سلام و وقتتون بخیر دوستان
باور دارم که عالی هستید
این پست مربوط به برداشتهای خودم هست در مورد کار روی ناخودآگاه و تصویر ذهنی و خلق چیزهایی که میخوایم و چون بر اساس چیزهایی که به ذهنم میاد تایپ میکنم احتمال اینکه بعضی جاها جمله بندیم صحیح نباشه هست و سعیم رو میکنم که به بهترین شکل ارایه بدم و در ابتدا عذرخواهی میکنم اگر ایرادی بود
نتایج از عملکرد های ما به دست می آید و عملکردهای ما از تصاویر ذهنی و افکاری که نسبت به خودمان داریم و این تصاویر و افکار از ذهن ناخودآگاهمان می آیند و ذهن ناخودآگاهمان توسط دیتاهای دریافتی از ذهن خودآگاهمان که تکرار کرده ایم و باور کرده ایم برنامه ریزی شده است .
حالا ما وقتی در سدد ساختن عادت جدید یا انجام کار جدید هستیم و آن را شروع میکنیم ، بعد از گذشت مدتی مبینیم که دوباره به آن عادتهای قبلی بازگشته ایم یا آن کار جدید را که باید انجام میدادیم را کنا گذاشته ایم ، و برایمان این سوال پیش می آید که علت چیست و چرا این اتفاق می افتد با وجود اینکه شما تمام تلاش خود را میکنید و مقاومت میکنید که عادتها و کارهای جدید را نگهدارید و با زور و قدرت ادامه میدهید اما این اتفاق نمی افتد و دوباره به برنامه های قبلی خود باز میگردید .
علت :
شما وقتی یک عادت جدید یا یک کار جدید را میسازید ، این فکر توسط ذهن خودآگاهتان طراحی شده است و مستقیما بدون گذر از مراحل ذهن ناخودآگاه و افکار و تصویر شخصی از خودتان وارد مرحله عمل شده است و بعد از مرحله عمل هم مرحله نتایج هست که در بیرون خودش رو نشون میده .
حالا اینجا و در طی این مراحل چه اتفاقی میفته ؟
شما به زور و با تلاش و مقاومت برای مدتی آگاهانه آن عادت و عملکرد جدید را انجام میدهید ، اما دریغ از اینکه تصویر شخصی و ذهن ناخودآگاه شما همان قبلی هستند و هیچ تغییر ی در آنها به وجود نیاورده اید و انها شما را دوباره برمیگردانند به آن حالت اولیه و افکار و تصاویر ذهنی و کارهایی که قبلا انجام میدادید و شما در انجام عادت و عملکرد جدید شکست میخورید و ناخودآگاه دوباره همان کارهای قبلی را تکرار میکنید ، چون همانطور که میدانید این این ذهن ناخودآگاه ما هست که کل بدن و عملکرد و نتایج و شرایط بیرونی ما را کنترل میکند ، پس باید همراه با ذهن خودآگاه ما و ورود عادت و کار جدید باید تصویر ذهنی و ناخودآگاه ما دوباره برنامه ریزی شود و عوض شود تا عادات و کارهای جدید ادامه دار باشند و تمام مراحل همسو باهم تا هیچ گونه مقاومتی از درون وجود نداشته باشد .
حالا چطور میتوانیم روی ناخودآگاهمان تاثیر بگذاریم و دوباره برنامه ریزیش کنیم ؟
یکی از بهترین روشها که تاثیرگذاری بیشتر داره تصویر سازی ذهنی هست
حالا منظور از تصویر سازی ذهنی چیست ؟
بستن چشمانمان و دیدن خودمان(تجسم و تخیل ) در ذهنمان در آن شرایطی که خواهان آن هستیم .
حالا چطور میشود این تصاویر را واقعی کرد و قدرت آن را بیشتر نمود ؟
با اضافه کردن حواس پنج گانه به این تصاویر که در ذهنمان هست تا احساسشان کنیم واقعی هستن و ما الان در اون لحظه هستم (بوهارو حس کنید، رنگهارو ببینید، صداهارو بشنوید ،گرما و سرمارو حس کنید) و این احساس ها باعث عملکرد میشوند و این عملکردها باعث نتایج میشوند .
حالا بهترین زمان برای انجام تصویر سازی ذهنی چه زمانی هست تا بیشترین تاثیر و قدرت رو داشته باشه ؟
شب درست قبل از خواب و صبح درست بعد از بیداری انجام شود .
حالا چرا این زمان ها بیشترین تاثیر را دارد ؟
چون در این زمانها ذهن خودآگاه شما که ذهن استدلالی شما است و با دلیل و منطق کار میکند خاموش میشود و از چرخه عملکرد سیستم بدن خارج میشود و ذهن ناخودآگاه شما روشن هست و چون در این لحظه از نظر امواج مغزی درست در موج آلفا هستیم ، بهترین زمان برای دست یابی و ورود به ضمیر ناخودآگاه و برنامه ریزی مجدد اون هست .
این نظرات وتجربیاتی بود که داشتم و خواستم با شما دوستان به اشتراک بگذارم و میتونه کاملا درست یا کاملا غلط باشه ،اما من دارم جواب میگیرم ازش
خودآگاه فکر کنید + تصاویر ذهنی بسازید با حواس 5گانه +ذهن ناخودآگاهتان را برنامه ریزی کنید + عمل کنید = نتایج کسب کنید
دوستان لطفا تصویر سازی ذهنی شب قبل از خواب رو جدی بگیرید در اون لحظه قابلیت خلق هر چیزی رو که بخواید توسط ذهنتون دارید ، شب قبل از خواب چند دقیقه ای وقتتون رو بگذارید و چیزهایی رو که آرزوش رو دارید با حس واقعی تصویرش رو در ذهنتون ببینید و در مرور زمان نتایج خودشون رو نشون میدن ، صبر داشته باشید.
یک مهر تایید هم از استاد برا این پستم : استاد بارها تکرار میکنند که شب قبل از خواب چندین بار پوزیشن فرداتون رو تصویر سازی کنید که سودتون رو گرفتید
بهترینهارو آرزو دارم برا هممون ،
در هردو جهان
به قول ناپلئون هیل : تخیل مهمتر از دانش است