نمایش نتایج: از 1 به 10 از 548

موضوع: مطالعه.نظرات و خلاصه برداری کتاب

نمایش موضوع

  1. #11

    Mr. & Mrs. hatami آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    طهران
    نوشته ها
    1,116
    تشکر
    7,003
    15,064 بار در 1,179 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 34 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    عرض ادب و احترام
    فصل نهم
    چگونه از فعال سازی تصادفی مکانیسم شکست خودکار تان جلوگیری کنید.
    شخصی که به خود شک دارد مانند شخصی است که در رده دشمنانش نام نویسی می کند و بر ضد خود سلاح برمیدارد.
    انسان ها نقطه جوشی دارند . در دوران من ، بسیاری از تجارت ها و کارخانجات با بویلرهای بخار گرم می شدند، که عملاً یک گام تا بمب بودن فاصله داشتند . این بویلرها هنگام تنظیم ، گرمای لازم را به طور اقتصادی تامین می کردند . ولی پتانسیل مخربی نیز داشتند . این بویلرها فشارسنج هایی داشتند که نشان می دادند فشار چه وقت به نقطه خطرناک میرسد. با شناخت خطر بالقوه ، امکان اتخاذ اقدام تصحیحی و تضمین ایمنی وجود داشت . امروزه نیز به طور مشابه ، نیروگاه های هسته ای داریم که با دقت توسط کامپیوتر ها و انسان ها نظارت و تنظیم می شوند تا مانع سوانح نقطه جوش از نوعی که در چرنوبیل رخ داد شوند سرور مکانیسمی که دارید خیلی بیشتر از آنچه که تجربه گذشته شما برایتان قابل باور می سازد قدرتمند است . تا بیشتر در مورد آن بیاموزید و با آن تجربه کنید ، از قابلیت های آن بیشتر حیرت می کنید. با این حال این قدرت که به عنوان مکانیسم موفقیت خودکار شما به طور سازنده و مفید به کار گرفته می شود یک پتانسیل ویرانگر نیز دارد. که به شکل مکانیسم خودکار شکست ظاهر می شود . ما باید این قدرت را در خود تنظیم کنیم و همیشه نسبت به شاخص قرمز و آن و در لغزش سنجش به سوی منطقه شکست هوشیار و دقیق باشیم. احساسات منفی هشدارها هستند ،یاس، خشم و اضطراب فراگیر، افسردگی پایدار ، و تنفر تنبلی و نیاز بی دلیل به چیزی، نابردباری و بی توجهی و البته طرد خود همگی علائمی هستند از اینکه سنجه ای سرور مکانیسم در منطقه قرمز است .ما باید بتوانیم این نشانه ها را در خود بشناسیم به گونه ای که بتوانیم در رابطه با آنها کاری کنیم . هیچکس در مقابل این احساسات و نگرش های منفی مصون نیست .حتی موفق ترین شخصیت ها نیز این ها را گاهی اوقات تجربه می کنند .مسئله مهم این است که بفهمیم بابت چه هستند و برای اصلاح مسیر اقدام اصلاحی صورت گیرد . باز هم در یافتم که بیماران می توانند این سیگنال های منفی یا آن چه مکانیسم شکست می خوانم را به خاطر بسپارند . به خاطر داشته باشید یکی از قوی ترین محرک های طبیعت انسان واکنش درست است . ما می توانیم این نشانه های شکست را نه با نیروی اراده ،بلکه با فهم علاج کنیم. با دیدن این که این صفات عمل نمی کنند و اینکه نامناسب هستند . واقعیت می تواند ما را از دست آنها خلاص کند و هنگامی که بتوانیم واقعیت را ببینیم و همان نیروهای غریزه ای که باعث شده اند در ابتدا آنها را انتخاب کنیم .از سوی ما در جهت نابودی آنها عمل خواهند کرد.انچه باید یاد بگیریم که همه آرزو ها نمی توانند بلافاصله تامین شوند . یاس مزمن معمولاً به معنای این است که اهدافی که برای خود داده ایم واقع گرایانه نیستند یا تصویری که از خود داریم نادرست است یا هر دو . پرخاشگری زیادی و هدایت نشده چون شب بعد از روز، به دنبال یاس حاصل می شوند. یکی از مخوف ترین بیماری های امروز آلزایمر است. که در آن شخص ممکن است سلامت جسمی اش را حفظ کرده باشد ولی حافظ و هویتش را به صورت ناتوانی فزاینده ای از دست دهد . پیش می آیند که این بیماران بدون هشدار نسبت به مدد کاران یا عزیزانشان خشن می شوند .من متقاعد شدم که این پرخاشجوی محصول مستقیم یاس تصور ناپذیری که این افراد باید در محو هویت شان از حافظه شان حفظ کرده باشند . هنگامی که افراد غیر آلزایمری نسبت به دیگران خشن یا شرور می شوند اغلب نتیجه مستقیم این است که خود واقعی شان مغلوب شده است ،و به شکل یک تصویر از خود ناسالم زندانی شده است . یاس کنترل نشده پرخاشگری پدید می آورد . پرخاشگری و جوشش احساسی برای رسیدن به یک هدف خیلی ضروری هستند، ما باید به صورتی تهاجمی و دفاعی یا آزمایشی به دنبال آنچه خواهیم برویم، ما باید با مسائل به صورت تهاجمی مواجه شویم . حمله کور نکنید شلیک تان را متمرکز کنید، مکانیسم خودکار شکست پرخاشگری را به سوی یک تامین هدف ارزشمند نشانه نمی رود . دانش به شما قدرت می دهد فقط سهم مکانیزم شامل شده به شخص کمک می کند سیکل یاس پرخاشگری را مدیریت کند . یک مسئله را با ایجاد مسئله دیگر حل نمی کنیم ،اگر حس می کنید که می خواهید به کسی پرخاشگری نکنید مکث کنید و از خود بپرسید : آیا این صرفاً یه حس خود من است ؟چه چیزی مرا مایوس کرده است؟ هنگامی که می بینید که پاسخ شما نادرست است، راه زیادی را جهت کنترل آن طی کرده اید سوپاپ های اطمینان برای بخار احساسی هنگامی که در رسیدن به هدفی مهم ناتوان می شوید به نوعی شبیه به لوکوموتیو بخاری هستند که دارای فشار بخار کامل است ولی جایی ندارد که برود. شما برای مازاد احساسی تان به یک سوپاپ اطمینان نیاز دارید برای تخلیه پرخاشگری همه نوع تمرین جسمی عالی است، پیاده روی تند طولانی، تمرین با وزنه ،و حرکت شنا خوب هستند. خصوصاً آن بازی هایی که در آن ها به چیزی ضربه خوب می زنند. مثل گلف ،تنیس بولینگ، و بوکس. بهترین کانال استفاده از پرخاشگری این است که از تمام آن به صورتی استفاده شود که باید بشود، در کار کرد به سوی یک هدف ،کار هنوز هم یکی از بهترین درمان ها و یکی از بهترین مسکن ها برای روانی های درگیر است . حس ناامنی بر یک فکر یا باور به بی کیفیتی درونی مبتنی است که بخش زیادی از ناامنی به دلیل این واقعیت نیست که منابع درونی ما واقعاً ناکافی اند، بلکه به دلیل این واقعیت است که از یک معیار اندازه گیری غلط استفاده می کنیم . ما قابلیت های واقعی خود را به یک خود ایده آل کامل یا مطلق تخیلی مقایسه میکنیم ،این که با توجه به مطلق ها به خود فکر کنید احساس ناامنی ایجاد میکند . فرد نا مطمئن فکر میکنند که باید خوب باشد همین، رو باید موفق باشد همین، باید شاد شایسته و متعادل باشد همین ،اینها همه اهداف ارزشمندی هستند ولی باید حداقل از نظر طبیعت مطلق جان به عنوان اهدافی در نظر گرفته شوند که باید به دست آید. به عنوان چیزی که باید به آن رسیدن ،نه به عنوان باید ها . قدرت جادویی باز تنظیم : رویکرد های زیادی برای خلاصی از ناامنی وجود دارند .به گونه ای که بتوانید خود را به هر موقعیتی که پیش می آید ارتقا دهید ،یکی از آنها این است که در مورد وضعیت سایر افراد شامل و در مورد خودتان منطقی فکر کنید، دیگری تقویت و خاطرجمعی مجدد تصویر از خود است که شامل ایفای نقش شایسته لازمه فعلی در تئاتر ذهنتان و ارسال مکانیسم موفقیت خود کارتان به ماموریت های تحقیقی جدید برای ارائه ایده ها و پاسخ ها لازم می شود . دیگری باز تنظیم فوری دیدگاهتان روی اهداف جدید مناسب است. دلیل اینکه چرا باز تنظیم انقدر مهم است در اینجا آمده است. اگر متقاعد شده اید که به طور مطلق خوب هستید، نه فقط انگیزه عملکرد بهتر را از دست می دهید، بلکه احساس ناامنی می کنید .چون از تظاهر دفاع کنید قهرمان ها دارند از چیزی دفاع میکنند و تلاش میکنند چیزی را ثابت میکنند. ضعیف تر ها برای انجام کاری تلاش می کنند و اغلب نتیجه غیرمنتظره حاصل میکنند، نگرش ذهنی که ناامنی ایجاد می کند یک راه است ،این راه راه جایگزینی تظاهر به جای واقعیت است . این راه اثبات برتری به خود و دیگران است ولی این روش شکست آور است اگر اکنون کامل و برتر باشید هیچ نیازی به مبارزه و تلاش وجود ندارد. در واقع اگر درگیر تلاش واقعاً سخت شوید ممکن است گواه این تلقی شود که برتر نیستید ،پس تلاش نمی کنید، بازی را خواهید باخت .اراده بردن را خواهید باخت .اگر دیدید که چنان رفتار می کنید که انگار مکانیسم خودکار شکست تان شما را در یک باتلاق ناامنی ها فرو برده است، و شما را آلوده به لجن و تعفن ش بیرون کشیده است ،باید بدانید که چیزی مشکل دارد و آن رفتار خود من است .(( بزرگترین اشتباهی که یک انسان میتواند مرتکب شود این است که از ارتکاب اشتباه بترسد )). عدم قطعیت یک راه پرهیز از اشتباه و مسئولیت است و عدم قطعیت بر این مقدمه اشتباه مبتنی است که اگر هیچ تصمیمی گرفته نشود، هیچ اشکال پیش نمی آید . اشکال داشتن برای شخصی که سعی میکند خود را کامل تصور کند وحشت ساز است، او هرگز اشکالی ندارد و همیشه در همه چیز کامل است .اگر اشتباه کرده باشد، تصویر از یک خود کامل تمام قدرتمند مخدوش میشود . بنابراین تصمیم گیری به یک مسئله مرگ و زندگی تبدیل می شود .یک راه اعتبار است از پرهیز از حداکثر تصمیمات ممکن و تمدید آنها تا جایی که امکان پذیر است، یک راه دیگر این است که یک سپر بلای دم دست در مقابل سرزنش داشته باشید. به سادگی میتوان دید که چرا هر دو شکست میخورند، یکی دائماً در آب داغ ناشی از اقدام غریزی و نسنجیده است، و دیگری گیر افتاده چون اصلا اقدامی نمی کند. به عبارت دیگر مسیر عدم قطعیت درست بودن عمل نمی کند ،هیچکس همیشه حق به جانب نیست درک کنید که لازم نیست یک فرد همیشه ۱۰۰ درصد حق به جانب باشد. ماهیت مسائل به این صورت است که با اقدام اشتباه و اصلاح مسیر پیشرفت می کنیم، مهم تر اینکه همه تلاش هایی را در نظر بگیرید که در آنها حتی موفق ترین شرکت کنندگان نیز بیش از حق به جانب بودن شان در اشتباه هستند، راز موفقیت را به این شکل بیان میکند: من رو به جلو سریعتر شکست میخورم.(( فقط انسان های کوچک هرگز اشتباه نمیکنند)). یک کمک دیگر در غلبه بر عدم قطعیت این است که نقش عزت نفس و حفظ آن در تزلزل را درک کنیم، بسیاری از افراد مرددند، چون می ترسند که اگر اشتباه کرده باشند عزت نفسشان را از دست بدهند. با متقاعد کردن خود نسبت به این واقعیت از عزت نفس به نفع خود استفاده کنید نه بر ضرر خود، مردان بزرگ و شخصیت های بزرگ اشتباه می کنند، و آنها را تایید می نمایند. این انسان حقیر هستند، که می ترسد اشتباهش را تایید کنند، به خود اطمینان مجدد بدهید که شما اشتباهاتتان نیستید، به گونه ای که بتوانید آزادانه آنها را بشناسید. هر باز خورده مفید مقابل حصول از آنها را بگیرید مسیر را تصحیح کنید و حرکت به پیش را ادامه دهید .هنگامی که مکانیزم خودکار شکست به دنبال یک سپر بلا یا عذری برای شکست است، اغلب جامعه، سیستم زندگی، شانس، رئیس ،همسر، و حتی مشتری ها را مطرح میکنند. افراد گرفتار مکانیسم خودکار شکست شان از موفقیت و شادی دیگران نفرت دارند، زیرا اثبات این است که زندگی در تغییر آنها کوتاهی میکند، و با آنها ناعادلانه رفتار میشود. نفرت تلاشی است برای خوشایند کردن شکست خود با توضیح آن با توجه به رفتار ناعادلانه بی عدالتی ولی به عنوان یک برده شکست خورده ،نفرت علاجی است که از بیماری بدتر است ،نفرت سهم مهلکی برای روان است شادی را ناممکن میکند، و انرژی عظیمی را که می تواند به موفقیت اختصاص یابد تحلیل می برد.همچنین نفرت یک راه یا تلاش است برای محو یا ریشه کنی یک اشتباه با بی عدالتی واقعی یا تخیلی که قبلا رخ داده است. دلیل واقعی نفرت : به خاطر داشته باشید که نفرات شما به دلیل سایر افراد رویدادها یا مسائل نیست، نفرت از پاسخ احساسی خود شما واکنش خود شما ناشی میشود. فقط شما برابر این مسئله احاطه دارید و می توانید آن را کنترل کنید اگر خود را موکدا متقاعد کنید که نفرت و ترحم به خود راه های خوشبختی و موفقیت نیستند، بلکه راههای شکست و بدبختی هستند. پس نفرت با هدف گرایی خلاق ناسازگار است در هدف گرایی خلاق شما خلاق هستید ،نه گیرنده منفعل شما اهداف تان را تعیین می کنید هیچ کس چیزی به شما بدهکار نیست ،به دنبال اهداف خود می روید و مسئول موفقیت و خوشبختی خود می شوید، نفرت در این تصویر تناسب ندارد و از این رو یک مکانیسم شکست است.
    فقط تلاش برای اهدافی که برای شما مهم اند_نه به عنوان نماد های موقعیت،بلکه به این علت که با خواسته های درونی عمیق خود شما سازگارند_صحیح است.
    با تشکر
    ویرایش توسط Mr. & Mrs. hatami : 10-11-2021 در ساعت 10:57
    اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
    موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)

    در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)

    و خداوند امینو را آفرید...


  2. 6 کاربر برای این پست سودمند از Mr. & Mrs. hatami عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •