روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[cho0bin]

سلام ، وقت همگی بخیر

امیدوارم حالتون فوق العاده باشه

بنا بر فرمایش جناب آمینو این پست رو داخل این تاپیک هم قرار میدم.

چند روز پیش مطلبی رو میخوندم که برام فوق العاده جالب بود. حیف بود برای شما هم نزارمش .. دقیقا اتفاقی که برای ما تو این دوره رخ داده ... حتما بخونید قول میدم ارزش چند دقیقه وقت رو داره.

چرا یا چطور و چگونه؟

چند سال پیش یک مطلب از هوسرل بنیانگذار پدیدارشناسی دیدم که گفته بود "بسیاری از مشکلات بشر از نوع سوال پرسیدن او شروع میشود". این مطلب خیلی ذهنم را درگیر کرد و اصلا نمیفهمیدم منظور هوسرل چیه تا اینکه یک ویدئو از استیو جابز دیدم و یاد جمله هوسرل افتادم.

سوالاتی که استیو جابز در اون ویدئو پرسید هیچکدام با "چرا" شروع نشد(؟!) خیلی برام جالب شد و چند کلیپ و مطلب دیگه از استیو جابز دیدم و جالب بود که هیچکدام از سوالهای جابز با "چرا" شروع نمیشد همه با "چگونه و چطور" شروع میشد که منو مجبور کرد قدری بیشتر به این موضوع بپردازم.

شروع به مطالعه کردم و آثار دیوید برنز و کیوساکی و رابینز و دارن هاردی و چند نفر دیگه که در زمینه رفتار درمانی فعال هستند را مطالعه کردم و نتیجه برام شگفت*انگیز بود که در ادامه توضیح میدهم.

بشر موجودی تجربه*گراست و هنگامی که پدیده*ای جدید را تجربه میکند در مغز او نتایج ثبت میشوند و از اون نتایج در برخورد با پدیده*های جدید استفاده میکند.

در واقع وقتی ما یک سوال را با "چرا" شروع میکنیم مغز دنبال جواب در تجربیات گذشته میگردد.به عنوان نمونه:
"چرا فلان اتفاق افتاد؟
چرا فلان حکومت سقوط کرد؟
چرا در فلان آزمون قبول نشدم؟
چرا من آدم موفقی نیستم؟
چرا اینقدر فقیرم؟
چرا مردم اینقدر بی*تفاوت و ظلم*پذیر هستند؟ و..." جواب تمام این سوالات در گذشته است.

واقعا حرف هوسرل خیلی درست و جالبه. نکته*ای که متوجه شدم اینه که آدم*های تاثیرگذار و موفق تاریخ مثل "ولتر، نلسون ماندلا، گاندی، لوترکینگ، جابز، ایلان ماسک و ..." سوالهایشان را با "چرا" نپرسیدن که توانستند دنیای ما را تغییر بدهند. آنها سوال*هایشان را با "چگونه یا چطور" پرسیدند.

چگونه میتوانم کمپین حقوق بشری موفقی تشکیل بدهیم؟
چگونه میتوانیم امپراطوری استعماری انگلیس را شکست دهیم؟
چگونه سیاه*پوستان به حق و حقوق برابر خواهند رسید؟
چگونه دنیای بهتری خواهیم داشت؟ و....

حالا سوالی که مطرح میشود این است که "تفاوت سوال*هایی که با چرا شروع میشوند با سوال*هایی که با چگونه شروع میشوند در چیست؟" در ادامه به این سوال پاسخ میدهم.

همان*گونه که در بالا اشاره کردم جواب سوال*هایی که با "چرا" شروع میشوند در گذشته هستند و دلیل و چرایی یک اتفاق و پدیده را بیان می*کنند و بستگی به نوع تجربیات ما دارد.

به عنوان مثال جواب سوال
"چرا من این*قدر آدم فقیر و بدبختی هستم؟"
از این دست دلایل است:
چون "پدر و مادر من فقیر بودند، خانواده ما پر جمعیت بود، هیچوقت سرمایه کافی برای شروع کار خوبی نداشتم، از بچگی آدم بدشانسی بودم و ....".

این جوابها در بهترین حالت دلایل درستی برای این فقر ارائه میکنند و در نتیجه من میپذیرم که تا ابد فقیر باشم و به این سرنوشت گردن نهم.

ولی جواب سوال*هایی که با "چگونه یا چطور" شروع میشوند علاوه بر پاسخ چرایی مساله، راهکار عملی برای برون*رفت یا حقیقت*بخشی به چیزی را بیان میکنند و تمام جواب هم در گذشته نیست و نیاز به تفحص و تحقیق و تفکر بیشتر دارد و بر عکسِ سوال*هایی که با "چرا" شروع میشوند، جوابها آماده نیستند.

مثلا:
"چگونه میتوانم فقر نباشم؟
چگونه میتوانم فلان کار را با موفقیت انجام دهم؟ و ..."
پاسخ دادن به این سوال*ها راحت نیست و نیاز به تحقیق و تفکر دارند و هر نتیجه هرچی باشد یک راهکار عملی است که ممکن است درست یا غلط باشد ولی به هر حال یک راهکار است.

متاسفانه ما هرگز یاد نگرفتیم که درست سوال بپرسیم و تقریبا تمام سوالات خودمون را با "چرا" شروع میکنیم.

چند روز پیش معلم برادرزاده*م یه سوال ازشون پرسیده بود و گفته بود درباره*ش تحقیق کنید:
"چرا محیط پارک*های ما پر از آشغال است؟"
برادرزاده*م کلی جواب در مورد بی*فرهنگی مردم نوشته بود و از من خواست که جوابها را ببینم درسته یا نه؟

مسلما اون معلم قصدش فرهنگسازی بوده ولی آیا اگر سوال را اینجوری می*پرسید بهتر نبود
"چگونه محیط پارکهای ما میتواند همیشه تمیز باشد؟"
تا طرز درست فکر کردن را از همان کودکی به بچه*ها یاد دهیم.

خوشبختانه اون معلم از پیشنهاد من استقبال کرد و خیلی هم خوشحال شده بود. مسلما پاسخ سوال "چرا نمیتوانیم.....؟" با سوال "چگونه میتوانیم...؟" خیلی متفاوت است.

پاسخ اولی در بهترین حالت دلایل ناتوانی و دومی راه*های توانستن است. پاسخ اولی باعث نا امیدی و یاس و دومی پر از انرژی مثبت است.

پدیدارشناسی، ادموند هوسرل

سلام
ولی چیزی ک من از استاد کوین ترودو خوندم میگن ب چرایی و چگونگیش کار نداشته باشید اونو بسپرید ب کائنات
میشه سوال رو جور دیگه پرسید مثلا چی میشه اگه ....
دوستان اگ نظری دارن ممنون میشم ک راهنمایی کنند

[cho0bin]

معرفی یه تریدر موفق:

(منبع متن از یک کانال تلگرامی)
https://www.mql5.com/en/signals/621343

☝ گاندا یه تریدر اندونزیایی، با بالانس اولیه 7500 دلار شروع کرده.
یک قانون مهم برای خودش گذاشته که روزی فقط یک پوزیشن بزنه.
شاید بنظر بیاد که سود دهی چنین حسابی خیلی کم میشه.
بخصوص وقتی ببینیم که گاندا یه اسکالپر هست و پوزیشن هاشو با پیپ کمی میبنده.
چیزی در حد 4 تا 5 پیپ، نه بیشتر.
ولی این تریدر در مدت حدود 4 ماه، 4000 دلار سود کسب کرده.
یعنی بطور متوسط ماهی 1000 دلار.
سود دهی هر ماهش زیر 20% هست ولی بعد از گذشت 4 ماه، 70% رشد حساب داشته.
این یعنی سودهای کوچیک ولی مستمر، در طولانی مدت خیلی قابل توجه و رضایتبخش میشه.

یکی از بزرگترین نقاط قوت حسابش اینه که حداکثر افت سرمایه حسابش در این مدت با وجود 85 معامله، فقط 3.7% شده.
این یعنی هیچ وقت اجازه نداده حسابش تو ضرر زیادی بره.

متأسفانه خیلی از ماها به طمع کسب سودهای بزرگ، سایز بالا میزنیم و قسمت اعظم سرمایه حسابمون رو در معرض خطر قرار میدیم.
غافل از اینکه شرط اول موفقیت، حفظ سرمایه برای ماندگاری در بازار و کسب سود مستمر هست.

این تریدر با وجودی که پوزیشن ها رو با چند پیپ میبنده، ولی همین قطره قطره ها در طولانی مدت جمع شده و سود بسیار شیرین و قابل قبولی رو رقم زده.

یکی دیگه از نقاط قوت این تریدر این هست که هیچ پوزیشنی رو اجازه نداده که تو ضرر زیادی بره، به امید اینکه شاید جهت روند تغییر کنه و برگرده بره تو سود.
کاری که خیلی از ماها انجام میدیم اینه که یا حد ضررها رو جابجا می کنیم
یا با خوشبینی الکی به برگشت روند، اجازه میدیم حسابمون تو ضرر زیادی بره
که میتونه به کال شدن حساب برسه.

در واقع کسی که اسکالپر هست و میخواد با چند پیپ سود خارج بشه، نباید حد ضرر بزرگ در نظر بگیره.
چون ضرر یه پوزیشن، زحمات چندین پوزیشن سود ده رو خراب میکنه.


یکی دیگه از کارهای خوب گاندا این هست که هر روز سودش رو برداشت میزنه.
این باعث میشه که تو موقعیت های بعدی ریسک زیادی نکنه و سایز پوزیشن ها رو خیلی بالا نبره.

چون ما خیلی وقتا که سود خوبی می کنیم، به پشتگرمی همین سود خوب، تو معاملات بعدی سایز بالاتری میزنیم
و متأسفانه خیلی وقتا همه اون سودها رو از دست میدیم.

برداشت آنی سودها یکی از مهم ترین عواملی هست که باعث میشه فکر کنیم از ابتدا میخوایم تو حسابمون ترید کنیم
و تا حد زیادی جلوی طمع ما برای زدن سایزهای نامعقول گرفته میشه.

چقدر خوبه از نکات مثبت این تریدر درس بگیریم
و سعی کنیم عادات و رفتارهای تریدرهای موفق رو انجام بدیم
تا ما هم در مسیر صحیح معامله گری قرار بگیریم
و بتونیم جزو یکی از تریدرهای موفق بشیم.


پ ن : من تعدادی پوزیشن ازش چک کردم زیاد هم حرفه ای ورود نکرده. ضررها تعدادش خیلی زیاده. ولی نهایتا سود کرده... جالبه.

بنظرم اینم ی دیدگاهه
ترید های استاد امینو هم دیدگاه دیگه ای
اگ اشتباه نکنم آقای هاکوپیان گفته بود اگ میخوای موفق بشی و ب جایگاهی که داره برسی باید 40سال روزی 16 ساعت کار کنی
زاکربرگ هم در 6 7 سال یک میلیاردر شد

[ALiamiri]

سلام
ولی چیزی ک من از استاد کوین ترودو خوندم میگن ب چرایی و چگونگیش کار نداشته باشید اونو بسپرید ب کائنات
میشه سوال رو جور دیگه پرسید مثلا چی میشه اگه ....
دوستان اگ نظری دارن ممنون میشم ک راهنمایی کنند

سلام
این سوال برای من هم پیش اومد و خیلی بهش فکر کردم.و دوتا موضوع به ذهنم رسید.
اول اینکه همه سوالاتی که مرلین عزیز مطرح میکنه و در مورد مشکل سوال میکنند.میدونیم که مدیران بزرگ در مواجهه با مشکلات اصلا به خود مشکل فکر نمیکنند و فقط روی راه حل تمرکز میکنند که همون چگونگی راه حل هست
دوما سوالات مطرح شده سوال منفی هستند و طبق همون گفته کوین ترودو بزرگوار اگر شما روی چرایی سوالات منفی تمرکز کنید مسائل منفی را ایجاد میکنید(اون جایی که میگه شما در منفیگرایی نابغه هستید)پس بازم بهتره روی چگونگی تمرکز کنیم.
ولی از هر دوی اینها بهتر اونه که روی چرایی سوالات مثبت تمرکز کنیم با مثال خودشون یه مثال میزنم
مثلا پرسیدن چرا اینقدر فقیرم؟
خب این بدترین سواله
سوال بهتر اینه که چطور میتونم پولدار باشم
کوین ترودو میگه وقتی روی چگونه تمرکز میکنی ممکنه باعث نا امیدیت بشه.میگه در این صورت با خودت میگی من که کاری بلد نیستم.تحصیلاتی ندارم.خوانواده پولداری ندارم،در کشور به درد بخوری زندگی نمیکنم و هزاران جواب دیگه و همین طور ممکنه وقتی راهی به ذهنت نرسید ناامید بشی
و میگه پس درستش اینه که بپرسی چرا باید پولدار باشم؟این چرایی باعث ایجاد حس خوب و تصویر مثبت و تمرکز روی اون میشه و بعد از مدتی هم شما به سمت خواسته جذب میشید(کتاب سایکوسایبرنتیک را در این زمینه مطالعه کنید عالیه)و هم مسیر چگونگی به بهترین نحو ایجاد میشه(خودم چندتا تجربه عالی در این زمینه دارم که وقتی حالم را خوب کردم و توکل کردم به شکل شگفت انگیزی چگونگی و مسیر از جایی که اصلا فکرش را نمیکردم ایجاد شده.به طور قطع هممون چنین تجربیاتی داریم)
و بعد از پیدا شدن و ایجاد چگونه حالا باید فقط روی چگونگی کار تمرکز کنیم و هم زمان چرایی را هم فراموش نکنیم.
البته یه مسئله دیگه هم درمورد چگونگی هست و اون تاثیر غیر مستقیم روی ناخداگاهه در زمانی که فردی که بهش اعتماد دارین بهتون میگه کاری را انجام بده.مثل جایی که شمس به مولانا(که امام جمعه شهر خودشه) که میگه شراب بخور و مولانا بخاطر اعتمادش به شمس بدون مقاومت در مورد چرایی قبول میکنه.این مورد آموزش غیر مستقیم را در فیلمهای رزمی شرقی مثل فیلم شائولین میتونید ببنید.در مورد احکام دین هم به همین شکله
خوشحال میشم نظر بقیه دوستان و @amino عزیز را هم بدونم

[Javadi1]

سلام وقت بخیر
امروز شمارو دعوت میکنم به بررسی سی پی یو امینو زمان وبینار و ترید
cpuamino 1.png
حالا سی پی یو جوادی زمان وبینار
cpu amino.png

[Javadi1]

معرفی یه تریدر موفق:

(منبع متن از یک کانال تلگرامی)
https://www.mql5.com/en/signals/621343

☝ گاندا یه تریدر اندونزیایی، با بالانس اولیه 7500 دلار شروع کرده.
یک قانون مهم برای خودش گذاشته که روزی فقط یک پوزیشن بزنه.
شاید بنظر بیاد که سود دهی چنین حسابی خیلی کم میشه.
بخصوص وقتی ببینیم که گاندا یه اسکالپر هست و پوزیشن هاشو با پیپ کمی میبنده.
چیزی در حد 4 تا 5 پیپ، نه بیشتر.
ولی این تریدر در مدت حدود 4 ماه، 4000 دلار سود کسب کرده.
یعنی بطور متوسط ماهی 1000 دلار.
سود دهی هر ماهش زیر 20% هست ولی بعد از گذشت 4 ماه، 70% رشد حساب داشته.
این یعنی سودهای کوچیک ولی مستمر، در طولانی مدت خیلی قابل توجه و رضایتبخش میشه.

یکی از بزرگترین نقاط قوت حسابش اینه که حداکثر افت سرمایه حسابش در این مدت با وجود 85 معامله، فقط 3.7% شده.
این یعنی هیچ وقت اجازه نداده حسابش تو ضرر زیادی بره.

متأسفانه خیلی از ماها به طمع کسب سودهای بزرگ، سایز بالا میزنیم و قسمت اعظم سرمایه حسابمون رو در معرض خطر قرار میدیم.
غافل از اینکه شرط اول موفقیت، حفظ سرمایه برای ماندگاری در بازار و کسب سود مستمر هست.

این تریدر با وجودی که پوزیشن ها رو با چند پیپ میبنده، ولی همین قطره قطره ها در طولانی مدت جمع شده و سود بسیار شیرین و قابل قبولی رو رقم زده.

یکی دیگه از نقاط قوت این تریدر این هست که هیچ پوزیشنی رو اجازه نداده که تو ضرر زیادی بره، به امید اینکه شاید جهت روند تغییر کنه و برگرده بره تو سود.
کاری که خیلی از ماها انجام میدیم اینه که یا حد ضررها رو جابجا می کنیم
یا با خوشبینی الکی به برگشت روند، اجازه میدیم حسابمون تو ضرر زیادی بره
که میتونه به کال شدن حساب برسه.

در واقع کسی که اسکالپر هست و میخواد با چند پیپ سود خارج بشه، نباید حد ضرر بزرگ در نظر بگیره.
چون ضرر یه پوزیشن، زحمات چندین پوزیشن سود ده رو خراب میکنه.


یکی دیگه از کارهای خوب گاندا این هست که هر روز سودش رو برداشت میزنه.
این باعث میشه که تو موقعیت های بعدی ریسک زیادی نکنه و سایز پوزیشن ها رو خیلی بالا نبره.

چون ما خیلی وقتا که سود خوبی می کنیم، به پشتگرمی همین سود خوب، تو معاملات بعدی سایز بالاتری میزنیم
و متأسفانه خیلی وقتا همه اون سودها رو از دست میدیم.

برداشت آنی سودها یکی از مهم ترین عواملی هست که باعث میشه فکر کنیم از ابتدا میخوایم تو حسابمون ترید کنیم
و تا حد زیادی جلوی طمع ما برای زدن سایزهای نامعقول گرفته میشه.

چقدر خوبه از نکات مثبت این تریدر درس بگیریم
و سعی کنیم عادات و رفتارهای تریدرهای موفق رو انجام بدیم
تا ما هم در مسیر صحیح معامله گری قرار بگیریم
و بتونیم جزو یکی از تریدرهای موفق بشیم.


پ ن : من تعدادی پوزیشن ازش چک کردم زیاد هم حرفه ای ورود نکرده. ضررها تعدادش خیلی زیاده. ولی نهایتا سود کرده... جالبه.

سلام وقت بخیر
رفتم توی سایت دیدم نوشته تریدر موفق اقای گاندا

در 4 ماه تونسته روی حساب 7500 دلاری 4000دلار سودکسب کند
بسیار هم عالی تازه اسکلپ میزنه
استاد امینو روی حساب 3500 دلاری در 15 روز کاری 17000 دلار سود کسب کرده است.
چیزی میتونم بگم خلاصه باشه مرسی اقای دهقان باور هامون شکستی.
17088.38$.png
اگه وین دایر درست گفته باشه شما قبل ازاینکه به دنیا میاین محل اقامت و پدر مادرتون خودتون انتخاب میکنن. احتمالا جوادی ایران انتخاب کرده بخاطر استادی شما بوده نمیدونم
جوادی

[yashar_saheb]

"تنبل های پرکار"

من تنبلم جمله ای اشنا و بهانه تمامی افراد که چرا کاری انجام نمیدهند.
شاید این جملات را شنیده اید"
من تیپ شخصیت اینگونه است!
از بچگی عادت کرده ام!
عادت است دیگر!
من انرژی پایینی دارم!
من زیاد فکر میکنم!
من تعلل دارم!
انها در بعضی موارد کارهای به شدت سخت و پر زحمت رو برای فرار از کارهایی که ملزم به انجامشان نیستن انجام میدن
بعنوان مثال کارمندی که مهارت های خودش را ارتقا داده انتظار دارد که از مدیرش ترفیع بگیرد تنها کاری که باید انجام دهد این است که یک ارائه برای پروژه جدید انجام دهد
کار اصلی اینجا ساخت و تمرین یک ارائه برای پیشنهاد مدیر است که چند بخش دارد 1-ساخت اسلاید ها 2- نوشتن متن ارائه 3- تمرین کردن ارائه 4-گرفتن یک وقت از رئیس برای ارائه 5- ارائه
خوب مرحله اول و دوم و سوم مسلم است که باید در خانه انجام شود خوب بنظرتان تمیز کردن انبار و تعمیر کردن هیت برقی و دسته بندی کردن کمدی که 8 سال مرتب نشده و دیدن 10 فصل سریال فرندز و خوردن سه پرس جاینت مک دونالد و ناسزا گفتن به عکس اکس قبلی تان و...... ساده تر است یا ساخت چند اسلاید با یک لب تاب و اینترنت پر سرعت مسلما جواب را خودتان میدانید
در مرحله چهارم و پنجم که در اداره انجام میشود بنظرتان یک مکلامه 1 دقیقه در دفتر خلوت رئیستان یا صحبت با منشی و هماهنگی زحمت بسیار بزرگی است یا صحبت کردن با همکارانتان درمورد اینکه این کار چقدر مسخره است و مهمان کردن انها در یک کلاب و حساب کردن تمام ان صورت های حسابی قرمز و تا ساعت 4 صبح رقصیدن و پوکر بازی کردن و بیدار شدن با سردردی که تقریبا جان شما را میگیرد
مسلما
یک جمع بندی از صحبت ها بکنیم متوجه خواهید شد تنبل ها لزوما افرادی نیستند کاری انجام نمیدهند
تنبل ها گاهی حتی بیشتر از افراد عادی تلاش میکنند و واژه تنبلی به معنای کسی نیست که تا ساعت 3 صبح نتفیلیکس تماشا میکند
درواقع افراد موفق به اصطلاح با نظم هم به معنایی افرادی نیستند که 18 ساعت کار میکنند بله کار کردن زیاد برای علاقه خود لذت بخش است اما کار اصلی تان را کی انجام میدهید؟
تنها کاری که باید بکنید این است که الان بنویسید چه اولویت؟ برای شما نتیجه ای در بر دارد که شمارا راضی خواهد کرد؟

[Davood36]

سلام به همه دوستان

جمله ای شنیدم که در زیر نقل قول میکنم و در مورد اینکه درست هست یا غلط نظری ندارم و نتیجه ای که از صحبت گرفته شده مدنظرم هست و اینکه شاید این نتیجه گیری و عاملی که بیان شده ارزش فکر کردن رو داشته باشه و موقعی که پوزیشن ضرر ده باز گذاشته میشه, این موضوع بررسی بشه که آیا صحبت زیر میتونه عامل اینکار باشه یا خیر

" خیلی از تریدها, ترید نمیکنن که پول دربیارن, ترید میکنن تا نشون بدن که درست میگن و حق با اونهاست و بعد بتونن به یک نفر دیگه بگن که نگاه کن من پول درآوردم, حق با من بود و درست گفتم.
در اصل یک جورایی غرور و منیت وجود داره و این یکی از دلایلی هست که پوزیشن های ضررده رو باز نگه میدارن چون میخوان همیشه درست بگن و حق با اونها باشه "

موفق باشید

[hamoon]

درود داود عزیز

هزاران بار با این جمله نقل شده شما موافق هستم!!
اخیرا با دوستی صحبت می کردم و می گفتم فارکس برای من مدرسه زندگی شده! به طرز عجیبی من رو با صفاتی درونی و نهادینه شده از خودم روبرو کرده که یا هرگز نمیفهمیدم چنین صفاتی دارم یا اینکه فکر می کردم در بهترین حالت سالهاست عاری از اونها شدم ...
اوایل دوره یادم هست پستی گذاشته بودید در مورد اینکه تا نتونید خودتون و در نهایت شخصیتتون رو تغییر بدین شاید نتونید هرگز تریدر خوبی بشید! اون موقع ربط این دو رو درک نمی کردم ولی هر روز که تجربه ام در ترید و این مسیر دوست داشتنی تمام نشدنی بیشتر میشه درکم از این جملات بیشتر میشه و چه خوشحالم از اینکه در این خانواده پربار هستم.

ممنونم از اشتراک دیدگاه های ارزشمندتون

سلام به همه دوستان

جمله ای شنیدم که در زیر نقل قول میکنم و در مورد اینکه درست هست یا غلط نظری ندارم و نتیجه ای که از صحبت گرفته شده مدنظرم هست و اینکه شاید این نتیجه گیری و عاملی که بیان شده ارزش فکر کردن رو داشته باشه و موقعی که پوزیشن ضرر ده باز گذاشته میشه, این موضوع بررسی بشه که آیا صحبت زیر میتونه عامل اینکار باشه یا خیر

" خیلی از تریدها, ترید نمیکنن که پول دربیارن, ترید میکنن تا نشون بدن که درست میگن و حق با اونهاست و بعد بتونن به یک نفر دیگه بگن که نگاه کن من پول درآوردم, حق با من بود و درست گفتم.
در اصل یک جورایی غرور و منیت وجود داره و این یکی از دلایلی هست که پوزیشن های ضررده رو باز نگه میدارن چون میخوان همیشه درست بگن و حق با اونها باشه "

موفق باشید

[Peyman.Earring]

درود
امیدوارم حالتون عالی باشه
امروز یه مطلبی میخوندم راجع به "ساده با آسان فرق دارد" یه مقاله هم به همین مضمون در سایت هســت
امیدوارم بدردتون بخوره

---

هر چه فرمول موفقیت پیچیده تر باشد، برای برخی باور پذیر تر است.اگر من موفق شوم و از من بپرسند چه شد که موفق شدی؟ اگر در پاسخ بگویم به دلیل متراژ بالای شرکت در فلان نقطه بالا شهرعموما تمام سعی خود را می کنند و همان شکل شرکت را تهیه می کننداما اگر بگویم به مدت 5 سال روزی یک ساعت فلان فعالیت را داشتم، معمولا کسی جدی نمی گیرداگر بگویم به خاطر این است که هر روز صبح از فلان دم نوش استفاده می کنم، عموما می روند و همان را تهیه می کننداما اگر بگویم به صبح زود بیدار شدن خیلی اعتقاد دارم، معمولا جدی گرفته نمی شوماکثر ما به دنبال راه حل هایی در بیرون از خودمان هستیم، غافل از اینکه راه حل های درونی دو مزیت دارند:

1-به راحتی قابل مشاهده نیستند و نمی توان از آن تقلید کرد
2-زمانی که آن را مطرح می کنیم هم معمولا قابل باور نیستند یا طرف مقابل اصلا دوست ندارد آنقدر مقید عمل کن

مصداق آن همین جمله است که “چی بخوریم لاغر شیم؟”

گول سادگی برخی راه حل ها را نخوریم، سادگی آن ها باعث می شوند ما آن ها را جدی نگیریم. هر چه سن ما بالاتر می رود این پیچیدگی در ذهن ما بیشتر می شود و ما بیشتر دنبال راه حل های پیچیده می گردیم.راه حل های ساده (simple)، الزاما آسان (easy) نیستند. یک فعالیت ساده می تواند خیلی هم مشکل باشد.برای مثال تست زیر را حل کنید. (لطفا واقعا حل کنید والا باقی مطلب اصلا به درد نخواهد خورد)قسمت های هاشور خورده مربع یعنی اینکه اصلا در مربع وجود ندارند. همه قسمت هاشور خورده دقیقا با هم برابرند. به شکلی که می توان گفت دقیقا ربع هر قسمت هستند.
Screenshot_1.jpg

مرحله اول: قسمت 1 را به دو قسمت مساوی تقسیم کنید.
جواب مرحله اول(کلیک کنید)

مرحله دوم: قسمت 2 را به سه قسمت مساوی تقسیم کنید.
جواب مرحله دو(کلیک کنید)

مرحله سوم: قسمت 3 را به چهار قسمت مساوی تقسیم کنید.
جواب مرحله سه(کلیک کنید)

مرحله نهایی: قسمت 4 را به هفت قسمت مساوی تقسیم کنید.
جواب مرحله چهار(کلیک کنید)

صحبت من همین است. عمده موارد و عوامل موفقیت مانند حل مرحله چهار هستند، اما چون ما در زندگی به هنگام بزرگ شدن (مانند مرحله یک معما) دائما با موارد پیچیده تر در طول تحصیل و تربیت خانواده (حرکت به سمت مرحله سوم معما) مواجه شدیم، قوانین ساده ی موفقیت و پیروزی مرحله چهارم را خیلی خیلی سخت می توانیم با ذهن پیچیده مان حل و هضم کنیم.

با تشکر حمید طهماسبی

[ALiamiri]

سلام و درود یک مشکل دارم در ترید ها. این هست که نواحی ورود عالی هست اما سیو نمیکنم تا ضرر میشه و این ضرری که در ابتدا سود بوده بسیار تلخ تر هست. هنوز نتونستم راه کار مناسبی پیدا کنم.وقتی من از 15.5.1بررسی و ترید میکنم نباید انتظار سود سنگین با حرکت زیاد داشته باشم. اما بازم نتیجه نمیده.و بعد از چند بار باز این روش اشتبا رو از سر میگیرم.ممنون میشم راه کاری دارین ارایه بدین.

سلام
اگر از حد سود و زیان استفاده میکنید و این اتفاق می افته در صورتی که به سیستمتون ایمان دارید به هیچ وجه نباید نگران باشید چون در نهایت سود خواهید کرد.اگر از حد سود و ضرر استفاده نمیکنید باید بدونید حد سود برای کنترل طمع و حد ضرر برای کنترل ترسه.برای کنترل طمعتون باید هدف مشخص از معامله داشته باشید(مثلا 3 یا 5 درصد)و همچنین در سیستمتون یک نقطه تارگت کاملا مشخص داشته باشید و حجمتون را متناسب با هدف درصدی و تارگت مشخص تنظیم کنید،هم زمان برای کنترل ترس سناریوی حرکت در جهت مخالف را برسی کنید و بدونید در چه حالت و در چه نقطه ای باید حجم اضافه کنید،هج کنید یا کلا از معامله خارج بشید. تمامی این موارد باید از قبل به شکل دقیق و مکتوب در پلن یا چک لیستتون ذکر شده باشه چون اگر از قبل مشخص نکرده باشید در زمان معامله سردرگم میشید ، استرس میگیرید و درگیر ترس و طمع میشید.در کل به نظرم این مشکل بیشتر به مدیریت سرمایه مربوطه تا روانشناسی ،اگر همه اینها را مشخص کردین ولی در زمان معامله نمیتونید انجامش بدین بگین تا برای مشکل عدم تعهدتون دنبال راه حل بگردیم