روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[hamidrezaa]

سلام خدمت دوستان محترم وقت بخیر
یه سوال دارم اگر دوستان تجربه ای دارن یا میتونن منبعی معرفی کنن در این زمینه کمک کنه، ممنونشون میشم.
بین دانستن و عمل به اون دانسته یه گپ هست. و کسی که به دانشش عمل میکنه این گپ براش وجود نداره(یا خیلی کوچیک و ناچیزه).
اما کسی که میداند اما توانایی عمل به دانستش رو ندارد این شکاف برایش عمیق میشه باعث رنجش میشه. هرچقد این شکاف و گپ بزرگتر، درد بیشتر.
فکر میکنم توی مکتب شرقی هم به این مورد اشاره شده.
خب حالا سوال من اینه چجوری به دانسته هامون عمل کنیم تا بتونیم این شکاف رو ببندیم.
توی کار ما نمونش عمل نکردن به چکلیسته اما شامل خیلی از موارد توی زندگیمون میشه. مثالاش خیلی هست از چیزایی که میدونیم و بهشون عمل نمیکنیم.
راهکار چیه؟

تشکر فراوان

سلام محمد جان امیدوارم عالی باشی
من سال هاست درگیر همین موضوع بودم. همیشه درونم جوشش بود تا بفهم چرا من عملگرا نیستم وارد آکادمی شدم 100 درصد تغییر کردم
خلاصه تا پیام شما دیدم و شروع کردم به خواندن جواب بچه ها دوستی یک کتاب معرفی کرد اینقدر شوق داشتم سریع پیدا کردم ونتوسنتم بخوابم و کل کتاب را خواندم
خواستم خلاصه کنم بزارم اینقدر نکات عالی داشت نمی دونستم چیکار کنم ارزش 100 بار خواندن دارد انگارحرف های استاد گوش میدادم وقتی میخواندم و متود آموزشی استاد هم دقیقا با دلایل قوی گقته بود و لذت بردم
اینم کتاب عمل کردن به دانسته ها
https://s30.picofile.com/file/846770...D8%A7.pdf.html

[Mohammad.Parsi]

داشتن یک برنامه و موظف کردن خود برای اجرای آن بدون هیج چرایی. اول اینم سخته و رنج داره ولی وقتی بشه عادت دیگه برات کار میکنه . ادم اگه یاد بگیره چجوری رنج بکشه دیگه رنج نمیکشه

سلام محمد جان برای این مشکل شما یک کتاب بسیار عالی هست به نام عمل به دانسته ها یا دانستن و به کار بردن اثر کن بلانچارد امیدوارم از خوندن این کتاب بسیار عالی لذت ببری و بتونه بهت کمک کنه

وقت بخیر محمد جان

بخش دوم بسته به نوع احساسات انسان به اون عمل هست دوست من

ذهن انسان ذاتا با داشتن احساس خوشایند یا نا خوشایند به یک قضیه.عمل و... میتونه اون موردی رو که مد نظرتون هست رو تبدیل به عادت کنه

حال به گذشته خود رجوع کنید که چرا از چک لیست خودتون تخطی میکنید ؟
آیا چندبار تخطی کردید و سود غیر اصولی داشته اید؟(که این مورد از ضرر اصولی هم خطرناک تره )
آیا چک لیستی دارید که جامعه آماری نداره ؟
و کلی آیا دیگه

جواب این سوال فقط با شماست چون بارها در این تاپیک قبلا پست گذاشته بودم که انسان به هرشخصی میتونه دروغ بگه الی خودش (البته جسارت به شخص شما نباشه این یک مثال بود)

در مورد انسان اگر بدونه چگونه رنج بکشه دیگر رنجی نخواهد کشید هم این صحبت مطرح هست که در متون رواقی مطرح هست :

درد اجتناب ناپذیر اما رنج اختیاریست / فردی تیری را به سمت شما پرتاب و به پای شما میخوره ..درد این تیر اجتناب ناپذیر است(یعنی نمیتونید جلوی این حادثه رو بگیرید) اما رنج کشیدن از درد این حادثه اختیاریست (اگر دستمالیش نکنید و مدام بهش فشار نیارید خودش کم کم اوکی میشه)

شخصی توی خیابون به شما اهانت میکنه / درد این مورد اجتناب ناپذیره اما رنج اون اختیاریست (اگر مدام به اون حادثه برنگردید و خودخوری نکنید )

چند روز پیش یک متنی رو از فیلسوف روقی سنکا میخوندم بدین مضمون که : اگر شخصی به شما توهین میکند ابتدا این سوال رو از خود بپرسید که آیا حقیقت است یا دروغ؟
به طور مثال شخص میاد بهتون میگه چه خال گوشتی زشتی مثلا روی گونه هات داری ؟
ابتدا از خود بپرسید که این داره حقیقت رو میگه یا دروغ؟
اگر حقیقت رو میگه چرا باید رنج بکشید ؟
اگر دروغ میگه که باید بزارید به پای کمبودی که این شخص در خودش دیده و با ناراحت کردن شما سعی در برطرف کردن ناراحتی خودش داره !

صحبت طولانی شد / برخی موارد روانشناسی نیاز بود که گفته شه و خب بی مورد هم نیست / مثلا میتونید از خودتون بپرسید چرا چک لیستم رو رعایت نمیکنم
اگر حقیقت داره ناراحت نشید بلکه بدنبال حقیقت باشید (تکنیک منگنه احساسات خوبه)
اگر دروغه که دیگه هیچ

موفق باشید

سلام محمد جان
من نظر شخصی خودم را میگم
هر وقت که به دانسته های درست عمل کردی به خودت جایزه بده .
شاد و موفق باشید

سلام
دوست عزیز
دو حالت وجود داره
اگر میدونی که چ دانسته های رو رعایت نمیکنی ازبی حوصلگی و تنبلیه راه حلش اینه ک خودتو وادار کنی راه دیگه ای نداره
اگرنمیدونی که چ چیزهایی رو رعایت نمیکنی و باید مدام مواد مرور کنی اون بحث رو یاد نگرفتی باید یادش بگیری

سلام محمد جان امیدوارم عالی باشی
من سال هاست درگیر همین موضوع بودم. همیشه درونم جوشش بود تا بفهم چرا من عملگرا نیستم وارد آکادمی شدم 100 درصد تغییر کردم
خلاصه تا پیام شما دیدم و شروع کردم به خواندن جواب بچه ها دوستی یک کتاب معرفی کرد اینقدر شوق داشتم سریع پیدا کردم ونتوسنتم بخوابم و کل کتاب را خواندم
خواستم خلاصه کنم بزارم اینقدر نکات عالی داشت نمی دونستم چیکار کنم ارزش 100 بار خواندن دارد انگارحرف های استاد گوش میدادم وقتی میخواندم و متود آموزشی استاد هم دقیقا با دلایل قوی گقته بود و لذت بردم
اینم کتاب عمل کردن به دانسته ها
https://s30.picofile.com/file/846770...D8%A7.pdf.html

سلام دوستان عزیزم وقت بخیر
ازتون ممنونم خیلی زیاد که راهنمایی کردید و وقت گذاشتید.
موفق باشید.

[hamidrezaa]

واکنش ذهن به متود آموزشی
از امتناع تا جذب
6 مرحله برای انجام یک ایده یا کسب یک مهارت جدید
1-امتناع : از آن فرار میکنیم چون با پیش ذهنی هایمان مغایرت دارد
2- مقاومت : خوب راستش آن را می فهمم اما نمی توانم قبول کنم در تردید هستیم
3-تاحدی پذیرفتن : با این ایده موافقم اما تاهنگام عملی شدنش سکوت اختیار میکنم و درتردید هستیم
4- پذیرش کامل : تو میدانی این ایده همان چیزی است که من فکرش را میکردم به عبارتی بیانگر تفکرات خودمان است
5-تا حدی جذب کردن : امروز ایده را به کار بستم محشر است
6- جذب کامل : این ایده را در اختیار یکی از دوستانم قرار دادم راستش اکنون این ایده به من تعلق دارد
از کتاب : عمل به دانستگی ها

[hamidrezaa]

تمرین کارها را بی عیب و نقص نمی کند تمرین بی عیب و نقص کارها را بی عیب و نقص می کند

خود من در ابتدای کار فقط تمرین میکردم به علت فیلتر های ذهنی قبل خودم فکر میکردم بهترین کار را میکنم و درست هست
شاید در چهار تایم مختلف های و لو تاجایی که گذشته بازار نشان میداد بهم وصل کردم تمام تمرین ها نقص داشت
بعد متوجه شدم و تمرین گذاشتم و دیدم چقدر زمان اشتباهی رفتم ولی از موقعی که تمرین بی عیب ونقص یا تمرین درست و اصولی انجام دادم شاهد پیشرفت خودم شدم
شما می توانید روزی 8 ساعت تمرین کنید اما 2 ساعت تمرین بی عیب و نقص و درست و اصولی و هدفمند شما را موفق میکند

[Ali97]

سلام خدمت دوستان محترم وقت بخیر
یه سوال دارم اگر دوستان تجربه ای دارن یا میتونن منبعی معرفی کنن در این زمینه کمک کنه، ممنونشون میشم.
بین دانستن و عمل به اون دانسته یه گپ هست. و کسی که به دانشش عمل میکنه این گپ براش وجود نداره(یا خیلی کوچیک و ناچیزه).
اما کسی که میداند اما توانایی عمل به دانستش رو ندارد این شکاف برایش عمیق میشه باعث رنجش میشه. هرچقد این شکاف و گپ بزرگتر، درد بیشتر.
فکر میکنم توی مکتب شرقی هم به این مورد اشاره شده.
خب حالا سوال من اینه چجوری به دانسته هامون عمل کنیم تا بتونیم این شکاف رو ببندیم.
توی کار ما نمونش عمل نکردن به چکلیسته اما شامل خیلی از موارد توی زندگیمون میشه. مثالاش خیلی هست از چیزایی که میدونیم و بهشون عمل نمیکنیم.
راهکار چیه؟

تشکر فراوان

سلام و وقتتون بخیر محمدجان
باور دارم که عالی هستید
محمد جان یکی از راهکارهایی که استاد برا خودمم ارایه دادند این بود
یک برگه کاغذ سفید با یک خودکار بردارید و روش بزرگ بویسید : تا کی میخوام به اصولی که میدونم موفقم میکنه پایبند نباشم ؟
بعد بگذارید وسط میز و خوب نگاهش کنید و در آرامش خوب بهش فکر کنید
هر چیزی که به ذهنتون اومد بنویسید
اینم فایل زیر هم مربوط میشه به تکنین تصویر سازی ذهنی که استاد در فایلها ارایه دادند
لینک دانلود : عدم تعهد به چک لیست
مورد بعدی : به پایبند بودن به چک لیست یک احساس خوب منگنه کنید و برا خودتون پاداش در نظر بگیرید ( مثلا : بعد از پوزیشن اصول و طبق چک لیست تعطیل کردن ترید و رفتن به باشگاه بیلیارد ) و به پایبند نبودن به چک لیست یک احساس منفی و برا خودتون یک تنبیه در نظر بگیرید( مثلا : با هر پوزیشن غیر اصولی ، پیدا کردن 10 عدد موقعیت طبق چک لیست و بررسی اون )
تکنیک بعدی : ضبط فیلم از بررسی و پوزیشن گیری هست
از لحظه ای که چارت رو بررسی میکنید و میرید تایمهای پایین جهت ترید کلا فیلم ضبط کنید و توضیحات مربوطه رو بدید انگار به یک شخص دارید آموزش میدید ، باعث میشه متعهد بشید به قوانینتون چون شخص دیگه ای هم قرار این ترید رو ببینه و اگر موردی باشه قطعا ازتون سوال میپرسه و مسئولش شما هستید و باید اصولی بتونید توضیح بدید نه توجیهش کنید
من از اینها استفاده میکنم و کم کم تاثیراتش نشون میده ، فقط عجله نکنید و زمان میبره
این هم یک عادت هست که باید ساخته بشه چند وقت پیش در این خصوص یک پست گذاشتم در مورد عادتهایی که در ترید داریم همانند زندگی شخصی
بهترینهارو آرزو دارم برا ههمون ، در همه جهان ها

[ALI-KT]

سلام خدمت دوستان محترم وقت بخیر
یه سوال دارم اگر دوستان تجربه ای دارن یا میتونن منبعی معرفی کنن در این زمینه کمک کنه، ممنونشون میشم.
بین دانستن و عمل به اون دانسته یه گپ هست. و کسی که به دانشش عمل میکنه این گپ براش وجود نداره(یا خیلی کوچیک و ناچیزه).
اما کسی که میداند اما توانایی عمل به دانستش رو ندارد این شکاف برایش عمیق میشه باعث رنجش میشه. هرچقد این شکاف و گپ بزرگتر، درد بیشتر.
فکر میکنم توی مکتب شرقی هم به این مورد اشاره شده.
خب حالا سوال من اینه چجوری به دانسته هامون عمل کنیم تا بتونیم این شکاف رو ببندیم.
توی کار ما نمونش عمل نکردن به چکلیسته اما شامل خیلی از موارد توی زندگیمون میشه. مثالاش خیلی هست از چیزایی که میدونیم و بهشون عمل نمیکنیم.
راهکار چیه؟

تشکر فراوان

درود
قطعا دوستان نظرات عالی ای دادند
تجربه شخصی خودم این هست که فکر میکنم اون گپ در اصل نفس ما هست که از همون روز اول که سیب رو خوردیم مشخص شد که نفس قوی ای داریم که نباید کاملا خاموش شه بلکه باید کنترل شه
شاید بنظرت بی ربط باشه اما کار کردن روی نفس در مسایل دیگه بجز ترید میتونه اثر عالی ای رو همه جاهایی که باید نفس تا حدی مهار شه داشته باشه - مثلا میتونی یک برنامه بسیار مشخص و واضح بریزی راجبه ورزش کردن - راجبه مدیتیشن کردن - راجبه روزه گرفتن یا رزیم گرفتن - راجبه اصلا هر کاری رو تو یک ساعت خاصی انجام دادن یا هرکاری که به ذهن خودت میرسه وانجام میدی رو انجام ندادن بطور روتین تا 21 روز یا بهتر از اون 40 روز اونوقت تویی که نفست رو دستت میگیری نه اینکه نفس سوارت بشه و ازش استفاده هم میکنی و تاثیرش رو اولین جایی که میبینی تعهد به چک لیست هست .
در اصل دارید قابلیت خودتونو با ریاضت کشیدن اختیاری اپگرید میکنین. کاری که در ابتدا شرقی ها میکردن و از همین روش به قدرت های خارق العاده ای رسیدند چه برسه تعهد به چک لیست .
سپاااس

[yashar_saheb]

سلام وقت بخیر
بنده بعنوان چالش یک شغلی آغاز کردم که از اون به شدت متنفرم یعنی از بنیادش یعنی از ریشه اش
اصلا قصد ادامه اش رو هم ندارم یعنی کسی ازم بپرسه قرار باشه بین یا 8 ساعت اینکار یا تریلی از روت ردشه بدون شک حتی کوچکترین مکثی تریلی رو انتخاب میکنم
یک تجربه فوقالعاده جالبی هست که باعث شده خیلی قدر کار تریدینگ بدونم حتی کوچکترین تفکر جایگزین برای تریدینگ قائل نشم
اولا که کارمندی هست که به شدت از اون متنفر هستم البته با احترام به سایر دوستان ممکنه کارمند باشم
تایمم اصلا دست خودم نیست هر وقت عشقشون کشید بیا
کارش هم 24 ساعته است و روز جمعه و... نداره
از محیط پزشکی که کاملا متنفر هستم اصلا هرچی اسم دارو میاد حالم میخوره
از دستور شنوی که فوق العاده متنفرم
محیط سمی کاری افراد سمی
رده پایین برخورد کردن بصورت کار اموزی بوده
هیچ اینده ای نداشتن اصلا ته ته اینکار فقط مرگ منتظر ادمیزاد هست
حجم کاری به شدت بالا
سروکله زدن با مردم که به شدت متنفرم ازش
به شدت مزخرف اصلا کسی میبینم اشنا باشه حقیقتش حس مرگ یعنی احساس میکنم یکی گلوم گرفته فشار میده
همیشه هم کمرم میگیره جدیدا پاهام له شده چون هشت ساعت فقط سرپاست
کار شلوغ عحله ای که چون تو انجمن دوره بودم یادگرفتم کارها یکی به صورت تمرکزی با صبر و بصورت صحیح انجام بدم متنفر هست
قبلا هم شغل داشتم اما واسه خودم بودن نهایت احساس بدی که بهشون داشتم این بود شکست خوردن حتی کوچکترین حس بدی ازشون ندارم حتی لذت بخش ترین احساسات داشتن ام
مثلا قبلا من شکلات درست میکردم ایده اش هم شکست خورد وقت خیلی زیادی هم ازم گرفت اما به همین سوی چراغ اگر کوچکترین احساس بدی ازش داشته باشم بگم مزخرف بود نه اتفاقا خیلی کیف هم داد
اما برسیم به بحث فواید که قبلا متوجه اش نشدم چیزهایی که که قدرش الان بیشتر میدونم خیلی بیشتر یعنی خیلی
اقای خودم هست اصلا کسی بالا سرم نیست دستور بده فلان اصلا ازاد هستم و حس خوبی داره اما این ازادی باید با تعهد به تریدینگ یکی کنم که ازادی ها بیشتر کسب کنم
محیط کار بسیار کم استرس قبلا ترید برام ترسناک بود اما الان اصلا واسم مهم نیست ده تا حسابم کال کنم به درک تو دمو هست یا ریل پولی میذارم اذیتم نکنه
انجمن اکادمی که پر از افراد بسیار خوب از جمله اقای ali97 باقی دوستان که ما افتخار داشتیم در انجمن باشیم افراد بسیار با ادب بسیار پر انرژی بسیار کمک کننده از همه مهم تر بسیار توانمند در جستجوی بهتر
سختی کار بسیار کم بنده دیگه مانیتور بقل میکنم ده ساعت هست دوازده ساعت باید دوره ببینم بر روی چشم اصلا من پلکامم درمیارم میشینم پای ویدیو ها
قبلا شکایت داشتم از صندلی ام چون بد بود اما الان لازم باشه شبیه ای مرتاض ها میشینم رو میخ اما تمرین انجام میدم
اینده دار هست من هربار اصلا بازی فراوانی انجام میدم روحم تازه میشه فکر میکنم چه چیز ها در انتظار هم هست اصلا خستگی ام در میره اصلا استیت منت بچه ها رو میبینم خود به خود حالم بهتر میشه
شغلی هست که دوستش داره اون رو خیلی بالا میدونم اصلا حتی تو ترید دمو هم بسیار چیز فوقالعاده ای هست
از همه مهم تر این هست که لازمه اش تغییر دادن خودم هست یعنی بهتر شدن من رو به مدارج بالاتری میبرد
خودم عاشق مسائل مالی ام اصلا بحث پول بازارهای مالی میاد شاخک هام تیز میشه واسه بحث گفت و گو حتی زورکی
وقتی میگم تریدر هستم یکمی صدام صاف میکنم چشام بالاتر میگیرم یجوری یکمی استرس دارم چطوری تعریفش کنم چیکار میکنم و..
خلاصه اینکار خیلی از چیرهایی که دوستش داشتم ازم گرفت مثل ازادی امنیت بعضا وقت موفقیت و .. اما ارزش اونهارو بهم یاداوری کرد و ضد ارزش های قوی مثل حس شکست خوردن و قفل شدن عدم راحتی عدم ازادی عدم امنیت همه اینهارو بهم تحمیل کرده اما تجربه خوبی هست
صد درصد این کارو یروزی کنار خواهم گذاشت اما تجربه خیلی خوبی شد که یاداوری کنه چه چیزهایی روداشتم قدرشو نمیدونستم
امیدوارم شما این مسیر انتخاب نکنیدحرفه ای که دوست ندارید برید داخلش اگر هم اجبار باعث شد سریعتر بتونید مسیر دلخواه زندگیتون در پیش بگیرید

[ALI-KT]

سلام وقت بخیر
بنده بعنوان چالش یک شغلی آغاز کردم که از اون به شدت متنفرم یعنی از بنیادش یعنی از ریشه اش
اصلا قصد ادامه اش رو هم ندارم یعنی کسی ازم بپرسه قرار باشه بین یا 8 ساعت اینکار یا تریلی از روت ردشه بدون شک حتی کوچکترین مکثی تریلی رو انتخاب میکنم
یک تجربه فوقالعاده جالبی هست که باعث شده خیلی قدر کار تریدینگ بدونم حتی کوچکترین تفکر جایگزین برای تریدینگ قائل نشم
اولا که کارمندی هست که به شدت از اون متنفر هستم البته با احترام به سایر دوستان ممکنه کارمند باشم
تایمم اصلا دست خودم نیست هر وقت عشقشون کشید بیا
کارش هم 24 ساعته است و روز جمعه و... نداره
از محیط پزشکی که کاملا متنفر هستم اصلا هرچی اسم دارو میاد حالم میخوره
از دستور شنوی که فوق العاده متنفرم
محیط سمی کاری افراد سمی
رده پایین برخورد کردن بصورت کار اموزی بوده
هیچ اینده ای نداشتن اصلا ته ته اینکار فقط مرگ منتظر ادمیزاد هست
حجم کاری به شدت بالا
سروکله زدن با مردم که به شدت متنفرم ازش
به شدت مزخرف اصلا کسی میبینم اشنا باشه حقیقتش حس مرگ یعنی احساس میکنم یکی گلوم گرفته فشار میده
همیشه هم کمرم میگیره جدیدا پاهام له شده چون هشت ساعت فقط سرپاست
کار شلوغ عحله ای که چون تو انجمن دوره بودم یادگرفتم کارها یکی به صورت تمرکزی با صبر و بصورت صحیح انجام بدم متنفر هست
قبلا هم شغل داشتم اما واسه خودم بودن نهایت احساس بدی که بهشون داشتم این بود شکست خوردن حتی کوچکترین حس بدی ازشون ندارم حتی لذت بخش ترین احساسات داشتن ام
مثلا قبلا من شکلات درست میکردم ایده اش هم شکست خورد وقت خیلی زیادی هم ازم گرفت اما به همین سوی چراغ اگر کوچکترین احساس بدی ازش داشته باشم بگم مزخرف بود نه اتفاقا خیلی کیف هم داد
اما برسیم به بحث فواید که قبلا متوجه اش نشدم چیزهایی که که قدرش الان بیشتر میدونم خیلی بیشتر یعنی خیلی
اقای خودم هست اصلا کسی بالا سرم نیست دستور بده فلان اصلا ازاد هستم و حس خوبی داره اما این ازادی باید با تعهد به تریدینگ یکی کنم که ازادی ها بیشتر کسب کنم
محیط کار بسیار کم استرس قبلا ترید برام ترسناک بود اما الان اصلا واسم مهم نیست ده تا حسابم کال کنم به درک تو دمو هست یا ریل پولی میذارم اذیتم نکنه
انجمن اکادمی که پر از افراد بسیار خوب از جمله اقای ali97 باقی دوستان که ما افتخار داشتیم در انجمن باشیم افراد بسیار با ادب بسیار پر انرژی بسیار کمک کننده از همه مهم تر بسیار توانمند در جستجوی بهتر
سختی کار بسیار کم بنده دیگه مانیتور بقل میکنم ده ساعت هست دوازده ساعت باید دوره ببینم بر روی چشم اصلا من پلکامم درمیارم میشینم پای ویدیو ها
قبلا شکایت داشتم از صندلی ام چون بد بود اما الان لازم باشه شبیه ای مرتاض ها میشینم رو میخ اما تمرین انجام میدم
اینده دار هست من هربار اصلا بازی فراوانی انجام میدم روحم تازه میشه فکر میکنم چه چیز ها در انتظار هم هست اصلا خستگی ام در میره اصلا استیت منت بچه ها رو میبینم خود به خود حالم بهتر میشه
شغلی هست که دوستش داره اون رو خیلی بالا میدونم اصلا حتی تو ترید دمو هم بسیار چیز فوقالعاده ای هست
از همه مهم تر این هست که لازمه اش تغییر دادن خودم هست یعنی بهتر شدن من رو به مدارج بالاتری میبرد
خودم عاشق مسائل مالی ام اصلا بحث پول بازارهای مالی میاد شاخک هام تیز میشه واسه بحث گفت و گو حتی زورکی
وقتی میگم تریدر هستم یکمی صدام صاف میکنم چشام بالاتر میگیرم یجوری یکمی استرس دارم چطوری تعریفش کنم چیکار میکنم و..
خلاصه اینکار خیلی از چیرهایی که دوستش داشتم ازم گرفت مثل ازادی امنیت بعضا وقت موفقیت و .. اما ارزش اونهارو بهم یاداوری کرد و ضد ارزش های قوی مثل حس شکست خوردن و قفل شدن عدم راحتی عدم ازادی عدم امنیت همه اینهارو بهم تحمیل کرده اما تجربه خوبی هست
صد درصد این کارو یروزی کنار خواهم گذاشت اما تجربه خیلی خوبی شد که یاداوری کنه چه چیزهایی روداشتم قدرشو نمیدونستم
امیدوارم شما این مسیر انتخاب نکنیدحرفه ای که دوست ندارید برید داخلش اگر هم اجبار باعث شد سریعتر بتونید مسیر دلخواه زندگیتون در پیش بگیرید

درود بر شما
متن بسیار زیبا وبا اگاهی و مفید
ما رییس خودمون میشیم قبل اینکه کسی رییسمون بشه
قطعا به چیزی که از اعماق وجود بخوایم میرسیم .
سپااس

[Peyman.Earring]

احساس کاملا از مغز کنترل میشود. اگر مغز کیبورد کامپیوتر را داغ تشخیص دهد، قطعا نوک انگشت از برخورد با دکمه کیبورد میسوزد. حال اگر کیبورد واقعا داغ باشد که یک اتفاق طبیعی افتاده است ولی اگر من تصور کنم که داغ است، همان نتیجه را خواهد داشت در حالیکه در عالم ماده حرارتی نبوده است. پس می توان نتیجه گرفت واقعیت مادی یک حس، شرط لازم برای درک آن نیست. یعنی برای احساس چیزی، حتما لازم نیست که وجود واقعی داشته باشد بلکه میتواند کاملا ساخته ذهن انسان نیز باشد.


دیالوگی از فیلم ماتریکس:
اگر واقعیت چیزی باشد که تو لمسش میکنی، بویش میکنی، مزهاش را میچشی و میبینی، پس واقعیت یک سری سیگنال الکتریکی است که به مغزت مخابره میشود.

[amir jaseb]

سلام وقت بخیر خدمت دوستان من دوماه هست اموزشهای استاد رو خریداری کردم ولی هنوز ضرر ده هستم از لحاظ تکنیکالی مشکلی ندارم ولی از گذشته خودم که چندین بار کال کردم هم میترسم معامله کنم و زود میبندم وهمین که اکثر معاملاتم باضرر بسته میشه راهکارش چیه