روانشناسی بازار و روانشناسی فردی

[Frederick]

سلام و درود مجدد خدمت شما فردریک عزیز
در مورد پستتون پیشنهاد میکنم یکم کلی ببینید موضوع رو همانند دید نرمال در مارکت
سوال اولتون که فرمودید فقط انجام بازی فراوانی ، خوب اگر جزء کارهایی هست که برا پیشرفتتون نوشتید پس درست هست شما نسبت به دیروزتون پیشرفت داشتید و پیشرفتتون در بخش بازی فراوانی بوده ، شما دیدتون رو یبارید روی کارهایی که انجام شده و از اون انرژی بگیرید و انگیزه داشته باشید برای انجام کارهای بخش دیگه پیشرفتتون که مشخص کردید .
در مورد برنامه و هدف یک مقوله جدا هست و بسیار تخصصی پیشنهاد من خوندن کتاب هدف از آقای برایان تریسی هست
همونطور که گفتید مثلا در برنامه و هدف هفتگیتون به انتهای هفته که میرسید یک گزارش از عملکرد تون در این هفته براتون در میاد اگر اوکی بود خدارو شکر ادامه برنامه در هفته بعد اگر نه شما میتونید برای برنامه ریزی هفته بعد در بخشهایی که عقب افتادگی نسبت به برنامتون هست تایمها رو کم و زیاد کنید تا تعادل رو بین پیشرفت در تمام کارها برقرار کنید
شاید اصلا یک هفته براتون مسافرتی پیش اومد نتونستید یک هفته کاراتون رو انجام بدید پس میاید دوباره برنامتون رو برا 3 هفته که کلش برنامه هدف ماهانتون رو پر میکنه آپدیتش میکنید و فشرده تر تا اون نتیجه که میخواستید در انتها بدست بیارید
برنامه و هدف کاملا شخصی هست و شما با خودتون میتونید مواردی رو جایگزین یا کم و زیاد کنید بر حسب شرایط و نیازتون ، زیاد سفت و سخت و خشک برنامه ریزی نکنید ، اول یک برنامه کلی داشته باشید بعد کم کم در مرور زمانبندی رو اضافه کنید
وقتی میبینید کارهاتون تیک نخورده چرا حس بد به خودتون میدید تلاشتون رو بیشتر کنید ، تایمتون رو بیشتر کنید ، قرار نیست برنامه و تیک نخوردن کارها حس بد بده بهتون ، قرار هست شما با انها متوجه باشید که در مسیر رسیدن به هدفتون هستید یا نه ، اگر اوکی هست خدارو شکر اگه نه اصلاح مسیر بدید و برگردید در مسیر درست
در مورد دوتا جمله آخرتون
ما هیچ اتفاق خوب و بد یا کار خوب و بد نداریم این احساسی هست که ما نسبت به یک کار داریم و میگیم این کار خوبه و این کار بد و این هم برا ما تعریف شده و ما قبولش کردیم و مرتبط هست به احساسی که نسبت به اون کار یا اتفاق داریم
مقاومت ذهنی هر شخصی متفاوت هست چون در جنبه های مختلف زندگی و کار پیش میاد
تنها تفاوت انسانهای موفق و ناموفق در یک چیز هست ، انسانهای ناموفق کاری رو کا دوست ندارند انجام نمیدند ، اما انسانهای موفق با وجود اینکه اون کار رو دوست ندارند اما میدونند باید انجامش بدن و انجام میدن و موفق میشن
مثلا اگر در زمان انجام تمرین ذهنتون میگه این تمرین رو ول کن یا امروز رو بیخیال شو در این لحظه هست که شما باید همون کار رو در اون لحظه انجام بدید
موفق باشید که قطعا میدونم هستید

ممنونم دوست عزیز عالی توضیح داده بودین

[Ali97]

کنترل فکر ...

---

همه ما باید دروازه اندیشه های خود را پاسبانی بگماریم . پاسبان دروازه همان هشیاری برتر است .این قدرت به ما داده شده تا اندیشه های خود را انتخاب کنیم. شادمانی و توفیق شما در زندگی بستگی دارد به پاسبانی که بر دروازه اندیشه های خود می گمارید زیرا این اندیشه ها دیر یا زود در برون متبلور میشوند و عینیت می یابند، شاید همیشه نتوانیم اندیشه هایمان را مهار کنیم اما کلام خود را میتوانیم در اختیار بگیریم
مردمانی که پیوسته از تنگدستی و شکست و محدودیت سخن میگویند همانها را پیوسته دریافت خواهند کرد
-آنکه از بخت خود گلایه کند به ملکوت نعمت در نمی آید .
چه بسا از کودکی به شما آموخته اند که زندگی دشوار است و خوشبختی ناپایدار و دنیا به کسی وفا نمیکند ، از آنجا که این آرمانها در ذهن نیمه هشیارتان نقش بسته اند ، چاره ای نیست جز اینکه در برون نیز جلوه گر شوند و آنگاه میبینید دنیا دقیقا همان شکلی را دارد که از کودکی به شما گفته اند ، اما نکته مهم اینجاست که همه این تصاویر را میتوان دگرگون ساخت زیرا به راستی که چیزی جز تصاویر نیستند ، تصاویری که اگر اعتقادات ذهن نیمه هشیارتان دگرگون شود ، آنها نیز دگرگون میشوند
انسان همواره در بیرون چیزی را بدست می آورد که در عالم اندیشه خود کاشته

اندیشه های خود را عوض کنید تا در یک چشم به هم زدن همه اوضاع و شرایطتان عوض شود
زیرا جهان شما تبلور آرمانها و کلام خودتان است .

موفق باشید که قطعا میدونم هستید

[Frederick]

سلام وقت بخیر ارمین جان
اگاه و هوشیار بودن یکی از اولین و مهم ترین قدم هاست که یک تغییر در رفتارخودمون ایجاد کنیم
اقای امینو فایل جدیدش یک اصل ساده و خیلی مهم رو معرفی کرد که بتونیم همین شرطی شدگی نسبت به اتفاقات رو تغییر بدیم اگر اتفاقی افتاد مثلا ضرر زیادی کردیم به جای اینکه سریع شروع کنیم به*** دادن بشینیم مسئله رو درست حسابی حل کنیم
مسائل مربوط ترس از شکست باورهای منفی و.. همش دخیل هست که همه اینها یک نتیجه مشترک دارند جلوی قدرت شمارو برای اقدام کردن میگیرن که چرایی اش رو در جمع بندی پست ها توضیح میدم
راه های زیادی برای پیدا کردن این رفتار ها و تغییراتشون هست قدم اول تعیین هدف که چه چیزی میخواید هر چه قدر شفاف تر باشه نتیجه ای که میخواید ذهن راحت تر راه های رسیدن بهش رو پیدا میکنه
قدم دوم باید اقدام کنید قدم سوم باید بفهمید که اقدام هاتون نتیجه میدن یا خیر اینکار شمارو دورتر میکنه از هدف یا نزدیک تر چطوری؟ با بررسی نتایج.یک روتین هست خیلی ام ساده است تو بخش جمع بندی پست ها میگم
قدم چهارم وقتی فهمیدید اقدام هاتون کدومش شمارو نزدیک تر میکنه یا دور تر باید انقدر خودتون رو تغییر بدید که به هدف مورد نظر برسید
یک راه خیلی ساده ای هم برای سرعت بخشید به این پروسه هست تو جمع بندی پست ها میگم که همین الان همه مون ازش استفاده میکنیم
مثال همین چهار قدم : هدف گذاشتم مثلا روابط رو با همسرم بهبود ببخشم حالا جزئیات خاصی رو هم نوشتم که دقیقا چی میخوام فدم دوم میرم یکسری اقدامات انجام میدم مثلا هر ماه با هم میریم کنسرت هر هفته حداقل یکبار بیرون شام میخوریم قدم سوم من متوجه شدم اینکه من بعد از کار بیام بشینم درمورد جروبحث هام با فلانی داشتم غرغر و داد بیداد کنم من رو از هدف دور میکنه خوب من قدم چهارم میام این رو تغییر میدم به یک چیز دیگه رفتاریکه نتیجه میخوام بهم میده
مقاله از یکسال پیش من به اقای امینو هم گفتم میخوام ارائه بدم اما گفتم تا وقتی رو خودم نتیجه نده نمی نویسم اما خدارو شکر ازمون اینکه اصولی به کار بردم کار میکنن یا نه رو پس دادن. پروسه اینجا تموم شه میدمش اقای امینو اگر لایق دید بذاره.
پروسه اینجا خیلی مهم هست چون مردم خودشون باورهاشون عادت هاشون با هرروش اصولی هست تغییر میدن اما بعد یک مدت دوباره بر میگردن به اون ادم قبلی فکر اینکه هرچی که انجام میدانند بی فایده بود (که نبوده)افسرده شون کرده.
یکی از دلایلی دیگه ای که اینکارو میکنم اینه که خودمم با این موضوع سالهاس کلنجار میرم این چالش گذاشتم که حلش کنم ایشلا اینجا بتونیم با نظرات و تجربه شما بتونیم این موضوع رو برای همیشه حل کنیم
ممنون از مشارکتت

سلام اقا یاشار ممنون میشم زیر پست جمع بندی منم رو تگ کنید که بتونم ببینم پست مفیدتون رو یا تقریبا تارخی که تموم میشه رو بگید بهم که چک کنم روزانه

[ehsan ehsan1369]

سلام به تمامی عزیزان

بچه ها مشکلی برام پیش اومده من دچار عدم تمرکز در حین کار شدم...وقت کافی دارم...صبح ها زود از خواب بلند میشم...ولی وقتی استارت کار رو میزنم...نشخوارهای فکری شروع میشه و افکار هجوم میارن باعث عدم تمرکزم میشن......خیلی سعی میکنم برگردم به تمرکز...راهکاری هست برای پاک سازی ذهن از این افکار...ممنون میشم راهنمایی ام کنید

[Darian91]

سلام به همه دوستان
یک مشکلی که چنوقتیه متوجه اون شدم و خیلی روم تاثیر گذاشته مشکل پایبند نبودن به اهداف هست برای مثال من علاقه شدیدی به مباحث روحی و چاکرا دارم و تا یک ماه هم مرتب تمرینات رو انجام میدادم ولی تازگیا دیگه اشتیاق قبل رو ندارم یا مثلا کتاب های نصفه خونده زیادی رو دارم خلاصه بگم زورم میاد یه کار رو تا آخر برم و تموم کنم لطفا اگه کسی تجربه مشابه من داشته و تونسته رفع کنه من رو هم راهنمایی کنه واقعا کمک بزرگی میکنید

سلام دوست عزیز

خیلی ساده بگم که قدر بی حوصلگی های مسیرت رو بدون، قدر اعصاب خوردی ها و بی رمق شدن ها و جاهایی که کلا بهم میریزی رو بدون اینا همون نشانه هایی هستن که دو مسئله رو بهت قشنگ و رک گوشزد میکنن: یکی اینکه راه و مسیر رو درست اومدی دوم اینکه این جایی رو که رسیدی پشت سر بذاری یک مرحله در مسیرت بالاتر میری و ارتقا پیدا میکنی. دنبال راز و کارهای عجیب نرو ، خیلی ساده فقط هر روز یک صفحه یک قدم یک دقیقه برو جلو این برهه رو رد کنی دیگه هیچوقت افت نمیکنی به این مرحله.
فقط همین لحظه همین امروز همین الان رو با یک کار مثبت پر کن ، فردا باز همین امروز میاد تا پرش کنی.

[ehsanm65]

سلام به تمامی عزیزان

بچه ها مشکلی برام پیش اومده من دچار عدم تمرکز در حین کار شدم...وقت کافی دارم...صبح ها زود از خواب بلند میشم...ولی وقتی استارت کار رو میزنم...نشخوارهای فکری شروع میشه و افکار هجوم میارن باعث عدم تمرکزم میشن......خیلی سعی میکنم برگردم به تمرکز...راهکاری هست برای پاک سازی ذهن از این افکار...ممنون میشم راهنمایی ام کنید

سلام احسان جان وقتت بخیر
1- پیاده روی صبح .
2- ورزش.
3- گوش دادن به موسیقی مورد علاقه.
4-مدیتیشن.
همه ی این موارد کمکم کنندست.

[yashar_saheb]

سلام اقا یاشار ممنون میشم زیر پست جمع بندی منم رو تگ کنید که بتونم ببینم پست مفیدتون رو یا تقریبا تارخی که تموم میشه رو بگید بهم که چک کنم روزانه

سلام وقت بخیر خواهش میکنم چشم روز جمعه صبح من قرار میدم

[yashar_saheb]

سلام و وقت بخیر خدمت همه دوستان


من از وقتی وارد این مارکت شدم این مشکلم رو پیدا کردم قبل از مارکت شغل هایی داشتم که نتیجشون میگه که خوب عمل کردم ولی اینجا کار گره خورده ( برای همین این مارکت و شغل رو دوست دارم که بقول استاد تورو با قسمت هایی کشف نشده عمق وجودت رو به رو میکنه ) در پست #1173 همین تاپیک امدم گفتم که یک اکانت رو خیلی خوب روی اصول رشد میدم وه یک روز که انگار خودم نیستم یه محمد دیگه هست میاد میشینه پشت میز و گند میزنه به همه چیز - چون اگه الان راجب مدیریت سرمایه مدیریت ریکس مدیریت معامله و... ازم سوال کنی تا فردا مثل بلبل اطلاعات خوب وکاربردی براتون میگم(که فک کنم همه اینا رو میدونیم ولی عمل بهش ....) و سختی این مرحله از مسیر موفقیت برای من اینه که نمیدونم که چه چیزی رو نمیدونم - نمیدونم به چه نکته ای توجه کنم تا اون کلید طلایی رو بدست بیارم با تریدر هایی عالی و موفقی هم راجبش حرف زدم و همه نظرشون این بوده که پایبند به قوانین یا همین چکلیست باشم ولی بازم میگم وقتی این مشکل پیش مبیاد ما خودمون نیستیم یه باور هایی دیگه دارن کنترولمون میکنن


ممنون از شما و بقیه دوستان برای جمع اوری این مقاله که بشدت بهش نیاز داریم

موفق باشید

سلام وقت بخیر محمدجان
ممنون از مشارکتت
یک نکته خیلی جالب دیدم تو داستانت که اینجا هم نقل قولش میکنم
"یک روز که انگار خودم نیستم یه محمد دیگه هست میاد میشینه پشت میز و گند میزنه به همه چیز"
این قضیه خراب کردن موفقیت هم همیشه اینطوری اتفاق میفته یروز انگاری ینفر دیگه است بجای ما زندگی میکنه هیچ علاقه ای به اهداف و قول ها و ارزش های ما نداره انگار هیچجوره هم نمیشه جلوش رو گرفتم تا بخودمون میایم میبینم چندروز گذشته
کلید طلایی در کار نیست علمی پشت تصمیمات و اعمال ما نهفته که باید اون درک کنیم و کنترلش بدست بگیریم
پایبندی به چک لیست نظر شخصیم باید دلایل خیلی محکمی پشتش باشه تا ازش پیروی کنیم.چک لیست رو میتونیم به یک رژیم غذایی تشبیه کنیم همه ما میدونیم باید ازش پیروی کنیم چون مفید هست اما چنددرصد مردم فقط صرفا اینکه رژیم غذایی مفید هست دست رد به پیتزا زدند و نشستن شام یک لیوان اب و دوکیلو کرفس چارتا هویج خوردن (مثاله)
اما اگر ما بتونیم یک درد عمیق مثلا اون حس هکیل بد تنگی نفس حرف های رشت مردم رو جلوی چشم یک نفر بیاریم که پیتزا میخوره ایا سریع پیتزا رو از پنجره پرت نمیکنه بیرون؟
یا اگر اون حس دید ن هکیل عضلانیش و مات مهبوت موندن مردم و .. رو جلوی جشماش بیاریم ایا مثل اب میوه گیری تمام کرفس هارو نمیخوره؟
برعکسش هم هست اگر ینفر رنج عمیقی نسبت به رژیم غذایی داشته باشه اصلا هیچ وقت رژیم گرفتن رو شروع نمیکنه
حالا اگر اونباری که از چک لیست پیروی نکردید ضرر بزرگی کردید یادتون بیاد ایا واقعا همینطوری میشینید بدون چک لیست ترید میکنید؟ اگر اون حس موفقیت نتایج مستمر که با چک لیست بدست اوردید یادتون بیاد چی؟
این رو در جمع بندی پست های میگم چطوری تغییر بدیم احساساتمون رو به چیز ها مختلف اتفاقا اقای امینو همین رو کانال یوتیوب توضیح دادن.
بعد اینجا هم داریم به دنبال این جواب میگردیم چطوری پایدار کنیم این تغییرات رو چطوری دیگه تا اخر عمر از چک لیست پیروی کنیم نه فقط دوسه روز یک ماه .. چطوری تا اخر عمر مثل ادم از رژیم غذایی مون پیروی کنیم.....

[Ali97]

خود را موفق ببینید...

---

پسر بچه ای را میشناختم که در شهرستانی کوچک و محروم به دنیا آمده بود و همان جا زندگی میکرد ، منتها همیشه از احساس موفقیت و این اعتقاد راسخ که وقتی بزرگ شود هنرمندی بزرگ خواهد شد سرشار بود . کسی قادر نبود دلسردش کند زیرا وجودش یکپارچه خود موفقیت شده بود و جز موفقیت فکر دیگری در سر نداشت و از هستیش نور موفقیت ساطع میشد.
هنوز نوجوانی بیش نبود که شهرستان کوچک را ترک کرد و به شهری بزرگ رفت و بدون هیچ آمادگی قبلی به عنوان هنرمند برای امرار معاش خود در روزنامه ای کاری پیدا کرد .
حتی این فکر که ممکن است خواسته اش محال باشد به ذهنش نیز خطور نمیکرد ، بعد به هنرستانی رفت و یک شبه پرتویی تابناک شد ، با اینکه هرگز تحصیلات آکادمیک انجام نداده بود اما هرچه را که یک بار میدید به خاطر می آورد. چند سالی نگذشت که به شهری بزرگتر رفت و هنرمندی نامدار شد
این موفقیت از آن رو به سراغش آمد که همواره موفقیت را میدید .
-همه امور خطیر به دست کسانی انجام پذیرفته که از آرمانهای بزرگ خود دست نکشیدند .
-همه آرمانهای بزرگ با مخالفت مواجه میشوند .
- هر پیشرفتی حاصل آرزوست ، امروزه علم دارد به نیروی آرزوی ((لامارک)) زیست شناس فرانسوی باز میگردد، لامارک مدعی است که پرندگان به این دلیل پرواز نمیکنند که بال دارند ، بلکه از آن رو بال دارند که آرزومند پرواز بوده اند یعنی پرواز حاصل فشار نیروی آرزوست .
-رویا یعنی اینکه به وضوح ببینید به کجا دارید میروید یعنی چشمتان را به هدف بدوزید. همه کسانی که به کارهای بزرگ دست زده اند و در اموری عظیم توفیق یافته اند همین کار را کرده اند .
- تا حد امکان کمتر با دیگران درباره کارهای خود صحبت کنید و در صورت صحبت کردن هم تنها با کسانی که به شما دلگرمی و الهام میبخشند چون دنیا پر از آدمهایی است که نفوس بد میزنند ، مردمی که تنها بلدند بگویند : اینکه محال است یا تو واقعا زیادی بلند پروازی .
-به محض اینکه این نظام اعجاب آور را که ذات کل برای آدمی مهیا کرده بشناسیم ، ترس برای ابد از دل ما رخت بر خواهد بست .
-هر دستگاهی برای اینکه سالم بماند و درست کار کند باید روغن کاری شود ، ((ایمان فعال))و((امید))و((انتظار)) دستگاه طلبیدن و ستاندن را منظم و مرتب نگه میدارد .
روزگاری میپنداشتند حکیمانه ترین کلامی که یک انسان میتواند بگوید این است : فقط به چیزی ایمان می آورم که به چشم خود ببینم.
علت این بود که در دنیای برون میزیستیم و تنها ظاهر امور را میدیدیم و می اندیشیدیم که همه چیز تصادفی پیش می آید بی خبر از اینکه در پس هر معلول علتی است و این ما هستیم که موتور دستگاهی را روشن میکنیم که خیر یا شر را بر سر راهمان قرار دهد .

-بیاید به این قدرت غیبی الهی توکل کنید و برای هیچ چیز اندیشه مکنید ، بلکه در هرچیز با دعا و شکرگذاری خواسته های خود را به خدا عرض کنید ، آیا از این ساده تر و سرراستر هم میشود گفت ؟

-دلشوره و اضطراب برای مردم عادتی مانوس شده است ، قالبهای فکری کهنه ای که برای خود ساخته اید و در ذهن نیمه هوشیارتان نقش کرده اید همچون خرچنگهایی که به کف کشتی میچسبند و از آن جدا نمیشوند ، به ذهن شما چسبیده اند و دست از سرتان برنمیدارند اما هرازگاهی این کشتی ها را در حوضچه تعمیر خود قرار میدهند تا خرچنگهایی را که به ته آن چسبیده اند را بتراشند . پس خرچنگهایی نیز که به ذهن شما چسبیده اند باید همین فرایند را طی کنند و در اینجا حوضچه تعمیر یعنی قرار دادن خود در وضعیت خطیر.
-اگر میخواهید نمونه هایی از ایمان بی باکانه را به چشم ببینید به سیرک بروید. سیرک بازان از آن رو میتوانند به کارهای شگفت دست بزنند که یقین دارند قادر به انجام آن هستند و خود را در حال انجام آن میبینند.

-ایمان یعنی اینکه بتوانید خود را در حال ستاندن آنچه میخواهید ببینید ، تا نتوانید خود را در حال انجام کاری ببینید محال است بتوانید آن را به انجام برسانید .

-میزان موفقیت و سعادت هر کسی بستگی مستقیم به میزان تعادل و توازن او دارد . توکل به خدا ، چون راه رفتن روی سیم شل است ، تردید و ترس سبب میشود که تعادل و توازن خود را از دست بدهید و به تنگدستی و محدودیت بیفتید.
البته اشکالی ندارد ، چون توکل به خدا نیز همانند سیرک بازی تمرین میخواهد ، مهم نیست چندبار شکست بخورید ، دیگر بار برخیزید و از نو آغاز کنیدچند نخواهد گذشت که توازن و تعادل برایتان به صورت عادت در خواهد آمد و آنگاه مالک کل عالم خواهید شد و شادمانه به درون ملکوت خویش پا خواهید نهاد .
گروه سیرک بازان به بازی ادامه میدهد و مردم هلهله کنان کف میزنند و آنها تبسمی آرام به لب می آورند اما به یاد داشته باشید که وقتی تمرین میکردند از موسیقی و تشویق و تماشاچیان خبری نبود
تقریبا همه موفقیتهای عظیم بر پایه یک شکست بنا شده اند .
آن زمان که در ذهن و قلبم هماهنگی برقرار میسازم ،آن را در زندگی خود متجلی خواهم یافت و همواره هرچه در درون من است ،برون را می آفریند
همه ما خزانه ای داریم که هرچه بخواهیم میتوانیم از آن بیرون بکشیم : خزانه خیال

آنچه آدمی میجوید در جستجوی آدمی است

-محال است که آدمی بتواند بیش از آنچه میسر می انگارد ، بدست بیاورد ، زیرا آدمی در بند توقعات محدود ذهن نیمه هوشیار خویشتن است ، پس باید به انتظارات خود وسعت ببخشد تا در مقیاسی عظیم تر بستاند ،

همه قدرتها به آدمی داده شده تا آسمان را به زمین بیاورد و این است هدف بازی زندگی

من با اشتیاق هرچه بیشتر باورهای کهنه و منفی را بدور می افکنم ، تنها افکارند که مانع راه موفقیت من هستند ، افکار جدید من مثبت و پرثمرند.


موفق باشید که قطعا میدونم هستید

[mamad7575]

سلام وقت بخیر محمدجان
ممنون از مشارکتت
یک نکته خیلی جالب دیدم تو داستانت که اینجا هم نقل قولش میکنم
"یک روز که انگار خودم نیستم یه محمد دیگه هست میاد میشینه پشت میز و گند میزنه به همه چیز"
این قضیه خراب کردن موفقیت هم همیشه اینطوری اتفاق میفته یروز انگاری ینفر دیگه است بجای ما زندگی میکنه هیچ علاقه ای به اهداف و قول ها و ارزش های ما نداره انگار هیچجوره هم نمیشه جلوش رو گرفتم تا بخودمون میایم میبینم چندروز گذشته
کلید طلایی در کار نیست علمی پشت تصمیمات و اعمال ما نهفته که باید اون درک کنیم و کنترلش بدست بگیریم
پایبندی به چک لیست نظر شخصیم باید دلایل خیلی محکمی پشتش باشه تا ازش پیروی کنیم.چک لیست رو میتونیم به یک رژیم غذایی تشبیه کنیم همه ما میدونیم باید ازش پیروی کنیم چون مفید هست اما چنددرصد مردم فقط صرفا اینکه رژیم غذایی مفید هست دست رد به پیتزا زدند و نشستن شام یک لیوان اب و دوکیلو کرفس چارتا هویج خوردن (مثاله)
اما اگر ما بتونیم یک درد عمیق مثلا اون حس هکیل بد تنگی نفس حرف های رشت مردم رو جلوی چشم یک نفر بیاریم که پیتزا میخوره ایا سریع پیتزا رو از پنجره پرت نمیکنه بیرون؟
یا اگر اون حس دید ن هکیل عضلانیش و مات مهبوت موندن مردم و .. رو جلوی جشماش بیاریم ایا مثل اب میوه گیری تمام کرفس هارو نمیخوره؟
برعکسش هم هست اگر ینفر رنج عمیقی نسبت به رژیم غذایی داشته باشه اصلا هیچ وقت رژیم گرفتن رو شروع نمیکنه
حالا اگر اونباری که از چک لیست پیروی نکردید ضرر بزرگی کردید یادتون بیاد ایا واقعا همینطوری میشینید بدون چک لیست ترید میکنید؟ اگر اون حس موفقیت نتایج مستمر که با چک لیست بدست اوردید یادتون بیاد چی؟
این رو در جمع بندی پست های میگم چطوری تغییر بدیم احساساتمون رو به چیز ها مختلف اتفاقا اقای امینو همین رو کانال یوتیوب توضیح دادن.
بعد اینجا هم داریم به دنبال این جواب میگردیم چطوری پایدار کنیم این تغییرات رو چطوری دیگه تا اخر عمر از چک لیست پیروی کنیم نه فقط دوسه روز یک ماه .. چطوری تا اخر عمر مثل ادم از رژیم غذایی مون پیروی کنیم.....

تشکر از یاشار عزیز من یه نکته از حرفاتون برای خودم و چکلیستم برداشتم ممنون از کمکتون (ویدو هایی استاد تویی یوتیوب هم که دنیایی نکته هستن بله زیاد در این باره توضیح دادن )منتظر جمع بندی این موضع هستیم بازم ممنون از همه خانواده اکادمی