سلام
روز بخیر
در مورد سوالتون من توی پست قبلیم میخاستم ج بدم اما گفتم نه، صبرکردم تا بهتر بررسی کنم بعد جوابتون رو بدم
این مورد که میگید در واقع همون زندگی کردن در لحظه حال هست از دید من البته
اینکه هر لحظه بتونید از همون لحظه لذت ببرید و نه به خاطرات گذشته فکر کنید و نه به آینده بیندیشید. صرفا همون لحظه رو زندگی کنید و این حالت که به تازگی فکر میکنم متوجه شدم اسمش استحاله هست (التبه مطمین نیستم فکر کنم جناب آقای ابی @
ebi.for.fx بهتر در این خصوص بتونن از ابهام درمون بیارن)
و اینکه گفتید چه کارهایی رو انجام میدید تا به اون حسه برسید و مانا باشه. برای من که فعلا مانا و دایمی نبوده. یعنی یه جور پرش به حال عالی و حال معمولی زندگیم رو همیشه دارم. اما توی روز خیلی زیاد برام اتفاق میفته و هر بار از چند ثانیه تا چند دقیقه شاید طول میکشه. بستگی به میزان علاقه و اشتیاقم از اون کاری داره که دارم انجام میدم و اینکه اون کار چقدر طول میکشه.
و کارهای خیلی خیلی زیادی هستن که منو توی لحظه حال نگه میدارن و بهم لذتی وصف نشدنی میدن. بخام مثال بزنم که بتونید شما هم این مورد ها رو تست کنید باید بگم:
از جزیی ترین کارها مثل رسیدگی به گل و گیاهام و آب دادن هر روزه بهشون. گندم ریختن برای پرنده ها و کلا غذا دادن به حیوانها. رسیدگی به خودم توی طول روز و انجام کارهایی که دوست دارم و خوردن غذاها و میوه های مورد علاقه ام که با لذتی بسیار زیاد میخورمشون(البته شکمو نیستما ولی خوب بعضی از میوه هاو غذاها واقعا بهم میچسبن؛ توی هر ساعتی از شبانه روز که ازشون استفاده کنم
)
یا مثلا وقتی که به یه درخت تکیه میدم و میخام که باهاش حرف بزنم .(شاید یکم غیرمعمولی باشه اما من از صحبت کردن با همه آفریده های خدا به غیر از خیلی از انسانها خیلی خیلی لذت میبرم و باهاشون راحتم. مطمینم که قضاوتم نمیکنن و حرفامو اشتباه برداشت نمیکنن، معدودن آدمای زندگی من که حرفمو بفهمن و درکم کنن.)
یا مثلا وقتی به مسجدی یا زیارتی میرم وقتی کف مسجد میخابم و به سقف خیلی بلندش نگاه میکنم کلا یادم میره کجام و چی ام. و تا وقتی که کسی اعتراض نکنه ناخودآگاه توی اون حالت میمونم.
وقتایی که با معبود درد و دل میکنم و به حرفام گوش میده و من سبک میشم.سبک تر از یه پروانه حتی
و همینطور وقتایی که بخششی انجام میدم که این حالت بسیار قوی هست و به شکل خیلی خیلی خوبی حس عالی میگیرم
و خیلی خیلی موارد دیگه
که فک میکنم باید موردای خاص خودتون رو پیدا کنید.
ولی در کل باید اینو بگم که زندگی در لحظه حال بسیار لذت داره و من کلا توی هر شرایطی که باشم سعیم اینه که گاهی گریزی بزنم به اون حس و حال و انرژی که باید رو بگیرم برای ادامه روزم.
نمیدونم شاید نباید اینا رو میگفتم. نه اینکه فکر کنید نخام به سوالتون جواب بدم. نه. برای اینکه هر بار با شخصی در خصوص این حالاتم گفتم تا مدتی اون حالت از بین رفته (یه جورایی انگار بسیار حساسه و قهر میکنه)
اما اینبار قطعا نمیزارم این اتفاق بیفته.
وقتی خوب فکر میکنم میبینم من از همون بچگی هام هم این حالت ها رو تجربه میکردم. وقتی ساعت ها جلو آینه با خودم حرف میزدم و زمان از دستم میرفت تا مامانم صدام میزد که کجایی و من از اون حال خوب بیرون میومدم.
در هر صورت امیدوارم این مطالبی که گفتم براتون موثر باشه
روزتون عالی
پ.ن: ماشالله هر هشت تا استیکر که مجاز شده ، توی پیامتون دارید و من هر بار ریپلای میکنم بهم ارور میده.خخخخ