سلام اگر شخصی این اندیکاتور دارد ممنون میشم برام ایمیل بزنه
auto trend channel, macd and three emas
مکدی -.jpg
ایمیل بنده
[email protected]
سپاس از همه شما
سلام اگر شخصی این اندیکاتور دارد ممنون میشم برام ایمیل بزنه
auto trend channel, macd and three emas
مکدی -.jpg
ایمیل بنده
[email protected]
سپاس از همه شما
عرض سلام و وقت بخیر خدمت همه دوستان و کمال تشکر رو دارم از دوستانی ک دانسته ها و اگاهیشون رو به اشتراک میزارن
چیزی که راجب مراقبه و ذهن آگاهی بهش رسیدم اینه که انسان به میزانی که بتونه ذهنشو نگاه کنه میتونه آرامش رو لمس کنه به میزانی که مهارت مشاهده کردن ذهن و بازی*هاش در قالب و فرم افکار رو تقویت کنه به همون درجه که پیش میره رسیدن به آرامش درونی سرعتش بیشتر میشه
فردی که غرق در عقاید باورهایی ک گذشتگان و جامعه و اطرافیان بهش القا کردن مثل اب راکد و مرداب میشه در واقع زندگی رو برمبنای گذشته ترجمه میکنه و اینده رو هم بر مدار همون گذشته میسازه...
پس با ذهنی که اطلاعات گذشته درش هست عملا درک و تصمیم گیری لحظه حال امکان پذیر نیست. بنابراین مهارت ذهن آگاهی همینه که متوجه میشی یه ذهن داری و میتونی ببینی و قطعا این پروسه همش قطع و وصل میشه و نمیتونی دائم کل روز ذهنت رو ببینی فقط باید تمرین کرد و تعداد این لحظاتی که از ذهن فاصله میگیری و میبینیش رو اگاهانه بیشتر کنی و این مهارت بعد درونت رو پرورش میده که قطعا سازنده بعد بیرونت هست و به مرور دونه دونه رذائل اخلاقیت پاک میشه و فضیلت*های اخلاقی جاشو میگیره مث یه باغچه که علفهای هرز دراومده و جاش گلهای نرگس داری میکاری و اولین کسی هم که از ابادانی باغ درونش لذت میبره خود شخص هست...متاسفانه افکاری که به آدمها القا شده و داره آموزش داده میشه اینه که برای تغییر زندگی باید بیرون یه کارایی انجام بدی ..غافل ازاینکه هرآنچه بیرون تجربه میکنی انعکاس بعد درونت هست واین مهارت کیفیت زندگیت در همه ابعاد رو تغییر میده و به یه خرد و درکی میرسی ک هرآنچه از بیرون تجربه میکنی انعکاسی از درون خودت هست پس دست از تغییر دنیای بیرون برمیداری دست از جنگ با آدمهای بیرون برمیداری و گله و شکایتی نداری از کسی و مقاومتی نداری و در مسیر خودسازی و خودشناسی قدم برمیداری..
اگر این بیت مولانا رو( اندیشه ات جایی رود وانگه تورا آنجا کشد) مصداق بارز کسی قراربدیم که مهارت دیدن ذهنشو نداره و نتونه بین افکارش انتخاب کنه همون کسی میشه که وقتی ذهن خشمگین میشه تو هم خشمگین میشی وقتی ناامید میشه توهم میشی ذهن ۹۰ درصد افکارش منفی هست و باید تربیت بشه و آگاهانه افکار مثبت و سازنده رو جایگزین افکار منفی و مخرب کنیم...
هر روز سعی کن فاصله بین خود واقعی و خود آرمانیتو کم کنی
عرض ادب و احترام خدمت همه دوستان،
مدتی هست که بصورت فشرده، رو کتاب*های پرورش ذهن، تغییر باورها و در کل مسائل روانشناسی دارم کار میکنم، اخیرا بوضوح دچار بعضی مشکلات، از قبیل پرخاشگری، نا آرامی و استرس و... شدم، و خب این مساله هم خودم و هم اعضای خانواده رو با مشکل مواجه کرده، میخواستم ببینم کسی از دوستان اطلاعاتی در این مورد داره، که شاید این حالاتی که تجربه میکنم در اثر همین مطالعات و تمرینات باشه؟
یا احیانا اگه تجربه مشابهی در این زمینه داشته باشید،
ممنون میشم به اشتراک بزارید .
مرسی از لطف و توجهتون
پروردگارا ... اگر در این جهان کسی هست ، که تاب دیدن خوشبختی مرا ندارد ، آنچنان خوشبختش کن ... که خوشبختی مرا از یاد ببرد ...
قاغده بیست ودوم:فرصت
بهترین فرصت ها اغلب در معمولی ترین موقعیت های پیرامون شماست .
خدا مرا نجات خواهد داد:
درشهر کوچکی باران تندی بارید و باعث جاری شدن سیل بزرگی شد. همه به دنبال نجات خود بودند،به جز یک نفر که می گفت :«خدا مرا نجات خواهد داد،من ایمان دارم .»وقتی آب بالا آمد،یک جیب برای نجات او آمد،ولی آن مرد گفت :«خدا مرا نجات خواهد داد.من ایمان دارم .» و از سوار شدن امتناع کرد.آب کمی بالاتر آمد و به طبقه ی دوم خانه اش رسید. برای نجات او قایقی فرستادند، ولی دوباره آن مرد از رفتن امتناع کرد و گفت:« خدا مرا نجات خواهد داد، من ایمان دارم .»آب باز هم بالاتر آمد و مرد به پشت بام خانه اش آمد. برای نجات مرد هلی کوپتری فرستادند،ولی مرد باز هم امتناع کرد و گفت:«خدا مرا نجات خواهد داد،من ایمان دارم.» تا اینکه غرق شد و مرد در آن دنیا به خداوند گفت:«من به تو ایمان داشتم چرا نجاتم ندادی؟ چرا دعاهای مرا نشنیدی؟» خداوند پاسخ داد:« من دعاهای تو را شنیدم، پس فکر می کنی چه کسی برای نجات تو جیپ و قایق و هلی کوپتر فرستاد؟»
راز اصلی رسیدن به موفقیت استفاده از فرصت هاست . با هر فرصتی که از دست می رود شانس رسیدن به پیروزی نیز کم تر و در نتیجه زمینه برای رکود و ایستایی آماده تر می شود.
غنیمت شمردن فرصت:
جوانی آرزو داشت با دختر مرد کشاورزی ازدواج کند.کشاورز به او گفت برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد می کنم. اگر توانستی دم یکی از این گاوهای نر را بگیری، دخترم را به تو خواهم داد. مرد قبول کرد. در طویله ی اول که بزرگتربن بود، باز شد، باور کردنی نبود،بزرگتربن و خشمگین ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود! گاو با سم به زمین کوبید و به طرف مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشید تا گاو از مرتع گذشت.
در طویله ی دوم که کوچک تر بود باز شد: گاوی کوچکتر از قبلی که با سرغت حرکت کرد. جوان پیش خود گفت :«منطق می گوید بگذارم این گاو برود،چون گاو بعدی کوچکتر است.» در طویله ی سوم هم باز شد و همانطور که فکر می کرد، گاوی کوچک بیرون آمد، ضعیف ترین و کوچکترین کاوی که در تمام عمرش دیده بود. پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد. اما........
گاو دم نداشت!!!!!!!
زندگی پر از ارزش های دست یافتنی است، اما اگر به آن ها اجازه ی رد شدن بدهیم ، ممکن است که دیگر هیچ وقت نصیبمان نشوند. برای همین سعی کن که همیشه اولین شانس را دریابی .
با دقت به اطرافتان نگاه کنید. استعدادها و توانایی های منحصر به فرد شما کدامند؟
چه چیز است که دنیا به آن نیاز دارد و شما به شکل منحصر به فردی برای ارائه ی آن مناسب هستید؟
چه کاری است که شما بهتر از هر کس دیگری انجام میدهید؟ به درون خود نگاه کنید تا معدن الماس را پیدا کنید.
چه عاملی بیشترین نقش را در موفقیت زندگی امروز شما داشته است؟
برگردید و به گذشته ی خود نگاه کنید. ببینید چه فعالیت ها و دستاوردهایی بیشترین رضایت و شادی را به شما داده اند؟
پاسخ به این سوالات نشان می دهد که در آینده در چه زمینه هایی می توانید فرصت هایتان را گسترش دهید و از آن بهره برداری کنید.
شاد و پیروز باشید.
ما در حال تجمیع عادتهای کارامد برای حرکتی بزرگ(درک زمان "تغییر زندگی)و توزیع این عادتها در آکادمی بین یکدیگر هستیم.
چک لیست شما باید 2 تا 123 داشته باشه اولی میشه اصالت منطقه دومی میشه مبدا برای ورود هم با شکست خط روند و زده شده سقف یا کف آخر وارد میشین ......میتونید تمرینات نگار خانم رو نگاه کنید
@negar.h
برای کسی که صبورانه تلاش میکند.
همه چیز به موقع اتفاق میافتد.....
دورود دوست خوبم
کاملا طبیعیه که هممون مدت زیادی با باورهای اشتباه نکرش غلط و ...رشد کردیم و سیستم ذهنی و احساسی ما با این حالت خو گرفته
لذا مطمینا وقتی شما تصمیم به تغییر گرفتی تمام اونها شروع به ایجاد طغیان میکنن که شما رو برگردونن به تنظیمات اصلی کارخونه
وقتی شما پا فشاری میکنید فشار اونها هم بیشتر میشه و این سیکل قوی و قوی تر میشه که توضیحات مفصلی داره چرا اینجوری میشه
پیشنهاد بنده این هست که کتاب نیروی حال رو حتما مطالعه کنید
و اهسته اهسته به سمت تغییرات بزرگ حرکت کنید
PAIN is the best teacher
But nobody wants to be a student
در بخش مشخصات کاربری شما صفحه ای وجود دارد به نام «درباره من» معمولاً انتظار داریم وقتی به این بخش مراجعه می کنیم با شرح حالی از کاربر روبرو شویم. دریکی از فایل های دوره پرایس اکشن جناب امینو فرمودند کسانی که این بخش رو پر کردند ۵۰ درصد از مسیر را رفته اند البته به خاطر ندارم در کدام فایل بود. به نظر مهم است که ما بتوانیم درباره خودمان بنویسیم، بتوانیم خودمان را برای دیگران توصیف کنیم و آن کمک می کند به مخاطبان ما برای ایجاد یک ارتباط بهتر
در ادامه به این سؤال ها رسیدم:
- آیا نوشتن یک مهارت است که با تمرین و آموزش برای همه انجام شدنی است؟
- اگر نخواهیم یا نتوانیم خودمان را توصیف کنیم پس چطور چارت را توصیف می کنیم؟
- چرا نوشتن مهم است؟
- نوشتن بامغز ما چه میکند؟
. . .
در سایت robebala مقاله ای پیدا کردم که در زیر قسمتی را آن را می خوانید.
دلیل روانشناسی نوشتن اهداف
یک ترفند ساده برای تحقق ساده تر و سریع تر رؤیاهایتان بدون نیاز به وقت و زحمت وجود دارد و آن این است: نوشتن اهداف
به هر کارگاه هدف گذاری بروید به شما خواهند گفت که برای رسیدن به اهدافتان باید آن ها را بنویسید می توانید لیستی از اهدافتان و چشم اندازتان از آن ها یا هر چیز دیگری تهیه کنید اما مهم است که آن ها را بنویسید. متأسفانه کارگاه های هدف گذاری در مورد علت روانشناسی نوشتن اهداف بی توجه. هستند. آن ها میگویند این چیزی است که باید بنویسید. اما به ندرت به این سؤال پاسخ می دهند چرا باید آن ها را بنویسید؟
فایده نوشتن اهداف غیرقابل انکار است. بنابراین ما از شما می خواهیم که اهداف خود را بنویسید کاری که در این پست انجام خواهیم داد. البته شما دلایل آن را خواهید دید و امید داریم بعد از خواندن این مقاله و آشنایی با مزایای نوشتن اهداف شما هم شروع به نوشتن اهداف خود کنید. پس تا پایان بارو به بالا همراه باشید.
بیایید با چند آمار شروع کنیم
چرا باید چند قدم بلندتر به سوی نوشتن اهدافتان بردارید یا یک چشم انداز از آن ها بسازید؟ بهتر است نتایج مطالعات تجاری هاروارد را در مورد هدف گذاری بخوانید: 83 درصد از پاسخ دهندگان هیچ هدفی نداشتند.
14 درصد از پاسخ دهندگان اهدافی داشتند اما آن ها را ننوشته بودند مطالعات نشان داد که این گروه 10 برابر بیشتر از گروهی که هیچ هدفی نداشتند موفق تر بودند.
3 درصد از پاسخ دهندگان اهداف خود را نوشته بودند. آن ها 3 برابر کسانی که اهدافی داشتند اما آن ها را ننوشته بودند، موفق تر بودند. چیزی که این تحقیق به ما کاملاً نشان داد این بود که اگر می خواهید به بهترین نتایج ممکن دست یابید باید آن ها را توصیف کرده و بنویسید. یک مطالعه از دانشگاه دومینیکن کالیفرنیا موضع متفاوت تری را در پیش گرفت آن ها شرکت کنندگان را به 5 گروه تقسیم کردند:
گروه اول باید به اهداف خود فکر می کرد و آن ها را از جوانب مختلف می سنجید اما آن ها را نمی نوشت این گروه 43 درصد موفقیت را به دست آورد.
گروه دوم مانند گروه اول عمل کرد اما اهداف خود را نوشت.
گروه سوم مانند گروه دوم عمل کرد اما الزامات عملی کردن آن ها را نیز نوشت.
گروه چهارم تمام آن کارها را انجام داد اما الزامات عملی کردن اهداف را با دوستی به اشتراک گذاشت.
گروه پنجم تمام کارهای سایر گروه ها را انجام داد اما همچنین به دوستانشان اطلاعات جدید در مورد روند انجام اهدافشان فرستاد. این گروه به بالاترین حد موفقیت یعنی 76 درصد دست یافت.
چیزی که از این مطالعات فهمیدیم این است که نوشتن اهداف و راه های رسیدن به آن ها و سپس اشتراک گذاشتن اهداف با یک دوست، بهترین شانس به موفقیت رسیدن را به شما می دهد....
مطالعه دیگری بنام شکافت جنسیتی و هدف گذاری توسط مارک مورفی انجام شده که می گوید همه ما باید روش های نوشتن اهدافمان را تقویت کنیم وی می گوید که نوشتن اهداف باید شامل عکس ها نقاشی ها و غیره باشد. او معتقد است که باید هدف را شفاف سازی کرد تا وقتی که بخواهیم به شخص دیگری نشان بدهیم آن ها متوجه شوند که مایه چه چیزی می خواهیم برسیم.
حال این کار چگونه باید انجام شود؟ هدف باید کاملاً توصیف شده و ترسیم شده باشد مارک مورفی متوجه شد که فقط کمتر از یک پنجم پاسخ دهندگان این جزئیات را می نویسند.
چرا توضیح کتبی هدف بسیار مهم است؟ این به شما کمک می کند تا ذهنیتی از هدفتان داشته باشید و باعث می شود که 1.4 برابر کسانی که هیچ چیزی را نمی نویسند موفق تر باشید 1.4 برابر شانس بیشتر برای رسیدن به موفقیت در صورت نوشتن اهدافتان وجود دارد. من شرط می بندم شما آلان به دنبال قلم و کاغذی برای نوشتن آن ها هستید. این طور نیست؟خب حالا که این آمارها را میدانیم بیاید ببینیم چرا نوشتن اهداف شانس موفقیت شمارا بالا می برد.
نوشتن بامغز شما چه می کند؟
وقتی مدرسه می رفتید بدون شک یادداشت های زیادی می نوشتید چرا؟ چون به یادآوری مطالب کمک می کرد. اما چرا کمک می کرد؟دو اتفاق اساسی در هنگام نوشتن اتفاق میافتد رمزگذاری و ذخیره سازی خارجیذخیره سازی خارجی همان تکه های کاغذی است که روی آن ها اهداف خود را نوشته اید لیست اهدافتان را جایی بگذارید تا هرروز آن ها را ببینید و به خودتان یادآوری کنید که چه اهدافی دارید این یادداشت برداری همان چیزی است که باعث موفقیت شما در مدرسه می شد. می توانستید بلافاصله به آن ها نگاه کنید و همه چیز را به یاد بیاورید. رمزگذاری جایی است که چیزهای مختلف جالب تر می شوند رمزگذاری در مغز اتفاق میافتد. زمانی که ما چیزی را می بینیم و اطلاعات آن برای تجزیه وتحلیل به هیپوکمپوس (hippocampus) منتقل می شود این قسمت از مغز تصمیم می گیرد درصورتی که مهم باشند، آن ها را در حافظه طولانی مدت ذخیره کند یا نکند. در فرآیند تصمیم گیری مغز اطلاعات زیادی را تجزیه وتحلیل می کند مغز چگونه می فهمد که چیزی برای شما مهم است؟ خب اگر ذهن شما ببیند که شما در حال نوشتن چیزی هستید اهمیت بیشتری به آن می دهد و درنهایت شما خواهید توانست آن را بهتر به خاطر بیاورید. عصب شناسان به این اثر" نسل" میگویند و متوجه شده اند که مردم چیزهایی را که خودشان نوشتند را بهتر از چیزهایی که خوانده اند به خاطرمی آورند. بنابراین اگر یک راهنمای سفر به سفر بخوانید و مثلاً در مورد رفتن به آنجا فکر کنید مغز شما این را به خاطر خواهد آورد. اما اگر نقاط برجسته آن را خودتان بازنویسی کنید مغز شما خواهد دانست که این اطلاعات مهم تر از اطلاعاتی هستند که خوانده اید و شما مایل به تمرکز روی آن ها و یادآوری آن ها هستید. شما می توانید این اثر را با اضافه کردن عکس ها و راه های ارتباطی بین اهدافتان تقویت کنید با این روش نه تنها می توانید دید خود را گسترش دهید بلکه می توانید حس بویایی و لامسه خود را نیز تقویت کنید. . .
تجربه شخصی من(hassan47) این طوری بوده که از اشتراک گذاری اهدافم نتیجه مثبتی نگرفتم.شاید ذهن فکر کرده که به آن رسیده ! برعکس در سکوت راحت تر پیش میرم. شاید قبل از اشتراک گذاری باید کار دیگری می کردم؟ مثلا تاریخ دادن به اهداف ،مرور روزانه ، بارها و بارها نوشتن و اصلاح کردن . . . در اینجا با نویسنده مقاله اختلاف نظر دارم . دوستان اگر می توانید راهنمایی بفرمایید. سپاسگزارم
ویرایش توسط hassan47 : 12-28-2023 در ساعت 11:15
پس از هر موفقیت مدتی ساکت باش و فکر کن. موفقیت بعدی، نه با تکیه بر موفقیت قبلی،بلکه بر پایه آن سکوت و تأمل ساخته می شود.
(پیتر دراکر)
ممنون میعاد جان بابت لطفی که داری،آره اتفاقا یکی از کتاب*هایی که دارم روش کار میکنم همین نیروی حال استاد توله هست، بسیار کتاب خوبیه، فوق العادست، اما ظاهرا قدرت باورهای قبلی خیلی خیلی بالاست،
احیانا مطلب یا کتابی مد نظرتون نیست که بتونم اطلاعاتی در مورد این سیکل و اتفاقاتی که میفته رو کسب کنم؟
پروردگارا ... اگر در این جهان کسی هست ، که تاب دیدن خوشبختی مرا ندارد ، آنچنان خوشبختش کن ... که خوشبختی مرا از یاد ببرد ...
در حال حاضر 52 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 52 مهمان ها)