روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[mohammad_a]

وقتی سعی میکنید چیزی را اگاهانه یاد بگیرید در اصل تلاش کرده اید چیزی یاد نگرید!

یکی از اخرین مفهوم هایی که یادگرفتم این بود که بدن و ذهن ما ارتباط خاص خودش رو داره وهرچه بیشتر این ارتباط رو درک کنیم در شرایط مختلف میتونیم بهتر و بهتر عمل کنیم

اخیرا خیلی تلاش میکردم از همه چیزو همه کس ی چیزی یادبگیرم و همش بررسی میکردم فکر میکردم با این کارم دارم اطلاعات جدیدی رو وارد ذهنم میکنم اما در اصل اصلا این کارو نمیکردم
در اصل من فقط برای اطلاعات قبلی که داشتم تاییده پیدا میکردم و این خوب هست اما نه به اندازه کافی!

من عالم و کامل نیستم اما باتوجه به اطلاعات الانم :
یکی از ارتباط های سیستم مغز ما خوداگاهی و ناخوداگاهی هست هر انسانی باید ارتباط این سیستم رو تا حد خیلی خوبی درک کنه
فرض کنید میخواهید در بحث معامله گری پیشرفتی بکنید مثلا میخواهید که یادبگیرید سود بیشتری بکیند
شما با توجه به اطلاعاتی که الان دارید یک مقدار خاص سود میکنید و اگربیشتر سود میکردید احتمالا خواسته شما سود بیشتر کردن بنود!
حالا که خواسته شما سود بیشتر گرفتن است پس حتما باید چیزی یادبگیرید برای اینکه چیزی یادبگیرید که قبلا اون رو درک نکردید باید چیزی هایی رو ببینید که قبلا نمیدید
شاید درکش سخت باشه اما تنها کاری که شما باید انجام بدید تصمیم گرفتن (تصمیم به اینکه سود بیشتری میخواهید )
این تصمیم خوداگاه گرفته میشه یعنی شما با اگاهی متوجه میشید که سود بیشتری میخواهید بعد از این شما تقریبا هیچ کاره اید
و سیستم ناخوداگاه شما وارد عمل میشه و شروع میکنه باتوجه به اطلاعاتی که داره بررسی میکنه و جاهایی که ناقص ببینه رو تصحیح میکنه چه در زمینه روانشناسی باشه چه در زمینه تحلیل چه مدیریت سرمایه و...
و اصلا شما نیازی به دخالت ندارید

................................................ت نها کاری که شما باید انجام بدید حفظ تمرکز روی هدف اولیه هست .............................................
تا بین اطلاعات که در سطح ناخوداگاه بررسی میشه گم نشید و هدف رو فراموش نکنید
نکته : گاهی هدف هم میتونه در یک مسیر اصلاح و تصحیح بشه !

پس سعی کنید فقط به هدف و اون چیزی که میخواهید فکر کنید بقیه اون به شما ربطی نداره

[Mehrdad az]

" ای کم ایمانان چرا ترسان هستید؟"

عیسی مسیح

عیسی مسیح گفت:" ای کم ایمانان چرا ترسان هستید؟" پس باید ایمان را جایگزین ترس کنیم زیرا ترس یعنی ایمان وارونه، ترس ناشی از نبود ایمان است، ترس یعنی ایمان به دو قدرت خیر و شر است، در حالی که تنها یک نیرو و قدرت وجود دارد و آن خداست(خیر).

من تماما اعتقاد دارم که :
"هر چه برایم اتفاق افتد خیر است(حکمتی دارد) حتی اگر خودم و دیگران آن را بدترین اتفاق زندگی ام بدانیم"

""جز تردید و هراس هیچ چیز نمی تواند میان انسان و مرادهای دلش فاصله ایجاد کند. به محض اینکه آدمی بتواند بی هیچ دلهره ای آرزو کند، خواسته هایش سریعا برآورده خواهد شد. ترس تنها دشمن آدمی است. ترس از تنگدستی و فقر، ترس از شکست، ترس از بیماری، ترس از دست دادن و...""

فلورانس اسکاول شین

_____________________
Screenshot_20230519-155740_ .jpg
Screenshot_20230521-195938_ .jpg
c03a5d09da91a8598063e7c8e848362d-1024x1024.jpg

برداشت از این آیه ها برای هر شخص متفاوت هست
اما عزیزی جالب میگفت
خداوند نگفته مرا بخوانید سپس یا بعدا شما را اجابت میکنم
به محض خواندن اجابت میشه

[mari6]

خب خیلی هم عالی
من قیلا این مشکل رو داشتم و برای من یه جورایی مبحثش روانشناسی بود و میتونه ترس از یه چیزی و یا تو ضمیر ناخوداگاه استرس از چیزی باشه
و یه چیز دیگه هم که هست اگر کتاب ماورا طبیعی شدن رو خونده باشید برخی از کاربران اون کتاب و اون سبک مدیتیشن قبل از رفتن به حالت وجودی والا این حس بهشون دست میداده و دقیقا جلوشو میگرفتن و وقتی رهاش کردن و بهش فکر نکردن و گفتن هرچی بادا باد به اون حالت عرفانی که خواستن رسیدن . اینم یه موضوعی بود که میتونست به این دلیل هم باشه
ولی یه چیزی رو امتحان کنید
در ساعت های مختلف و در مکان های مختلف تمرین تمرکز رو انجام بدید و بررسی کنید شاید از همین ها باشه
موفق باشید

چشم حتما، بازم خیلی ممنونم از راهنمایی و وقتی که گذاشتین

[mari6]

سلام ماری جان، امیدوارم حالتون خوب باشه ،همینطوری که گفتین تنفس اصولی بسیار مهم هست بهتون پیشنهاد میکنم ویدیو مزدافر مومنی قسمت تقویت سیستم ایمنی راهکار دوم رو توی یوتیوب ببینید من هم بواسطه دوستان این تاپیک با ایشون اشنا شدم بصورت عملی و خیلی ساده تنفس شکمی رو اموزش میدن ایشون ،البته میتونید بصورت جداگانه تنفس اگاهانه رو تمرین کنید مثلا قبل از خواب شروع کنید از یه عددی که بهتون فشار نمیاد دم و بازدم انجام بدین و هر شب یه شماره بهش اضافه کنید کم کم حجم ریه تون افزایش پیدا میکنه و راحت تر میتونید این کارو انجام بدید،تنفس درست به اندازه ساعت ها مدیتیشن و مراقبه ذهن رو منظم و منسجم میکنه حتما امتحانش کنید و درکش کنید.موفق باشید.

سلام مهرسا جان خیلی ممنونم از راهنمایی و پیشنهاد بسیار عالیت

[ALI-KT]

وقت بخیر علی جان یه سوال
از این جهت هم ببینیم
درسته هیچوقت کال نمیشن ولی خب سود آنچنانی هم نمیکنند ...درسته دیگه؟

درود
اتفاقا بنظرم سود معقولی هم میشه کرد ، با ریسک سه درصد تو هر معامله با همین پرایس بنظر میرسه که بشه بعد یک سال تمرین مستمر ، 20 تا 30 درصد سود کرد ماهیانه بصورت مستمر و تریدر خیالش راحته که اکانتش کال که هیچی تهش سود کمتری کنه یکماه ،حالا فراکتالی رو صرفا خریداری کردم ،خبری ازش ندارم
درسته که باید بزرگ ببینیم همیشه اما یموقعایی یادمون میره خیلیا واسه قرارداد مطمین 3 ٪ سود ماهیانه چقدر مشتاقن و جذابه براشون ،البته خود استاد عرض میکنند بعد چند سال کار میتونید منطقه خروج بزارید جای استاپ یا حجم بیشتری رو وارد شیم اما بعد چند سال نه همون اول
همون اول نتیجش میشه کال .
سپااس

[hassan47]

*نشر:* گاهنامه مدیر
■”…در واقع کسانی که خود را در حال مسابقه با دیگران می*بینند، به این امر توجه ندارند که زمانی که عده*ای با هم مسابقه می*دهند در لحظه*ای که سوت داور به صدا در می*آید در یک مکان ایستاده*اند؛ و در واقع مسابقه*ها، به این معنا مسابقه*اند که آغاز مسابقه، هم به لحاظ زمانی، و هم به لحاظ مکانی از یك جا شروع شود.
□به عنوان مثال اگر فرض کنیم که در مسابقه*ای شخصی صد متر جلوتر ایستاده باشد و شخص دیگری یک کیلومتر عقبتر، این که مسابقه نمی*شود؛ و مسئله بر سر این است که ما انسانها زمانی که بدنیا می*آییم در یک جایگاه نایستاده*ایم. ما نه به لحاظ جسمانی در شرایط واحدی بدنیا می*آییم و نه به لحاظ ذهنی در شرایط واحدی بدنیا می*آییم و نه به لحاظ روانی. بنابراین هر گاه من خود را با شما مقایسه کنم، چون در بدو تولد در یک نقطه نایستاده بوده*ایم، نتیجه مسابقه هر چه باشد به ضرر من خواهد بود؛ و دلیل این امر این است كه اگر من خودم را با شما مقایسه كنم و شما از لحاظ موقعیتی از من عقبتر باشید، جلوتر بودن خود را حمل بر تلاش و كوششم تلقی خواهم كرد، كه نادرست است و از طرف دیگر هم، اگر در هنگام مقایسه من از شما عقبتر باشم، عقب*ماندگی خود را بر اثر كاهلی خود می*گذارم، كه این هم نادرست است.
●انسانهایی كه از لحاظ جسمانی، ذهنی و روانی در یك مختصات قرار نگرفته*اند، نمی*توانند خود را با دیگران مقایسه كنند، و نكته در اینجا است كه هیچ دو انسانی در مختصات جسمانی، ذهنی، روانی یكسان یافت نمی*شود. بنابراین تنها انسانی كه می*توانیم با خودمان مقایسه كنیم خودمان است. بدین ترتیب كه در هر لحظه به خودمان بگوییم، آیا می*توانم از این موقعیتی كه در آن قرار دارم و از این چیزی كه هستم، جلوتر و بهتر باشم یا نه، و اگر می*توانم به آن سمت حركت كنم.”👤استاد مصطفی ملکیان
○پس می توان گفت که این “رقابت با خود” نه “با دیگران” است که رمز “بهبود مستمر” در حال و روز انسان می باشد:
I am in competition with no one. I run my own race. I have no desire to play the game of being better than anyone, in any way, shape or form. I just aim to improve, to be better than I was before. That’s me and I am free.👤Jenny G. Perry
من در رقابت با هیچکس نیستم. من با خودم مسابقه میدهم! من به “بازی بهتر بودن از دیگران” به هر فرم و شکلی که باشد، هیچ علاقه ای ندارم. هدف من فقط بهبود و بهتر بودن از گذشته ام است. این منم و من آزادم!
■بیل گیتس هم مقایسه خود با دیگران؛ که ریشه رقابت با آنهاست را توهین به خود می داند:
Don’t compare yourself with anyone in this world…if you do so, you are insulting yourself!
و در ادامه می گوید:
I am not in competition with anyone but myself. My goal is to improve myself continuously.
من با هیچکس جز خودم در رقابت نیستم! هدفم بهبود مستمر خودم می باشد!
□و در نظر مارک تواین؛ مقایسه خود با دیگران یعنی مرگ لذت!
Comparison is the death of joy!
●علاوه بر همه، خوب میدانیم اوّل کسی که خودش را با دیگری مقایسه کرد و به رقابت پرداخت؛ شیطان بود که گفت: من از آتش خلق شده ام و انسان از گِلی لجن…من بر او سجده نمیکنم!
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه باشد در نبشتن شیر و شیر
مولانا
○بنابراین وقتی مردان خدا می گفتند:
One whose two days are equal is a loser!
هرکس دو روزش مساوی باشد، کلاه سرش رفته؛ اصل رقابت را میان انسان و خود او می دانسته اند! پس رقیب اصلی من؛ خود دیروزی من است!
■و سخن آخر اینکه انسان های فوق العاده موفق؛ با تمرکز روی شناخت درست از استعدادها و ظرفیت های خود، و صرفه جویی در هدر دادن انرژی برای رقابت و مسابقه با دیگران، حسادت، خود بزرگ بینی و یا خود کم بینی؛ همیشه با خود دیروزشان در رقابت بوده و بهترین هایشان را به نمایش می گذارند.
Always remember that you are absolutely unique! Just like everyone else!Margaret Mead
دکتر امیرعباس زینت بخش
منبع: کانال تلگرامی اندیشه و حرکت
_________________________
*بازنشر پیام = گسترش دانایی*

[mahdi.k]

وسعت شخصیت هر فرد توسط بزرگی مشکلی که می تواند او را از حالت منطقی بیرون آورد تعریف میشود.

یا

احساس هرفرد هنگام شکست ، رابطه مستقیم دارد با مدت زمان رسیدن آن فرد به موفقیت.

[Erfanalk]

" ای کم ایمانان چرا ترسان هستید؟"

عیسی مسیح

عیسی مسیح گفت:" ای کم ایمانان چرا ترسان هستید؟" پس باید ایمان را جایگزین ترس کنیم زیرا ترس یعنی ایمان وارونه، ترس ناشی از نبود ایمان است، ترس یعنی ایمان به دو قدرت خیر و شر است، در حالی که تنها یک نیرو و قدرت وجود دارد و آن خداست(خیر).

من تماما اعتقاد دارم که :
"هر چه برایم اتفاق افتد خیر است(حکمتی دارد) حتی اگر خودم و دیگران آن را بدترین اتفاق زندگی ام بدانیم"

""جز تردید و هراس هیچ چیز نمی تواند میان انسان و مرادهای دلش فاصله ایجاد کند. به محض اینکه آدمی بتواند بی هیچ دلهره ای آرزو کند، خواسته هایش سریعا برآورده خواهد شد. ترس تنها دشمن آدمی است. ترس از تنگدستی و فقر، ترس از شکست، ترس از بیماری، ترس از دست دادن و...""

فلورانس اسکاول شین

_____________________
Screenshot_20230519-155740_ .jpg
Screenshot_20230521-195938_ .jpg
c03a5d09da91a8598063e7c8e848362d-1024x1024.jpg

برداشت از این آیه ها برای هر شخص متفاوت هست
اما عزیزی جالب میگفت
خداوند نگفته مرا بخوانید سپس یا بعدا شما را اجابت میکنم
به محض خواندن اجابت میشه

وقت بخبر مهران جان
مطمئنم حالتون عالی هست و موفق هستید
علی جلن خیلی در بحر این مطمئنم هستم موفقید یا عالی هستید های شما فرو رفتم و امروز میخوام بگم اثرشون رو من گذاشتن ؛ مرسی که هستی پسر @Ali97
خیلی ممنونم از شما مهران جان
سیو کردم پستتان را تا چندین بار بخوانم و شروع به تغییرات کنم

[Erfanalk]

وسعت شخصیت هر فرد توسط بزرگی مشکلی که می تواند او را از حالت منطقی بیرون آورد تعریف میشود.

یا

احساس هرفرد هنگام شکست ، رابطه مستقیم دارد با مدت زمان رسیدن آن فرد به موفقیت.

مهدی جان عالی بود این واقعا
این رو استاد هم بارها گفته هست و اگر درک بشه خیلی چیزا تغییر پیدا میکنه

در ادامه این متن منم میخوام یه جمله ای بنویسم
اکثر افکار ؛ عقاید ؛ باور ها ؛ عملکرد ؛ اندیشه های ما ؛ به دلیل ترس از در قضاوت قرار نگرفتن دیگران نشعت میگیرند ؛ حتی به قدری توجه به قضاوت دیگران در مورد شخص خود سم هست که میتواند توانایی و استعداد های شمارو هم متاثر از خودش کند
چون ما دائم در حال قضاوت کردن دیگران هستیم ؛ شخصی دارد راه میرود و تو افکارخودش غرق شده ؛ دد جا قضاوت میکنیم که ممکنه مشکلی داشته باشه ها یا با خانواده درگیر بوده ووووو....* _ یکی یه حرفی میزند درجا قضاوتش میکنیم

دوستان بزارید کنار قضاوت کردن دیگران رو و ترس از در قضاوت قرار گرفتن ؛
من اینکارو بکنم چی میگه مردم ؛ این حرف رو بزنم مردم چی میگه ووو ....
میدونین این باعث چی میشه دوستان؟
باعث میشه انرژی های شما در چاکرای دوم گیر بیفتن ؛ نتونن به مراحل بالا صعود کنن
ما خیلی چیزا نمیفهمیم و تا الان داشتیم در سیاهی و تاریکی ای که دولت ها برامون ساختن زندگی میکردیم
انشالله بعد تحقیقاتم در مورد چاکراها چیزای خیلی خوبی میام ازش میگم
فقط خواستم بگم که چیزایی که از شرق میان میگیم ول کن بابا خرافاته ؛ همینا تو غرب با علم ثابت میشن ( دقیقا همان مواردی که تو شرق ۵۰۰۰ سال پیش وجود داشتن ) میگیم ساینسه و علمه اینا
انرژی هایی که ۵۰۰۰ سال پیس در شرق کشف شده ؛ الان داره تو غرب تازه تازه با دستگاه هایی به ثبت میرسن که(البته بعضی دستگاه های انرژی سنج انسان چند دهه قبل ساخته شدن و ما ایرانی های بیچاره ۹۹.۹۹ درصد افراد جامعه هیچی ازشون نمیدانیم ؛ نزارین شماهم جزئی از نسل های سوخته باشین ) انرژی های بدن انسان رو نمایان میکنن و ثبت میکنن و حتی وارد حوضه پزشکی داره میشه کم کم
پس نگیم خرافاته ؛ بیاین از تنگا و حصار دولت ها خارج شین عزیزانم
با عشق


برای تغییر ابتدا در لحظه ذهن آگاه بشین و ببینید چقدرررر دارین صبح تا شب قضاوت میکنید و در ترس قصاوت دیگران هستین
بالای دفتر بنویسید قضاوت کردن و ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن ؛ تمام موارد روزمره و افکار و احساسات و عملکردتون که از این دو مورد نشعت میگیره رو بنویسید تو این دفتر ؛ بعد جمعه ها بیاین بررسی کنید
دوستان تغییر سخته ها ؛ الان ممکنه ذهنتون قشنگ قولتون بزنه که ول کن بابا چه کاریه آخه و....
شروع کنین بیاین سمت نور ؛ تفکراتتون رو از اینکه این دختر چه زیباست یا ابن پسر چه جذابه ؛ کاش با این سکس میکردم ؛ خود ارضایی و درگیر شدن و ماندن تو چاکرای اول که پایین ترین سطح انرژی رو داره بکشین بیرون ؛ باشد که همتون نورانی شوید (شرمنده دارم اینقدر رک صحبت میکنم ؛ فرهنگ ما باعث شده به زبون آوردن این چیزا ؛ بی حرمتی به دیگران و انسان بد بودن باشه ؛ درگیری با ابن هاهم باعث ماندن در توربین های نور یا چاکراهای اول و دوم میشه که پایین ترین سطح انرژی رو دارن ؛ و بعد افراد میگن چرا آخه انرژی ندارم ؛ چرا افسردگی دارم ؛ چرا زندگی نمیچسبه ؛ آماری در آوردن از مردم ایران در این موارد که نمیزارن عمومی بشه ؛ ایران در رتبه اول پایین ترین سطح انرژی و افسردگی بین کشور های جهان قرار داره ؛ نه به خاطر اقتصاد ؛ بلکه به خاطر فرهنگ اشتباه و خانه نشینی و پهن کردن سفره در این چاکراها)

زیاد دنبال این موسیقی بودم ؛ گوش بدین و به اعماق وجودتان برید
8-Concierto-De-Aranjuez.mp3
با عشق

[mohamad heydari]

درود
اتفاقا بنظرم سود معقولی هم میشه کرد ، با ریسک سه درصد تو هر معامله با همین پرایس بنظر میرسه که بشه بعد یک سال تمرین مستمر ، 20 تا 30 درصد سود کرد ماهیانه بصورت مستمر و تریدر خیالش راحته که اکانتش کال که هیچی تهش سود کمتری کنه یکماه ،حالا فراکتالی رو صرفا خریداری کردم ،خبری ازش ندارم
درسته که باید بزرگ ببینیم همیشه اما یموقعایی یادمون میره خیلیا واسه قرارداد مطمین 3 ٪ سود ماهیانه چقدر مشتاقن و جذابه براشون ،البته خود استاد عرض میکنند بعد چند سال کار میتونید منطقه خروج بزارید جای استاپ یا حجم بیشتری رو وارد شیم اما بعد چند سال نه همون اول
همون اول نتیجش میشه کال .
سپااس

سلام و درود به دوستان عزیزم امیدوارم حال همگیتون عالی باشه و همینطور شما علی آقای گل
یه تجربه ی عالی که کل نگرش من رو نسبت به درآمد و پول تغییر داد رو میخوام بگم خدمتتون
اواخر سال 98 , من تو بورس ایران سرمایه گذاری کرده بودم و طی 4 ماه بعدش سرمایه من 4 برابر شد برام اصلا باور نکردنی بود که چجوری میشه این همه سود کرد , در کمال ناباوری طمع نمیذاشت که من از مارکت خارج بشم خلاصه درگیر حواشی اون سال ها و صحبت های اطرافیان شدم و خروج نکردمو سود 4 برابری که از دستم رفت تازه با ضرر زیاد از اصل ورودی سرمایم من تونستم خارج بشم به دلیل صف های فروش بازار ایران ..
.
خلاصه این داستان گذشت من یک روزی در جایی با یک شخص که معامله گر سهام های خارجی و بورس بود آشنا شدم و ماجرای متضرر شدنم رو گفتم و کلی صحبت کردن ایشون ,اما یک جمله ای گفتن که خیلی به دل من نشست و کل احساسات طمع من رو تعقیر داد
گفتش شماها مگه توی کسب و کار خودتون ماهی یا سالی چند درصد در میارید که سود های 200 300 درصدی براتون رقم کمیه؟؟؟؟
گفت یک کاسب مغازه دار که در آمدش از اکثر قشر کارمند و کارگر جامعه بیشتره رو در نظر بگیرید , این آدم بر فرض مثال با 10 سال سابقه فروش در یک منطقه عالی , با کلی نیروی کار ,کل زمان روزانه ی خودش و کلی سرمایه ای که گذاشته نهایتا داره ماهی 20 الی 30درصد از کل سرمایه کارش درآمد کسب میکنه تازه در خوش بینانه ترین حالتش که تورم و بقیه داستان ها هم نباشه ..پس چرا شما هااا انقدر یهو طمع کار شدید مگه یادتون رفت کی بودید و چقدر درآمد داشتید!!

---

من خودم اون سال ها یک شغل عالی با درآمد خیلی عالی داشتم اما با توجه به سرمایه ای که گذاشته بودم دیدم بله منم دارم با این همه ازو جز کردن در ماه فقط 30 درصد از این کار و سرمایم در میارم اونجا بود که فهمیدم سود های کوچیک با اثر مرکب هستش که با فاکتور مهم زمان من رو ثروتمند میکنه نه صرفا یک سود یکجا و بدون داشتن علم و آگاهی که قطعا با نداشتن سواد مالی یکجایی همون پول رو از دست خواهم داد.
خلاصه دندان طمع رو باید کند و دور انداخت.

شما بهترینید