صفحه 11 از 56 نخستنخست ... 91011121321 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 101 به 110 از 552

موضوع: مطالعه.نظرات و خلاصه برداری کتاب

  1. #101

    sara.sat آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    نوشته ها
    840
    تشکر
    8,492
    7,936 بار در 858 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 161 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    سلام به همه دوستان کتاب دوست
    امیدوارم حالتون خوب باشه
    میخاستم منم نظرم رو بگم شاید بنظرتون خوب باشه . امیدوارم دیر نشده باشه واسه گفتن نظرم.(چقدر نظر نظر کردم)

    من به شخصه کتاب سایکوسیبرنتیک رو شاید بیش از 10 بار تا الان خوندم. همه جاهای خیلی خیلی خوبش رو هایلایت کردم(میگم خیلی خیلی خوب چون همه کتاب خوب هست و بعضی جاها واقعا عالی)
    اینکه بخاهیم کل کتاب رو در یک پست بگنجونیم از دید من پست بسیار طولانی میشه و از حوصله جمع خارج
    اینکه بخاهیم هر فصل جداگانه باشه بنطرم بازم خیلی کند هست و چندان مفید نیست
    حالا چکنیم؟؟
    از دید من 2 کار میشه کرد
    1 هر فصل رو یه تعداد مثلا دو یا سه نفر از دوستان کامل مطالغه کنن و خلاصه مفیدشو با بقیه به اشتراک بزارن (البته که همه کل کتاب رو میخونن ولی مثلا من موظف میشم که فصل خاصی رو بهتر و بیشتر مطالغه کنم تا بتونم با دوستان به اشتراک بزارم)
    2- مثلا اگر 1 ماه برای یک کتاب زمان گذاشته میشه بیایم اون کتاب رو تقسیم به 4 کنیم و به هر هفته چند فصل میفته که اون فصل ها توسط اعضا خونده میشه و نظرات به اشتراک گذاشته میشه (اعضا جدید هم میتونن نظرشون رودر مورد فصل مورد بررسی هفته به اشتراک بزارن)

    این نظرمن بود و در نظر سنجی هم شرکت کردم
    من هم مثل همه اعضا تابع نظر جمع هستم
    ای تو در کشتی تن، رفته به خواب
    آب را دیدی... نگر در آب، آب

    آب را آبی است کو می راندش
    روح را روحی است و می خواندش

  2. 11 کاربر برای این پست سودمند از sara.sat عزیز تشکر کرده اند:


  3. #102

    Soroosham آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    نوشته ها
    2,325
    تشکر
    11,587
    26,685 بار در 2,362 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1279 پست
    برچسب زده شده
    در 7 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara.sat نمایش پست ها
    سلام به همه دوستان کتاب دوست
    امیدوارم حالتون خوب باشه
    میخاستم منم نظرم رو بگم شاید بنظرتون خوب باشه . امیدوارم دیر نشده باشه واسه گفتن نظرم.(چقدر نظر نظر کردم)

    من به شخصه کتاب سایکوسیبرنتیک رو شاید بیش از 10 بار تا الان خوندم. همه جاهای خیلی خیلی خوبش رو هایلایت کردم(میگم خیلی خیلی خوب چون همه کتاب خوب هست و بعضی جاها واقعا عالی)
    اینکه بخاهیم کل کتاب رو در یک پست بگنجونیم از دید من پست بسیار طولانی میشه و از حوصله جمع خارج
    اینکه بخاهیم هر فصل جداگانه باشه بنطرم بازم خیلی کند هست و چندان مفید نیست
    حالا چکنیم؟؟
    از دید من 2 کار میشه کرد
    1 هر فصل رو یه تعداد مثلا دو یا سه نفر از دوستان کامل مطالغه کنن و خلاصه مفیدشو با بقیه به اشتراک بزارن (البته که همه کل کتاب رو میخونن ولی مثلا من موظف میشم که فصل خاصی رو بهتر و بیشتر مطالغه کنم تا بتونم با دوستان به اشتراک بزارم)
    2- مثلا اگر 1 ماه برای یک کتاب زمان گذاشته میشه بیایم اون کتاب رو تقسیم به 4 کنیم و به هر هفته چند فصل میفته که اون فصل ها توسط اعضا خونده میشه و نظرات به اشتراک گذاشته میشه (اعضا جدید هم میتونن نظرشون رودر مورد فصل مورد بررسی هفته به اشتراک بزارن)

    این نظرمن بود و در نظر سنجی هم شرکت کردم
    من هم مثل همه اعضا تابع نظر جمع هستم
    سلام سرکار خانم سارا
    امیدوارم حالتون عالی باشه
    ممنونم برای نظر عالیتون.
    یک مشکلی که داره این هست که اینجوری همه کتاب و کامل نمیخونن و به خلاصه ها بسنده میکنن.

    شاد و پر از انرژی های مثبت باشید
    I have my Own Dream, I have my Own Goal, I'm LIVING it

  4. 11 کاربر برای این پست سودمند از Soroosham عزیز تشکر کرده اند:


  5. #103

    Soroosham آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    نوشته ها
    2,325
    تشکر
    11,587
    26,685 بار در 2,362 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 1279 پست
    برچسب زده شده
    در 7 تاپیک

    نتیجه نحوه مطالعه کتاب

    نقل قول نوشته اصلی توسط Soroosham نمایش پست ها
    فردا صبح برای نتیجه بهتر نتایج ارسال میشه.
    سلام دوستان عزیز
    امیدوارم حالتون عالی باشه
    نتایج بازهم برابر شد.
    ۱۴ نفر در نظرسنجی شرکت داشتن.


    به شخص به نظرم خیلی داریم الکی پیچیده میکنیم همه چیو
    زروند کلی مشخص هست و لازم نیست بخوایم اینقدر گیج بشیم. هدف اصلی تو اسم تاپیک هست. پس همون و دنبال بکنیم. لازم نیست به نظرم خیلی بخوایم توش حساسیت اضافی به خرج بدیم.
    هرکسی خودش و بهتر میشناسه و میتونه تصمیم بهتری برای خودش بگیره. اصول مشخصه دیگه

    من به نظرم هر دو حالت خوبن. هردو هم کاربردهای خودشون دارن. هردو خوبی و بدی دارن. ولی چون هدف داریم به نظرم اغراق داریم میکنیم
    من رای خودمو عوض میکنم میارم روی حالت بررسی فصل به فصل. ولی بیاین ازینجا به بعد دیگه اینقدر پیچیدش نکنیم

    کتاب ۱۵ فصل هست و برای اینکه تو یک ماه جمع بشه میتونیم هفته اول ۴ فصل و ۳ هفته بعد ۳ فصل بخونیم و نظراتمون و اول هر هفته به اشتراک بزاریم.(هر ۱شنبه اشتراک گزاری نظرات) در آخرین هفته جمع بندی کل کتاب هم بکنیم.
    برای فقط ۱ فصل خوندن یک کتاب برای هر هفته وقت خیلی زیادی هست و ۴ماه طول میکشه و پیوستگی مطالب از بین میره... اما در آخر همه این خلاصه ها باز خلاصه بشن و کل کتاب و خلاصشو بگیم به نظرم باگ این حالت و رفع میکنه. چون شما خلاصه یک فیلم و مثلا بخواید به یک نفر بگید نمیاید که سکانس به سکانس خلاصه کنین!خلاصه کلش و میگید. اگر هم همین حالت هم به نظرتون خوبه بازم ۱شنبه باشه که نه ترید داشته باشیم نه وبینار.
    اینجوری نه خیلی سرمون شلوغ میشه نه درگیر میشیم. بیشتر بخوایم بخونیم بیشتر درگیر میشیم. کمترم بخونیم که پیوستگی مطالب از بین میره.
    لطفا حمیدرضا جان ادیت بزنین تایم و تعداد فصلها برای هفته اول تا همین ۱شنبه. ممنونم ازت. لطفا مشخص هم کنین کدوم حالت که از همین امروز شروع کنیم. @John D. Rockefeller



    شاد و پر از انرژی های مثبت باشین دوستان
    ویرایش توسط Soroosham : 09-13-2021 در ساعت 08:56
    I have my Own Dream, I have my Own Goal, I'm LIVING it

  6. 10 کاربر برای این پست سودمند از Soroosham عزیز تشکر کرده اند:


  7. #104

    John D. Rockefeller آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    3,002
    تشکر
    105,919
    15,848 بار در 3,026 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 332 پست
    برچسب زده شده
    در 10 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara.sat نمایش پست ها
    سلام به همه دوستان کتاب دوست
    امیدوارم حالتون خوب باشه
    میخاستم منم نظرم رو بگم شاید بنظرتون خوب باشه . امیدوارم دیر نشده باشه واسه گفتن نظرم.(چقدر نظر نظر کردم)

    من به شخصه کتاب سایکوسیبرنتیک رو شاید بیش از 10 بار تا الان خوندم. همه جاهای خیلی خیلی خوبش رو هایلایت کردم(میگم خیلی خیلی خوب چون همه کتاب خوب هست و بعضی جاها واقعا عالی)
    اینکه بخاهیم کل کتاب رو در یک پست بگنجونیم از دید من پست بسیار طولانی میشه و از حوصله جمع خارج
    اینکه بخاهیم هر فصل جداگانه باشه بنطرم بازم خیلی کند هست و چندان مفید نیست
    حالا چکنیم؟؟
    از دید من 2 کار میشه کرد
    1 هر فصل رو یه تعداد مثلا دو یا سه نفر از دوستان کامل مطالغه کنن و خلاصه مفیدشو با بقیه به اشتراک بزارن (البته که همه کل کتاب رو میخونن ولی مثلا من موظف میشم که فصل خاصی رو بهتر و بیشتر مطالغه کنم تا بتونم با دوستان به اشتراک بزارم)
    2- مثلا اگر 1 ماه برای یک کتاب زمان گذاشته میشه بیایم اون کتاب رو تقسیم به 4 کنیم و به هر هفته چند فصل میفته که اون فصل ها توسط اعضا خونده میشه و نظرات به اشتراک گذاشته میشه (اعضا جدید هم میتونن نظرشون رودر مورد فصل مورد بررسی هفته به اشتراک بزارن)

    این نظرمن بود و در نظر سنجی هم شرکت کردم
    من هم مثل همه اعضا تابع نظر جمع هستم
    سلام سرکار خانوم سارا
    حالتون عالی باشه

    مشکل این دو حالتی رو که فرمودید
    بزرگترین مشکلش اینکه اگر من این فصل رو مطالعه کنم با توجه به نیاز هایی که داریم از اون فصل برداشت میکنم ولی اگر یه فرد دیگه اون فصل رو مطالعه کنه
    باتوجه به نیازهای خودش از اون فصل برداشت میکنه
    برداشتی که من از اینکه خودم بخونم پس خیلی بهتر و برام مفید تره

    اینجا با دیدگاه های دیگران هم مواجه میشیم تا برداشت های دیگران رو هم بخوینم و به جنبه های که این کتاب داشته پی ببریم.




    نقل قول نوشته اصلی توسط Soroosham نمایش پست ها
    سلام دوستان عزیز
    امیدوارم حالتون عالی باشه
    نتایج بازهم برابر شد.
    ۱۴ نفر در نظرسنجی شرکت داشتن.


    به شخص به نظرم خیلی داریم الکی پیچیده میکنیم همه چیو
    زروند کلی مشخص هست و لازم نیست بخوایم اینقدر گیج بشیم. هدف اصلی تو اسم تاپیک هست. پس همون و دنبال بکنیم. لازم نیست به نظرم خیلی بخوایم توش حساسیت اضافی به خرج بدیم.
    هرکسی خودش و بهتر میشناسه و میتونه تصمیم بهتری برای خودش بگیره. اصول مشخصه دیگه

    من به نظرم هر دو حالت خوبن. هردو هم کاربردهای خودشون دارن. هردو خوبی و بدی دارن. ولی چون هدف داریم به نظرم اغراق داریم میکنیم
    من رای خودمو عوض میکنم میارم روی حالت بررسی فصل به فصل. ولی بیاین ازینجا به بعد دیگه اینقدر پیچیدش نکنیم

    کتاب ۱۵ فصل هست و برای اینکه تو یک ماه جمع بشه میتونیم هفته اول ۴ فصل و ۳ هفته بعد ۳ فصل بخونیم و نظراتمون و اول هر هفته به اشتراک بزاریم.(هر ۱شنبه اشتراک گزاری نظرات) در آخرین هفته جمع بندی کل کتاب هم بکنیم.
    برای فقط ۱ فصل خوندن یک کتاب برای هر هفته وقت خیلی زیادی هست و ۴ماه طول میکشه و پیوستگی مطالب از بین میره... اما در آخر همه این خلاصه ها باز خلاصه بشن و کل کتاب و خلاصشو بگیم به نظرم باگ این حالت و رفع میکنه. چون شما خلاصه یک فیلم و مثلا بخواید به یک نفر بگید نمیاید که سکانس به سکانس خلاصه کنین!خلاصه کلش و میگید. اگر هم همین حالت هم به نظرتون خوبه بازم ۱شنبه باشه که نه ترید داشته باشیم نه وبینار.
    اینجوری نه خیلی سرمون شلوغ میشه نه درگیر میشیم. بیشتر بخوایم بخونیم بیشتر درگیر میشیم. کمترم بخونیم که پیوستگی مطالب از بین میره.
    لطفا حمیدرضا جان ادیت بزنین تایم و تعداد فصلها برای هفته اول تا همین ۱شنبه. ممنونم ازت. لطفا مشخص هم کنین کدوم حالت که از همین امروز شروع کنیم. @John D. Rockefeller



    شاد و پر از انرژی های مثبت باشین دوستان

    سلام اقا سروش عزیز
    حالتون عالی باشه

    بازم مساوی شد که
    تشکر از زحماتی که کشیدید
    ولی با اجازه شما و دوستان من فرمت رو فصل به فصل گذاشتم
    ( در پست هم ذکر کردم که اگر بیهوده بود در کتاب بعدی حذف میشه این فرمت )

    پست رو هم اپدیت کردم .

    موفق باشید.

    آن شب خوش را به سادگی نپذیر پیری را نابود و در انتهای روز طغیان کن ، طغیان کن علیه مرگ روشنایی ، اگرچه خردمندان در نهایت تاریکی را حقیقت میدانند ، زیرا که کلامشان به نبود روشنایی انجامیده ، اما آنها آن شب خوش را به سادگی نپذیرفته اند ، طغیان کن ، طغیان کن علیه مرگ روشنایی

  8. 9 کاربر برای این پست سودمند از John D. Rockefeller عزیز تشکر کرده اند:


  9. #105

    sara.sat آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    نوشته ها
    840
    تشکر
    8,492
    7,936 بار در 858 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 161 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط John D. Rockefeller نمایش پست ها
    فایل پیوست 165592

    کتاب : سایکوسایبرنتیک ( Psycho Cybernetics )
    نویسنده : دکتر ماکسول مالتز ( Maxwell Maltz )


    موضوع : موفقیت
    تعداد صفحات : میانگین از 250 الی 300


    مدت زمان مطالعه : یک ماه
    از 20 شهریور 1400 تا 16 مهر 1400
    ( اگر زمان بیشتری نیاز شد ، زمان تغییر میکند )

    نظر استاد امینو در مورد کتاب : @amino
    تجربیات دوستان : ( در اخر اپدیت میشود )



    قوانین تاپیک : کلیک کنید
    کتاب های خوانده شده : اثر مرکب + تجربیات دوستان

    کتاب های پیشنهادی برای هفته های آینده با توجه به ارای گذشته :
    نیروی حال اثر اکهارت تول ۱۱ رای
    تکرار دوباره کتاب اثر مرکب اثر دارن هاردی ۵ رای
    کتاب قدرت عادت اثر چارلز دوهیک و بیاندیشید و ثروتمند شوید اثر ناپلئون هيل هردو ۴ رای
    کتاب ایین دوست یابی اثر دیل کارنگی
    کتاب انگشتان ثروت ساز اثر مارگارت.ام.لینچ



    نحوه مطالعه این کتاب :

    با توجه به اینکه نظرسنجی ها برابر شده 7-7
    این کتاب رو به صورت فصل به فصل مطللعه میکنیم و نظراتمون رو قرار میدیم
    برای مثال :
    فصل یک : تصور از خود
    نکات :
    نظرم راجب این فصل :
    تجربه ای که من از این کتاب داشتم :
    سوالاتم :
    نتیجه :
    در اخر هم یک جمع بندی نهایی خواهییم داشت.


    اگر این فرمت فقط باعث شلوغی و بیهودگی شد
    در کتاب بعدی حذف میشه
    کتاب 15 فصل داره برای اینکه زمان کم نیاد میتونیم به صورت 4-4-4-3 مطلاعه کرد ولی اگر ببینیم خیلی فشرده و زمان کم هست ، زمان رو بیشتر میکنیم



    سلام
    ممنونم از زحمتی که میکشید
    به نظرم برای هر فصل بیایم خلاصه و برداشت خودمون رو بگیم و در پایان طبق فرمت شما یک پست بزاریم و کل کتاب رو خلاصه کنیم


    در نهایت من میخام در ابتدا از پیشگفتار و مقدمه شروع کنم

    به نام خدا
    مقدمه
    اصل موضوع کتاب در رابطه با سلامت روان هست. اینکه اگر با شناخت کامل عادتهای غلطمون، اونها را تبدیل به عادات خوب کنیم میتونیم تاثیرات مطلبوش رو روی رابطه با خودمان، با کار و اطرافیانمان ببینیم
    وقتی تصویر ذهنی سالمی در خود ایجادکنیم میتوانیم آرامش را و سلامت را در درون خود پیدا کنیم. مصداق شعر حافظ که میفرمایند :" سالها دل طلب جام جم از ما میکرد وانچه خود داشت (دقت شود که میفرمایند آنچه خود داشت) ر بیگانه تمنا میکرد"
    پس ما برای رسیدن به همه خاسته هامون به چیزی یا کسی غیر از خودمان نیاز نداریم.
    نطر شخصی من : خداوند متعال در قران میفرمایند: الیس الله بکاف عبده ، یعنی بدان که من برای بنده ام کافی ام. و همین

    در پیشگفتار گفته شده که با مطالعه این کتاب و انجام تمرین های ساده اش میتونید زندگی خود را تغییر بدید
    کتاب از زبان پزشک جراح پلاستیکی است که برای بهبود هر چه بهتر بیمارانش تلاش میکنه و به نتایجی در علم نوپای سیبرنتیک که حاصل تلاش فیزیکدانان و ریاضی دانان هست؛ رسیده و میگه که روانشاسان در این زمینه جواب درستی نداشته اند در صورتیکه سیبرنتیک تحولی در روانشاسی ایجاد کرده و ایشون اعتبار مجدد حکمت الاهی را در علم دیده
    در این کتاب با چگونگی استفاده از این دانش آشنا میشیم و میفهمیم که تصویر ذهنی مایه اصلی شخصیت و رفتار و حدود فضایل انسان را تعیین میکنه و نشان میده که چه کاری از ما ساخته اس و چه کاری ساخته نیست!!!!
    رمز کار در تجربه کردن است . تعییر تصویر ذهنی تنها از طریق عمل و تجربه حاصل میشه. میزان اعتمادبنفس یا بی تکلیفی امروز ما حاصل تجربه ای است که کرده ایم،حاصل یادگیری اندیشمندانه نیست!
    کشفیات علمی در زمینه روانشانسی بالینی به ما این امکارن را داده که از تجربه کردن به عنوان یک روش مستقیم و کنترل شده برای تغییر استفاده کنیم که تجربه حقیقی و واقعی ممکنه معلم بسیار بسیار سخت گیر و بی رحمی باشه و بخاد پوستمون رو بکنه
    این کتاب را باید تجربه کرد. ببببباید تجربه کرد.تنها برای خواندن نیست وقتی تجربه میکنید تغییرات سلولی جدید و انگاره های عصبی در بخش خاکستری مغز شما بوجودمیاد. چنانچه میخاهید حداکثر استفاده را از این کتاب ببرید از تمریناتش غافل نشید و بصورت منظم انجام بدید و پس از 21 روز قضاوت کنید که در چه سطحی از موفقیت موردنظرتون هستید.


    فصل اول

    این فصل در رابطه با تصویر ذهنی و چگونگی تغییر تصویر صحبت میکنه . اینکه تصویز ذهنی مهمترین کشف روانشانسی در قرن حاضر هست.
    هرکدام از ما از گذشته و از کودکی هامون زا شکست و ناکامی ها و از پیروزیها و موفقیت هامون در تمام مراحل زندگی یکسری تجربیاتی داریم که باعث شده در ذهن خود یک خویش (یا تصویری از خویش) بسازیم و هروقت باوری در ما شکل میگیره وارد این تصویر میشه.
    همه اعمال واحساسات و رفتار و حتی تواناییهامون بر اساس همین تصویر ذهنی که خودمان برای خودمان ساخته ایم (بصورت آگاهانه یا ناآگاه) حالت میگیره. و نکته بسیار مهم اینه که مبتونیم این تصویر ذهنی رو تغییر بدیم
    وبرای این تغییر نه کسی بیش از اندازه کم سن و سال هست نه کسی بیش از اندازه پیر یا از کار افتاده.
    باید بدونیم که بدون تغییر تصویر ذهنی ،تفکر مثبت هیچ کاربردی نداره
    یعنی اگر میشنوید یا خودتون به این نتیجه رسیدید که قانون جذب فایده نداره؛ عمل نمیکنه! در واقع بخاطر اینه که تصویر درستی از خود نداریم. وقتی تصویر از خویش تغییر کنه و تصویر مناسب جایگزین بشه تغییرات خیلی ساده و بدون ناراحتی ایجاد میشن. مثالهای زیادی در این رابطه داخل کتاب گفته شده که میتونید مطالغه بفرمایید
    از وقتی یک جراح پلاستیک میفهمه که با تغییر در ظاهر فرد میتونه تصویر ذهنی شخص رو تغییر بده متوجه میشه که بعضی زخم ها با جراجی روی روان شخص هم تاثیر مطلوب میزاره اما گاهی پیش میاد که بعضی از زخم ها غرور افرین هستن و بودنشون به شخص احساس غرور میده و نباید جراحی بشه یا گاهی پیش میاد که برخی انسان ها توهم زشتی دارن از چهرشون و حتی با جراحی هم اون تصویر مخرب درست نمیشه
    و به این نتیجه میرسه که تصویر ذهنی مخرج مشترک و تعیین کننده تمام نمونه های ناکامی و موفقیت هست. همونطور که در رابطه با برنامه ریزی برای زندگی بهتر و نگرش جدید علم به ذهن نیمه هوشیار سخن میگه و در فصل های بعد خواهیم دید که روشی را معرفی میکنه که شامل ایجاد تصویر ذهنی خلاق - تجربه کردن خلاق - و ایجاد انگارهای جدید واکنش خودکار به کمک عمل کردن action out و وانمودسازی action asif است



    غذرخاهی میکنم طولانی شد. چندین بار خلاصه کردم ولی واقعا نتونستم بیش از این خلاصه اش کنم
    توی وبینار اول یا دوم درست خاطرم نیست، استاد در رابطه با همین مسایل صحبت هایی فرمودن که بسیار تکمیل کننده و مفید هست
    روز خوش
    ویرایش توسط sara.sat : 09-14-2021 در ساعت 06:49
    ای تو در کشتی تن، رفته به خواب
    آب را دیدی... نگر در آب، آب

    آب را آبی است کو می راندش
    روح را روحی است و می خواندش

  10. 16 کاربر برای این پست سودمند از sara.sat عزیز تشکر کرده اند:


  11. #106

    Mr. & Mrs. hatami آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    طهران
    نوشته ها
    1,096
    تشکر
    6,959
    14,812 بار در 1,158 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 34 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara.sat نمایش پست ها
    سلام
    ممنونم از زحمتی که میکشید
    به نظرم برای هر فصل بیایم خلاصه و برداشت خودمون رو بگیم و در پایان طبق فرمت شما یک پست بزاریم و کل کتاب رو خلاصه کنیم


    در نهایت من میخام در ابتدا از پیشگفتار و مقدمه شروع کنم


    به نام خدا
    مقدمه
    اصل موضوع کتاب در رابطه با سلامت روان هست. اینکه اگر با شناخت کامل عادتهای غلطمون، اونها را تبدیل به عادات خوب کنیم میتونیم تاثیرات مطلبوش رو روی رابطه با خودمان، با کار و اطرافیانمان ببینیم
    وقتی تصویر ذهنی سالمی در خود ایجادکنیم میتوانیم آرامش را و سلامت را در درون خود پیدا کنیم. مصداق شعر حافظ که میفرمایند :" سالها دل طلب جام جم از ما میکرد وانچه خود داشت (دقت شود که میفرمایند آنچه خود داشت) ر بیگانه تمنا میکرد"
    پس ما برای رسیدن به همه خاسته هامون به چیزی یا کسی غیر از خودمان نیاز نداریم.
    نطر شخصی من : خداوند متعال در قران میفرمایند: الیس الله بکاف عبده ، یعنی بدان که من برای بنده ام کافی ام. و همین

    در پیشگفتار گفته شده که با مطالعه این کتاب و انجام تمرین های ساده اش میتونید زندگی خود را تغییر بدید
    کتاب از زبان پزشک جراح پلاستیکی است که برای بهبود هر چه بهتر بیمارانش تلاش میکنه و به نتایجی در علم نوپای سیبرنتیک که حاصل تلاش فیزیکدانان و ریاضی دانان هست؛ رسیده و میگه که روانشاسان در این زمینه جواب درستی نداشته اند در صورتیکه سیبرنتیک تحولی در روانشاسی ایجاد کرده و ایشون اعتبار مجدد حکمت الاهی را در علم دیده
    در این کتاب با چگونگی استفاده از این دانش آشنا میشیم و میفهمیم که تصویر ذهنی مایه اصلی شخصیت و رفتار و حدود فضایل انسان را تعیین میکنه و نشان میده که چه کاری از ما ساخته اس و چه کاری ساخته نیست!!!!
    رمز کار در تجربه کردن است . تعییر تصویر ذهنی تنها از طریق عمل و تجربه حاصل میشه. میزان اعتمادبنفس یا بی تکلیفی امروز ما حاصل تجربه ای است که کرده ایم،حاصل یادگیری اندیشمندانه نیست!
    کشفیات علمی در زمینه روانشانسی بالینی به ما این امکارن را داده که از تجربه کردن به عنوان یک روش مستقیم و کنترل شده برای تغییر استفاده کنیم که تجربه حقیقی و واقعی ممکنه معلم بسیار بسیار سخت گیر و بی رحمی باشه و بخاد پوستمون رو بکنه
    این کتاب را باید تجربه کرد. ببببباید تجربه کرد.تنها برای خواندن نیست وقتی تجربه میکنید تغییرات سلولی جدید و انگاره های عصبی در بخش خاکستری مغز شما بوجودمیاد. چنانچه میخاهید حداکثر استفاده را از این کتاب ببرید از تمریناتش غافل نشید و بصورت منظم انجام بدید و پس از 21 روز قضاوت کنید که در چه سطحی از موفقیت موردنظرتون هستید.


    فصل اول

    این فصل در رابطه با تصویر ذهنی و چگونگی تغییر تصویر صحبت میکنه . اینکه تصویز ذهنی مهمترین کشف روانشانسی در قرن حاضر هست.
    هرکدام از ما از گذشته و از کودکی هامون زا شکست و ناکامی ها و از پیروزیها و موفقیت هامون در تمام مراحل زندگی یکسری تجربیاتی داریم که باعث شده در ذهن خود یک خویش (یا تصویری از خویش) بسازیم و هروقت باوری در ما شکل میگیره وارد این تصویر میشه.
    همه اعمال واحساسات و رفتار و حتی تواناییهامون بر اساس همین تصویر ذهنی که خودمان برای خودمان ساخته ایم (بصورت آگاهانه یا ناآگاه) حالت میگیره. و نکته بسیار مهم اینه که مبتونیم این تصویر ذهنی رو تغییر بدیم
    وبرای این تغییر نه کسی بیش از اندازه کم سن و سال هست نه کسی بیش از اندازه پیر یا از کار افتاده.
    باید بدونیم که بدون تغییر تصویر ذهنی ،تفکر مثبت هیچ کاربردی نداره
    یعنی اگر میشنوید یا خودتون به این نتیجه رسیدید که قانون جذب فایده نداره؛ عمل نمیکنه! در واقع بخاطر اینه که تصویر درستی از خود نداریم. وقتی تصویر از خویش تغییر کنه و تصویر مناسب جایگزین بشه تغییرات خیلی ساده و بدون ناراحتی ایجاد میشن. مثالهای زیادی در این رابطه داخل کتاب گفته شده که میتونید مطالغه بفرمایید
    از وقتی یک جراح پلاستیک میفهمه که با تغییر در ظاهر فرد میتونه تصویر ذهنی شخص رو تغییر بده متوجه میشه که بعضی زخم ها با جراجی روی روان شخص هم تاثیر مطلوب میزاره اما گاهی پیش میاد که بعضی از زخم ها غرور افرین هستن و بودنشون به شخص احساس غرور میده و نباید جراحی بشه یا گاهی پیش میاد که برخی انسان ها توهم زشتی دارن از چهرشون و حتی با جراحی هم اون تصویر مخرب درست نمیشه
    و به این نتیجه میرسه که تصویر ذهنی مخرج مشترک و تعیین کننده تمام نمونه های ناکامی و موفقیت هست. همونطور که در رابطه با برنامه ریزی برای زندگی بهتر و نگرش جدید علم به ذهن نیمه هوشیار سخن میگه و در فصل های بعد خواهیم دید که روشی را معرفی میکنه که شامل ایجاد تصویر ذهنی خلاق - تجربه کردن خلاق - و ایجاد انگارهای جدید واکنش خودکار به کمک عمل کردن action out و وانمودسازی action asif است



    غذرخاهی میکنم طولانی شد. چندین بار خلاصه کردم ولی واقعا نتونستم بیش از این خلاصه اش کنم
    توی وبینار اول یا دوم درست خاطرم نیست، استاد در رابطه با همین مسایل صحبت هایی فرمودن که بسیار تکمیل کننده و مفید هست
    روز خوش
    عرض ادب واحترام

    اول تشکر میکنم و دوم هم اینکه چقدر فصل به فصل جلو رفت خوب هست و میتونه خیلی مفید واقع بشه.از همه دوستان هم که در این راستا تلاش کردن قدردانی میکنم.
    اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
    موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)

    در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)

    و خداوند امینو را آفرید...


  12. 9 کاربر برای این پست سودمند از Mr. & Mrs. hatami عزیز تشکر کرده اند:


  13. #107

    Mr. & Mrs. hatami آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    محل سکونت
    طهران
    نوشته ها
    1,096
    تشکر
    6,959
    14,812 بار در 1,158 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 34 پست
    برچسب زده شده
    در 1 تاپیک
    عرض ادب و احترام
    کتاب سایکوسایبرنتیک (فصل اول)
    تصور از خود:کلید شما برای زندگی بدون مرز
    این فصل در مورد قدرت اصلی هر شخص صحبت میکنه. و اون چیزی نیست جز خود شخص که اگر بخواد میتونه خودش رو یک انسان معمولی و جزو اون 95 درصد بدونه و هر چقدر عوامل بیرونی بخوان این شخص رو نجات بدهند در نهایت موفق نخواهند شد.ما برای خود محدودیت های زیادی بوجود اوردیم ،توسط اطرافیان خانواده و... که از روز تولد شروع میشه، مثل مذهب،اسم و وقتی کمی بزرگ تر میشیم چیزهای بزرگ تری به ما تحمیل میشه که اگر درست و کار امد باش میتونه باعث موفقعیت ما بشه، و اگر اشتباه باش میتونیم با ایجاد اعتماد به نفس و یک تصور خوب و واقع گرایانه از خود به موفقعیت برسیم.پس گام اول اینکه خودمون رو بشناسیم و شروع کنیم به ساختن خودی بهتر قوی تر دانا تر.
    و در مورد اینکه ما میتوانیم این کار رو انجام بدهیم(ایجاد تصور از خود)،اگر می توانید به خاطر بسپارید،نگران نباشید،یا بند کفش های تان را ببندید،میتوانید با سایکوسایبرنتیک نیز پیشرفت کنید.
    هدف کل روان درمانی ها ایجاد عزت نفس است، یعنی تصور بیمار ... تصور از خود شما مهم است پس تصور از خود خوبی تشکیل دهید.
    در مورد استعدادهای طبیعی یا ژنیتیک یک جمله ای جالب داره (تربیت ، و نه طبیعت مبنای موفقعیت است).
    ودر اخر نسخه ای خیلی خوبی برای خواننده داره و میگه هر تصوری که برای اینده خود در نظر دارید،دنبال افرادی باشید که تصور شما رو زندگی میکنند.

    با تشکر
    ویرایش توسط Mr. & Mrs. hatami : 09-17-2021 در ساعت 00:19
    اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
    موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)

    در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)

    و خداوند امینو را آفرید...


  14. 10 کاربر برای این پست سودمند از Mr. & Mrs. hatami عزیز تشکر کرده اند:


  15. #108

    sara.sat آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    نوشته ها
    840
    تشکر
    8,492
    7,936 بار در 858 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 161 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    سلام
    روز بخیر

    ادامه پست مربوط به کتاب سایکوسیبرنتیک
    خلاصه فصل 2

    در این فصل در رابطه با این هست که چگونه مکانیزم موفقیت را در خودمان پیدا کنیم. حقیقتی که به زمان نگارش کتاب گفته شده تا ده سال پیش دانشمندان اطلاعی از قصد و منظور و هدفمندی مغز و دستگاه عصبی انسان نداشتند و نمی دانستند که چگونه هدف مشخصی را دنبال میکند. و تمام اطلاعاتشون از علم در صورتی صحیح بود که سر انسان با پوشال و پنبه پر شده باشد
    اما وقتی تصمیم به ساخت مغز الکترونیک گرفتند ناگزیر بودن که اصول اولیه را کشف کنند واین سوال مطرح شد که عایا مغز انسان هم همانطور کار میکند؟؟؟
    به اعتقاد بسیاری از دانشمندان ؛ این بود که پروردگار جهان در آفرینش انسان او را مجهز به سرو مکانیسمی بسیار عالی تر و شگفت انگیز تر از هر مغز و سیستم هدایت کننده دیگری کرده.

    1- غریزه موفقیت چیست؟ نظام هدایت درون در شکل های ساده تر حیات به صورت غریزی وجود دارد و آنها نمیتوانند هدف های خود را تغیین کنید بهتر بگویم هدفهایشان از قبل تعیین شده. ولی در انسان بسیار عالی تر و پیچیده تر می باشد. انسان قوه تخیل دارد یعنی به عبارتی ما تنها مخلوق نیستیم؛ خالق هم هستیم. که در این زمینه متفکران بزرگی صحبت هایی کرده اند نظیر اینکه قوه تخیل انسان خداگونه است.

    2- چگونه کار میکند؟ شما ماشین نیستید ولی کشفیات علم سیبرنتیک می گوید که مغز و دستگاه عصبی انسان یک سیستم هدف جوی مکانیکی است. که خودبخود در جهت رسیدن به هدفهاش باعث ایجاد واکنش مناسب میشود

    3- شکل های متدواول سرو مکانیزم: دوحالت وجود دارد. یکی اینکه هدف مشخص است و درخواست رسیدن به هدف مدنظر میباشد و دوم اینکه یافتن خود هدف مطرح میشود (جایگاه هدف نامعلوم است) و اینکه اینکار چگونه بصورت خودکار در مغر ما انجام میگیرد به این شکل است که در مورد محدوده هدف اطلاعاتی داریم؛ در مسیر هدف حرکت کرده؛ اشتباهات اصلاح شده و اصلاحات صورت میگیرد؛ بعد از آن با فراموش کردن اشتباهات و به جا ماندن واکنش های صحیح عادت شکل میگیردو در نهایت در زمان و مکان مناسب ؛ به هدف مورد نظر میرسیم. در رابطه با توانایی رسیدن به هدف اینگونه ذکر میشود که "کارتان را بکنید، توانایی انجامش به دنبال آن می آید"

    به اعتقاد دانشمندان تا آینده ای قابل پیش بینی قابلیت خلق اپراتور وجود ندارد و تنها میتوانند کامپیوتر بسازند.
    یکی از بخش های مهم این فصل این قسمت هست که میگوید انسانها دارای مغر مشترک هستند (همان آگاهی کلی ) که میتونه بسیار خلاقانه عمل کنه. حقیقت این است که انسان دارای حافظه شخصی و همزمان دارای حافظه ای هست که دکتر راین اون رو به نام سای نامگذاری کرده که در حریان رسیدن به هدف مکانیزم خلاق شما هم به اطلاعات ذخیره شده در ذهن جهانی می افزاید.
    خالق همه مخلوقاتش را برای موفق شدن خلق کرده، هر انسانی به قدرتی بزرگتر از خود دسترسی دارد و بزرگ و کوچک هم مطرح نیست.
    ای تو در کشتی تن، رفته به خواب
    آب را دیدی... نگر در آب، آب

    آب را آبی است کو می راندش
    روح را روحی است و می خواندش

  16. 13 کاربر برای این پست سودمند از sara.sat عزیز تشکر کرده اند:


  17. #109

    sara.sat آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    نوشته ها
    840
    تشکر
    8,492
    7,936 بار در 858 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 161 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    فصل سوم

    این فصل در رابطه با قوه تخیل صحبت میکنه و اینکه نخستین راهنمای مکانیزم موفقیت هست

    قوه تخیل ما (وقتی در مورد موضوعی یا هدفی فکر میکنیم و یا خیالپردازی میکنیم) بسیار زیاد در زندگی ما تاثیر گزار هست. پس باید خیلی خیلی مراقب افکارمون باشیم. از جزیی ترین مسایل مثل احساسمون به چهره یا جسممون تا مسایل اساسی تر مثل اهداف و آرزوهامون. باید بدانیم که به چی داریم فکر میکنیم و چگونه ؟! چی توی تصوراتمون، توی خیالاتمون داره جولان میده؟ و این موضوع اونقدر جدی هست که اگر در کاری موفق هستیم یا شکست میخوریم مسببش اراده نیست؛ " خیال " است
    مغز و دستگاه عصبی انسان به شیوه ای ساخته شده که بطور کاملا خودکار و مناسب در مقابل مسایل و مشکلات محیط واکنش نشان میدهد. در کتاب هم مثالهای بسیار خوبی در این رابطه ذکر شده.
    عمل و احساس شما به شکل حقیفی اشیا کاری ندارد؛ بلکه از تصویری که از اون شی در ذهن ساخته شده اون شی رو میشناسه. خوب حالا که میدانیم اینطور است چرا در رابطه با خودمان از آن استفاده مطلوب نکنیم؟ چرا خودمان را موفق تصور نکنیم؟ اگر قبول کنیم که اعمال و احساسات و رفتار ما نتیجه تصویر ذهنی ماست؛نقش روانشناسی در تغییر شخصیت به وضوح مشخص میشود.اینکار به خاطر این هست که سیستم عصبی ما تفاوت بین تجربه خیالی و تجربه واقعی را تمیز نمی دهد. اگر تصور کنیم کاری را داریم به شکلی خاص انجام میدیم تقریبا مثل این است که آن کار را داریم در واقعیت انجام میدیم.
    تمرین ذهنی؛ تاکید میکنم تمرین ذهنی کمک موثری است. از آن غافل نشوید. این تمرین میتواند از شما یک قهرمان بسازد؛ میتواند فروشنده موفق بسازد، شغل بهتر برایتان بیابد؛ شما را نوازنده پیانو یا قهرمان گلف کند ویا هرچیزی که در ذهن شما تصویر میشود.
    جان کلام این است : برای انجام موفق عمل باید تصویر ذهنی واضح از آن داشته باشید؛ با جزییات بسیار. مردان و زنان موفق زیادی مدتهاست که تصویر ذهنی دارند و تمرین نمایشی انجام میدهند و به موفقیت دست پیدا میکنند. اینکار جادو نیست اما جادو میکند.
    علم سیبرنتیک پرده از نتایج شگفت انگیز تصویر ذهنی برداشته. ما ماشین نیستیم؛ راننده ماشین هستیم. و تنها در یک جهت میتوانیم حرکت کنیم. به سمت هدف موردنظرمان. به سمت موفقیت.
    به جای همه نگرانی ها و اضطراب ها و اشکالات و اشتباهات احتمالی کافی است تصور کنید ؛ با ذهنی مثبت.
    اینکار هرگز به معنی دست از تلاش برداشتن نیست، بلکه کوشش باید در جهت رسیدن به هدف باشد.
    به کمک این مکانیسم میتوانید بهترین "خویش" خود باشید.
    این تازه آغاز کار است. تصویر دهنی قویترین نیروی درون شماست. نباید خود را کم بپندارید. خود را ارزان به شکست نفروشید.
    حال چکونه راه درست را تشخیص بدهیم؟؟ اینجاست که روانشناس هم دست به سوی مذهب و خالق آفرینش دراز میکند که میداند مثل پدری دلسوز خاهان پیشرفت فرزندش هست و ما را برای شکست و ناکامی خلق نکرده. هرگز .
    اگر خود را زبون و شکست خورده میپندارید خود را از شر این تصویر خلاص کنید. این تصویر بدلی است.بدل را باید کنار گذاشت
    ما انسانهایی متکی به نفس و بشاش خلق شده ایم که وجودمان مملو از عشق و محبت و میل به خدمت است. بیایید بی ارزش بودن و ناکام بودن را دور بریزیم؛ ما به بدل اعتقاد نداریم.

    تمرین:
    امروزه شما همانی است که دیروز برای خود تصویر کرده اید. حال چنانجه میل به موفقیت یا هدف والاتری دارید باید تصویر جدید را جایگرین کنید.میپرسید چگونه؟ 30 دقیقه در روز در حالت راحتی بنشینید یا دراز بکشید ؛ هرچه راحت تر؛ بهتر. چشمانتان را ببندید و تخیل خود را به کار اندازید. جزییات را مدنظر داشته باشید
    نکته مهم : در این مدت 30 دقیقه باید خود را آنطور که میخاهید ببینید. ببینید که موفق هستید، که در مقابل حوادث واکنش مناسب انجام میدهید. دیروز مهم نیست؛ حال را دریابید. تا سیستم عصبی شما در زمان مناسب ، عمل شایسته را انجام دهد. به خودتان بگویید "حالا" ؛ در این مدت 30 دقیقه؛ میخاهم چنین باشم



    در پایین تمرین خاسته شده که چنانچه تجربه ای از مباحث فصل دارید ذکر کنید. میخام تجربه ای که داشتم را با شما به اشتراک بزارم
    جناب آقای راکفلر لطفا این قسمت را در پی دی اف کتاب ذکر نکنید؛ممنون میشم

    اینکه میخام بگم تنها نمونه بسیار بسیار کوچکی بود از واکنش اتوماتیک و غیر ارادی سیتسم عصبی من .چند شب پیش وقتی از سرکار به منزل برمیگشتم یه بنده خدایی کاری ناشایست در مورد من انجام داد و من بطور غیر ارادی (طوری که واقعا باعث تعجب اطرافیان حاضر در محل که هیچ، باعث تعجب فوق العاده خودم هم شد ) با پا ضربه محکمی بهش زدم که بیچاره پخش زمین شد و به سرعت از محل فرار کردم. این در حالی هست که من هرگز همچین آدمی نیستم که به این شکل عکس العمل شدید از خودم نشون بدم و اینکار کاملا غیرارادی و سریع انجام شد. باید بگم که من حدود 15 سال پیش توی یه بازه 4 ساله ورزش تکواندو انجام میدادم اما بعد از اون هرگز سراغش نرفتم و کلا گذاشته بودم کنار. اما در اون شب یکی از تکنیک های موردعلاقه ام که قدیم بسیار تمرین میکردم و شده بودم یکی از بهترینها توی زدن این نوع ضربه توی کلاسمون.و این ضربه به اون شکل باعث شد که اون بنده خدا زمین بخوره. امیدوارم زیاد صدمه ندیده باشه.

    عذزخاهی میکنم متنم طولانی شد
    ای تو در کشتی تن، رفته به خواب
    آب را دیدی... نگر در آب، آب

    آب را آبی است کو می راندش
    روح را روحی است و می خواندش

  18. 10 کاربر برای این پست سودمند از sara.sat عزیز تشکر کرده اند:


  19. #110

    sara.sat آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2020
    نوشته ها
    840
    تشکر
    8,492
    7,936 بار در 858 پست از ایشان تشکر شده است
    یاد شده
    در 161 پست
    برچسب زده شده
    در 2 تاپیک
    فصل 4
    این فصل در رابطه با دست برداشتن از باورهای غلط و جایگرین کرردن باورهای درست در ناخودآگاهمان است

    ابتدای فصل مثالهای متعددی از اشخاصی که تحت تاثیر حرفهای دیگران یا تصورات خود، باورهای غلط داشته و بعد متوجه شده و خود را تغییر داده اند، میگوید. اینکه هرکدام ازما تحت تاثیر عقاید دیگران یا عقایدی که برای خود تکرار کرده ایم و با تکرار به حقیقی بودنش صحه گذاشته ایم،هیپنوتیزم شده ایم.
    هیپنوتیزور هیچ قدرت ماورایی ندارد، در درون هرکدام از ما ؛ هرکسی که میخاهیم باشیم؛ نیرویی نهفته است که با آن میتوانید به خوشبختی و موفقیت برسید. نیرویی که در خاب هم تصورش را نمیتوانید بکنید که چقدر قوی است. کافی است برداشت هایی مثل من نمیتوانم؛ ارزش ندارم؛ استحقاق ندارم و سایر طرز تلقی های محدود کننده را کنار بگذارید.
    عقده حقارتی که 95 درصد مردم گرفتارش هستند در میلیونها نفر به قدری جدی است که آنها را از رسیدن به خوشبختی باز میدارد (کاش واقعا میشد کاری برایشان بکنیم)
    هیچ کس از شخص دیگری ضعیف تر نیست. نتیجه گیری ماست که ناشی از ارزیابی خود یا تجربیاتمان باعث این طرز فکر میشود. ما شاید در مهارتهای زیادی تبحر نداشته باشیم اما این نباید باعث شود که احساس حقارت کنیم. درست نیست فکر کنیم برای بروز و ابراز استعدادها و توانایی هامون نیاز به عذرخاهی یا احساس گناه هست.
    علت این احساس این است که به خود اجازه دادیم که خود را با فلانی و بهمانی مقایسه کنیم. هیچ استانداردی نیست که ما را شبیه به کسی دیگر کرده باشد. خداوند عالم عاشق تنوع و جورواجوریی است و هرکدام از ما را دارای شکل و اندام و روحیات منحصربفرد خلق کرده. باید بگوییم که کهتری و مهتری دو روی یک سکه اند، اما برای راه علاج باید به این نقطه برسیم که سکه هم بدلی است
    در رابطه با هریک از ما حقیقت این است که : پست تر نیستید، برتر نیستید، خیلی ساده - شما ، شما هستید. نیازی به رقابت ناسالم نیست چون هیچکس مثل شما نیست
    خداوند انسان را قالبی نیافریده. همه منحصر بفرد آفریده شده ایم همانطور که هر دانه برفش منحصر بفرد است.
    در راستای این باور باید آرامش جسمی داشته باشیم. چون باورهای ما درست یا غلط بدون فشار و بدون اعمال قدرت اراده ایجاد شده اند. بنابراین باید برای ایجاد باروهای جدید از فرایند مشابهی استفاده کنیم. استفاده عمدی یا به کار بستن نیروی اراده برای تغییر باورها نه تنها بیفایده است، بلکه اثر معکوس هم دارد.
    برای دستیابی به اهداف آرمانی باید عمد را کنار بگذارید. خلاصه مطلب اینکه دو عامل مهم در یادگیری یکی فکر کردن به هدف مورد نظر است و دیگری علاقه رسیدن به آن
    اگر بتوانید همه روزه مدتی جسم خود را در حالت آرامش قرار دهید به آرامش ذهنی و طرز تلقی آرام میرسید. در نتیجه مکانیزم خودکار خود را با آگاهی بهتر کنترل میکنید. آرامش جسمی عامل موثری است تا از شر برداشت ها و انگاره های منفی نجات پیدا کنیم.

    تمرین:
    30 دقیقه هر روز برای تصویر ذهنی مورد علاقه تان وقت بگذارید.
    باید در این 30 دقیقه با تمرین هایی که ذکر میشه آرامش به جسمتون بدید.
    1- تصورکنید پاها و کلا جسمتون از سنگ و سیمان هست و نمیتونید تکون بخورید. در تخت فرو رفتید و قدرت حرکت ندارید
    2- تصور کنید عروسک بزرگ خیمه شب بازی هستید ک دست و پاهاتون رو با نخ وصل کردند به هم و اکنون روی تخت افتاده اید و نمیتونید حرکتی اردادی از خود نشان دهید
    3- تصورکنید همه بدنتون پر از بادکنک باد شده اس.(بادکنک های رنگی رنگی) حال کف پاهاتون سوراخی ایجاد میشه و باد بادکنک پاها تموم میشه و پا مثل یه لاستیک بدون باد میشه. برای بقیه بدن هم همین تصور رو بکیند
    4- حال صحنه ای لذت بخش را تصور کنید با همه جزییاتش و خیالپردازی کنید. به تخیلاتتون اجازه بدید تا جایی که میخاهد بالا برود و پر و بال بگشاید

    با این تمرینات بصورت روزانه خاطرات روشن و روشن تر میشود و اثر یادگیری هم همزمان زیاد میشود. تصویر ذهنی و احساس جسمانی مستحکم میشود و در رسیدن به آرامش ورزیده تر میشوید

    شرح سرگذشت با توجه به مطالب فصل فراموش نشود


    ---------------------------------------------------------------------------------------------------
    خاطرم هست که جناب اقای ابی توی پست هایی در اوایل تاپیک روانشناسی سعی در شناساندن تکنیکی به ما داشتن که توسط اون به آرامش جسمی و بهره گیری از انوار طبیعی ابتدای و انتهای روز (موقع طلوع و غروب خورشید) داشته باشیم . از اون تکنیک ها هم میتونیم استفاده کنیم
    یا چنانچه اهل ورزش بسیار عالی یوگا باشید. تکنیکی هست به نام شاواسانا و یوگانیدرا که بسیار به هم شبیه هستن از لحاظ مراحل انجام و در توی این تکنیک ها بدن در حالتی از آرامش قرار میگیره و استراحت میکنه. تفاوت شاواسانا و یوگانیدرا در اینه که در شاواسانا شما خواب نیستید ولی کامل خستگی جسمی رو برطرف میکنه در مدت زمانی بسیار کوتاه؛ اما یوگانیدرا چیزی بین خواب و بیداری هست که تصور کردن هر چیزی توی این حالت به شکل مطلوبی توی ناخودآگاه اثر میذاره. بد نیست تست کنید. نتایج شگفت انگیزن(البته نیاز به تمرین بسیار زیادی داره)
    ای تو در کشتی تن، رفته به خواب
    آب را دیدی... نگر در آب، آب

    آب را آبی است کو می راندش
    روح را روحی است و می خواندش

  20. 11 کاربر برای این پست سودمند از sara.sat عزیز تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •