روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[مجتبی رضایی]

قاعده چهارم:باور
هرچیزی را که عمیقا باور داشته باشید، واقعیت زندگی شما خواهد شد.

زندگی خروسی:
در بالای یک کوه بلند لانه ی عقابی قرار داشت که چهار تخم درآن بود.روزی زلزله ای کوه را به لرزه درآورد و یکی از تخم ها از لانه بیرون افتاد و به پایین کوه غلتید،تا اینکه به مرزعه ای رسید که پراز مرغ و خروس بود. مرغ و خروس ها تصمیم گرفتند از تخم مراقبت کنند و مرغ پیری داوطلب شد روی آن بنشیند و تخم را گرم نگه دارد تا جوجه ی آن به دنیا بیاید.بالاخره یک روز تخم شکست و جوجه عقاب از آن بیرون آمد.جوجه عقاب مانند جوجه های دیگر پرورش یافت و طولی نکشید که باور کرد چیزی جز یک جوجه خروس نیست. او زندگی و خانواده اش را دوست داشت. اما همیشه چیزی از درون او فریاد می زد که تو بیش از این هستی.یک روز که مشغول بازی در مرزعه بود چند عقاب را دید که در آسمان اوج می گرفتند و پرواز می کردند.جوجه عقاب آهی کشید و گفت :ای کاش من هم می توانستم مانند آنها پرواز کنم. مرغ و خروس ها خندیدند و به او گفتند:تو یک خروس هستی و یک خروس هرگز نمی تواند پرواز کند. اما جوجه عقاب باز هم به خانواده ی واقعی اش که درآسمان پرواز می کردند،خیره ماند و در آرزوی پرواز به سر برد.هربارکه عقاب از رویایش سخن می گفت ، مرغ و خروس ها به او می گفتند: رویای تو به حقیقت نمی پیوندد. عقاب هم کم کم باور کرد.پس از مدتی او دیگر به پرواز فکر نکرد و مانند یک خروس به زندگی ادامه داد و بعد از سال ها زندگی خروسی از دنیا رفت.

بدترین باورهایی که ممکن است شما داشته باشید باورهای محدود کننده اند. این باورها مانند ترمزی برای توانایی های شما هستند و مانع رشد شما می شوند.باورهای محدود کننده، باعث به وجود آمدن دو دشمن موفقیت فردی، یعنی تردید و ترس می شوند.این باورها شما را فلج می کنند و باعث تردید شما در پذیرفتن ریسک های معقولی می شوند که برای شکوفایی توانایی های شما الزامی است.

[hadi.za]

سلام خدمت دوستان عزیز.یه سری سوالات و ابهامات تو ذهنمه ممنون میشم راهنمایی کنید
اول اینکه ایمان چجوری به دست میاد؟
استاد تو وبینار ها تاکید بر تمرین و تکرار دارن تا اینکه بالخره اون ایمانه بدست بیاد
اما تو ترید هایی که زدن و دیدیم مثلا استاد دنبال ۳ درصد هستن میشه ۲۰۰۰ دلار ۸۰۰۰ هزار دلار میره تو ضرر و میگن من ایمان دارم اون تی پی زده خواهد شد
یا تو یکی از وبینارها تو طلا بود فک کنم فقط سل زده بودن قیمت رفته بود بالا بعد میگن که من باور داشتم که این میریزه چون تایم های بالا دایورجنس داشتم و خلاصه با سود بسته شده بودن
اما چیزی که تو دوره به ما حداق یاد میدن میگن استاپ بالای های یا لوو ولی قیمت خیلی رفته بود بالا حتی بیش از ۱۵۰ و ۱۰۰ اصلاح که صد بار باس استاپ میخورد ولی بحث استاد اینکه من ایمان دارم اون میریریخت!!
من یه تناقض و تضادی تو ذهنم میاد
که آیا اسم این ایمان هستش یا پشتوانه مالی
به این صورت که آیا استاد ده دلار داشت که فقط همین ده دلار کل سرمایشه اینجوری ترید میتونست بزنه (بعله دیدم استاد تو ترید هاشون ده دلارم افزایش دادن اون هیچ)
سوال من اینکه اگر اون ده دلار پول و کل زندگیش باشه میتونه باز چنین معاملاتی بزنه یا اینکه مثلا میگه من هزار تا دارم ده که چیزی نیست راحت ترید میزنم
چارت میخ نمیره که بالا بالخره از یه جایی میریزه و کسی که ده ساله بیست ساله تو بازاره یه دانشی داره دیگه چون پول هست وارد پوزیشن میشه
جمع بندی میکنم
سوال من اینکه ترید استاد بر حسب ایمان هستش که تو دوره ها هم میگه یا نه پشتوانه مالیه
#آمینو

[Mohammad.Hashemi]

سلام و درود جناب کمانچه
در اینکه این مطالب برای ما مفبد باشن که شکی نیست و ما باید به نحوه عملکرد ذهنمون کاملا اگاه باشیم منظور من ناقص بودن فایلها بود چون توی یکی از سمینارها که درباره ذهن بود میگفت که چندتا توصیه عملی بهتون میگم که انجام بدید ولی فیلم تموم شد به همین خاطر فکر میکنم که قسمت هایی از سمینارهاشون رو قرار میدن تا کسانی که علاقه دارن برن و در سمینارها شرکت کنن.سمینار جوشش سر زندکی رو هم حتما نگاه میکنم و سپاس فراوان از شما بابت معرفی و وقتی که میذارید

سلام وقت بخیر جناب هاشمی

قسمت play list باز کنید سمینارها دسته بندی شده کامل بار گذاری شدن اونهایی هم که تکمیل نیستن به مرور بار گذاری میشن
اینکه این مطالب سودی برای ما دارن یا نه تشخیصش با شخص شماست.
بعنوان مثال ما در این این شغل دانما در معرض استرس و ترس و انواع و اقسام هیجانات دیگه قرار داریم که هم بر عملکرد سیستم ایمنی بدنمون تاثیر مستقیم داره وهم به عملکرد سیستم معاملاتیمون
مطالب و راهکارهایی که در سمینار جوشش سر زندکی ارانه شده بسیار راهکشا ست.
شاد باشید

[mohamad heydari]

سلام وقت بخیرونیکی، میخوام با اجازه استاد و دوستان مطالبی رو که مفید هست با شما عزیزان به اشتراک بگذارم، هم باعث میشه بیشتر رو خودم کار کنم از لحاظ روانشناسی و هم از مباحث روانشناسی مطرح شده توسط دوستان نهایت استفاده رو ببرم ، با تشکر از همه عزیزان

فقرگرسنگی نیست،عریانی هم نیست.فقرچیزی رانداشتن است، ان چیزپول نیست،طلاوغذانیست.فقر،همان گردوخاکی است که برکتابهای فروش نرفته ی یک کتاب فروشی می نشیند.فقر، تیغه های برنده ی ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خرد می کند.فقر،شب را بی غذا سرکردن نیست.فقر،روز را بی اندیشه سرکردن است. زنده یاد دکترعلی شریعت
قواعدموفقیت
قاعده اول:علت و معلول: هرچیزی به دلیلی خاص اتفاق می افتد،چه ما ان دلیل را بدانیم و چه ندانیم.
این قاعده می گوید که موفقیت،ثروت،خوشبختی وپیشرفت،آثارونتایج مستقیم و غیرمستقیم علت ها یا اعمال خاصی هستند،به این معنی که اگر شما ان چه را که می خواهید، به خوبی بشناسید،به احتمال زیاد به آن خواهید رسید.موفقیت معجزه نیست به شانس هم ربطی ندارد.اگرهدف خودرا مشخص کرده باشید فقط باید همان کارهایی را که دیگران برای رسیدن به آن هدف انجام داده اند تکرار کنید تا به هدفتان برسید.
شیرینی ملانصرالدین:
روزی ملا به همسرش میگوید:برایم شیرینی درست کن که تعریف ان را از ثروتمندان بسیار شنیده ام.
همسرش میگوید:آرد گندم نداریم.
ملا میگوید:ازآردجو استفاده کن.
همسرش میگوید:شیر هم نداریم.
ملا جواب میدهد:به جایش آب بریز.
همسر ملا میگوید:شکرهم نداریم.
ملا پاسخ میدهد:شکر نمی خواهد.
همسرملا دست به کار می شود وبا ارد جو و اب به اصطلاح شیرینی می پزد. ملا بعداز خوردن،قیافه اش درهم می رود و میگوید:چه ذائقه ی بدی دارند این ثروتمندها!
این حکایت بیشتر ما انسان هاست وقتی می خواهیم به موفقیت برسیم.
به ما میگویند:کینه ها را بیرون بریزید که تنها راه خوشبختی، رها شدن است.
ما میگوییم:یکی از دلایلی که می خواهیم موفق باشیم این است که شاخ بعضی ها را بشکنیم!
میگویند:هرچه نیاز نداری از زندگیت خارج کن تا روح طراوت و سعادت در زندگی جریان یابد.
پاسخ میدهیم:وقتی به ثروت رسیدیم هرانچه نیاز داریم تهیه می کنیم،بعد فکری به حال کهنه ها خواهیم کرد.
آن وقت همانگونه که ملا نصرالدین به شیرینی نگاه می کند ما به نانی که برای موفقیت خود ساخته ایم نگاه می کنیم و می گوییم :چه دلِ خوشی دارند بعضی ها!
مهم ترین جنبه ی قاعده علت و معلول این است که افکارعلت و شرایط معلول آن هستند.به عبارتی دیگر افکار شما آفریننده هستند.همه ی افراد و شرایط موجود در زندگی شما همان معنا و مفهومی را دارند که شما با نحوه ی تفکرتان به آن ها می دهید.زمانی که نحوه ی تفکرتان را عوض کنید، در حقیقت زندگی خود را تغییر میدهید،آن هم در عرض چندثانیه
موفق و شاد و پرانرژی باشید.

سلام و درود بر شما جناب مجتبی رضایی عزیزم امیدوارم که حال دلت عالی باشه
چقدر متن هایی که میذارید به دلم میشینه من با سرچ هایی که تو نت میزنم به پست های شما برخورد میکنم اما شما به زیبایی با ترکیب با متن های دیگه جلوه قشنگتری بهشون میدید و این عالیه
ازتون سپاسگزارم دوست گلم و بی صبرانه منتظر ادامه ی قاعده پنجم هستم
لطفا در این زمینه فعالیتتون رودر تاپیک داشته باشید

موفق باشی رفیق

[مجتبی رضایی]

سلام و درود بر شما جناب مجتبی رضایی عزیزم امیدوارم که حال دلت عالی باشه
چقدر متن هایی که میذارید به دلم میشینه من با سرچ هایی که تو نت میزنم به پست های شما برخورد میکنم اما شما به زیبایی با ترکیب با متن های دیگه جلوه قشنگتری بهشون میدید و این عالیه
ازتون سپاسگزارم دوست گلم و بی صبرانه منتظر ادامه ی قاعده پنجم هستم
لطفا در این زمینه فعالیتتون رودر تاپیک داشته باشید

موفق باشی رفیق

سلام محمد جان حتما، و مطالبی که شما می گذارید عالی هستن و این جرقه رو در من زد که فعالیت کنم هم خودم بیشتر یاد بگیرم و هم سهم کوچکی در قسمت روانشناسی انجمن داشته باشم .

[Mahdi_Javan]

سلام خدمت دوستان عزیز.یه سری سوالات و ابهامات تو ذهنمه ممنون میشم راهنمایی کنید
اول اینکه ایمان چجوری به دست میاد؟
استاد تو وبینار ها تاکید بر تمرین و تکرار دارن تا اینکه بالخره اون ایمانه بدست بیاد
اما تو ترید هایی که زدن و دیدیم مثلا استاد دنبال ۳ درصد هستن میشه ۲۰۰۰ دلار ۸۰۰۰ هزار دلار میره تو ضرر و میگن من ایمان دارم اون تی پی زده خواهد شد
یا تو یکی از وبینارها تو طلا بود فک کنم فقط سل زده بودن قیمت رفته بود بالا بعد میگن که من باور داشتم که این میریزه چون تایم های بالا دایورجنس داشتم و خلاصه با سود بسته شده بودن
اما چیزی که تو دوره به ما حداق یاد میدن میگن استاپ بالای های یا لوو ولی قیمت خیلی رفته بود بالا حتی بیش از ۱۵۰ و ۱۰۰ اصلاح که صد بار باس استاپ میخورد ولی بحث استاد اینکه من ایمان دارم اون میریریخت!!
من یه تناقض و تضادی تو ذهنم میاد
که آیا اسم این ایمان هستش یا پشتوانه مالی
به این صورت که آیا استاد ده دلار داشت که فقط همین ده دلار کل سرمایشه اینجوری ترید میتونست بزنه (بعله دیدم استاد تو ترید هاشون ده دلارم افزایش دادن اون هیچ)
سوال من اینکه اگر اون ده دلار پول و کل زندگیش باشه میتونه باز چنین معاملاتی بزنه یا اینکه مثلا میگه من هزار تا دارم ده که چیزی نیست راحت ترید میزنم
چارت میخ نمیره که بالا بالخره از یه جایی میریزه و کسی که ده ساله بیست ساله تو بازاره یه دانشی داره دیگه چون پول هست وارد پوزیشن میشه
جمع بندی میکنم
سوال من اینکه ترید استاد بر حسب ایمان هستش که تو دوره ها هم میگه یا نه پشتوانه مالیه
#آمینو

سلام دوست من. امیدوارم خوب و خوش باشید.
ایمانی که اینجا صحبت ازش هستش با "ایمان و باور به آینده ای نامعلوم (یا ایمان به غیب)" کمی متفاوت هستش. شما اگر یک بار با سنگ بزنید به یک شیشه، شیشه میشکنه و این اتفاق یادتون میمونه. اگر 100 بار این کار رو انجام بدید دیگه کاملا میدونید که هر بار به شیشه سنگ بزنیم میشکنه. اگر 1000 بار انجام بدید دیگه بدون فکر و با باور کامل، به این نتیجه رسیدید که اگر سنگی با اون جرم به شیشه ای با اون ضخامت، با سرعت پرتاب برخورد کنه، شیشه میشکنه. به این میگن تسلط. تسلط در زدن سنگ به شیشه به نحوی که شیشه بشکنه. من به جرات میگم استاد هر سیستمشون رو بالای 10 هزار بار تست کردن (و هزاران هزار بار همون استاپی که میفرمایید در معاملات ایشون تاچ شده) و وقتی که میگن "ایمان دارم که تی پی میخوره"، این ایمان به واسطه ی تسلط هستش نه چیز دیگه ای. یعنی 10 هزار بار تست کردم و مثلا 9980 بار نتیجه گرفتم. بعد دوباره تغییراتی دادم و 10 هزار بار تست کردم و این بار در هر 10 هزار بارش نتیجه گرفتم. دیگه برای من از روز روشن تر هستش و مطمئنم که جواب میده. این باور نتیجه ی ساعت ها، ماه ها و سالها تمرین و تسلط هستش و نه ایمانی که از جایی انتقال داده شده (مثل ایمان دینی).

حالا، این باوری که ازش صحبت کردیم (حاصل از تسلط) در قسمت نئوکورتکس مغز قرار داره. جوان ترین و کم زور ترین قسمت مغز نسبت به قسمت های قبلی. مغز در طبقه بندی تکاملی دارای 3 قسمت هستش که به مرور زمان تکامل پیدا کردن. مغز خزنده، مغز پستانداری و مغز انسانی (همون نئوکورتکس). قوی ترین قسمت همون مغز خزنده هستش که ترس در اونجا قرار داره و حرفش همیشه به کرسی میشینه مگر در افرادی که به واسطه ی سالهای زیادی از تمرکز و مراقبه، جهت صدور دستور در مغز رو تغییر داده باشن. شما فرض کنید که هر روز به مدت 5 سال روی جدول های کنار خیابون قدم زدید (که با یک قدم اشتباه شاید پاتون به خیابون یا جوی آب برسه و مشکل خاصی به وجود نمیاد) و در این کار کاملا به تسلط 100% رسیدید و حتی میتونید چند قدم هم چشم بسته برید. هیچ مشکلی نیست. دارید روی جدول راه میرید و ایمان دارید که سقوط نمیکنید و حتی در حال راه رفتن دارید به اینکه شام چی بخورید هم فکر میکنید (نشان از تسلط). حالا همین جدول رو بدون هیچ تغییری ببریم به ارتفاع 3 کیلومتری از سطح زمین. قدم زدن روش تقریبا غیر ممکن هستش. نئوکورتکس شما کاملا میدونه و ایمان داره و تسلط داره به اینکه شما میتونید این مسیر رو طی کنید ولی بادامه ی مغز اجازه ی قدم گذاشتن در مسیر رو نمیده به دلیل اینکه یک قدم اشتباه مساویست با مرگ. شاید اصلا شما قدم اشتباهی برندارید و روی این کار هم تسلط کامل دارید، ولی همونطور که گفتم، تصمیم بادامه ی مغز یعنی تصمیم نهایی (مگر برای مدیتیتر های قهار). حالا اگه یه چتر نجاتی به شما بدن، شما میتونید از تسلطتون استفاده کنید و با ایمان به اینکه اون چتر در ارتفاع باز خواهد شد، مسیر رو طی کنید.

قضیه معامله گری هم همونه. تسلط یک جای کار هستش و پشتوانه ی مالی (همون چتر نجات) هم یک جای دیگه از کار. همگی رو باید با هم داشت. خیلی بعیده استاد بیان با تمام داراییشون در یک معامله ورود کنن و حد ضرری نزارن چون این کاملا بر خلاف روانشناسی معامله گری هستش. در عوض با حجم کم ولی ایمان کامل به تسلطشون، به پوزیشن وارد میشن. (مثل ما که میتونیم در ارتفاع 10 سانتیمنتری ولی با ایمان کامل به قدمهامون، روی جدول راه بریم).

موفق تر باشید.

[مجتبی رضایی]

قاعده پنجم:انتظار
اگر با اعتماد به نفس انتظار وقوع چیزی را داشته باشید،اتفاق می افتد.

کودکان نابغه:

چندین سال قبل،آزمایش جالبی برروی دو آموزگار انجام شد.آموزگار اول را به کلاسی بردند و به او گفتند که شاگردان این کلاس همگی نابغه هستند و همچنین گفتند:این دانش آموزان بسیار باهوشند،با وجود این،سعی می کنند شما را فریب دهند. آن ها خودشان را تنبل نشان می دهند،تکالیفشان را به طور کامل انجام نمی دهند و از مشق شب بیزارند. به حرف آنها اهمیت ندهید،چون از عهده ی انجام کارها بر می آیند. تنها باید در برابر آنها صبور باشید و با عشق و علاقه کار خود را انجام دهید. به آموزگار دوم کلاسی را دادند که شاگردانش بهره هوشی متوسط داشتند و همچنین گفتند: دانش آموزان این کلاس نه خیلی باهوش هستند و نه خیلی کودن. آنها بهره ی هوشی و توان متوسطی دارند و به همین دلیل هم انتظار داریم نمرات آنها در همان حد متوسط باشد. همانطور که انتظار می رفت، عملکرد دانش آموزان نابغه بهتر از دانش آموزان با بهره ی هوشی متوسط بود. در پایان سال،دانش آموزان نابغه به اندازه ی یک سال از دیگر دانش آموزان جلو افتادند. جالب اینجاست که در حقیقتِ امر در هیچ کلاسی اثری از دانش آموزان نابغه نبود و هر دو گروه از هر نظر در رده ی متوسط قرار داشتند!تنها تفاوت در انتظاری بود که آموزگاران از آنها داشتند.

شما همواره در زندگی تان ، با صحبت کردن و فکر کردن در مورد وقایع آینده همانند یک پیشگو عمل می کنید. زمانی که با اطمینان کامل انتظار وقایع خوبی را دارید، حتماً برایتان اتفاق می افتد و عکس این موضوع نیز صادق است.

چهار قاعده ی«مطابقت»،«جذب»،«باور»،و «انتظار» از قاعده ی «علت و معلول» سرچشمه می گیرند، این قواعد زیر بنای تمام قواعد بعدی هستند.

این قواعد همگی یک پیام را می رساند: اگر کیفیت تفکرتان را تغییر دهید، کیفیت زندگی تان تغییر خواهد کرد.

موفق باشید.

[vahid394]

سلام خدمت دوستان عزیز.یه سری سوالات و ابهامات تو ذهنمه ممنون میشم راهنمایی کنید
اول اینکه ایمان چجوری به دست میاد؟
استاد تو وبینار ها تاکید بر تمرین و تکرار دارن تا اینکه بالخره اون ایمانه بدست بیاد
اما تو ترید هایی که زدن و دیدیم مثلا استاد دنبال ۳ درصد هستن میشه ۲۰۰۰ دلار ۸۰۰۰ هزار دلار میره تو ضرر و میگن من ایمان دارم اون تی پی زده خواهد شد
یا تو یکی از وبینارها تو طلا بود فک کنم فقط سل زده بودن قیمت رفته بود بالا بعد میگن که من باور داشتم که این میریزه چون تایم های بالا دایورجنس داشتم و خلاصه با سود بسته شده بودن
اما چیزی که تو دوره به ما حداق یاد میدن میگن استاپ بالای های یا لوو ولی قیمت خیلی رفته بود بالا حتی بیش از ۱۵۰ و ۱۰۰ اصلاح که صد بار باس استاپ میخورد ولی بحث استاد اینکه من ایمان دارم اون میریریخت!!
من یه تناقض و تضادی تو ذهنم میاد
که آیا اسم این ایمان هستش یا پشتوانه مالی
به این صورت که آیا استاد ده دلار داشت که فقط همین ده دلار کل سرمایشه اینجوری ترید میتونست بزنه (بعله دیدم استاد تو ترید هاشون ده دلارم افزایش دادن اون هیچ)
سوال من اینکه اگر اون ده دلار پول و کل زندگیش باشه میتونه باز چنین معاملاتی بزنه یا اینکه مثلا میگه من هزار تا دارم ده که چیزی نیست راحت ترید میزنم
چارت میخ نمیره که بالا بالخره از یه جایی میریزه و کسی که ده ساله بیست ساله تو بازاره یه دانشی داره دیگه چون پول هست وارد پوزیشن میشه
جمع بندی میکنم
سوال من اینکه ترید استاد بر حسب ایمان هستش که تو دوره ها هم میگه یا نه پشتوانه مالیه
#آمینو

سلام جناب هادی عزیز وبزرگوار
امیدوارم که احساس خوبی داشته باشید و امیدوارم که حالتون خوب باشه و امیدوارم که در کنار عزیزانتون در سلامتی و شادی زندگی کنید

جناب هادی بزرگوار بنده یکی از اماتورترین اعضا انجمن هستم و نظراتی که خدمت شما عرض میکنم تقاضا دارم که هر جا اشتباه بود اصلاح کنید
قطعا خیلی عالی هست که شما درباره فردی که به شما آموزش میده فکر میکنید و تفکر یکی از بهترین کارها هست
اما جواب هایی برای سوال شما من ارائه میدهم که در نهایت امیدوارم حاصل این همفکری برای همه سودمند باشه
جناب هادی در تریدی که شما ذکر کردید بر روی طلا بود و اگر دقت کنید استاد به شدت در این ترید مدیریت سرمایه رو رعایت کرده بود به صورتی که همواره ما دیدیم که استاد امینو در هر حسابی مثلا اگه 1000دلار باشه با یک یا دو لات حداقل وارد میشه یعنی حداقل با اهرم 100و در بیشتر موارد هم بیشتر از 100وارد میشه و گاها هم که فول مارجین وارد میشوند
اما در تریدی که اشاره کردید استاد به شدت مدیریت سرمایه رو رعایت کردند و وقتی من به این نکته دقت کردم دیدم مجموع تمام پوزیشن های ایشون کمتر از اهرم 100میشه و این نشون میده که استاد کاملا پیش بینی این رو داشتن که قیمت تا چقدر ممکنه بالا بره در غیر این صورت حتما از اهرم بیشتری استفاده میکردند
همچنین استاد امینو یک تریدر ساده نیست !! به چه معنا هست این جمله من؟؟؟
خیلی از تریدرها هستند که بعد از موفقیت در کسب سود مداوم به همون سیستم و سود قناعت میکنند و در این سعی میکنند که شناخته نشوند و به زندگی خودشون مشغول میشوند
اما استاد امینو فردی هست که اکادمی ویو رو بنیان گذاشته و من بعید میدونم همانند اکادمی ویو و انجمن اکادمی در دنیا خیلی زیاد موجود باشه و ایشون پله پله مسیر رو طی کردند یعنی از بی پولی محض شروع کردند و رسیدند به نعمت ثروت وسرمایه و این واقعیت در رفتار و بیان ایشون هویدا هست
اما یک پست هم براتون لینکش رو قرار میدهم از تاپیک تمرین سیستم فراکتالی که شبیه سوال شما رو (نه دقیقا موضوع شما بلکه شبیهش) رو یکی دیگر از اعضا بیان کردند و استاد پاسخی دادند که توصیه میکنم این پست رو بخونید
https://forum.academywave.com/showth...l=1#post339267
نکته بعدی این هست که استاد بارها و بارها اشاره کردند که دیگه چیز جدیدی در اکادمی نمی بینند و بیشتر سوالات پاسخ داده شده و ایشون طبق صحبت خودشون در جاهای مختلف از جمله اخرین وبینار فراکتالی قبل این پست بنده اشاره کردند که هر روزه انجمن رو چک میکنند و همچنین در فایل های اموزشی اشاره کردند که روزانه بالغ بر 12ساعت کار میکنند(در فایل های اموزشی پرایس اکشن) و در کل من به عنوان شاگرد شما جناب هادی بزرگوار به این رسیدم که وقتی سوالی در ذهنم به وجود میاد تا یک هفته حداقل در انجمن چیزی بیان نکنم به تحقیق و جست و جو مشغول بشم و در تمام موارد جواب سوال خودم رو پیدا کردم و دو بار هم خیلی اماتور گونه و ناشیانه و خام دوتا سوال بیان کردم که در اینده دیدم بارها و بارها دیگران سوال من رو پرسیده بودند و حرفه ای این بود که من اول تمام انجمن را به عنوان یک دانشجو چک کنم سپس موضوعی رو بیان کنم

در ادامه استاد امینو از صفر مطلق شروع کرده شخصی که هزینه درمان دندان خودش رو نداشته و خودش دندانش رو کشیده(گفته مستقیم خوده استاد)
همچنین استاد در فایلی اشاره میکنند که در حدود سن 28سالگی تازه با بازار فارکس اشنا شدند (این طبق بررسی های من بوده و مستقیما استاد به سن 28سالگی اشاره نکردند و ممکن هست اشبتاه کنم)و این دوران بی پولی استاد در سن 28به بالا احتمالا بوده که نتیجه میشه استاد در زمانی که نتنها پشتوانه مالی نداشته بلکه سن کمی هم نداشته با مسئله مالی رو به رو بوده
در ادامه استاد بنا بر گفته خودشون در پستی که در قبل لینکش رو قرار دادند بیان کرده که:شما دریک مرحله از عمر تریدریتون باید حدضرر قرار بدین و مجموع پوزیشن های سودده و ضرردهتون باعث افزایش بالانس بشه.توصیه میکنم ویدیو مراحل تریدر تحلیلی رو در یوتیوب نگاه کنید.

همچنین استاد امینو در پستی که لینکش رو قرار میدهم به طور خلاصه مراحلی که در بازار مالی را طی کردند بیان میکند لطفا هادی عزیز مطالعه و مشاهده بفرمایید لینک زیر را
https://forum.academywave.com/showth...ull=1#post4136
پس استاد راه درازی رفته و این صحبت های من ادامه تفکری بود که شما باید در ادامه انجام میدادید
در پایان اشاره میکنم که در روزگاری که اکثر مدرسین فارکس هنوز خودشون سوار 206میشن و نکران اقساط سر ماه خودشون هستند خیلی خیلی کم پیدا میشه مثله امینو که اگر کمی در فضای رسانه جست جو کنید مشاهده میکنید تریدهای ایشون رو که درسال های 2014و قبل تر با قطعیت روی چارت در تایم فریم 4ساعته ترید میزدن و در هر بار برداشت 100هزار دلار 100هزار دلار برداشت داشتند
جمع بندی میکنم :
صحبت مستقیم استاد امینو: آنقدر حساب کال کردم که به من مسترکالر میگفتند و با حساب های 10 دلاری آن اوایل کار میکردم
در نتیجه استاد امینو از صفر با تمرین زیاد و اصلاح مسیر زیاد به تریدری حتی بهتر از جادوگر جادوگران تبدیل شدند


هادی عزیز قطعا ممکن هست من اشتباهاتی کرده باشم و به عنوان شاگرد شما تقاضا دارم که اشتباهات من رااصلاح کنید
سپاس

[hadi.za]

سلام جناب هادی عزیز وبزرگوار
امیدوارم که احساس خوبی داشته باشید و امیدوارم که حالتون خوب باشه و امیدوارم که در کنار عزیزانتون در سلامتی و شادی زندگی کنید

جناب هادی بزرگوار بنده یکی از اماتورترین اعضا انجمن هستم و نظراتی که خدمت شما عرض میکنم تقاضا دارم که هر جا اشتباه بود اصلاح کنید
قطعا خیلی عالی هست که شما درباره فردی که به شما آموزش میده فکر میکنید و تفکر یکی از بهترین کارها هست
اما جواب هایی برای سوال شما من ارائه میدهم که در نهایت امیدوارم حاصل این همفکری برای همه سودمند باشه
جناب هادی در تریدی که شما ذکر کردید بر روی طلا بود و اگر دقت کنید استاد به شدت در این ترید مدیریت سرمایه رو رعایت کرده بود به صورتی که همواره ما دیدیم که استاد امینو در هر حسابی مثلا اگه 1000دلار باشه با یک یا دو لات حداقل وارد میشه یعنی حداقل با اهرم 100و در بیشتر موارد هم بیشتر از 100وارد میشه و گاها هم که فول مارجین وارد میشوند
اما در تریدی که اشاره کردید استاد به شدت مدیریت سرمایه رو رعایت کردند و وقتی من به این نکته دقت کردم دیدم مجموع تمام پوزیشن های ایشون کمتر از اهرم 100میشه و این نشون میده که استاد کاملا پیش بینی این رو داشتن که قیمت تا چقدر ممکنه بالا بره در غیر این صورت حتما از اهرم بیشتری استفاده میکردند
همچنین استاد امینو یک تریدر ساده نیست !! به چه معنا هست این جمله من؟؟؟
خیلی از تریدرها هستند که بعد از موفقیت در کسب سود مداوم به همون سیستم و سود قناعت میکنند و در این سعی میکنند که شناخته نشوند و به زندگی خودشون مشغول میشوند
اما استاد امینو فردی هست که اکادمی ویو رو بنیان گذاشته و من بعید میدونم همانند اکادمی ویو و انجمن اکادمی در دنیا خیلی زیاد موجود باشه و ایشون پله پله مسیر رو طی کردند یعنی از بی پولی محض شروع کردند و رسیدند به نعمت ثروت وسرمایه و این واقعیت در رفتار و بیان ایشون هویدا هست
اما یک پست هم براتون لینکش رو قرار میدهم از تاپیک تمرین سیستم فراکتالی که شبیه سوال شما رو (نه دقیقا موضوع شما بلکه شبیهش) رو یکی دیگر از اعضا بیان کردند و استاد پاسخی دادند که توصیه میکنم این پست رو بخونید
https://forum.academywave.com/showth...l=1#post339267
نکته بعدی این هست که استاد بارها و بارها اشاره کردند که دیگه چیز جدیدی در اکادمی نمی بینند و بیشتر سوالات پاسخ داده شده و ایشون طبق صحبت خودشون در جاهای مختلف از جمله اخرین وبینار فراکتالی قبل این پست بنده اشاره کردند که هر روزه انجمن رو چک میکنند و همچنین در فایل های اموزشی اشاره کردند که روزانه بالغ بر 12ساعت کار میکنند(در فایل های اموزشی پرایس اکشن) و در کل من به عنوان شاگرد شما جناب هادی بزرگوار به این رسیدم که وقتی سوالی در ذهنم به وجود میاد تا یک هفته حداقل در انجمن چیزی بیان نکنم به تحقیق و جست و جو مشغول بشم و در تمام موارد جواب سوال خودم رو پیدا کردم و دو بار هم خیلی اماتور گونه و ناشیانه و خام دوتا سوال بیان کردم که در اینده دیدم بارها و بارها دیگران سوال من رو پرسیده بودند و حرفه ای این بود که من اول تمام انجمن را به عنوان یک دانشجو چک کنم سپس موضوعی رو بیان کنم

در ادامه استاد امینو از صفر مطلق شروع کرده شخصی که هزینه درمان دندان خودش رو نداشته و خودش دندانش رو کشیده(گفته مستقیم خوده استاد)
همچنین استاد در فایلی اشاره میکنند که در حدود سن 28سالگی تازه با بازار فارکس اشنا شدند (این طبق بررسی های من بوده و مستقیما استاد به سن 28سالگی اشاره نکردند و ممکن هست اشبتاه کنم)و این دوران بی پولی استاد در سن 28به بالا احتمالا بوده که نتیجه میشه استاد در زمانی که نتنها پشتوانه مالی نداشته بلکه سن کمی هم نداشته با مسئله مالی رو به رو بوده
در ادامه استاد بنا بر گفته خودشون در پستی که در قبل لینکش رو قرار دادند بیان کرده که:شما دریک مرحله از عمر تریدریتون باید حدضرر قرار بدین و مجموع پوزیشن های سودده و ضرردهتون باعث افزایش بالانس بشه.توصیه میکنم ویدیو مراحل تریدر تحلیلی رو در یوتیوب نگاه کنید.

همچنین استاد امینو در پستی که لینکش رو قرار میدهم به طور خلاصه مراحلی که در بازار مالی را طی کردند بیان میکند لطفا هادی عزیز مطالعه و مشاهده بفرمایید لینک زیر را
https://forum.academywave.com/showth...ull=1#post4136
پس استاد راه درازی رفته و این صحبت های من ادامه تفکری بود که شما باید در ادامه انجام میدادید
در پایان اشاره میکنم که در روزگاری که اکثر مدرسین فارکس هنوز خودشون سوار 206میشن و نکران اقساط سر ماه خودشون هستند خیلی خیلی کم پیدا میشه مثله امینو که اگر کمی در فضای رسانه جست جو کنید مشاهده میکنید تریدهای ایشون رو که درسال های 2014و قبل تر با قطعیت روی چارت در تایم فریم 4ساعته ترید میزدن و در هر بار برداشت 100هزار دلار 100هزار دلار برداشت داشتند
جمع بندی میکنم :
صحبت مستقیم استاد امینو: آنقدر حساب کال کردم که به من مسترکالر میگفتند و با حساب های 10 دلاری آن اوایل کار میکردم
در نتیجه استاد امینو از صفر با تمرین زیاد و اصلاح مسیر زیاد به تریدری حتی بهتر از جادوگر جادوگران تبدیل شدند


هادی عزیز قطعا ممکن هست من اشتباهاتی کرده باشم و به عنوان شاگرد شما تقاضا دارم که اشتباهات من رااصلاح کنید
سپاس

مرسی دوست عزیزم که پاسخ دادی .من خودم الان در شرایطی هستم که هیچ پولی ندارم .هیچ چیزی برا از دست دادن ندارم هیچ درامدی ندارم صفر مطلق.شاید این سوال من ریشه در پاسخ به عدم توانایی من در ترید کردن هستش .ببین تحلیل منم درست در میاد ولی ترس که در پوزیشن هام دارم زودتر میبندم .به خاطر این سوال در ذهن من ایجاد شد که شاید پشتوانه ای بود منم نمیترسیدم با خیال راحت تر به تحلیل اعتماد میکردم
وگرنه شکی در اطلاعات و دانش استاد ندارم .چون داشتم اصلا دوره نمیومدم .به هر حال مرسی که وقت گذاشتی

[hadi.za]

سلام دوست من. امیدوارم خوب و خوش باشید.
ایمانی که اینجا صحبت ازش هستش با "ایمان و باور به آینده ای نامعلوم (یا ایمان به غیب)" کمی متفاوت هستش. شما اگر یک بار با سنگ بزنید به یک شیشه، شیشه میشکنه و این اتفاق یادتون میمونه. اگر 100 بار این کار رو انجام بدید دیگه کاملا میدونید که هر بار به شیشه سنگ بزنیم میشکنه. اگر 1000 بار انجام بدید دیگه بدون فکر و با باور کامل، به این نتیجه رسیدید که اگر سنگی با اون جرم به شیشه ای با اون ضخامت، با سرعت پرتاب برخورد کنه، شیشه میشکنه. به این میگن تسلط. تسلط در زدن سنگ به شیشه به نحوی که شیشه بشکنه. من به جرات میگم استاد هر سیستمشون رو بالای 10 هزار بار تست کردن (و هزاران هزار بار همون استاپی که میفرمایید در معاملات ایشون تاچ شده) و وقتی که میگن "ایمان دارم که تی پی میخوره"، این ایمان به واسطه ی تسلط هستش نه چیز دیگه ای. یعنی 10 هزار بار تست کردم و مثلا 9980 بار نتیجه گرفتم. بعد دوباره تغییراتی دادم و 10 هزار بار تست کردم و این بار در هر 10 هزار بارش نتیجه گرفتم. دیگه برای من از روز روشن تر هستش و مطمئنم که جواب میده. این باور نتیجه ی ساعت ها، ماه ها و سالها تمرین و تسلط هستش و نه ایمانی که از جایی انتقال داده شده (مثل ایمان دینی).

حالا، این باوری که ازش صحبت کردیم (حاصل از تسلط) در قسمت نئوکورتکس مغز قرار داره. جوان ترین و کم زور ترین قسمت مغز نسبت به قسمت های قبلی. مغز در طبقه بندی تکاملی دارای 3 قسمت هستش که به مرور زمان تکامل پیدا کردن. مغز خزنده، مغز پستانداری و مغز انسانی (همون نئوکورتکس). قوی ترین قسمت همون مغز خزنده هستش که ترس در اونجا قرار داره و حرفش همیشه به کرسی میشینه مگر در افرادی که به واسطه ی سالهای زیادی از تمرکز و مراقبه، جهت صدور دستور در مغز رو تغییر داده باشن. شما فرض کنید که هر روز به مدت 5 سال روی جدول های کنار خیابون قدم زدید (که با یک قدم اشتباه شاید پاتون به خیابون یا جوی آب برسه و مشکل خاصی به وجود نمیاد) و در این کار کاملا به تسلط 100% رسیدید و حتی میتونید چند قدم هم چشم بسته برید. هیچ مشکلی نیست. دارید روی جدول راه میرید و ایمان دارید که سقوط نمیکنید و حتی در حال راه رفتن دارید به اینکه شام چی بخورید هم فکر میکنید (نشان از تسلط). حالا همین جدول رو بدون هیچ تغییری ببریم به ارتفاع 3 کیلومتری از سطح زمین. قدم زدن روش تقریبا غیر ممکن هستش. نئوکورتکس شما کاملا میدونه و ایمان داره و تسلط داره به اینکه شما میتونید این مسیر رو طی کنید ولی بادامه ی مغز اجازه ی قدم گذاشتن در مسیر رو نمیده به دلیل اینکه یک قدم اشتباه مساویست با مرگ. شاید اصلا شما قدم اشتباهی برندارید و روی این کار هم تسلط کامل دارید، ولی همونطور که گفتم، تصمیم بادامه ی مغز یعنی تصمیم نهایی (مگر برای مدیتیتر های قهار). حالا اگه یه چتر نجاتی به شما بدن، شما میتونید از تسلطتون استفاده کنید و با ایمان به اینکه اون چتر در ارتفاع باز خواهد شد، مسیر رو طی کنید.

قضیه معامله گری هم همونه. تسلط یک جای کار هستش و پشتوانه ی مالی (همون چتر نجات) هم یک جای دیگه از کار. همگی رو باید با هم داشت. خیلی بعیده استاد بیان با تمام داراییشون در یک معامله ورود کنن و حد ضرری نزارن چون این کاملا بر خلاف روانشناسی معامله گری هستش. در عوض با حجم کم ولی ایمان کامل به تسلطشون، به پوزیشن وارد میشن. (مثل ما که میتونیم در ارتفاع 10 سانتیمنتری ولی با ایمان کامل به قدمهامون، روی جدول راه بریم).

موفق تر باشید.

ممونم مهدی جان بابت پاسخت .چشم میرم کار میکنم .تلاش میکنم.تا به اون تسلطه برسم.عزیزمی