9047_shutterstock_1839195496.png
سرفصل ها :
1- کار شکنی در کار خود واثرات ان
2- احساس رنج و خوشی : کلید انتخاب
3- کشف علت اصلی
4- پنج گام تا حل مشکل
5- سفر به سوی موفقیتی ابدی
1- کار شکنی در کار خود و اثرات ان
بحث اصلی ما همونطور که از سرفصل و موضوع پیداست درمورد کارشکنی در کار خود و ازبین بردن پیشرفت و موفقیت هاست
چرا وقتی که همه چی داره خوب پیش میره و ما داریم پیشرفت میکنیم به چیزی که میخوایم نزدیک تر میشیم یکدفعه میام گند میزنیم به تمام تلاش ها زحماتی که کشیدیم؟
در گفتگوهای که در مورد این موضوع صورت گرفت مثال های زیادی بیان شد که مارو به این دو نکته رسوند که اولا این مسئله عجیب غریبی نیست و در تمام بخش های زندگی پیش میاد یک نفر تو ترید براش پیش میاد یکنفر تو رژیم گرفتن و..... و دوما این بود که همه روش های منحصر به فردی برای خراب کاری داریم مثلا یکفنر اهمال کاری میکنه یکنفر ترید بدون برنامه انجام میده یکنفر سرجلسه حاضر نمیشه ... خوب حالا فهمیدیم موضوع اصلی چی هست بریم سراغ اثراتش.
این مشکل اگر برای مدت زیادی ادامه داشته باشه معمولا اعتماد به نفس شخص رو به معنای کلمه خرد میکنه عدم موفقیت هاش باعث گفتگوهای ذهنی منفی میشه که نتیجه تمام اینها نا امیدی و افسردگی و دست از تلاش کشیدن هست. در بعضی مواقع دیگه فرد به این باور اشتباه میرسه که هر کاری هم بکنه فایده ای نداره.
فرد خودش رو در یک چرخه تکرار شونده بدون نتیجه میبینه یکی از مثال های معروفش افسانه سیزیف هست فردی که به مجازات بی حاصل و بی پایان محکوم شد: در این مجازات سیزیف باید همیشه سنگ بزرگی در دامنه ی کوهی به سمت قله ببره و دقیقا وقتی که سنگ به نزدیکی قله رسید باید شاهد برگشتن سنگ به جای اولش باشه این ماجرا تا ابد ادامه دار هست. طرف کلی تلاش میکنه و زحمت میکشه دقیقا وقتی میخواد به هدفش میرسه یک کاری میکنه گند میزنه به همه چی .
برتری ما نسبت به این اافسانه این هست که اینکار رو خودمون انجام میدیم پس میتونیم کنترلش کنیم راحت از شرش خلاص شیم.
2- احساس رنج و خوشی : کلید انتخاب
هر کاری که در زندگی انجام میدیم بخاطر نیاز به اجتناب رنج یا درد و اشتیاق رسیدن به خوشی است .
مثال میزنم چرا ما هر صبح پا میشیم مسواک میزنیم؟ مطمئنا هیچکس تو این جهان با ذوق و شوق بلند نشده بگه من عاشق پروسه ام؟ نه اقا حتی اونی هم با ذوق شوق بلند شده بخاطر احساس خوبی که بعد از انجام اینکار میگیره اینجوریه وگرنه مسواک زدن هیچ چیز به خصوص نداره و اکثر مردمم بخاطر اینکه میخوان درد دندون نکشن یا از هزینه زیاد دندون پزشکی فرار کنن مسواک میزنن و...
مثالی دیگه میزنم چرا مردم سیگار میکشند؟ طعم خوبی که نداره بوی مزخرفی هم میده از هر ده مکان یازده مکانش زده سیگار ممنوع رو جعبه اش هم زد سرطانزاست .چرا هنوز سیگار میکشند؟ اکثر کسایی که سیگار میکشند بخاطر اینه سیگار باعث میشه حواسشون از استرس هاشون پرت بشه فرار از رنج هست بعدش چون یک تنفس دیافراگمی انجام میشه یکمی احساس ارامش بهشون میده یا انقدر تو جمع دوستان کشیدن دیگه اون حس خوب کنار جمع بودن لنگر شده به سیگار کشیدن و...
نکته خیلی مهم درمورد دو این احساس اینه که اجتناب از درد در اغلب موارد انگیزه قوی تر هست مثال معروفش: مردم برای از دست ندادن صد میلیون کارهای خیلی بیشتری انجام میدن تا برای بدست اوردنش.
شاید تو ذهنتون پیش بیاد بگید خوب اگر قرار بر فرار از رنج باشه این طرفی که سیگار میکشه خوب خیلی رنج هم تحمل میکنه اصلا ممکنه سرطان ریه بگیره. چرا باز پاکت پاکت میکشه؟
اون فردی که به ضررات سیگار مطلع هست بازم میکشه بخاطر اینه که اولا تمرکز فرد روی اون رنج سیگار کشیدن نیست و دلیل دوم اینه که رنج استرس الانش خیلی براش شدید تر هست از اون رنجی هست که مثلا چندسال بعد اون مریضی رو بگیره
فرق افراد موفق اینه که این الگوهای رنج و لذتی که در ذهنشون دارند تحت کنترل گرفتند و به نفع خودشون تغییرش میدن.
تغییر یافتن یعنی معکوس کردن چگونگی شکل گیری احساس رنج و خوشی هست. مثلا برای تغییر دادن پروسه سیگار کشیدن بیایم درد و رنج زیادی به کشیدن سیگار وصل کنیم و خوشی های زیادی هم به نکشیدنش که در بخش اخر پروسه اش گفته میشه.
موفق ترین البته تلخ ترین مثال همین تغییر نیروهای ژاپن در جنگ جهانی دو بود یکی از دلایل که ژاپنی ها در جنگ جهانی دوم ناوگان عظیم امریکایی رو به خاک سیاه کشوندن کاماکازی ها بود. کاماکازی ها یک جوخه انتحاری بود که سوار بر هواپیمایی پر از بمب میشدند و سعی میکردند هواپیما رو جوری هدایت کنن که موفق به ناو جنگی برخورد کن. اینکار شکی درموردش که خودکشی هست اما چطور این افراد حاضر به انجام همچین کاری شدند؟این افراد در تمرین ها تونسته بودند ترس از مرگ خود رو کامل بشکنند و یک ارمان قوی رو به انجام اینکار گره بزنن اونم عشق خانواده کشور دوستانشون بود.
3- کشف علت اصلی:
اگر بخش قبلی رو مطالعه کردید شاید الان فهمیده باشید که دلیل اصلی کار شکنی چی هست
اگر عمدا مانع کار خود میشوید چون معتقدید با ادامه راه ناراحتی بیشتری به سراغتان میاید و به هر شکلی خودرا از ادامه راه باز میدارید چون تصور میکنید که این کار ناراحتی زیادی به زندگی شما تحمیل میکند تمام شد و رفت.
ساده میگم انجام کار یا رسیدن به اون هدف = رنج بیشتر پیام سیستم: لطفا برو سراغ کار دیگه!!!
مثال میزنم فردی که این الگوی ذهنی براش شکل گرفته باشه که افرادی که ثروتمند هستند پول مردم میدزدن مردم رو مورد تحقیر قرار میدن یا فقط با پولشون شو اف میکنن هرکاری برای از دست دادن پول انجام میده
نمونه معروفش اقای مایک تایسون این الگوی ذهنی براش شکل گرفته بود اگر پول داشته باشه مردم میان ازش اخاذی میکنن حتی بعد از اینکه تمام پولش رو از دست داد به رسانه ها گفت خوشحالم چون دیگه کسی نمیتونه چیزی ازم بگیره
حالا یک نکته ای هم مدنظر داشته باشید بعضی مواقع بخاطر عدم توجه و دقت لازم اشتباه پیش میاد و اصلا موضوع کار شکنی در کار خود نیست . یکبار یادتون رفت یک مسئله ای رعایت کنید دلیلش این نیست که از کارتون بدتون میاد شاید یبار یک تیک چک لیستتون نخورده باز وارد معامله شدید اینجا شاید دقت لازم رو نداشتید.
4- پنج گام تا حل مشکل:
اول یک قلم و کاغذ بیارید
گام اول: اگاهی از این هست چه رفتار های انجام میدید که موفقیت و پیشرفت خودتون رو خراب میکنید؟ترید خارج از برنامه میکنید ترید بدون چک لیست میکنید یا شاید فیلم زیاد میبیند یا سیگار میکشید من نمیدونم هرچی هست رو مشخص کنید بنویسیدش
بعد رفتاری که میخواید جایگزین این کنید رو هم بنویسید( رفتاری که شمارو به هدف نزدیک میکنه) مثلا بجای سه ساعت تلویزیون دیدن بخاطر بی تحرکی باعث چاقیم شده میخوام برم باشگاه یا اصلا برم بیرون پیاده روی و...
گام دوم: از خودتون بپرسید نیت انجام اینکار چیه(رفتار بد)؟ ذهن شما میخواد شمارو به چه لذتی برسونه؟ میخواد شمارو از چه دردی محافظت کنه ؟ اگر ترید بدون چک لیست میکنید چرا این اتفاق میفته شاید از انتظار زیاد خسته میشید موقع انجام کار اگاه باشید ببینید چرا اینکار میکنید
گام سوم : استفاده از اهرم لذت و خوشی
اگر این رفتار بدی هست که شمارو از هدف دور میکنه ادامه بدید و تغییرش ندید چه اتفاقی میفته ؟ مثلا اگر همینطور با خوردن شکلات ادامه بدید چه بلایی سرتون میاد ؟ انقدر گنده میشید که با فرغونم نمیشه جابجاتون کرد؟
اگر این رفتاری خوبی که شمارو هدف نزدیک بکنه انجام بدید چه اتفاقی میفته چه نتیجه میگیرد مثلا اگر بجای اون ده بسته چیپس نیم کیلو هویج بخورید جه اتفاقی میفته ؟ لابد از باگز بانی تندتر میدویید؟
لطفا داخل این ها یکمی واقعی باشید از کلمات کلیشه ای بی روح استفاده نکنید و کاملا توضیح بدید اون احساس بدی که مثلا میگیرید همینجوری ننویسید اگر همینطوری بخورم چاق میشم این انگیزه ایجاد نمیکنه قشنگ اینجا باید شور قضیه رو دربیارید. بنویسید اگر همینطوری ادامه بدم حتی هیچکس حاضر نیست قیافه ام رو ببینه برای تمام عمرم تنها خواهم بود و... و اون احساس خوب هم با شوق بیانش کنید اصلا تصویر سازیش کنید فقط همینجوری ننویسید اگر برنامه غذایی رو رعایت کنم لاغر میشم قشنگ بنویسید اون حس شرح بدید مثلا اون حس اعتماد به نفس که در اینه پیدا میکنم یا وقتی که به همبرگر نه میگم احساس کنترل کامل زندگیم رو کاملا احساس میکنم
تمام نتایج گه چه لحضه ای چه در دراز مدت میگیرد رو بنویسید
گام چهارم : اون الگوی رفتار بد رو بشکنید
تا حالا براتون پیش اومده مشغول صحبت با یکنفر دیگه بودید بعد یک اتفاق خاصی افتاد و بعد اصلا موضوع بحث رو کاملا فراموش کردید
مثال ازخودم میزنم اقا ما یبار رفته بودیم مراسم ختم ی بنده خدایی. مردم اونجا هم انگاری خیلی این بنده خدارو دوست داشتن از تمام جاها صدای گریه میومد نصف مردم دیگه داشتن خود زنی میکردن تا یک بنده خدایی اومد از اونایی بود که صدای گریه شون شبیه خنده بود شروع کرد به قهقه شدید این جمعیت هم که متعجب مونده بودن اونام شروع کردن به خندیددن
الگوهای ذهنی اگر یک چیزی با قدرت خیلی زیاد غیر منتظره و چندین بار بشکنتشون دیگه اجرا نمیشود
خلاق باشید اینجا چندین روش رو برای شکست الگو پیدا کنید ببینید کدومش بهتر هست
مثلا یک سوال بپرسید هیچ ربطی به موضوع ندارد یکدفعه میخواهید شروع به شکلات خوردن کنید ده تا شنا برید یا....
گام پنجم: الان اون رفتار جدیدی که جایگزین کردید شرطی سازی و تقویت کنید
اون حس خوشی که از انجام اون رفتار انجام میدید رو تصویر کنید و هرروز موقع انجام کار مرورش کنید
این رو اقای امینو به عنوان تکنیک منگنه احساسات توضیح داد که من شمارو به این ارجاع میدم:
لینک