صفحه 46 از 56 نخستنخست ... 364445464748 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 451 به 460 از 552

موضوع: مطالعه.نظرات و خلاصه برداری کتاب

  1. #451

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,460 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط hatami2 نمایش پست ها
    عرض ادب و ااحترام
    خیلی ممنون از وقتی که برای من گذاشتید.
    استاد الان که دارم این متن رو می نویسم با چشمای اشک الود تایپ میکنم و از شما ممنونم.
    طبیعت همدردی :
    با فراتر رفتن از تضادهای ساخته ذهن همچون دریاچه ای عمیق میشوید.شرایط بیرونی زندگی با همه ای رویدادهایش ،سطح دریاچه است که براساس چرخه ها و فصل ها گاهی ارام و گاهی خشن و طوفانی میشود.اما عمق دریاچه همیشه ارام است.شما تمام دریاچه هستید،نه فقط سطح ان و با عمق خودتان که مطلقا ارام و خاموش باقی می ماند در ارتباط هستید.
    دیگر با چسبیدن به یک موقعیت در برابر تغییر مقاومت نمی کنید.ارامش درونتان به ان وابسته نیست.شما در وجود ساکن می شوید،تغییر ناپذیر،بی انتها و نامیرا،ودیگر برای خوشحالی به صورت های بی ثبات دنیای بیرونی وابسته نیستید.می توانید از انها لذت ببرید،با انها بازی کنید،شکل های جدید بسازید،زیبایی همه ای انها را درک کنید.اما نیازی نیست خود را به هیچکدام از انها وابسته کنید.
    تا زمانی که از وجود بی خبرید،نمی توانید حقیقت انسان های دیگر را درک کنید،زیرا حقیقت خودتان را پیدا نکرده اید.ذهن تان یا از ان خوشش می اید یا خوشش نمی اید،که این فقط مربوط به ظاهر و شکل نیست،بلکه شامل ذهن هم میشود.رابطه ای حقیقی فقط زمانی ممکن می شود که اگاهی از وجود پدید اید.در نتیجه ی درک وجود،شما بدن و ذهن دیگری را فقط به شکل یک پوشش ظاهری می بینید،که از ورای ان می توانید اصالت حقیقی وجود ان فرد را حس کنید.همان طور که حقیقت راستین خودتان را حس میکنید.پس زمانی که با رنج یا رفتار ناهشیار کسی مواجه می شوید،حاضر و در تماس با وجود می مانید و بنابراین میتوانید ورای شکل را دیده و وجود درخشان وخالص دیگران را از طریق وجود خودتان حس کنید.
    در ان سطح از وجود هر نوع رنج ودردی خیال است.رنج ناشی از همسان شدن با شکل است.بار بعدی که می گویید(من هیچ وجه اشتراکی با این فرد ندارم)به یاد بیاورید که تشابهات زیادی بین شما و دیگران وجود دارد:چند سال دیگر،فرق چندانی نمیکند،هر دوی شما به اجساد پوسیده ای تبدیل شده اید،سپس توده ای از خاک و سپس هیچ.این یک درک هشیار کننده و فروتنانه است که جای زیادی برای غرور نمیگذارد.
    ایا این یک فکر منفی است ؟نه ،حقیقت است.چرا چشمانمان را بروی ان ببیندیم؟از این لحاظ،تساوی کاملی بین شما و همه ای موجودات وجود دارد.یکی از نیرومند ترین تمرینات معنوی مراقبه ای عمیق در زمینه ای میرایی اشکال فیزیکی از جمله بدن خودتان است این کار مردن قبل از مرگ نام دارد. عمیقا به ان وارد شوید .شکل فیزیکی تان محو می شود.دیگر وجود نخواهید داشت.انگاه لحظه ای فرا میرسد که همه ای اشکال ذهنی یا افکار نیز از بین میروند با این وجود شما هنوز انجا هستید،حضور الهی که خود شما هستید: درخشان و کاملا بیدار.
    در این سطح عمیق ،همدردی در وسیع ترین سطح شفا دهنده میشود.در این حالت،اثر شفا بخش شما در درجه ای اول براساس وجود است و نه انچه انجام خواهید داد.کسانی که در ارتباط با شما قرار میگیرند از حضورتان الهام میگیرند و تحت تاثیر ارامشی که از شما سرچشمه میگیرد قرار خواهند گرفت،چه به ان اگاه باشند چه نه.وقتی کاملا حاضر هستید و افراد پیرامونتان رفتارهای نا اگاهانه از خودشان نشان میدهند،نیازی ندارید که به انها واکنش نشان دهید،پس انها را نادیده میگیرید.انقدر ارامشتان وسیع و عمیق است که هر چیزی به جز ان ارامش طوری در ان ناپدید میشود که انگار هرگز وجود نداشته.این چرخه ای کارمایی کنش وواکنش را می شکند.حیوانات ،درختان و گل ها ارامش شما را حس کرده و به ان پاسخ میدهد.شما از طریق وجود و نشان دادن ارامش خدا درس بودن میدهید.
    شما تبدیل به نور جهان میشوید_تجلی از اگاهی ناب _پس رنج را در سطح علت حذف میکنید.نا اگاهی را از جهان حذف میکنید.


    استاد، حالا دلیل ارامش شما رو کمی درک میکنم.نمی دونم چگونه از شما تشکر کنم.

    استاد میخواستم از شما این سوال رو بپرسم که:من چگونه میتوانم برای تردیدر حرفه ای شدن و کسب ثروت در درجه ای اول،از این موضوع (مشاهده گر خاموش )استفاده کنم؟؟؟
    برداشت من:وقتی در سطح عمیقی مراقبه انجام بدم و مشاهده گر بشم،میتونم بدون هیچ حسی طبق چک لیست وارد بشم و برای بازار تعیین تکلیف نکنم.
    سلام و وقتتون بخیر جناب حاتمی گل
    امیدوارم عالی باشید
    خواستم تشکر کنم ازتون بابت این متن زیبا و حسی رو که به من انتقال دادید
    ای کاش تمام دوستان با استمرار و ممارست و ماندن در این آکادمی و ادامه این مسیر در کنار استاد و دوستان دیگر به این ابعاد زندگی دست پیدا کنند که ماوراء پول و مادیاتی هست که در ابتدا دنبالش بودیم
    پول بسیار خوب و عالی هست ، اما دستیابی انسان به قدرت و درون خودش و این آرامش بسیار بسیار با ارزشتر هست که خودش نوعی تولید پول و ثروت هم میکنه و سازنده مسیر موفقیت و دستیابی به اهداف هست
    بهترینهارو آرزو دارم برا هممون
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  3. #452

    mehrsa آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2021
    نوشته ها
    477
    تشکر
    2,609
    2,168 بار در 467 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 24 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط hatami2 نمایش پست ها
    عرض ادب و ااحترام
    خیلی ممنون از وقتی که برای من گذاشتید.
    استاد الان که دارم این متن رو می نویسم با چشمای اشک الود تایپ میکنم و از شما ممنونم.
    طبیعت همدردی :
    با فراتر رفتن از تضادهای ساخته ذهن همچون دریاچه ای عمیق میشوید.شرایط بیرونی زندگی با همه ای رویدادهایش ،سطح دریاچه است که براساس چرخه ها و فصل ها گاهی ارام و گاهی خشن و طوفانی میشود.اما عمق دریاچه همیشه ارام است.شما تمام دریاچه هستید،نه فقط سطح ان و با عمق خودتان که مطلقا ارام و خاموش باقی می ماند در ارتباط هستید.
    دیگر با چسبیدن به یک موقعیت در برابر تغییر مقاومت نمی کنید.ارامش درونتان به ان وابسته نیست.شما در وجود ساکن می شوید،تغییر ناپذیر،بی انتها و نامیرا،ودیگر برای خوشحالی به صورت های بی ثبات دنیای بیرونی وابسته نیستید.می توانید از انها لذت ببرید،با انها بازی کنید،شکل های جدید بسازید،زیبایی همه ای انها را درک کنید.اما نیازی نیست خود را به هیچکدام از انها وابسته کنید.
    تا زمانی که از وجود بی خبرید،نمی توانید حقیقت انسان های دیگر را درک کنید،زیرا حقیقت خودتان را پیدا نکرده اید.ذهن تان یا از ان خوشش می اید یا خوشش نمی اید،که این فقط مربوط به ظاهر و شکل نیست،بلکه شامل ذهن هم میشود.رابطه ای حقیقی فقط زمانی ممکن می شود که اگاهی از وجود پدید اید.در نتیجه ی درک وجود،شما بدن و ذهن دیگری را فقط به شکل یک پوشش ظاهری می بینید،که از ورای ان می توانید اصالت حقیقی وجود ان فرد را حس کنید.همان طور که حقیقت راستین خودتان را حس میکنید.پس زمانی که با رنج یا رفتار ناهشیار کسی مواجه می شوید،حاضر و در تماس با وجود می مانید و بنابراین میتوانید ورای شکل را دیده و وجود درخشان وخالص دیگران را از طریق وجود خودتان حس کنید.
    در ان سطح از وجود هر نوع رنج ودردی خیال است.رنج ناشی از همسان شدن با شکل است.بار بعدی که می گویید(من هیچ وجه اشتراکی با این فرد ندارم)به یاد بیاورید که تشابهات زیادی بین شما و دیگران وجود دارد:چند سال دیگر،فرق چندانی نمیکند،هر دوی شما به اجساد پوسیده ای تبدیل شده اید،سپس توده ای از خاک و سپس هیچ.این یک درک هشیار کننده و فروتنانه است که جای زیادی برای غرور نمیگذارد.
    ایا این یک فکر منفی است ؟نه ،حقیقت است.چرا چشمانمان را بروی ان ببیندیم؟از این لحاظ،تساوی کاملی بین شما و همه ای موجودات وجود دارد.یکی از نیرومند ترین تمرینات معنوی مراقبه ای عمیق در زمینه ای میرایی اشکال فیزیکی از جمله بدن خودتان است این کار مردن قبل از مرگ نام دارد. عمیقا به ان وارد شوید .شکل فیزیکی تان محو می شود.دیگر وجود نخواهید داشت.انگاه لحظه ای فرا میرسد که همه ای اشکال ذهنی یا افکار نیز از بین میروند با این وجود شما هنوز انجا هستید،حضور الهی که خود شما هستید: درخشان و کاملا بیدار.
    در این سطح عمیق ،همدردی در وسیع ترین سطح شفا دهنده میشود.در این حالت،اثر شفا بخش شما در درجه ای اول براساس وجود است و نه انچه انجام خواهید داد.کسانی که در ارتباط با شما قرار میگیرند از حضورتان الهام میگیرند و تحت تاثیر ارامشی که از شما سرچشمه میگیرد قرار خواهند گرفت،چه به ان اگاه باشند چه نه.وقتی کاملا حاضر هستید و افراد پیرامونتان رفتارهای نا اگاهانه از خودشان نشان میدهند،نیازی ندارید که به انها واکنش نشان دهید،پس انها را نادیده میگیرید.انقدر ارامشتان وسیع و عمیق است که هر چیزی به جز ان ارامش طوری در ان ناپدید میشود که انگار هرگز وجود نداشته.این چرخه ای کارمایی کنش وواکنش را می شکند.حیوانات ،درختان و گل ها ارامش شما را حس کرده و به ان پاسخ میدهد.شما از طریق وجود و نشان دادن ارامش خدا درس بودن میدهید.
    شما تبدیل به نور جهان میشوید_تجلی از اگاهی ناب _پس رنج را در سطح علت حذف میکنید.نا اگاهی را از جهان حذف میکنید.


    استاد، حالا دلیل ارامش شما رو کمی درک میکنم.نمی دونم چگونه از شما تشکر کنم.

    استاد میخواستم از شما این سوال رو بپرسم که:من چگونه میتوانم برای تردیدر حرفه ای شدن و کسب ثروت در درجه ای اول،از این موضوع (مشاهده گر خاموش )استفاده کنم؟؟؟
    برداشت من:وقتی در سطح عمیقی مراقبه انجام بدم و مشاهده گر بشم،میتونم بدون هیچ حسی طبق چک لیست وارد بشم و برای بازار تعیین تکلیف نکنم.

    موتو قبل ان تموتو
    از صبح این دومین باره که به این جمله برخورد میکنم ،عالی بود.
    "زندگیمون با تمام عوامل محدود کننده اش به عهده ماست"

  4. 8 کاربر برای این پست سودمند از mehrsa عزیز تشکر کرده اند:


  5. #453

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,460 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط hootan.hagh نمایش پست ها
    سلام و عرض ادب خدمت تمام دوستان
    پیشنهاد من کتاب :
    فایل پیوست 354925
    فایل پیوست 354926

    این کتاب از سری کتابهایی هست در زندگیتون که نوع نگاهتون به زندگی و عمق آن و جنس آن به قبل و بعد از خوندن این کتاب برمیگرده . ( هم مادی هم معنوی )
    به اصطلاح از این کتاب قبل و بعدیاست .

    ارادت .
    سلام و وقتتون بخیر هوتن جان
    امیدوارم عالی باشید
    هوتن جان درخواستی داشتم ازتون اگر براتون مقدور بود مقداری در مورد موضوعات و بخشهایی از این کتاب یک توضیح کلی بدید
    من چند وقتی هست در مورد این موضوعات در حال جمع آوری اطلاعات و فایلها و کتابها هستم و چند وقت پیش این کتاب از سمت یک شخص بسیار با تجربه برام معرفی شده که هنوز موفق به تهیه و خوندنش نشدم
    کتابهایی که در این خصوص پیگیرش هستم و تهیشون کردم اما هنوز در برنامم نمیتون جایی باز کنم برا خوندنشون اینها هستند :
    جزء از کل
    انسان در جستجوی معنا
    تجسم خلاق (خوندمش)
    این است انسان
    ماوراء طبیعی شدن
    ابر انسان
    نتایجی که تا به اینجا کسب کردم این بود که انسان با قدرت درونش و ذهن و تجسم سازی و شکرگزاری و ساختن باورها میتونه هر چیزی رو که بخواد در دنیا خلق کنه و بدست بیار ، هر چیزی ، که چندین مورد من خودم تجربش کردم که واقعا چیزی شبیه به معجزه بود ، البته اینم بگم تا زمانی که انسان به قدرت درون و ذهنیت خودش دست پیدا نمیکنه اسمش رو معجزه میزاره ولی بعد متوجه شدن موضوع و دلیل این اتفاقات متوجه میشه که این تنها یک بخش کوچکی از قدرت ذهن انسان هست چون همانند خدا قدرت خلق کردن داره
    ممنون میشم ابتدا در مورد کتابی که معرفی کردید توضیحاتی بدید و اگر در مورد اینیکی کتابها هم نوشتم اطلاعاتی داشتید ممنون میشم در اختیار من و دوستان قرار بدید
    بهترینهارو آرزو دارم برا هممون
    ممنون میشم استاد شما هم نظرتون رو بگید @amino
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  6. 8 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  7. #454

    hootan.hagh آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2021
    نوشته ها
    888
    تشکر
    753
    11,104 بار در 953 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 132 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ali97 نمایش پست ها
    سلام و وقتتون بخیر هوتن جان
    امیدوارم عالی باشید
    هوتن جان درخواستی داشتم ازتون اگر براتون مقدور بود مقداری در مورد موضوعات و بخشهایی از این کتاب یک توضیح کلی بدید
    من چند وقتی هست در مورد این موضوعات در حال جمع آوری اطلاعات و فایلها و کتابها هستم و چند وقت پیش این کتاب از سمت یک شخص بسیار با تجربه برام معرفی شده که هنوز موفق به تهیه و خوندنش نشدم
    کتابهایی که در این خصوص پیگیرش هستم و تهیشون کردم اما هنوز در برنامم نمیتون جایی باز کنم برا خوندنشون اینها هستند :
    جزء از کل
    انسان در جستجوی معنا
    تجسم خلاق (خوندمش)
    این است انسان
    ماوراء طبیعی شدن
    ابر انسان
    نتایجی که تا به اینجا کسب کردم این بود که انسان با قدرت درونش و ذهن و تجسم سازی و شکرگزاری و ساختن باورها میتونه هر چیزی رو که بخواد در دنیا خلق کنه و بدست بیار ، هر چیزی ، که چندین مورد من خودم تجربش کردم که واقعا چیزی شبیه به معجزه بود ، البته اینم بگم تا زمانی که انسان به قدرت درون و ذهنیت خودش دست پیدا نمیکنه اسمش رو معجزه میزاره ولی بعد متوجه شدن موضوع و دلیل این اتفاقات متوجه میشه که این تنها یک بخش کوچکی از قدرت ذهن انسان هست چون همانند خدا قدرت خلق کردن داره
    ممنون میشم ابتدا در مورد کتابی که معرفی کردید توضیحاتی بدید و اگر در مورد اینیکی کتابها هم نوشتم اطلاعاتی داشتید ممنون میشم در اختیار من و دوستان قرار بدید
    بهترینهارو آرزو دارم برا هممون
    ممنون میشم استاد شما هم نظرتون رو بگید @amino
    سلام رفیق ارادت
    این کتاب اول نوع فیلم هولوگرافیک تعریف میکنه که نوعی از فیلم عکاسی است که بعد از انعکاس عکس از روی منشور روی فیلم ضبط میشود و سپس به هر نقطه از اون فیلم نور بتابونی حتی اگر تیکه تیکه شده باشه تصویر کامل از تصویر اولیه ای که بر روی ان ضبط شده باشه رو نشون میده ، میشه به نوعی تعبییر کرد جز از کل و کل از جز و بعد این موضوع را می اورد در زندگی و دنیا که دنیا حافظه ای هولوگرافیک و پیوسته دارد و به هم متصل است و این موضوع را در درون هاله های انسانی و انرژی های جاری بررسی میکند و نوع عبادات موجود در جهان را با این دید بررسی میکند ، بیشتر از این بخوام باز کنم کتاب از جزابیتش کم میشه ، کاملا علمی است کتاب و از لحاظ حجم دیتا بسیار بالا که فکر جدید ایجاد میکند در شخصی که این کتاب را میخواند و دید میدهد به خواننده ...
    من جلسات نقد کتاب داشتم چندین*وقت و پیشنهادم به شما :
    -جهان هولوگرافیک
    -سفر روح
    -سرگذشت روح
    است .

    من زاده ی ایرانم .


  8. 5 کاربر برای این پست سودمند از hootan.hagh عزیز تشکر کرده اند:


  9. #455

    Ali97 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    در همه جهان ها
    نوشته ها
    2,520
    تشکر
    29,794
    20,460 بار در 2,525 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 3606 پست
    برچسب زده شده
    در 8 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط hootan.hagh نمایش پست ها
    سلام رفیق ارادت
    این کتاب اول نوع فیلم هولوگرافیک تعریف میکنه که نوعی از فیلم عکاسی است که بعد از انعکاس عکس از روی منشور روی فیلم ضبط میشود و سپس به هر نقطه از اون فیلم نور بتابونی حتی اگر تیکه تیکه شده باشه تصویر کامل از تصویر اولیه ای که بر روی ان ضبط شده باشه رو نشون میده ، میشه به نوعی تعبییر کرد جز از کل و کل از جز و بعد این موضوع را می اورد در زندگی و دنیا که دنیا حافظه ای هولوگرافیک و پیوسته دارد و به هم متصل است و این موضوع را در درون هاله های انسانی و انرژی های جاری بررسی میکند و نوع عبادات موجود در جهان را با این دید بررسی میکند ، بیشتر از این بخوام باز کنم کتاب از جزابیتش کم میشه ، کاملا علمی است کتاب و از لحاظ حجم دیتا بسیار بالا که فکر جدید ایجاد میکند در شخصی که این کتاب را میخواند و دید میدهد به خواننده ...
    من جلسات نقد کتاب داشتم چندین*وقت و پیشنهادم به شما :
    -جهان هولوگرافیک
    -سفر روح
    -سرگذشت روح
    است .
    سلام مجدد هوتن جان
    امیدوارم عالی باشید
    ممنون و سپاسگزارم از وقتی که گذاشتین و توضیحاتی که دادین و ممنونم از بابت معرفی کتابها
    بهترینهارو آرزو دارم برا هممون
    ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
    ما
    بدن نیستیم بلکه بدن داریم
    ما یک
    آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم

  10. 4 کاربر برای این پست سودمند از Ali97 عزیز تشکر کرده اند:


  11. #456

    Mr. & Mrs. hatami آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    طهران
    نوشته ها
    1,098
    تشکر
    6,965
    14,839 بار در 1,160 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 34 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    عرض ادب و احترام
    کتاب تمرین نیروی حال
    نویسنده:اکهارت توئل
    مترجم:هنا پژمان

    فصل اول:وجود و وارستگی
    درمیان هزاران شکل از زندگی که با تولد و مرگ امیخته است،یک حیات جاویدان ابدی وجود دارد.بسیاری از مردم کلمه ای خدا را برای توصیف ان استفاده میکنند.من غالبا ان را وجود می نامم.کلمه ای وجود چیزی را توضیح نمیدهد،همین طور کلمه ای خدا.اما واژه ای وجود این مزیت را دارد که یک مفهوم گسترده است و نادیدنی بی کران را به وجودی فانی تنزل نمیدهد.نمیتوان یک تصور ذهنی از ان ساخت.هیچ کس نمیتواند مالکیت انحصاری ان را مدعی شود.وجود حضور خود شماست.
    وجود نه تنها در ماورا ،بلکه در عماق درون هر صورت ،به شکل درونی ترین گوهر فناناپذیر و ناپیدا نهفته است.بدین معنی که هم اکنون به عنوان عمیق ترین خویشتن خویشتان برایتان دست یافتی است،ولی سعی نکنید ان را با ذهن تان به چنگ بیاورید،سعی نکنید ان را بفهمید.فقط زمانی که ذهن ارام است میتوانید ان را درک کنید.هنگامی که حضور دارید،وقتی توجهتان کاملا و مطلقا روی لحظه است،میتوانید وجودش را حس کنید،اما هرگز نمیتوانید ان را به لحاظ ذهنی درک کنید.
    وارستگی،بازیابی اگاهی از وجود و ماندن در حالت (درک احساسی )است.کلمه ای وارستگی یک فضیلت فرا انسانی را در ذهن تصور میکند،و نفس ترجیح میدهد همین تصور در ذهن باقی بماند،اما احساس یگانگی با وجود،در طبیعت شماست.وارستگی حالت اتصال با چیزی بی کران و فنانا پذیر است؛دوگانه ای که تقریبا خود شما و هم زمان چیزی فرا تر از شماست.ناتوانی در حس کردن این یگانگی باعث ایجاد توهم جدایی شما از خودتان و دنیای پیرامون میشود.
    بزرگ ترین مانع در راه تجربه کردن واقیعت یگانگی تان،همانندسازی با ذهنتان است که باعث غیر ارادی شدن افکار میشود.عدم توانایی در توقف افکار مصیبتی مخوف است،ولی ما متوجه ان نمیشویم چرا که تقریبا همه ای از ان رنج میبرند،این اشوب ذهنی پیوسته مانع از ان میشود که بتوانید قلمرو سکون درونی را که چیزی تفکیک ناپذیر از وجود است،کشف کنید.
    همانند سازی با ذهن پرده ماتی از مفاهیم،برچسب ها و قضاوت ها و ... میسازد که مانع از همه ای روابط حقیقی میشود.این کار شما را از خودتان،دیگران،طبیعت و پروردگار جدا میکند.انگاه شما این حقیقت اساسی را فراموش میکنید که زیر لایه ای ظواهر جسمانی و صورت های مجزا شما به هر انچه که هست متصل و با انها یکی هستید.
    اگر از ذهن به درستی استفاده شود ابزاری با شکوه است و در مقابل اگر به غلط استفاده شود به چیزی ویرانگر تبدیل میشود.در واقع منظور این نیست که شما اشتباه از ذهن تان استفاده می کنید،شما معمولا اصلا از ان استفاده نمی کنید.این ذهن شماست که از شما استفاده میکند.این یک بیماری است.شما باور دارید که شما ذهنتان هستید. این یک توهم است.ذهن ابزار شماست.ابزار شما را تحت سلطه گرفته است.تقریبا چنان که گویی تسخیر شده باشید بدون انکه بدانید و در نتیجه موجود تسخیر کننده را خود می انگارید.
    ازادی زمانی اغاز میشود که درک کنید که شما ان موجود تسخیر کننده-همان(متفکر)نیستید.دانستن این موضوع شما را قادر میسازد که ان موجود-متفکر-را مشاهده کنید.لحظه ای که شروع به تماشا کردن متفکر میکنید،سطح بالاتری از اگاهی فعال میشود.همچنین متوجه میشوید که هر انچه که به راستی مهم است،زیبایی،عشق،خلاقیت،لذت ،ارامش درون از ورای ذهن طلوع میکند.بیداری اغاز میشود.

    این اهنگ رو هم تقدیم میکنم به دوستان عزیزم
    https://s24.picofile.com/file/845174...e_320.mp3.html
    ویرایش توسط Mr. & Mrs. hatami : 07-24-2022 در ساعت 15:11
    اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
    موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)

    در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)

    و خداوند امینو را آفرید...


  12. 11 کاربر برای این پست سودمند از Mr. & Mrs. hatami عزیز تشکر کرده اند:


  13. #457

    Mr. & Mrs. hatami آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    طهران
    نوشته ها
    1,098
    تشکر
    6,965
    14,839 بار در 1,160 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 34 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط hatami2 نمایش پست ها
    عرض ادب و احترام
    کتاب تمرین نیروی حال
    نویسنده:اکهارت توئل
    مترجم:هنا پژمان

    فصل اول:وجود و وارستگی
    درمیان هزاران شکل از زندگی که با تولد و مرگ امیخته است،یک حیات جاویدان ابدی وجود دارد.بسیاری از مردم کلمه ای خدا را برای توصیف ان استفاده میکنند.من غالبا ان را وجود می نامم.کلمه ای وجود چیزی را توضیح نمیدهد،همین طور کلمه ای خدا.اما واژه ای وجود این مزیت را دارد که یک مفهوم گسترده است و نادیدنی بی کران را به وجودی فانی تنزل نمیدهد.نمیتوان یک تصور ذهنی از ان ساخت.هیچ کس نمیتواند مالکیت انحصاری ان را مدعی شود.وجود حضور خود شماست.
    وجود نه تنها در ماورا ،بلکه در عماق درون هر صورت ،به شکل درونی ترین گوهر فناناپذیر و ناپیدا نهفته است.بدین معنی که هم اکنون به عنوان عمیق ترین خویشتن خویشتان برایتان دست یافتی است،ولی سعی نکنید ان را با ذهن تان به چنگ بیاورید،سعی نکنید ان را بفهمید.فقط زمانی که ذهن ارام است میتوانید ان را درک کنید.هنگامی که حضور دارید،وقتی توجهتان کاملا و مطلقا روی لحظه است،میتوانید وجودش را حس کنید،اما هرگز نمیتوانید ان را به لحاظ ذهنی درک کنید.
    وارستگی،بازیابی اگاهی از وجود و ماندن در حالت (درک احساسی )است.کلمه ای وارستگی یک فضیلت فرا انسانی را در ذهن تصور میکند،و نفس ترجیح میدهد همین تصور در ذهن باقی بماند،اما احساس یگانگی با وجود،در طبیعت شماست.وارستگی حالت اتصال با چیزی بی کران و فنانا پذیر است؛دوگانه ای که تقریبا خود شما و هم زمان چیزی فرا تر از شماست.ناتوانی در حس کردن این یگانگی باعث ایجاد توهم جدایی شما از خودتان و دنیای پیرامون میشود.
    بزرگ ترین مانع در راه تجربه کردن واقیعت یگانگی تان،همانندسازی با ذهنتان است که باعث غیر ارادی شدن افکار میشود.عدم توانایی در توقف افکار مصیبتی مخوف است،ولی ما متوجه ان نمیشویم چرا که تقریبا همه ای از ان رنج میبرند،این اشوب ذهنی پیوسته مانع از ان میشود که بتوانید قلمرو سکون درونی را که چیزی تفکیک ناپذیر از وجود است،کشف کنید.
    همانند سازی با ذهن پرده ماتی از مفاهیم،برچسب ها و قضاوت ها و ... میسازد که مانع از همه ای روابط حقیقی میشود.این کار شما را از خودتان،دیگران،طبیعت و پروردگار جدا میکند.انگاه شما این حقیقت اساسی را فراموش میکنید که زیر لایه ای ظواهر جسمانی و صورت های مجزا شما به هر انچه که هست متصل و با انها یکی هستید.
    اگر از ذهن به درستی استفاده شود ابزاری با شکوه است و در مقابل اگر به غلط استفاده شود به چیزی ویرانگر تبدیل میشود.در واقع منظور این نیست که شما اشتباه از ذهن تان استفاده می کنید،شما معمولا اصلا از ان استفاده نمی کنید.این ذهن شماست که از شما استفاده میکند.این یک بیماری است.شما باور دارید که شما ذهنتان هستید. این یک توهم است.ذهن ابزار شماست.ابزار شما را تحت سلطه گرفته است.تقریبا چنان که گویی تسخیر شده باشید بدون انکه بدانید و در نتیجه موجود تسخیر کننده را خود می انگارید.
    ازادی زمانی اغاز میشود که درک کنید که شما ان موجود تسخیر کننده-همان(متفکر)نیستید.دانستن این موضوع شما را قادر میسازد که ان موجود-متفکر-را مشاهده کنید.لحظه ای که شروع به تماشا کردن متفکر میکنید،سطح بالاتری از اگاهی فعال میشود.همچنین متوجه میشوید که هر انچه که به راستی مهم است،زیبایی،عشق،خلاقیت،لذت ،ارامش درون از ورای ذهن طلوع میکند.بیداری اغاز میشود.

    این اهنگ رو هم تقدیم میکنم به دوستان عزیزم
    https://s24.picofile.com/file/845174...e_320.mp3.html
    عرض ادب و احترام
    کتاب تمرین نیروی حال
    نویسنده:اکهارت توئل
    مترجم:هنا پژمان
    رها کردن خود از ذهن
    خبر خوب این است که شما میتوانید خودتان را از ذهنتان جدا کنید.این تنها رهایی حقیقی است.
    تا جایی که میتوانید به صدایی که در سرتان میپیچد گوش کنید.به هر الگوی تکرار شونده ی فکر به طور دقیق توجه کنید،منظورم از (تماشا کردن متفکر)همین است.به عبارت دیگر هنگام گوش دادن به صدای سرتان به عنوان یک شاهد حضور داشته باشید.منظورم این است که قضاوت نکنید.چیزهایی که می شنوید را داوری و محکوم نکنید.چرا که این کار نشان میدهد که همان صدای دوباره از در پشتی وارد ذهن تان شده است.این درک(من هستم)،این حس حضور خودتان،یک فکر نیست.بلکه از ورای ذهن شما برمی خیزد.پس زمانی که به یک فکر گوش میکنید،نه تنها به ان فکر،بلکه به خودتان به عنوان شاهد ان فکر اگاه هستید.بعد جدیدی از اگاهی ظهور کرده است.
    زمانی که به یک فکر گوش میکنید،حضوری اگاه،خود عمیق ترتان_را که در زیر و یا در پس ان فکر نهان است،حس میکنید؛سپس ان فکر نفوذش روی شما را از دست میدهد و به سرعت فروکش میکند.چرا که شما به ذهن ،دیگر از طریق همانند سازی با ان نیرو نمی بخشید. این سراغاز پایان تفکر بی اختیار و غیرارادی است.
    وقتی فکری فروکش میکند،شما نوعی از گسستگی در جریان ذهن تان تجربه میکنید(شکافی از بی ذهنی).ابتدا این شکاف بسیار کوتاه خواهد بود.شاید برای چند لحظه،اما رفته رفته طولانی تر خواهد شد.وقتی این شکاف ایجاد میشود،در درون تان احساس ارامش و سکوتی خاص میکنید.این شروع حالت طبیعی یگانگی با وجود است،که معمولا توسط ذهن پنهان میشود.در این حالت پیوستگی درونی ،شما بیش از همیشه هوشیار هستید،هوشیار تر از حالت همانند شده با ذهن.همچنان که عمیق تر قدم به این قلمرو (بی ذهنی)می گذارید،ان چنان که در شرق میگویند،به یک اگاهی خالص دست می یابید.شما را فراتر از انچه که پیش از این به عنوان خویشتنتان میشناختید می برد.ان حضور ذاتا خود شما و هم زمان به طور غیر قابل تصوری فراتر از شماست.
    به جای (تماشا کردن متفکر)میتوانید تنها با هدایت کردن کانون توجهتان به اکنون شکافی در جریان ذهنتان ایجاد کنید.فقط به شدت ،نسبت به لحظه (زمان حال)اگاه شوید.برای مثال ،هر باری که در خانه یا محیط کار پله ها را بالا و پایین میکنید به هر گام،هر حرکت ،و حتی نفستان ،با دقت توجه کنبد.کاملا حاضر باشید.معیار مشخصی برای اندازه گیری میزان موفقیتتان در این تمرین وجود دارد:درجه ای از ارامش که در درونتان حس میکنید.حیاتی ترین قدم در مسیر سفرتان به سوی وارستگی این است که یاد بگیرید از ذهن تان جدا شوید.هر بار که شکافی در جریان ذهن تان ایجاد میکنید،نور اگاهی تان نیرومندتر میشود.ممکن است روزی از اینکه به صدای سرتان لبخند میزنید غافلگیر شوید،همان طور که به کارهای عجیب و غریب یک کودک لبخند میزنید.این بدان معناست که دیگر محتویات ذهنتان را ان قدر ها هم جدی نمیگیرید زیرا حستان نسبت به خود به ان وابسته نیست.
    اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
    موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)

    در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)

    و خداوند امینو را آفرید...


  14. 5 کاربر برای این پست سودمند از Mr. & Mrs. hatami عزیز تشکر کرده اند:


  15. #458

    DR-ali آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2022
    محل سکونت
    مگه فرقی هم میکنه؟!!
    نوشته ها
    1,501
    تشکر
    2,985
    6,138 بار در 1,523 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 379 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط hatami2 نمایش پست ها
    عرض ادب و احترام
    کتاب تمرین نیروی حال
    نویسنده:اکهارت توئل
    مترجم:هنا پژمان

    فصل اول:وجود و وارستگی
    درمیان هزاران شکل از زندگی که با تولد و مرگ امیخته است،یک حیات جاویدان ابدی وجود دارد.بسیاری از مردم کلمه ای خدا را برای توصیف ان استفاده میکنند.من غالبا ان را وجود می نامم.کلمه ای وجود چیزی را توضیح نمیدهد،همین طور کلمه ای خدا.اما واژه ای وجود این مزیت را دارد که یک مفهوم گسترده است و نادیدنی بی کران را به وجودی فانی تنزل نمیدهد.نمیتوان یک تصور ذهنی از ان ساخت.هیچ کس نمیتواند مالکیت انحصاری ان را مدعی شود.وجود حضور خود شماست.
    وجود نه تنها در ماورا ،بلکه در عماق درون هر صورت ،به شکل درونی ترین گوهر فناناپذیر و ناپیدا نهفته است.بدین معنی که هم اکنون به عنوان عمیق ترین خویشتن خویشتان برایتان دست یافتی است،ولی سعی نکنید ان را با ذهن تان به چنگ بیاورید،سعی نکنید ان را بفهمید.فقط زمانی که ذهن ارام است میتوانید ان را درک کنید.هنگامی که حضور دارید،وقتی توجهتان کاملا و مطلقا روی لحظه است،میتوانید وجودش را حس کنید،اما هرگز نمیتوانید ان را به لحاظ ذهنی درک کنید.
    وارستگی،بازیابی اگاهی از وجود و ماندن در حالت (درک احساسی )است.کلمه ای وارستگی یک فضیلت فرا انسانی را در ذهن تصور میکند،و نفس ترجیح میدهد همین تصور در ذهن باقی بماند،اما احساس یگانگی با وجود،در طبیعت شماست.وارستگی حالت اتصال با چیزی بی کران و فنانا پذیر است؛دوگانه ای که تقریبا خود شما و هم زمان چیزی فرا تر از شماست.ناتوانی در حس کردن این یگانگی باعث ایجاد توهم جدایی شما از خودتان و دنیای پیرامون میشود.
    بزرگ ترین مانع در راه تجربه کردن واقیعت یگانگی تان،همانندسازی با ذهنتان است که باعث غیر ارادی شدن افکار میشود.عدم توانایی در توقف افکار مصیبتی مخوف است،ولی ما متوجه ان نمیشویم چرا که تقریبا همه ای از ان رنج میبرند،این اشوب ذهنی پیوسته مانع از ان میشود که بتوانید قلمرو سکون درونی را که چیزی تفکیک ناپذیر از وجود است،کشف کنید.
    همانند سازی با ذهن پرده ماتی از مفاهیم،برچسب ها و قضاوت ها و ... میسازد که مانع از همه ای روابط حقیقی میشود.این کار شما را از خودتان،دیگران،طبیعت و پروردگار جدا میکند.انگاه شما این حقیقت اساسی را فراموش میکنید که زیر لایه ای ظواهر جسمانی و صورت های مجزا شما به هر انچه که هست متصل و با انها یکی هستید.
    اگر از ذهن به درستی استفاده شود ابزاری با شکوه است و در مقابل اگر به غلط استفاده شود به چیزی ویرانگر تبدیل میشود.در واقع منظور این نیست که شما اشتباه از ذهن تان استفاده می کنید،شما معمولا اصلا از ان استفاده نمی کنید.این ذهن شماست که از شما استفاده میکند.این یک بیماری است.شما باور دارید که شما ذهنتان هستید. این یک توهم است.ذهن ابزار شماست.ابزار شما را تحت سلطه گرفته است.تقریبا چنان که گویی تسخیر شده باشید بدون انکه بدانید و در نتیجه موجود تسخیر کننده را خود می انگارید.
    ازادی زمانی اغاز میشود که درک کنید که شما ان موجود تسخیر کننده-همان(متفکر)نیستید.دانستن این موضوع شما را قادر میسازد که ان موجود-متفکر-را مشاهده کنید.لحظه ای که شروع به تماشا کردن متفکر میکنید،سطح بالاتری از اگاهی فعال میشود.همچنین متوجه میشوید که هر انچه که به راستی مهم است،زیبایی،عشق،خلاقیت،لذت ،ارامش درون از ورای ذهن طلوع میکند.بیداری اغاز میشود.

    این اهنگ رو هم تقدیم میکنم به دوستان عزیزم
    https://s24.picofile.com/file/845174...e_320.mp3.html

    من این اهنگ رو دو یا س هفته پیش دانلود کرردم
    فوقالعادس ممنونم بابت اشتراگ گذاریش

  16. 3 کاربر برای این پست سودمند از DR-ali عزیز تشکر کرده اند:


  17. #459

    Mr. & Mrs. hatami آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    طهران
    نوشته ها
    1,098
    تشکر
    6,965
    14,839 بار در 1,160 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 34 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط DR-ali نمایش پست ها
    من این اهنگ رو دو یا س هفته پیش دانلود کرردم
    فوقالعادس ممنونم بابت اشتراگ گذاریش
    عرض ادب و احترام
    واقعا فوقالعادس،خوشحالم که مورد توجه شما هم قرار کرقته.
    اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
    موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)

    در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)

    و خداوند امینو را آفرید...


  18. 4 کاربر برای این پست سودمند از Mr. & Mrs. hatami عزیز تشکر کرده اند:


  19. #460

    hamoon آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2019
    محل سکونت
    Canada
    نوشته ها
    1,762
    تشکر
    25,433
    52,889 بار در 1,830 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 562 پست
    برچسب زده شده
    در 12 تاپیک
    جنبه روانشناسی پشت روش تکرار بسیار ساده است. زمانی که تحلیل*های معاملاتی روز گذشته خود را مشاهده می*کنید، در واقع بطور ناخودآگاه سعی می*کنید ذهن خود را آموزش دهید تا برخی از الگوها یا علائم مشخص بازار را فیلتر کند. با گذشت زمان و شناخت نقاط ضعف و قوت خود، نتیجه این خواهد بود که اعتماد به نفس بسیار زیادی پیدا می*کنید و به درک بالایی از خود می*رسید. در این شرایط ذهن شما بطور خودکار ستاپ*های سودآور را به شما نشان می*دهد و همچنین شما را از ورود به موقعیت*های مشکوک یا ضعیف بازار دور نگه می*دارد ...
    این جهان کوه است و فعلِ ما ندا ... سوی ما آید نداها را صدا

  20. 15 کاربر برای این پست سودمند از hamoon عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 5 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 5 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •