سلام و شب خوش جناب حاتمی گلنوشته اصلی توسط hatami2
من به شخصه در حال مطالعه کتاب روزانه هستم ولی متاسفانه در خلاصه برداری چندان تجربه و مهارتی ندارم
دستور بدید کل کتابهارو میتونم تایپ کنم فقط زمانبر هست
بازم هر جور صلاح میدونید من هم تمایل به ادامه این تاپیک دارم و به شخصه استفاده های عالی از خلاصه برداری های دوستان کردم
ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
ما بدن نیستیم بلکه بدن داریم
ما یک آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم
سلام خدمت دوستان
ببخشید داشتم رد میشدم دیدم در بازه اومدم تو
واقعیت اینه که من حس نمیکنم ( به طور کلی ) کسی خلاصه بنویسه همش توی ذهنم این میاد که کتاب جلوی افراده و دارن همین طور تایپ میکنن ، این به طور قطع برای من هیچ جذابیتی ایجاد نمیکنه
این که شما هر فصل روخلاصه میکنید و اراییه میدید عالیه اما انگار که کل کتاب رو خلاصه کردید یعنی متن ها بلند هستند نبست به یک فصل + تایپ صرف(البته از نظر کسی که داره از بیرون شمارو میبینه وگرنه خب زحمت کشیدن شما هیچ حرفی توش نیست) به نظرم بهتره این طور تصور کنید که انگار دارید رو در رو به خانودتون توضیح میدین قطعا طرزی که اینجا مینوسید نیست
نکات دیگر هم مثل پاراگراف بندی هم رعایت نمیشه و ناخودآگاه شخص کل متن براش خسته کننده میشه. مثال
سلام........................................
.................................................. ....
.................................................. . گذاشتم.
بعد از اون ...........................................
.................................................. .........
.................................................. ....این طور شد.
این در ظاهر خلاصه نویسی کمک زیادی میکنه و حداقلش اینه که مخاطب کم کم پاراگراف اول رو میخونه بعد تصمیم میگره ادامه بده یا نه و لحنتون که از کتابی صرف خارج بشه
این ها فقط نظرات من بود، و این که یه انتقاد گر میتونه کمک های زیادی به ما بکنه.
مخلص شما
FORTIS FORTUNA ADIUVAT
سلام و وقتتون بخیر دوست عزیزسلام خدمت دوستان
ببخشید داشتم رد میشدم دیدم در بازه اومدم تو
واقعیت اینه که من حس نمیکنم ( به طور کلی ) کسی خلاصه بنویسه همش توی ذهنم این میاد که کتاب جلوی افراده و دارن همین طور تایپ میکنن ، این به طور قطع برای من هیچ جذابیتی ایجاد نمیکنه
این که شما هر فصل روخلاصه میکنید و اراییه میدید عالیه اما انگار که کل کتاب رو خلاصه کردید یعنی متن ها بلند هستند نبست به یک فصل + تایپ صرف(البته از نظر کسی که داره از بیرون شمارو میبینه وگرنه خب زحمت کشیدن شما هیچ حرفی توش نیست) به نظرم بهتره این طور تصور کنید که انگار دارید رو در رو به خانودتون توضیح میدین قطعا طرزی که اینجا مینوسید نیست
نکات دیگر هم مثل پاراگراف بندی هم رعایت نمیشه و ناخودآگاه شخص کل متن براش خسته کننده میشه. مثال
سلام........................................
.................................................. ....
.................................................. . گذاشتم.
بعد از اون ...........................................
.................................................. .........
.................................................. ....این طور شد.
این در ظاهر خلاصه نویسی کمک زیادی میکنه و حداقلش اینه که مخاطب کم کم پاراگراف اول رو میخونه بعد تصمیم میگره ادامه بده یا نه و لحنتون که از کتابی صرف خارج بشه
این ها فقط نظرات من بود، و این که یه انتقاد گر میتونه کمک های زیادی به ما بکنه.
مخلص شما
خیلی خوش اومدید
ممنون از نظر و انتقادی که داشتید
هدف تمام دوستان اینجا کمک به همدیگه هست و دارند تلاش میکنند به نحوی اطلاعات مفیدی که کسب کردن به سایر دوستان انتقال بدن ، ممنون میشیم اگر شما هم راهکار سازنده ای دارید با ما در میان بگذارید تا همه باهم بتونیم این تاپیک رو فعال نگهداریم
بازم تشکر میکنم از شما که مارو از نظرات عالیتون بهره مند میکنید
ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
ما بدن نیستیم بلکه بدن داریم
ما یک آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم
https://www.youtube.com/watch?v=-bgotC2mZAk
https://www.youtube.com/watch?v=3L37z7QGso4
نکاتی دارن که مفیدن و من شخصا استفاده کردم ( الان این به ذهنم اومد که یه سری کلمات و جمله ها که به صورت نرمال هستن اگر متن رو به ده نفر بدیم شصد ردصد به بالا بگن این قسمتاش مهمن)
و مورد دیگ اینه که باهم در مورد کتاب صحبت و بحث کنن توی پست اول تاپیک
این مورد چندان وجود خارجی نداره
FORTIS FORTUNA ADIUVAT
سلام وقتتون بخیر هر سه دوست عزیز و گلسلام خدمت دوستان
ببخشید داشتم رد میشدم دیدم در بازه اومدم تو
واقعیت اینه که من حس نمیکنم ( به طور کلی ) کسی خلاصه بنویسه همش توی ذهنم این میاد که کتاب جلوی افراده و دارن همین طور تایپ میکنن ، این به طور قطع برای من هیچ جذابیتی ایجاد نمیکنه
سلام........................................
.................................................. ....
.................................................. . گذاشتم.
بعد از اون ...........................................
.................................................. .........
.................................................. ....این طور شد.
این در ظاهر خلاصه نویسی کمک زیادی میکنه و حداقلش اینه که مخاطب کم کم پاراگراف اول رو میخونه بعد تصمیم میگره ادامه بده یا نه و لحنتون که از کتابی صرف خارج بشه
این ها فقط نظرات من بود، و این که یه انتقاد گر میتونه کمک های زیادی به ما بکنه.
مخلص شما
امیدوارم عالی باشید
خیلی هم عالی
بنده هم موافقم، هرفرمتی رو که نظر جمع تایید کنند رو شروع کنیم @sara.sat @zaraa @Sahar69830 @Ali_FX
باتشکر
ویرایش توسط Saman01 : 05-18-2022 در ساعت 10:29
سلام وقتتون بخیر هر سه دوست عزیز و گل
امیدوارم عالی باشید
خیلی هم عالی
بنده هم موافقم، هرفرمتی رو که نظر جمع تایید کنند رو شروع کنیم @sara.sat @zaraa @Sahar69830 @Ali_FX
باتشکر
سلام دوستان عزیز امیدوارم حال همتون عالی باشه
خلاصه نویسی یک کتاب حداقل به خود من فوق العاده کمک میکنه به قول استاد بالاترین سطح مرحله یادگیری اموزش دادن و انتقال اون به افراد دیگه هست
ولی چالش های زیادی هم ایجاد کرده به عنوان مثال محدودیت در تعداد کلمات ارسالی داخل پیام !
من وقتی یک موضوعی خلاصه میکنم و میخوام قرار بدم اونقدر زیاد میشه که مجبور میشم حداقل 60 درصد مطالب و مثال هارو حذف کنم!
و به نظرم این موضوع اصلا جالب نیست.
اگر بتونیم فرمتی ایجاد کنیم که هم مطالب انتقال داده بشه و هم مشکلات پیرامونش حل بشه فوق العاده هست.
اتفاقا این موضوع من رو خیلی با کتاب دوست کرده بود چون یکجورایی تکلیف خودم میدونستم که مطالب رو ارسال کنم.
در هر صورت ممنون بابت این تلنگر ها حتما باهم دیگه ادامه میدیم
موفق پیروز و سربلند باشید.
ممکن است شما مسئول زمین خوردن خود نباشید اما مسئول از جا بلندشدن خود هستید.×آنتونی رابینز×
سلام وقتتون بخیر هر سه دوست عزیز و گل
امیدوارم عالی باشید
خیلی هم عالی
بنده هم موافقم، هرفرمتی رو که نظر جمع تایید کنند رو شروع کنیم @sara.sat @zaraa @Sahar69830 @Ali_FX
باتشکر
سلام و عرض ادب خدمت دوستان
بنده در خدمتم
هم درمورد خلاصه نویسی کتاب
هم در مورد تغییر باور ها یا هرچیزی
یه موضوع که برای من مفیدتر واقع شده بود نسبت به خوندن کتاب ها " تغییر باورها" بود
من با تغییر باورها تونستم همه چیز رو از دید تازه ای ببینم.
حتی نگرش من در مورد کتاب هایی ک گوش میدم هم نسبت به قبل متفاوت تر شدن
نمیخوام بگم عالی شدم ولی نسبت به چندماه قبلم خیلی بهتر شدم
من توی دمو اکانتی رو چندین برابر میکردم و بعد اکانت از دست میرفت و تکرار این موضوع برای من خیلی سخت بود و چندماهی از اموزش ها دور موندم تا ذهنمو بازسازی کنم و بتونم چارت رو دوباره باز کنم
طوری شده بود ک اصلا سمت کامپیوتر نمیومدم و احساس بدی داشتم وقتی کامپیوتر رو روشن میکردم که کارهای دیگمو باهاش انجام میدادم.
که خوب یکسری تغییر باورها و دید به من کمک کرد و تونستم برگردم
که اون هم کتاب های خوبی در این رابطه هستن
کتاب 4اثر کتاب راهنمای درون و کتاب های اثر استر هیکس
که اگه خلاصه ی هرکتاب رو توی 1 جمله بخوام بگم این میشه
4اثر ایمان و توکل به خدا وسپاسگزاری
راهنمای درون داشتن احساس خوب
که باز هم هر دویک معنی میتونن بدن
مثلا کار مهمی داریم و توی یک روز بارونی درحال رانندگی هستیم و درست روز قبلش زاپاس ماشین رو برداشتیم به دلایلی(در صورتی ک زاپاس سالها بدون استفاده توی ماشین بوده و ما به مشکلی برنخوردیم)
و ما توی جاده پنچر میکنیم و همش به خودمون یا خدا غر میزنیم (احساس بد) (ناشکری) و مدام میگیم اه حالا همین امروز ک من زاپاس رو برداشتم باید پنچر میشد؟ همین امروز که من کار مهمی داشتم؟؟ همین امروز که بارون از زمین و زمان داره میباره؟؟
چرا این اتفاق باید الان بیافته؟ چرا ؟ چرا؟ چرا؟؟ چون احساس بدی داشتیم اتفاقات بدتر هم برامون پشت سرهم میوفتن و این روند تا آخر روز ادامه پیدا میکنه. میخوایم تاکسی بگیریم گیر نمیاد زنگ میزنیم جرثقیل وقت ندارن یاهرچیزی یا دیر میاد و از این نوع اتفاق ها و ما به اون کارمون نمی رسیم.
(احساس خوب و شکرگزاری) ماشین پنچر شده: خداروشکر حتما جلوتر میخواستم تصادف کنم ، چقدر جالب برعکس دیروز زاپاس رو برداشتم اگه قرار به اتفاق بدتر بود و زاپاس رو جا نمی زاشتم الان عوض کرده بودم و دوباره به اون تصادف میرسیدم. و چقدر زیبا میتونم مدتی زیر بارون و رحمت خدا منتظر ماشین بمونم....
اتفاقی که خدا درست میکنه و میتونه بیوفته یکدفعه یک یدک کش میبینین که داره مسیر خودشو میره و نگهش میدارین و ماشین رو اوکی میکنین، ماشین (تاکسی) هم بلافاصله بعدش براتون پیدا میشه که به سمت مقصدتون برین و اتفاق جالب تر ، اون راننده یا مسافر دیگه ای که توی ماشین هست هم به اون کار مهمی که داشتین مربوط میشه و کارهاتون زودتر و بهتر از اونکه خودتون با ماشینتون میخواستین برین براتون رقم میخوره و پیش میره.
واتفاقی از این جنس چند روز پیش برای اقواممون افتاد و من دیدم و وااااقعا هنوز توی شوک هستم ک چقدر میشه باتوکل و سپاسگزاری کارها بهتر و سریعتر از روال عادی انجام بشن
اول کل داستان رو نوشتم و بعد چون خیلی طولانی بود پاک کردم گفتم از حوصلتون خارجه
ولی بیشتر به این باور من اضافه شد که :
با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش و هرچه خواهی کن
شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند
ویرایش توسط Sahar69830 : 05-18-2022 در ساعت 13:09
مثل من و تو آفریده نشده و نمیشه، اثر انگشتمون مختص خودمونه... ما منحصر به فردیم
و این رو هم اضافه کنم وقتی باورها عوض میشن شرایط زندگی ماهم ناخودآگاه عوض میشه
و اتفاقاتی هم راستای باورهاتون براتون میافته
همه ی کتاب های موفقیت جهان رو میشه توی 1کتاب جمع کرد "قرآن"
که فقط به دلیل ترجه های اشتباه قران ما قرآن و خدارو اون چیزی که هست نمی بینیم و درک نمیکنیم. چون زبان عربی خیلی کامل تر هست و ترجمه به فارسی تامل بیشتری میخواد برای رسوندن مفهوم دقیق اون آیه
مثلا کلمه ی رحمن رحیم غفور وهاب و... همگی در زبان فارسی بخشنده ترجمه میشه درصورتی ک هرکدام مجزا هست
یا مثلا کلمه برف در واژه فارسی یکی هست و ما فقط میگیم برف باریده
ولی در زبان اسکیمویی بیش از صدها واژه هست که معنی برف رو میدن و برای ترجمه ی صحیح اون باید یک جمله گفت
آکیلوک (aqilokoq) برای بارش خفیف برف و پیگنارتوک (piegnartoq) برای برفی که برای سورتمه رانی خوب است.
“پیوکک” pukak که به معنای برف پودری و درخشان شبیه نمک است. و........
کتاب .................................................. .................................. قرآنبیندیشید و ثروتمند شوید ...............1ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است
بخواهید تا به شما داده شود.........................یه های زیادی در مورد دعا کردن یا درخواست و اجابت اون هست
شکرگزاری ......................بینهایت ک قرآن هم با سوره حمد شروع شده آیه ی 7، سوره ی ابراهیم و ...
راهنمای درون .................................................. ...أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
آگاه باشید دوستان خدا، نه ترسی دارند و نه غمگین می*شوند(نداشتن احساس بد= نداشتن غم و ترس)
بنویسید تا اتفاق بیافتد......... ................................سوگند به قلم، و آنچه را با قلم مينويسند وحتی سوره قلم داریم و حمد و...
و....
و یه مثال دیگه ک پسرم از مدرسه اومد و کلیک کرد کامل این آیه ی توی کتابش رو براش توی قرآن پیدا کنم
و اون آیه ی 114 سوره طه بود و دقیقا همون چیزی بود که من میخواستم
پس بلند مرتبه است و بزرگوار خدایی که به حق و راستی پادشاه ملک وجود است و تو (ای رسول) پیش از آنکه وحی قرآن تمام و کامل به تو رسد تعجیل در (تلاوت و تعلیم) آن مکن و دائم بگو: پروردگارا بر علم من بیفزا.
واین آیه خیلی چیزهارو به من فهموند و چندین ساعت فقط به آیه فکر میکردم که اولا خدا حتی به پیامبر برگزیده ی خودش قرآن رو همینجوری نازل نکرده و تا خودپیامبر درخواست نکرده خدا هم آیه هارو نازل نمی کرده و اگه جواب سوالی رو میخواسته باز هم باید به علمش افزوده بشه
و گفته تعجیل نکن :برداشت من در مورد سیر تکاملی این دنیا هست که هر چیزی رو اول باید بخوایم و بسیار بخوایم و برای رسیدن به اون خواسته هی نگیم خدایا زودباش این خونه رو این ماشین و ... رو به من بده خدا خودش به وقتش متناسب با درخواست و باورهای ما بهمون میده. اگه این خونه ای میخواستیم 1ساعت قبل از ما قولنامه شده مطمعنا خونه ای بزرگتر ,بهتر ,درمکان مناسب تر و قیمت مناسب تر رو میخواد بهمون بده در صورتی ک احساس خوب داشته باشیم و سپاس گزار باشیم و کارهارو به خودش بسپاریم.
همواره موفق و ثروتمند باشید
ویرایش توسط Sahar69830 : 05-18-2022 در ساعت 14:20
مثل من و تو آفریده نشده و نمیشه، اثر انگشتمون مختص خودمونه... ما منحصر به فردیم
فوق العادست پستتون
ممنونم از شما
خدا - قدرت درون - انرژی - خواستن - تفکر - خلق کردن - شادی و آزادی و بینیازی
ما ذهن نیستیم بلکه ذهن داریم
ما بدن نیستیم بلکه بدن داریم
ما یک آگاهی هستیم که میتوانیم به ذهن و بدن آگاه باشیم
با سلام وتشکر از متن اول و دومتون
اما من سوالی دارم ، اگر فردی مثل من که خب اعتقاد چندانی به شکر گذاری وکمک خالق ندارم اما میدونم بالاخره کسی یا چیزی جهان رو آفریده ، ومیگم هست اما خب کمک چندانی نمیکنه چون همه چیز رو قانونمند خلق کرده
سوال اصلی اینه اگر کسی مثل من به جای توکل به خدا به خودش و اعمال خودش اعتماد کنه و یا به جای شکر گذاری بگه مثل تمام مشکلات دیگ اینم حل میشه تفاوت چندانی از نظر شما یا دوستان داره؟
FORTIS FORTUNA ADIUVAT
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
