روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[miRHesam]

درود برهمگی دوستان
روز دهم تمرکز روی روانشناسی فردی

---

تمرکز برروی عادات روزانه و ناآگاهانه
هدف ازین تمرین درکنار اگاهانه انجام دادن عادات وتغییر اون ها، ایجاد مسیرها و سیناپس های عصبی جدید می باشد ...
همانطور که اشاره شد عادات و رفتار گذشته ما منتج به فردی شدن که الان هستیم پس برای تبدیل شدن به یک فرد جدید نیاز هست تغییری در اون ها ایچاد کنیم.
پاره ای از کتاب "قدرت شفابخش ذهن" اثر پی.سی.گنه سن
جمله ای در این کتاب درمورد تاثیر ذهن بر ایجاد یا کنترل بیماری ها خوندم که در ذیل اون رو براتون به اشتراک میذارم...بامید تفکر

...اعتبار تحلیل ذهن به زیگوند فروید برمیگردد که گفته بود ذهن در سه سطح یعنی ضمیر ناخوداگاه ،نیمه اگاه و اگاه عمل میکند.به هرچیزی که ذهن در برهه خاصی از زمان می اندیشد زمان حاضر است و ضمیراگاه میباشد ،هرچیزی از گذشته به خاطر می اورد یا به حافظه می سپارد ضمیر نیمه هوشیار است و بالاخره هرچیزی که در اعماق ذهن فراموش می شود حتا بدون اینکه از ان اگاهی داتشته باشیم ضمیر ناخوداگاه است.
حافظه و تمایلات دراعماق ضمیر نیمه خوداگاه به فراموشی سپرده میشوند وقتی انها به بیان اگاه دست نمیابند طوفان وزمین لرزه هایی درون ضمیر ناخوداگاه برپا میشود.سپس خودشان را به نشانه های بیمارگونه اشکار میکنند.
حتا در وقایع عادی زندگی ممکن است شوک هایی ایجاد شود و ضمیر ناخوداگاه در غلبه بر انها این شوک را جذب کرده و در انجا نگه دارد.ضمیر خوداگاه ممکن است شوک ها را فراموش کند و حتا از وجود انها بی خبر باشد.اما ضمیر نیمه اگاه انها را به شکل اولیه شان در خود نگه میدارد.این شوک ها نمیتوانند در انجا به شکل مطلوبی بمانند و برای بیان اشکار منتظر فرصت نمی شوند .وقتی که شوک ها در ضمیر ناخوداگاه محبوس شوند، نمی توانند از راه ضمیر خوداگاه راهی برای خروج بیابند.
بنابراین برای بیان از راه بدن منابعی می یابند که نتیجه ان بوجود امدن نشانه های غیرقابل بیان بیماری می شود.

[Behnambaziar]

سلام خدمت دوستان عزیز وقت بخیر

بنده بارها کتاب معامله گر منظم رو مطالعه کردم اما به با توجه به فرموده های استاد عزیز با چند بار مطالعه کتاب چیزی ازش یاد نمیگیریم به نظرم باید اگاهی دریافتش رو داشته باشیم یا به اون چیز (هرچیزی) با تمام وجوداحتیاج داشته باشیم

جمله ای در صفحه 66 این کتاب نوشته شده بود خواستم نظرات عزیزان دل رو هم بدونم زمانی که خودم روش فکر کردم فهمیدم طرز فکر اشتباهی دارم یه شکی بهم وارد کرد


جمله مدنظر==> به عنوان یک معامله گر باید تعیین کنید که چه چیزی اهمیت بیشتری دارد _اشتباه نکردن یا پول در آورن_ زیرا این دو همیشه باهم سازگار یا هماهنگ نیستند.

نظر شما چیه؟

موفق پیروز باشید

سلام آرمین جان.بنظر من وقتی آدم وسواس زیادی روی اشتباه نکردن داره(منظور همون درا داون صفر هست) ممکنه خیلی از موقعیت هایی که بهش سود میدن رو بخاطر وسواس بسیار زیاد و دقیق دیدن چارت ازشون بگذره که مبادا ضرر کنه،و با اولین اشتباه از نظر روانی به شدت به هم میریزه.اما اگر ما اشتباه رو هم بپذیریم و قبول کنیم که ممکنه 20درصد تحلیلمون اشتباه باشه،دیگه از شر وسواس های زیاد و بیخود خلاص میشیم و چشممون موقعیت های زیادتری رو میبینه،خب اینجوری ممکنه ضرر هامون بیشتر شه اما در دراز مدت بیشتر هم سود میکنیم و بیشتر پول درمیاریم.چیزی که من از این جمله متوجه شدم همین بود.

[Sahar69830]

سلام و عرض ادب خدمت دوستان

جملات قابل تامل کتاب ۴اثر فلورانس اسکاول شین

---

اول ملکوت خدا و عدالت اورا بطلبید که این برای شما مزیدخواهد شد ملکوت عرصه آرمانهای درست یا الگوی الهی است(صفحه ۶)

عیسی مسیح به ما آموخت همه انسانها از قدرت برکت دادن و فزونی بخشیدن و شفادادن۰و توانگر ساختن بهره مندند(صفحه ۸)
هرگز از آنچه به دلت می افتد سرپیچی نکن(صفحه ۸)
وفور نعمت از طریق آرزو ایمان و کلام به زبان آمده میتواند نمایان شود(صفحه۹)
بجز تردید و ترس هیچ چیز نمیتواند بین انسان و مرادهای دلش فاصله بیاندازد(صفحه۹)
چرا نگران باشیم شاید هرگز پیش نیاید(ص۱۰)
ذهن نیمه هوشیار غلام نیک امین انسان است و همواره درکنار او ایستاده و منتظر فرمان اوست(ص۱۰)
واژه ها و اندیشه هادارای امواجی بی نهایت نیرومندندکه همواره به تن و چارچوب آدمی شکل میبخشند(ص۱۲)
درست هنگامیکه انسان کوچکترین نشانه ای از آنچه طلبیده نمیبیند باید برای آن تدارک ببیند(ص۱۵)
معمولا درست پیش از کامیابی عظیم دلسردی و شکست ظاهری از راه میرسد(صفحه ۱۶)
از ظاهر امور آزرده نشوید از رویای خود دست برندارید وشکر بجا آورید که به مرادخود رسیده اید(صفحه ۱۷)
همه آرزوها در منتهای کمال در ذهن الهی نقش بسته اندو اصلا قرار نیست به نزد ما بیاییند آرزوها باید از طریق ماآشکار شوند(صفحه ۱۷)
هیچ انسانی نمیتواند شکست بخورد اگر انسانی دیگر اورا موفق دیده باشد(صفحه۱۹)
باوضعیتی که از آن میترسید روبرو شوید تاببینید که اصلا وضعیتی در کار نبوده است(صفحه۲۳)
نیروهای غیبی همواره برای آدمی سرگرم کارند(صفحه۲۳)
هر ناهماهنگی ظاهری نشانه ناهماهنگی باطنی یا ذهنی است(ص۲۶)
انسان دانا میکوشد تا از طریق خدمت به خلق خود رابه کمال برساند(ص۲۶)
تنها وظیفه انسان کار روی خویشتن است و خیرخواهی و طلب برکت برای دیگران(ص۲۶)
خیرخواهی آدم نیکخواه پیرامونش هاله ای عظیم از حمایت می آفریند(ص۲۷)
شر قانونی کاذب است که روحی که اعتقاد به گناه و بیماری و… دارد برای خود خلق میکند(ص۲۹)
اگرخودتان اداره ذهن نیمه هوشیار رابه دست نگیرید دیگران این کار را خواهند کرد(ص۲۹)
انسانی که تمرکزش روی اندیشه های درست باشد تحت تاثیر افکار منفی دیگران قرار نمیگیرد(ص۳۰)
هر انسانی حلقه ایست طلایی در زنجیر خیروصلاح من(صفحه ۳۱)
همه آدمیان تجلیات خداهستند و درانتظارند تا مجالی بیافرینم تا آنهادر طرح الهی زندگی ام خدمتی بکنن(صفحه ۳۱)
برای یکایک افراد و ملتها برکت بطلبید تا قدرت آزار رسانیدن را از آنها سلب کنید(صفحه ۳۱)
کارهارابه دست خردلایتناهی بسپارتا خودش ترتیب کارهارا بدهد(صفحه۳۲)
به محض آرام شدن دریا کشتی های انسان از راه میرسند(صفحه۳۲)
مادامیکه دربرابر وضعیتی مقاومت میکنید آنرا به سمت خود میکشید(صفحه۳۳)
مطمئن باش اوضاع مخالف خیر است آزرده نشو تاوزن و سنگینی خود را از دست بدهد(ص۳۳)
زندگی یک آینه اس و مادر دیگران بازتاب چهره خودمان را میبینیم(ص۳۴)
گذشته وآینده سارقان زمان هستندگذشته را اگر برایت خوشایندنیست فراموش کن و آینده را با اطمینان که برای تو شادمانیهای بی پایان درآستین دارد متبرک کن و کاملا در حال زندگی کن(ص۳۴)
انسان باید رها در لحظه زندگی کند(ص۳۵)
لازمترین کار این است روز خود رابا کلام درست آغازکنیم(ص۳۵)
برای عبارات تاکیدی وزن و قافیه آسان انتخاب کنیدتا در ذهن نیمه هوشیار نقش ببندد(ص۳۷)
این حق الهی آدمیست که داراباشد و بیش از مورد نیاز خود داشته باشد(ص۳۷)
آنگاه که انسان تنگدستی را از هوشیاری خود بزداید فرمانروای عصرطلایی خواهد بودو هرآرزوی درست دلش برآورده خواهدشد(ص ۳۷)



با آرزوی موفیت و ثروت در تمام زمینه های زندگی برای هممون

[Ali97]

پرهیز از عواطف منفی و نفرت ...

---

در بهار که کنده های بیشمار درختان را از رودخانه پایین میفرستند ، گاه این الوارها به صورت متقاطع سر راه هم قرار میگیرند و مانع عبور الوارها میشوند . آنگاه کارگران پی آن کنده ای میگردند که مانع عبور و مرور شده است و آن را گره گاه میخوانند . دوباره آنها را مستقیم قرار میدهند و الوارها شتابان به راه خود در رودخانه ادامه میدهند .
شاید گره گاه شما (( نفرت )) باشد . نفرت مانع تحقق خیر و صلاحتان میشود .
هرچه بیشتر نفرت بورزید بر دوام نفرت خود افزوده اید و در ذهن خود شیاری از نفرت حک میکنید که خود را در حالت دایمی چهرتان نشان خواهد داد . آنگاه مردم از شما میپرهیزند و هزاران فرصت طلایی را که هر روز انتظارتان را میکشد از دست خواهید داد .
هیچ انسانی برای سلامتی خودش هم که شده نباید نفرت بورزد ، نفرت چون مصرف مکرر زهر است وقتی اصرار میورزند که مبادا به ترس تن دهید ، با خیالپردازی های یک آرمان گرا مواجه نیستید بلکه نسخه ای میگیرید که ارزش آن به هیچ وجه از تجویز پزشک درباره برنامه غذایی شما کمتر نیست .
این همه درباره برنامه غذایی متعادل میشنویم حال آنکه بدون داشتن ذهنی متعادل هیچ غذایی را نمیتوان هضم کرد حال میخواهد با کالری باشد یا بی کالری .
پرداختن به عواطف نادرست و هیجانات مکرر علت عمده امراض است .
نفرت بر یکایک اندامهای تن اثر میگذارد چون وقتی نفرت میورزید یکایک اعضا بدن خود را به فعالیتی منفی وا میدارید و تاوان آن را به صورت روماتیسم،آرتروز،کشش درناک و التهاب عصب و هزاران مریضی دیگر پس میدهید .
اگر از وضعیتی متنفر و منزجر باشید درواقع آن را به خودتان جلب میکنید مثلا کسی به شما بی انصافی روا داشته و شما نیز از خشم و نفرت آکنده اید و نمیتوانید او را ببخشید ، زمان میگذرد و دوباره شخص دیگری عینا همان کار را با شما میکند ، دلیل این امر این است که شما تصویر بی انصافی و بی عدالتی را در ذهن نیمه هشیارتان نقش کرده اید و این موضوع آنقدر تکرار میشود که تصور میکنید دچار نفرین و بداقبالی و بی عدالتی شده اید . برای خنثی کردن این وضعیت تنها یک راه وجود دارد . به هرچه بی انصافی و بی عدالتی یکسره بی اعتنا باشید و خیرخواه همه دستندرکاران آن .
به پشت سر نگاه نکنید و به روزگار سخت نیندیشید که دیگر بار گرفتار همان خواهید شد برای شروع روزی تازه شکر بگذارید در برابر هر امر دلسرد کننده ای یا ظاهر مخالف امور باید ایمن و مصون باشید .

هر ناهماهنگی ظاهری نشانه ناهماهنگی باطنی یا ذهنی است
رنگ رخسار خبر میدهد از سر درون

خیرخواهی انسان نیکخواه ، پیرامونش حاله ای عظیم از حمایت می آفریند از این رو هر سلاحی که به سوی او نشانه رود کار ساز نخواهد بود . به عبارتی دیگر محبت به دیگران دشمنان درون او را نابود میکند از این رو برون از خویش نیز دشمنی نخواهد داشت .
هر مرضی حاصل ذهن ناآرام است
من مهربانم و همه دوستم دارند و عشق به مردم زندگیم را پر ساخته و من همیشه در حالتی می یابم که به راحتی به دیگران مهر می ورزم
چه بسیارند مردمانی که با ملامت دیگران بیماری و بدبختی را به سوی خود کشانیده اند .
آنچه را که آدمی در دیگران نکوهش میکند درواقع به سوی خود جذب میکند .
انسان به هنگام انتقاد یا ملامت به سیم لخت برق دست میزند و هر لحظه ممکن است ضربه ای هولناک به او وارد آید .
برای خنثی کردن نفرت تکرار این عبارت را توصیه میکنم :
اکنون خدا نه تنها آنچه را که برای دیگران کرده بلکه بیش از آن نیز برایم میکند .
آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون

دوست خوب من از شما متشکر و سپاسگزارم
از وقتی که گذاشتید و این پست رو مطالعه کردید

[Ali97]

ترس در معامله گری...

---

سلام و وقت بخیر دوستان
امیدوارم حالتون خوب باشه و زندگیتون سرشار از شادی و پول و ثروت
پست زیر بخشی از فایل پی دی اف ترید های غیر احساسی هست که قبلا براتون لینک دانلود در پستهای قبلی گذاشته بودم ولی متاسفانه ناقص بود ، در زیر براتون لینک دانلود نسخه کامل رو گذاشتم میتونید دانلود کنید و خوندنش خالی از لطف نیست
در بسیاري از اوقات، ما می توانیم معاملات خود را به دلیل ترسمان به معاملاتی ناموفق و یا نه چندان موفق تبدیل نماییم. البته ترس، در موارد زیادي نقش مفید و موثري را در زندگی ما ایفا می کند، ولی در تریدینگ می تواند مضرباشد.
ترس به ما کمک می کند که از موارد تهدیدآمیز موجود در محیط دوري گزینیم. نکته مهم البته در این است که آنچه ما به عنوان تهدید مشاهده می کنیم همیشه تهدیدکننده نیست. ولی از آنجایی که ما آن ها را به عنوان تهدید مشاهده می کنیم، ذهنمان نیز آن ها را تهدیدي واقعی در نظر خواهد گرفت. مثال خوبی در این زمینه کودکی به شدت توسط یک سگ گازگرفته می شود. این کودك پس از آن، تمامی سگ ها را به صورت تهدیدي خطرناك به خاطر سپرده و هرگاه درآینده با سگی روبرو شود، ناخودآگاه ترس و وحشت، وجود او را فرا می گیرد. ترس کودك از همه سگ هاي دیگربجز آن سگی که او را گاز گرفته است نیز، از نظر او کاملا درست و واقعی می باشد. او به هیچ طریقی نمی تواندیک سگ خطرناك و یک سگ بی خطر را از هم تشخیص دهد چرا که تجربه شخصی، او را به این باور رسانده است که تمامی سگ ها خطرناك هستند. اگرچه واقعیت او تمامی آن چیزي نیست که در محیط وجود دارد، ولی این واقعیت او، مربوط به طبیعت محیط است. نه تنها، تمامی سگ ها خطرناك نیستند، بلکه برعکس تعداد کمی از آنها تهدید کننده می باشند.حال، در آینده هر زمانیکه آن کودك با سگی روبرو شود، حالتی از وحشت در او ایجاد می گردد. اگر آن سگ حرکتی هر چند کوچک به سمت کودك نماید، او، آن حرکت را به عنوان حمله اي واقعی در نظر خواهد گرفت،حتی اگر آن سگ براي بازي با کودك به سمت او حرکت کرده باشد. در حقیقت، آن کودك آنقدر از مورد حمله قرار گرفتن می ترسد که اگر نه همه ولی بیشترین توجه خود را به پاییدن محیط اطراف براي دوري از سگ ها جلب می نماید. در نهایت، تمامی حواس او همواره آماده دریافت صدا و یا صحنه دیدن سگ ها بوده و هر زمان صدایی مشابه را می شنود و یا صحنه اي از حضور سگی را می بیند، دوباره وحشت سراسر وجود او را فرا می گیرد و ترس اوهمچنان شدت می یابد. مشکل در اینجاست که آنچه او آموخته است، برداشتی اشتباه از شرایطی است که تمامی سگ ها را خطرناك می داند. آن کودك نادانسته معتقد است که ترس او داخلی نبوده و از محیط اطراف و بیرون ناشی می گردد.می توانید ببینید که ترس این کودك چگونه می تواند مشابه ترسی باشد که ما در هنگام ترید با آن مواجهمی شویم. هنگامی که ما بر روي معاملات زیانده و اشتباهات خود متمرکز می شویم، به ضمیر ناخودآگاه خودد ستورات قدرتمندي را می دهیم. در این حالت، ممکن است که دوباره همان اشتباهات و زیان هایی که قصد دوري از آن ها را داریم، تکرار نماییم همان گونه که در بخش 3 خواهیم آموخت، ضمیر ناخودآگاه ما توجهی به این مساله ندارد که آیا دستوراتی کهبه آن داده شده است بهترین کاري است که می توانیم انجام دهیم. او به سادگی و بدون توجه به مفید بودن و یا نبودنا طلاعات و دستورات داده شده، سعی در دنبال نمودن آن ها می کند. همانند مثال کودك و سگ، آن کودك به ضمیرناخودآگاه خود این دستور را داده بود که همه سگ ها براي او خطرناك هستند. در اینجا دو چیز مهم می باشد. ابتدا این که اطلاعات دریافتی ما همواره صحیح نمی باشند و در این مثال، لزوما تمامی سگ ها خطرناك نمی باشند. درواقع بیشتر سگ ها بی خطر بوده و در پی بازي با افراد هستند. دومین مورد مهم این است که این اطلاعات برايکودك مفید نمی باشد و آشکار است که آن کودك در صورت داشتن روابط دوستانه با تمامی سگ ها به جاي ترس از آن ها، خوشحالتر می بود. هرچند تا جایی که این کودك به آن توجه نموده است، این اطلاعات کاملا درست و واقعی می باشند و تمامی سگ ها خطرناك هستند.ترس، حتی از راه هاي دیگري نیز می تواند مشکلاتی را براي ما در معامله گري ایجاد نماید. به یاد داشته باشیم که ترس می تواند به عنوان یک مکانیزم براي اجتناب از آنچه ما تهدید آمیز می پنداریم عمل نماید. کاري که بسیاري ازمردم می کنند، اجتناب از اطلاعاتی است که تهدید آمیز به نظر رسیده و یا با عقاید فعلی آن ها هم خوانی ندارد. به جاياین که ما بخش هاي مختلف اطلاعاتی را دریافت نماییم که می تواند به ما در اتخاذ تصمیماتی بهتري در معامله گري کمک کند، برعکس عمل می نماییم. ما بخش هاي مهم اطلاعات را که موجب ترسمان می شوند را در نظر نمی گیریم.این موضوع هرگز به ما کمک مفیدي نخواهد کرد و می تواند هنگام معامله گري بسیار خطرناك باشد.هنگامی که ما با ترس معامله می نماییم، به سادگی می توانیم جلوي تمامی اطلاعات بیرونی را سد نماییم. براي مثال، اگر ما در حال انجام معامله اي هستیم و بازار، اطلاعاتی را به ما می دهد که نشان می دهد درست عمل نموده ایم و یا اطلاعاتی که نشانگر اشتباه ما در این معامله می باشد، بر روي کدام یک از این اطلاعات تمرکز بیشتري خواهیم نمود؟ آشکار است که ما بر روي اطلاعاتی تمرکز خواهیم نمود که نشانگر درستی تصمیممان می باشند و دربسیاري موارد، احتمالات دیگر را در نظر نمی گیریم .این نوع طرز فکر می تواند براي معامله گران بسیار خطرناك باشد چرا که پس از مدتی، فشار اطلاعات تهدید آمیز آنچنان زیاد می گردد که ما نمی توانیم آن را به سادگی تحمل نماییم. در این صورت تنها راه آسوده شون از فشار و اضطراب، خارج شدن از آن معامله است.یک معامله موفق می تواند توسط یک تریدر ترسو، به یک معامله نه چندان موفق تبدیل شود. تمرکز او بیشتر برروي ترس از دست دادن سود حاصله است. به خاطر داشته باشید که در یک معامله ناموفق، معامله گر ترسو فقط برروي اطلاعاتی تمرکز خواهد کرد که درستی معامله او را گوشزد می نمایند و دیگر عوامل مغایر با نظر خود را درنظر نخواهد گرفت.این تریدر ترسو ولی در یک معامله موفق، برعکس عمل خواهد نمود. او هر اطلاعاتی را که نشان می دهد معامله او قابلیت افزایش سود دارد رها کرده و بر روي اطلاعاتی تمرکز می نماید که نشان می دهد بازار، سود فعلی او را بازپس خواهد گرفت .در این حالت او با وجود پتانسیل سود هاي بیشتر، به زودي از آن معامله خارج می گردد. اگر دراین حالت، بازار به حرکت خود در جهت معامله قبلی او ادامه دهد، وضع از این نیز بدتر خواهد شد چرا که اوافسوس این را خواهد خورد که چرا مدت بیشتري در این معامله صبر نکرده است. او به درستی نمی تواند تشخیص دهد که آنچه باعث خروج او از این معامله شده، ترس او از، از دست دادن سود حاصل شده می باشد.دلایل عمده اي هستند که نشان می دهد چرا بیشتر تریدرها، سود خود را به سرعت قطع کرده و به زیان هاي خوداجازه افزایش یافتن می دهند. در یک معامله موفق، تریدر ترسو تمرکز خود را بر روي اطلاعاتی از بازار قرار می دهدکه نشان دهد باید سود خود را سریعتر از این معامله دریافت نماید و در یک معامله ناموفق، آن تریدر ترسو بر روي اطلاعاتی متمرکز خواهد بود که نشان می دهد معامله او یک معامله صحیح بوده است.بنابراین، ترس، آشکارا می تواند هر معامله اي را خراب نماید، چرا که شما نمی توانید به بهترین وجه عمل نمایید.براي اجتناب از آن، بایستی یاد بگیریم که بدون ترس، معامله نماییم. براي معامله بدون ترس، ما باید به این اطمینان برسیم که همیشه می توانیم به بهترین وجه عمل نماییم.بنابراین، براي موفقیت نیاز به این داریم که بر خلاف آن چه اکثریت معامله گران انجام می دهند عمل نماییم.اجازه افزایش زیان و قطع سود، کاري است که بیشتر مردم انجام می دهند و ما باید برخلاف آن عمل نماییم. براي این کار ما باید طرز فکر خود را تغییر دهیم. در بخش 3، ما خواهیم آموخت که چگونه اینچنین عمل کنیم.
لینک دانلود : https://s23.picofile.com/d/844935923...ire_ehsasi.pdf
آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون @mtaj65

[Sahar69830]

سلام خدمت دوستان عزیز وقت بخیر

بنده بارها کتاب معامله گر منظم رو مطالعه کردم اما به با توجه به فرموده های استاد عزیز با چند بار مطالعه کتاب چیزی ازش یاد نمیگیریم به نظرم باید اگاهی دریافتش رو داشته باشیم یا به اون چیز (هرچیزی) با تمام وجوداحتیاج داشته باشیم

جمله ای در صفحه 66 این کتاب نوشته شده بود خواستم نظرات عزیزان دل رو هم بدونم زمانی که خودم روش فکر کردم فهمیدم طرز فکر اشتباهی دارم یه شکی بهم وارد کرد


جمله مدنظر==> به عنوان یک معامله گر باید تعیین کنید که چه چیزی اهمیت بیشتری دارد _اشتباه نکردن یا پول در آوردن_ زیرا این دو همیشه باهم سازگار یا هماهنگ نیستند.

نظر شما چیه؟

موفق پیروز باشید

سلام و عرض ادب

به نظر من پول درآوردن اهمیت بیشتری میتونه داشته.
چون اگه به اشتباه نکردن اهمیت بدیم ،مثلا وقتی پوزیشنی توی ضرر هست و ما میخوایم حتما با همان سود مدنظر ببندیم و ضرر رو قبول نمی کنیم و به امید اینکه شاید روند برگرده و موقعیت های مناسب دیگه ای رو هم که پیش میاد رو نمیتونیم ببینیم و در انتها شاید اکانت رو از دست بدیم.
در صورتی که اگه اشتباه رو قبول کنیم و می تونیم پوزیشن رو بست و با بررسی دوباره ، خلاف جهت پوزیشن قبلی وارد شد و اشتباه رو جبران کرد.

[mtaj65]

ترس در معامله گری...

---

سلام و وقت بخیر دوستان
امیدوارم حالتون خوب باشه و زندگیتون سرشار از شادی و پول و ثروت
پست زیر بخشی از فایل پی دی اف ترید های غیر احساسی هست که قبلا براتون لینک دانلود در پستهای قبلی گذاشته بودم ولی متاسفانه ناقص بود ، در زیر براتون لینک دانلود نسخه کامل رو گذاشتم میتونید دانلود کنید و خوندنش خالی از لطف نیست
در بسیاري از اوقات، ما می توانیم معاملات خود را به دلیل ترسمان به معاملاتی ناموفق و یا نه چندان موفق تبدیل نماییم. البته ترس، در موارد زیادي نقش مفید و موثري را در زندگی ما ایفا می کند، ولی در تریدینگ می تواند مضرباشد.
ترس به ما کمک می کند که از موارد تهدیدآمیز موجود در محیط دوري گزینیم. نکته مهم البته در این است که آنچه ما به عنوان تهدید مشاهده می کنیم همیشه تهدیدکننده نیست. ولی از آنجایی که ما آن ها را به عنوان تهدید مشاهده می کنیم، ذهنمان نیز آن ها را تهدیدي واقعی در نظر خواهد گرفت. مثال خوبی در این زمینه کودکی به شدت توسط یک سگ گازگرفته می شود. این کودك پس از آن، تمامی سگ ها را به صورت تهدیدي خطرناك به خاطر سپرده و هرگاه درآینده با سگی روبرو شود، ناخودآگاه ترس و وحشت، وجود او را فرا می گیرد. ترس کودك از همه سگ هاي دیگربجز آن سگی که او را گاز گرفته است نیز، از نظر او کاملا درست و واقعی می باشد. او به هیچ طریقی نمی تواندیک سگ خطرناك و یک سگ بی خطر را از هم تشخیص دهد چرا که تجربه شخصی، او را به این باور رسانده است که تمامی سگ ها خطرناك هستند. اگرچه واقعیت او تمامی آن چیزي نیست که در محیط وجود دارد، ولی این واقعیت او، مربوط به طبیعت محیط است. نه تنها، تمامی سگ ها خطرناك نیستند، بلکه برعکس تعداد کمی از آنها تهدید کننده می باشند.حال، در آینده هر زمانیکه آن کودك با سگی روبرو شود، حالتی از وحشت در او ایجاد می گردد. اگر آن سگ حرکتی هر چند کوچک به سمت کودك نماید، او، آن حرکت را به عنوان حمله اي واقعی در نظر خواهد گرفت،حتی اگر آن سگ براي بازي با کودك به سمت او حرکت کرده باشد. در حقیقت، آن کودك آنقدر از مورد حمله قرار گرفتن می ترسد که اگر نه همه ولی بیشترین توجه خود را به پاییدن محیط اطراف براي دوري از سگ ها جلب می نماید. در نهایت، تمامی حواس او همواره آماده دریافت صدا و یا صحنه دیدن سگ ها بوده و هر زمان صدایی مشابه را می شنود و یا صحنه اي از حضور سگی را می بیند، دوباره وحشت سراسر وجود او را فرا می گیرد و ترس اوهمچنان شدت می یابد. مشکل در اینجاست که آنچه او آموخته است، برداشتی اشتباه از شرایطی است که تمامی سگ ها را خطرناك می داند. آن کودك نادانسته معتقد است که ترس او داخلی نبوده و از محیط اطراف و بیرون ناشی می گردد.می توانید ببینید که ترس این کودك چگونه می تواند مشابه ترسی باشد که ما در هنگام ترید با آن مواجهمی شویم. هنگامی که ما بر روي معاملات زیانده و اشتباهات خود متمرکز می شویم، به ضمیر ناخودآگاه خودد ستورات قدرتمندي را می دهیم. در این حالت، ممکن است که دوباره همان اشتباهات و زیان هایی که قصد دوري از آن ها را داریم، تکرار نماییم همان گونه که در بخش 3 خواهیم آموخت، ضمیر ناخودآگاه ما توجهی به این مساله ندارد که آیا دستوراتی کهبه آن داده شده است بهترین کاري است که می توانیم انجام دهیم. او به سادگی و بدون توجه به مفید بودن و یا نبودنا طلاعات و دستورات داده شده، سعی در دنبال نمودن آن ها می کند. همانند مثال کودك و سگ، آن کودك به ضمیرناخودآگاه خود این دستور را داده بود که همه سگ ها براي او خطرناك هستند. در اینجا دو چیز مهم می باشد. ابتدا این که اطلاعات دریافتی ما همواره صحیح نمی باشند و در این مثال، لزوما تمامی سگ ها خطرناك نمی باشند. درواقع بیشتر سگ ها بی خطر بوده و در پی بازي با افراد هستند. دومین مورد مهم این است که این اطلاعات برايکودك مفید نمی باشد و آشکار است که آن کودك در صورت داشتن روابط دوستانه با تمامی سگ ها به جاي ترس از آن ها، خوشحالتر می بود. هرچند تا جایی که این کودك به آن توجه نموده است، این اطلاعات کاملا درست و واقعی می باشند و تمامی سگ ها خطرناك هستند.ترس، حتی از راه هاي دیگري نیز می تواند مشکلاتی را براي ما در معامله گري ایجاد نماید. به یاد داشته باشیم که ترس می تواند به عنوان یک مکانیزم براي اجتناب از آنچه ما تهدید آمیز می پنداریم عمل نماید. کاري که بسیاري ازمردم می کنند، اجتناب از اطلاعاتی است که تهدید آمیز به نظر رسیده و یا با عقاید فعلی آن ها هم خوانی ندارد. به جاياین که ما بخش هاي مختلف اطلاعاتی را دریافت نماییم که می تواند به ما در اتخاذ تصمیماتی بهتري در معامله گري کمک کند، برعکس عمل می نماییم. ما بخش هاي مهم اطلاعات را که موجب ترسمان می شوند را در نظر نمی گیریم.این موضوع هرگز به ما کمک مفیدي نخواهد کرد و می تواند هنگام معامله گري بسیار خطرناك باشد.هنگامی که ما با ترس معامله می نماییم، به سادگی می توانیم جلوي تمامی اطلاعات بیرونی را سد نماییم. براي مثال، اگر ما در حال انجام معامله اي هستیم و بازار، اطلاعاتی را به ما می دهد که نشان می دهد درست عمل نموده ایم و یا اطلاعاتی که نشانگر اشتباه ما در این معامله می باشد، بر روي کدام یک از این اطلاعات تمرکز بیشتري خواهیم نمود؟ آشکار است که ما بر روي اطلاعاتی تمرکز خواهیم نمود که نشانگر درستی تصمیممان می باشند و دربسیاري موارد، احتمالات دیگر را در نظر نمی گیریم .این نوع طرز فکر می تواند براي معامله گران بسیار خطرناك باشد چرا که پس از مدتی، فشار اطلاعات تهدید آمیز آنچنان زیاد می گردد که ما نمی توانیم آن را به سادگی تحمل نماییم. در این صورت تنها راه آسوده شون از فشار و اضطراب، خارج شدن از آن معامله است.یک معامله موفق می تواند توسط یک تریدر ترسو، به یک معامله نه چندان موفق تبدیل شود. تمرکز او بیشتر برروي ترس از دست دادن سود حاصله است. به خاطر داشته باشید که در یک معامله ناموفق، معامله گر ترسو فقط برروي اطلاعاتی تمرکز خواهد کرد که درستی معامله او را گوشزد می نمایند و دیگر عوامل مغایر با نظر خود را درنظر نخواهد گرفت.این تریدر ترسو ولی در یک معامله موفق، برعکس عمل خواهد نمود. او هر اطلاعاتی را که نشان می دهد معامله او قابلیت افزایش سود دارد رها کرده و بر روي اطلاعاتی تمرکز می نماید که نشان می دهد بازار، سود فعلی او را بازپس خواهد گرفت .در این حالت او با وجود پتانسیل سود هاي بیشتر، به زودي از آن معامله خارج می گردد. اگر دراین حالت، بازار به حرکت خود در جهت معامله قبلی او ادامه دهد، وضع از این نیز بدتر خواهد شد چرا که اوافسوس این را خواهد خورد که چرا مدت بیشتري در این معامله صبر نکرده است. او به درستی نمی تواند تشخیص دهد که آنچه باعث خروج او از این معامله شده، ترس او از، از دست دادن سود حاصل شده می باشد.دلایل عمده اي هستند که نشان می دهد چرا بیشتر تریدرها، سود خود را به سرعت قطع کرده و به زیان هاي خوداجازه افزایش یافتن می دهند. در یک معامله موفق، تریدر ترسو تمرکز خود را بر روي اطلاعاتی از بازار قرار می دهدکه نشان دهد باید سود خود را سریعتر از این معامله دریافت نماید و در یک معامله ناموفق، آن تریدر ترسو بر روي اطلاعاتی متمرکز خواهد بود که نشان می دهد معامله او یک معامله صحیح بوده است.بنابراین، ترس، آشکارا می تواند هر معامله اي را خراب نماید، چرا که شما نمی توانید به بهترین وجه عمل نمایید.براي اجتناب از آن، بایستی یاد بگیریم که بدون ترس، معامله نماییم. براي معامله بدون ترس، ما باید به این اطمینان برسیم که همیشه می توانیم به بهترین وجه عمل نماییم.بنابراین، براي موفقیت نیاز به این داریم که بر خلاف آن چه اکثریت معامله گران انجام می دهند عمل نماییم.اجازه افزایش زیان و قطع سود، کاري است که بیشتر مردم انجام می دهند و ما باید برخلاف آن عمل نماییم. براي این کار ما باید طرز فکر خود را تغییر دهیم. در بخش 3، ما خواهیم آموخت که چگونه اینچنین عمل کنیم.
لینک دانلود : https://s23.picofile.com/d/844935923...ire_ehsasi.pdf
آرزوی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون @mtaj65

سلام علی اقای عزیز
واقعا خیلی ممنونم بعد از این همه وقت یاد من بودی و من رو منشن کردی
یکی از با محبت ترین انسان هایی هستین که تا حالا دیدم
تشکر ویژه بابت مطالب مفید و وقتی که برای این تاپیک میزاری،پیشنهادی که تقزیبا 3 ماه پیش به من دادی و گفتی این تاپیک رو از ابتدا تمامی پست هارو بخون واقعا به من کمک کرد،من توی تریدام بر اساس پرایس اکشن مشکل خاصی نداشتم و چک لیست فوق العاده خوبی دارم اما به خاطر مسایل روانشناسی حساب رو از دست میدادم اما با پیشنهاد شما کل مطالب این تاپیک رو از ابتدا خوندم در یک دفتر مرتب نوت برداری کردم و تمام فابل هارو هم که برای ضعف من کاربرد داشتن سیو کردم تا دوباره هم دفتر و هم فایل هارو دوره کنم،حس میکنم 70،80 درصد مشکلاتم روانشناسیم حل شده یا به ریشه اون مشکل اگاه شدم و در حال برطرف کردنش هستم،خیلی راحت پذیرش ضرر و استاپ خوردن را دارم چون ایمان دارم به چک لیستم،پست های شما و بقیه دوستان خوش قلبی که برای این تاپیک وقت گذاشتن خیلی بهم کمک کرد
پیشنهاد میکنم همه دوستانی که با روانشناسی مارکت و روانشناسی فردی چالش دارن برای رشد حسابشون حتما حتما به این تاپیک به چشم یه گنج نگاه کنن

[Ali97]

سلام علی اقای عزیز
واقعا خیلی ممنونم بعد از این همه وقت یاد من بودی و من رو منشن کردی
یکی از با محبت ترین انسان هایی هستین که تا حالا دیدم
تشکر ویژه بابت مطالب مفید و وقتی که برای این تاپیک میزاری،پیشنهادی که تقزیبا 3 ماه پیش به من دادی و گفتی این تاپیک رو از ابتدا تمامی پست هارو بخون واقعا به من کمک کرد،من توی تریدام بر اساس پرایس اکشن مشکل خاصی نداشتم و چک لیست فوق العاده خوبی دارم اما به خاطر مسایل روانشناسی حساب رو از دست میدادم اما با پیشنهاد شما کل مطالب این تاپیک رو از ابتدا خوندم در یک دفتر مرتب نوت برداری کردم و تمام فابل هارو هم که برای ضعف من کاربرد داشتن سیو کردم تا دوباره هم دفتر و هم فایل هارو دوره کنم،حس میکنم 70،80 درصد مشکلاتم روانشناسیم حل شده یا به ریشه اون مشکل اگاه شدم و در حال برطرف کردنش هستم،خیلی راحت پذیرش ضرر و استاپ خوردن را دارم چون ایمان دارم به چک لیستم،پست های شما و بقیه دوستان خوش قلبی که برای این تاپیک وقت گذاشتن خیلی بهم کمک کرد
پیشنهاد میکنم همه دوستانی که با روانشناسی مارکت و روانشناسی فردی چالش دارن برای رشد حسابشون حتما حتما به این تاپیک به چشم یه گنج نگاه کنن

سلام و وقتتون بخیر آقا محسن گل
امیدوارم حالت خوب باشه و زندگیت سرشار از شادی و پول و ثروت
خواهش میکنم محسن جان ما همیشه به یاد همه هستیم مگه ممکنه یادمون بره ، چون همه اعضای یک خانواده به اسم آکادمی ویو هستیم
خداروشکر که تونستی در بحث روانشناسی پیشرفت چشمگیر و عالی داشته باشی ، انشالله پله به پله های موفقیت رو تا رسیدن به قله موفقیت طی کنی و همیشه شاد و موفق و پیروز باشی
موفقیت شما دوستان و دعای خیرتون قطعا کمک حال من و سایر دوستان خواهد بود
آرزدی سلامتی و موفقیت همراه با شادی و ثروتمندی دارم برا هممون

[farshadafrooz]

سلام استاد وقت بخیر ،
ما تحت نظر شما دوره پرایس اکشن رو دیدیم تمرکز شما برروی این بود که با تمرین و صبر ومداومت بر انجام تمرین ها به نتیجه دلخواه میرسیم قطعا
اما سوال این شاگرد اینه که برای روانشناسی جملات قطعا خوب هستند اما فقط تئوری هستند ن بیشتر ما به چیزی نیاز داریم که بتونیم افکار وعادت ها و احساساتمون رو بشناسیم و منوجه تمام وجودیت خودمون بشیم و در زمان حال باشیم بدون تاثیر پذیری از احساسات وعادت ها - حالا راهکار شما برای درک تجربی و تمرینی که بتونیم باهاش به خود شناسی فردی و بازاری برسیم چیه ؟
سپاس استاد عزیز جناب امینو
amino@

[miRHesam]

درود برهمگی دوستان
روز سیزدهم تمرکز روی روانشناسی فردی

---

تمرکز برروی عادات روزانه و ناآگاهانه(مسواک زدن با دست مخالف،پوشیدن اگاهانه شوار و کفش و نیز بستن ساعت به دست مخالف)
هدف ازین تمرین درکنار اگاهانه انجام دادن عادات وتغییر اون ها، ایجاد مسیرها و سیناپس های عصبی جدید می باشد ...
همانطور که اشاره شد عادات و رفتار گذشته ما منتج به فردی شدن که الان هستیم پس برای تبدیل شدن به یک فرد جدید نیاز هست تغییری در اون ها ایچاد کنیم.
پاره ای از کتاب "قدرت شفابخش ذهن" اثر پی.سی.گنه سن

در فصل 5 این کتاب شرح حال پسر ده ساله امریکایی اورده شده است:
..این پسر از تومور مغزی رنج میبرد و پزشکان با انجام ازمایشات متوجه شدند که انجام جراحی غیرممکن بوده و او چندماهی بیشتر زنده نخواهد بود.پسرجوان به گونه ای به مدیتیشن اعتقاد داشت که به درمان بیماری اش کمک خواهد کرد وشروع به مدیتیشن کرد،پس از مدتی احساس کرد وضع سلامتی اش بهبود یافته است.4سال درمان با مدیتیشن را انجام داد و پزشکان درکمال ناباوری دریافتند که تومورمغزی بطور کامل از بین رفته است..!!
این پسر به روشنی از تجربیاتش کتابی را با"شرح تغییرات سلامتی با تمرین مدیتیشن" به نگارش در اورده است.وی درکتابش چنین بیان میکند که حتا بیماری های مهلک را میتوان با قدرت نیروی ذهن درمان کرد.
اگر ایمان تان فقط فکری در سطح ضمیراگاه باقی بماند، کافی نیست باید بقدری قوی باشد که به ضمیر ناخوداگاه نفوذ کند و در انجا ریشه بدواند.
بنابراین فقط ضمیر ناخوداگاه است که با قوی ساختن سیستم ایمنی بدن بربیماری چیره میشود و ان را از بین میبرد.

بیشتر به ضمیر ناخوداگاه خود اهمیت دهیم....