درپاسخ سوال به دوست گرامی
آقای سامان
سلام وقتتون بخیر
کتاب های قانون جذب
قران
و عوض کردن نگرش
و میتونین در رابطه با باورها یه سرچ ساده هم توی گوگل بزنین
باورها انقدر قدرتمند هستند ک حتی وقتی سوار مترو میشیم اون شخص کناریمون رو هم ما جذب کردیم با فرکانس هامون
و هرچیزی که میبینیم رو ما جذب کردیم
همین وجود ما توی آکادمی من تا وقتی نخواستم از این زندگی روزمرگی در بیام اصلا اتفاق خاصی هم نمیوفتاد ولی عمری گذشت و دیدم من یک شخص خانه دار معمولی با دو فرزند و همسر که بااید طبق بقیه اصول کارهای خونه رو انجام بدم.
همیشه خواستم زندگیم عوض بشه ولی باور های غلطی هم داشتم اینکه اولا تحصیلات عالی ندارم یا اینکه من تخصص خاصی ندارم.از سنم هم برای تحصیلات دوباره گذشته و تا فارق التحصیل بشم 30 و خورده ای سالم شده و از همه مهمتر اصلا به درس علاقه نداشتم با اینکه ذهن یادگیری خوبی داشتم .دو فرزند دارم ک رسیدگی میخوان .خونه و زندگی و...
همه ی اینها بظاهر سدهایی برای رسیدن من ب موفقیت بودن ولی فقط 1چیز رو باور داشتم. یک کار عالی هست ک هم بشه تو خونه باشه. هم تحصیلات نخواد .هم رفت و امد نباشه و منم بتونم به بچه هام رسیدگی کنم. وخداروشکر خدا استاد امینو رو جلوی راه من قرار داد. وهرروز هم از خدا میخوام افرادی مانند استاد امینوی بیشتری وارد زندگی من بکنه.
اگه تمام باورتون این باشه که باید جونمون دربیاد تا پول دربیاریم شک نکنین،شک نکنین که توی همین مدار قرار میگیرین و افرادی از این جنس بیشتری جلوی راهتون میان یا حتی کتاب هایی که میخونین از افراد مشهور این رو نشون میدن که باید با سختی و تلاش و جون کندن باشه. مثل دارن هاردی که همیشه میگه باید سخت تلاش کنین ولی اون داره لذت میبره و عشق میکنه با کارش و یکسری از عقاید این بزرگوار رو من قبول ندارم چون عملا هیچ تفریحی نداره. ولی به بهترین نحو زمانش رو مدیریت میکنه
باورهای ایلان ماسک هم فوق العاده ی. تو مخیل این بشر اصلا "نشد" تعریف نشده مثل تسلا
کتاب ها یا سمینارهای شخص خودش رو گوش کنین و از زبان نویسنده نباشه
و بستگی داره سختی رو چی معنا کنیم؟؟ یا همون نوع رنج کشیدن هست که اگه بفهمیم چطوری رنج بکشیم رنج نمی کشیم اول از همه بحث همون اشتیاق سوزان میاد ک استاد همیشه میگن. وقتی ما کار مورد علاقمون رو انجام بدیم حتی اگه شب تا صبح و صبح تا شب توی اون کار باشیم ن آب بخوریم ن غذا با اشتیاق اون کار رو انجام میدیم و خسته نمیشیم و لذت هم میبریم؛حتی اگه به ما هم پولی بابتش ندن.
یکی از ملاک های استخدام ایلان ماسک هم همین اشتیاق سوزان بوده. و تحصیلات و ... متقاضی اصلا براش اهمیت نداشته . شاید یک شخص بیسواد ولی علاقه مند به مکانیک رو استخدام میکرد ولی لیسانس مکانیک با علاقه ی شیمی رو ن واون شخص علاقه مند به شیمی رو در جای مناسب خودش میزاشت
ویکی دیگه از ملاک هاش قدرت حل مسئله ی شخص بوده. که وقتی به مشکلی میخورده چجوری اون رو حل میکرده
همه ی مشکلات یا مسائل بظاهر بن بست کار ما هستن ولی وقتی حل بشن هم خودمون هم ثروتمون صدها برابر رشد میکنیم
مثال انسان اولیه و مشکل سرما و زمستان.... اگه سرما نبود آتش اختراع نمی شد آتش اختراع نمی شد غذای پخته و فلزات ذوب شده برای وسایل شکار و کشاورزی نبود و ...
دقت کنین در همه جا انسان به تضاد میخوره به دید ما جونمون دراومد ولی اون تضاد باعث رشد شد
انسان دید میخواد شکار کنه و با دست سخته چاقو یا نیزه چوبی رو اختراع کرد بعد سنگی ؛ بعد سنگی خوب نبود فلزی و... تکنولوژی های سلاح های الان
انسان اول با اسب به سمت مقصد میرف بعد ماشین های هندلی و گفتن چکار کنیم از این هم بهترشه؟ بنزینی شد؟ گفتن چکار کنیم بهتر شه؟؟فرمون هیدرولیک... کولر بخاری صندلی نرم تر سرعت بالاتر و باز گفت چکار کنیم که باز هم از این بهتر بشه؟؟ و هوا الوده نشه و سوختش از منابع تجدید پذیر باشه؟؟ گفتن خودرو برقی برقشم از انرژی خورشید حالا اگه خود ماشین هم خودش حرکت کنه و ما نخوایم راندگی کنیم عالیه که خودروهای تسلا اومد با بالاترین تکنولوژی تو کمترین زمان.. صنعت خودرو که چندین و چند صدساله هست به گرد پای خودروهای تسلا نمیرسن هم از لحاظ سرعت هم مصرف هم تکنولوژِی و این فقط علاقه ی فرد بود که ایده ای بهتری بهش الهام میشد و افراد بهتری رو اطراف خودش جذب میکرد
و این جمله ی چکار کنم که از این هم بهتر بشه رو همیشه توی کارهاتون داشته باشین.
ایلان ماسک اینگونه باوری داشت. چکار کنم از این بهتر بشه؟؟؟ ک الان خودروهاش به صورت انلاین و در پاساژها فروخته میشه. بدون هزینه ی جا و نگهداری مستقیم از کارخونه
به دید ما شاید اون کار سخت باشه اگه بشه دید و نگرش رو عوض کرد عالیه و اگه کار مورد علاقمون هم ک باشه فوق العاده ی فوق العاده میشه
و شاید به دید ما افراد موفق سختی کشیدن ولی اونا با عشق به اون چیز رسیدن شاید حتی اگه از مادرشون هم بپرسید بگن بچم صبح تا شب شب تا صبح چشم روی هم نزاشت همه جا و همه ی درا رو زد همه ی راه ها رو رفت گشنگی کشید سختی کشیدو... ولی از دل و زبان خود فرد واقعا لذت برده و موفق شده.
شاید خیلی افراد نگن و همیشه کتاب هایی هم ک خوندیم گفتن با بدبختی اون شخص به موفقیت رسیده : 1یا شخص نمیخواسته همه بفهمن 2یا باور ثروتمند رو داشته اما با باور جونم باید دربیاد و اینگونه هم ثروتمند شده جونش در اومده
یه شخص دیگه هم بود اصلا اسمشو یادم نمیاد یادم بییاد میگم بهتون
برای شکست باورتون هم دنبال افراد موفق شهرتون برین و پرس و جو کنین
الان بهترین کار رو ماها داریم میتونیم توی مهمونی ها و حتی مسافرت کارمون رو هم داشته باشیم چی از این بهتر؟؟؟
و اصلی ترین جمله ک نخوایم جونمون دربیاد: همه چیز رو به خدا بسپریم ؛ خودش به بهترین نحو برامون انجام میده. و اینکه هیچ وقت به خدا نگیم چجوری؛ وقتی بگیم چجوری عملا دست خدارو برای رسیدن ما ب هدفمون از راه های بهتر و پولساز تر ک خودش صلاح میدونسته رو بستیم
ولی ن اینکه روی مبل لم بدیم و بگیم خدایا کیسه ی پول بفرس چجوریش با خودت
خدا میگه از تو حرکت از من برکت