با سلام ، ارادت.
به دنبال ترس ها و ریشه ترس ها و تلاش ناخوداگاهم برای فرار از درد و رنج بودم که متنی روی کاغذ نوشتم و بعد وارد سیستمم کردم و خواستم که با شما هم به اشتراک بزارم.اگر غلط املایی داره یا خودمونی نوشته شده عذرخواهی میکنم.
من طبق بررسی هایی که کردم یک سری باور های منفی دارم که تا الان باعث عدم رسیدن به چیزی که میخواستم شده اند.اول اشتباهاتی که تا الان در معامله گری کردم رو مینویسم:
- تغییر حد ضرر
- بایبند نبودن به چکلیست
- تلاش برای گرفتن سود بیشتر
- معامله بدون وجود چکلیست
- باز کردن ترید های ۲ و ۳
- ترید زود هنگام
- ادامه دادن به معامله گری بعد از خوردن حد سود یا حد ضرر روزانه
- بهم ریختن احساسی بعد ضرر
هرکدوم از این اشتباهات یک دلیل برای فرار از درد و تحمل نکردن درد و رنج بوده که قسمت امیگدالا یا حیوانی مغز من که کارش بقا هست باعثش شده.من باید با اگاهی از این ترس ها و ضعف ها بهشون غلبه کنم و این قسمت از مسیر معامله گری رو بگذرونم.مطمین هستم که این مرحله یک قدمی طلا هست برای من و طبق صحبت امینو قبل از رسیدن به موفقیت یک شکست حتما میخوریم که این ۲ شکست اخر همین یک قدمی موفقیت بودن هست برای من.
حالا میخوام تک تک این اشتباهات رو بررسی کنم ببینم هرکدوم دلیلش چی بوده و به چه علت به طور ناخوداگاه این اشتباهات رو انجام میدادم:
1.تغییر حد ضرر:چون قبول نکرده بودم که ماهیت بازار در عدم قطعیت هست و هر لحظه هر اتفاقی میتونه بیوفته و طبق بررسی هایی که کردم چکلیست من و خود من سودده هستیم و بین ۱۰ ٪ تا ۱۵ ٪ اشتباه جزوی از چکلیست من هست و طبق قانون توزیع تصادفی مشخص نیست که این ۱۰ تا ۱۵ درصد اشتباه به چه شکل خودش رو به من نشون میده.حال قبول میکنم که ضرر (اصولی با چکلیست)جزوی از مسیر هست و مثل تیکه های بازل قسمتی از مسیر رسیدن به موفقیت هست.این ضرر های اصولی به هر شکل که باشند من رو بهم نمیریزند و تک تکشون رو بررسی میکنم تا باعث بهبود چکلیست من بشه و دیگه تکرارشون نکنم تا بتونم باگ های چکلیستم رو در بیارم تا بتونم تریدر بهتر و کامل تری باشم.
2.بایبند نبودن به چکلیست:یک دلیلش اعتماد به نفس هست که من دچار غرور و اعتماد به نفس نمیشم چون من مثل یک روبات باید شرایط رو بسنجم و در صورت تیک خوردن همه مشخصه ها ورود و خروج کنم.یک دلیل دیگخ منتظر موندن زیاد و خستگی در طول روز برای بیدا کردن موقعیت مناسب هست که اولا نباید یادم بره که من درصد مشخصی میخوام و چکلیست من با گرفتن نصف موقعیت های طول روز هم درصد روزانه رو به من میده.یک راهکار دیگه اش الارم گذاشتن و کم بای چارت نشستن هست که تا جایی که میتونم رعایتش میکنم و در انتظار موقعیت به باقی کارهای متفرقه ام میرسم و وقتی بای چارت میشینم که اصل اولیه چکلیست من در تایم مبدا ام شکل گرفته باشه.
3.تلاش برای گرفتن حد سود بیشتر از زده شدن ۲ در تایم ورود:ترس کم سود کردن یا رد نشدن از چالش های موجود یا ترس سود نکردن در صورتی که چکلیست من سودده هست و من مقدار مشخصی از بازار میخوام و میخوام که بعدش به باقی کارهای زندگیم برسم و زندگی کنم.من فارکس رو انتخاب کردم که ازاد باشم نه اینکه کارمند باشم.(قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود)
4.معامله بدون چکلیست:توضیحات اشتباه دوم.
5.باز کردن ترید های ۲ و ۳:دو دلیل داره که اولیش حرص و طمع برای گرفتن سود بیشتر و سود سریع تر هست و دومیش باز کردن زودهنگام معامله هست.برای اولین دلیل باز به خودم یاداور میشم که اندازه ای که من از این بازار میخوام طبق بررسی ها و بک تست ها با گرفتن حتی نصف موقعیت های ۱۰۰٪ ای که در طول هفته طبق چکلیست من اتفاق میوفته رقم میخوره.برای دلیل دوم طبق بررسی ها و بک تست ها متوجه شدم که بهترین ورود برای من میتونه روی سطح اخر و منطقه b باشه.الان لیمیت اردر رو همونجا میزارم اگر باز شد که هیچی اگر باز نشد خیلی راحت از خیرش میگذرم.
6.ترید زود هنگام:بهترین ورود روی سطح قبلی و تاچ اول منطقه b هست برای من.زمانی وارد میشم که یکی از این ها اتفاق افتاده باشه و اگر هم بعدا فهمیدم که زود وارد شدم معامله دیگه ای باز نمیکنم تا ذهن ناخوداگاه من شرطی بشه و من کنترل ذهنم رو بدست بگیرم و این بایبندی بشه جزوی از ضمیر ناخوادگاه من که خودش در اینده باعث افزایش اعتماد به نفس به خودم و چکلیستم و توانایی هام و قدرتم در گذر از امیگدالا به کورتکس باشه.
7.ادامه دادن به معامله گری بعد از حد سود یا حد ضرر روزانه:بعد از سود که به خاطر حرص و طمع برای سود بیشتر و سود سریع تر هست و کنترلش میکنم از این به بعد.بعد از ضرر برای فرار از ترس روبرو شدن با ضرر و درد ضرر و تحمل نکردن هست که با متوقف کردن ترید بعد از حد ضرر روزانه ریکاوری میکنم و طبق برنامه میمونم تا ارامش بهم برگرده و بتونم یک روز دیگه ترید بزنم.(ترید ها بعد حد ضرر روزانه روی دمو زده میشه)من میدونم که در طول زمان سود ده هستم و این روزهای ضرر ده برای بهترین تریدرهای دنیا هم رخ میده و اگر من یک روز ضرر ده دارم تریدر بد یا ادم بدی نیستم و این قسمتی از مسیر هست.
8.بهم ریختن احساسی بعد ضرر:چون ضرر رو به عنوان قسمتی از مسیر قبول نکرده بودم و تو ناخوداگاهم اینطوری بود که من تریدر خوبی هستم و تمام معاملات من باید با سود بسته بشه.در صورتی که اگر این ضرر ها طبق چکلیست باشه حساب شده و برنامه ریزی شده است و قسمتی ۱۰ تا ۱۵ درصدی از چکلیست من هست.ضرر های طبق چکلیست رو با اغوش باز قبول میکنم و دونه به دونه شون رو بررسی میکنم تا چکلیستی با وین ریت بالاتر داشته باشم و سعی میکنم ضرر رو کمتر کنم و چکلیست رو بهتر کنم و تریدر بهتری باشم.
چند مورد هم هست که به صورت ناخوداگاه درون من بوده.اگر بقیه تموم روز در حال کار و تلاش فیزیکی هستند و من نه بدین معنی نیست که من کاری نمیکنم.ماهیت شغل من متفاوت هست و در طول روز من مثل اسنایبر هستم و به دنبال شکار.مورد بعدی اینکه اگر من طبق نظمی که برای خودم طراحی کردم باشم به تمام خواسته هام میرسم.مورد بعدی اینکه سبک زندگی و نظم زندگی من با بقیه متفاوت هست و خواسته ها و اگاهی و ارزوهایی که من دارم با بقیه متفاوت هست و این تفاوت نباید باعث ناراحتی من بشه.
با تشکر.نظرات شما سازنده خواهد بود و باعث ترقی شما ، من و باقی دوستان خواهد بود.