انسان موجودیه که از نظر فیزیکی فقط میتونه در یک زمان باشه، یعنی زمانِ حال
همین جایی که شما الان هستین
اما ذهن انسان میتونه در دوتا زمانِ دیگه هم باشه به غیر از زمانِ حال
ذهن شما میتونه در گذشته یا آینده یا زمانِ حال باشه
یعنی ذهن شما این توانایی رو داره، که جسم شما تو زمانِ حال باشه ولی ذهنتون تو یکی از این زمان ها
این زمان ها، تعریف شده ی ذهنه
وگرنه ما چیزی به عنوانِ گذشته و حال و آینده نداریم
ما فقط زمانِ الان رو داریم، یعنی همین چیزی که الان هست
از اونجایی که ما انسان ها یه مقداری مغروریم کلا، همیشه خودمون رو بعنوانِ مبدا درنظر میگیریم و بقیه ی چیزا رو با خودمون میسنجیم
میگیم هوا خوبه، چرا خوبه؟ چون برای من خوبه
نه احساس سرما میکنم نه گرما
هرچیزی رو بر مبنای خودمون تعریف میکنیم، حتی زمان رو هم بر این مبنا تعریف میکنیم و میگیم منِ انسان مبدا هستم
بعد میایم یه جهت بهش میدیم و میگیم اتفاقاتی که قبلا برای منِ انسان افتاده رو میگیم گذشته و اتفاقاتی که بعدا قراره برام بیفته رو میگیم آینده
در صورتی که این دوتا وجود ندارن
نکته ی جالب اینه که بیش از 90 اوقات، ذهن شما یا تو گذشته است یا آینده، یعنی در دوتا زمانِ خیالی داره سیر میکنه
نکته ی جالب اینه طبق تحقیقاتی که من @
amino کردم، اگه انسان بعنوان مبدا درنظر گرفته نشه، بلکه یه متحرک باشه و زمان یه بستر ثابت باشه
اون موقع چیزیکه روبروی شما هست میشه گذشته و اون چیزی که به سمتِ شما میاد میشه آینده و این خیلی تعریفِ کامل تریه
چون دراین صورت، اون چیزهایی که به شما رسیده و از شما رد شده میشه گذشته، پس گذشته ی شما روبروی شماست
آینده چیزیه که قراره بیاد و به شما برسه، آینده پشتِ سر شماست، سرخپوستانی که قدیم در آمریکا زندگی میکردن، موقع صحبت کردن و اشاره درمورد
مطلبی که درمورد گذشته بود، با دست به روبروشون اشاره میکردن و وقتی میخواستن درباره ی آینده صحبت کنن، دستشونو به پشت سر میبردن، یعنی
چیزیکه قراره و بیاد و از اینا رد بشه و وقتی رسید و از اینا رد شد، میشه گذشته، چون از اینا گذشته و رفته رو برو
ترکیبِ اینا چی میشه؟ گذشته ی زمان در شما، همون آیندتونه
در صورتی که این دو اصلا وجود نداره، پس شما مرتبا به گذشتتون میرسید، معنای فیزیکیش یا عرفانیش، شما دارید چیزی رو که قبلا کاشتین برداشت میکنین
پس آینده ی شما همون چیزیه که اومده و از شما گذشته، پس شما مرتبا به گذشته ی خودتون میرسید، نتایجی که دارید برداشت میکنید چیزهاییه که در گذشته انجام دادین، آینده میشه کارهایی که بعدا در پشت سر شما به شما داره نزدیک میشه
نکته ی مهمی که گفتیم این بود که این دوتا زمان اصلا وجود نداره اما در 90% موارد، ذهن شما تو این دوتا میچرخه برای خودش
درصورتیکه فیزیکِ شما در همین زمانِ حاله
اگه اینطوری بشه چه اتفاقی میفته؟ میگیم انرژی حیاتی شما به هدر میره، چون چرخش فکر و ذهن در آینده و گذشته است که شما هیچ اقدامی نمیتونید انجام بدین و از لحاظِ فیزیکی باعث هدررفت انرژی میشه، شما همین الانی که اینجایین، اگر میخواید بهتر بشید، باید تو همین لحظه و الان یه کاری انجام بدین
اما انسان ها به آینده فکرمیکنن، که من بعدا میتونم این کارهارو بکنم، بعدا این اتفاقات بیفته، بعدا اینجوری بشه و زمانِ حالشو داره از دست میده و بصورت فیزیکی یه جا نشسته و انرژیش داره هدر میره و یا میاد و میگه اگه تو گذشته اینکارو کرده بودم چقدر موفق شده بودم، اگر در گذشته بیت کوین خریده بودم الان ثروتمند شده بودم، در صورتیکه نشسته رو صندلی یا کاناپه در زمانِ حال
باید سعی کنید تمامِ انرژِیتون رو در زمانِ حال نگه دارید و نذارید بره تو گذشته یا آینده، چون فقط تو زمانِ حال میتونید یه کارِ فیزیکی انجام بدین
چجوری اینکارو کنیم؟ تمامِ انرژی شما روی کاری باشه که الان دارین انجام میدین
اگه صبح از خواب بیدار شدین و دارین رخت خوابتون رو مرتب میکنید، تمام تفکر و ذهنتون رو بیارید روی مرتب کردن تخت، چیزی که میبینید رو واقعا ببینید، نه اینکه بگید ای وای امروز چک دارم و ...، یعنی ذهنتون تو آینده است و دارین تخت مرتب میکنید
اگه رفتین دست و صورتتون رو بشورید، دقیقا دست و صورتتون رو بشورید، آب رو حس کنید رو پوستتون، گرماش رو، سرماش رو
این رو تمرین کنید
نه اینکه دارین صبحانه میخورید و بعد میگین امروز چه ساعتی مارکت باز میشه و چیکار کنم و چی میشه