سلام دوستان
امیدوارم حالتون عالی باشه
شما در مواجه با ضرر چه طرز فکری دارید و به چجوری به این طرز فکر رسیدید؟
برای مثال تو این مقاله سایت و اکثر موضوعات مرتبط با نار اومدن با ضرر انی جمله همیشه گفته میشه:
"منظور از فرایند این است که به جای دنبال کردن معاملات سودآور و فرار از معاملات منفی، باید روی یک فرایند احتمالاتی ثابت شده که شما را به هدف مشخصی می*رساند، تمرکز کنید."
حالا برای حفظ این تمرکز چه کارهایی میکنید؟
ممنون میشم نظراتتون به اشتراک بزارید.
شاد و پر از انرژی های مثبت باشید.
I have my Own Dream, I have my Own Goal, I'm LIVING it
سلام سروش عزیزم امیدوارم که عالی باشی.
پذیرفتن ضرر در ابتدای کار تریدری واقعا
سخته و نیاز به تلاش و استمرار زیادی داره
به نظرم.گفته یکی از تریدرهای موفق بازار
هم در مصاحبه ای که باهاش کرده بودن
این بود که زمانی به موفقیت رسیدم که
تونستم ضرر رو بپذیرم و باهاش کناربیام.
به نظرم فاکتورهای زیادی برای اینکه یک
تریدر زودتر با ضرر هاش کنار بیاد و یکی
دیرتر کنار بیاد دخیل هست.مثل تعداد
موقعیت های چک لیستش در هفته و
یا ماه. وین ریت سیستم تریدر . نسبت
ریسک به ریوارد موقعیت هاش وهدفی
که برای خودش تعیین کرده تریدر.
اگر تعداد موقعیت ها طبق سیستم
کم باشه با یه استاپ تریدر حس
بدی بهش دست میده از اینکه باز باید
چقدر صبر کنه که دوباره یه
موقعیت بهش بده سیستم.
اگه وین ریت خیلی پایین باشه مجدد
استاپ خوردن آزار دهنده میشه به
دلیل اینکه درصد احتمال بردها پایینه.
ریسک به ریوارد مناسب سیستم
خیلی میتونه کمک کننده باشه به
نظرم که مثلا یه سود بتونه حداقل
۲تاضرر رو جمع کنه.
تعیین هدف هم که خب مشخصا
تاثیر گذار هست که بر فرض مثال
یه تریدر که قراره هرروز ۳ درصد از
بازار سود بگیره و علی الخصوص اگه
با استاپ هم کار کنه پذیرفتن ضرر
رو کمی براش مشکل میکنه به نظرم.
وین ریت ۷۰ با ریسک به ریوارد یک به
یک و نیم و داشتن یه حساب بزرگتر
که تریدر بتونه حجم رو بسیار بسیار
پایین بیاره که بتونه هدف هاش رو
تیک بزنه میتونه در پذیرفتن ضرر به
تریدر بسیار کمک کنه و بسیاری از
مسائل روانشناسی رو بر طرف کنه.
توجه به فرآیند نه نتایج کوتاه مدت
از هموار کردن این مسائل عبور میکنه
به نظرم.
این نظرشخصی بنده هست و ممکنه
در نظر سایر تریدرها خیلی معقول به
نظر نیاد اما بنده خودم از این طریق
تونستم ضرر رو قبول کنم و باهاش
کنار بیام.
امیدوارم مفید باشه براتون.
ویرایش توسط hoseinrahimi : 01-05-2024 در ساعت 07:08
درک زمان .......تغییر زندگی.......
سلام سروش جان امیدوارم که مثل همیشه عالی باشی دوست من ، در خصوص موضوعی که لطف کردید به اشتراک گذاشتید من یک تجربه شخصی را ذکر میکنم شاید مورد توجه بعضی دوستان قرار بگیره
چالش برانگیزترین مرحله ای که به شخصه در این مسیر معامله گری باهاش مواجه بودم پذیرفتن ضرر بود ، در ابتدای مسیر قاعدتا شخص دیدگاه ژرفی نسبت به این مسئله نداره ، تا اینکه بعد از ورودم به ریل با این مقوله روبرو شدم و نمی تونستم تصور کنم پذیرش این موضوع چرا باید اینقدر سخت باشه - قبول حد ضرر برای من بقول مارک "رسیدن به زمانی که فرد بگه آهام متوجه شدم" یک تلنگر نیاز داشت ، این تلنگر زمانی برای من بوجود آمده که در حال مطالعه بودم و مفهوم مطلبی که مطالعه میکردم اینچنین بود : زمانی که حد ضرر شما زده شد با "خوشحالی" آن را بپذیر و به خودتان بگویید به به این هم یکی از اون بیست تا پوزیشن ضرر دهی که منتظرشان هستم ، بلخره سرو کله ی یکی دیگشون هم پیدا شد ، امیدوارم بقیه سرو کله شان پیدا نشه ولی اگه قصد اومدن دارند هم حق آنهاست چرا که از قبل میدونم وین ریت سیستم هشتاده ، فقط لطفا حد ضررهای بعدی زیاد تعلل نکنند که ما کار داریم و میخوام پرونده معاملاتی (صد عدد پوزیشن) خودمان را ببندیم . بعد از جذب این نوع نگاه چند روزی در حین مدیتیشن روی پذیرش آن کار کردم تا اینکه تقریبا ذهنم را قدری متقاعد کردم گارد خودش را در مقابل ضرر پایین بیاره . در نتیجه روزهای بعد یک برگه برداشتم و با رنگ آبی روی آن تعداد هشتاد عدد کلمه "بله" نوشتم و تعداد بیست عدد کلمه "خیر" نوشتم و سعی کردم در وجودم بپذیرم که در صد عدد معامله آتی قرار که بیست عدد ضرر داشته باشم و هر موقع پوزیشنی با ضرر بسته میشد صرفا روی یکی از کلمه های خیر علامت ضربدر بزنم و هر موقع با سود بسته میشد روی یکی از کلمه های بله علامت ضربدر میزدم و بعدش میگفتم بریم برای ترید بعدی ببینیم چی میشه . در واقع این موضوع را من بصورت یک بازی پازل در آورده بودم و یقین داشتم که توزیع سود و زیان پوزیشن ها نا متقارن هستش بنابراین نتیجه گیری بماند برای اتمام کل فرآیند پرونده معاملاتی (برای پرونده معاملاتی تعداد صد عدد ترید در نظر گرفته بودم) ، نا گفته نماند اوایل این رویه وقتی ضرر میکردم و میخواستم علامت خیر را ضربدر بزنم یه مقدار خودکار را روی کاغذ فشار میدادم ، چند بار هم نزدیک بود کاغذه سوراخ بشه ولی شب در حین انجام مدیتیشن برای پذیرش بیشتر روی خودم کار می کردم
احساس ناراحتی و واکنش نشان دادن به ضرر بر اثر بروز واکنش های شیمیایی در بدن بوجود میاد و محرک این واکنش های فکر میباشد ، بنابراین اگر ما جلوی فکر را بگیریم موفق میشیم که بدن را کنترل کنیم و کاملا معتقدم که مدیتیشن شخص را به درجه ای از توانایی میرسونه که میتونه جلوی بروز واکنش های شیمیایی غیر ضروری را بگیره ، بعد از مدتی بدن به مقدار دُز مواد شیمیایی اعتیاد پیدا مکینه و در اینجاست که در بسیاری از مواقع اگر هم ذهن آرام باشه ، این بدنه که بنا به اعتیادش به ذهن دستور میده موارد شیمایی در خون آزاد کند و در اینجاست که ذهن هم به دنبال کوچکترین بهونه است مثلا در یک معامله که مقدار خیلی کمی هم ضرر کردیم آن ضرر تبدیل به علتی میشه که واکنش های شیمیایی فعال بشند و بدن در حالت اعتیاد برانگیختگی به سیرایی برسه .
همگی بر روی اصل پذیرش ضرر اتفاق نظر دارند و پذیرش برای هر فرد میتونه به شکل متفاوتی رُخ بده ، ابتدا میبایست قبول کنیم باید تغییر کنیم و با ضرر کردن بعنوان بخش جدا نشدنی از این حرفه کنار بیاییم و با انجام یک برنامه (مانند نمونه فوق) نسبت به پذیرش آن اقدام کنیم
شاد و سربلند باشید
عرض ادب و احترام
کتاب:بخواهید تا به شما داده شود
فصل یازدهم
ایا می توانید خود را به عنوان وجود ارتعاشی بپذیرید؟
بیشتر دوستان مادی ما عادت ندارند که زندگی خود را از جنبه ای ارتعاش ببینند،و قطعا عادت ندارند خود را گیرنده و فرستنده ای رادیویی در نظر بگیرند.اما شما قطعا در جهان ارتعاشی زندگی می کنید و بیش از انچه بدانید از جنس انرژی،ارتعاش و الکتریسیته هستید.زمانی که به این جریان جدید اجازه دهید جاری شود و زمانی که خودتان را به عنوان یک وجود ارتعاشی،که تمام چیزهایی را که تجربه میکنیم جذب می کند،بپذیرید.کم کم سفر لذت بخش خود را به سوی افرینش اگاهانه اغاز خواهید کرد.زمانی که همبستگی بین انچه که به ان فکر میکنید،انچه که احساس می کنید و انچه که دریافت می کنید را درک کنید،به ان دست پیدا کرده اید.حالا تمام کلید های لازم برای رسیدن از جایی که هستید به انچه میخواهید در تمام زمینه ها را در دست دارید.
استاد عزیز،ممنون برای همه چیز،ممنون برای همیشه...
اگر میخواهید مانند استاد امینو شوید،مانند استاد امینو شوید.
موفق باشید(که میدونم قطعا موفق هستید) امینو(پدر معنوی)
در هر معامله فکر کنید که ان معامله تنها ترید در طول زندگی شماست(امینو)
و خداوند امینو را آفرید...
داستان یک متر دورتر از طلا ؛ اون داستان همیشه اینو یادم میندازه که ممکنه یک متر تا بدست آوردن طلا فاصله داشته باشم ، این اتفاق میتونه در تلاش بعدی بدست بیاد - این طرز فکر خیلی به من کمک کرد تا از اون لحظات تاریک زندگیم گذر کنم ، امیدوار باشم و به موفقیت برسم ، همیشه این احتمال وجود داره که یک متر از طلا فاصله داشته باشید (دارن هاردی ؛ شخصیتی ثروتمند ، مربی موفقیت و پیشرفت شخصی) لینک
در حال حاضر 40 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 40 مهمان ها)