقتی شما هدفی رو در نظر میگیرید و برای رسیدن بهش فعالیت میکنید باید روی هر گامی که در لحظه بر میدارید تمرکز کنید (دقیقا مثل اثر مرکب: قدم های کوچیک اما اصولی و مستمر) و تمرکز افراطی روی اون هدف باعث میشه قدرت حال صرفا به اندازه یک وسیله برای رسیدن به آینده تنزل پیدا میکنه.
فکر میکنم آموزش های کتاب تا حد زیادی نزدیک به آموزه های ذن بودیسم (مصداق: زندگی سراسر رنجه ولی راهی برای رهایی از رنج هست) و مکتب تائوئیسمه (مثل آب باش! مانع یا دور زده میشود یا نهایتا خورده میشود)؛ البته شکر گزاری راندا براون هم به بودن در لحظه حال کمک میکنه.
ولی مسئله من اینجاست که این قضیه با سایکوسایبرنتیک و به طور کلی اکثر سخنران های انگیزشی مثل کوین تردو که دوستان زیادی قبولش دارن تناقض داره چرا که اساس سایکو سایبرنتیک تصویر سازی آینده و تجسم مداوم آینده است. از طرفی اگه واقعا شخصی به روشن بینی که توی کتاب نیروی حال آورده شده برسه اصلا دیدش نسبت به مادیات عوض میشه و صرفا از بودنش خوش حاله. همونطور که توی کتاب هم گفته وقتی به حالت بی زمانی برسید اونوقت از انتظار کشیدن هم لذت می برید که به نظرم یکم منفعلانه میرسه ولی به هر حال منطقی و درست میتونه باشه.
حال مسئله این است: عرفان شرقی یا علم نوین غربی؟! آیا برداشت من اشتباهه یا هر دو کنار هم امکان پذیره؟
ممنون میشم راهنماییم کنید. @amino
...If U never TRY, U will never know
چند دقیقه دورهمی
سلام و وقت بخیر
امیدوارم حالتون خوب باشه و زندگیتون سرشار از شادی و پول و ثروت
گاهی وقتها دیدن بعضی فیلمها و یا کلیپها میتونه به آدم انرژی دوباره بده یا اشتیاقش رو بالا ببره یه چندتا کلیپ از آرشیو کلیپهایی که طی این دورانی که در آکادمی هستم و جمع کردم براتون لینک گذاشتم ، امیدوارم برا شما هم مفید باشه
https://s24.picofile.com/file/845037...D9%85.mp4.html
https://s24.picofile.com/file/845037...D9%86.mp4.html
https://s25.picofile.com/file/845037...D9%87.mp4.html
https://s24.picofile.com/file/845037..._1992.mp4.html
https://s24.picofile.com/file/845037...D9%88.mp4.html
https://s25.picofile.com/file/845037...D9%88.mp4.html
آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون
ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
ما بدن نیستیم بلکه بدن داریم
ما یک آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم
در حال حاضر 26 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 26 مهمان ها)