مطالعه.نظرات و خلاصه برداری کتاب

[Ali97]

---

حقیقت همانند یک چاقوی جراحی است . حقیقت دردناک است ، زیرا تمام زخم های پوشیده با دروغها را میگشاید تا بتوانیم درمان شویم . این دروغ ها را نظام انکار مینامیم . وجود نظام انکار چیز خوبی است ، زیرا به ما امکان میدهد زخم هایمان را بپوشانیم و به زندگیمان ادامه دهیم ، اما وقتی دیگر هیچ زخم نداشته باشیم ، دیگر نیاز به دروغ گفتن نداریم و نیازی به نظام انکار نداریم ، زیرا یک ذهن سالم ، مانند پوست سالم می تواند بدون درد لمس شود . وقتی ذهن سالم باشد ، لمس کردنش لذت بخش است .

کتاب چهار میثاق - صفحه 89

[DR-ali]

---

حقیقت همانند یک چاقوی جراحی است . حقیقت دردناک است ، زیرا تمام زخم های پوشیده با دروغها را میگشاید تا بتوانیم درمان شویم . این دروغ ها را نظام انکار مینامیم . وجود نظام انکار چیز خوبی است ، زیرا به ما امکان میدهد زخم هایمان را بپوشانیم و به زندگیمان ادامه دهیم ، اما وقتی دیگر هیچ زخم نداشته باشیم ، دیگر نیاز به دروغ گفتن نداریم و نیازی به نظام انکار نداریم ، زیرا یک ذهن سالم ، مانند پوست سالم می تواند بدون درد لمس شود . وقتی ذهن سالم باشد ، لمس کردنش لذت بخش است .

کتاب چهار میثاق - صفحه 89

ممنونم علی عزیز این کتاب با اینکه حجم کمی داره ولی عالیه به نظر من
چند باری صوتیش رو گوش دادم ولی جدیدا کتاب فیزیکیش رو هم خریدم و شروع میکنم به مطالعه
ایشالله هرجا هستید همیشه موفق باشید شاد و پیروز

[universe]

نام اثر: نیروی حال
نویسنده: اکهارت تول
صفحه: 53
یکی دیگر از جنبه های که بخشی ذاتی از ذهن نفسانی ست،احساس عمیق کمبود یا نقص است. این احساس در بعضی از افراد آگاهانه و در برخی دیگر ناخوداگاه است. اگر آگاهانه باشد، خود را به شکل بی ارزش بودن و ناکافی بودن نشان می دهد و اگر ناخوداگاه باشد فقط به صورت غیر مستقیم به عنوان تمایل شدید، خواستن ونیاز احساس خواهد شد. در هر صورت افراد اغلب به منظور پر کردن این حفره که درونشان احساس می شود،به دنبال لذت های نفسانی هستند. بنابراین آن ها به دنبال پول، موفقیت، قدرت یا یک رابطه خاص هستند تا بتوانند احساس بهتر و کامل تری نسبت به خود داشته باشند اماوقتی همه چیزها را به دست می آورند خیلی زود متوجه می شوند که این حفره هنوز در درونشان وجود دارد و حفره ای بی انتهاست. سپس واقعا به دردسر می افتند زیرا دیگر نمی توانند خود را فریب دهند. البته سعی می کنند خود را فریب دهند اما اوضاع را برای خود سخت تر می کنند.
تا زمانی که ذهن نفسانی زندگی شما را پیش ببرد، نمی توانید واقعا آسوده باشید.
البته زمانی که به هدف خود دست یافته اید، کمی احساس آرامش می کنید.
از آنجا که نفس حسی اکتسابی ازخویشتن است، باید خود را با چیزهای بیرونی یکی کند، باید هم از آن دفاع شود و هم دائما تغذیه شود. شایع ترین نوع یکی انگاری نفس مربوط به زمانی است که خود را با داریی ها،کارهایی که انجام می دهید، وضعیت اجتماعی و شناخت اجتماعی، دانش و آموزش، ظاهر فیزیکی، توانایی های ویژه، روابط،، تاریخچه شخصی و خانوادگی، سیستم های اعتقادی، اوضاع سیاسی، ملی گرایی، نژادی، مذهبی، و سایر شناسه های جمعی یکی می دانید.
هیچ یک از این ها شما نیستید.
آیا از دانستن این مسائل و حشت کردید یا با دانستن آن آرامش گرفتید؟ تمام این موارد خواه ناخواه کنار گذاشته می شود. شاید هنوز باور کردنش برایتان سخت باشد و من از شما نمیخواهم که باور کنید. هویت شما در هیچ یک از این موارد یافت نمی شود. شما در نهایت این حقیقت را خواهید فهمید و هنگامی که لحظه مرگ را نزدیک به خود احساس کنید، این حقیقت را درک خواهید کرد. مرگ جدایی تو از همه آن موارد است. راز زندگی این است که :<<بمیر قبل از اینکه بمیری>>- در این صورت در می یابی که هیچ مرگی وجود ندارد.

[Saman01]

1401/7/17
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز
امیدوارم حالتون عالی باشه

---

پیشگفتار نویسنده:

در جوانی در یک کشتی باربری کاری پیدا کردم و رفتم تا دنیا را ببینم. به مدت هشت سال سفر کردم، کار کردم و باز هم سفر کردم تا اینکه نهایتا بیش از هشتاد کشور را در پنج قاره جهان دیدم.
وقتی دیگر نتوانستم کاری پیدا کنم به سراغ فروشندگی رفتم. از این خانه به ان خانه میرفتم و با درصد معینی که از فروش کالاها نصیبم میشد گذران زندگی میکردم. مدتها درگیر فروش اجناس مختلف بودم تا اینکه یک روز به اطرافم نگاه کردم و از حودم پرسیدم: چطور است که دیگران از من موفق ترند؟*
آن وقت دست به کاری زدم که زندگی مرا از این رو به ان رو کرد. به سراغ فروشندگان موفق رفتم و از انها پرسیدم که چطور کار میکنند. انها به من گفتند که چه کار میکنند و من هم به نصیحت هایشان عمل کردم و فروشم بالا رفت. نهایتا انقدر پیشرفت کردم که تبدیل به یک مدیر فروش شدم. در کار مدیریت فروش هم از همان استراتژی استفاده کردم تا یاد گرفتم کسانی که در کار مدیریت فروش موفق هستند چه کار میکنند و ان وقت خودم هم همان کارهارا انجام دادم.
فقط کافی است یادبگیری که افراد موفق چه کار میکنند و انوقت خودت هم همان کارهارا بکنی تا به همان نتایج برسی. واقعا چه ایده جالبی است.
مطلب خیلی ساده است. بعضی از افراد بهتر از دیگران عمل میکنند چون کارهای بخصوصی را به روش متفاوت انجام میدهند. در واقع کار های درست را با روش درست انجام میدهند، بخصوص اینکه این افراد از وقتشان به نحوی بسیار بسیار بهتر از یک فرد عادی استفاده میکنند.
این برای من در حکم یک مکاشفه بود و من از این کضف هم مبهوت بودم و هم هیجان زده. هنوز هم هستم. دریافتم که میتوانم زندگی خودم را تغییر دهم و میتوانم تقریبا به هر هدفی که برای خودم تعیین کنم برسم به شرط انکه ببینم کسانی که در ان زمینه موفق هستند چه میکنند و سپس خودم همان کارها را انجام دهم تا نهایتا به همان نتایجی که انها بدست اوردند برسم.
کلید دستیابی به موفقیت های بزرگ، پیروزی، احترام، مقام و خوشبختی در زندگی این است که بتوانی ذهنت را تمام و کمال روی مهمترین کار یا هدفی که داری متمرکز کنی. ان را درست انجام دهی و تا آن را به اتمام نرسانده ای دست از کار نکشی. همین بینش کلیدی است که قلب و روح این کتاب را تشکیل میدهد.
کلید موفقیت عمل کردن است.
هیچ محدودیتی در مورد انچه میتوانید انجام بدهید وجود نخواهد داشت به شرطی که یاد بگیرید چطور«قورباغه را قورت بدهید.»

[Saman01]

1401/7/22
سلام و عرض ادب دوستان عزیز
امیدوام حالتون عالی باشه

---

مقدمه:

عصر حاضر برای زندگی کردن دوران فوق العاده ای است. در هیچ زمانی تا این حد امکانات و فرصت های گوناگون برای دستیابی به بیشترین اهداف وجود نداشته است. در واقع انقدر کارهای خوب و جالب برای انجام دادن وجود دارد که شاید بتوان گفت توانایی تصمیم گیری و انتخاب از میان انها عامل تعیین کننده موفقیت شما در زندگی است.
اگر شما هم مثل بیشتر مردم در این دوره و زمانه باشید حتما با زیادی کارها و کمی وقت مواجه هستید.
با این اوصاف در این زمان، وشاید بیش از هر زمان دیگری در گذشته، توانایی شما در تعیین مهمترین کارهایی که باید شروع کرده و سریعا به اتمام برسانید به احتمال زیاد بیش از هر توانایی یا مهارت دیگری در موفقیت شما نقش خواهد داشت.
یک انسان معمولی اگر بتواند این عادت را در خود ایجاد کند که کارهای خود را به طور واضح اولویت بندی کند و کارهای مهم را سریعا انجام دهد میتواند از یک نابغه که زیاد حرف میزند و نقشه های عالی میکشد اما کمتر کاری را به انجام میرساند، پیشی بگیرد.
از قدیم گفته اند اگر اولین کاری که باید هرروز صبح انجام بدهی این باشد که قورباغه زنده ای را قورت بدهی در بقیه روز خیالت راحت خواهد بود که سخت ترین و بدترین اتفاقی را که ممکن است در تمام روز برایت پیش بیاید پشت سر گذاشته ای.
قورباغه شما در واقع بزرگترین و مهمترین کاری است که باید انجام دهید. همان کاری که اگر الان فکری به حالش نکنید به احتمال زیاد همینطور برای انجام ان تنبلی خواهید کرد. ضمنا کار مورد نظر همان کاری است که انجام ان در حال حاضر میتواند بیشترین تاثیر مثبت را در زندگی شما بگذارد.
قدیمی ها گفته اند:«اگر قرار است دوتا قورباغه را بخوری اول ان یکی که زشت تر است را بخور.»
منظور این است که اگر دوکار مهم را در پیش رو دارید، اول کاری که بزرگتر، سخت تر و مهمتر است انجام بدهید. خودرا موظف کنید که بلافاصله دست به کار شوید و انقدر مداومت به خرج دهید تا کار را به اتمام برسانید، پیش از انکه دست به انجام کار دیگری بزنید.
حرف آخر این است:«اگر باید قورباغه زنده را بخوری هیچ فایده ای ندارد که مدت زیادی بنشینی و آن نگاه کنی.»
کلید رسیدن به سطوح عالی کارایی و بهره وری این است که این عادت را برای همیشه در خود ایجاد کنید که هر روز صبح ابتدا به سر وقت مهمترین کار خود بروید. باید در زندگی این عادت را در خود ایجاد کنید که هر روز صبح قبل از انجام هر کاری اول قورباغه خود را قورت بدهید بدون آنکه وقت زیادی را صرف فکر کردن درباره آن کار بکنید.
با مطالعه و بررسی هر چه بیشتر در مورد مردان و زنانی که درآمد بیشتری داشته و سریعتر پیشرفت کرده اند, ویژگی «عمل گرایی» به عنوان بارز ترین و پایدار ترین رفتاری که آنها در هر کاری از خود نشان میدهند خودنمایی می کند. افراد موفق و موثر کسانی هستند که مستقیما به سراغ کارهای اصلی خود میروند و خود را موظف می کنند تا به طور مداوم و بدون آنکه ذهنشان منحرف شود به انجام آن کار ها ادامه دهند تا آنها را به اتمام برسانند.
حداقل ۹۵ درصد از موفقیت شما در زندگی و کار بستگی به عادت های مختلف دارد که به مرور زمان کسب میکنید.عادت تعیین اولویت ها، غلبه بر تنبلی و مداومت در انجام مهم ترین وظایف یک مهارت ذهنی و جسمی است.
شما از نظر ذهنی و عاطفی طوری طرح ریزی شده اید که موفقیت در انجام کارها به شما احساس خوب و مثبت میدهد. شما را خوشحال میکند و در شما احساس پیروزی ایجاد کند.
یکی از به اصطلاح بزرگ ترین رازهای موفقیت این است که شما واقعا می توانید در خودتان یک «عتیاد مثبت» نسبت به لذتی ایجاد کنید که از اطمینان، اعتماد و قابلیت حاصل از موفقیت ناشی می شود.
یکی از راه های رسیدن به یک زندگی عالی, موفقیت شغلی و رضایت کامل از خود این است که عادت شروع کردن کارهای مهم و تمام کردن آنها را در خود ایجاد کنید.
تمرین کلید تسلط بر هر مهارتی است. خوشبختانه ذهن شما مثل یک ماهیچه میکند هر چقدر بیشتر آن را به کار بگیرید قوی تر میشود و قابلیت بیشتری پیدا کند. برای ایجاد عادت توجه و تمرکز بر مهمترین کارها به ۳ ویژگی اساسی نیاز داریم که هر ۳ را میتوان یاد گرفت. این ۳ ویژگی تصمیم گیری، انضباط و اراده هستند.
اول باید تصمیم بگیرید که عادت به انجام رساندن کارها را در خود بپرورانید. دوم باید خودتان را منضبط کنید تا اصول لازم برای ایجاد این عادت را آن قدر تمرین کنید تا به آنها تسلط پیدا کنید. و در آخر باید هر کاری را که بر اساس این اصول انجام می دهید با استفاده از نیروی اراده تقویت کنید تا اینکه این عادت ثبات پیدا کند و به جزء جدانشدنی شخصیت شما بدل شود.
برای اینکه به روند پیشرفت خود به سوی شخصیت مثمر ثمر، موثر و کارآمد که می خواهید باشید سرعت بدهید. ۱ روش ویژه وجود دارد. باید مدام به فواید و مزایای اهل عمل بودن, سریع کار کردن و تمرکز داشتن فکر کنید. خود را همان فردی تصور کنید که کارهای مهم را به سرعت، به خوبی و به طور مداوم انجام میدهد.
تصویر ذهنی که از خودتان دارید تأثیر شگرف در رفتار شما دارد.خود را به صورت فردی که می خواهید در آینده باشید مجسم کنید. تصویر شما از خودتان یا به عبارت دیگر اینکه خود را از درون چگونه می بینید تا حد زیادی نحوه عملکرد شما را در جهان بیرون تعیین میکند. جیم کتکارت که یک سخنران حرفه ای است می گوید «شما تبدیل به همانی می شوید که تجسم میکنید.»
توانایی شما برای یادگیری و پروراندن مهارت ها, عادت ها و قابلیت های جدید عملا نامحدود است.
پس قورباغه را قورت بده.

[universe]

1401/7/22
سلام و عرض ادب دوستان عزیز
امیدوام حالتون عالی باشه

---

مقدمه:

عصر حاضر برای زندگی کردن دوران فوق العاده ای است. در هیچ زمانی تا این حد امکانات و فرصت های گوناگون برای دستیابی به بیشترین اهداف وجود نداشته است. در واقع انقدر کارهای خوب و جالب برای انجام دادن وجود دارد که شاید بتوان گفت توانایی تصمیم گیری و انتخاب از میان انها عامل تعیین کننده موفقیت شما در زندگی است.
اگر شما هم مثل بیشتر مردم در این دوره و زمانه باشید حتما با زیادی کارها و کمی وقت مواجه هستید.
با این اوصاف در این زمان، وشاید بیش از هر زمان دیگری در گذشته، توانایی شما در تعیین مهمترین کارهایی که باید شروع کرده و سریعا به اتمام برسانید به احتمال زیاد بیش از هر توانایی یا مهارت دیگری در موفقیت شما نقش خواهد داشت.
یک انسان معمولی اگر بتواند این عادت را در خود ایجاد کند که کارهای خود را به طور واضح اولویت بندی کند و کارهای مهم را سریعا انجام دهد میتواند از یک نابغه که زیاد حرف میزند و نقشه های عالی میکشد اما کمتر کاری را به انجام میرساند، پیشی بگیرد.
از قدیم گفته اند اگر اولین کاری که باید هرروز صبح انجام بدهی این باشد که قورباغه زنده ای را قورت بدهی در بقیه روز خیالت راحت خواهد بود که سخت ترین و بدترین اتفاقی را که ممکن است در تمام روز برایت پیش بیاید پشت سر گذاشته ای.
قورباغه شما در واقع بزرگترین و مهمترین کاری است که باید انجام دهید. همان کاری که اگر الان فکری به حالش نکنید به احتمال زیاد همینطور برای انجام ان تنبلی خواهید کرد. ضمنا کار مورد نظر همان کاری است که انجام ان در حال حاضر میتواند بیشترین تاثیر مثبت را در زندگی شما بگذارد.
قدیمی ها گفته اند:«اگر قرار است دوتا قورباغه را بخوری اول ان یکی که زشت تر است را بخور.»
منظور این است که اگر دوکار مهم را در پیش رو دارید، اول کاری که بزرگتر، سخت تر و مهمتر است انجام بدهید. خودرا موظف کنید که بلافاصله دست به کار شوید و انقدر مداومت به خرج دهید تا کار را به اتمام برسانید، پیش از انکه دست به انجام کار دیگری بزنید.
حرف آخر این است:«اگر باید قورباغه زنده را بخوری هیچ فایده ای ندارد که مدت زیادی بنشینی و آن نگاه کنی.»
کلید رسیدن به سطوح عالی کارایی و بهره وری این است که این عادت را برای همیشه در خود ایجاد کنید که هر روز صبح ابتدا به سر وقت مهمترین کار خود بروید. باید در زندگی این عادت را در خود ایجاد کنید که هر روز صبح قبل از انجام هر کاری اول قورباغه خود را قورت بدهید بدون آنکه وقت زیادی را صرف فکر کردن درباره آن کار بکنید.
با مطالعه و بررسی هر چه بیشتر در مورد مردان و زنانی که درآمد بیشتری داشته و سریعتر پیشرفت کرده اند, ویژگی «عمل گرایی» به عنوان بارز ترین و پایدار ترین رفتاری که آنها در هر کاری از خود نشان میدهند خودنمایی می کند. افراد موفق و موثر کسانی هستند که مستقیما به سراغ کارهای اصلی خود میروند و خود را موظف می کنند تا به طور مداوم و بدون آنکه ذهنشان منحرف شود به انجام آن کار ها ادامه دهند تا آنها را به اتمام برسانند.
حداقل ۹۵ درصد از موفقیت شما در زندگی و کار بستگی به عادت های مختلف دارد که به مرور زمان کسب میکنید.عادت تعیین اولویت ها، غلبه بر تنبلی و مداومت در انجام مهم ترین وظایف یک مهارت ذهنی و جسمی است.
شما از نظر ذهنی و عاطفی طوری طرح ریزی شده اید که موفقیت در انجام کارها به شما احساس خوب و مثبت میدهد. شما را خوشحال میکند و در شما احساس پیروزی ایجاد کند.
یکی از به اصطلاح بزرگ ترین رازهای موفقیت این است که شما واقعا می توانید در خودتان یک «عتیاد مثبت» نسبت به لذتی ایجاد کنید که از اطمینان، اعتماد و قابلیت حاصل از موفقیت ناشی می شود.
یکی از راه های رسیدن به یک زندگی عالی, موفقیت شغلی و رضایت کامل از خود این است که عادت شروع کردن کارهای مهم و تمام کردن آنها را در خود ایجاد کنید.
تمرین کلید تسلط بر هر مهارتی است. خوشبختانه ذهن شما مثل یک ماهیچه میکند هر چقدر بیشتر آن را به کار بگیرید قوی تر میشود و قابلیت بیشتری پیدا کند. برای ایجاد عادت توجه و تمرکز بر مهمترین کارها به ۳ ویژگی اساسی نیاز داریم که هر ۳ را میتوان یاد گرفت. این ۳ ویژگی تصمیم گیری، انضباط و اراده هستند.
اول باید تصمیم بگیرید که عادت به انجام رساندن کارها را در خود بپرورانید. دوم باید خودتان را منضبط کنید تا اصول لازم برای ایجاد این عادت را آن قدر تمرین کنید تا به آنها تسلط پیدا کنید. و در آخر باید هر کاری را که بر اساس این اصول انجام می دهید با استفاده از نیروی اراده تقویت کنید تا اینکه این عادت ثبات پیدا کند و به جزء جدانشدنی شخصیت شما بدل شود.
برای اینکه به روند پیشرفت خود به سوی شخصیت مثمر ثمر، موثر و کارآمد که می خواهید باشید سرعت بدهید. ۱ روش ویژه وجود دارد. باید مدام به فواید و مزایای اهل عمل بودن, سریع کار کردن و تمرکز داشتن فکر کنید. خود را همان فردی تصور کنید که کارهای مهم را به سرعت، به خوبی و به طور مداوم انجام میدهد.
تصویر ذهنی که از خودتان دارید تأثیر شگرف در رفتار شما دارد.خود را به صورت فردی که می خواهید در آینده باشید مجسم کنید. تصویر شما از خودتان یا به عبارت دیگر اینکه خود را از درون چگونه می بینید تا حد زیادی نحوه عملکرد شما را در جهان بیرون تعیین میکند. جیم کتکارت که یک سخنران حرفه ای است می گوید «شما تبدیل به همانی می شوید که تجسم میکنید.»
توانایی شما برای یادگیری و پروراندن مهارت ها, عادت ها و قابلیت های جدید عملا نامحدود است.
پس قورباغه را قورت بده.

دوست عزیز سلام
تشکر بابت متنی که تایپ کردین و گذاشتین عالی بود

[Saman01]

دوست عزیز سلام
تشکر بابت متنی که تایپ کردین و گذاشتین عالی بود

سلام و عرض ادب دوست عزیزم
حالتون عالی باشه
سپاسگذارم از شما. خوشحالم که براتون مفید بوده
این هفته فصل های جدید رو هم قرار میدم

این تاپیک، بسیار پر بار هست. اگر زمان اضافی داشتید حتما از ابتدا تاپیک رو مشاهده کنید. دوستان خلاصه های فوق العاده ای قرار دادند.

شاد و ثروتمند باشید

[Saman01]

سامان جان وقت بخیر

فوق العاده بود در یک کلمه و ممنون ازت

---

دقیقا موافقم ما هستیم و کوله باری از کارها /قشنگترین صحبت رو من از استاد شنیدم اینکه بدونید الان کجایید و کجا میخواید برید 50% راه رو طی کردید
من خودمو مثال میزنم همیشه دوست داشتم برنامه غذاییم رو درست کنم و بارها شکست خوردم (دیگه همه میدونن چقدر غذا رو دوست دارم ) ولی یه چیزی همیشه این وسط اشتباه بود
من نمیدونستم کجام و کجا میخوام برسم همیشه میگفتم خب دیگه رژیم بگیرم (من یه ویژگی خوبی که دارم اینه که جز جزیره ایشالا از شنبه نیستم بگم بگیرم همون لحظه میگیرم)

چند وقت پیش دقیقا اومدم برنامه هدفم رو نوشتم روی کاغذ و تایم و میزان kg و همچنین کالری رو نوشتم و همچنین نوشتم الان کجام(چندکیلوام) و کجا میخوام برم(چندکیلو میخوام بشم بدون افت عضله)

البته یه نکته باید اضافه شه که رژیم بدنسازیه و تفاوت هایی داره با بقیه رژیم ها (بهنام جان بهتر میدونه چی میگم @Behnambaziar ) واسه همین یه رژیم خوب باید نوشته با پروتیین خوب و کلا جمع جور که بشه بک آپ زد (من همه رژیم هامو همیشه خودم مینویسم چون بهتر خودمو میشناسم)

حدودا هفت ماه طول میکشه(نهایتا در ماه میشه 3یا4 کیلو کم کرد البته اصولی ..وگرنه 10/15 کیلو هم میشه ولی خب کچل میشید )

این تمرین رو من از امینو یاد گرفتم با توجه به برنامه هدف

---

فعلا که هیدن اول تایم بالا رو گرفتیم و فراکتالیش کردیم 7 تا موج داره و ورود کردیم / ما یه بازار سایدوی به اینجا رسیدیم و با توجه به مشخص نبودن تکلیف تریدرا که بالاخره تکلیف مشخص شده که میخواد صعودی شه ..پس صبر میکنیم این 7 تا ساپورت رزیستنس رو هم بشکنه و روند جدید صعودی شروع شه

خودتونو به چالش بکشید / این زندگی خیلی قشنگتر از اونه که با ناراحتی/افسردگی و ... طی بشه / خودتونو به چالش بکشید

سامان جان بازهم تشکر فوق العاده بود

موفق باشید و زندگی کنید

درود بر شما محمد جان
دقیقا همینطوره، اینکه بدونیم کجاییم و چی میخواییم، تاثیرشگرفی در نحوه تصمیم گیری و تفکرمون داره
(10/15 کیلو هم در ماه میشه، ولی ذهن مقاومت بیشتری نشون میده)
ممنونم از اینکه مطالعه کردین

شاد و ثروتمند باشید

[Saman01]

401/8/20
سلام وقت بخیر عزیزان دل
امیدوارم حالتون عالی باشه

---

فصل 1: سفره را بچینید

برای موفقیت یک ویژگی هست که فرد باید آن را دارا باشد و آن مشخص بودن هدف است. به بیان دیگر، فرد باید بداند که چه میخواهد و شدیدا خواستار به دست آوردن آن باشد.
(ناپلئون هیل)

قبل از آنکه بتوانید قورباغه خود را مشخص کنید و دست به کارخوردن شوید باید ابتدا دقیقا معین کنید که در هر حوزه از زندگی تان به چه چیزی می خواهید برسید.در بالا بردن کارایی فردی مهمترین اصل روشن بودن هدف است. اولین دلیل اینکه چرا بعضی از مردم می توانند کارها را سریع تر انجام دهند این است که هدف ها و برنامه های کاملا روشنی دارند و از آنها فاصله نمیگیرد.
هر چه برایتان روشن تر باشد که چه می خواهید و برای به دست آوردن آن چه باید بکنید, آسان تر می توانید بر تنبلی غلبه کنید.راحتتر قورباغه تان را می خورید و سریعتر کارها را به اتمام می رسانید. روشن نبودن هدف، سردرگمی و پریشان فکری در مورد اینکه چه کاری را باید انجام بدهید و به چه دلیل و به چه صورتی باید آن را انجام بدهید، یکی از دلایل اصلی تنبلی و نداشتن انگیزه است.برای نجات پیدا کردن از این شرایط معمول باید تمام نیروهای خود را به کار بگیرید و برای هر کاری که انجام می دهید هدف روشن و مشخصی را تعیین کنید.
یک روش عالی برای موفقیت در کار این است: افکارتان را روی کاغذ بیاورید.
فقط ۳ درصد از مردم هدف های مشخص دارند و آن ها را روی کاغذ می آورند. این افراد در مقایسه با افرادی که از نظر میزان تحصیلات و توانایی برابر و یا بهتر از آنها هستند اما به هر دلیلی هرگز وقت خود را صرف روی کاغذ آوردن هدف های خود نکرده اند. ۵ تا ۱۰ برابر بیشتر کارهای دارند.
شما می توانید تا آخر عمر از ۱ روش موثر برای مشخص کردن و رسیدن به هدف هایتان استفاده کنید.این روش ۷ مرحله ساده دارد. با رسیدن به هر کدام از این ۷ مرحله می توانید کارایی خود را دو تا سه برابر کنید.
✔️ مرحله شماره 1: مشخص کنید که دقیقا چه می خواهید. به تنهایی یا با رئیس تان بنشینید آنقدر در مورد هدف ها و برنامه های تان بحث کنید تا کاملا برایتان روشن شود که رئیس تان از شما انتظار دارد چه کارهایی را انجام دهید و ترتیب انجام آنها به چه صورتی باشد. تعجب آور است که افراد زیادی مدتها مشغول انجام وظایف و کارهای بیهوده هستند چون هرگز تصمیم نگرفتند که با رئیس خود در مورد چنین موضوع مهمی به بحث بنشیند.
قانون: یکی از بدترین راه های استفاده از وقت آن است که کاری را که به هیچ وجه لازم نیست به بهترین وجه انجام دهیم.
استفان کاوی می گوید« پیش از آنکه بالا رفتن از نردبان موفقیت را شروع کنید, ابتدا مطمئن شوید که نردبان را به ساختمان مناسب تکیه داده اید.»
✔️ مرحله شماره 2: هدف خود را روی کاغذ بیاورید.افکارتان را بنویسید. وقتی هدفتان را مینویسید آن را شفاف و قابل لمس میکنید.با این کار چیزی خلق می کنید که قابل لمس و دیدن است.به بیان دیگر هدفی که روی کاغذ نیامده است فقط یک آرزو یا رؤیا است و هیچ انرژی در پشت آن نیست. هدفهای نوشته نشده منجر به سردرگمی، ابهام، گمراهی و اشتباهات بسیاری می شوند.
✔️ مرحله شماره 3: برای هدف خود مهلت تعیین کنید.براییک هدف یا تصمیم بدون مهلت مشخص هیچ فوریتی وجود ندارد. چنین هدفی فاقد ۱ آغاز یا پایان واقعی است.اینکه محول کردن یا پذیرش کارها و یا مسئولیت های فاقد مهلتی معین برای انجام باشد, طبیعتا باعث میشود کارها را به تعویق بیندازید و بخش ناچیزی از آن ها را انجام دهید.
✔️ مرحله شماره 4: از تمام کارهایی که فکر میکنید باید برای رسیدن به هدف تان انجام بدهید. فهرستی تهیه کنید. هربار چیز جدیدی به ذهنتان رسید، آن را به لیست فعالیت ها اضافه کنید.این کار را تا کامل کردن لیست ادامه دهید. این فهرست به شما تصویر قابل مشاهده از وظیفه یا هدف اصلی و نیز راهی که بتوان در آن بی وقفه به کار ادامه داد ارائه میدهد و احتمال رسیدن به هدف را به طور چشمگیری افزایش میدهد.
✔️ مرحله شماره 5: فهرست را به یک برنامه تبدیل کنید. کارهایی را که به صورت لیست درآورده اید اولویت بندی کنید. مشخص کنید که چه کاری باید قبل از همه و چه کاری باید انجام شود.حتی اگر میخواهید برنامه خودرو قابل مشاهده تر کنید, کارها را به ترتیب اولویت در داخل مستطیل ها یا دایره ها بنویسید. خواهید دید وقتی با این کار هدف خود را به وظایف و کارهای کوچک تر تقسیم می کنید تا چه اندازه رسیدن به هدف برای تان آسان تر می شود.
با داشتن یک هدف مکتوب و یک برنامه منظم و سازمان یافته کارایی و توانایی شما بسیار بیشتر از فردی خواهد بود که هدف هایش را در ذهنش نگه میدارد و با خودش حمل میکند.
✔️ مرحله شماره 6: فورا کار را بر اساس برنامه شروع کنید. هر کاری که میخواهد باشد. برنامه متوسطی که بسیار خوب اجرا شود بسیار بهتر از یک برنامه عالی است که هیچ اقدامی در جهت اجرای آن انجام نشود.در راه رسیدن به هر موفقیتی اجرای برنامه از همه چیز مهمتر است.
✔️ مرحله شماره 7: تصمیم بگیرید که هرروز برای آنکه قدمی به سوی هدف اصلی بر دارید, کاری انجام دهید. این کار یا فعالیت را در برنامه روزانه خود بگنجانید. هر روز تعداد صفحات معینی در مورد موضوع مورد نظر خود مطالعه کنید. به سراغ تعداد مشخصی از مشتری ها بروید. مدت زمان معینی ورزش کنید. از ۱ زبان خارجی تعداد مشخصی واژه های جدیدی یاد بگیرید. هرگز ۱ روزه خود را بیهوده تلف نکنید.
حرکت به جلو را ادامه دهید. وقتی حرکت را شروع کردید به پیشروی ادامه دهید. متوقف نشوید. همین استواری و ثبات قدم به تنهایی می تواند شما را تبدیل به یکی از فعال ترین و موفق ترین افراد نسل خود کند.
داشتن هدف های مکتوب تأثیر بسیار خوبی روی قدرت تفکر شما دارد. به شما انگیزه کار و فعالیت میدهد.قدرت خلاقیت شما را تقویت میکند. انرژی بخش است و بیش از هر عامل موثر دیگری به شما کمک میکند تا بر تنبلی خود پیروز شوید.
هدف ها سوخت و انرژی آتش دان موفقیت هستند. هر چه این هدف بزرگ تر و روشن تر باشند برای رسیدن به آنها مشتاق تر میشود. هرچه به هدف هایتان بیشتر فکر کنید تمایل و اشتیاق درونی شما برای دستیابی به آنها بیشتر میشود.
هر روز به هدف هایتان فکر کنید و آنها را مرور نمایید. هر روز صبح فعالیت های فعالیت تان را با مهمترین کار را آغاز کنید. این کار می تواند شما را به مهمترین هدفی که در حال حاضر دارید برساند.
@universe
@MEMO

[Saman01]

401/8/27
سلام و عرض ادب دوستان عزیز امیدوارم حالتون توپ باشه

---

فصل دوم: برای هرروز از قبل برنامه ریزی کنید

برنامه ریزی، اوردن اینده به زمان حال است تا بتوانید همین الان کاری برای آن انجام دهید.
آلن لاکین

این سوال قدیمی را شنیده اید ( چطور یک فیل را می خورند؟) و البته جواب هم این است: «لقمه لقمه!»

ذهن شما، یعنی توانایی شما برای تفکر برنامه ریزی و تصمیم گیری قدرت مند ترین وسیله ای است که برای غلبه بر تنبلی و افزایش بهره*وری خود در اختیار دارید. توانایی شما در تعیین هدف، برنامه ریزی و انجام کار، روند زندگی شما را مشخص می کند. فکر کردن و برنامه ریزی کردن به خودی خود توانایی های ذهنی شما را شکوفا می کند و انرژی های ذهنی و جسمی شما را افزایش میدهد.

برعکس، همانطور که آلکس مک کنزی می گوید:« وارد عمل شدن بدون برنامه ریزی علت همه شکست هاست»

قابلیت شما در برنامه ریزی درست قبل از شروع کار، معیار توانایی کلی شماست. هرچقدر برنامه شما بهتر باشد، آسان تر می توانید بر تنبلی غلبه کنید، کار خود را شروع کنید، قورباغه را قورت بدهید و به پیشرفت خود ادامه دهید.

یکی از اساسی ترین اهداف شما در کار باید این باشد که در برابر نیروهای جسمی، عاطفی و ذهنی که به کار میگیرید بیشترین بازده ممکن را به دست آورید.
در مقابل هر دقیقه وقتی که صرف برنامه ریزی میکنید، معادل ده دقیقه وقت در حین انجام کار صرفه جویی می کنید. برنامه ریزی کارهای روزانه بیشتر از ۱۰ تا ۱۲ دقیقه از وقت شما را نمی گیرد ولی با این سرمایه گذاری کوچک در زمینه وقت می*توانید دست کم حدود دوساعت (۱۰۰ الی ۱۲۰ دقیقه) از وقتی را که در طول روز تلف می کنید یا به انجام کار طاقت فرسا می گذارید صرفه جویی کنید.

شاید نام فرمول«شش پی» را شنیده باشید. این فرمول می گوید:
«Proper Prior Planning Prevents Poor Performance»

«برنامه ریزی قبلی مناسب مانع عملکرد ضعیف میشود.»
هنگامی که کار جدیدی پیش می آید قبل از آنکه دست انجام آن بزنید آن را به لیست اضافه کنید. و از همان اولین روزی که انجام کار خود را برای همیشه از لیست آغاز می کنید به میزان کارایی و بازده شما ۲۵ درصد یا بیشتر افزوده می شود.

لیست کارهای روز بعد را شب قبل از آن و پس از تمام شدن کار روزانه تهیه کنید. ابتدا کارهایی را که هنوز تمام نکرده اید و سپس کارهایی را که باید روز بعد انجام دهید وارد لیست کنید. هنگامی*که لیست کارهای تان شب قبل آماده میکنید ذهن ناخودآگاه شما تمام مدت شب که در خواب هستید روی این لیست کار می کند و اغلب مواقع هنگامی که از خواب بیدار می شوید ایده هایی دارید که با استفاده از آن ها می توانید کارهای تان را بهتر و سریع تر از آنچه در ابتدا تصور می*کردید انجام دهید.

شما برای هدف های متفاوت خود نیاز به لیست های مختلف دارید. اول از همه به یک لیست اصلی نیاز دارید که در آن همه کارهایی را که فکر می کنید میخواهید در آینده دور یا نزدیک انجام دهید یادداشت کنید. این لیست برای آن است که هر ایده جدیدی که به ذهنتان می رسد و هر مسئولیت تازه را پیدا می کنید در آن وارد کنید. بعد می توانید مواردی را که در آن وارد کرده مرتب و منظم کنید.

دوم، به یک لیست ماهیانه نیاز دارید آن را در پایان هر ماه برای ماه آینده تهیه و تنظیم میکنید . در این نیست و از مواردی را که در لیست اصلی درست کرده اید وارد میکنید.
سوم ، باید یک لیست هفتگی داشته باشید که در آن تمام هفته را از قبل برنامه ریزی کنید . این نیز همانطور که در طول هفته مشغول انجام امور جاری هستید تکمیل می شود .

دست آخر باید کارها و وظایف روزانه را مشخص نموده و آنها را از لیست های ماهانه و هفتگی به لیست روزانه خود منتقل کنید . این موارد و فعالیت های معین هستند که باید در روز آینده به آنها بپردازید.

در طول روز همانطور که پیش بروید در لیست روزانه کنار فعالیت هایی که به اتمام میرسانید تیک بزنید. این کار به پیشرفت کارتان عینیت می بخشد و در شما احساس موفقیت و حرکت به سوی جلو ایجاد می کند . وقتی می بینید که دارید مطابق لیست خود پیش می*روید انگیزه و انرژی بیشتری پیدا می*کنید. نقطه این کار اعتماد به نفس و عزت نفس شما را افزایش می دهد. پیشرفت مداوم و مشهود شما را بیشتر به حرکت وا می*دارد و کمک می*کند تا با تنبلی غلبه کنید.

وقتی پروژه را در پیش رو دارید ، صرفنظر از اینکه چه نوع پروژه ای است، اول لیستی از تمام اقداماتی که باید برای به پایان رساندن آن از ابتدا تا انتها انجام دهید تهیه کنید. فعالیت های پروژه را از اولویت بندی کرده و ترتیب انجام آنها را مشخص کنید. سپس لیست را روی یک صفحه کاغذ یا در یک برنامه کامپیوتری بازنویسی کنید تا به پیوسته در دسترس باشد . آن وقت یکی یکی برای انجام فعالیت ها دست به کار شوید. از میزان پیشرفت کار با این روش حیرت زده خواهید شد.

وقتی مطابق لیست های خود کار می کنید احساس می کنید که موثر تر و قوی تر شده اید . احساس می کنید که هر چه بیشتر کار میکنید ، فکر شما بهتر و خلاقتر می*شود و بینشی پیدا می*کنید که می توانید کارها را راحت تر و سریعتر انجام بدهید.

یکی از مهمترین قوانین کار های فردی قانون 90/10 است. این قانون میگوید: 10 درصد وقت اولیه را که قبل از شروع به کار صرف برنامه ریزی و تنظیم فعالیت های خود می کنید، معادل ۹۰ درصد از وقتی را که در حین انجام فعالیت ها مصرف می*کنید صرفه جویی می کند . کافی است این قانون را یک بار به کار بگیرید تا درست بودن آن برای اثبات شود.

وقتی فعالیت های روزانه را از قبل برنامه ریزی می کنید ، شروع کردن و ادامه دادن به کار را برایتان آسانتر می*شود، کارتان سریعتر و راحت تر از همیشه پیش می*رود، احساس قدرت و توانایی بیشتری می کنید و نهایتا توقف ناپذیر می شوید.