سلام من تازه علاقمندبه مبحث تکنیکال وپرایس اکشن میشم با صدای دلنشین استاد.. .اینجاست که شاعرمیگه درس معلم ار بود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را
سلام من تازه علاقمندبه مبحث تکنیکال وپرایس اکشن میشم با صدای دلنشین استاد.. .اینجاست که شاعرمیگه درس معلم ار بود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را
ویرایش توسط alizadeh : 04-23-2022 در ساعت 11:40
سلام دوستان وقت همگی به خیر باشه امیدوارم پر از احساسات خوب باشید و روز خوبی رو سپری کنید.
میخواستم یه تجربه که این چند وقت اخیر برام ایجاد شده بود رو باهات درمیون بزارم
من در حال مشاهده فایل های اموزشی هستم هنوز و دور دوم نقشه راه
بعد از فایل اموزشی 20 بود که دچار یک ناامیدی و بعد از اون کاهش انگیز شده بودم
من این اتفاق رو بررسی کردم و به یه نتیجه رسیدم که دوس داشتم به اشتراک بزارم تا اگه این اتفاق برای شما هم افتاد بتونید از پسش بر بیایید
چیزی که نظرمو جلب کرد این بود که من یه مقدار زمان تمرینم کمو زیاد شده بود و نتونستم درست تمرین کنم به همین خاطر مجبور شدم خیلی درجا بزنم
این درجا زدن باعث شد من عقب بیوفتم و سرعت پیشرفتم کم بشه
به همین خاطر دچار یه ناامیدی شدم اما با علم به این قضیه که هر روند صعودی یه اصلاح و استراحت هم داره نزاشتم خیلی طولانی بشه مثل سابق دوباره ادامه دادم و این شد که شور و اشتیاقم نه تنها برگشت بلکه بیشتر از قبل هم شد
و با انگیزه بیشتری دارم تمرین میکنم
پس سعی کنید وقفه بین تمریناتتون طولانی نشه یا قطع نشه چون ممکنه شما هم دچار این اتفاق بشید
امیدوارم همیشه پر انگیزه و شاد باشید و ادامه بدید
تشکر از همراهیتون
.Enjoy the space between where you are and where you are going
درود برشما و ممنون از اشتراک گذاری تجربه تون
بنده هم دور دوم نقشه راه هستم و چیزی که شما فرمودید برای من هم اتفاق افتاده و به فایلای اواسط یا اواخر که میرسم دچار چنین استاپ یا حس بی انگیزگی میشم و ازونجایی که زندگی نیز حالت فراکتالی داره و میشه امواج اصلی و امواج اصلاحی رو درونش دید ماهم ازین قاعده مستثنا نیستیم هرچه که به انتهای فایلا نزدیک میشیم حس تنبلی وعدم تمرین بیشتر نمود میکنه و با سرعت بیشتری فایلارو میبینیم بدون حل تمارین!!من تو این مدت که به تاپیک تمارین سر نزدم خودم رو مشغول دوسه تاپیک دیگه کردم که حداقل ازین فضا دور نشم و تاروپود خودمو با این جو خوب حفظ کنم..
نگران فردایت نباش
خدای دیروز و امروز، خدای فردا هم هست
یه نکته ای میخواستم بگم این مارکت عاشق کساییه که همش بشینن پای چارت
از چه بابت ؟ از این بابت که بیای پای چارت هی بالا پایین چارت رو نگاه کنی هی حالا چندتا معامله بگیری و خستت کنه
یه جایی یه تصمیم اشتباه یا یه تصمیم احساسی بگیری و کارو کلا خراب کنی
یعنی کل سودت رو بگیره کل سرمایت رو بگیره با این خسته کردنت پای چارت
یه موضوعی که هست باید مثل یه شغل به این مارکت نگاه کنیم
ما تو کارهای دیگه که شروع میکنیم دنبال تایم خالی یا تعطیلی برای استراحت هستیم اما اینجا برعکس میخوایم همش پای معامله باشیم همش چارت رو وقت و بی وقت بررسی کنیم
باید تایم مشخص داشته باشیم برای کارمون
حالا یه سریا میگن من عشق این کارم این اسمش عشق نیست اسمش طمعه که تورو همش بنشونه پای چارت و خستت کنه و همش تو موقعیت باشی
یه سریا اصلا یه روز بدون معامله هم ندارن
تکلیفمون رو باخودمون و کارمون مشخص کنیم
زمانیـــکه نگــرش تو درستـــه حقایـــق زندگـــی به حســـاب نمیــــان
قوی باش و نترس ...دوستی دارم که میگفت : هیچ چیز نمیتواند مرا وادار کند که از زیر یک نردبان بگذرم . من در جواب گفتم : اگر بترسی معنایش این است که تسلیم به اعتقاد و قدرت خیر و شر شده ای ، حال آنکه باید به یک قدرت معتقد باشی . چون خدا قدرت مطلق است و قدرتی که بتواند با او بستیزد وجود ندارد مگر اینکه انسان برای خود شر کاذب بیافریند .
ترس تنها دشمن آدمی است ، هرگاه بترسید شکست میخورید . سر نترس داشتن و یکسره در لحظه حال زیستن یعنی بهشت .
پس برای اینکه نشان بدهی تنها به یک قدرت ، قدرت خدا معتقدی و شر نه قدرتی دارد و نه واقعیتی ، از زیر اولین نردبانی که دیدی بگذر . چیزی نگذشت که برای یک وسیله از صندوقچه اشیا قیمتی به بانک رفت ، اما نردبانی بر سر راهش قرار داشت ممکن نبود که بی گذر از زیر نردبان به صندوق برسد ، ترسید و از میدان در رفت و برگشت . به خیابان که رسید کلماتم در گوشش زنگ زد و بر آن شد تا از زیر نردبان بگذرد ، یکی از لحظه های خطرناک زندگیش بود چون نردبانها سالها او را در اسارت نگهداشته بودند . به سوی نردبان گام برداشت ، اما نردبان دیگر در آنجا نبود . معمولا چنین است اگر انسان بر آن شود که به همان کاری دست بزند که از آن می هراسد ، دیگر ناچار به انجام آن نخواهد بود .
بی باکانه با آن وضعیت رو به رو شوید تا ببینید که اصلا وضعیتی در کار نبوده است ، زیرا زیرا بی درنگ همه آن وزن و سنگینی خود را از دست میدهد .
توجیه این امر آن است که (( ترس )) نردبان را در سر راه دوستم قرار داد و (( بی باکی )) آن را از سر راهش برداشت .
- قوی باش و نترس ، ترس تنها دشمن آدمی است هرگاه بترسید شکست میخورید ،ترس از تنگدستی ، ترس از دست دادن ، ترس از شخصیت برخی افراد ، ترس از انتقاد .
ترس قدرتی برایتان به جا نمیگذارد چون به هنگام ترس ، پیوستگی خود را با منبع راستین قدرت از دست میدهید .
- ترسی که بیشتر از سایر ترسها بر انسان چیره میشود ، ترس از دست دادن است . چه بسیارند کسانی که به دلیل ترس از دست دادن ، عزیزترین موهبت زندگیشان را مفت باخته اند .
- دشمنان شما همه در درون خودتان هستند .
باید ایمان را جانشین ترس کنیم زیرا ، ترس ایمان وارونه است . ترس یعنی ایمان به شر ، به جای ایمان به خیر
مردی هوشمند و موفق به من گفت که با خواندن نوشته ای که بر دیوار اتاقی آویخته بود ناگهان همه هراسش از میان رفت و مضمون آن تابلو چنین بود : (( چرا نگران باشیم ؟ شاید هرگز پیش نیاید ! ))
این کلمات چنان محو ناشدنی بر ذهن نیمه هشیار او نقش بستند که اکنون معتقد است تنها خیر و نیکی میتواند به زندگیش راه یابد و از این رو جز خیر و نیکی نیز پیش نمی آید .
-(( تخیل )) که آن را قیچی ذهن خوانده اند ، پیوسته در حال بریدن رویدادهایی است که در زندگیتان رخ میدهند . چه بسیارند افرادی که تصاویری که میبرند زاییده ترسشان است . یعنی به دیدن چیزهایی سرگرم هستند که دارای طرح الهی نیستند .
اما آن کسی که صاحب یک چشم است تنها حقیقت را میبیند . نگاه او از شر میگذرد و آن سوی شر را میبیند و میداند که از آن خیر برخواهد خواست . او هرچه بی عدالتی را به عدالت بدل می کند و هرکس را به ظاهر دشمنی است با خیر خواهی خود خلع سلاح میکند .
به هرچه توجه کنید با آن یکی میشوید پس اگر پیوسته متوجه موانع باشید آنها بزرگتر و بزرگتر میشوند
سر نترس داشتن و یکسره در لحظه حال زیستن یعنی بهشت .
- ایمان به انسان یقین میبخشد که جز خیر و صلاح او پیش نمی آید . چه بسا آدمی در ظاهر دچار گرفتاری های بیشمار باشد . اما اما اگر صاحب این یقین باشد ، ایمان او بر ذهن نیمه هشیار اثر میگذارد و راهی برای تجلی سلامت و ثروت و سعادت یا هرچه بخواهد میگشاید .
* شاگردانم اغلب از من میپرسند : چگونه میتوانم از شر ترس خلاص شوم ؟ و من پاسخ میدهم : با پیش رفتن به سوی همان چیزی که از آن میترسید .
انسان باید لحظه به لحظه خود را بپاید تا ببیند که انگیزه عمل او ، ترس است یا ایمان .
به محض اینکه انسان اراده کند تا کاری را به انجام برساند که از آن هراس دارد ، دیگر مجبور به انجام آن نخواهد بود
آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون
دوست خوب من از شما متشکر و سپاسگزارم
از وقتی که گذاشتید و این پست رو مطالعه کردید
ویرایش توسط Ali97 : 04-24-2022 در ساعت 09:44
ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
ما بدن نیستیم بلکه بدن داریم
ما یک آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم
سلام میلاد عزیز دل
امیدوارم حالت عالی باشه
خیلی نکته خوب و درستی گفتی تجربه خودم رو هم میگم چیزی ک برام خیلی جالب بود
من بعد تمرین زیاد وقتی جلو چارت میشستم ذهن به طور ناخودآگاه قبل اینکه حتی های و لو ها رو به هم وصل کنم موقعیت اگه مال من بود بهم نشون میداد و بعد من وصل میکردم های و لو ها رو و بررسی میکردم و تریدو میزدم و خیلیم عالی بود
اما زمان هایی ک خیلی میشتم جلو چارت هی بالا بایین میکردمش اینور اونور میکردمش تا ی موقعیت برای خودم بیدا کنم خب ذهن خسته میشه و جالبش هم اینه اگه موقعیت باشه حافظه ای ک بعد تمرین ها ایجاد شده خودش بهم موقعیت رو نشون میده اما انگار مثلا به حافظه ای ک ایجاد شده میگفتم ی دیقه تو حرف نزن بزار من ی موقعیت بیدا کنم خب ذهن هم ک خسته شده داره انرزی میزاره ک تورو از جلو سیستم دور کنه اما تو اصرار داری ک جلو چارت بشینی در این لحظه تمرکز لازم برای تحلیل رو نداری با خودت میگی ک اینجای چارت رو اگه ی مقدار اغماض کنم دیدگاهمو ی مقدار تغییر بدم موقعیت بدی نیستا و همون معامله باعث صرر میشه (تازه اگه باعث سود بشه ک خیلی بدتره چون این اشتباه رو دوباره تکرار میکنی) و ادامه داستان
از جایی ی مقدار فکر میکنم یاد گرفتم ک نباید فشار بیارم ک ی موقعیت رو بیدا کنم ذهن خودش موقعیت رو بهم نشون میده و بعد ترید راحت باید به کارای دیگه برسم کتاب بخونم ک فوق العاده اس( این مورد قشنگ ی حس خوبی رو منتقل میکنی تا برای معامله بعد ک فردا باشه آماده بشم ) و ...
خلاصه ک خیلی نکته دقیق و درستیه . ممنونم از یادآوی این نکته
در ابتدا سخت , در میانه آشفته , در انتها زیبا
سلام وقت شما بخیر
این پست شما چندین روز پیش گذاشته شده اما چون خودم این مشکل رو داشتم راه کاری که کمکم کرد رو خدمتتون عرض میکنم شاید کمکی کنه
مشکل جدی من در حساب ریل عدم رعایت دقیق چک لیست بود با اینکه معاملات خوبی داشتم و براحتی درصد روزانمو میگرفتم اما متوجه میشدم که دارم یه عادت غلط رو رشد میدم و این اینده به من ضربه میزنه
مشورت گرفتم از یکی دوستان که تجربه و سطح بالایی از لحاظ روانشناسی داشت
گفت مشکل تو رد کردن خط قرمز های زندگیته و از اونجایی که بازار آیینه خود تریدر هست بخوبی میتونی متوجه بشی
یادم افتاد به یکی از صحبت های استاد که میگفت :: شما فکر میکنید که مسواک زدن ربطی به ترید نداره - خیلی ربط داره سعی کنید عادت های خوب بسازید تا مثل یک کارخونه اتوماتیک واسه شما کار کنه
شروع کردم به رعایت خط قرمز های زندگی روزمره برای مثال بدون هیچ توجیهی باید و باید سر ساعت که مشخص کردم از خواب بیدار بشم و تو مسایل دیگه مثل باشگاه و مطالعه و تمیز کردن میز کار .....
این مساله خیلی به من کمک کرد و اون عادت بد ریشه کن شد
موفق باشی
راه های کهنه به مقصد های نو نمی رسند . . .
درود میرحسام عزیز
این حس بی انگیز به نظرم یه عملکرد طبیعیه و مسلما برای همه توی همه زمینه ها پیش میاد
راهکاری که من ازش استفاده میکنم به این صورته که تمریناتمو جدی هرطور شده انجام میدم و توی تاپیک تمرین هم فعالیت میکنم
بعد که برمیگردم و پیش رفت خودمو میبینم یا اینکه دیدم چقدر بهتر شده باعث ایجاد احساس اعتماد به نفس میشه و انگیزه میگیرم
مسلما شما توی هرکاری که خوب باشی این خودش یه انگیزه میشه برای پیشرفت شما و این انگیزه باعث پیشرفت و این چرخه میتونه کلی به رشد شما کمک کنه
امیدوارم این تجربه من براتون مفید باشه
اوقات خوشی رو براتون ارزومندم
.Enjoy the space between where you are and where you are going
در حال حاضر 60 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 60 مهمان ها)